فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع فعل های زبان فارسی، فعل های پیشوندی هستند. این نوع افعال از دوره باستان تا به امروز در زبان فارسی رایج بوده اند، اما بسامد آنها در زبان، به ویژه در زبان فارسی دری، رو به کاهش بوده است. پیشوند این افعال، که عنصر غیرفعلی گروه فعلی را تشکیل می دهد، عمدتا مفهوم جهت، سمت و جهت حرکت را نشان می دهد و گاهی نیز تقویت معنا و تاکید وقوع فعل را می رساند و گاهی نیز در افزایش یا ایجاد معنای جدید در گروه فعلی، ایفای نقش می کند. پیشوند در این دسته از افعال، در مسیر تحول و تطور، جای خود را به قید یا متمم یا عنصر غیرفعلی اسم و صفت در جمله داده است.
بررسی وندها در گویش کهنوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودباری از گویش های ایرانی جنوب غربی است که در جنوب استان کرمان در شهرستان های رودبار، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، جیرفت، عنبرآباد و همچنین برخی از مناطق استان هرمزگان رایج است و گونه های مختلفی دارد. در این مقاله به معرفی وندهای فعال گونة کهنوجی و توصیف و طبقه بندی آنها در دو زیرگروه اشتقاقی و تصریفی، به مقایسة آنها با زبان فارسی معیار پرداخته ایم. براساس داده های این پژوهش، هرچند بسیاری از وندهای کهنوجی با زبان فارسی رسمی مشترک است، با این حال، برخی از وندهای این گویش یا در زبان فارسی وجود ندارند و یا از بین رفته اند. بنابراین ریشه آنها را باید در زبان فارسی دری یا میانه دنبال کرد. از آنجا که تاکنون تحقیق مستقلی در زمینه معرفی وندهای این گویش صورت نگرفته است، توصیف و شناسایی آنها می تواند امکانات این گویش را در حوزة واژه سازی، بیش از پیش برای پژوهشگران علاقه مند مشخص سازد.
یای نسبت در زبان علم و زبان عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسوند «-ی» (یای نسبت) پر کاربردترین وند زبان فارسی است و آن را، در زبان علم و زبان عامیانه، به جای بسیاری به کار می برند و حتی آن را به جای پسوندهایی که در کلمات رایج به کار رفته است می گذارند. به گفته کشانی (1371، ص 89)، این پسوند توسعه طلب و مهاجم است و در سطوح گوناگون به حریم پسوندهای دیگر هجوم می آورد. می شود گفت که پسوند «-ی» به حق خود راضی نیست و کوسه عالم وندهاست. کاربرد یای نسبت در زبان علم و زبان عامیانه با هم تفاوت دارد. در بخش اول این مقاله، پیشینه تحقیق می آید. در بخش دوم، کاربرد پسوند «-ی» در زبان علم و عامیانه مقایسه می شود. در بخش سوم، نمونه هایی از کاربردهای عامیانه یای نسبت که در زبان علم نیز وارد شده می آید. در پایان نیز، نتیجه مقاله عرضه می شود ...
نگاهی دوباره به اضافة اقترانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب دستورنویسان سنتی در شرح اضافة اقترانی از اضافة استعاری کمک می گیرند، اما تفاوت زیادی بین این دو اضافه وجود دارد. مهم ترین این تفاوت ها در ساختار تشبیهی اضافة استعاری است که اضافة اقترانی چنین ساختاری ندارد.
برخلاف نظر دستوریان که مضاف را در اضافة اقترانی قصد اصلی می دانند، آنچه در اضافة اقترانی مدنظر است ترکیبِ مضاف و مضاف الیه است نه هریک از آنها به تنهایی. در اغلب جمله هایی که در آنها اضافة اقترانی به کار رفته است با حذف مضاف یا مضاف الیه، جمله مفهومی کنایی پیدا می کند؛ مفهومی که از ترکیب اضافی به دست می آید.
