فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ما در این مقاله برآنیم تا به شعر امروز تاجیک نظری بیفکنیم وشاعرانی را که از شعر معاصر ایران تأثیر پذیرفته اند برشماریم و در نهایت به شعر دارا نجات بپردازیم .
ضرورت واهمیت این تحقیق در آن است که محققانی را که مایلند در مورد شعر امروز تاجیک و ایران بررسی هایی به صورت تطبیقی انجام دهند ، یاری می رساند و برای متخصصان سایر زمینه های ادبیات نیز سودمند است .
اساس متدولوژی یا روش تحقیق را دستاوردهای ادبا و منتقدان مختلف تشکیل می دهد که ما در تدوین مقاله به دیدگاه های آن ها نظر داشته ایم و سپس به تحلیل آثار برخی شاعران تاجیک و ایرانی خصوصاً اشعار احمد شاملو و دارا نجات پرداخته ایم .
و آنچه یافته ایم بدین صورت بوده که دارا نجات به عنوان نمایندة بارز نسل سوم شاعران تاجیک ، از شعر معاصر ایران بیش از همه متأثر بوده است . او در به کارگیری اصطلاحات محلی و بومی از نیما یوشیج ، در استفاده از فضای سورئالیستی طبیعت از سهراب سپهری و در سپید سرایی از احمد شاملو پیروی کرده است ؛ هر چند خود دارای سبکی خاص و ویژه است که حاصل دید وحدت وجودی و عرفانی او ، کاربرد کلمات صرفاً تاجیکی ، محاکات های نو و ،دیدی خوش بینانه تر به جهان نسبت به شاملو ، هنجارگریزی های فراوان و واژه سازی های عجیب و کم نظیر است .
اما باید گفت دارا با همه تأثیراتی که از شاملو گرفته است شعر سپید تاجیکی سروده است .
زبان فارسی در هند بر اساس ملاحظات ابن بطوطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سفرنامه ابن بطوطه»یکی از آثار ارزشمند عربی است که می تواند در تعریف یا تبیین برخی مجهولات تاریخ ادبی یا تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در هند تأثیری بسزا داشته باشد. ابن بطوطه سیاح معروف عرب (779- 730 هجری) در بخشی از سفرنامه معروف خود شرح مفصل سفرش را به هند بیان و روایت کرده است. حضور و تقرب خاص او در نزد سلطان فارسی زبان دهلی به گزارش های او ارزش تاریخی و ادبی بخشیده است. در این مقاله گزارش های عربی مشتمل بر مندرجات فارسی در دو بخش الفاظ و جملات به شکل تحلیل در متن موردبررسی قرارگرفته است. پس ازآن به سیر نفوذ فارسی در هند ازنظر تاریخ ادبی و تاریخ سیاسی پرداخته شده است تا به استناد منابع تاریخی و تاریخ ادبیات فارسی دلایل پویایی این زبان مشخص گردد.
دستاوردهای این پژوهش نقش حاکمان فارسی زبان هند را در پویایی و رواج فارسی در خارج از مرزهای ایران نشان می دهد. همچنین این سفرنامه، سند و مرجعی مطمئن در تبیین مطالعات تاریخ و ادب فارسی به شمار می رود و باعث می شود ابعاد تعاملات فرهنگی ایران و هند از عمق بیشتری برخوردار گردد و منبعی موثق از فرایند تحقیقاتی منسجم را درباره تاریخ ادبیات و زبان فارسی در هند ایفا نماید.
نقد و بررسی انتقادی احوال و آثار علی بن طیفور بسطامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتار حاضر به معرفی انتقادی احوال و آثار علی بن طیفور بسطامی دانشور، مترجم و مؤلف ایرانی مقیم هند در سدة یازدهم هجری قمری می پردازد. این چهرة شاخص فرهنگی خراسان در هند، با وجود تالیف و ترجمة آثار متعدد در حوزه های علوم دینی، ادبی و زبانی در منابع فارسی چندان مورد توجه قرار نگرفته، آنچه در این منابع دربارة معرفی احوال و نوشته های وی آمده، اندک و غالبا پراکنده و مشتّت و گاه متناقض است. در این پژوهش تاریخی کوشش شده است تا با تکیه بر منابع مستند و نسخ خطی موجود از آثار علی بن طیفور بسطامی به شیوة توصیفی به معرفی احوال و آثار وی پرداخته شود و اقوال منابع دیگر در این زمینه مورد نقد و بررسی قرار گیرد. دستاورد پژوهش شناخت بهتر و جامع تر احوال و آثار علی بن طیفور است که این شناخت از طریق دسترسی و کاوش در نسخ خطی آثار او و نقد و بررسی اقوال پیشینیان میسر شده است.
قند پارسی در دیار هند (پژوهشی در سبک غزلیّات غلام احمد احمدی مدراسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غلام احمد احمدی مدراسی از جمله شاعران ناشناخته ی پارسی گوی هن د است که در اواخر دوره ی تیم وریان م ی زیست ه؛ تن ها اث ر باقی مان ده از این سراینده، منتخبی از غ زلیّ ات او است ک ه نسخه ای خطّی از آن در کتابخانه ی مجلس نگه داری می ش ود. احم دی مدراسی را می توان در ردیف ش اعران درجه ی دوم این دوره به شمار آورد؛ شاعرانی که شاید در قالب ها و مضامین شعر فارسی تحوّلی پدید نیاورده اند؛ امّا شعرشان نمودی از نخستین حرکت ها برای آغاز دوره ای است که بعدها به بازگشت ادبی شهرت یافت و انگیزه ی پرداختن به چنین سراینده ای در این مقاله نیز همین نکته است. غزل های احم دی مدراسی چه از نظر لف ظ و چه از نظر محتوا و مضم ون، به ش عر شاعران سبک عراقی شبیه است. اشعار او ساده، روان و از تکلّف و پیچیدگی به دورند و از تشبیهات و استعارات غریب و مضمون پردازی های دور از ذهن سبک هندی در سروده های او خبری نیست. روش این پژوهش، تحلیل سبکی غزلیّات شاعر است.
فهرست نامه های نسخ خطی فارسی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسخ خطی از مهم ترین ارکان فرهنگی بشر و نشانگر تاریخ و تمدن یک سرزمین از زوایای مختلف می باشند. از آن جا که زبان فارسی بیش از چهارصد سال زبان رسمی شبه قارّه ی هند بوده، نسخ خطی فارسی بسیار زیادی در کتابخانه ها و مراکز اسناد این کشور یافت می شود که هریک از این آثار، میراث ارزشمندِ فرهنگی و تاریخی شبه قاره و ایران به شمار می آیند. از این رو با در نظر گرفتن گستره ی زبان و ادب فارسی در هند و با هدف صیانت از این میراث فرهنگی، مطالعه در حوزه ی نسخ خطی فارسیِ موجود در مجموعه های این کشور ضروری به نظر می رسد. در این مقاله با استفاده از روش مروری- کتابخانه ای و سندی، ضمن معرفی نسخ خطی، به گردآوری و ارائه ی فهرست نامه های این آثار در کتابخانه ها و مراکز اسناد هندوستان پرداخته می شود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تاکنون 135 عنوان فهرست نامه از نسخ خطی فارسی در هند تنظیم و تدوین شده که در 39 کتابخانه و مرکز اسناد این کشور نگهداری می شوند. طبیعتاً محتمل است که درصد زیادی از این آثار به دلیل شرایط نامناسب حفاظت و نگهداری، از بین رفته و یا مهجور مانده، به ثبت نرسیده باشند.
شرح نولکشور بر دیوان حافظ و دریافت های هرمنوتیکی شارحان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تفسیر هایی که در شبه قاره بر دیوان حافظ نوشته شده، شرح چاپ سنگی""نولکشور"" است، که توسط منشی نولکشور درسال (1289ق)فراهم آمده است. این شرح، گزیده ای از تاویل و تفسیر چند تن ازشارحان هندی می باشد که در حاشیه ی صفحات دیوان نوشته شده است. این شارحان مطابق ذوق و افق معرفتی خود، غزل ها را با تعابیر عرفانی تأویل کرده اند و شش غزل را درارتباط با نعت پیامبر اکرم (ص) دانسته اند. در این نوشتار سعی شده است شرح شش غزل مورد نظر با شرح های ایرانی از نظر برون متنی، بینامتنی و درون متنی مقایسه شود. قابل ذکر است که دوغزل از شش غزل شرح نولکشور درشرح های ایرانی وجود ندارد. نتیجه کلی تحقیق نشان می دهد که از میان چهار غزل مشترک درهمه ی شرح ها، تنها غزل اول آن از نظر بعضی از شارحان ایرانی درمدح پیامبر سروده شده است در حالی که شارحان هندی هر شش غزل را در ستایش آن حضرت دانسته اند و این امر نشان دهنده ی اختلاف زبانی، فرهنگی، معرفتی و شرایط متفاوت زیستی شارحان ایرانی و هندی است .
نقد عقلانیت در مثنوی مولانا وکلیات اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقبال لاهوری از خیل ارادتمندان به ساحت پیر رومی است که مستقیم و غیر مستقیم در تمام زمینه ها تحت تأثیر افکار او بوده است. یکی از مهم ترین مضامینی که هم در مثنوی و هم در آثار اقبال بازتاب چشم گیری دارد بحث نقد عقلانیت است که هر دو گاهی بالاترین تمجیدها و ستایش ها را از عقل دارند و گاهی با تازیانه ی انتقاد بر سرش می کوبند. این امر باعث شده است که برخی ناآگاهانه آن ها را به عقل ستیزی متهم کنند، لذا نگارندگان کوشیده اند تا در این مقاله به تبیین عقل و عقلانیت از دیدگاه مولانا و اقبال بپردازند. نتایج این تحقیق که به شیوه ی تحلیل محتوا صورت گرفته حاکی است که هر دو نه تنها عقل ستیز نیستند، بلکه بهترین ستایش ها را از عقل به دست داده اند و مخالفت آنها با عقل فلسفی است امااز آنجا که این نعمت الهی در دست عده ای عامل اختلاف بین مردم شده و به جای راهنمایی و هدایت آنها خود ابزار تباهی جامعه گردیده بود با آن به ستیز برخاستند و در واقع عقل ستیزی آنها نوعی واکنش اجتماعی و حاکی از یک نظام اندیشگی والاست که می خواهند عقل محدود گرفتار نفس را آزاد کنند.
خلیل الله خلیلی؛ شاعر بیداری و پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیل الله خلیلی مشهورترین شاعر معاصر افغانستان است. شعر او درون مایه های متنوعی دارد، اما مضامین مرتبط با بیداری و پایداری در آثار خلیلی از جایگاه درخور توجهی برخوردار است. مضامینی همچون آرمان فلسطین، انترناسیونالیسم اسلامی، آزادی خواهی، استعمارستیزی، و دعوت مسلمانان به اتحاد و پرهیز از تفرقه در حوزة شعر بیداری و درون مایه هایی همچون نفی استبداد و سلطة بیگانگان، ستایش مجاهدان و رزمندگان، شرح مصائب و مشکلات جنگ، و بیان دشواری های مهاجرت و غربت در زمرة مضامین پایداریِ شعر خلیلی قرار می گیرند. این مقاله، ضمن تبیین زمینه های شکل گیری مضامین بیداری و پایداری در آثار خلیل الله خلیلی، به تحلیل نمونه هایی از این اشعار می پردازد.
کشمیر و زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشمیر ، قسمتی از ایالت جامو وکشمیر هند، همواره یادآور دیاری افسانه ای و سرسبز با
جلوه هایی از زیبایی های شگرف است که مکان های تاریخی و مناظر طبیعی، جاذبه ی خاصی به آن بخشیده است. اشتراکات فراوان آب و هوایی، طبیعی و فرهنگی کشمیر و ایران سبب شده که کشمیر را« ایران صغیر» بنامند.زبان فارسی که زیرشاخه ای از زبان های هند و ایرانی است با زبان های شبه قاره، پیوندی دیرینه دارد؛ اما در واقع توسعه و نفوذ این زبان در هند، مدیون عرفا و مبلغان بزرگ اسلامی است که بیشترین سهم را در ترویج و گسترش اسلام در شبه قاره داشته اند. گروهی از این مبلغان که شاعرانی فارسی زبان بودند، پس از مهاجرت به کشمیر با نشر علوم، ادبیات و فرهنگ ایران، بستری مناسب را برای گسترش زبان و ادب فارسی در این سرزمین مهیا نمودند.
این قلم بر آن است تا ضمن معرفی اجمالی سرزمین کشمیر، به ارتباط کشمیر با زبان فارسی و شاعران فارسی گوی آن بپردازد و زوایای پیدا و پنهان نفوذ زبان فارسی را در این سرزمین جستجو نماید. روش تحقیق کتابخانه ای است.
Связующая сила слова: Поэтические переводы Л.Н. Гумилёва классиков персидской поэзии (قدرت ارتباط کلام: ترجمه های شاعرانه اشعار کلاسیک فارسی لف نیکالایویچ گومیلیوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله به بررسی ترجمه های شاعرانه فارسی لف گومیلیوف اختصاص دارد. در مقایسه با میراث علمی ل.ن. گومیلیوف آثار ادبی او (از جمله ترجمه های شاعرانه اشعار کلاسیک فارسی) از شهرت چندانی برخوردار نیست و عملاً درباره آن ها بررسی و پژوهشی انجام نشده است. در پژوهش حاضر به طور عمده اسناد و مکاتباتی از آرشیو شخصی این دانشمند که تاکنون منتشر نشده است و اکنون در مراکزی مانند موزه فانتانی دُم (خانه فواره) آنّا اَخماتوا نگهداری می شوند و همچنین از خاطرات و مصاحبه های جمع آوری شده در موزه-آپارتمان ل.ن. گومیلیوف، استفاده شده است. در مقاله اشاره شده است که به وسیله اشعار فارسی نیکلای ستیپانویچ گومیلیوف و ترجمه های خوب پسرش، ل.ن. گومیلیوف، مردم روسیه با ادبیات فارسی و دنیای بسیار غنی فرهنگ ایرانی آشنا شده اند. لف گومیلیوف در ترجمه های خود آهنگ اشعار را به گونه ای انتقال داده که با اصل مطابقت داشته باشد. ترجمه های شاعرانه لف گومیلیوف ارزش هنری ویژه ای دارد و به لطف آن قدم مهمی برای آشنایی خوانندگان روسی با میرات فرهنگی ایران برداشته شد و موجب برقراری گفتگوی بینافرهنگی دو ملت ایران و روسیه گردید.
تحلیل ساختار داستان سیاوش و دو داستان رام چندر و سدنوا در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرینتسر یکی از نظریه پردازانی است که طرح کلّی قصه های حماسی هند وتمدن های آسیایی را مورد تحلیل قرار داده است.در پژوهش حاضر سعی شده تا با تحلیل سه داستان سیاوش در ایران و رامایانا و سدنوا در هند، ساختار کلی آنها را برپایه ی نظریه ی گرینتسر مورد بررسی قرارداده و ارتباط آنها را با اسطوره ی مرگ و رستاخیز تحلیل کنیم و به این سوال پاسخ دهیم که آیا این گونه قصه ها دارای ساختار اسطوره های تقویمی هستند و آیا قهرمان این حماسه ها هم مانند ایزد باروری اسطوره های نباتی به صورت دوره ای می میرد و زنده می شود؟پس از انجام تحقیق این نتیجه حاصل شده است که هر سه داستان طبق الگوی گرینتسر قابل تحلیل می باشند و طرح تقریباً یکسانی دارند اگر چه در قصه های هندی با تفاوت هایی نیز مواجه هستیم. روش کار، تحلیل کتابخانه ای طرح قصه های حماسی ایران و هند با تطبیق آن بر ساختار اسطوره های تقویمی است.