فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله حضور برخی از مهم ترین مؤلفه های پسامدرنیستی، چون محتوای وجودشناسانه، عدم انسجام، آمیختن انواع ادبی (ژانرها)، اتصال کوتاه، عدم قطعیت، ابهام، آشفتگی زمان و مکان، بینامتنیت، شیفته گونگی شخصیت، تغییرات راوی و زاویه دید و... در یک رمان از دکتر سیروس شمیسا، با نام «تاریخ سری بهادران فرس قدیم» با ذکر مستنداتی از متن، اثبات شده است و با توجه به عنصر غالب پسامدرنیسم در این متن، یعنی برجسته شدن محتوای وجودشناسانه با استفاده از مباحث عرفانی به شکلی تازه و کارکردی(functional) ، می توان گفت این داستان به شیوه ای نو و بومی شده و غیرتقلیدی وارد حیطه پسامدرنیسم شده است، در عین حال که عناصری از مدرنیسم را نیز در خود دارد؛ از جمله آن چنان که لازمه عرفان است، مباحث معرفت شناسانه نیز به نحوی تنگاتنگ و غیر قابل تفکیک از مباحث وجودشناسانه در این متن مورد توجه قرار گرفته اند.
تحلیل انقلاب روحی سنایی بر اساس نظریه ژک لکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این روزها مطالعات بین رشته ای چشم اندازهای تازه ای را پیش روی محققان آورده است. پیوند روان کاوی و ادبیات در ایران سابقه ای طولانی ندارد، اما در همین مدت کوتاه معلوم شده که چنین تحقیقاتی تا چه اندازه می تواند برای هر دو رشته مفید باشد. نظریه لکان ـ روان کاو فرانسوی ـ در تحلیل شخصیتها و روایتهای ادبی ما را به نتایج جالب توجه و گاه تعیین کننده ای می رساند. این مقاله، کوششی است در جهت استفاده از نظریه «ساختمان نفسانی انسان» لکان در تحلیل شخصیت سنایی. این نظریه برای ساختمان نفسانی آدمی سه ساحت قائل می شود: «حیث خیالی»، «ساحت رمز و اشارت» و «حیث واقع». بر خلاف آن چه در روایتهای افسانه ای نقل شده، د. بروین نشان می دهد که زندگی سنایی دو دوره ای نبوده، بلکه او در طی انقلاب روحی، سه مرحله را از سر گذرانده است. ما در این مقاله سعی خواهیم کرد با استفاده از نظریه ژک لکان مراحل سه گانه انقلاب روحی سنایی را توضیح دهیم. نخست، نظریه ژک لکان را توضیح می دهیم تا مبنای تئوریک تحلیلمان روشن شود. سپس سعی خواهیم کرد با استفاده از نظریه، مراحل سه گانه زندگی سنایی را توضیح دهیم. در ضمن بررسی، ارتباط منطقی میان اشعار سنایی با هر یک از مراحل سه گانه زندگی او نیز تا حدود زیادی روشن خواهد شد
نگاهی به ترجمه کتاب مقدمه ای بر ادبیات : نقد و نظریه
حوزه های تخصصی:
نوآوری در شعر قیصر امین پور
حوزه های تخصصی:
گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان «تعلیقات» یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دوره معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیله نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهش ها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بی توجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند.
آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیه شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیه ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است.
باید گفت بی شک، مثنوی معنوی نیز از جمله کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازنده ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصه های فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خواننده امروزی قابل دریافت نیست.
ترکیب «سرِ سفره» یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع «چون سر سفره رخ او توی توی...» دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسنده این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است.
نویسنده با تبیین معانی گونه گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره می کند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکته انگشت نهاده و یاد کرده ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس «خالِف تعرَف» است. نامه دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمه مقاله است.
اخلاق در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد پاسخ دادن به این پرسش است که با توجه به عرفانی، تحقیقی و تربیتی بودن مثنوی «مطلع الانوار»، کدام یک از عناصر اخلاقی در آن به کار رفته است. برای پاسخ به این پرسش ابتدا عناصر اخلاقی از آن استخراج شد و ملکات اخلاقی که در اصطلاح، مقامات نامیده می شوند، همچنین حالات روحی، که به احوال مشهورند، از آنها جدا شد. از دیگر مواردی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است، اخلاق فردی و اجتماعی است. همچنین نگارنده در مقاله خود نگاهی به نقد امیرخسرو نسبت به صوفی نمایان دارد.
از این پژوهش این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو در مطلع الانوار با مشرب اخلاق عارفانه به آموزه های اخلاق فردی مانند شناخت هدف خلقت آدمی، خودشناسی، معرفت خداوند متعال، اخلاص، دنیاگریزی، خلوت، همت، پیروی از پیر و قناعت دعوت کرده است.
وی در اخلاق اجتماعی (با تسامح در تفکیک عناصر اخلاق فردی و اجتماعی) به سخاوت، احسان، امانتداری، احترام به پدر و مادر، حفظ جوارح از گناه و تعدی به دیگران، آداب دوستی و مانند آنها پرداخته است.
در مجموع اخلاق در «مطلع الانوار» را می توان اخلاق عملی تلقی کرد.
اشکال، ساختار و کارکرد تمثیل درتفسیرعرفانی میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، شناختن توان تمثیل در بیان روشن و زیبای اندیشه های پیچیده یک نیاز فرهنگی است. هدف این پژوهش، شناخت تمثیلهای میبدی و کارکردهای شکلهای مختلف تمثیل در بخش تفسیر عرفانی، کشف الاسرار می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که انواع تمثیل در این اثر درخشان نثر عرفانی کاربرد چشمگیری دارند و بر اساس نیاز به بیان روشن و رسای تجربه ها، اندیشه ها و مفاهیم عرفانی و ماهیت تفسیری متن به کار رفته اند. در این متن علاوه بر شکلهایی چون اسلوب معادله و حکایت، شکلهای دیگری چون، تمثیل «تصویرمعنا»، «روایت حکایت»، تمثیل «اندیشه» و تمثیل «رمزگشوده» نیز به کار گرفته شده اند. کاربرد شکلهای گوناگون تمثیل نیاز زبانی عارف مفسر را در بیان رسا و زیبای معنای مورد نظر او را برآورده ساخته است. ویژگیها و کارکرد این گونه تمثیلها در این شاهکار عظیم نثر عرفانی، یکی از رازهای زیبایی و تاثیر زبان میبدی بر خواننده است.
خوشه ی معنا در اندیشه ی پروین
حوزه های تخصصی:
«رویکردی سیستماتیک به قصه نویسی در قالب نثر مدرن فارسی»
حوزه های تخصصی:
تا بردمیدن سپیده ؛ نقد رمان نخل ها و آدم ها
حوزه های تخصصی:
مبانی زیبایی شناسی استعاره از دیدگاه عبدالقاهر جرجانی
حوزه های تخصصی:
برر سی و معرف ینسخه های موجود از تذکره خلاه الاشعار و زبده الافکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این چمدان به ایستگاه نمی رسد
حوزه های تخصصی:
ترکیب های رنجور در زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
تضاد یا متناقض نما
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر سمبولیسم
تازگی های تصویرهای تشبیهی در تاریخ وصّاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه در خیال آفرینی و آراستگی متن تاریخ وصّاف نقش مهمی را ایفا می کند. وصّاف الحضره، در این اثر سعی دارد تا با بهره گیری از عناصر بیانی؛ بخصوص تشبیه، منطق نثری این کتاب را به نثر شاعرانه نزدیک تر نماید. نبود نسخه ای منقّح از تاریخ وصّاف و نثر مصنوع و متکلّف آن، همواره موجب گردیده تا این کتاب ارزشمند، کمتر مورد اقبال و بررسی قرار گیرد. این پژوهش برآن است تا ضمن آشنا ساختن مخاطبان با ساختار تشبیه در تاریخ وصّاف، به بررسی جایگاه آن در آراستگی نثر این کتاب که در عین حال مهم ترین عنصر بیانی آن نیز است، بپردازد. مبنای این مقاله از جهت ساختاری بر اساس معرّفی و تحلیل انواع تشبیهات فارسی تاریخ وصّاف از جهت ارکان، طرفین و شکل استوار گردیده، روش کار نیز بر پایه توصیف و تحلیل داده ها، از دیدگاه اسلوب های بلاغت سنّتی زبان فارسی است. ضمن این که در پایان، بر اساس نمونه های آماری، جایگاه انواع تشبیه در تاریخ وصّاف نشان داده شده و با دیگر صورت های اساسی خیال در آن مقایسه شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که تشبیه در تاریخ وصّاف، از عناصر مهم آراستگی و برجستگی کلام در آن است و در نزدیکی نثر این کتاب، به نثری شاعرانه تأثیر بسزایی دارد.