فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۹۱۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
تکرار در سطح حروف و واژه ها که یکی از روش های ایجاد و یا افزایش موسیقی کلام است، از دو منظر می تواند مورد توجه قرار گیرد؛ نخست از لحاظ ارزش های موسیقیایی و دیگر از نظر ارزش های بلاغی. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، انواع تکرار حروف و شگردهای مختلف تکرار واژه ها، از این دو منظر در شعر فرخی سیستانی بررسی شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سخنور سیستانی از همة شگردهای تکرار در سطحی گسترده در کلامش بهره برده است. تکرارهای پی درپی حروف، واژه ها، هجاها، عبارات و حتی مصراع ها، به شیوه های مختلف شعر فرخی را سرشار از خوشه های موسیقیایی اصوات مختلف کرده است. در پاره ای موارد وی شگردهای تازه ای از تکرار را خلق کرده که سبب افزایش غنای موسیقایی کلام او شده است. از لحاظ بلاغی نیز این تکرارها، ارزش های فراوانی دارد، به گونه ای که شواهد متعددی می توان در شعر فرخی سراغ گرفت، که تکرار حرف یا واژه متناسب با مضمون شعر، در خدمت انتقال معنا و مفهوم شعر و گاه القای احساس مورد نظر شاعر بوده اند.
تضاد و تضادنما
پرسش بلاغی تشریکی در ادبیات معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به نقد علم معانی سنتی و کارکرد آن از دیدگاهی نو می پردازد. از گذشته تا کنون، در کتب بلاغی برای جملات پرسشی، اغراضی را برشمرده اند مانند امر، نهی، بیان تحسر، ترغیب و ... این موارد تقریباً معانی ثانوی بیشتر جملات پرسشی موجود در متون کهن را شامل می شود. در دورة معاصر، به دلیل روی کرد خواننده مدار به متن، به پرسش هایی برمی خوریم که علم معانی سنتی دربارة آنها سکوت کرده است؛ زیرا در ادبیات قدیم نمونه های آنها به ندرت دیده می شود. این جملات پرسشی که در اشعار، به ویژه در داستان های دورة معاصر دیده می شود، به دلیل متکثر کردن معنای متن ادبی اهمیت دارد. تکثیر معنا با سهیم کردن خواننده در آفرینش متن صورت می گیرد؛ به این ترتیب که متن از خواننده چیزی می پرسد و با این شگرد، به صورت غیرمستقیم از او می خواهد متن را معنا کند. این نوع پرسش ها در این مقاله، پرسش های بلاغی تشریکی نامیده شده اند. این مقاله بعد از آنکه دربارة ضعف علم معانی سنتی در تبیین این شگرد بحث می کند، از مباحث زبان شناسان و منتقدان ادبی در تبیین نظری جایگاه این نوع پرسش یاری می گیرد و در پایان، نمونه هایی از جملات پرسشی در شعر و داستان معاصر را ذکر می کند.
بدیع در بوته نقد (نقد کتاب بدیع پیام نور، نوشته دکتر سیروس شمیسا)
حوزه های تخصصی:
آهنگ زبان فارسی
منبع:
مهرسال اول ۱۳۱۳ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
ادات در منطق و دستور و علم بیان
منبع:
گوهر مهر ۱۳۵۶ شماره ۵۵
حوزه های تخصصی:
هنر تضمین تضمین غزلی از حافظ اثر سید علینقی امین
منبع:
حافظ خرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۰
حوزه های تخصصی:
بازآوری شواهد فارسی در کتب بدیع(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقایسه کلیم کاشانی و محتشم کاشانی از منظر بلاغت شعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد ادبی، مطالعه هوشمندانه اثر ادبی و توصیف و تحلیل آن است. کسی که بنا بر این فرایند و درباره اثری داوری می کند، او را منتقد یا ناقد ادبی می نامند. منتقد ادبی بنا بر شیوه ایی شناخته شده، به نقد اثر می پردازد و گاهی نیز بنا بر طبقه بندی تازه ای که خود ارائه می دهد، به گونه ای اثر را در منظر سنجش قرار می دهد که حکمش مقبول مخاطب عام و بیشتر منتقدان دیگر قرار گیرد. یکی از مسیرهایی که در میان انواع و اقسام شیوه های نقد ادبی، مسیری روشن و همگان پذیر است، شیوه مقایسه است. بدیهی است که مقایسه، زمانی مقبول می افتد که دو اثر یا دو پدیده، وجوه مشترکی داشته باشند. این وجوه البته تنوع دارد؛ امّا بررسی جهان پیام اثر و جهان شکل اثر، کلّی ترین تقسیم بندی برای موضوعات مقایسه پذیر در حوزه نقد ادبی است. در این مقاله، سروده های کلیم کاشانی و محتشم کاشانی که هر دو از شاعران یک دوره به شمار می روند، از منظر بلاغی، مورد مقایسه قرار گرفته است. در این مقایسه، طی گزینش و تشریح برخی از آرایه ها که در گستره شعر آن شاعران، کاربرد فراوان داشته است؛ چنین نتیجه گیری شده که کلیم کاشانی در بازنمود شعری آن آرایه ها، از محتشم، استوارتر، شاعرانه تر، سنجیده تر و در یک کلام، هنری تر عمل کرده است.
بررسی نظریه ارتباط کلامی پاکسوبس در علم معانی
حوزه های تخصصی:
استعاره مفهومی: نقطه تلاقی تفکر و بلاغت در قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره مفهومی یا شناختی بر پیوند میان زبان و تفکر تأکید دارد و استعاره را بیش از آنکه مربوط به زبان بداند، به اندیشه مرتبط می داند. استعاره پیش از آنکه در قالب یک عبارت زبانی بیان شود، بر مبنای یک تفکر ذهنی ساخته می شود. این رویکرد جدید توجه منتقدان را به زیرس یی ذهنی جلب می کند که در فرایند ساختن استعاره نقش مهمی دارند. ناصرخسرو، یکی از شاعران اندیشمند و فیلسوف سبک خراسانی، در بسیاری از قصاید خود، از استعاره بهره گرفته است. استعاره هایی که وی به کار می برد همه در قلمرو نظام عقیدتی و دینی او می گنجند و شاعر بسیاری از مفاهیم فکری مورد نظر خود را به صورت استعاره های مفهومی بیان می کند. از آنجایی که قصاید ناصر خسرو بیشتر در حیطه ادبیات تعلیمی جای می گیرند و در نگاه اول، چندان از شگردهای ادبی سود نمی جویند، این پژوهش بر آن است با بررسی پنجاه صفحه از دیوان قصاید ناصرخسرو بر اساس رویکرد استعاره مفهومی نشان دهد که شاعر بسیاری از مفاهیم و عقاید را در قالب استعاره های شناختی بیان کرده و این امر در بالا بردن درجه ادبیت کلام وی مؤثر بوده است.
تضاد یا متناقض نما
حوزه های تخصصی:
طرح مباحث اغراق، التفات، انسجام، گفت و گو و لحن در علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکید و قصر در زبان فارسی
حوزه های تخصصی: