فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، که روایت شناسی به عنوان علم مطرح شده است، روایت شناسان تلاش کرده اند به الگوهای روایتی مشخصی دست یابند تا بتوانند تمام ساختارهای روایتی، چه قصه های قدیمی و چه رمانهای امروزی را با این الگوها تجزیه و تحلیل کنند. در این زمینه نیز تلاشهای فراوانی توسط محققان انجام شده است، اما کار ولادیمیر پراپ تا زمان خود از دیگران پرثمرتر بوده و نظریه او به رغم کاستی هایش، تحول عظیمی در علم روایت شناسی به وجود آورده است. پراپ در کتاب ریخت شناسی قصه های پریان به توصیف قصه ها بر اساس اجزای سازنده آنها و روابط متقابل این اجزا پرداخته است. پراپ پس از تجزیه و تحلیل صدقصه از قصه های روسی به سی و یک خویشکاری دست یافته است. او معتقد است می توان قصه های عامیانه و حتی رمانسها را نیز با این الگو تجزیه و تحلیل کرد. این مقاله می کوشد تا الگویی را که پراپ از تجزیه و تحلیل قصه های پریان به دست آورده است بر روی قصه سمک عیار نشان دهد و با نتایج تجزیه و تحلیل پراپ مقایسه کند؛ به عبارت دیگر، این مقاله سعی در ریخت شناسی قصه سمک عیار دارد. اگر چه کار پراپ درباره قصه پریان است، نظریه های او چنان ظرفیت زیادی دارد که شامل قصه های ایرانی از جمله قصه سمک عیار هم می شود. بسیاری از کارکردها و کنشهای بررسی شده در قصه سمک عیار، کم و بیش با روایت شناسی پراپ یکسان است و این مقاله بر مبنای نظریه او است.
تداعی و روایت داستان جریان سیال ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه ارتباط خاطرات در لایه های پیش گفتاری ذهن با تداعی برقرار می شود، یکی از شیوه هایی که در نمایش ذهنیات شخصیتها مورد استفاده نویسندگان قرار می گیرد، استفاده از تداعی است تا به وسیله آن بتوانند بین جهان عینی و جهان ذهنی شخصیتها ارتباط برقرار، و سیلان مداوم ذهن از خاطره و ذهنیتی به خاطره و ذهنیتی دیگر و از تصویری به تصویر دیگر را ترسیم و توجیه کنند. مساله اساسی این مقاله بررسی تداعی و ویژگیهای آن در لایه های پیش گفتاری ذهن و کیفیت آن در داستانهای جریان سیال ذهن و تطابق آن با ساز و کارهای ذهن است. به این منظور ابتدا تداعی و قوانین حاکم بر آن بیان، و اهمیت تداعی در روایت این گونه رمانها و تفاوت آن با «بازیابی» تبیین شده است. در ادامه، نحوه ارایه ذهنیات در شیوه های مختلف روایت با ذکر نمونه هایی از این رمانها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این بررسی در رمانهای موفق جریان سیال ذهن نشان می دهد که در میان شیوه های مختلف روایت، شیوه تک گویی درونی بیش از سایر شیوه ها تداعیها را در خود شکل می دهد و با تداعیهای فراوان گسترش می یابد. علاوه بر این، استفاده از بازیابی خاطرات و ذهنیات در تک گویی درونی به دلیل تناقض با ماهیت لایه های پیش گفتاری ذهن، ضعف شیوه به شمار می رود.
قاعده افزایی در شعر حمید مصدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند قاعده افزایی چیزی نیست جز توازن در وسیعترین مفهوم خود و این توازن از طریق «تکرار کلامی» حاصل می آید. در این شگرد، قواعدی بر قواعد زبان معیار افزوده می شود که موجب برجسته سازی در متن ادبی می گردد. قاعده افزایی موجب ایجاد موسیقی در زبان شعر می گردد و استفاده از آن بر توانایی شاعر در بهره گیری از ظرفیتهای زبانی به منظور ناآشنا ساختن و برجستگی زبان دلالت می کند. از این رو صورتگرایان روس، آن را عامل شکل گیری اثر ادبی می دانند.در این پژوهش، پس از بحث درباره قاعده افزایی، شگردهای آن در شعر حمید مصدق بررسی می شود تا مشخص گردد که این شگرد ادبی تا چه اندازه توانسته است در شعر او موجب برجسته سازی شود. روش این تحقیق، تحلیلی است که اشعار نیمایی حمید مصدق را از طریق قاعده افزایی در سطوح تحلیلی آوایی و واژگانی مورد بررسی و مداقه قرار داده است تا چگونگی استفاده وی از شگردهایی قاعده افزایی آشکار شود. بعد از کندوکاو در اشعار حمید مصدق مشخص شد وی با تسلطی که بر امکانات زبان فارسی دارد بخوبی توانسته از ذخایر این زبان به منظور تشخص زبانش بهره گیرد و با به کارگیری مطلوب توازن آوایی و واژگانی در حیطه قاعده افزایی به عادت زدایی دست زند و از این رهگذر موجب برجسته سازی و آهنگین تر شدن کلام خود گردد.
نقد تطبیقی و بینامتنی رمان «ژان باروا» و «روی ماه خداوند را ببوس» (تنهایی انسان و شکاکیت فلسفی در رمانهای معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد معرفت شناسانه به عصر جدید نشان می دهد انسان مدرن به دلایل مختلف با انسان کلاسیک تفاوت بنیادین دارد. پدیده شک و شکاکیت و تنهایی انسان و حاکمیت اصل احتمال به جای یقین در باور، گفتار و کردار او چند ویژگی انسان دوره اخیر است که در گذشته مصداق عینی ندارد. این ویژگیها در آثار هنری و ادبی سده اخیر بویژه نوع ادبی رمان، منعکس شده که در هر دوره و مکان با توجه مقتضیات اندیشگانی آن عصر به گونه ای خاص متجلی شده است. دو رمانی که با لحاظ این مسایل در دو فرهنگ، زبان و مکان مختلف نوشته شده، «ژان باروا» اثر دو گار و «روی ماه خداوند را ببوس» اثر مصطفی مستور است که تم مشترک آنها نگاه انتقادی به سرنوشت تراژیک انسان معاصر است که به پدیده های عینی و حتی قدسی با نگاه شکاکانه می نگرد و حتی حضور و وجود خداوند را نیز در مواردی، اعتباری می دانند. با این تفاوت که باید رمان مستور را رمان دینی و بومی در وهله اول و فلسفی در وهله دوم دانست؛ لاجرم غلظت و حدت طرح این مباحث به اندازه رمان دوم نیست در حالی که رمان دو گار در تمام فصول و بخشها یک رمان فلسفی ناب است که با نگاه راسیونالیستی و استدلالهایی از نوع برهانی، قضایایی چون حضور خداوند، دین و مذهب را زیر سوال می برد. نگارنده در این مقاله، ضمن نقد دو رمان با رویکرد تحلیلی - تطبیقی، عنصر شخصیت را در این دو اثر به صورت مقایسه ای تحلیل و بررسی می کند و به این نتیجه می رسد که رمان مستور اگر چه در طرح مساله و پردازش زوایا، طرح و روایت داستانی به مانند رمان ژان باروا موفق بوده در نحوه پرداخت و فرجام، عمق و ژرفایی رمان دو گار را ندارد.
مثنوی طریق التحقیق از کیست ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم ابوالمجد مجدود (حسن) بن آدم سنایی غزنوی، شاعر دوران ساز دوره دوم غزنوی، در ادب فارسی مقامی والا دارد؛ با این وصف، هنوز برخی از زوایای زندگی او در تاریکی مانده و درباره آثاری از او آگاهی کافی در دست نیست. یکی از دلایل این فقر چند اثر هست که عده ای از دانشمندان آنها را از خامه حکیم می دانند و عده ای دیگر در انتساب آنها به او تردید نشان می دهند و حتی گاهی آنها را به ضرس قاطع به دیگرانی نسبت می دهند که در وجود خارجیشان یقین کامل نداریم. از جمله این آثار است منظومه طریق التحقیق.
در این گفتار، نویسنده کوشیده است روشن کند که منظومه طریق التحقیق از حکیم سنایی است و کسانی که آن را به شاعری صوفی مشرب به شهرت احمد بن حسن بن محمد نخجوانی نسبت داده اند به خطا رفته اند. این انتساب را با اول مرحوم احمد آتش، دانشمند مشهور ترک، مطرح ساخته سپس محقق محترم دکتر بواوتاس سوئدی در رساله دکتری خود پرورانیده و ضمیمه طریق التحقیق در سال 1937 به نشر سپرده است. اشکالاتی که ایشان برای انتساب این منظومه به حکیم غرنه بر شمرده اند به شرح زیر است:
1. در تذکره لباب الالباب، این اثر از حکیم غزنوی خوانده نشده است.
این ایراد موجه به نظر نمی رسد؛ زیرا که عوفی، در تذکره خود، نه فقط از طریق التحقیق به نام حکیم غزنوی یاد نکرده بلکه ذکر آثار او را کلا از قلم انداخته و این رساله را به نام شاعر دیگری هم ننوشته و به نقل صرف یک قصیده از سنایی بسنده کرده است. بنابراین، نام نبردن از طریق التحقیق این گمان و شک را پدید نمی آورد که این منظومه را از قلم حکیم نمی دانسته است ...
در ترجمه ناپذیری شعر
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر نشانه شناسی در شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
بخارای من، ایل من (نقد و بررسی)
حوزه های تخصصی:
ارائه مدلی برای تحلیل گفتمان انتقادی فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سیطره روزافزون تصاویر در دوران معاصر و غلبه «فرهنگ دیداری»، توجه به روش های تحلیل تصاویر و متون دیداری نیز افزایش یافته است. در این مقاله تلاش می کنیم تا ضمن اشاره به پیچیدگی های نظری تحلیل تصاویر به مدلی برای تحلیل گفتمان انتقادی فیلم دست یابیم. با توجه به نظام مند بودن رهیافت «فرکلاف» به تحلیل گفتمان انتقادی، مدل سه بُعدی وی را مبنای کار قرار دادیم. با این حال، ابزارهایی که فرکلاف برای تحلیل معرفی می کند، بیشتر مناسب متون نوشتاری است تا تصاویر. از این رو، این مقاله می کوشد تا با استفاده از نشانه شناسی اجتماعی و به کار گرفتن رهیافت های «ایدما» ، «رُز» و نیز «کرس» و «ون لیون» و ادغام این رهیافت ها در مدل سه بُعدی فرکلاف، مدل مناسبی را برای تحلیل فیلم به دست دهد.
بررسی داستان «بچه مردم» جلال آل احمد بر مبنای «نظریه ایدئولوژی» آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه قصر و حصر در علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش گامی در جهت بازبینی، نقد و تبیین جایگاه حصرو قصر به عنوان یکی از فصول مهم فنّ معانی و از ابزارهای بلاغی کارآمد در تحلیل متون است. این مبحث که مربوط به سطوح درونی کلام و لایه های پنهان اندیشه گوینده است، از نخستین کتابهای معانی تا دوره معاصر مورد توجّه اهل بلاغت بوده و بخشی مفصّل و مجزّا را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر این ابزار بلاغی، مورد استفاده متنوع و مکرّر شعرا، نویسندگان و عرفای مؤلّف قرار گرفته است. براین اساس حصـر و قصـر قابلیّت بلاغی مشترکی میان گوینده و مخاطب اوست. گوینده برای تبیین و القای اندیشه های درونی خود و مخاطب، اعم از پژوهشگر یا خواننده عادی، در جهت تحلیل و تفهیم محتوای آثار.
مقوله جمع در ترکیب های اضافی و وصفی عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر دو زبان عربی و فارسی شماری از ترکیب های وصفی و اضافی هست که از لحاظ دستوری و معنایی یک واحد دستوری و یک گونه معنایی به شمار می روند شیوه جمع بستن این ترکیب ها موضوعی است که درکتابهای دستور فارسی و صرف و نحو عربی به ویژه در کتابها با تکیه بر زبان عربی راههای جمع بستن آنها را نیز از هم تفکیک کنیم
ژاک دریدا (نقد ادبی پست مدرن، شالوده شکنی و ادبیات)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تطبیقی «ققنوس» و «آلباتروس»؛ دو شعر از نیما و بودلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مطالعة تطبیقی «ققنوس» و «آلباتروس» دو شعر از نیما و بودلر می پردازد. ابتدا سعی شده است به سمبولیسم این دو شاعر اشاره شود و بعد به تحلیل تطبیقی دو شعر مذکور از ابعاد مضمونی و ساختاری پرداخته می شود و بالاخره با بیان شباهت ها و تفاوت های موجود در دو شعر تاثیرپذیری نیما از بودلر نشان داده می شود.
بررسی عناصر جهان متن بر اساس رویکرد بوطیقای شناختی در «یوزپلنگانی که با من دویده اند» اثر بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد ادبی به دلیل وجود محدودیت هایی قادر به اتصال “جهان متن” به جهان خواننده و بررسی همه زوایای یک متن داستانی نیست، بدین منظور نیاز به نظریه ای است که هم از دیدگاه علمی و هم از دیدگاه خلاقیت ادبی بتواند وارد فضای متن شود، نظریه ی جهان های متن در بوطیقای شناختی این امکان را ایجاد می کند. در این مقاله به تحلیل مجموعه ی داستان بیژن نجدی به نام “یوزپلنگانی که با من دویده اند”، با توجه به لایه های مختلف جهان های متن می پردازیم. پرسش این پژوهش این است که آیا نظریه ی “جهان متن” قادر به شناسایی عناصری که منجر به ساخت روایت داستان های نجدی می شوند، هست؟ و دیگر این که تولید و دریافت جهان داستانی نجدی چگونه از دیگر نویسندگان متمایز می شود؟ فرضیه ی پژوهش این است که سه لایه ی “جهان گفتمان”، “جهان متن” و “جهان زیرشمول” هر کدام بخشی از روایت داستانی را شکل می دهند. در پاسخ به پرسش دوم، فرض بر این است که نجدی در آثار خود، با ایجاد عناصر مشترک در همه ی داستان ها جهان گفتمانی منسجمی ایجاد می کند و بدین سان داستان های مجزا را به صورتی نامرئی به هم مرتبط می کند که این ویژگی او را از دیگر نویسندگان متمایز می سازد. با توجه به مطالعه ی آثار او، هر جهان، می تواند جهان های دیگری را در خود درونه گیری کند و به شکل گیری فضای داستانی با شگردهای مختلف روایی بینجامد. درواقع، جهان های زیر شمول به ساخت روایت داستانی با استفاده از فعال سازی داستان های زیرساختی می انجامد که مشخصه ی اصلی آثار این نویسنده است.
رابطه خدا و انسان در ادبیات خداشناسی و عرفانی با تأکید بر آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی مناجات نامه
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
این مقاله با بررسی جایگاه خدا، انسان و عشق به عنوان بنیادیترین مفاهیم جهاننگری مولوی با اشاره ای به تاریخ قدسی نخستین تجربه دیدار خدا و انسان و پرسشگریهای دوران تاریخی معاصر در این باب آغاز می شود و موضوعهایی چون ماهیت، آغازگرى و ابتکار عمل، جایگاه شوق و محبت الهی و کارکرد و نقش شفقت و مهرورزی انسانی در رابطه خدا و انسان به شیوه ای تحلیلی دنبال میگردد. جستجوی دو جانبة خدا و انسان برای نزدیکی به یکدیگر و آغازگری رابطه از سوی خداوند، تقدم ارادة خداوند بر خواست آدمی، اشاره به محبت متقابل خدا و انسان و خاستگاه الهی عشق و همچنین نقش و کارکرد شفقت انسانی جهت برقراری ارتباط با خداوند، اجابت دعا، بخشایش الهی و مصونیت از قهر الهی ازجمله نتایج حاصل از این پژوهش است.
تحلیل جامعه شناختی شخصیّت در رمان بادبادک باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی رمان زمینة نقد و بررسی جامعه شناسانة بسیاری از آثار ادبی را که قابلیّت این گونه نقد را دارند،فراهم کرده است. این شاخه از جامعه شناسی ادبیّات، رمان را مادّة مطالعات خود قرار داده تا بتواند پیوند جامعه و ادبیّات و تأثیرهای متقابل این دو را نشان دهد و از این راه، به حقایق اجتماعی پیدا و پنهان جامعه و همخوانی آن با ساختار اثر ادبی بپردازد.اهمیّت و جایگاه شخصیّت در رمان و اجتماع، تحلیل جامعه شناختی شخصیّت ها را در حوزةجامعه شناسی رمان اقتضا می کند.آثار خالد حسینی از این لحاظ که او نویسنده ای است واقع گرا، قابلیّت نقد و بررسی جامعه شناسانه را دارد. او در رمانه ایش به وقایع و حقایق جامعة افغانستان پرداخته است و با طرح موضوع هایی مانند نژاد، قومیّت، جنگ و مهاجرت، سعی در آسیب شناسی مشکلات و معضلات اجتماعی و نقد آن داشته است. نویسنده در سیر حوادث تاریخی و تحوّلات اجتماعی رمان بادبادک باز به موضوع هایی می پردازد که جامعة افغانستان از آن رنج می برد. نگارنده در این پژوهش می کوشد با استفاده از چند عامل مهم که در شکل گیری شخصیّت در فضای جامعه و رمان مؤثّرند، با تحلیل جامعه شناختی شخصیّت های رمان بادبادک باز، موضوعات اجتماعی مطرح شده را ریشه یابی کند و تأثیر عوامل جامعه شناختی را در شکل گیریشخصیّت ها و شخصیّت پردازی نشان دهد.عوامل تأثیرگذار اجتماعی در شخصیّت پردازی مورد استفاده در این مقاله عبارتند از: تحوّلات اجتماعی و حوادث تاریخی، نقش شخصیّت در جامعه،رویارویی شخصیّت با دیگران، عوامل بازدارندةشخصیّت در اجتماع، بُعد درونی و بُعد اجتماعی شخصیّت.
تهران مخوف، نخستین رمان نقد اجتماعی (نگاهی به نخستین رمان برجسته اجتماعی ایران تهران مخوف اثر مرتضی مشفق کاشانی)
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۹
حوزه های تخصصی:
نمودهای تفکر زنانه در شعر فروغ فرخزاد
حوزه های تخصصی:
این تحقیق کوشیده است اشعار فروغ فرخزاد را به لحاظ نمود تفکر زنانه بررسی کند. به این منظور نخست تأثیر وضعیت زندگی شخصی و تاریخی عصر فروغ بر او مطالعه شده است. آثار شعری فروغ دربردارنده مسائل مربوط به زنان عصر اوست. از آن گذشته احساسات زنانه که ناشی از روح ظریف زن است در شعر او نمودی آشکار دارد. انواع «عشق» مانند عشق به جنس دیگر (بیشتر با دیدی تمسخرآمیز و انتقادی)، عشق مادرانه، عشق به جامعه انسانی و موضوعاتی از قبیل اعتراض به فرهنگ مردسالاری، اسارت و حقارت زنان در دوران گذشته و عصر شاعر، از برجسته ترین درون مایه ها و موضوعات شعر فروغ به شمار می آید. برای تحلیل و توجیه ویژگی ها و موضوعات معمول در شعر فروغ از پاره ای نظریه های روان شناسی مانند نظریات فروید و یونگ نیز استفاده کرده ایم، و نیز به دیدگاه های برخی ناقدان فمینیست چون رزمری تانگ و ژاک لکان استناد کرده ایم.
فرهنگ نگاری و دستور نویسی در برنامه ریزی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش از خواندن یادداشت نقادانه دکتر طبیب زاده با عنوان «رابطه فرهنگ نگاری و دستور نویسی» بر آن بودم که درباره جایگاه فرهنگ نگاری در برنامه ریزی زبان مطلب مختصری، با هدف معرفی مبنی عملی این برنامه ریزی، بنویسم. اکنون فکر می کنم که با شرکت در این بحث همان مقصود حاصل گردد. در یادداشت طبیب زاده، تلاش شده است که رابطه دستور نویسی و فرهنگ نگاری بیان شود و، با تاکید بر تفاوت های این دو حوزه، توصیه شده است که از خلط مباحث دستوری و فرهنگ نگاری و استفاده از شواهد یک حوزه در حوزه دیگر اجتناب گردد. در این یادداشت، رابطه این دو حوزه به رابطه علم و فن تشبیه، و دستور نویسی علم و فرهنگ نگاری حاصل علم معرفی شده است. طبیب زاده دستور نویسی و فرهنگ نگاری را از این جهت متفاوت می داند که ملاک، در فرهنگ نگاری، طبقه بندی اقلام واژگانی و ترتیب حروف الفباست که نظامی از پیش تعیین شده و قراردادی است ...