درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
۱۷۶۱.

ازدواجیّه الأنا والآخر فی التکوینات الرمزیّه لشعر الخمر الصوفیّه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الرمز الخمر الصوفیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۳۴۸
یتناول البحث مجموعه من نصوص الخمر الصوفیّه فی القرنین السادس والسابع الهجریّین، فیقف على خصائص الخمر وثیماتها وأوصافها، على المستویین الحسّیّ والروحیّ، کما لو أننا بصدد نصّین اثنین: الأوّل منهما ذو دلالات ظاهره مباشره، تکون الخمر فیه حسیّه تقتضی السکر، وتؤدی بمعاقرها إلى الهذیان والجنون، والثانی منهما ذو دلالات محجوبه باطنه، تکون الخمر فیه رمزاً للمعرفه والمحبّه والخلق، ممّا یعنی أنّنا إزاء ازدواجیّه بین المعنى الموجود والمعنى المفقود، بوصف الأوّل منهما یحیل على ما أحال علیه أهل الفقه والشریعه، والثانی منهما یحیل على ما أحال علیه أهل التصوّف، مثلما نحن إزاء جدلیّه تدور رحاها حول علاقه الأنا بالآخر ""الذات الإلهیّه""، صعوداً وقد تمثّل بالاتصال معه، أو هبوطاً وقد تمثّل بالانفصال عنه، فی محاوله جادّه من قبل الشاعر الصوفیّ للحفاظ على دیمومه التجربه وحمایتها من الموت والبوار.
۱۷۶۲.

بررسی و تحلیل مفهوم رضایت از زندگی در مثنوی مولوی با استفاده از روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی روان شناسی مثبت گرا مثنوی معنوی رضایت از زندگی رضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۲۰۴
در روان شناسی مثبت گرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوه ادراک و ارزیابی انسان از همه موقعیت های زندگی اش است. این مفهوم در مثنوی معنوی به شکلی فضیلت خواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همه موقعیت های زندگی انسان را فرامی گیرد. از نظر مولوی می توان با وجود موقعیت های نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از زندگی به دست آورد؛ شیوه کسب آن نیز ارزیابی شناختی صحیح از دنیا، باور و پایبندی به جهان بینی الهی اسلام و عمل به راهکارهایی خاص است. نویسندگان این پژوهش با استناد به عرفان مولوی، مبانی رضایتمندی از زندگی را از مثنوی استخراج و با مبانی روان شناسی مثبت گرا پیوند می دهند. ارزش های معنوی و الهی در سیروسلوک عرفانی مولوی، زمینه ساز سلامت روان و رضایتمندی انسان از زندگی است. برپایه این پژوهش مشخص می شود که مولوی رضایتمندی را هیجانی ربّانی می داند که با آموزش و ایجاد باورهای سازگارانه و عملکرد مبتنی بر ارزش های الهی به دست می آید؛ سالک با کسب آن شایسته فنای صفاتی و اتصاف به صفات الهی می شود و سرانجام در زندگی چیزی به جز اراده خداوند طلب نمی کند. هدف در این پژوهش شناخت و تحلیل این مفهوم کلی و مؤلفه های مرتبط با آن در اندیشه های مولوی با استفاده از آموزه های روان شناسی مثبت گراست. نتایج این بررسی نشان می دهد رضایتمندی از زندگی یکی از مفاهیم متعالی تمدن و عرفان اسلامی است؛ همچنین یک مفهوم تعلیمی عمومی و ثابت در مثنوی معنوی است؛ این مفهوم با ترویج باورها و مهارت های کنترل هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در قالب حکایات و مواعظ و تمثیل ها و با تبیین مفاهیمی مانند رضایت به مقدَّرات و صبر و شکر و قناعت ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیلِ محتوای مثنوی مولوی است.
۱۷۶۳.

