پژوهشنامه ادب غنایی
پژوهشنامه ادب غنایی سال هشتم بهار و تابستان 1389 شماره 14 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مرثیه، شعری است که در ماتم گذشتگان و تعزیت بازماندگان و اظهار تاسف و تالم بر مرگ عزیزان از دست رفته یا حوادث و بلایای ناگهانی یا طبیعی و... سروده شده است.
سوگ سروده های ادیبان برای دیگر شاعران را می توان از قدیم ترین انواع شعر رثائیه دانست که نخستین نمونه های آن در دیوان رودکی در رثای شاعری به نام مرادی و یا در مرثیه ی شهید بلخی یافت می شود.
در دوره ی معاصر نیز، سرودن اندوهیاد برای شاعران توسط دوستان و حتی گاهی دشمنان آنها وجود دارد که غیر از ادای حق دوستی، عواملی چون تحریک حس همکاری، شعر دوستی و رابطه ی ادبی، علت سرودن آن بوده و در مقایسه با انواع دیگر مرثیه، به سبب اصالت احساس آن واجد ارزش ادبی بیشتری است؛ مانند سوگ سروده ی ملک الشعرای بهار برای ایرج میرزا و یا اندوهیادهایی که در سوگ شاعرانی چون اخوان ثالث، سپهری، فرخزاد، شاملو و.... سروده شده است.
در این مقاله، ابتدا اندوهیادهایی که شاعران معاصر در سوگ دیگر شاعران سروده اند، از منابع مختلف استخراج شده، سپس به بررسی عنصر«حسرت» و جنبه های مختلف آن در اشعار کلاسیک و نیمایی پرداخته می شود و همراه با ذکر شاهد، تحلیلی از آن صورت می گیرد و در پایان نیز، نتیجه ی بحث ارائه می گرد
برخی از معانی رمانتیستی در شعر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اواخر قرن هجدهم مکتب جدیدی در تقابل با مکتب کلاسیک ظهور کرد. رمانتیسیسم انقلاب همه جانبه ی اروپایی است که ریشه و پایه های آن را باید در کشورهای اروپایی جستجو کرد. انقلاب فرانسه، انقلاب صنعتی و توسعه شهر نشینی را از عوامل مهم پیدایش این مکتب دانسته اند. «ظهور رمانتیسم همزمان بود با فروپاشی نظم کهن، وقوع انقلاب صنعتی، رشد شهر نشینی، رشد طبقه متوسط، گسترش سواد آموزی و تحولات دیگری که همگی پدیده هایی نو و بی سابقه اند وانسان کلاسیک با آنها مانوس نبوده است» (مسعود جعفری، 1378: 160). این مکتب رفته رفته از اروپا به همه ی جهان راه یافت و در ادبیات سایر ملل نیز تاثیر گذاشت از جمله در ایران هم نه به شکل یک مکتب و جنبش فراگیر بلکه به صورت یک گرایش ادبی در کنار گرایش های دیگری همچـون کلاسیسیسم ورئالیسم ظهــور کرد .
دغدغه های نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحی که «نیمایوشیج» از «شاعری» ارائه می داد، یک طرح انتزاعی، آکادمیک و گسسته از زندگی و زمانه ی او نبود،بلکه طرح زندگی و گزارش احساسات،آرزوها،وآرمان های مردم معاصرخود بود و از این چشم انداز با سنت های شاعرانه ی سرزمین او هیچ گونه همانندی نداشت!
پیش از نیما، شیوه های سنتی شعر فارسی «شاعری کردن» را از پیوند با زندگی و واقعیت های دردناک آن دور کرده بود و آن را در قرنطینه و قُرق «قدرت های سیاسی» یا «سرمستی های صوفیانه» یا «عشق های آتشناک» و یا «دغدغه های خصوصی شاعران» درآورده بود. یعنی شعر کهن ما بر روی چهار استوانه ی اصلی بالا رفته بود و اندیشه های شاعرانه در پیرامون این چهار محور می چرخید:
«ممدوح»،«معبود» «معشوق»، و «خودِ» شاعر. در روزگار نیما نیز موجه ترین تفسیرهای شاعری، شعر را وسیله ی تبیین احساسات و عاطفه ی درونی شاعر و یا به تعبیر روشــن تر آزهـــای رنگارنگ او می خواندند، و آن را از ورود درعرصه های زندگی اجتماعی منع کرده بودند! هنر بزرگ نیما فرو ریختن این استوانه های دیرپای شعر فارسی و دادن جای آنها به انسان روزگار خود بود.
شور شیرین (جستاری در تلقی عرفانی نظامی از عشق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی در پنج گنج بویژه در «خسرو و شیرین» شاهکاری در ادب غنایی آفریده است که هرگز شیرینی آن از خاطر محو نمی شود. ماجرای عشق را در بسیاری ازآثار ادب غنایی دیگر نیز می توان یافت ولی هیچکدام به پرمایگی روایت نظامی نیست. حتی لیلی و مجنون خود نظامی هم به پای خسرو و شیرین او نمی رسد.
جانمایه ی این شاهکار در پرورش شخصیت شیرین است که نسبت به همتایانش درسایر معاشیق از پختگی و کمال بیشتری برخوردار است. نظامی او را طوری پرورده است که نه بی پروایی «ویس» در «ویس و رامین» را داشته باشد و نه کمرویی و تنگنای قبیله ای «لیلی» را در «لیلی و مجنون». بانویی آزاده ست که هم عاشق است و هم معشوق. در پی عشق خطر می کند، بر همه ی آرزوهای دنیوی بر می آشوبد، در راه عشق پای در رکاب می نهد، دشواری عشق را با شکیبایی به جان خریدار می گردد. آنگاه که عاشق را پخته نمی یابد او را با تمهیداتی به کمال معنوی می رساند و سپس به وصال با او تن می دهد و سرانجام در کنار جسم بی جان او جان می بازد.
این مقال برآن است که از چشم اندازی دیگر با ساختار روایی این داستان روبرو گردد و رمزها ونشانه های عرفانی این داستان را از خلال بررسی شخصیت و رفتار شیرین در داستان خسرو و شیرین براساس معیارهای مندرج در متون عرفانی باز جوید و از این راه نگاهِ عرفانی نظامی و سرسپردگی او را به مبانی عرفان در این روایت عاشقانه نشان دهد.
مقایسه ی عشق در غزل های سعدی و شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق پاسخی به معمای وجود انسان و جوابی کامل به عمیق ترین نیاز او برای غلبه برجدایی ورهایی از زندان تنهایی خویش است . مضمون عشق در غزل شکسپیر به متون ادبی فارسی بسیار نزدیک است. غزل سعدی یکی از بهترین جلوه گاه های ظهور عشق است و این عشق را می توان از جهاتی با عشق شکسپیر مقایسه کرد. شکسپیر از نظر زمانی حدود سه قرن با سعدی فاصله دارد اما از نظر محتوا می توان شباهت های قابل توجهی درغزل های هردو یافت.
روش تحقیق در این نوشته، به شیوه ی مقایسه ی معنایی است به این شکل که محتوا و مضمون غزل های شکسپیر با محتوای برخی ابیات غزل های سعدی مقایسه شده است. طی مطالعه ی اجمالی غزل-های عاشقانه ی سعدی و غزل های شکسپیر شباهت های معنایی ومفهومی قابل توجهی ملاحظه شد. ابتدا شباهت ها و سپس تفاوت ها دسته بندی شده است. با توجه به این که تعداد غزل های شکسپیر نسبت به غزل های سعدی کم تر است، بسامد تکرار یک مفهوم در غزل های سعدی بیشتر مشاهده شد، به این دلیل در متن، گاه چندین شاهد مثال از سعدی در برابر یک یا احیاناً چند شاهد مثال از شکسپیر آورده شده-است. شایان ذکر است که امکا ن مقایسه و بررسی تمام غزل های سعدی و شکسپیر در این مجال نبود و این نوشته، چشم انداز روشنی برای پژوهش های بیشتر می تواند باشد.
قدرت عشق در رمان های زیر تور و شاهزاده ی سیاه از مورداک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مدرن، نقد ادبی و فلسفه غرب، تاثیر عظیمی از نظریات آیریس مورداک، یکی از نامدارترین نویسندگان انگلیسی و فلاسفه غرب، پذیرفته اند، اما متاسفانه این نویسنده و متفکر بزرگ کمتر در ایران شناخته شده است. در بیشتر رمان های مورداک، فلسفه نقش مهمی در روند حوادث و شخصیت پردازی ایفاء می کند و مسائل مختلف فلسفی-اخلاقی، همانند دیدگاه وی درباره عشق و قدرت آن، هنر، اخلاقیات، خوبی، خدا و حقیقت، با بافت رمان در هم آمیخته اند. در واقع، یکی از محورهای اصلی هر یک از این رمان ها، وجود عشاقی است که تعاملات، احساسات و افکار آنها، قدرت اخلاقی و تهذیب کننده ی عشق را به تصویر می کشند.
از آنجاﺋیکه دیدگاه مورداک درباره ی آثار اخلاقی و نیز ویژگی های عشق حقیقی، در مقایسه با عشق مجازی، در واقع بازتابی از مطالعات وسیع وی و سالها تدریس، تفکر و تعمق در ادبیات و فلسفه ی غرب بوده است، هدف نگارنده از این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است بررسی و شناسایی عنصر عشق و قدرت آن در دو رمان مورداک (زیر تور و شاهزاده ی سیاه) است که منجر به شناساندن جایگاه عشق در این رمان ها و بطور کلی در ادبیات مورداک، و در سطحی وسیع تر، نوع نگرش غربی نسبت به موضوع عشق در ادبیات خواهد شد.
شیرین و پاملا: بررسی تطبیقی خسرو و شیرین نظامی و پاملای ساموئل ریچاردسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاملا یا پاداش پاکدامنی رمانی از ساموئل ریچاردسون نویسنده انگلیسی است که شباهت های فراوانی با منظومه ی خسرو و شیرین نظامی گنجوی دارد. در مقاله ی حاضر به مقایسه ی این دو اثر و بیان شباهت های آنها پرداخته شده است. در هر دو داستان مردی ثروتمند، مشهور و هوسباز در پی کامجویی از شخصیت زن داستـان است و شخصیت زن هـرچنــد در عمـق وجــود خود عاشق مرد مقابل است ولی در برابر هوسبازی های او مقاومت می کند و خواستار ازدواج رسمی است. سرانجام شخصیت مذکر به ازدواج رسمی با زن مورد علاقه ی خود تن می دهد و عشق سبب تحول تدریجی و مثبت در او می شود. در واقع مضمون اصلی هر دو اثر پیروزی بردباری، عفت و پاکدامنی بر خودکامگی و هوسبازی است.