نامه فرهنگستان

نامه فرهنگستان

نامه فرهنگستان 1382 شماره 21 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

باز یک خورشید ما را ترک گفت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۵۴۵
افسوس که، با امر تقدیر و سرنوشت ازلی، امروز ما در باره شاعر تاجیک، لائق شیرعلی، چون شخصی فقید و به راه آخرت سفر کرده سخن می گوییم. آخر او هنوز همگی پنجاه و نه سال داشت و پیر نبود. در این وضع پیش آمده، در باره شعر شاعر سخن گفتن ناگزیر اندیشه را به سوی نتیجه گیری عمومی و خلاصه ها می کشاند. شعر شاعر میدان فعالیت و افاده هنر و ذوق و اندیشه او، و نمودار برخورد او با حوادث و وقایع و آرمان و کیفیت های خیال پروریده اوست. آفرینش هنری شاعر نتیجه فعالیت های معنوی و هنری و زحمات ذوقی و فکری اوست و با چند ملاحظه کوتاه نمی تواند جمع بست شود. شعر لائق، علاوه بر آن که یک جهان تازه و نامکرر ادبی است، در ادبیات فارسی تاجیکی چهل سال آخر عهد شوروی و ده سال بعد سقوط آن جایگیر است و شناخت آن به آگاهی از این محیط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نیاز دارد. از جانب دیگر، ادبیات تاجیکی از روند زیاده از هزار ساله شعر زبان فارسی گسسته نیست. لائق شیرعلی نیز گلی از این گلستان شاداب است و قیمت سخنش با میزان تجربه های آن سنجیده می شود. نهایت [آن که] شعر زمان شوروی تاجیک من جمله سخن لائق سبک و سلیقه به خود خاصی گرفت که از شعر هم زبانان افغانستانی و ایرانی ما آن را فرق کنانید [= متمایز ساخت]. این تفاوت در سبک سخن جهات چشم گیری کسب کرد؛ لیکن پهلو [= جنبه]های فکری و نظرهای اجتماعی و جز آن نیز، در میان، گوناگونی هایی آورده است که تحقیق و شناختشان، علی الخصوص برای پژوهش های منبعده ادبیات تاجیکی زمان شوروی، به نظر بسیار مهم می نماید.....
۲.

چراغ ها را من خاموش می کنم(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۷ تعداد دانلود : ۷۲۶
رمان چراغ ها را من خاموش می کنم چهارمین اثر زویا پیرزاد پس از خلق آثاری چون یک روز مانده به عید پاک، طعم گس خرمالو و مثل همه عصرهاست، که توجه محافل ادبی و خوانندگان عادی را جلب کرده است. این اثر، با نثری دلنشین و طنزی ملایم، در انتقال پیام نویسنده و برخی نوآوری های بیانی بسیار موفق است. رمان آن چنان ساده و روان و توصیفات چنان طبیعی و عینی است که گاه تمیز آن را از واقعی بسیار دشوار می سازد. ساختار ساده و منسجم آن نیز، که از افراط در کاربرد شگردهای ادبی متداول به دور است، این خصلت را برجسته تر می سازد. رمان زندگی خانوادگی زنی ارمنی را در آبادان دهه چهل، به روایت خود او، وصف می کند. «کلاریس آیوازیان» سی و هشت ساله، همسر «آرتوش»، کارمند ارشد شرکت نفت، همراه دو دختر دوقلوی یازده ساله، و «آرمن» پسر پانزده ساله اش، در یکی از خانه های شرکتی در محله باوارده، زندگی آرام و یک نواختی را می گذراند. دنیای کلاریس در رسیدگی به امور خانه و همسر و فرزندانش و دیدارهای همیشگی با مادر و خواهرش، «آلیس»، سپری می شود. اما، کلاریس، در حصار یک نواختی ها و روزمرگی ها، درگیر کشمکش ها و تضادها و گفتگوهای درونی است. او، که به خود سانسوری و وقف وجود خویش برای خدمت به خانواده و جلب رضایت اطرافیان خو گرفته است، کمتر به علائق شخصی و شخصیت حقیقی خود توجه دارد، هر چند از تحصیلات و قابلیت برخی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی برخوردار است.....
۳.

خمسه المتحیرین(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۸ تعداد دانلود : ۶۳۴
انتشار ترجمه فارسی خمسه المتحیرین، به کوشش دوست گرامی مهدی فرهانی منفرد و به همت نامه فرهنگستان، خدمت فرهنگی ارزنده ای است که یکی از مهم ترین اسناد ادبی قرن نهم هجری را در اختیار اهل تحقیق گذاشته و یاد یکی از خادمان صادق فرهنگ و ادب این مرز و بوم، شادروان محمد نخجوانی، را زنده کرده است. طرفی از این اثر، به ویژه منظومات آن را از نظر گذراندم و اشتباهاتی دیدم که ذیلا به ذکر آنها می پردازم: - به تصریح مترجم و مصحح، این ترجمه در سال 1319 انجام یافته، اما بر روی جلد و صفحه عنوان 1320 آمده است. - مترجم، در مقدمه و موخره، تاریخ اسفند 1319 آورده که قید «اسفند» و نیز سال های حیات مرحوم نخجوانی، از شمسی بودن این تاریخ حکایت دارد، اما مصحح، در مقدمه، 1319 هجری قمری آورده است. - مصراع «کردم اصلاح آن من از خط خوش» (ص 17، بیت سوم)، به صورت «کردم اصلاح آن من از خط خویش» صحیح است. - در بیت «نی کلکت شکر معنی را کرده چو نیشکر از جوف برون» (ص 21، قطعه آخر)، «چون نیشکر» صحیح است. - در بیت «قصه کوته شب دراز مرا پاره پاره به روز آورده» (ص 22، بیت سوم)، اضافه «قصه» به کلمه بعد، به اقتضای وزن و معنی نادرست و نشانه اضافه زاید است.....
۴.

سبک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۵۴۱
در جهان ادب، اصطلاحاتی وجود دارد که مفهوم آنها برای نسل جوان و حتی عده ای از استادان هنوز روشن نیست. این اصطلاحات را به دو دسته می توان تقسیم کرد: آنهایی که از قدیم وجود داشته لیکن با دستاوردهای ادبی در این عصر مفهوم تازه ای پیدا کرده است. آنهایی که با ظهور مکاتب جدید ادبی پدید آمده و در جامعه ادبی ما یا ناشناخته مانده یا بد شناخته شده است. از دسته اول، سبک و، از دسته دوم، چند صدایی plurality of voices (polyphony) را می توان شاهد آورد. ناشناخته ماندن یا بد شناخته شدن و یا شناخت مجمل و احیانا مبهم این اصطلاحات باعث آن گشته است که نویسندگان و منتقدان ادبی جوان الفاظی را به کار برند بی آن که معنای دقیق و روشن آنها را دریافته باشند. حتی در باب مکاتب ادبی غرب، با آن که در پرتو همت کسانی چون رضا سیدحسینی آثاری سودمند در دسترس قرار گرفته، هنوز سو تفاهم وجود دارد. همچنین مسائلی که در جهان ادب امروزی مطرح است و در باره آنها آرا گوناگون از جانب صاحب نظران اظهار شده، مثل رابطه هنر و اخلاقیات، هنوز به شایستگی و همه جانبه در نزد ما مطرح نشده است. نامه فرهنگستان در صدد آن است که این قبیل مطالب را، طی مقاله های ترجمه ای یا تالیفی، به تدریج، در صفحات خود درج کند و از این راه مفهوم روشن بعضی از اصطلاحات و مسائل و دریافت های گوناگون اهل نظر در باره آنها را به جامعه ادبی عرضه بدارد. به گمان ما، این اقدام یکی از نیازهای مبرم جامعه ادبی ما را جواب گو خواهد بود.....
۵.