پژوهش های عرفانی در آینه علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان علم سنجی مرکزیت مقاله هم نویسندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۵۴۴
پژوهشگران در مطالعات علم سنجی با ارزیابی تخصصی پژوهش های علمی، بسیاری از جنبه های پویایی علم را مطالعه می کنند. تحلیل پژوهش های عرفانی با استفاده از فنون علم سنجی، وضعیت شبکه هم نویسندگی پژوهشگران را در حوزه عرفان مشخص می کند؛ همچنین تعیین کننده روند کمی این دسته از پژوهش ها و نیز پژوهشگران برتر این حوزه در پایگاه استنادی جهان اسلام است. مجموعه اصلی رکوردهای مطالعه شده در این پژوهش همه مقاله های چاپ شده در زمینه عرفان و ادبیات عرفانی است که در پایگاه استنادی جهان اسلام نمایه شده است. پس از بازیابی رکوردهای این تحقیق (1931 مقاله) و یکپارچه کردن مجموعه رکوردها، نتایج پژوهش با استفاده از نرم افزارهای علم سنجی و همچنین «اس پی اس اس» در قالب نمودار یا نظریه ارایه می شود. یافته های این پژوهش به رتبه بندی علمی مقالات از جنبه های مختلفی مانند تعداد یا استناد آنها می انجامد؛ ازسوی دیگر تا حد بسیاری جایگاه پژوهشگران را در عرصه نگارش بر مبنای تعداد مقاله یا شاخص اچ مشخص می کند؛ همچنین به جایگاه نویسندگان در عرصه هم نویسندگی برمبنای مرکزیت ایشان در تعامل با دیگر پژوهشگران توجه دارد.
۱۷۶۴.

گونه شناسی منشاء مرگ در اساطیر جهان

کلید واژه ها: اسطوره مرگ انسان خدا گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۷ تعداد دانلود : ۵۶۶
اسطوره ها که به نحوی حکایتِ ورود عناصر مینوی (خیر یا شرّ) به ساحت انسانی هستند، مضامین متفاوتی را به تصویر می کشند و سخنان بسیاری را می توان از آن ها استنباط کرد. در این میان، اسطوره هایی وجود دارد که به منشاء اموری همچون منشاء جهان، منشاء انسان، منشاء داروها، منشاء گیاهان و منشاء حیوانات و... می پردازند، مرگ نیز بخشی از این سنخ را به خود اختصاص می دهد. اسطوره های منشاء مرگ دارای انواع گوناگون و لایه های متفاوتی هستند و در میان فرهنگ های مختلف می توان نشانه هایی از آن ها را یافت. از این جهت، تحقیق در گونه شناسی چنین اسطوره هایی می تواند راه را برای تحلیل دقیق تر اسطوره های ملل هموارتر سازد و هدف از این تحقیق نیز رسیدن به گونه شناسی اسطوره های منشاء مرگ در اساطیر اقوام و ملل مختلف است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی تطبیقی نشان دهنده آن است که این اسطوره ها به دو نوع انسان مدار (انسان آگاهانه یا ناآگاهانه موجب ورود مرگ به زندگی می شود) و غیرانسان مدار (موجودی غیرانسانی موجب چنین رخدادی می گردد) تقسیم می شوند که هر یک از این دو گونه نیز دارای تقسیمات متفاوتی هستند.
۱۷۶۵.

مهم ترین کارکردهای عرفانی داستان لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لیلی و مجنون عرفان عاشقانه عشق مجازی مضامین عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۴۴۰
در متون عرفانی فارسی بارها به داستان لیلی و مجنون استناد شده است. چرایی این موضوع و تبیین کارکردهای عرفانی داستان، مسئله این تحقیق است. نتایج پژوهش نشان می دهد حاکمیت عشق عذری بر روابط عاشق و معشوق و تناسب داستان با مضامین عشق حقیقی از مهم ترین علت های گرایش عارفان به این داستان بوده است. همچنین توجیه عشق زمینی و تبیین مضامین عرفان عاشقانه دو کارکرد اصلی داستان است. در متون عرفانی فارسی با استفاده از داستان منظور، عشق زمینی به سه شیوه توجیه شده است: مقدمه عشق حقیقی، لبس، تجلی حق در مظاهر. افزون بر این، در متون عرفانی مضامینی مانند عقل گریزی، توجیه شطح گویی عارفان، اتحاد و استغراق و فنای عاشق، نفی خودبینی و خودخواهی، مقام رضا و بوشناسی با استفاده از حوادث داستان لیلی و مجنون طرح و تبیین شده است. عارفان به این منظور گاهی از کلیت داستان و گاهی از حوادث آن استفاده کرده اند. در مورد اخیر نیز گاهی حوادث مشهور داستان را ذکر کرده اند و گاهی خودْ ماجراهایی ابداع کرده و به قهرمانان داستان نسبت داده اند.
۱۷۶۶.

شباهت ساختاری داستان سوسن رامشگر در برزونامه با اسطوره آفرینش در بندهش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار داستان سوسن رامشگر برزونامه اسطوره آفرینش بندهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۲ تعداد دانلود : ۶۳۵
نیمه پایانی منظومه حماسی برزونامه ، اثر عطاء بن یعقوب ناکوک رازی، برگرفته از ماجرای مبارزه سوسن رامشگر با پهلوانان ایرانی است که به سبب ساختار نسبتاً مستقل آن، داستانی مجزا و منفصل معرفی شده است. به نظر محققان این حماسه همانند سایر حماسه های ملی، در زیرساخت روایتگر اساطیر کهن ایرانی قرار گرفته است. از نظر خوانش اسطوره ای، اسطوره آفرینش در بندهش ، از طریق دو عنصر کنش و شخصیت، در ساختار این اثر باز روایت شده، ساختاری مشابه با ساختار این اسطوره را در منظومه حماسی شکل داده است، به همین دلیل به نظر می رسد می توان با مقایسه و بررسی ساختار اسطوره باز روایت شده با ساختار حماسه، درباره الحاقی بودن یا نبودن ابیات و داستان های این منظومه به داوری پرداخت؛ بدین شیوه که با مرجع قرار دادن متن اسطوره و ساختار آن، درباره اصالت قسمت های حذف شده یا افزوده شده ساختار حماسه، اظهار نظر کرد. بر اساس این شیوه به نظر می رسد برخلاف نظر برخی از محققان، داستان سوسن رامشگر در حماسه برزونامه با توجه به بازتاب اسطوره آفرینش بندهش در ساختار آن نه تنها الحاقی نبوده بلکه جزو پیکره اصلی داستان حماسی است. نیمه پایانی منظومه حماسی برزونامه ، اثر عطاء بن یعقوب ناکوک رازی، برگرفته از ماجرای مبارزه سوسن رامشگر با پهلوانان ایرانی است که به سبب ساختار نسبتاً مستقل آن، داستانی مجزا و منفصل معرفی شده است. به نظر محققان این حماسه همانند سایر حماسه های ملی، در زیرساخت روایتگر اساطیر کهن ایرانی قرار گرفته است. از نظر خوانش اسطوره ای، اسطوره آفرینش در بندهش ، از طریق دو عنصر کنش و شخصیت، در ساختار این اثر باز روایت شده، ساختاری مشابه با ساختار این اسطوره را در منظومه حماسی شکل داده است، به همین دلیل به نظر می رسد می توان با مقایسه و بررسی ساختار اسطوره باز روایت شده با ساختار حماسه، درباره الحاقی بودن یا نبودن ابیات و داستان های این منظومه به داوری پرداخت؛ بدین شیوه که با مرجع قرار دادن متن اسطوره و ساختار آن، درباره اصالت قسمت های حذف شده یا افزوده شده ساختار حماسه، اظهار نظر کرد. بر اساس این شیوه به نظر می رسد برخلاف نظر برخی از محققان، داستان سوسن رامشگر در حماسه برزونامه با توجه به بازتاب اسطوره آفرینش بندهش در ساختار آن نه تنها الحاقی نبوده بلکه جزو پیکره اصلی داستان حماسی است. کلیدواژه ها : ساختار، داستان سوسن رامشگر، برزونامه ، اسطوره آفرینش، بندهش .
۱۷۶۷.

گره گشایی معنایی- ساختی از یک غزل پیچیده حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزل حافظ شعر قلندرانه روایت فشرده تأویل و تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۱ تعداد دانلود : ۳۰۰
بخش زیادی از شعر حافظ، محصول تجربه های عرفانی است و شاعر در مقام صورت بندی زبانی آنها از انواع شگردهای بلاغی بهره برده است. تجربه های عرفانی، بیشتر در غزل های روایی او نمایان شده و به دلیل فشردگی روایت و سیالیّت ذاتیِ تجربه های عرفانی، علی رغم داشتن زبان ساده، گره های دشواری در معنا و شکل غزل ها ایجاد می شود. غزل شماره 423 با مطلعِ « دوش رفتم به در میکده خواب آلوده// خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده » یکی از این نمونه هاست. این غزل، اگرچه به صورت پوشیده، مرحله تبدیل «عرفان زاهدانه» به «عرفان عاشقانه» را گزارش می کند، در صورت روایت به ویژه در پرداخت شخصیت «مغبچه باده فروش» و گفتگویی که بین او و راوی درمی گیرد، هنجارهای ادبی و عرفانیِ سنت شعر قلندرانه نقض می شود؛ مغبچه باده فروش که در شعر قلندرانه مشوّق سالکِ مقیم عالم زهد برای ورود به میخانه است، در نقش تازه ای ظاهر می شود و ملامت گرانه راوی را از اینکه به دیرمغان پای نهاده است و شرابی نوشیده و با شیرین پسران نرد عشق باخته، به نقد می کشد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که چگونه می توان غزل حاضر را در متن سنت شعر قلندریِ پیش از حافظ و ابیات پراکنده خود وی قرار داد و غزل را از این تناقض معنایی و شکلی نجات داد؟ ما با ارائه خوانشی معنایی ساختی و به شیوه «تأویلی و تفسیری» سعی می کنیم گره این مشکل را باز و اثبات کنیم همین غزل نیز در ادامه سنت غزل قلندرانه و دستگاه فکری حافظ است و شاعر با دستکاری رندانه در سنت ادبی، به روایت و ساختی هنری از بیان همان اندیشه ها دست یافته و با ایجاد ابهامی معنایی و شکلی، اثری گشوده بر خوانش های مختلف آفریده است.
۱۷۶۸.

La portée de récits courts dans les œuvres mystiques persanes(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Œuvres mystiques persanes Contes mystiques Langage des contes courts

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک حکایت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۳۹۲
Les V eet VI esiècles de l’hégire peuvent être dits à juste raison «l’âge d’or des récits», période pendant laquelle toutes les démarches et les styles mystiques des siècles précédents se sont condensées sous la forme de contes dans les œuvres persanes des auteurs mystiques. Il ne fait aucun doute que les récits sont indissociables de la doctrine de ces auteurs mystiques. Pourquoi les ouvrages mystiques contiennent-ils autant de récits? Quel est leur rôle exact dans l’économie de ces œuvres? Un long et patient examen des œuvres mystiques montre clairement que l’ambition de leurs auteurs était non seulement de rédiger ces ouvrages, mais aussi d’en faire un instrument didactique et porteur de sens sous la forme de contes. Par ailleurs, Ils ont tenté d’exprimer symboliquement leur expérience en utilisant ce langage dans les récits contenus dans leurs œuvres. En effet, Ces récits des V e/XI eet VI e / XII esiècles forgent une langue particulière, assignent des buts, laissent voir des spécificités propres. Une étude détaillée des relations entre ces récits et la pensée mystique montre clairement que leurs auteurs se souciaient au plus haut point de guider les hommes vers les multiples vérités des sens.
۱۷۷۰.

مطالعه تطبیقی در اساطیر ایران و شرق دور (اسطوره سیاوش ایران و کوتان اوتونایِ قوم آینو با رویکرد جوزف کمبل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره سیاوش حماسه کوتان اوتونای جوزف کمبل سفر قهرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۲ تعداد دانلود : ۶۱۱
تلقی امروزی انسان نسبت به اساطیر حاکی از این است که اسطوره، امری فراتر از افسانه است. پاسخ انسان به سؤال هایی که در دوران پیش از علم و فلسفه با آن مواجه شده است را می توان در اسطوره ها باز یافت. از مسائل مطرح شده در خصوص اسطوره ، شباهت آن ها در میان اقوام و تمدن های مختلف است. حال این سوال مطرح می شود که علت تشابه اسطوره های اقوام غیرمرتبط با هم چیست؟<br /> این مقاله با روش تحلیلی تطبیقی برای نشان دادن این موضوع، اسطوره سیاوش ایران و حماسه کوتان اوتونای، متعلق به قوم آینو (ساکنین دوران سنگی جزایر ژاپن) را بررسی کرده است. الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل، به عنوان رویکرد نظری و مراحل سه گانه آن به عنوان متغیر این مطالعه تطبیقی به کار گرفته شده است. این پژوهش نشان می دهد که انسان دوران اسطوره ای صرف نظر از بستر مکانی زبانی متمایز دارای بنیان های معرفت شناسی و هستی شناسی مشترکی بوده اند که در اسطوره ها بازنمایی شده است.
۱۷۷۱.

از قوس هرمنوتیکی ریکور تا نوبت های سه گانه تأویلی در اندیشه و آثار عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل ریکور عین القضات همدانی هرمنوتیک تأویل نوبت های سه گانه تأویلی/ هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۲۷۷
تأویل در گفتمان تصوف ذوقی، ازجمله در آثار و اندیشه های عین القضات، اصلی بنیادین  به شمار می آید. در عرفان فلسفیِ او که دارای طرحی پلّکانی و مدرج است، هر مفهوم ابتدا و انتهایی دارد. سالک از ابتدا به انتها می رسد و در انتها نیز مدارجی را می پیماید تا به نهایت انتها برسد. نوبت های سه گانه تأویلی عین القضات در پرتو مراتب سه گانه معرفتی-ادراکیِ «خواندن»، «دانستن» و «رسیدن»، علاوه بر حیثیت معرفت شناختی، بُعد هستی شناختی نیز پیدا می کند؛ سلسله مراتبی تأویلی که درنهایت منجر به تحول باطنی و گشودگی چشم  و دل به ساحت و افق تازه ای می شود. در قوس هرمنوتیکی پل ریکور نیز مفسریا خواننده  در مواجهه با متن  مراحلی را پشت سر می گذارد که عبارت اند از: «تبیین»، «فهم»،  و «به خود اختصاص دادن». «تبیین» ساختار لفظ را بررسی می کند و به نشانه شناسی واژگان توجه دارد. در مرحله «فهم»، مفسر یا خواننده درصدد کشف ژرفای معنا و حصول به نیت مؤلف ضمنی متن است. «به خود اختصاص دادن» مرحله پایانی فهم است که داده های معنایی سبب تحول مفسّر گردیده، به فهمی متفاوت تر از خویش نائل می شود. ما در این پژوهش برآنیم تا میاننوبت های سه گانهتأویلی عین القضات و قوس هرمنوتیکی ریکور تناظر برقرار کنیم و ضمن اشاره به وجوه متشابه و متفاوت این دو رویکرد تأویلی/ هرمنوتیکی، از قوس تأویلی در نظام فکری عین القضات پرده برداریم.
۱۷۷۳.

نمادشناسی خلوت های نظامی در مخزن الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظامی گنجه ای مخزن الاسرار خلوت های دوگانه فرایند فردیت روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۸ تعداد دانلود : ۴۶۲
یکی از برجسته ترین آثار زبان و ادب فارسی، مخزن الاسرار نظامی است که به عنوان متنی باز و تأویل پذیر قابل مطالعه و بررسی است. این اثر چنانچه از نام آن برمی آید و به بیان خود شاعر، مخزن اسرار و رموز الهی و حاوی مطالب و بخش هایی است که درک مفاهیم آن، جز با فراتررفتن از معنای ظاهری و کشف نمادها و بن مایه های کهن الگویی آن ممکن نیست. بخشی که نظامی در آن به توصیف دو خلوت خویش با دل و ثمره آن پرداخته است، یکی از مهم ترین و پیچیده ترین بخش های مخزن الاسرار به شمار می رود. هدف از این پژوهش، نمادشناسی و تحلیل این بخش است که فهم درست و درک دقیق آن بسیاری از اسرار مخزن الاسرار را کشف می کند و در دستیابی به مفاهیم نمادین دیگر منظومه های شاعر، به مخاطب یاری می رساند. بنابر یافته ها و نتایج این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای انجام شده است، خلوت های دوگانه نظامی، روایتگر وقایعی است که برای او روی می دهد و در آن با عناصر کهن الگویی و نمادینی چون بهشت، آنیما، دل، باد، پیر دانا، سایه، همچنین با نوزایی روحی و درونی حاصل از سرگذاشتن بر زانوی تفکر روبه رو می شود.
۱۷۷۴.

بررسی ارتباط واژگانی شمس با واژگان آفتاب و خورشید در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آفتاب اسطوره خورشید شمس غزلیات شمس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۸ تعداد دانلود : ۶۷۶
در این پژوهش ارتباط سه واژه آفتاب، خورشید و شمس بر مبنای واژه گزینی در بن مایه های عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. کاربرد واژه ها در غزلیات به دو صورت بررسی می شود: مواردی برای تصویر سازی و مواردی برای توصیف شمس تبریزی. مولوی در تصویر سازی همانند دیگر شاعران از واژه آفتاب استفاده کرده است، اما در توصیف شمس تبریزی با آگاهی به پیشینه اساطیری و دینی واژه خورشید، ابتدا با بینش عرفانی، آن را با واژه شمس آمیخته و با تأویل هرمنوتیکی، واژه شمس را از حدّ نشانه به کلمه رسانده و توانسته با دو واژه خورشید و آفتاب، همسان و به عنوان یک بن مایه یا اصطلاح عرفانی ثبت نماید. با همسانی شمس با خورشید تمام ویژگی های اساطیری و عرفانی واژه خورشید در شمس ظاهر شده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به این نتیجه رسیده است، همان گونه که خورشید پرستی در اسطوره دیده می شود مولوی نیز به شمس پرستی پرداخته و شمس را به عنوان خدای اساطیر نگریسته و با فنا در شمس به جست وجوی خویشتن خویش در فرآیند فردیّت رسیده است؛ این مقوله با روان شناسی یونگ قابل تفسیر می باشد، در این تفسیر شمس بهانه ای برای رسیدن مولانا به خداوند است.
۱۷۷۶.

بررسی سیمای انسان کامل در آثار جمالی دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جمالی دهلوی انسان کامل عرفان شبه قاره

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
تعداد بازدید : ۶۶۵ تعداد دانلود : ۷۰۶
حامدبن فضل اللّه جمالى دهلوی از شاعران، ادیبان و تذکره نویسان در اواخر قرن نهم و اوایل دهم ه.ق. است. وی با وجود اعتقاد به اهل تصوف، در زمرة مقربان امرا و سلاطین وقت نیز قرار داشت. به پیر خود سماءالدین اعتقادی راسخ داشت و سعی کرد در آثار به جا مانده آنچه را از طریق سیر آفاق و انفس از پیر خود و سایر اهل سلوک دریافت و تجربه کرده است، بنمایاند. بدین جهت صبغة عرفانی در آثار او بسیار غالب است. در مطالعة آثار این ادیب هندی آنچه بیش از همه جلوه دارد، احوال و مقامات و اعتقادات مشایخ کبار است؛ به گونه ای که از خلال دریافت-های نویسنده می توان به اعتقاد او بر انسان کامل و ویژگی های پیر روشن ضمیر دست یافت. لذا این پژوهش کوشیده است به بررسی سیمای انسان کامل در آثار جمالی بپردازد و خصوصیات انسان آرمانی را از نظر او برشمارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جمالی اگرچه در آثار خود به طورمستقیم به ویژگی های انسان کامل نپرداخته، اما از فحوای کلام این سخنور ادیب می توان به آنها پی برد. این ویژگی ها در آثار او گاه با زبان پند و اندرز، گاه با تجربة حکایتی و یا بیان اندیشة کلی مطرح شده است.
۱۷۷۷.

بررسی مبانی معرفت شناختی نظریه جبر و اختیار در کشف المحجوب هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جبر و اختیار کسب کشف المحجوب معرفت شناسی هجویری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۳ تعداد دانلود : ۴۷۱
در این مقاله آراء معرفت شناختی هجویری در باب جبر و اختیار بررسی می شود و در خلال آن برخی مسائل دیگر که به نحوی با آن در ارتباط هستند، مورد تحلیل قرار می گیرند. از آنجایی که برخی از متصوفه نظیر هجویری به این نتیجه رسیده اند که برای بر کنار داشتن آثارشان از انحرافات فکری و اجتماعی، تبیین معرفتی آن ها ضروری است لذا، تحلیل آرای آشکار و پنهان معرفتی صاحبان چنین آثاری در شناخت موضع معرفتی و مذهب آن ها بسی راهگشاست و ضروری به نظر می رسد. در بررسی دیدگاه های هجویری چنین به نظر می رسد که جز مسئله قبض و بسط که بیشتر ناظر بر حالات درونی و نفسانی انسان است، آن دسته از آرای او که به نحوی مربوط به اعمال و حوزه اختیارات و مسئولیت های انسانی است، غالباً متأثر از آراء ماتریدیه باشد.
۱۷۷۸.

مبانی عرفانی هستی شناسی عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هستی شناسی عرفانی عین القضات همدانی نور محمد نور ابلیس جوهر یگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۰ تعداد دانلود : ۶۱۳
عینالقضات همدانی (492-525ق.) از مهم ترین پیشروان سنت فلسفه ی حکمت ایرانی و نخستین عارفی است که محور آرای عرفانی خود را بر وجودشناسی بنا نهاد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مبانی عرفانی هستی شناختی او و ریشه های آن با روش توصیفی-تحلیلی است که نشان می دهد اگرچه در تقسیم بندی وجود، عین القضات از فلاسفه متأثر است؛ ولی «ممکن الوجود» در تقسیم بندی او جایگاه حقیقی ندارد؛ زیرا معتقد است وجود یکی است و آن را جوهر یکتا و مصدر و کل هستی مینامد که هر چه جز او عدم است؛ امّا او عدم را به دو معنی نیستی محض و پوشیدگی به کار برده که منظور از آن به ترتیب حدوث مادیّات، و قِدم انوار است، اعراضی که ذات بهواسطه آنها تجلّی مییابد. بنابراین نور در هستیشناسی او ظهورِ وجود و معادل صفات الهی است که از صفت رحمانیّت، نور محمّد، و از صفت جبّاریت، نور ابلیس به وجود میآید؛ بههمین علّت عینالقضات نور محمّد را در کنار الله، مصدر موجودات نامیده و با نور دانستن ظلمت، از ثنویان فاصله گرفته و سعی نموده است با بحث «معیّت»، صدور کثرت از وحدت و با بحث «تجلّی»، ظهور صفات از ذات را تبیین نماید. همچنین این پژوهش نشان میدهد که عینالقضات با طرح اندیشههایی نو در هستیشناسی مانند: جوهر یگانه، تجلّی واحد، عدم ملال به واسطه عدم تکرار در تجلّی و نظریه خلق مدام، در برخی مباحث مهم نظری عرفان، پیشرو بوده است.
۱۷۷۹.

دقوقی، فراداستانی پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پسامدرنیسم دقوقی فراداستان مثنوی مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۹ تعداد دانلود : ۴۷۴
فراداستان یکی از رویکردهای مدرن داستان نویسی در ادبیات داستانی پسامدرن است که عموماً پیدایش آن را محصول قرن بیستم میلادی می دانند. در ایران نیز پژوهشگران دیرینه، پیدایش و نمود این تکنیک داستان نویسی را عمدتاً در آثار داستانی معاصر دهه 70 به بعد می دانند، اما نگارنده بر آن است که در مثنوی مولوی، شگردهای داستان نویسی فراداستان به کار رفته است. پژوهش حاضر با بررسی مؤلفه ها و شگردهای اساسی فراداستان درداستان دقوقی از دفتر سوم مثنوی مولوی به شیوه توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که آیا می توان مولوی را نویسنده ای فراداستانی و پسامدرن دانست؛ و اینکه کدام یک از شگردهای این سبک پسامدرن در داستان دقوقی به عنوان یک اثر کلاسیک فارسی وجود دارد. مطابق نتایج، داستان دقوقی روایتی کاملاً فراداستانی و پسامدرن است که نویسنده آن در خلق این داستان، از بسیاری از مؤلفه ها و شگردهای سبک فراداستان مانند چارچوب بندی فراداستانی، اتصال کوتاه، بازی های زبانی، تناقض و ناسازه، و اقتباس بهره برده است.
۱۷۸۰.

رابطه اندیشه اسقاط تدبیر ابن عطاءالله اسکندرانی با نظریه ولایت در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ولایت مقامات و احوال ابن عطاءالله اسکندرانی اسقاط تدبیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۹ تعداد دانلود : ۳۹۱
نظریه ولایت در عرفان اسلامی با سه مفهوم دوستی، نزدیکی و سرپرستی گره خورده است و هر یک از عرفا بر یک یا چندی از این مفاهیم برای تبیین نظریه ولایت تأکید کرده اند. ابن عطاءالله اسکندرانی به عنوان یک صوفی برجسته ، نظام بخش، گسترش دهنده و اولین نگارنده اندیشه های طریقه شاذِلیه مصر است که سالک را برای طی مسیر و دستیابی به «معرفت الله» به «اسقاط تدبیر»، «مجاهده با نفس»، «خلوت، عزلت و ذکر» و «طی مقامات و احوال» فرا می خواند. سیر طولی مقامات نه گانه او همگی با اصل اسقاط تدبیر همراه هستند که مهم ترین اندیشه اوست. سالک بعد از طی مقام ها و واگذاری کامل سرپرستی خود به خداوند، به آرامشی دست می یابد که در نتیجه آن مورد پسند حق تعالی قرار می گیرد و با درک حال «فنا» و دست یابی به «معرفت الله» از حق تعالی اجازه می یابد تا به عنوان «ولی» امور عالم را تدبیر کند. ابن عطاء با طرح دو نوع ولایت ایقانی و ایمانی، ولایت ایقانی را برتری می دهد زیرا در ولایت ایقانی، سالک با یقینی که نسبت به حق پیدا کرده است، به اراده خداوند نسبت به خود اعتماد دارد و با اسقاط تدبیر، سرپرستی خود را به طور کامل به حق تعالی واگذار می کند؛ این اسقاط تدبیر در نگاه ابن عطاء، همان مفهوم سرپرستی را در نظریه ولایت عرفان اسلامی را دارد. این مقاله در پی آن است تا به رابطه این دو اندیشه با یکدیگر بپردازد. به دلیل آن که رسیدن به کمال اسقاط تدبیر، جز از راه طی مقامات میسر نیست، به توضیحی مختصر درباره مقامات و احوال از نظر ابن عطا نیز پرداخته می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان