فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۲۴ مورد.
گفتگو در حکایت خلیفه و اعرابی در سه روایت مثنوی، مصیبت نامه و جوامع الحکایات
حوزه های تخصصی:
گفتگوی اشخاص حکایت با یکدیگر از شگردهای شخصیت پردازی است. هر گفته نشانی از گوینده خود دارد و شخصیت ها نیز با گفتگو خلق می شوند، هم چنان که سخن گفتن هر کسی نیز نشانی از طبقه اجتماعی، میزان تحصیلات و منش انسانی او دارد. بنابراین قدرت به کارگیری گفتگو در خلق شخصیت کار ساده ای نیست و از عهده هر کسی برنمی آید؛ بخصوص اگر اثر هنری به شعر باشد. در این نوشته با روش تحلیل محتوا به مقایسه عنصر گفتگو در حکایت تمثیلی «خلیفه که در کرم از حاتم طائی گذشته بود» از مثنوی مولوی و مآخذ احتمالی آن یعنی «مصیبت نامه» عطار و «جوامع الحکایات» عوفی می پردازیم تا از این طریق فرضیه خود را در برتری هنری مولوی بر مآخذی که از آنها استفاده کرده است به اثبات برسانیم و به این نتایج برسیم که گفتگو در مثنوی علاوه بر خلق شخصیت ها و بیان احساسات و عواطف و افکار آنها، نشانه شناخت درست مولانا از روحیات اقشار مختلف جامعه است؛ به طوری که در حکایت مثنوی با آن که تشخص زبانی وجود ندارد لیکن لحن گفتگوها چنان است که می توان به طبقه اجتماعی و و وضعیت روحی شخصیت ها پی برد. علاوه بر آن مولانا نیز در چارچوب این گفتگوهای نسبتاً طولانی با هنرمندی به اهداف تعلیمی خود دست می یابد.
مبانی سبک شناسی
حوزه های تخصصی:
نقش محدودیت ها و قابلیت های زبانی در شکل گیری ادبیات منظوم: تحلیل اشعاری از حافظ و شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان و ادبیات، قلب نحوی، حافظ، شعر، مطابقه، شکسپیر، آرایش واژگانی
نگرش دینی شاعران دوره مشروطه
حوزه های تخصصی:
در دوره مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، به دلیل تفاوت هایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاه های خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفاده ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظه کاران مخالف تجدد و مشروطه خواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تامل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسیده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار می دهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه می داند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنت های دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تاکید می کند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنت های دینی می پذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنت ها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تاکید می کند.
دغدغه های نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحی که «نیمایوشیج» از «شاعری» ارائه می داد، یک طرح انتزاعی، آکادمیک و گسسته از زندگی و زمانه ی او نبود،بلکه طرح زندگی و گزارش احساسات،آرزوها،وآرمان های مردم معاصرخود بود و از این چشم انداز با سنت های شاعرانه ی سرزمین او هیچ گونه همانندی نداشت!
پیش از نیما، شیوه های سنتی شعر فارسی «شاعری کردن» را از پیوند با زندگی و واقعیت های دردناک آن دور کرده بود و آن را در قرنطینه و قُرق «قدرت های سیاسی» یا «سرمستی های صوفیانه» یا «عشق های آتشناک» و یا «دغدغه های خصوصی شاعران» درآورده بود. یعنی شعر کهن ما بر روی چهار استوانه ی اصلی بالا رفته بود و اندیشه های شاعرانه در پیرامون این چهار محور می چرخید:
«ممدوح»،«معبود» «معشوق»، و «خودِ» شاعر. در روزگار نیما نیز موجه ترین تفسیرهای شاعری، شعر را وسیله ی تبیین احساسات و عاطفه ی درونی شاعر و یا به تعبیر روشــن تر آزهـــای رنگارنگ او می خواندند، و آن را از ورود درعرصه های زندگی اجتماعی منع کرده بودند! هنر بزرگ نیما فرو ریختن این استوانه های دیرپای شعر فارسی و دادن جای آنها به انسان روزگار خود بود.
بررسی و تحلیل شاه زن در نگاه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چنانچه پادشاهی شیرین و ماریه را نادیده بگیریم، از میان چند پادشاهی که در آثار نظامی مطرح شده اند، حداقل دو تن از آن ها زن هستند که با وجود این که به دلیل تازگی و نادری مطلب، اهمیت فراوانی دارد تاکنون مورد توجه محققان واقع نشده است.
در این مقاله برای نخستین بار به بررسی و تحلیل پادشاهی زنان در اشعار نظامی پرداخته شده و سعی شده زمینه ی تاریخی و فکری این امر به صورت کوتاه بیان شود و هدف اصلی حکیم نظامی در ساخت و پرداخت شاه زنان آثارش مشخص گردد. در بخش اصلی مقاله، نخست شیوه ی زندگی و فرمان روایی نوشابه در شرفنامه، همراه با بیان ویژگی های شخصیتی و حکمرانی او مورد بررسی قرار گرفته و سپس شیوه ی زندگی و ویژگی های فرمانروایی و شخصیت مهین بانو مورد بحث واقع شده است. در پایان تبیین شده است که نظامی به عنوان اندیشمندی حکیم، به چه دلیل طرح و شرح پادشاهی دو زن را در اشعار خویش گنجانده است.
ویژگی های آرمان شهر جبران در آثار او کدام است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر متفکر و ادیب پیام آور، آرمان شهری دارد. بعد از این که در تاریخ اندیشه انسانی، افلاطون، فارابی و سنت اگوستین انگلیسی آرمان شهر را مطرح کردند، جبران خلیل جبران پایه گذاری آرمان شهر ویژه خود را بدون تصریح پی گرفت. ویژگی های آرمان شهر جبران بدین قرار است: آزادی، محبت، عدالت، میل شدید به شناخت هستی، ارزش های انسانی و اخلاقی ابتکاری، و اندیشه جاودانگی و دوام.
آزادی در دیدگاه جبران رهایی از هر قاعده فراگیر و نادرست و نیرویی است که مانع از شکوفایی توانمندی های انسان است. محبت در مشخصه های آرمان شهر جبران همان محبت به خداوند، طبیعت، هستی و نوع انسان است. عدالت همان چیزی است که جبران لبنان را به منظور دستیابی به آن ترک کرد، هر چند با مانع روبرو شد. وی اندیشه تحقق عدالت را تا زمان مرگ خویش زنده نگاه داشت. میل شدید او به شناخت هستی چنان بود که به منظور تدبر و عزلت، زندگی مشترک تشکیل نداد؛ او در باره خداوند، زندگی و مرگ، سرنوشت هستی و انسان، به تدبر و ژرف اندیشی پرداخت. در خصوص ارزش های انسانی و اخلاقی ابتکاری هم باید گفت وی با سبکی خلاق و بدیع در احیای فضیلت انسانی، دانش، مروت و صداقت سعی فراوان نمود؛ و سرانجام اندیشه جاودانگی و دوام را به وسیله تجربه های درونی و به تاثیر از فلسفه بودایی که منتهی به اندیشه حلولیه یا تناسخ ارواح شد، به دست آورد.
جایگاه دورهی بازگشت در سبک شناسی
حوزه های تخصصی:
توصیف و تحلیل نقش گرایانه آغازگر از منظرِ رویکرد هلیدی، در متن کتاب های فارسی و انشای دانش آموزان دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، پیکره ای از زبان فارسی، براساس آراء هلیدی (2004)، تحلیل شده است. در انجام این پژوهش، دو هدف و پرسش کلی موردنظر بوده است: نخست آن که آیا ادعاهای مطرح در دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، به ویژه در کاربرد انواع آغازگر، بر پیکره گردآوری شده از زبان فارسی قابل انطباق است یا خیر. دوم آن که آیا به کمک یافته های این پژوهش می توان ضرورت توجه به دستاوردهای نوین زبان شناسی را، در تدوین کتاب های درسیِ مربوط به آموزش زبان اول و نیز در بهبود کیفیِ مهارت نوشتاریِ دانش آموزان، توجیه کرد. این پژوهش علاوه بر یافتن پاسخ این پرسش ها، به نتایج و اهداف دیگری نیز دست یافته است.
تاملی در زبان ادبی رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ادبی، نوعی زبان است که هدف آن آفرینش هنری و خلق زیبایی و انتقال احساسات و عواطف به مخاطبان است. پژوهش در زمینه کارکرد زبان ادبی یک شاعر، بدون درنظر گرفتن مسایل کلی مربوط به زبان او مثمر ثمر نیست؛ از این رو، نگارنده بر آن است تا اجزا و ساختار زبان رودکی را که در آفرینش زبان ادبی او در پیوند با یکدیگر تاثیرگذار بوده اند، مورد بررسی و مداقه قرار دهد. رودکی در به کارگیری عناصر زبان و گزینش واژگان در شعر، شاعری کم نظیر است. زبان ادبی رودکی در عین زیبایی از سادگی و روانی کم نظیری برخوردار است. بدون تردید، غنای زبان پارسی در سده چهارم مدیون تلاشی است که او و گویندگان معاصر وی از خود نشان داده اند.
«رهایی از خویشتن» در شعر فروغ فرخ زاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله اساسی در این مقاله، رهایی از خویشتن در شعر فروغ فرخ زاد است. این مفهوم همچون سایر عواطف و احساسات بشری، جزء درون مایه های اصلی شعر معاصر فارسی به شمار می رود. نگارنده در دو بخش سعی کرده تا مفهوم رهایی از نفس خویشتن را در شعر فروغ نشان دهد. در بخش اول جلوه هایی از شعر وی را که تجلی گاه همین مفهوم است با بحث از پنج مشخصه: احساس همدلی، دانش و بینش، تردیدها، بی تعصبی و خود داری از بیان احساسات فردی تبیین می نماید. در بخش دوم هشت عامل مهم را به عنوان عوامل ایجاد رهایی از خویشتن در شعـر شاعر برمی شمارد که عبارت اند از: عشق، آرمان خواهی، تعهد نسبت به زندگی، خداباوری، تنهایی و خلوت گزینی، درد و رنج، مرگ طلبی، شاعری. هدف مقاله آن است که خواننده با تامل در نمونه های شعری فروغ و نیز مباحث مربوط دیگر که در بخش های مختلف مقاله حاضر آمده است میزان رویکرد و توجه فروغ را نسبت به مفهوم رهایی از خویشتن دریابد و بتواند به تجزیه و تحلیل این رویکرد از نگاه دیگر شاعران معاصر بپردازد.
بررسی باهم آیی واژگانی در آثار منظوم و منثور مولانا در چارچوب نظریه نقش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگارندگان باتوجه به ارتباطِ نزدیکِ زبان شناسی و ادبیات ازیک سو و نیز کارآییدستاوردهای زبان شناختی در زمینه شناخت و فهمِ بهترِ متونِ ادبیِ کلاسیک از سوی دیگر ، نظیر آثار مولانا ، ابتدا با مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه باهم آیی(ترکیب های واژگانی) از رویکرد های مختلفِ معنایی، ساختواژی و نحوی از سوی زبان شناسان غیر ایرانی و ایرانی ، به بررسیِ دادهای تحقیق می پردازند. شایانِ ذکر است که محورِ اصلی در این پژوهش بررسیِ ترکیب های باهم آیی و ساختارِ دستوریِ آن ها در این آثار بزرگِ ادبِ فارسی و سپس بررسی میزانِ کارآیی و کاربردِ آن ها در فارسیِ امروز و شناختِ نوآوری های مولانا در زمینه باهم آیی است. در این راستا، روشی که در این مقاله از آن بهره گرفته شده است توصیفی- تحلیلی است. به این منظور ابتدا، باهم آیی های موجود در شش دفتر مثنوی معنوی و کتاب فیه مافیه مورد تجزیه و تحلیل ساختاری قرار گرفتند و سپس این داده ها با باهم آیی های مورد کاربرد در فارسی امروز مورد مقایسه قرار گرفتند که نتایج تحقیق نشان می دهند در فارسی امروز ، باهم آیی های صفتی و سپس باهم آیی های عطفی با بیشترین بسامدِ وقوع از بیشترین کارآیی برخوردارند. اما، در آثار مولانا الگویِ غالب در ساختِ باهم آیی ها، ترکیب های مفعولی بوده است که این خود تغییر در الگوی ساختاری این ترکیب های واژگانی را نشان می دهد
نگاهی به شعر و اندیشه طایر شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار «نگاهی به شعر و اندیشه طایر شیرازی» دارای ده عنوان اصلی است که عبارتند از: مقدمه، پیشینه تحقیق، معرفی پدران و نیاکان طایر و جایگاه سیاسی و اجتماعی آنان، نام و تخلص شاعر، شرح حال وی، ویژگی های اخلاقی و دانش و هنرها، شعر و شاعری طایر، مضامین اشعار، بررسی دیوان اشعار و معرفی نسخه های موجود و نتیجه گیری.
حسن خان، ملقب به طایر شیرازی، از شاعران دوره بازگشت ادبی است. وی برادر زاده ی حاجی ابراهیم خان کلانتر است که در اواخر دوره زندیه و اوایل قاجاریه، قدرت و نفوذ فراوان داشت. با آنکه طایر شیرازی صاحب دیوان شعر بوده است، تنها در تذکره ها و به طور گذرا معرفی شده است؛ در حالی که مطالعه و بررسی دقیق شعر وی، از نظر ادبی، فرهنگی و تاریخی دارای فواید بسیاری است.
علاوه بر تذکره ها، سید امیر حسن عابدی در شماره 14 مجله قند پارسی سال 1378، کوتاه نوشته ای در شرح حال شاعر و شعر وی آورده است.
تذکره ها و دیگر منابعی که از طایر یاد کرده اند نام وی را حسن خان، حسنعلی خان و محمدحسن خان آورده اند، اما به نظر می رسد ""حسن خان"" ترجیح دارد، زیرا در دیباچه دیوان که نویسنده آن از جزئیات زندگی شاعر مطلع بوده است، همین نام آمده است.
خاندان طایر از زمان حاجی هاشم، جد طایر، در شیراز صاحب قدرت و نفوذ گشته اند. پس از آن حاجی ابراهیم خان، عموی طایر در اوایل دوره قاجار به صدر اعظمی ایران رسید. برخی از تواریخ دوره قاجار از انتساب این خاندان به حاجی قوام الدین، ممدوح حافظ، سخن گفته اند و برای نوشته خود سند و دلیلی ذکر نکرده اند.
پس از آنکه فتحعلی شاه قاجار در سال 1215 ق. از حاجی ابراهیم خان، صدر اعظم خود، بدگمان شد و دستور قلع و قمع او و بستگانش را داد، طایر نیز به امر آن پادشاه نابینا شد. وی مدتی پس از نابینایی، از شیراز به اصفهان منتقل شد. در سال 1228ق. محمد علی میرزای دولتشاه، وی را از اصفهان به کرمانشاهان فرا خواند و طایر تا پایان عمر (1247ق.) در همانجا ماند.
از طایر، دیوان شعری به جا مانده است که شامل یک دیباچه و نزدیک به 5700 بیت در قالب های قصیده، غزل، قطعه و رباعی است. قصاید وی بیشتر در مدح، به ویژه مدح محمدعلی میرزا فرزند فتحعلی شاه است. مضمون غزلیات وی عشق و حالات عاشق و معشوق است و در برخی از قطعات سربسته به هجو این و آن پرداخته است. قصاید طایر تحت تاثیر شاعران قرن ششم به ویژه انوری است و در غزل از حافظ و سعدی و همچنین شاعران مکتب وقوع تاثیر پذیرفته است.
تاکنون شش نسخه از دیوان طایر شناسایی شده است،که عبارتند از:
1- نسخه ی مجلس (به شماره ی 1017) 2- نسخه ی اهدایی حکمت به دانشگاه تهران (به شماره ی 136 حکمت) 3- نسخه ی کتابخانه شهید دستغیب شیراز (به شماره ی اختصاصی 770) 4- نسخه ی کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران (به شماره ی 177ج) 5- نسخه ی موزه ی ملی دهلی نو (به شماره ی 256/ 74) 6- نسخه ی موزه ی بریتانیا (به شماره 8009o r ).
تکرار مقوله ها ی زبانی (در غزلیات شمس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنش زبانی دو وجه دارد: یکی وجه معمول و عاری از نمودهای هنری و دیگری وجه هنری که با داشتن نقش غیرارجاعی اشکال و گونه های مختلفی پیدا می کند. در زبان هنری شگردهای فراوانی به کار گرفته می شود. یکی از این شیوه ها، تکرار آواها و واژگان و جمله هاست. نوع نخست در واژگان و نوع دوم در سطح جمله و نوع سوم در سطحی وسیع تر و کلی تر به نام زنجیره گفتار. تکرار آوایی و واژگان، رایج ترین مکررها به شمار می آید اما در میان شاعران فارسی گوی، به گونه-های متفاوتی بدان پرداخته شده است. برخی سهمی اندک و برخی دیگر سهم بیشتری از دیگران دارند. مولوی در میان شاعران این شیوه را بسیار برجسته به کار برده است؛ شگردی که موجب موسیقی دلکش زبان و تقریب آن به مخاطب و در مواردی فراوان به سادگی زبان منجر شده است. این مقاله برآن است که فقط از حیث زبانی (نه هنری) تنوع تکرار در مقوله ها ی زبانی هفتگانه فارسی را در غزلیات شمس، مورد بررسی قرار دهد و شیوه ها ی ظهور آنها را بررسی کند. شگردی که خاص مولوی و از خصایص عمده شعری وی به شمار می-رود.