راه کاری که دستورنویسان سنتی برای مشخص کردن ویژگی های اضافة اقترانی بیان کرده اند نادرست است. دستورنویسانی هم که از منظر زبان شناسی به بررسی موضوع پرداخته اند نیز نتوانسته اند حق مطلب را ادا کنند و به ظاهر ترکیب اکتفا کرده و همة اضافه ها را در یک گروه تحت بررسی قرار داده اند و از تفاوت های معنایی آنها غفلت کرده اند.
نتیجة تحقیق حاضر به این نکته منتهی شد که در توضیح اضافة اقترانی نباید مقایسه ای بین اضافة اقترانی و استعاری صورت گیرد. شباهت این دو اضافه صرفاً در ساختار «هسته+ ِ+ وابسته» است.
اگر در بررسی اضافه ها، فقط ساختار مدنظر باشد، همة اضافه ها در یک گروه قرار می گیرند اما صرفاً به ظاهر ترکیب اکتفاکردن کامل کنندة مفاهیم دستوری نیست.
بهتر است در بررسی های دستوری ساختار و معنا با هم در کانون توجه قرار گیرند. با این نگاه در اضافة اقترانی آنچه مدنظر است مفهوم کنایی این نوع اضافه است، نه مضاف و مضاف الیه به تنهایی.
مقوله جمع در ترکیب های اضافی و وصفی عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر دو زبان عربی و فارسی شماری از ترکیب های وصفی و اضافی هست که از لحاظ دستوری و معنایی یک واحد دستوری و یک گونه معنایی به شمار می روند شیوه جمع بستن این ترکیب ها موضوعی است که درکتابهای دستور فارسی و صرف و نحو عربی به ویژه در کتابها با تکیه بر زبان عربی راههای جمع بستن آنها را نیز از هم تفکیک کنیم
بررسی صفت و گروه وصفی در تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مباحث زیر مورد بررسی قرار گرفته است:
الف: ساختمان صفت که در جهانگشای چهار نوع صفت به کار رفته است.
ب: تعدد موصوف و صفت: در جهانگشای برای یک موصوف گاهی بیش از یک صفت آمده است. تعدد صفت هم قبل از موصوف و هم بعد از موصوف به چشم می خورد.
ج: مطابقت موصوف و صفت در شماره در زبان فارسی صفت همیشه مفرد است موصوف چه مفرد باشد چه جمع؛ اما در کتب قدیم و از جمله جهانگشای تحت تاثیر زبان عربی مطابقت موصوف و صفت زیاد بکار رفته است.
د: مطابقت موصوف و صفت در جنس؛ در زبان فارسی جنس دستوری وجود ندارد اما تحت تاثیر زبان عربی در کتب قدیم و از جمله جهانگشای مطابقت موصوف و صفت قابل توجه است.
ه: درجات صفت، در جهانگشای 3 نوع صفت: مطلق، تفضیلی و عالی به کار رفته است که هر یک انواعی دارند.
آیا فعل مجهول لازم است یا متعدی؟
حوزه های تخصصی:
روش های تأکید کلمه در زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
مبحث تأکید و روش های مؤکّد کردن اقسام کلمه از جمله مسائلی است که در دستورزبان، زبان شناسی و بلاغت مطرح است. در خلال کتاب هایی که در زمینه دستور زبان نوشته شده، معمولاً به صورت گذرا اشاره هایی به روش های مؤکّد کردن اقسام کلمه شده است. گاهی نیز در مقالاتی که در این زمینه نوشته شده، به صورت موردی به روش های تأکید بر یک قسمِ کلمه پرداخته شده است. در این تحقیق کوشش بر این است که پاسخی به این پرسش دهیم که اقسام کلمه در زبان فارسی چگونه مؤکّد می شوند؟ بر این مبنا با تکیه بر پژوهش های انجام شده، به شماری از روش های مؤکّد کردن اقسام کلمه اشاره شده است؛ از رهرو این بررسی دریافتیم که در زبان فارسی به منظورهای خاصِ دستوری و بلاغی، تمام اقسام کلمه از اسم و فعل گرفته تا شبه جمله و حتّی حروف اضافه می تواند مؤکّد گردد. ضمن این که پیرامون مؤکّد کردن جمله نیز مطالبی در این مقال ارائه شده است. این مؤکّد کردن اقسام کلمه و جملات به روش های گوناگونی انجام می شود که برخی از این روش ها در گذشته کاربرد بیشتری داشته است و برخی دیگر از آنها در فارسی امروز بیشتر به کار می رود.
بررسی فرآیند دستوری شدگی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشخصه های تصریفی در زبان فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصریف یکی از پدیده های مهم زبانی به شمار می رود که به رغم اهمیت آن در نزد پژوهشگران غربی، در زبان فارسی چندان مورد توجه محققان قرار نگرفته است. شاید علت این امر را بتوان در این واقعیت جست و جو نمود که زبان فارسی امروز از لحاظ رده شناختی، تصریفی محسوب نمی شود. اما نگارنده بر این باور است که بررسی فرایندها و نشانه های تصریفی به جا مانده در فارسی امروز، می تواند در روشن کردن بخش هایی از نقاط تیره صرف این زبان موثر باشد. بر این اساس، مقاله حاضر به معرفی تصریف و مشخصه های تصریفی در زبان فارسی امروز اختصاص یافته است. در این راستا، پس از مقدمه و معرفی موضوع، دیدگاه های برخی از مهم ترین پژوهشگران غربی، و نیز برخی از پژوهش های پیشین در زمینه تصریف فارسی ذکر می شود و در ادامه نیز مشخصه های تصریفی مربوط به اسم، فعل، صفت و قید در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرد و طبقه بندی نوینی از این مشخصه ها به دست داده می شود که مبتنی بر رویکردی پیوستاری به عناصر زبانی است. یکی از هدف های این مقاله،تاکید بر این نکته است که برای تحلیل داده های تصریفی فارسی باید به ویژگی های زبانی آنها توجه کرد و نمی توان کاملا به انگاره های طرح شده از سوی زبان شناسان غربی استفاده نمود.
مفعول نشانه اضافه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفعول نشانه اضافه ای یکی از وابسته های نحوی فعل در زبان فارسی است که تاکنون در کتاب های دستور و مقالات زبان شناختی مربوط به زبان فارسی توجه چندانی به آن نشده است. در این مقاله، می کوشیم، ضمن معرفی این وابسته نحوی فعل در زبان فارسی، شواهدی از کاربرد آن را در فارسی گفتاری و ادبیات قدیم فارسی به دست دهیم. بخش نخست مقاله به بحث در باره تفاوت ها و شباهت های مفعول نشانه اضافه ای با دیگر وابسته های فعل اختصاص دارد. در بخش دوم، به مطالعه شباهتی پرداختیم که بین این وابسته نحوی و عنصر ضمیر در برخی از عبارت های فعلی ضمیردار وجود دارد. در این قسمت، همچنین بحث کرده ایم که چگونه می توان این دو را از هم متمایز ساخت؛ دیگر این که شیوه ضبط و مدخل بندی هر کدام از آنها در فرهنگ ها چگونه باید باشد. بخش سوم به بررسی کاربرد مفعول نشانه اضافه ای در گونه های فارسی و نیز در ادبیات قدیم این زبان اختصاص دارد. در پایان، دست به جمع بندی مطالب و نتیجه گیری زده ایم.
پیشوند نفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخن گویان هر زبان، در گفتار روزمره، برای مبادله پیام های گوناگون و افاده معانی، به شیوه های متنوعی متوسل می شوند. بررسی شیوه های استفاده از امکانات حوزه های زبان این واقعیت را نمایان می سازد که سخن گویان همه زبان های به صرفه جویی در گفتار، زمان صرف شده برای آن و صرف حداقل انرژی گرایش دارند که در زبان شناسی به اصل کم کوشی موسوم است. از طرف دیگر، اهمیت سرعت در قرن حاضر و نیاز به ارائه حداکثر اطلاعات با استفاده از حداقل داده های زبانی ایجاب می کند که اهل زبان از صورت های هم سان احتراز کنند. جنسن (1991)، به نقل از کیپارسکی، اصل اجتباب از هم معنایی را مطرح می سازد. به موجب این اصل، هیچ قاعده واژه سازی نمی تواند واژه ای هم معنی با یکی از واژه های موجود زبان تولید کند. اما، با مطالعه زبان فارسی، در می یابیم که برای ساختن واژه های دارای معنای منفی یا متضاد بیش از یک نوع پیشوند نفی در اختیار فارسی زبانان است که به پایه افزوده می شود تا واژه ای نو بسازد و این از اصل کم کوشی و اقتصاد به دور است. از این رو، در این مقاله، در حوزه صرف به مطالعه یکی از اجزای ساختاری موسوم به پیشوند می پردازیم و از بین تمام انواع آن نیز فقط یک نوع، یعنی پیشوند نفی، بررسی خواهد شد. تلاش خواهیم کرد تا، ضمن بررسی انواع پیشوندهای نفی در زبان فارسی، روشن سازیم که چرا برای مدلولی واحد چند وند متفاوت به کار می رود و آیا کاربرد این پیشوندها با هم تفاوت دارد و اگر چنین است هر کدام چه نقشی بر عهده دارند و، بر این اساس، آیا می توان آنها را دسته بندی کرد و بافت و کاربرد هر یک را مشخص ساخت. به این منظور، تک تک وندهای نفی در زبان فارسی معرفی و بافت کاربرد آنها مشخص می گردد...
قیاس و سماع نحوی از دیدگاه ابوعلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحویان از همان آغاز پیدایش نحو، به تدوین قواعد زبان عربی که قرآن به آن نازل گشته بود، همت گماشتند. آنان در این راه، چند اصل را مورد توجه قرار دادند: 1) برای تدوین قواعد نحو، تنها به زبان قبایل فصیح و اصیل عرب و نیز راویان مورد وثوق استناد کردند 2) قواعد نحو را بر لغت « مطرد » و غالب در میان عرب ها بنیان نهادند و هر چه غیر آن را «شاذ» و نادر دانستند و تنها به ثبت آنها اکتفا نمودند و از نمونه های شاذ و نادر پیروی نکردند. 3) با استخراج قواعد زبان از کلام « مطرد » و غالب عرب های فصیح، کلام غیر منقول را بر کلام منقول حمل کردند و از این طریق، کلام منقول را قیاسی برای نظایر و امثال آن نمونه ها قرار دادند. « ابوعلی فارسی » از بزرگان نحو در قرن چهارم، در خصوص سماع و قیاس، بر این قول بود که قواعد نحو را باید تنها از لغت غالب در میان عرب ها استنباط نمود و لغت شاذ را تنها می توان به کار برد ولی از قیاس بر آن باید پرهیز نمود. او همچنین از استشهاد به حدیث پیامبر (ص ) ـ جز در چند مورد خاص ـ و نیز شعر شعرای « مولـد » اجتناب می کرد. « ابوعلی » سماع، برتر و مهم تر از قیاس می شمرد و معتقد بود نباید قیاس را، هرچند درست باشد، بر سماع و لغت غالب، ترجیح داد.
جلوه ها و کارکردهای نمود فعل در زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
"نمود از ویژگی های ساختاری و معناشناختی فعل است که در بین دستور زبان دانان ایرانی، نخستین بار در بحث ویژگی های فعل در زبان فارسی باستان، مورد توجه پرویز ناتل خانلری قرار گرفته است. پس از آن این مبحث به دستور زبان فارسی معیار نیز راه یافت و در سال های اخیر در مقاله ها و نیز کتاب های درسی دستور زبان فارسی جنبه هایی از آن مطرح شد. با این همه در منابع یاد شده تمامی جلوه ها و کارکردهای این مقوله چنان که باید تبیین نشده و در مواردی نیز با عناوین دیگری مورد بحث قرار گرفته است. تجربه نویسنده در تدریس دستور زبان نشان می دهد دانشجویان زبان و ادبیات فارسی یا تمایزی بین نمود و مقوله های زمان و وجه فعل قایل نیستند و یا به درستی جنبه ها و کار کرد های نمود فعل را در نمی یابند.
این نوشته کوششی در تبیین جنبه ها و مرزهای مقوله دستوری نمود و انواع گوناگون آن در زبان فارسی معیار است.
"
مطابقت فعل با نهاد ، متمم ، مضاف الیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبانهایی که فعل دارای شناسنامه است مثل فارسی و عربی و آلمانی، منطقا نهاد از نظر شمار باید با فعل مطابقت کند (مفرد با مفرد، جمع با جمع)؛ اما زبانها تابع چنین منطقی نیستند بلکه تابع کاربرد اهل زبان اند، به عبارت دیگر، تابع منطق سخن گویان هر زبان اند. لذا، در زبانهایی که فعل دارای شناسه است در مواردی این مطابقت را نمی بینیم. حتی، در زبان پهلوی، فعل ماضی متعدی به جای مطابقت با نهاد با مفعول مطابقت دارد. مثلا معادل جمله فارسی تو مردان را دیدی در زبان پهلوی چنین است:
t? mard?n d?d h?nd
(برگردان تحت اللفظی آن: «تو مردان [را] دیدند»).
همچنین معادل جمله فارسی او را دیدم می شود:
man ?y did
(معادل تحت اللفظی: «من او را دید.»)
در بعضی از گویشهای ایرانی امروز نیز همین پدیده دستوری دیده می شود. در نگاهی سطحی و غیرتوصیفی شاید به نظر برسد که در فارسی امروز نهاد با فعل مطابقت دارد؛ حال آنکه، در بسیاری از موارد، چنین مطابقتی وجود ندارد. آنچه دستورنویسان، اعم از ایرانی و غیرایرانی، درباره مطابقت نهاد با فعل در زبان فارسی آورده اند بیشتر بر اساس استقراری ناقص است نه توصیف دقیق. مثلا در دستور زبان فارسی معروف به دستور پنج استاد چنین آمده است: اگر نهاد جمع و جاندار باشد، با فعل جمع می آید؛ اما، اگر نهاد جمع و جاندار نباشد، فعل می تواند مفرد بیاید یا جمع. اگر به اسم بی جان شخصیت انسانی داده شود، در حکم جاندار قرار می گیرد. گیاهان و اعضای زوج بدن و بعضی از کلمات که در آنها تغییر واقع گردد و زمان را برساند به ها و – ان جمع بسته می شود ...
جهت میانه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی همچون بسیاری از زبانهای دنیا ، سه نوع جهت وجود دارد که عبارتند از : معلوم ، مجهول و میانه . ساختهای میانه در زبان فارسی همچون مجهول مشتمل بر یک موضوع هستند . فعلهای میانه به لحاظ صرفی ، شبیه صورت معلوم خود می باشند ؛ اما به لحاظ نحوی و معنایی به مجهولها شباهت دارند . در این جستار ، سعی بر آن است تا ضمن تبیین ویژگیهای ساخت میانه در زبان فارسی ، چگونگی اشتقاق این ساختها به عنوان ساختی متعدی بر اساس تازه ترین رویکردهای دستور زایشی - گشتاری مشخص شود .
نحوه واگذاری حالت دستوری در ساختهای دو مفعولی زبان فارسی - تحلیلی بر پایه نظریه حاکمیت و مرجع گزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی آرایش جمله از انعطاف پذیری نسبی برخوردار است . با وجود این در بسیاری از مطالعات مربوط به ساخت جمله ، آرایش بنیادین سازه ها در این زبان به صورت فاعل - مفعول - فعل ( SOV ) معرفی شده است . علیرغم این توافق عام در خصوص آرایش بنیادین جمله در زبان فارسی در ارتباط با آرایش گروههای نحوی در ساخت جمله های دو مفعولی این زبان بین زبان شناسان حداقل در حوزه مطالعات مبتنی بر چهارچوب نظری حاکمیت و مرجع گزینی اختلاف نظر وجود دارد . چگونگی اختصاص حالت دستوری در ساختهای دو مفعولی زبان فارسی نشان می دهد که مفعول صریح در جایگاه...
ضبط ارجح «ی» میانجی در حالت اضافه و هَمایی با «ها»یِ غیرِ ملفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات نگارشی زبان فارسی، کتابت و اظهارِ نشانه ی اضافه ی اسمی یا وصفی در مورد واژه هایی است که در صورت نوشتاری آن ها «ـه/ه» غیر ملفوظ به کار رفته و به عبارتی، واج پایانی آن ها کسره (ـِ) یا مصوّت کوتاه « e » به شمار می آید. اختلاف در شیوه ی نگارش صامت میانجی «ی» ( y ) پس از واژه ی مختوم به «ها»ی ناملفوظ به صورت «ی» کامل پس از «ـه/ه» یا به شکل «یا»یِ ابتر (ء) بر روی «هـا»یِ ناملفوظ (ـه ٔ / ه ٔ ) ناشی از دو تفاوت دو نگاه نو و سنّتی است. نوشتار حاضر در پی آن است که ضمن تشریح و نقد هر دو دیدگاه، به بررسی سیرِ تحوّلِ تاریخی میانجی «ی»، شناسایی ارزش آوایی آن، و نقش این همخوان میانجی در ساخت و افزایش هجای جدید و در نهایت گزینش نگارش شایسته تر آن بپردازد تا شاید با پذیرش نتیجه ی پژوهش حاضر، شاهد کتابت واحدی از آن در همه ی منابع مکتوب و رسانه های نوشتاری (کتاب، رساله، مقاله، روزنامه، مجلّه، نوشته های الکترونیکی و ...) باشیم.
مصدرنما یا مصدر فعل مرکب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فعل مرکب بحث انگیزترین موضوع در دستور زبان فارسی است و دستوریان درباره آن بحثهای بسیار کرده و نظرات متفاوت و حتی متضادی داده اند و اکثر در تشخیص فعل مرکب دچار سردرگمی شده اند و بسیاری از آنچه فعل مرکب یا مصدر مرکب مثال آورده اند فعل مرکب نیست، مثل: سوگند خوردن که سوگند مفعول است، باز هم همان سوگند را خورد. یا مسند است مانند ترش شدن به معنی ترشیدن که ترش مسند است.
مفعول مطلق در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستورنویسان زبان فارسی متفق القول اند که کاربرد مفعول مطلق در زبان فارسی تحت تاثیر نحو زبان عربی پدید آمده است. در مقاله حاضر نگارنده کوشیده است تا با ارائه شواهدی از متون باستانی زبانهای ایرانی نشان دهد که رای دستورنویسان در این مورد صائب نیست و این حالت دستوری نه تنها یکی از حالت های رایج نحوی در زبان پارسی است، بلکه چنان که قراین موجود نشان می دهد، سابقه کاربرد آن به دوره هند و ایرانی می رسد و نتیجتا کاربرد آن در زبان فارسی بازمانده همین حالت نحوی زبانهای هند و ایرانی است.