فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
۲۲۰۱.

سیب فریب (پژوهشی در باره بازتاب میوه ممنوعه در شعر امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیب گندم تلمیح غزل امروز داستان آدم و حوا میوة ممنوع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۷ تعداد دانلود : ۷۷۳
سروده های شاعران جز این که آینة ذهن و ذوق هنری و ادبی پدیدآورندگان خودند، آینة آموخته ها و دانسته های گوناگون آنان نیز هستند. و بازتاب هرچند فشرده و گذرای همین آموخته ها و دانسته هاست که آثار ادبی را از داده های گوناگون تاریخی، اساطیری، جامعه شناختی و ... سرشار می سازد. این داده ها خاستگاه های گوناگونی دارند که یکی از زاینده ترین آن ها داستان های اساطیری و تاریخی است؛ به ویژه داستان های پیامبران و قهرمانان. از میان داستان های پیامبران نیز داستان آدم و حوا به ویژه داستان میوة ممنوع از دیرباز در سروده های شاعران بازتاب گسترده ای داشته؛ در این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی کوشیده ایم به این پرسش ها پاسخ دهیم که این داستان در شعر امروز چه بازتابی، چه دگرگونی هایی، و چه کارکرهایی داشته است و به این نتیجه رسیده ایم که  این داستان در غزل امروز هم بسامدی بیشتر یافته و هم حال و هوایی تازه تر.  برجسته ترین تازگی آن نیز جا به جایی میو ة ممنوع از گندم به سیب است و این جابه جایی بی گمان پی آمد آشنایی شاعران امروز با ادبیات فرنگ است. از ره آوردهای این جابه جایی نیز کارکردهای نمادین تازة سیب است که نماد عشق، مهربانی، فریب، وسوسه، گناه و ... است.
۲۲۰۳.

بررسی نقش بنیادی ادراک حسی در تولید معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حضور پدیدارشناسی ادراک حسی نشانه ـ معناشناسی فضای تنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۶ تعداد دانلود : ۹۷۱
با گذر از نظام مطالعات زبانی مبتنی بر ساخت‏گرایی که تقابل‏گراست و همچنین پشت سر گذاشتن نظام روایی مطالعات معنایی که برنامه‏گرا می‏باشد و تولید معنا را تابع نظامی منطقی می‏داند، مسأله رجوع به سرچشمه‏های ادراک حسی دخیل در تولید معنا مطرح می‏گردد که هدف آن در نظر گرفتن نوعی هستی‏شناسی تولیدات زبانی است. چنین هستی‏شناسی سبب می‏گردد تا جریان تولید معنا با شرایط حسی ـ ادراکی گره بخورد و دیدگاهی پدیدار شناختی در تولیدات زبانی مطرح گردد که پیش شرط‏هایی غیرزبانی را برای تولید معنا قائل است. از جمله این پیش شرط‏ها در نظر گرفتن مرکز یا پایگاهی است که از آن‏جا همه جریانات اصلی دخیل در تولیدات زبانی هدایت شوند. این مرکز یا پایگاه حسی ـ ادراکی خود ایجاد کننده نوعی «حضور» است که براساس آن فضایی تنشی شکل می‏گیرد که از دو ویژگی مهم گستره‏ای و فشاره‏ای برخوردار است. یعنی این که هم دامنه حضور در آن می‏تواند از صفر تا بی‏نهایت در نوسان باشد و هم این‏که شدت حضور در آن می‏تواند از کم رنگ‏ترین تا پر رنگ‏ترین متغیر باشد. همین امر سبب می‏گردد تا ما با لایه‏های متفاوتی از حضور مواجه باشیم که در یک سوی آن حضور پر یا اشباع شده قرار دارد و در سوی دیگر آن حضور تهی، محو و غایب. همین انواع حضور مرتبط با عملیات ادراک حسی که ما در این مقاله به بررسی شرایط شکل‏گیری و ابعاد آن‏ها خواهیم پرداخت سبب می‏گردند تا جریان تولید معنا به جریانی سیال و غیرکلیشه‏ای تبدیل گردد. برای روشن شدن هر چه بهتر موضوع با ارائه شعری از سهراب سپهری نشان خواهیم داد چگونه فضای تنشی در گفتمان ادبی منجر به بروز معنای سیال می‏گردد.
۲۲۰۴.

