در این مقاله آراء معرفت شناختی هجویری در باب جبر و اختیار بررسی می شود و در خلال آن برخی مسائل دیگر که به نحوی با آن در ارتباط هستند، مورد تحلیل قرار می گیرند. از آنجایی که برخی از متصوفه نظیر هجویری به این نتیجه رسیده اند که برای بر کنار داشتن آثارشان از انحرافات فکری و اجتماعی، تبیین معرفتی آن ها ضروری است لذا، تحلیل آرای آشکار و پنهان معرفتی صاحبان چنین آثاری در شناخت موضع معرفتی و مذهب آن ها بسی راهگشاست و ضروری به نظر می رسد. در بررسی دیدگاه های هجویری چنین به نظر می رسد که جز مسئله قبض و بسط که بیشتر ناظر بر حالات درونی و نفسانی انسان است، آن دسته از آرای او که به نحوی مربوط به اعمال و حوزه اختیارات و مسئولیت های انسانی است، غالباً متأثر از آراء ماتریدیه باشد.