فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی معرفت تاریخی سعدی شیرازی در گلستان و بوستان می باشد. معرفت تاریخی و پیش فهم های تاریخی شیخ اجل در ایجاد این دو اثر سترگ در ادبیات فارسی، مسأله ی غامض و قابل درنگی است که چندان به آن پرداخته نشده است. در این مقاله سعی می شود به این پرسش پاسخ داده شود که پیش فهم های معرفت تاریخی سعدی در این دو اثر چه بوده و با چه عناصر و مفاهیمی خود را نشان داده است؟ فرضیه اصلی این مقاله این است که شرایط فردی و اجتماعی شیخ اجل در کنار مطالعات تاریخی و فرهنگی، در بینش تاریخی وی تأثیر بسزایی داشته است. نتایج این پژوهش که با روشی توصیفی- تحلیلی، صورت گرفته، نشان می دهند که آمیزه ای از عوامل و عناصر فردی و تاریخی و اجتماعی، چون: تحصیل در نظامیه ی بغداد به عنوان بزرگترین کانون فرهنگی جهان اسلام، آفاق گردی و محاط بودن در عصری متلاطم و حادثه خیز، در کنار مطالعه و تأمل در متون تاریخی و فرهنگی گذشته، -درسایه سار امنیت اجتمایی ایجاد شده توسط سلغریان- در شکل گیری نظام معرفتی و تاریخی سعدی، تأثیر قابل توجهی داشته است. آشنایی عمیق سعدی با متون تاریخی و فرهنگی گذشته، باعث شده تا پیش فهم های نظام معرفت تاریخی وی در برخی از آثارش با مفاهیم و ویژگی هایی چون: موضوعیت نداشتن اندیشه ی ظل اللهی، مشیت گرایی، اهتمام به کاربست عناصر، مفاهیم و شخصیت های تاریخی- اسطوره ای، وطنی و اسلامی-، و استفاده از تاریخ به مثابه ی ابزاری برای تعلیم اخلاق، در قالب حکایت ها، تمثیل ها، نمادها و تلمیح ها، تعریف و به گونه ای سحرانگیز و ابدی در نظم و نثرش متجلی شود.
مشبهٌ به عقلی در تاریخ وصاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه از مباحث اصلی علم بیان است و گونه های پرشماری دارد. برخی از این گونه ها چون تشبیه عقلی عقلی و حسی عقلی با نقش روشنگرانه تشبیه هم خوان نیستند. ازاین رو، کتاب های بیانی نگاه مثبتی به این گونه تشبیه ها ندارند. اما، برخلاف چنین نگاهی، بسامد این گونه تشبیهات در برخی دوره ها و متون ادب فارسی فراوان است. در این مقاله، با نقد و تحلیل مشبهٌ به های عقلی تاریخ وصاف، فلسفه گرایش به این تشبیه ها بررسی شده است. در پژوهش حاضر دلبستگی به سنت شکنی و هنجارگریزی، عطش نوگرایی، محدودیت تشبیه سازی با نگاه محدود قدما، اطناب گرایی و دلبستگی به اشکال مبالغه آمیز صور خیال، از عوامل گرایش وصاف به این تشبیه ها دانسته شده است. نویسنده کوشیده است با بهره گیری از ظرافت های هنری از پیامدهای منفی این تشبیه ها بگریزد، اما کوشش او همه جا سودمند نبوده است، به گونه ای که یکی از عوامل پیچیدگی متن را باید در فراوانی مشبهٌ به های عقلی کتاب جست وجو کرد.
جایگاه حکومت در دیدگاه و جهان بینی بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ مسعودی یا بیهقی در بردارنده دورة حکومت یک دهه ای مسعود غزنوی و شرح به پادشاهی رسیدن مسعود و ضبط سرزمین های تحت حکم وسپس ظهورو بروز اختلاف ها وکشته شدن مسعود است. بیهقی ضمن نقد مسعود وکارکردش، از دیدگاه ویژه خودش که پادشاهی را به عنوان حاکمیّت چیره، مستولی و درست می بیند، به گزارش اعمال مسعود می پردازد و در لابه لای تاریخی که در برگیرنده جهان بینی اوست، نظریه حکومتی خودش را که بنیاد دینی- سیاسی دارد و مبتنی بر حاکمیّت الهی پادشاه (ظلّ الله فی الارض) است، ارائه می کند. در این دیدگاه، تقدیر و اراده و مشیّت الهی، غالب بر همه چیز است و کارهای سلطان در جهت همسویی با تقدیر روی می دهد؛ وی کارگزار اراده الهی است (تُعِزُّ مَنْ تَشاء و تُذِلُّ ....) و به نمایندگی از خلفا یا جانشینان پیامبر بر روی زمین، مطابقت عملش با فرمان های خداوند را کسب می کند و از اسباب مادی چون مشورت های وزیر و یاری سپاهیان و حمایت مردمان بهره می گیرد تا با عدالت و با غزوهایش، به گسترش دین و اهداف دینی بر کره ارض و بخصوص هندوستان کمک کند. این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوا، در پاسخ به چگونگی نظریه حکومت در تاریخ بیهقی، به این نتیجه می رسد که اندیشه بیهقی، مدیریّتی سنتی و تفکّر ایرانی- اسلامی شده حکومت از دیدگاه افلاطون است.
تاریخ در ماده تاریخ براساس نظریة رمز گردانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ماده تاریخ (chronogram)، تبدیل اعداد و ارقامِ تاریخ به حروف و واژه ها و عبارت های معنادار است. این فن، به تدریج و بر اثر تحولات و رشدی که داشته، به ویژه در دورة صفویّه و قاجار تبدیل به شکل های پیچیده ای شده است و کم کم مورد توجّه اهل سیاست واقع گشته که از آن مستقیماً در تحولّات تاریخی و اثبات حقانیّت خود و نیز انکار مخالفان سود جسته اند. استفاده از ماده تاریخ و کوشش برای متقارن کردن آن با ظهور صفویّه، جلوس شاه اسماعیل، تشکیل سپاه شاه طهماسب، بعضی از فتوحات هند در دورة شاه عباس، جلوس نادر، ظهور باب و امضای مشروطیّت، بخشی از این رویکردهای تاریخی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. تعدادی از این مواد نیز به جز بیانِ تاریخِ خاص، به طور غیرمستقیم، مبیّن برخی از مسائل پنهان اجتماعی و تاریخی است که با نگاهی به نظریّة رمزگردانی (code switching)می توان از آن در تحلیل های تاریخی استفاده کرد.
تأمّلی بر نمودهای گروتسک در جامع التّواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروتسک، مفهوم و نگرشی در هنر و ادبیات است که ویژگی هایی چون تناقض، وحشت انگیزی، شگفت آوری، نابهنجاری، مسخرگی و گرایش به بی مزگی، اکراه، اشمئزاز و... را برای آن برشمرده اند؛ موضوع یا مطلبی که به خاطر نامأنوسی، غریبی یا از فرط اغراق گویی و فراشگفتی، حسی مبهم و سردرگم کننده به مخاطب القاء کند و یا مفاهیم و احساسات متناقضی به او منتقل سازد. حمله چنگیز، استیلای مغولان و پی آمدهای آن، زمینه سازِ پیداییِ مفاهیم و تصاویر گروتسکی این عصر است. پژوهش حاضر، ضمن معرفی گروتسک، برخی مصادیق و شواهد آن را در یکی از مهم ترین آثار تاریخی - ادبی عهد مغول جستجو کرده و دریافته است که بخشِ مربوط به تاریخِ مغول و ایلخانان در جامع التّواریخ، گاه به گونه ای با روایات غیرمعقول، ناموزون و امور خرافیِ مغولان آمیخته که پذیرش آن را به عنوان تاریخ مشکل می سازد؛ گویا نویسنده ناگزیر از مداهنه، تملّق و ثبتِ برخی مسائلِ افراطی و ناپذیرا - که می توان آنها را گروتسک نامید - بوده است.
عناصر چهارگانه در تاریخ وصّاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ وصّاف، از متون مصنوع و متکلّف فارسی است که نویسندة دانشمند آن، از غالب علوم و دانش های عصرش در نگارش این اثر بهره برده است. از این رو، لغات و اصطلاحات علومی چون فلسفه، منطق، فقه، اصول، طب، نجوم، جغرافیا، عروض، بلاغت و... جلوة ویژه ای در این متن تاریخی دارند و دست مایة صنعت پردازی نویسنده اند. نگاه ویژة نویسنده به چهارعنصر، از این ویژگی کتاب، حکایت دارد. دلبستگی نویسنده به عناصر اربعه به اندازه ای است که طرح اولیة کتاب، بر چهار جلد نهاده شده است. هرچند نویسنده به این طرح اولیه پای بند نبوده و جلد پنجمی به کتاب افزوده است. این مقاله، کوشیده است در شیوه ای توصیفی-تحلیلی، مصادیق بهره گیری از عناصر چهارگانه را از مجلدات پنج گانة کتاب استخراج، نقد و تحلیل کند و ویژگی های مثبت و منفی استعمال این عناصر را در متن کتاب بررسی کند. پژوهش حاضر نشان می دهد که التزام به استعمال عناصر چهارگانه، موجب بروز ویژگی هایی چند، در این اثر شده است. تقویت عناصر خیالی متن، بهره گیری از غالب ظرفیت های صرفی و نحوی زبان فارسی در راستای استعمال این عناصر، شکل گیری لغات، اصطلاحات و ترکیب های متنوع و تقویت دامنة لغات زبان فارسی و سرانجام، صنعت پردازی با این عناصر، از مهم ترین این ویژگی هاست. در کنار ویژگی های مذکور، التزام به استعمال عناصر اربعه، گاه موجب شکل گیری ترکیب های سست، ناهنجاری های دستوری و صنعت پردازی های افراطی متن شده است که ناگزیر چنین التزام هایی است.
جستاری در شناخت نوع ادبی دستورنامه و آثار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خصوص بزرگان تاریخ نظیر شاهان، وزرا، رجال سیاسی، ادبا، فقها، علما و... از دیرباز تا کنون آثار مستقلی تدوین و تصنیف شده و بعضاً نیز در مطاوی آثارتاریخی و کتابشناسی بدان ها پرداخته شده است. از زمرة این قبیل آثار باید از کتبی نام برد که به طبقة دستوران (صدوران یا وزراء) پرداخته اند و می توان آن ها را در یکی از اقسام نثر فارسی مسمّی به دستورنامه ها طبقه بندی کرد. مقصود از این نوع خاص، آثاری اند که یا به مثابة کتب تاریخ عمومی از پیش ازاسلام تا عصر مولّف را از منظر شناخت وزرا بررسیده و یا اینکه اختصاصاً یکی از ادوار تاریخی را مطمح نظر قرار داده اند. پیشینة این گونه آثار به پس از اسلام برمی گردد. در ادبیّات عرب کتبی نظیر الوزراء و الکتّابالجهشیاری و تاریخ فخریابن الطقطقی داعیه دار این قسم ادبی به شمار می روند. در ادبیّات فارسی نیز نگارش دستورنامه ها از قرن ششم متداول شده و تا سده های اخیر ادامه یافته است. برخی از این قبیل آثار عبارت اند از: تاریخ الوزراءنجم الدین قمی، نسائم الاسحارناصرالدین منشی کرمانی، آثارالوزراءعقیلی و... . دستورنامه ها از جهات تاریخی، اجتماعی، سیاسی و ادبی از اهمیّت بسزایی برخوردارند. تعدادی از آثار این نوع ادبی تصحیح و طبع شده و برخی هنوز در کسوت نسخ خطّی و چاپ سنگی باقی مانده اند. نگارنده در این نوشتار کوشیده ضمن احصاء دستورنامه های فارسی به بررسی و بیان خصایص این دسته آثار از منظر ساختاری، محتوایی بپردازد.
امیر داد: منصبی دیوانی در تعدادی از متون تاریخی و ادبی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزه های تخصصی:
نظام حکومتی و تشکیلات اداری ایران در طول تاریخ تغییر کرده و دگرگون شده است. یکی از مناصبی که در بعضی از اعصار دایر بود و جزو مشاغل مهم دیوانی به شمار می رفت منصب امیر دادی است. صاحب این سمت را امیر داد یا میر داد می گفتند. فرهنگ نویسان و اربابان لغت چندین وظیفه متفاوت را برای امیر داد برشمرده اند. عده ای او را همان قاضی القضات می دانند. برخی وی را مجری اوامر شاه در روز مظالم و بعضی دیگر متصدی رسیدگی به امور توده مردم تلقی کرده اند. عده ای نیز از او با عنوان وزیر یا سرپرست دیوان عدالت یاد کرده اند. نگارنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است: امیر داد در تشکیلات اداری قدیم چه جایگاهی داشته و چه وظایفی برعهده او بوده است؟ این مقاله در چهار بخش تدوین شده است: در بخش نخست، ساخت واژگانی امیر داد بررسی می شود. بخش دوم، روزگار رواج این اصطلاح را می کاود. در بخش سوم، با توجه به برخی شواهد ادبی و تاریخی موجود، وظایف امیر داد و جایگاه او در نظام های حکومتی ای شرح داده می شود که این منصب را به رسمیت می شناختند. سرانجام در بخش چهارم، نگارنده به ذکر چند نکته درباره آداب تفویض سمت امیر دادی پرداخته است.
مغلطة تأثیر عاطفی در بازنمایی تاریخ (نگرشی انتقادی بر تاریخ نگاری شهاب الدّین نسوی در سیرت جلال الدّین و نفثةالمصدور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت و اعتبار حوادث تاریخی را قوه تشخیص مورخ تعیین می کند و از آنجا که مورخ تحت تاثیر امور درونی و مقتضیات زمانه خود می باشد، عینیترین بازنمایی های تاریخی کم و بیش به پیش داوری ها و نگرش های عاطفی مورخان آلوده است. در این جستار، در پی کندوکاو شیوه تاریخ گویی شهاب الدین نسوی در دو اثر تاریخی او هستیم که هر دو شرح حکومت خوارزمشاهیان و ذکر احوال حمله تاتار است. «سیرت جلال الدین» نسبت به «نفثهالمصدور»، کمتر دستخوش احساسات و انقلاب های عاطفی مولف شده است و به همین دلیل، شیوه تاریخ گویی آن، علمی تر و عینی تر و به همان میزان، نثرش ساده تر و زبان روایی آن بهنجارتر است. این در حالی است که در نفثهالمصدور، نسوی بیشتر از آنکه دغدغه بیان حقایق و وقایع را داشته باشد، درگیر احساسات شاه پرستانه، مصایب عاطفی و نیز در قید عبارت پردازی و تکلفات زبانی است. به همین سبب، بیش از آنکه گزارش دهد، توصیف می کند و تحلیل تاریخی او نقدی عاطفی می نماید. این مسئله به پرسش اصلی پژوهش منجر می گردد که به چه میزان و کم و کیفی، تعصبات و تاثرات عاطفی نسوی در بازگویی وقایع و عینیت تاریخی مطالب آن دخالت و سرایت داشته است؟ برای این منظور، با دو شاخصه زبان و روایت به چونی و چرایی مسئله پرداخته ایم.
غیبت بهرام گور (بررسی مضمونی حماسی- اساطیری در روایاتِ پایانِ زندگیِ بهرام پنجم ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مضمون که کسی به غار، چاه، گودال، قبر، زیر زمین و... می رود و در آنجا عروج می کند و غایب می شود یا زندگانی ابدی می یابد و تا رستاخیز زنده می ماند/ می خوابد تا در آخرالزمان ظاهر شود، نمونه های مختلفی در روایات حماسی- اساطیری، آیینی- اعتقادی و تاریخی دارد. بهرام پنجم ساسانی (ملقّب به بهرام گور) هم- که ظاهراً به مرگ طبیعی درگذشته- در داستانهای متعدّدِ پایانِ کارش در غار یا گنبدی ناپدید می شود و یا به چاه و مرداب یا شوره زار می افتد و پیکرش را نمی یابند. احتمالاً این روایات نیز مبتنی بر بن مایه مذکور است و ایرانیان که می پنداشتند بهرام گور پس از اتمامِ شهریاریِ دادگرانه اش غایب شده و زنده به آسمان رفته است تا در روز رستاخیز باز گردد و برای پیروزیِ فرجامینِ نیکی بستیزد، افسانه هایی پرداخته اند که در آنها بهرام همچون کیخسرو و دیگر همتایانِ منجی و جاویدانش در غار یا چاه ناپدید می شود. شاید تصوّرِ چنین سرنوشتِ داستانی و آیینی برای او به دو دلیل بوده است. نخست تبدیلِ شخصیّتِ تاریخیِ بهرام گور به شاه- پهلوانی حماسی- اساطیری و محبوب در روایات و معتقدات ایرانیان که هم دلیر بوده است و هم رعیّت پرور و دیگر، هم نامیِ او با یکی از نجات بخشانِ رستاخیزیِ زرتشتی یعنی بهرام ورجاوند و جابه جاییِ برخی خویشکاری هایِ بهرام های نامدار در سنّتِ داستانی و تاریخیِ ایران که موجبِ انتقالِ نقشِ آخرالزمانیِ بهرام ورجاوند به بهرام گور شده است.
بررسی روابط خسرو پرویز با شهر بَراز بر اساس منابع تاریخی و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهربراز یکی از فرماندهان نامدار عصر خسروپرویز است که سالها با امپراطور روم(بیزانس) جنگید و پیروزی های فراوانی به دست آورد؛ از جمله اورشلیم را گرفت و صلیبی را- که به اعتقاد مسیحیان، عیسی مسیح بر آن مصلوب شده بود- به تیسفون، پایتخت شاهنشاهی ایران، فرستاد. وی سپس مصر و لیبی را در سال 614م تسخیر کرد و پس از چند سده، دوباره قلمرو ایران را به گستردگی زمان هخامنشیان رساند، اما دیری نپاید که روابطش با خسرو به تیرگی و جدال انجامید که نتایج آن در فروپاشی سلسله ی ساسانیان بی تأثیر نبود. با تأمل در روایات مورخان در خصوص روابط خسرو با شهربراز می توان استنباط کرد که گزارش شاهنامه از روایت های دیگر جامع تر و پذیرفتنی تر است. بر اساس شاهنامه، عامل اصلی و مهم روی گردانی شهربراز از خسروپرویز، گنج اندوزی خسرو و خراج های گرانی بوده که در نتیجه ی جنگ های مستمر و بی حاصلش بر دوش مردم می گذاشته است. شهربراز که سال ها برای خسرو جنگاوری کرده است، هنگامی که رنج و درد مردم و تفرعن و خودکامگی خسرو و نپذیرفتن تقاضاهای مکرر صلح هراکلیوس را مشاهده می کند، ماندن در اردوی خسرو را خردمندانه نمی بیند و ضمن گراییدن به مسیحیّت، تصمیم به سرنگونی خسرو می گیرد.
شاهنامه در تاریخ وصّاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامة فردوسی یکی از برجسته ترین شاهکارهای ادب فارسی است که نگاه سرایندگان و نویسندگان بسیاری را به سمت و سوی خود کشانده و آنان را از ظرفیّت های بی شمار خود بهره مند ساخته است. در کنار تقلیدهای نه چندان موفّق از این اثر، تضمین ابیات و بهره گیری از حال و هوا و فضای حماسی آن در غالب آثار ادب فارسی به چشم می خورد. یکی از آثاری که شاهنامه در آن نمود بارزی دارد، تاریخ وصّاف است. وصّاف در عصری به شاهنامه روی آورده که جریان حماسه سرایی رو به افول است، امّا او با بهره گیری از ابیات و ظرفیّت های محتوایی، زبانی و بلاغی شاهنامه، بر ارزش و اعتبار اثر خود افزوده است و منبعی قابل اعتماد برای بررسی صحّت و سقم برخی از ابیات شاهنامه در اختیار پژوهندگان این شاهکار ادب فارسی قرار داده است. شاهنامه گرایی وصّاف پاسخ هوشمندانه به نیازهای روحی و روانی ایرانیانی است که طعم تلخ شکست از مغولان، آنان را در یأسی جانکاه فرو برده بود. از این رو، وصّاف با یادکرد شکوه ایرانیان در قالب اشعار ماندگار فردوسی، می کوشد روح امید در کالبد نیمه جان ایرانیان معاصر خود بدمد. این مقاله با روشی توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، گونه های بهره گیری وصّاف از ابیات شاهنامه و علل و عوامل آن را بر مبنای مجلّدات پنجگانة تاریخ وصّاف مورد نقد و بررسی قرار داده است.
ایهام در تاریخ وصاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجستگی جنبه های هنری از ویژگی های بارز تاریخ وصاف و سایر متون مصنوع و فنی است. از میان ظرافت های هنری، ایهام جایگاهی ویژه در تاریخ وصاف دارد. در این مقاله در روشی توصیفی-تحلیلی، ایهام های موجود در جلدهای پنج گانه کتاب بررسی شده تا جایگاه ایهام، زمینه های ایهام پردازی و نقش ایهام در گره گشایی ابهام های این متن مصنوع روشن شود. پژوهش حاضر نشان می دهد که بهره گیری فراوان نویسنده از ایهام های لغوی و ایهام سازی با لغات و اصطلاحات علوم و دانش های مختلف، از تنوع زمینه های ایهام سازی و توانایی علمی گسترده او سرچشمه می گیرد و نویسنده در ایهام های کتاب، به سنت های ادبی و نوگرایی توجه ویژه ای دارد. از این رو می توان گفت تاریخ وصاف چکیده ای از ایهام های زبان فارسی و ظرفیت های ایهام سازی آن است و نقد و تحلیل ایهام های کتاب می تواند بخشی از پیچیدگی های آن را مرتفع سازد و راه را برای ورود به این متن مصنوع هموار کند.
بابر و استعاره بابری: مدنیت و اخلاقیات ایرانی در بابرنامه و اخلاق همایونی(مقاله علمی وزارت علوم)
تاریخ بیهقی و علوم و فنون نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی عموماً به مثابه یک اثر صرفاً ادبی مورد خوانش قرار گرفته و این نوع خوانش به نادیده گرفته شدن بخشی از ارزش های آن انجامیده است. در این پژوهش، نمود مسائل مرتبط با جنگ و نظامی گری در تاریخ بیهقی مورد بررسی قرار گرفته است. مدعای اصلی نگارندگان در پژوهش حاضر این است که کتاب تاریخ بیهقی آیینه تمام-نمای جنگ و نظامی گری در دوره غزنوی است و ابوالفضل بیهقی یک تاریخ نویس صِرف نبوده؛ بلکه آگاهی کاملی از علم نظامی گری داشته است. تاریخ بیهقی از حیث توجه به جزئیات جنگ و مسائل نظامی در میان سایر کتاب های تاریخی کلاسیک نیز از جایگاهی ممتاز برخوردار است و یکی از مهم ترین دلایل این دقت در جزئیات، تأثیرپذیری بیهقی از شاهنامه فردوسی است. در این پژوهش نشان داده ایم که اندک بخش های باقی مانده از این کتاب، از اهمیت بالایی در نمایان سازی ماهیت دقیق سپاهی گری در دوره غزنوی برخوردار است. به این منظور، با توجه به شواهد متنی تاریخ بیهقی ارکان سپاه غزنوی را تبیین کرده ایم و بخش های مهم سپاه غزنوی را مورد واکاوی قرار داده ایم. هنگام مطالعه تاریخ بیهقی،گاه به اصطلاحات نظامی برمی خوریم که برای فهم کامل متن باید درک و دریافت دقیقی از آن ها داشته باشیم. هدف عمده دیگر در این مقاله، روشن سازی و توضیح مسائل نظامی به کار رفته در متن، به منظور فهم بهتر آن است.
تحلیل مؤلفه های تاریخی ادبی منظومه ی حماسی شاهنامه ی نادری (با تکیه بر بخش حمله ی نادرشاه به شبه قاره هند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه ی حماسی شاهنامه ی نادری منظومه ای تاریخ بنیاد است که به سرگذشت نادر و سپاهیانش و مردم ایران در دوره ی افشاریه اختصاص دارد. یکی از بخش های مهم وبرجسته ی این منظومه، بخش مربوط به لشکرکشی نادرشاه به شبه قاره هند است که در این منظومه و دیگر کتب تاریخی با اختلافاتی در کم و کیف حوادث و زمان و مکان و شخصیت ها آمده است. تحقیق حاضر بر آن است تا با شیوه ی تحقیق کتابخانه ای و با روش سنجشی - تحلیلی پاسخی برای این سؤال بیابد که: با توجه به این که منظومه ی حماسی شاهنامه ی نادری بر اساس وقایع تاریخی دوران نادرشاه افشار به رشته ی نظم کشیده شده و در بنیاد اثری تاریخی به حساب می آید، وجود چه عناصری در این متن ادبی، آن را از متون تاریخی صرف متمایز ساخته است؟ از جمله نتایج تحقیق آن که وجود تعابیر و تشبیهات شاعرانه، تکیه بر توصیف جزئیات صحنه ها و نیز آوردن تمثیل و پند واندرز و ساقینامه از وجوهی است که این منظومه را از متون تاریخی صرف متمایز می کند.