سفینه تاج الدین احمد وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۰ تعداد دانلود : ۷۶۹
تصحیح و طبع متون فارسی همراه با چاپ عکسی نسخه خطی هر متن شیوه پسندیده ای است، که از لحاظ دسترسی مستقیم اهل تحقیق به متن قابل اعتماد بسی اهمیت دارد؛ اما متاسفانه تاکنون در ایران مصححان و ناشران به این امر اقبال چندانی نشان نداده اند. مع الوصف، تصویر برخی از نسخه های خطی خاص و مهم، به صورت مستقل از متن حروف نگاری شده و به ندرت همراه با آن، منتشر شده است. یکی از آنها جنگ خطی نفیسی است که به سال 782 هجری در شیراز برای تاج الدین احمد وزیر- که مقارن سلطنت شاه شجاع (760-786) وزارت فارس داشته- فراهم شده است و نویسندگان نسخه، جای جای، نوشته خود را به وی تقدیم کرده اند. این نسخه را فضل الله بن روزبهان بن فضل الله خنجی، معروف به خواجه مولانا- مولف سلوک الملوک و شارح قصیده برده بوصیری- که خود دانشمندی فاضل بوده، به سال 911 هجری در هرات خریده و یادداشت ارزشمندی در آغاز آن به یادگار گذاشته است. پس از آن، از سرنوشت نسخه اطلاعی در دست نیست تا قرن اخیر که، با افتتاح کتابخانه عمومی شهرداری اصفهان در سال 1342 ق (1303 ش)، به آنجا راه یافته و به تاریخ 7 دی ماه 1305 ش در دفتر کتابخانه به ثبت رسیده که سال ها در آنجا نگهداری می شده و، سرانجام، در شهریور 1350 به کتابخانه مرکزی دانشگاه اصفهان منتقل گردیده است.....
۶.

صد و ده واژه قرآن کریم در زبان محاوره مردم تهران (در چهل سال قبل)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۱ تعداد دانلود : ۷۱۶
حضور قرآن کریم در ادبیات ایران، اعم از شعر و نثر، کم نظیر است. این حضور منحصر به بهره گیری از مفاهیم قرآنی نیست بلکه از الفاظ و تعبیرات و امثال قرآنی هم، به صورت مستقیم یا نوعی اقتباس و با اندکی جا به جایی در الفاظ، بی آن که مفهوم و معنی را دگرگون سازد، استفاده شده است. پژوهش های صورت گرفته در این باب گوناگون و پرشمارند؛ اما موردی که ظاهرا کمتر در میدان بررسی قرار گرفته است حضور قرآن، یعنی مفاهیم و الفاظ و تعبیرات و امثال آن، در فرهنگ عامیانه یا، به تعبیری دیگر، در گویش و گفتار مردم (زبان و روزمره یا زبان محاوره یا تداول عامه) است. شاید پرداختن به این پژوهش در گوشه و کنار ایران بی فایده نباشد. صاحب این قلم، که در گذشته به نسبت دور برخی از کلمات و اصطلاحات و تعبیرات زبان روزمره و عامیانه تهرانی را به تفنن یادداشت می کرد، در ایام اخیر، که فرصتی بیشتر برای انس با قرآن و نیز رسیدگی به یادداشت های پراکنده و اندک گذشته خود یافت، به چند اصطلاح مرتبط با قرآن برخورد و، در نتیجه، به فکر افتاد که الفاظ و اصطلاحات و تعبیرات قرآنی چهل سال پیش را که در گفتگوهای مردم تهران، به تواتر، به کار می رفته است گردآوری کند. روشی که برگزیده است قرائت قرآن با توجه به این معنی و یادداشت لغات و اصطلاحات قرآنی موجود در زبان محاوره عامه مردم تهران است. البته، تکیه گاه قسمت عمده این یادداشت ها حافظه است و روشن است که دستاورد ما در این مورد نمی تواند جامع باشد؛ یعنی احتمال دارد موارد متعددی از الفاظ و تعبیرات در حافظه کنونی نویسنده حضور نداشته باشند. نویسنده، از سوی دیگر، سعی دارد از این مجموعه واژه هایی را کنار بگذارد که احتمال می دهد از واژگان متعلق به اصحاب قلم و مطالعه کنندگان آثار ادبی باشد. در عین حال، ممکن است خواننده از ملاحظه برخی اصطلاحات فنی فقهی و حقوقی تعجب کند، اما، نباید شگفت زده شد؛ زیرا اصطلاحات یاد شده ناظر به برخی از امور اجتماعی، به ویژه وقایع چهارگانه تولد و ازدواج و طلاق و مرگ و، با اندکی واسطه، مربوط به وقایع همسایه مجموعه آنها، یعنی ارث و وصیت است که، به هر حال، همه مردم در زندگی روزمره خود با آنها سروکار دارند و، در گذشته بیشتر از امروز، با این قبیل اصطلاحات به طور مستقیم- نه با واسطه وکلا و کارگزاران حقوقی- رو به رو می شده اند. به نکته دیگری نیز، که مربوط به محدوده کار از لحاظ زمانی است، باید اشاره کرد. نویسنده پایان محدوده زمانی این لغات و اصطلاحات را چهل سال پیش گرفته است؛ از آن رو که، در حدود چهل سال قبل، به سفری تقریبا دور و دراز رفته و، پس از بازگشت نیز، بیشتر با زبان رسمی و نه محاوره تهرانی سروکار داشته است. بنابراین، محدوده اطلاعات خود را در چهل سال پیش متوقف می داند......
۷.

فراهنجاری های ضمایر در زبان شعر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
صورتگرایان بر این باورند که ادبیت ادبیات در آشنایی زدایی زبان و، به عبارت دقیق تر، در بدیع ساختن و فراهنجار کردن زبان هنجار و عادی یا، به گفته یاکوبسن، تهاجم سازمان یافته بر ضد زبان است. این تهاجم و نوسازی، زبان عادی و تکراری را برجسته و پرجاذبه و زیبا می سازد. برجسته سازی در سطوح گوناگون زبان می تواند به وجود آید از جمله در ضمیر. مثلا مولوی، به رغم قواعد دستوری، ضمیر تفضیلی به کار می برد (همچنین اسم تفضیلی، مانند گلشن تر، سوسن تر، آهن تر، جوشن تر)؛ مثلا از ضمیر من، من تر می سازد؛ حال آن که هر گز کسی نه قبل از مولوی و نه بعد از او ضمیر تفضیلی به کار نبرده است: در دو چشم من نشین ای آن که از من من تری تا قمر را وا نمایم کز قمر روشن تری کاربرد ضمیر تفضیلی در شعر مولوی خطا نیست بلکه فراتر از زبان هنجار و بدیع و زیباست. در حقیقت، این زبان هنجار است که نارساست و نمی تواند اندیشه بلند و بلاغت مولوی را رسا و موجه و زیبا ارائه دهد. مولوی، به جای من تر، هر چه می گفت رسایی آن را نداشت. من تر شامل مفاهیمی نظیر داناتر، زیباتر، پاک تر، قوی تر، عارف تر، مجرب تر و هر صفت خوب دیگر می شود. فرا هنجاری بسیار مهم تر و پرکاربردتر دیگر ضمیر در زبان شعر و ادب، به ویژه شعر کلاسیک فارسی، این است که قاعده ضمیر می تواند رعایت نشود؛ به این صورت که نه مرجع ذکری (قرینه لفظی) داشته باشد نه حضوری و نه ذهنی. به همین دلیل، ضمیر بر مفاهیم متعددی می تواند دلالت کند و، در نتیجه، در مواردی به جای یک ضمیر می توان ضمیر دیگری آورد بی آن که غلط باشد یا مفهوم اصلی تغییر کند؛ در عین آن که، ضمیر عاری از مرجع مشخص، از نظر بلاغی، کلام را تعالی می بخشد. اینک، از فراهنجاری های ضمیر، نداشتن مرجع را به طور جداگانه مورد بحث قرار می دهیم.......
۸.

کاربرد کلمات عربی همراه با عناصر فارسی در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۷۵
می دانیم که کلمات بسیاری از زبان عربی وارد زبان ترکی شده است و هزاران کلمه عربی در این زبان به صورت و معنایی کاملا متفاوت با اصل خود به کار می رود. از سوی دیگر، ایرانیان نیز، پس از گرویدن به اسلام، چون دیگر اقوام مسلمان، کلمات بسیاری از زبان عربی گرفتند و بسیاری از این کلمات را به همان صورت [نوشتاری] و معنای اصلی به کار می برند و به برخی از آنها عناصر دیگری می افزایند. آنان صدها کلمه عربی را با ساختار زبان فارسی هماهنگ و همگون کرده اند. ترکیباتی از این دست که در گذشته پدید آمده اند، در فارسی امروز نیز متداول است. آشنایی ترکان با اسلام، همچون ایرانیان، به زمان خلافت عمر باز می گردد. رابطه بین ایرانیان و عثمانیان که به دین واحدی گرویده بودند، از آن زمان رو به افزایش گذاشت و در زمینه های گوناگون توسعه یافت و از آنجا تاثیر متقابل بین زبان ترکی و فارسی آغاز شد و هزاران واژه از زبان فارسی به زبان ترکی راه یافت. این دو زبان متاثر از یکدیگر بودند و هم زمان تحت تاثیر زبان عربی نیز قرار داشتند. این ویژگی در فرهنگ های لغت فارسی و ترکی کاملا مشهود است که گاه در برخی از صفحات همه کلمات از عربی گرفته شده اند. ترک ها، خصوصا در دوره عثمانی، برای زبان فارسی جایگاه مهمی قایل شده اند؛ در نتیجه، بسیاری از عالمان ترک، به ویژه در حوزه شعر و ادبیات، آثار خود را به زبان فارسی نوشته اند. در زبان ترکی، که، پس از زبان عربی، از زبان فارسی بیش از هر زبان دیگری متاثر شده بود، برخی کلمات عربی تبار به صورت فارسی آنها به کار رفته است.
۹.

مفعول نشانه اضافه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۷۰
مفعول نشانه اضافه ای یکی از وابسته های نحوی فعل در زبان فارسی است که تاکنون در کتاب های دستور و مقالات زبان شناختی مربوط به زبان فارسی توجه چندانی به آن نشده است. در این مقاله، می کوشیم، ضمن معرفی این وابسته نحوی فعل در زبان فارسی، شواهدی از کاربرد آن را در فارسی گفتاری و ادبیات قدیم فارسی به دست دهیم. بخش نخست مقاله به بحث در باره تفاوت ها و شباهت های مفعول نشانه اضافه ای با دیگر وابسته های فعل اختصاص دارد. در بخش دوم، به مطالعه شباهتی پرداختیم که بین این وابسته نحوی و عنصر ضمیر در برخی از عبارت های فعلی ضمیردار وجود دارد. در این قسمت، همچنین بحث کرده ایم که چگونه می توان این دو را از هم متمایز ساخت؛ دیگر این که شیوه ضبط و مدخل بندی هر کدام از آنها در فرهنگ ها چگونه باید باشد. بخش سوم به بررسی کاربرد مفعول نشانه اضافه ای در گونه های فارسی و نیز در ادبیات قدیم این زبان اختصاص دارد. در پایان، دست به جمع بندی مطالب و نتیجه گیری زده ایم.
۱۰.

هزار سال بزی!(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۳ تعداد دانلود : ۶۹۷
یکی از آداب رایج در میان ما ایرانیان درخواست دیر زیستی برای آشنایان و دوستان است. دعای خیر «صد سال زنده باشی» و «صد سال به این سال ها» در جشن های تولد و دیدارهای نوروزی گفته می شود. این دعا پیشینه ای کهن دارد. محمد بن جریر طبری (وفات: 310)، در تفسیر آیه 96 سوره بقره، جمله ای فارسی از صحابی معروف، ابن عباس (وفات: 68)، نقل می کند و می گوید که اعاجم [= ایرانیان] به یکدیگر می گویند: «زه هزار سال». میبدی نیز، در کشف الاسرار، همین روایت را بدون استناد به ابن عباس آورده است. ابن منظور نیز در لسان العرب نقل می کند که به پادشاهان عجم در مقام تحیت گویند: «زه هزار سال». گفته ابن عباس در پاره ای از منابع با تحریف و تصحیف نقل شده است؛ در تفسیر تبیان آمده است که قوم مجوس دوست می دارند هزار سال عمر کنند ... و یکدیگر را چنین دعا می کنند که: «هزار سال بده» که، در این عبارت، «بده» تصحیف «بزه» است. ماتریدی سمرقندی (وفات: 333)، در تفسیر خود، همین عبارت فارسی را، به صورت درست، «هزار سال بزه» آورده است.....

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