سیری تحلیلی در آراء نظریه پردازان ، فیلسوفان و ... در باب ادب و آثار ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شهود تحلیل ادبیات اندیشمندان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نظریه های ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
تعداد بازدید : ۱۷۹۶ تعداد دانلود : ۷۴۵
در تعریف واژه ی ادبیات، ماهیت، فواید و نقش آن در زندگی بشر و نیز در حوزه ها و کارکردهای عملی آن، از قدیمترین زمان تاکنون مباحث گوناگونی صورت گرفته است؛ برخی آنرا به مفهوم اخلاقی و برخی در معانی ادبی و عده ای نیز به هر دو مفهوم اخلاقی و ادبی آن به کار برده اند؛ اما امروزه ادبیات با سایر علوم جدید چون روان شناسی، زبان شناسی و نقد ادبی پیوند خورده واهمیت والایی پیدا کرده است. اگر ما سیری اجمالی در آراء و نظریه های ادبی غربی ها داشته باشیم، با مطالعه آراء ادبی افلاطون، ارسطو، سیدنی، جان درایدن، جانسن و کالریج و دیگران در می یابیم که: اولاً جریان فکری ادبی که از ارسطو شروع و به کالریج ختم می شود، متناسب با شرایط فرهنگ اروپایی است؛ بدین صورت که اگر در آراء آنها ابتدا موضوع اخلاق در حوزه ادبیات دارای نقش و معنایی خاصی بود، رفته رفته رنگ باخته و «لذت» جانشین «تعالیم اخلاقی» می گردد. ثانیاً در تعریف ماهوی شعر و ادبیات با مشکلات و نارساییهای چندی رو به رو هستیم که تعمیم آن نظرها به آثار ادبی مهم دنیا، نه تنها مشکل، بلکه گاهی ناممکن و یا حداقل ضعیف می باشد. در این مقاله ضمن تبیین و روشنگری جریانات تاریخی آراء ادبی غربی، که از اخلاق به التذاذ و از ایضاح به ابهام می گراید، سعی شده با کمک گرفتن از نظریه های ادبی خواجه نصیر و بند تو کروچه و استفاده از مفهوم «شهود»، تعریفی جامع و کاربردی تر از ادبیات ارائه شود تا گره گشای بسیاری از مشکلات ادبی و علمی ما باشد.
۲۲۰۶.

علل پیدایش نقد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دیو دیوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۵ تعداد دانلود : ۹۸۶
هدف از نگارش این مقاله آن است که عوامل ظهور نقد جدید راتوصیف و تحلیل نماید. عواملی چون پیشرفت سریع علم، تحولات قابل ملاحظه اجتماعی، ایستایی ادبیات و نقد ادبی، انقیاد از ارزش های اخلاقی و اجتماعی دوره ویکتوریا (1901-1832) به عنوان سدی در راه پیشرفت ادبیات و نقد ادبی، تمرکز بر اولویت نویسنده به جای اولویت متن، یافته های روانشناسی فروید(Freud)، یونگ (Jung) و برگسون (Bergson) و بالاخره نارضایتی گسترده عمومی از وضعیت ادبی قرن نوزدهم، نقادان تصویر گرایی چون ای .ا.ریچاردز(I.A.Richards) را بر آن داشت تا در نظریات ادبی خود بیشتر به متن توجه نمایند و راه را برای شکوفایی نقد جدید هموار سازند. این مقاله همچنین اصول کلی نقد جدید و محدودیت های آن را بررسی خواهد کرد.
۲۲۰۷.

یک حکایت و چهار روایت (مقایسة حکایت پردازی عطّار، شمس تبریزی، مولوی و سلطان ولد در قصّة ایاز و گوهر شکستن)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی روایت شمس تبریزی شخصیت پردازی عطار عناصر داستانی سلطان ولد کایت عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۵ تعداد دانلود : ۶۵۱
بهره گیری از قصه و حکایت برای بیان مفاهیم بلند عرفانی، از دیرباز مورد توجه شاعران و نویسندگان این سرزمین بوده است. در این میان گاه با حکایت هایی روبه رو می شویم که به دلیل ظرفیت بالای ساختاری و مفهومی، روایت های مشابه و گاه گوناگونی از آنها ارائه شده است. حکایت ایاز و گوهر شکستن از این دسته حکایت هاست که عطّار، شمس تبریزی، مولوی و سلطان ولد آن را روایت کرده اند. در این مقاله به مطالعة روایت های گوناگون این حکایت با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد مقایسه ای پرداخته می شود و ساختار روایی این چهار روایت بیان می شود. همچنین شباهت ها و تفاوت های روایت ها از نظر میزان توجه به عناصر داستانی از جمله شخصیت پردازی، صحنه پردازی، گفتگو و درونمایه توضیح داده می شود. این مقایسه نشان می دهد که کنش های داستانی در روایت مولوی بیش از سایر روایت هاست؛ صحنه پردازی، تنها در روایت مولوی دیده می شود؛ عنصر شخصیت پردازی در مثنوی معنوی برجسته تر از سه روایت دیگر است؛ همچنین مولانا و شمس تبریزی با استفاده از گفتگو های متناسب با موقعیت های شخصیت ها، بر نمایشی کردن روایت خود تأکید دارند.
۲۲۱۱.

اندرزهای سیاسی سنایی در مثنوی حدیقه و سرچشمه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حدیقه الحقیقه اندرزهای سیاسی سنایی غزنوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۱۷۹۴ تعداد دانلود : ۸۴۸
حدیقهسنایی گرایش های مختلف ادبیات اخلاقی و تعلیمی ما را در خود جلوه گر ساخته است. در این مثنوی در کنار تربیت باطنی که هدف اصلی است و در نقل آداب صوفیه جلوه گر میشود، شاهد نوع خاصی از ادب سیاسی هستیم که سرچشمه ای غیر از آداب صوفیه دارد و آن اندرزهای سیاسی است که ریشه در ادبیات پیش از اسلام دارد. اندرزهای سیاسی یک جریان تعلیمی را در مثنویهای فارسی پدید میآورد. این جریان در شاهنامه و گرشاسبنامه و بعضی آثار منثور چون نصیحه الملوک غزالی شکل گرفت و در حدیقهسنایی ادامه یافت. اندرزهای سیاسی در مثنویهای فارسی بر محور عدل و تشویق فرمانروا به عدالت استوار است.
۲۲۱۲.

ساخت کهن گرا در شعر اخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۳ تعداد دانلود : ۸۶۷
در بین شاعران معاصر، توجه اخوان به آثار گذشته زبان فارسی و عشق و علاقه او به فرهنگ پرباری که بردوش آن زبان است، شعرش را تجلی گاه بسیاری از عناصر زبان کهن کرده است. ساخت های کهن گرا بخشی از کهن گرایی نحوی شعر اخوان است که مقاله حاضر به بررسی و توصیف آن می پردازد. منظور از ساخت، مجموعه ای است که حداقل از دو جزء طبق نظم و ترتیب معینی پدید آمده است و کار معینی می کند. ساخت های کهن گرا در شعر اخوان به لحاظ آشنایی او با متون گذشته و تاثیری که از سازوکارهای شعر گذشته پذیرفته بسیار متنوع و گسترده است تا بدان حد که می توان گفت شعری از این شاعر بزرگ معاصر وجود ندارد که در آن گوشه چشمی به ساخت های گذشته زبان فارسی نینداخته باشد. ساختار جمله،‌ فعل، ترکیب های وصفی، کاربرد نقش نمای اضافه، پرش ضمیر، جابجایی ارکان جمله و حذف، بخشی از جلوه های کهن گرایی در شعر اخوان است که مقاله حاضر به آن ها می پردازد. برخلاف نظر برخی از منتقدین که استفاده از عناصر زبان کهن را در شعر معاصر روا نمی دارند و آن را نوعی نبش قبر می پندارند، اخوان با کاربرد بجا و شایسته واژه ها و بافت ها و ساخت های کهن، با توانایی بی نظیر خود در حسن گزینش و ترکیب و هماهنگی بین زبان و محتوا، زبانی اصیل و فخیم و با صلابت آفریده است.
۲۲۱۳.

حکایت جان سیری بررسی تقابل مرگ و زندگی در دیدگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی عرفان هندی مرگ حیات سنایی مثنوی عطار غزلیات شمس مرگ اختیاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۹۳ تعداد دانلود : ۹۲۷
مرگ همواره از مهم ترین دغدغه های انسان بوده است؛ اما عرفا به این پدیده به شیوه ای دیگر نگریسته اند و گاه حتی خودخواسته، طالب آن بوده اند.البته مرگ طلبیِ عرفا هرگز به معنی قتل نفس یا بیتوجهی به نعمتِ حیات نبوده است؛ بلکه مرگ از نگاه آنان پنجره ای به وصال معبود است. مولوی در مثنوی کبیر و هم در دیوان شمس، به مسئلة مرگ پرداخته و ویژگیها، ابعاد و آثار آن را بررسی کرده است.در این مقاله، به این مقوله پرداخته شده است.
۲۲۱۵.

