یکی از آداب رایج در میان ما ایرانیان درخواست دیر زیستی برای آشنایان و دوستان است. دعای خیر «صد سال زنده باشی» و «صد سال به این سال ها» در جشن های تولد و دیدارهای نوروزی گفته می شود. این دعا پیشینه ای کهن دارد. محمد بن جریر طبری (وفات: 310)، در تفسیر آیه 96 سوره بقره، جمله ای فارسی از صحابی معروف، ابن عباس (وفات: 68)، نقل می کند و می گوید که اعاجم [= ایرانیان] به یکدیگر می گویند: «زه هزار سال». میبدی نیز، در کشف الاسرار، همین روایت را بدون استناد به ابن عباس آورده است. ابن منظور نیز در لسان العرب نقل می کند که به پادشاهان عجم در مقام تحیت گویند: «زه هزار سال». گفته ابن عباس در پاره ای از منابع با تحریف و تصحیف نقل شده است؛ در تفسیر تبیان آمده است که قوم مجوس دوست می دارند هزار سال عمر کنند ... و یکدیگر را چنین دعا می کنند که: «هزار سال بده» که، در این عبارت، «بده» تصحیف «بزه» است. ماتریدی سمرقندی (وفات: 333)، در تفسیر خود، همین عبارت فارسی را، به صورت درست، «هزار سال بزه» آورده است.....
در این مقاله، سعی شده کتاب تفسیری به زبان فارسی به نام حدایقالحقایق از فقیهی بزرگ به نام تاجالدین ابوحنیفه محمدبن طیفور سجاوند، مربوط به قرن ششم (هجری قمری ) معرفی شود. استنادهای نویسنده براساس مواردی است که خواجه پارسا در کتاب فصلالخطاب خویش آورده است.
بعد از دو مقالهء استعاده و نامهاى سورهء مبارکهء حمد، نیکو مینمایدکه مقاله را در نوبت سوم، به گزیده اى از ترجمه هاى زیبا از سورهء مبارکهء حمد والا و دلربا اختصاص دهم که در تاریخ ادب پارسى قرآنى نام بردارند. و در آغاز شمه اى از شرح حال و أثر این ترزبانان سخن سنج را آورم تا ارزش آن آثار ارزنده نیکوتر جلوه نماید و سپس به تطبیق تاریخى ترجمه ها پردازم تا إن شاءالله تعالی محققان سخن سنج و زبان شناس را به کار آید. از این رو از سلمان پارسى به سورآبادى و نسفى و میبدى و رازى و کاشفى وکاشانى و لاهیجى و سرانجام ترجمه اى تفسیرگونه به نثر و نظم از نگارنده پراخته آمد تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.