فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۳۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
آیا هر رویکرد نقد ادبی قابلیت بررسی هر اثر ادبی را دارد؟ و از آن فراتر، آیا هر نظریه روان شناختی، جامعه شناختی، فلسفی و... قابلیت بررسی هر متنی را دارد؟ به صِرف مشاهده چند شباهت یا نشانه ای ضعیف و کوچک از بحث های موجود در یک نظریه می توان آن را برای تفسیر و تحلیل هر متن ادبی مناسب دانست؟ آیا نمی باید اصولا میان متن و نظریه ای که قرار است تحلیل گر و گشاینده رمز و راز و پیچیدگی های متن باشد، نوعی ارتباط و سازگاری و همگونی وجود داشته باشد؟ و در چه صورتی می توان گفت منتقد در ارایه خوانش تازه ای از مثلا یک متن کهن بنا بر یک نظریه علوم انسانی توفیق یافته است؟ شاید البته اگر منتقد برداشت و تحلیل جدیدی را از متن به دست دهد، اگر از راز و رمز اثر پرده بردارد، اگر بتواند فراروی درون مایه اثر را با اندیشه ها و نظرهای جدید نشان دهد، اگر با ارایه آگاهی های تازه درک ما را درباره متن دگرگون کند و در نهایت بتواند به کشف لایه ای ناشناخته از متن یا به شناخت جدیدی از آن دست یابد.
بهار و تعامل معتدل با سنت و تجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مقاله بررسی شیوه تعامل بهار با مساله « سنت و تجدد » بوده است . مرحوم ملک الشعرای بهار فقط یک شاعر نبود . علاوه بر تحقیقات ادبی و شاعری ، فعالیتهای سیاسی - اجتماعی نیز در راس امورش قرار داشت . یک خصلت برجسته دیگر بهار که او را از اقراتش متمایز می کرد ، مطالعات بسیار گسترده اش بود در تاریخ و فرهنگ ایران که در نتیجه آن ، مسائل و مشکلات تاریخی فرهنگ ایران را عمیقاَ شناخته بود . بهار متعلق به دوره ای است که فرهنگ ایران در حال گذار از سنت به تجدد است . «دوره های گذرا » همیشه پرالتهاب بوده و معمولاَ فرهنگ در این دوره دچار افراط و تفریط می شود ...
گفت و گو: وجه ادبی نو در گفتار سیاسی عصر مشروطه
منبع:
گفتگو بهار ۱۳۷۸ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
بررسی نام گذاری مضامین دفاع مقدس بر مبنای نظریه نظاممند نقشی هلیدی در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظریه هلیدی [3] (1994)، نام گذاری مضامین و انتخاب واژگان، عاملی تعیین کنند ه در شکل گیری فرانقش اندیشگانی زبان به شمار می رود. در پژوهش حاضر، نام گذاری مضامین دفاع مقدس را در شعر های قیصر امین پور بررسی کرده ایم؛ بدین منظور، نام گذاری مضامین دفاع مقدس را از شعر های این شاعر استخراج کرده و آن ها را در دو بخش سال های دفاع مقدس و سال های بعد از دفاع مقدس، به صورت جداگانه و در دو حوزه معنایی صریح و ضمنی تفکیک کرده ایم.
مقایسه نتایج به دست آمده نشان می دهد که در شعر های آغازین، نام گذاری مضامین، با انتخاب هایی صریح آغاز شده است؛ ولی پس از آن، کم کم، انتخاب هایی ضمنی مطرح شده است. این گزینش های ضمنی در آغاز، با انتخاب هایی از فرهنگ سنتی و ادبی صورت گرفته و کم کم در سال های میانی دفاع مقدس، به انتخاب واژگانی از مسائل اجتماعی رسیده است. در سال های پایانی دفاع مقدس، توجه به جنبه های عرفانی، بیشتر نمود یافته است. در شعر های بعد از دفاع مقدس، نام گذاری ها با نوعی نگاه عرفانی- فلسفی همراه بوده و نام گذاری مضامین، بسیار انتزاعی تر شده است.
داستان کوتاه
منبع:
حافظ آبان ۱۳۸۴ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
علل نفوذ ناپذیری ادبیات ایران در مقابل مدرنیته
منبع:
سوره ۱۳۷۸ شماره ۷۵
حوزه های تخصصی:
تقابل «من» و «دیگران» در شعر «منظومه به شهریار» نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد نشانه- معناشناسی گفتمانی در بررسی متون ادبی و تجزیه و تحلیل آن ها، به عنوان روشی جدید مطرح می شود که می تواند راهگشای نگرش نویی از تحلیل معنایی این متون باشد. در این رویکرد، تولید معنا مستقیماً با شرایط حسی- ادراکی پیوند می خورد. در این شرایط، نه تنها معنا در گرو برنامه ای منطقی و هدفمند نیست، بلکه به واسطة حضور عامل حسی- ادراکی که نشانه را در سراسر گفتمان پدیداری می کند، پیوسته، سیال، چند بعدی و در حال تکثیر و زایش است. پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن بررسی فرآیند گفتمانی در سه بعد عاطفی، حسی- ادراکی و زیبایی شناختی در شعر نیما و ارائة دیدگاه نشانه- معناشناختی، به عنوان روشی نو جهت بررسی متون، چگونگی تولید جریان سیال معنا را در اشعار نیما بررسی کند. این بررسی همچنین چگونگی مواجهة شاعر با پدیده های دنیای پیرامون خود و نگاه و رویکرد متفاوت او را مشخص خواهد کرد. بررسی نظام گفتمانی در شعر بلند نیما براساس دیدگاه نشانه- معناشناسی نه تنها موجد خوانشی جدید از شعر نو نیمایی خواهد بود، بلکه بیانگر چگونگی شکل گیری جریان سیال و پویای معنا و نیز بعد زیبایی شناختی در این شعر است.
آسیب شناسی درس نامه های ادبیات معاصرِ منظوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از پذیرش شعر نیما و جریان نوگرایی در ادبیات، حضور ادبیات معاصر به عنوان یکی از دروس رشته زبان و ادبیات فارسی نیز ضرورت یافت؛ این ضرورت به نوبه خود سبب تالیف درس نامه های متعددی چون بررسی ادبیات امروز ایران محمد استعلامی، جویبار لحظه ها محمد جعفریاحقی، چشم انداز معاصر ایران سید مهدی زرقانی و ... گردید.علی رغم تعداد قابل توجه این درس نامه ها، هنور تا تدوین درس نامه ای که بتواند تصویر کاملی از ادبیات معاصر به دانشجویان ارائه دهد، فاصله زیادی وجود دارد؛ به نظر نویسنده مقاله حاضر برای رسیدن به چنین درس نامه ای باید برخی از کاستی های درس نامه های ادبیات معاصر را مرتفع ساخت. اصلی ترین ضعف/کاستی های درس نامه های ادبیات معاصر البته آن دسته از ضعف/کاستی هایی که تقریباً در تمامی این درس نامه ها دیده می شوند عبارتند از: تقلیل «معاصر بودن» به مفهومی زمانی، رویکرد نابسنده پژوهشی، بی توجهی و عدم مراجعه به اسناد دست اول در تالیف درس نامه های ادبیات معاصر، ابهام در جریان شناسی ها.
عمل دراماتیک ، انگیزه ها و اهداف
منبع:
آزما خرداد ۱۳۸۷ شماره ۵۸
حوزه های تخصصی:
بررسی زیبا شناختی غزل"" گلوی شوق"" قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان تعاریف و بحث های گوناگون در مورد زیبایی شناسی میتوان اصولی را استخراج و استنباط کرد و به ارزیابی یک اثر هنری پرداخت. این اصول عبارتند از: وحدت، تناسب، تعادل، نظم، حد معین و کمال. در مقاله ی حاضر، به هدف نقد عملی زیبایی شناسی، غزل "" گلوی شوق"" از قیصر امین پور، به عنوان یکی از نمونه های عالی غزل معاصر، موردتجزیه وتحلیل قرار گرفته است. این بررسی حاکی از آن است که شاعر، عناصر مختلف زیبایی شناسی را در خلاقیت ادبی خود به کار گرفته است. در اصل وحدت عاطفه ای، اندیشهای واحد (شهید و شوق شهادت)را ایجاد کرده است واین اندیشه واحد، عناصر دیگر را در خدمت خود گرفته با هم اتحاد کامل ایجاد کرده است. در اصل تناسب با بررسی محور عمودی و افقی شعر و عناصرآن، شاعر با محوریت عنصر عاطفه، تمام تناسبات را در تصاویر، زبان، موسیقی و شکل رعایت کرده است.
در اصل تعادل شاعر تمام عناصر را در جای خود قرارداده و در اصل نظم در محور عمودی، از وصف شهید شروع شده و به شوق شهادت خاتمه یافته است. در محور افقی هم، تمام عناصر نظم منطقی خود را حفظ کردهاند. حدّ معین به عنوان اصل دیگر زیبایی در عناصر به خوبی رعایت شده است. در اصل کمال، شاعر به خوبی توانسته است از نوع عالی عناصرشعر استفاده کند به گونه ای که جمال شعر را موجب شده و آن را از آثار ماندگار کرده است.
بررسی و مقایسه پروتوتایپ در رمان های «زمین سوخته» و «زمستان 62»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمونه های اولیه ای در زندگی واقعی هر نویسنده وجود دارد که به نوعی ذهن وی را برای آفرینش یک یا چند شخصیّت برمی انگیزد. نویسنده با استفاده از این ابزارها و مواد خام و نیز نیروی تخیّلش دست به خلق کاراکترهای داستانی اش می زند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین پروتوتایپ های رمانِ «زمستان 62» از «اسماعیل فصیح» و «زمین سوخته» از «احمد محمود» بپردازد. برای رسیدن بدین منظور، ابتدا شخصیّت های اصلی و فرعی رمان ها مشخّص و از لحاظ ساختاری تحلیل می شوند. پس از آن نوع پروتوتایپ مشخّص و در عین حال با هم مقایسه می گردند. برآیند تحقیق نشان از آن دارد که «اسماعیل فصیح» در آفرینش آدم های داستانی اش در «زمستان 62» از پروتوتایپ های «طبقاتی» و «پروتوتایپ در زندگی خصوصی نویسنده» استفاده نموده است. «احمد محمود» در خلق کاراکترهای رمانش در «زمین سوخته» از پروتوتایپ های «طبقاتی» و «تاریخی» بهره برده است. هر دو نویسنده در خلق شخصیّت های داستانی شان از «پروتوتایپ طبقاتی» استفاده کرده اند. با این تفاوت که آنها گروه های مختلف اجتماعی را انتخاب نموده اند. «فصیح» طبقه روشنفکر و تحصیل کرده و «احمد محمود» گروه ها و طبقات آسیب پذیر جامعه را در دوران «جنگ» به عنوان پروتوتایپ کلی اثر خود برگزیده اند. آن ها تلاش کرده اند؛ تا در وجود یک یا چند شخصیّت رمان خود، ویژگی های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روانی این گروه ها را به تصویر بکشند.
راهیابی واژه های خارجی (فرنگی ) به زبان و شعر فارسی در عصر انقلاب مشروطه
حوزه های تخصصی:
فارسی دری که از زمان نخستین خاندانهای حکومتگر ایرانی به عنوان زبان رسمی ایرانیان دراین سرزمین کاربرد داشته است، در طول عمر هزار و چند صدساله خود دوره های تاریخی گوناگونی را پشت سر گذاشته و متناسب با هر یک از این دوره ها، تغییراتی، بویژه در محتوای واژگانی آن پدیده آمده است. این زبان که در نخستین دوره کاربرد رسمی خود از درجه ای قابل ملاحظه از خلوص واژگانی برخوردار بوده است، در تماس با اقوامی با زبانهایی متفاوت، واژه هایی را از آنها به وام گرفته و بر محتوای خود افزوده است و به همین علت است که در زبان فارسی، گاه با واژه هایی عربی، مغولی،ترکی و... سروکار پیدا می کنیم.
با انقلاب مشروطیت و گسترش روابط سیاسی، بازرگانی و فرهنگی میان ایران و کشورهای مغرب زمین واژه هایی دراین زمینه ها به زبان فارسی راه یافته، به دلایل گوناگون مورد استفاده قرار می گیرند که جستجو و بر شمردن همه آنها از حوصله این مقاله خارج است. ناچار با گشت و گذاری شتابزده در دوره های مختلف پیش از انقلاب مشروطیت، کار بررسی را بر شعر مشروطیت متمرکز ساخته، راه یابی واژه هایی خارجی (فرنگی) را در آثار شعرایی، چون ادیب الممالک فراهانی، وحید دستگردی، سید اشرف الدین گیلانی، عارف قزوینی، فرخی یزدی، ملک الشعرا بهار و بویژه در دیوان ایرج میرزا جستجو می کنیم.