تحلیل داستان روز چهارشنبة هفت پیکر نظامی بر اساس نقد ادبی جدید (طرح وارة تکمیلی بر نظریة ژیلبردوران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ژیلبر دوران هفت پیکر نظامی گنجوی داستان روز چهارشنبه منظومة روزانه و شبانه تبدیل منظومه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۸۷
در این مقاله به تحلیل افسانة روز چهارشنبه از مثنوی هفت پیکر نظامی بر طبق نظریّة ژیلبر دوران پرداخته شده است. از آنجایی که یکی از ویژگی های نظریة علمی، پویایی و جلورونده بودن آن است، نگارنده در این مقاله به الگویی تازه رسیده است. با توجّه به الگو های ارائه شدة ژیلبر دوران، گاهی محور متنی در منظومة روزانة تخیّلات قرار دارد، گاهی در منظومة شبانة تخیّلات و گاهی نیز در متنی میان منظومه ها حرکتی رفت و آمدی وجود دارد. از نظر وی در حالت ایده آل باید هر دو منظومه در یک متن وجود داشته باشد، امّا در این داستان به موردی بر می خوریم که بسیار جالب توجّه است و آن زمانی است که منظومة شبانه تبدیل به منظومة روزانه می شود. به نظر می رسد ژیلبر دوران به چنین موردی برخورد نکرده؛ زیرا در تقسیم بندی وی نمی توان چنین موردی، یعنی مبدّل شدن منظومه ای را به منظومة دیگر یافت.
۲۲۱۸.

تأثیر روابط بینامتنی در خوانش متن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بینامتن روابط بینامتنی انواع روابط بینامتنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۲ تعداد دانلود : ۷۴۸
در این جُستار، کوشش خواهد شد تا پس از طرح اجمالیِ مبانی نظری بینامتنیت و معرفی زمینه های ایرانی (در ادبیات و تفسیر دینی) و اروپایی (میخائیل باختین، ژولیا کرستوا، ژرار ژنت و اومبرتو اکو)، روابط میان عناصر درون متن با بیرون از متن - خواه بافت و محیط فیزیکی، خواه جهان بیناذهنی جامعة زبانی یا فرهنگ و جهان ذهنی خواننده – و تأثیر آن ها در شکل گیری معنای کلی متن و در نتیجه، معنایی که فراتر از برآیند معنای تک تک عناصر درون متن و ساختار درونی متن است، بررسی شود. در این راستا، نمونه هایی از روابط برون متنی در متن های مختلف ارائه و این روابط دسته بندی خواهد شد.
۲۲۲۰.

آمیختگی داستان و گفتمانِ روایی در روایت های پسامدرنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: داستان روایت شناسی گفتمان روایی داستان های پسامدرنیستی ایرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی پست مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
در این مقاله به یکی از انواع و اقسام شگردها و تمهیداتی پرداخته می شود که در داستان های کوتاه و رمان های پسامدرنیستی متجلی می شود؛ یعنی آمیختگیِ بین داستان و گفتمان یا سخن روایی. بنا بر تعریف روایت شناسانِ ساختارگرا، «داستان» عبارت است توالی و پی آیندیِ رخ دادها در نظمی زمانی که شخصیت ها یا موجوداتی متحملِ آن رخ داها می شوند. گفتمان یا سخن روایی نیز عبارت است از واسطه یا رسانه ای بیانی که برای نقل و بیان داستانی برگزیده می شود. در بین داستان های پسامدرنیستی گه گاه روایت هایی دیده می شود که در ژرف ساختِ آن ها چندان داستانِ پرماجرایی موجود نیست و نویسنده قصد نقل و بیان داستانی خاص را ندارد و نمی خواهد هم که امری داستانی را بازنمایی یا مُحاکات کند. همچنین در چنین روایت هایی ژرف ساخت و روساختِ داستان چنان در هم تنیده می شوند که امکان خلاصه کردن داستان یا انتقال آن به رسانه یا وسطه بیانی دیگری نیست؛ به عبارتی موجودیّت و هستیِ داستان در همان روساخت یا گفتمان آن است و «داستان» به سطح گفتمان روایی برکشیده می شود و امکان جدا کردن آن از گفتمان روایی نیست؛ از این رو ماجرای داستان را همانا سیاق های کلام و تمهیداتِ روساختی بر عهده می گیرند. چنین شیوه ای از روایت-پردازی در بین برخی داستان های پسامدرنیستیِ ایرانی معهود و یافتنی است. در این مقاله ضمن تشریح و تبیینِ آمیختگی داستان و سخن، داستان های پسامدرنیستی ایرانی که واجد چنین ویژگی ای هستند، بررسی شده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان