درخت حوزه‌های تخصصی

عرفان و تصوف در ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲٬۱۴۴ مورد.
۲۶۱.

بررسی رد پای اساطیر در رمان آتش بدون دود بر اساس نظریه ترامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اساطیر شاهنامه آتش بدون دود ترامتنیت ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۳۵۵
اسطوره یکی از عناصر تأثیرگذار در ساختار و محتوای داستان های معاصر است. یکی از این داستان ها که با تأثیرپذیری از اسطوره ها به وجود آمده است، رمان آتش بدون دود از نادر ابراهیمی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای است و هدف از آن، بررسی رد پای اساطیر در این رمان بر اساس نظریه ترامتنیت ژنت است. فرض نگارندگان این بوده که نویسنده در ساختار و محتوای اثر خود، آگاهانه از عناصر اساطیری استفاده کرده و با آن ها رابطه بینامتنی برقرار کرده است. مبتنی بر این ایده و بر اساس نظریه ترامتنیت ژنت، تأثیرپذیری نویسنده از متون اساطیری و حماسی به ویژه شاهنامه اثبات و نتایج زیر حاصل شده است: داستان های اساطیری و حماسی، از جمله رستم و سهراب، فریدون، سیاوش، بانوگشسب...، و عناصر اساطیری، از قبیل تقدّس درخت، تبدیل به گیاه شدن قهرمان و... در شکل گیری این رمان نقش داشته اند که بنا بر تقسیم بندی ترامتنیت ژنت در پنج زیر مجموعه پیرامتنیت، بینامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت مورد بررسی قرار گرفته اند.
۲۶۲.

بازخوانی حکایت های عرفانی اسرارالتوحید با رویکرد روانشناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسرارالتوحید تجربه زیسته روان شناسی مثبت گرا زندگی ایدئال فضیلت و قابلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۳۹۸
روانشناسی مثبت گرا با تکیه بر فضیلت ها و قابلیت ها، توانمندی انسان را تقویت می کند و در پی آن است که با شناخت و طبقه بندی قابلیت ها و فضیلت ها، و کشف زوایای پنهان وجودی انسان، او را در بهره گیری از نیروهای نهفته درون و بیرونش بهتر یاری کند. خردورزی، عدالت طلبی، خوش بینی، تعالی، شادمانی، امید، شجاعت و... شاخص هایی هستند که روانشناسی مثبت گرا در تعمیم و تثبیت آن ها می کوشد. تعمیم و گسترش فضیلت ها از یک سو موجب ظهور و بروز ایدئال های زندگی انسان و از سوی دیگر باعث تحدید و حتی زوال رذیلت ها در عرصه حیات وی می شود. هدف مقاله حاضر بازخوانی متون کهن ادبی از منظر علوم شناختی است. به این منظور حکایت های اسرارالتوحید را که بازتابِ زندگی و حالات ابوسعیدِ ابوالخیر است، برمبنای پاره ای مفاهیم روانشناسیِ مثبت گرا و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می کنیم . بینشِ ناشی از معرفت کمال جویانه، گذشته از اینکه حسِ نوع دوستی، سخاوت، امید، شادی، تعالی و بسیاری فضایل دیگر را در نهاد انسان برمی انگیزد، موجبِ دگرگونگی جهان بینی و رفتار انسان شده، به زندگیِ او معنا می بخشد و با ایجاد گرایش مثبت در همه جوانب حیات، سبب پرهیز از بداندیشی ، بدمنشی، سستی، کج خلقی و قضاوت های ناروا می شود. مطالعه متون ادبی که محصول تجارب زیسته جامعه ایرانی است، می تواند روند تقویت این مسئله مهم را تسریع کند و پایه های ساختار اجتماعی را قوام بخشد.
۲۶۳.

از قوس هرمنوتیکی ریکور تا نوبت های سه گانه تأویلی در اندیشه و آثار عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل ریکور عین القضات همدانی هرمنوتیک تأویل نوبت های سه گانه تأویلی/ هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۲۴۶
تأویل در گفتمان تصوف ذوقی، ازجمله در آثار و اندیشه های عین القضات، اصلی بنیادین  به شمار می آید. در عرفان فلسفیِ او که دارای طرحی پلّکانی و مدرج است، هر مفهوم ابتدا و انتهایی دارد. سالک از ابتدا به انتها می رسد و در انتها نیز مدارجی را می پیماید تا به نهایت انتها برسد. نوبت های سه گانه تأویلی عین القضات در پرتو مراتب سه گانه معرفتی-ادراکیِ «خواندن»، «دانستن» و «رسیدن»، علاوه بر حیثیت معرفت شناختی، بُعد هستی شناختی نیز پیدا می کند؛ سلسله مراتبی تأویلی که درنهایت منجر به تحول باطنی و گشودگی چشم  و دل به ساحت و افق تازه ای می شود. در قوس هرمنوتیکی پل ریکور نیز مفسریا خواننده  در مواجهه با متن  مراحلی را پشت سر می گذارد که عبارت اند از: «تبیین»، «فهم»،  و «به خود اختصاص دادن». «تبیین» ساختار لفظ را بررسی می کند و به نشانه شناسی واژگان توجه دارد. در مرحله «فهم»، مفسر یا خواننده درصدد کشف ژرفای معنا و حصول به نیت مؤلف ضمنی متن است. «به خود اختصاص دادن» مرحله پایانی فهم است که داده های معنایی سبب تحول مفسّر گردیده، به فهمی متفاوت تر از خویش نائل می شود. ما در این پژوهش برآنیم تا میاننوبت های سه گانهتأویلی عین القضات و قوس هرمنوتیکی ریکور تناظر برقرار کنیم و ضمن اشاره به وجوه متشابه و متفاوت این دو رویکرد تأویلی/ هرمنوتیکی، از قوس تأویلی در نظام فکری عین القضات پرده برداریم.
۲۶۴.

بررسی ساختار روایت در رساله فی حقیقه العشق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سهروردی رساله فی حقیقه العشق فلسفه اشراق روایت گریماس رولان بارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۴ تعداد دانلود : ۵۰۰
رساله فی حقیقه العشق بازآفرینی دو داستان قرآنی «یوسف» و «آدم» طبق مشرب اشراقی سهروردی است. او حقیقت حیات و مبدأ و مقصد هستی را از نگاه فلسفی- عرفانی خود در قالب پیرنگ این روایت بیان کرده است. پیرنگ تقابلی روایت در این رساله رویارویی دو عنصر نور و تاریکی (معنویت و ماده) را بیان می کند و فشرده ای از دو قوس نزولی حیات (افاضه فیض آفرینش از نورالانوار و خلق آسمان ها و زمین) و قوس صعودی (سیر و سلوک و تلاش انسان برای برگشت به سرچشمه نور) در آن مطرح شده است. این ساختار با نظریه تقابلی و الگوی کنشی گریماس همخوانی دارد. بررسی روایت براساس الگوی مذکور نشان می دهد دو کنشگر اصلی این روایت یعنی حسن و عشق که در بخش زیرساختی و یوسف و زلیخا که به عنوان بازیگران این دو نقش در بخش روساختی روایت حضور دارند، جلوه هایی از دو عنصر متقابل نور و ظلمت اند که در رویداد آفرینش با هم آمیخته شده اند. بر پایه تقابل موجود در زیرساخت داستان که سبب فراق میان حسن و عشق می شود، مهم ترین پیرفت به کار رفته در این روایت نیز انفصالی است.
۲۶۵.

بررسی سلوک عرفانی در قلعه سقریم نیمایوشیج با کاربست نظریه روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شناسی نیما قلعه سقریم عرفان ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۳۷۱
مبحث روایت شناسی دارای چنان قدمتی است که پیشینه آن را می توان در آرای افلاطون و ارسطو یافت. در زمانه ما، ژرار ژنت (1930-2018) یکی از منسجم ترین نظریه های روایت شناسی را عرضه کرده است. این نوشتار جنبه های عرفانی قلعه سقریم نیما را با کاربست عناصر روایی نظریه ژنت بررسی می کند. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، نخست نظریه روایی ژنت معرفی می گردد، سپس، به تأثیر کاربست هر کدام از عناصر روایی این نظریه در منظومه پرداخته است و در پایان تأثیر کاربست مجموعه این عناصر در اثر ارزیابی می شود. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد کاربست این عناصر تا چه اندازه در شکل دهی قلعه سقریم به عنوان اثری عرفانی نقش داشته و تا چه میزان به شاعر در بیان مفاهیم عرفانی یاری رسانده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نیما، با به کارگیری متناسب عناصر رواییِ نظریه ژنت در اثر خود، (به طور ناخودآگاه) توانسته اثری همسو با آثار عرفانی ادبیات فارسی خلق کند و نیز با به کارگیری این عناصر روایی، مفاهیم عرفانی را به شیوه ای تأثیرگذار در اثر خود بازتاب دهد.
۲۶۶.

بررسی حکایات مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح براساس نظریه ترامتنیّت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشف الأسرار روح الأرواح سمعانی میبدی حکایات مشترک ترامتنیت ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۳۱۲
ژنت برای بررسی انواع روابط میان متنی متون، اصطلاح ترامتنیّت را مطرح می کند. ژانر یا گونه عرفانی بخش مهمی از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است؛ به همین سبب، مطالعه ترامتنی متون برجسته عرفانی زوایای پنهان و ناگشوده میان آنها را روشن می کند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نخستین گامی است که مناسبات ترامتنی چهل و شش حکایت مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح را از منظر تئوری ترامتنیّت ژنت بررسی کرده است. به طور کلی نتایج این پژوهش عبارت است از: 1) از میان چهل و شش حکایت موجود در این دو کتاب، ده حکایتْ ذیل بینامتنیّت صریح، نوزده حکایت در شمار بینامتنیّت غیرصریح و هفده حکایت در ذیل بینامتنیّت ضمنی قرار می گیرد؛ 2) نتیجه جست وجوهای پیرامتنی نیز بیانگر آن است که همانندی های بسیاری ازنظر صورت و معنا در عنوان ها و صدر و ذیل آن حکایات وجود دارد. همین امر نویسندگان این پژوهش را هرچه بیشتر به درست بودن گمانه اقتباس میبدی از سمعانی هدایت می کند؛ 3) ازنظر رابطه سرمتنی، تقسیم بندی این دو کتاب عرفانی در ذیل گونه عرفانی تأیید می شود؛ 4) از دیدگاه ورامتنی در هیچ قسمت از حکایات النوبه الثالثه کشف الأسرار نقد و تفسیر مستقیم بر متن روح الأرواح دیده نمی شود.
۲۶۷.

بررسی و مقایسه سفر با روح در کتاب سرخ یونگ و معارف بهاء ولد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونگ کتاب سرخ بهاء ولد معارف روح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۵۲۳
کتاب سرخ اثری غیر متعارف از کارل گوستاو یونگ است که نوادگان او اخیراً اجازه انتشارش را داده اند. یونگ در این کتاب با زبانی نمادین، به شرح تحولات روحی یا پیگیری «تصاویر درونی» خویش و تلاش برای یافتن روح فراموش شده خویشتن می پردازد. معارف نیز تنها اثر به جای مانده از بهاء ولد است که در آن مکاشفات روحی خود را بی پروا بیان کرده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، سفر با روح را در دو اثر مزبور بررسی می کند؛ بدین ترتیب که به شرح چگونگی سفر با روح و مقایسه روح یونگ، «روح اعماق» و «روح زمانه» در کتاب سرخ، با روح بهاء ولد، الله، عقل و نفس در معارف و تحلیل آن ها پرداخته می شود و در پایان نتایج حاصل از این سفر ذکر می گردد. هدف از تحقیق بیان وجوه تشابه و تمایز دیدگاه یک عارف و یک روان شناس است. نتایج پژوهش نشان می دهد که یونگ علاوه بر روح خویش از روح اعماق سخن می گوید که راهنما و رهاننده او از اسارت روح زمانه است، اما بهاء ولد از انواع روح چیزی نمی گوید و تنها هدایتگر او، الله است. در پایان سفر، پس از قتل قهرمان درون (نفس) به دست یونگ، خورشید اعماق در اندرونش طلوع می کند. در معارف نیز بهاء ولد نفس را می کشد و روح او منور به انوار الهی می شود.
۲۶۸.

تحلیل عنصر روشنی و تاریکی در اشعار آدونیس با رویکرد عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدونیس روشنی و تاریکی جنون وحدت شناخت انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۳۸۶
بررسی اشعار آدونیس نشان می دهد که امور متضاد در تفکّر و اندیشه های او از جایگاه ویژه و والایی برخوردار است؛ به حدّی که در انتقال مفاهیم نو و مورد نظر شاعر نقشی اساسی دارد. یکی از مهم ترین این عناصر که با بسامد بالا در اشعار آدونیس دیده می شود، عنصر روشنی و تاریکی است. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به بررسی دو عنصر متضاد و پرکاربرد روشنی و تاریکی در اشعار آدونیس با تکیه بر تحلیل های عرفانی، پرداخته است تا نگاه ویژه آدونیس را به طبیعت و اشیاء بکاود و جنبه هایی از تفکّرات متعالی در اشعار او را آشکار کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که علاوه بر مفاهیمی چون خیر و شرّ، جهان ظاهر و جهان باطن، هدایت و ضلالت و... که این دو عنصر در این مفاهیم بازتاب می یابند، مهم ترین کاربرد آدونیس از روشنی و تاریکی، رها شدن از سرشت ذاتی این دو و لزوم همراهی تاریکی با روشنایی برای رسیدن به نقطه ای است که در آن همه عناصر متضاد و کثرات به وحدت بدل می شوند. آدونیس برای رسیدن به این هدف، پرده های ظاهری و مادّی اشیاء را کنار می زند و با تکیه بر مفهومی ویژه به نام «جنون» عریانی حقیقت و شناخت انسان از کنه هستی را موجب می شود.
۲۶۹.

تحلیل نرینگی گوساله سامری براساس نقدکهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گاونر اقوام سامی گوساله سامری کهن الگوی پدر نقد یونگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۵ تعداد دانلود : ۳۷۹
داستان گوساله سامری یکی از داستان های مهم قرآن کریم است که در تورات نیز بارها بدان اشاره شده است. در کنار تمامی تحقیقاتی که پیرامون این داستان انجام شده آنچه حائز اهمیت است توجه به علت انتخاب این گوساله در میان انواع حیوانات توتمی و سپس علت نرینگی آن است؛ به این معنا که علت انتخاب گوساله از میان تمامی حیوانات توسط سامری چیست؟ چرا جنسیت این گوساله در قرآن کریم به صورت مذکر بازتاب یافته است؟ اساساً بازگویی این واقعه و تلمیح به این گوساله نرینه در آیات قرآن کریم با چه هدفی بوده است و کارکرد آن در القای پیام هدایت چیست؟ در این مقاله با کاوش در باورهای فرهنگی منطقه بین النهرین و سرزمین اقوام مختلف سامی کوشش شده است تا ویژگی های گوساله از حیث اهمیت آیینی و نمادین آن مورد بررسی قرار گیرد و سپس بافت معنایی جنسیت یافتگی این گوساله در قرآن کریم واکاوی شود. این نوشتار با رویکرد تحلیلی تطبیقی میان قرآن کریم و کتاب مقدّس از روش نقد کهن الگوهای یونگی نیز بهره برده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نرینگی این گوساله از شمار آن دسته مضامینی است که بار معنایی خاصی دارد و در مقام نفی برخی از رسوم جاهلی پیرامون تقدیس اجرام طبیعی به کار رفته است. البته از آنجا که این جنسیت زدگی دارای کارکرد ثبوتی در ادیان توحیدی نبوده؛ بنابراین زمینه ای برای گسترش و تداوم فراهم نیافته است.
۲۷۰.

بررسی و نقد بن مایه اساطیری دیو در منظومه ویس و رامین و داستان گنبد پنجم هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویس و رامین هفت پیکر دیو زروانی مانوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۳ تعداد دانلود : ۵۹۲
اسطوره ها، به عنوان زیرساخت و پشتیبان فرهنگ در متون غنایی فارسی، نقش مهمی در بازنمایی خویش کاری شخصیت های روایی داشته است. در همین راستا، در روایت های اساطیری آفرینش، دیو و اهریمن با نقش نابودگری خود، در زیرساخت داستان سبب پس زدن شخصیت های اهورایی شده است. اگر از این زاویه به موضوع بنگریم، بن مایه دیو باعث غنای داستانی در هر دو منظومه ویس و رامین و داستان گنبد پنجم هفت پیکر است و هر دو شاعر با تقابل نیروهای اهریمنی و اهورایی، شوق دوگانه خیر و شرّ را در ژرف ساخت روایت برجسته کرده اند. در هر دو منظومه، روایت گر می کوشد با گفتار و رفتار شخصیت ها، اخلاق و حکمت را رنگ و نمای پیروزمندانه بزند، اما پردازش و پرورش نقش دیو در ژرف ساخت دو منظومه، یکسان نیست. مقاله حاضر، با روش تحلیلی و توصیفی، می کوشد خویش کاری بن مایه اساطیری دیو، در ظاهر و بطن روایت این دو داستان را بررسی و تعیین کند. در زیرساخت اسطوره ای منظومه ویس و رامین که نبرد میان اهریمن و اهورامزداست، اخلاق و حکمت اهورایی که «شاه موبد» نماد آن است، در برابر عشقِ ویس و رامین شکست می خورد، درحالی که در هفت پیکر نظامی، خرد اشراقی (اهورایی) و روح قدسی بر اهریمن نفس چیره می گردد. باید یادآوری کرد که نوع نگرش شاعر و فضای اندیشگانی پیشامتن، به ویژه اندیشه زرتشتی، زروانی و مانوی حاکم بر این دو منظومه، سبب تفاوت هایی در تصویرپردازی ها و روایت گری های داستان ها شده است.
۲۷۱.

سلمان ساوجی و سلوک در طریقه رندان قلندر صفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلمان ساوجی غزل ملامت رند قلندر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۴۹۰
سلمان ساوجی از شاعران شهیر قرن هشتم هجری است که اشعارش تجلی گاه تفکرات مختلف اجتماعی، دینی و عرفانی است. او اگر چه به مدح ارباب قدرت پرداخته و در زمان خود از حرفه شاعری تمتعی تمام یافته، اما این خصیصه هیچ گاه باعث نشد بُعد معنوی زندگی خود را رها سازد. این جستار که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و با شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده، به تحلیل و تفسیر مضامین رندانه و قلندرانه در غزلیات سلمان ساوجی می پردازد؛ ابتدا مقدمه ای درباره مکتب ملامتیه و الهیات رندی و قلندری بیان می شود و سپس به تحلیل و تفسیر تفکر ملامتی و قلندری در غزلیات سلمان ساوجی پرداخته خواهد شد. غور در اشعار سلمان بیانگر این حقیقت است که وی در عرصه عرفان نیز یکه تاز بوده، البته نه عرفان مرسوم خانقاهی بلکه عرفانی فارغ از راه و رسم اهل خرقه که نه تنها اصول حاکم بر نظام خانقاه را زیر سؤال می برد بلکه با برجسته کردن امور ضد ارزشی، بر آن ها حمله می برد و تابوها را می شکند. سلمان، سریان عشق را در نظام آفرینش درک کرده، با تن دادن به این ودیعه الهی، از نام و ننگ گریخته، مسجد و خانقاه را رها کرده و به خانه خمّار، التجا می جوید. انسان کامل مد نظر سلمان، رندِ قلندری است که با پشت پا زدن به همه ظواهر شرع، بر سر کوی مغان مأوا می گزیند. در نظرگاه او، تنها راه رستگاری انسان، قدم گذاشتن در مسلک قلندری است؛ مسلکی که خرقه ریایی صوفی را به می طهارت می دهد و به فرجام اندیشی زاهد، وقعی نمی نهد.
۲۷۲.

دیالوگ یا جبروت متن؛ واکاوی برداشت جامی از باده سرایی ابن فارض

کلید واژه ها: نقد مخاطب محور باده سرایی ابن فارض جامی ماتریس متن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۴۹۸
دیدگاه های مخاطب محور، رویکردهای جدیدی پیش روی ما قرار داده است تا با استفاده از آن بتوانیم، ارتباط بهتری با متون ادبی به ویژه متون قدیمی برقرار کنیم. با توجه به تفاوت مقتضیات خواننده و یک متن قدیمی، ارتباط متن و خواننده، به کمال نمی رسد مگر آنکه از گذر تاریخ برداشت ها از یک متن، مقتضیات خاص متن را بازشناسی کنیم. هدف این پژوهش آن است که آیا فردیت می تواند تلقی افراد را از موضوع تحت تأثیر قرار دهد یا نه.این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی نشان دهنده آن است که جامی از جهت عاطفه و شور که اساس باده سرایی ابن فارض است با او یک دله شده و از همین رو توانسته تصویر روحی و کلی شعر ابن فارض را احیاء کند. انسجام شعری ابن فارض یک نمود اساسی از ماتریس متن اوست و ما را از تصاویر جزئی مشترک با باده سرایی مادی به تصویر کلی از متن می رساند تا جایی که به جای تصویرِ "لایعقلِ"(مستانگی در لحظه) باده سراییِ مادی، به تصویر لن یعقل "(مستانگی ابدی) می رسیم، و اگر در جزء به باده سرایی مادی نزدیک می شود نیک می داند که چگونه در سیاق و ساختار "یک چیز دیگر" باشد، اما جامی به دلیل پرداختن مفصل به هر بیت از انسجام سراسری، بازمانده و هر بیت برای او یک فصل جدا و یک شب شورانگیز است.
۲۷۳.

بررسی شاخصه های تجربه اوج عرفانی در غزل های بیدل دهلوی بر اساس نظریّه خودشکوفایی آبراهام مزلو

کلید واژه ها: بیدل دهلوی شعر عرفانی مزلو خودشکوفایی تجربه های اوج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۳۹۳
با استفاده از نقد روان شناسی که برای تحلیل متون ادبی به کار گرفته می شود، کنکاشی در لایه های زیرین شخصیّت صاحب اثر و متن آفریده شده از سوی او، صورت می گیرد. انسان گرایی یکی از مکاتب روان شناسی است که در آن به جنبه های مثبت انسانی توجه شده است. آبراهام مزلو به عنوان چهره اصلی این مکتب، با ارائه نظریّه خودشکوفایی به توصیف انسان سالم و بالنده پرداخته است. تجربه اوج یکی از معیارهای اصلی نظریّه مذکور است که مبانی آن شباهت های زیادی به آراء شاعران عارف مسلک مسلمان از جمله بیدل دهلوی در باب فنا، وصال، وحدت و اتّحاد دارد. دیوان بیدل سرشار از توصیف تجربیّات عاشقانه ای است که سالک کمال جو با آن روبه رو شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، نمودهای تجربه اوج را در غزل های بیدل با رویکرد به یافته های مزلو کاویده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مواردی مانند گشوده شدن افق نامحدود در برابر دیدگان، احساس شدید وجد و حیرتی فرامکانی و فرازمانی، احساس یکپارچگی و بی خویشتنی و گرایش به شعر، عرفان و مذهب در آزمودنی های مزلو و تجربه های بیان شده از سوی بیدل مشابه است.
۲۷۴.

بررسی آثار تجلی صفات جمالی و جلالی خدا در سالک از دیدگاه روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جمال و جلال خوف و رجا قبض و بسط هیبت و انس روزبهان بقلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۵ تعداد دانلود : ۴۴۴
صفات خداوند به دو دسته جمالی و جلالی تقسیم می شود که به ترتیب دربردارنده لطف و قهر الهی است. تجلی هریک از این صفات در قلب عارف باعث ایجاد آثاری در ذهن و زبان و رفتار او می شود. در این مقاله به تبیین این آثار در عارف و اهمیت و مراتب و ترتیب آنها، مقدمات و نتایج آن و دایره واژگانی به کاررفته درباره هریک از آنها در نوشته های روزبهان بقلی پرداخته می شود. هدف از این مقاله کمک به شناخت مشرب عرفانی عارف بزرگ قرن ششم، روزبهان بقلی است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. ارائه تعریف ها و تحلیل های روزبهان درباره «خوف و رجا»، «قبض و بسط»، «هیبت و انس»، بیان مراتب آن و واژگانی که روزبهان در ارتباط با آنها آورده و اهمیت هریک از آنها نزد وی از نوآوری های این پژوهش است. در نظر این عارف سنت اول عرفانی، خوف در ابتدای راه برای سالک لازم است؛ اما پس از آن در مرحله رجا می تواند به معبود دست یابد. او «قبض و بسط» را مرتبه بعد از «خوف و رجا» و «هیبت و انس» را مرتبه پس از «قبض و بسط» می داند. قبض را به سه نوع تقسیم می کند و انس را مقام سالک در مرحله مشاهده جمال می داند. واژگانی که روزبهان در ارتباط با صفات جلالی به کار می برد، عبارت است از: قهر، خوف، قبض، هیبت، ازل؛ همچنین واژگان به کاررفته در ارتباط با صفات جمالی عبارت اند از: لطف، رجا، بسط، انس، ابد، مشاهده، عشق.
۲۷۵.

زندگی و اندیشه شمس تبریزی با تکیه بر وجهه آموزگاری او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقالات اندیشه شمس شخصیت شمس آموزش پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۴ تعداد دانلود : ۸۲۳
شمس تبریزی با اینکه از عارفان سرشناس و اندیشمندان بزرگ روزگار خویش بوده، مع الاسف، تا روزگار ما و حدود دو سه دهه پیش، جز در حلقه مولانا و یارانش، در تاریخ تصوف، جایگاه شاخصی نداشته است. اطلاعات درباره او منحصر به مقالات و منابعی است که درباره آشنایی او با مولوی نگاشته شده است و در مقالات اوست که به اطلاعاتی دقیق تر از زندگی او دست می یابیم. یکی از این نکته ها، رویه آموزگاری اوست. چنان چه از قراین پیداست؛ به کودکان قرآن آموزش می داده و مدتی به این شغل مشغول بوده است. آنچه از روش تدریس و تعامل او با کودکان به دست می آید، اگرچه با اصول آموزش و روش های تربیتی امروز تفاوت بسیار دارد؛ با این حال، بیانگر دو رویکرد متفاوت است. یکی اینکه تا حدودی روش آموزش و پرورش کودکان را در سده هفتم هجری به ما گوشزد می کند؛ دیگر اینکه روش آموزشی و پرورشی شمس را به نحوی برجسته، برای ما مسلم می گرداند. روش شمس در تربیت کودکان، با جهان اندیشه ها و رویکردهای انتقادی و پرشتاب او، بسیار نزدیک است. روش این مقاله، بر پایه مطالعات کتابخانه ای بوده است. در بخش تشریح زندگی شمس، از کتاب ها و مقاله های علمی و پژوهشی بهره گرفته و بنا بر روش تحلیل محتوا، به رازیابی شخصیت شمس پرداخته است.
۲۷۶.

مقایسه هرمان هسه و شمس تبریزی با تکیه بر کنولپ و مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کنولپ شمس عرفان مقالات شمس هسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۳۴۲
هرمان هسه (۱۸۷۷-۱۹۶۲م.)، نویسنده و عارف آلمانی، از کودکی با تعالیم الهیات مسیحی آشنا شد و در جوانی به مکاتب عرفانی شرق گرایش یافت. وقایع زندگی هسه و مطالعات عرفانی وی، سبک خاصی را برای او پدید آورد که در داستان کنولپ قابل مشاهده است. این داستان مدرن به توصیف شخصیت عارف مسلک کنولپ می پردازد. از سوی دیگر، شمس تبریزی (۵۸۲-۶۴۵ ق.) عارف ایرانی است که حکایت هایش در مقالات شمس روایت شده است. میان انگاره عرفانی شخصیت کنولپ در داستان هسه و شمس تبریزی در مقالات ، شباهت هایی وجود دارد که محل بررسی و تحلیل است. در این مقاله به روش توصیفی-مقایسه ای، پس از معرفی مختصر هسه، به تشریح جایگاه عرفان در اندیشه و آثار او می پردازیم. سپس اثر کنولپ را به لحاظ فرم و محتوا بررسی، و ویژگی های عرفانی این شخصیت را در ادوار مختلف زندگی بیان می کنیم. در ادامه به توضیح مختصری از زندگانی شمس می پردازیم تا ویژگی های عرفانی او را گزارش کنیم. پایان بخش این مقاله نیز مقایسه دو اثر کنولپ و مقالات شمس و بیان مشابهت های دو شخصیت کنولپ و شمس تبریزی است. از جمله این شباهت ها می توان به روایت های داستانی هر دو اثر اشاره کرد که در خدمت توصیف ویژگی های شخصیتی کنولپ و شمس، نظیر تنهایی معنوی و شوخ طبعی، قرار دارد. با این حال تفاوت اصلی در آن است که داستان کنولپ یک اثر ادبی است، اما مقالات، متنی شهودی به شمار می آید.
۲۷۷.

نقد و تحلیل الگوی تفسیری هاروت و ماروت در داستان شیخ صنعان با تکیه بر نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسرائیلیات بیش متنیت شیخ صنعان عطار نیشابوری هاروت و ماروت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۷۸
حکایت شیخ صنعان از جمله داستان هایی است که محققان بسیاری در باب مأخذ آن اظهارنظر کرده و منابع مختلفی را برای آن برشمرده اند. آنچه در این پژوهش ها مورد توجه قرار نگرفته، روایت تفسیری هاروت و ماروت است. این روایت دربردارنده عناصری است که در دیگر مآخذ احتمالی و شناخته شده شیخ صنعان دیده نمی شود و به سبب شباهت های زیاد ساختاری، درون مایه ای و همچنین قدمت تاریخی، بر سایر مآخذ شیخ صنعان تقدم دارد. ادعای این پژوهش این است که با اتکا به مستندات و نشانه های متعدد موجود در این دو داستان، می توان این روایت را یکی از پیش متن های اصلی و الهام بخش عطار در داستان شیخ صنعان قلمداد کرد و رابطه بیش متنیت را بین آن ها حاکم دانست. شیوه مقدمه چینی عطار برای ورود به حکایت و شباهت بین حوادث و شخصیت های اصلی این دو داستان از قبیل هاروت و ماروت و شیخ صنعان و زهره و دختر ترسا و همچنین بن مایه هایی چون هبوط، غرور، امتحان الهی با عشق، گناه و آثار آن، توبه و شفاعت و ذکر موارد خاصی که در هیچ یک از منابع شیخ صنعان بدان اشاره نمی شود، جای تردید باقی نمی گذارد که عطار در پرداخت حکایت خویش به این روایت نیز نظر داشته است.
۲۷۸.

دگردیسی های اسطوره جمشید در گذار از دوران هندواروپایی به دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ییمَه ج‍م متون ودایی متون اوستایی متون پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۷۰۷
مهم ترین راز ماندگاریِ بسیاری از چهره های اساطیری، دگرگونی ها و تحوّلاتی است که هر شخصیّت یا روایت اسطوره ای در گذر زمان به خود دیده است. از جمله چهره های کهن در متون ادبی و اسطوره ای ایرانیان جمشید است که مجموعه وسیعی از روایت ها و مضامین اساطیری به او اختصاص دارد. در پژوهش حاضر آن گونه که از نظر خواهد گذشت، شالوده نخستین داستان جم به دوران هندواروپایی بازمی گردد و در روند تحول اساطیری به دوران اسلامی می رسد. در این دگردیسی، تمامی عناصر تحوّل اسطوره؛ یعنی شکستگی، دگرگونی و ادغام دیده می شود؛ به گونه ای که در این راستا مرزهای ایزدگونگی عصر ودایی تا قدم نهادن در وادی عرفان در دوران اسلامی را درمی نوردد. حاصل پژوهش حاضر، تمامی تحولاتی است که این اسطوره محبوب دوران هندواروپایی در بستر فرهنگ ایرانی به خود دیده است. شخصیتی که در پس نوآوری های زرتشت راه هبوط در پیش می گیرد امّا محبوبیت دیرپایش به بازآفرینی و عروج او می انجامد. 
۲۷۹.

تحلیل کهن الگویی هفت خوان رستم با تکیه برنظریه روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رستم هفت خوان کهن الگو فردانیت سایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۱ تعداد دانلود : ۶۵۶
از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر، تحلیل روان کاوانه آن هاست. کارل گوستاو یونگ، واضع نظریه روان شناسی شخصیّت، با مطرح ساختن مقوله کهن الگوها دریچه ای تازه، رو به دنیای نقد و تحلیل اساطیر گشود. یونگ برای هر شخص، ناخودآگاه فردی و جمعی را در نظر می گیرد. از نظر او ناخودآگاه فردی بر لایه ای عمیق تر فطری بنا شده که ناخودآگاه جمعی یا کهن الگو نامیده می شود. بروز و ظهور کهن الگو در آثار هنری به خصوص ادبیات و اسطوره ها برجسته تر است. این پدیده در شاهنامه که از نامورترین اسناد اساطیری و حماسی ایرانی به شمار می رود، قابل توجه است. کهن الگوهایی چون عبور از موانع و مشکلات، پهلوان آزمون، نقش برجسته قهرمان (پهلوان)، مادرمثالی، سایه، آنیما، آنیموس و... از کهن الگوهای برجسته شاهنامه هستند. در هفت خوان رستم بسیاری از این کهن الگوها دیده می شوند؛ همچنین مطابق نظریه یونگ می توان مراحل هفت خوان را نوعی گذر از «من» و رسیدن به «خود» در جهت شکل گیری «فردانیّت روانی فرد» دانست. این مسیر جز با یاری قهرمان (رستم) و گذر از سایه ممکن نیست. در واقع در این مسیر کیکاووس که نماد انسان است، در مسیر حرکت از «من» به «خود» (فردانیّت فرد) از یاری های رستم (قهرمان) بهره مند می شود. این پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی و با تکیه بر نظریه روان شناسی یونگ، کهن الگویی داستان هفت خوان رستم را بررسی می کند.
۲۸۰.

بررسی رمزهای قمری یک افسانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رموز قمری ماه آب طلسم افسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۵۵۳
رمزهای قمری، ویژگی هایی هستند که با کارکردها و تجلیات قدسی ماه (در مقام یک ایزد) مرتبط اند. این ویژگی ها به طور کلی شامل تغییر و دگرگونی، تنظیم زمان، بافتن تقدیر، باروری و باران زایی، تجدید حیات و مرگ و رستاخیز هستند که ماه به عنوان یک ایزد، جامع و عامل آن ها ست. هر چیز یا پدیده ای که دارای یک یا چند تا از این ویژگی ها باشد، نشان و رمزی قمری دارد؛ یعنی ماه حاکم و مسلط بر آن است. افسانه های ملی ایران به خوبی باورها و نمادهای مذهبی اساطیری را بازتاب می دهند. افسانه «چشمه پری» (منتخب از فرهنگ افسانه های مردم ایران ) به صورت جامع، مجموعه ای از رمزهای قمری را در خود گرد آورده است. به همین جهت، نگارنده ها در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی این افسانه را مد نظر قرار داده اند تا از رهگذر بررسی آن، ردپای باورهای اساطیری قوم ایرانی را که متمایل به کیش های پرستش ماه و آب است نمایان سازند. به این منظور با در نظر گرفتن ویژگی های یاد شده، این افسانه ارزیابی شده است. آب، مهم ترین عنصر و یا رمز قمری است که مدار روایت و وقوع رویدادها پیرامون آن در گردش است. تقریباً تمام کارکردهای مرتبط با ماه در این افسانه به کار رفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان