فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۱۶٬۳۲۵ مورد.
پژوهشی دربارة تأثیر ترگوم ها (ترجمة آرامی عهد عتیق) بر ادبیات دینی فارسی - عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان عبرانیان مهاجر و تبعید شده به ایران در دو مرحله تغییر کرده است: اول در دورة هخامنشی از عبری به آرامی و سپس در دورة اسلامی از آرامی به فارسی. بدین ترتیب زبان ادبیات دینی عبرانیان نیز به موازات این تغییر، متحول شده است. در تحول اول، متون دینی، بویژه تورات از عبری به آرامی و در تحول دوم از آرامی به فارسی ترجمه شد. در هرکدام از این تحولات، زبان قبلی بر ادبیات بعدی تأثیر گذاشت. در این مقاله تأثیر ترجمه های آرامی عهد عتیق که به ترگوم مشهور است بر ترجمه های فارسی عهد عتیق و متون دینی دیگر بررسی خواهد شد. خواهیم دید که این تأثیر در حد قرض گیری تعدادی واژه است. از آنجا که عبری و آرامی از یک خانوادة زبانی هستند، در مرحلة بعد با این سؤال اصلی روبه رو هستیم که آیا این لغات آرامی ارتباطی با معادل های عبری خود دارند؟ از آنجا که پاسخ این سؤال مثبت است، مشخص می شود که جایگاه زبان عبری همچنان برای عبرانیان جایگاهی تأثیرگذار است. به علاوه در این مقاله بررسی می شود که این لغات بیشتر در چه حوزه هایی قرار دارند. خواهیم دید که اغلب این لغات در حوزة امور دینی، بویژه فقه و الهیات هستند. البته تعدادی لغت نیز از حوزه های عمومی وارد ادبیات دینی فارسی عبرانی شده است.
رستم، شخصیتی اسطوره ای یا حماسی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره جهان پهلوان شاهنامه، رستم، پژوهش های بسیاری انجام گرفته است. برخی او را شخصیتی تاریخی، و گروهی شخصیتی اسطوره ای به حساب آورده اند. پژوهشگران دیگری خاستگاه راستین رستم را حماسه می دانند. بهمن سرکاراتی در جستاری با نام «رستم یک شخصیت تاریخی یا اسطوره ای؟» پس از آوردن دیدگاه کسانی که تهمتن را شخصیتی تاریخی یا اسطوره ای تصور کرده و او را با گندفر و گرشاسپ یکی می پندارند، انگاره هر دو گروه را ناپذیرفتنی می داند و چنین نتیجه می گیرد که رستم نه شخصیتی تاریخی است، و نه اسطوره ای، بلکه خاستگاهی حماسی دارد. نگارنده در این جستار می کوشد به دو روش یا دلیل، احتمال اسطوره ای بودن رستم را نشان دهد: نخست براساس شواهد و اسناد گوناگون، به نقد و تحلیل دیدگاه سرکاراتی و نارسایی دیدگاه او درباره بی پیوندی رستم با گرشاسپ می پردازد، سپس با آوردن انگاره پیوند ایندرا و رستم، آن را به عنوان دلیل دیگری برای اسطوره ای بودن تهمتن مطرح می کند.
واکاوی رمانتیسم جامعه گرا در شعر سعاد الصباح و سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمانتیسم اجتماعی یا جامعه گرا شاخه ای از رمانتیسم ادبی است که یر خلاف رمانتیسم فردی، مسائل و مشکلات جامعه را مورد توجه قرار می دهد. سعاد الصباح و سیمین بهبهانی دو شاعر توانای ادب معاصر عربی و فارسی، در طول دوران شعری خود، علاوه بر رمانتیسم فردی، رمانتیسم جامعه گرا را با موفقیت تجربه کرده اند.
این پژوهش به دنبال آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی به تطبیق مهم ترین مؤلفه های رمانتیسم جامعه گرا در اشعار این دو شاعر بپردازد و وجوه اشتراک و افتراق آنها را بیابد.
فقر، همدردی با محرومان، فساد و ناهنجاری های اجتماعی، آزادی خواهی، وطن گرایی، دفاع از حقوق زنان و بهره گیری از طبیعت و پدیده های آن به صورت رمز یا نماد در به تصویر کشیدن مشکلات اجتماعی با تکیه بر احساس، عاطفه و خیال از مهم ترین موضوعات مشترک اشعار این دو بانوی شاعر است؛ با این تفاوت که توجه به فقر، وضعیت محرومان جامعه و بی عدالتی های اجتماعی در شعر سیمین و وطن گرایی در شعر سعاد، جلوه و نمود بیشتری دارد؛ در موضوع دفاع از حقوق زنان، سیمین حتی به دفاع از زنان روسپی و مطرود از جامعه می پردازد که این ویژگی در شعر سعاد دیده نمی شود.
شعر و موسیقی در سماع مولویان
حوزه های تخصصی:
شاملو و عالم معنا
حوزه های تخصصی:
احمدشاملو(ا.بامداد)1304-1379،شاعر،مترجم،محقق ومدیرمجلات ادبی اغلب به عنوان شخصیتی ماده گرا (ماتریالیست)باتفکرات دهری مطرح شده که نه تنها میانه ای با معنویت وعرفان سنتی،مجردات وحقایق معنوی ندارد، بلکه آنها را به هزل می گیرد.درحالی که این گمانی غلط وبه دور از واقعیت است وغالب موضوعات ومضامین آثارش در قالب مصطلحات مابعدالطبیعی ومفاهیم مرتبط با عالم معناست وبه شدت به مفاهیم مجرد تعلق خاطردارد.دراین مقاله به عرفان و معنویت درآثارشاملو پرداخته شده ونشان داده می شود که او خدا، روح، نفس،جان،معاد ودوزخ را اموری یقینی می داند.نگارنده ادعا دارد که بار معنایی واصطلاحی واژگان دینی ومعنوی اوبه مراتب ژرفتر،صادقانه تر وافزونتر از شاعران هم دوره اونظیر اخوان،رحمانی،نادرپور،توللی،سپهری ودیگران است.
حدیث خوش سعدی (گفت و گو دکتر کاووس حسنلی)
حوزه های تخصصی:
""میرعاشقان"" بررسی نشانه شناختی و روابط عمودی غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دریافت چرخش های معنایی و در نتیجه ژرف ساخت متفاوت با رویه ی ظاهری اشعار و نیز شناخت مخاطب پنهان غزل های حافظ - در غزل هایی که روی سخن با شخصیتی خاص است- ، کشف نشانه های درونْ متنی نه تنها راهگشا که اجتناب ناپذیر است.
حافظ شخصیت مورد خطابش را - بویژه در غزل های انتقادی - با نام واره هایی چند می خواند تا زوایای وجودی وی را با زبانی پنهان و پرنشانه معرفی نماید. این امر ضمن آن که شعر را تاویل بردار می سازد، باعث توهم تعدد مخاطب نیز می گردد.
مقاله ی حاضر غزلی به مطلع
صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش
را با توجه به حرکت عمودی شعر و یافتن و نمایاندن نشانه های درونْ متنی مورد بررسی قرار داده است.
این غزل یکی از غزل - شخصیت های پر از طنز حافظ است که در سراسر آن روی سخن با یک مخاطب است که وی را با نام واره های مختلفی چون صوفی، میر عاشقان، رب و شاه می خواند تا افشاگر شخصیت خونریز و باده نوش محتسبی ریاکار به نام امیر مبارزالدین باشد.
آیین پارسی: شاه نامه این سند جاودانه گی ایران: زمینه های فکری و فرهنگی داستان های حماسی در ایران
خطاهای اندیشه از دیدگاه فرانسیس بیکن و جست وجوی آن در آرای مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاه شدن از مسئله خطاهای اندیشه، جهت پرهیز از داوری های نادرست، مقوله ای است که فلاسفه قدیم و عصر جدید و نیز بسیاری از شاعران سرزمین های اسلامی که از این حلقه به شمار می آیند، بر آن اتفاق نظر دارند. فرانسیس بیکن- فیلسوف نام بردار اواخر قرن شانزده و اوایل قرن هفدهم از این خطاها به بت تعبیر می کند. در این مقاله سعی شده است ابتدا این خطاها از دیدگاه فرانسیس بیکن معرفی شود، سپس موانعی که خطاهای اندیشه در مسیر پژوهش حقیقی و قضاوت صحیح به وجود می آورند، نشان داده شود. در نهایت، آرای فرانسیس بیکن و مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی، درباره این خطا ها مقایسه، و وجوه اشتراک و اختلاف آن ها بررسی شده است.
دمی با سعدی
حوزه های تخصصی:
طنز سعدی در بوستان
حوزه های تخصصی:
این مقاله دربرگیرندة مفاهیم طنز در بوستان سعدی است. طنزی که به اعتقاد نگارنده، سعدی به گونة حرفهای بدان پرداخته و عمیقترین مفاهیم را در قالب کوتاهترین عبارات به کار جسته است. به اعتقاد او، سعدی مضحکهپردازی حرفهای است و کارش از نظر سبکشناسی بسیار اهمیت دارد. او را میتوان اولین مضحکهنویس حرفهای در ادب فارسی دانست که کارش روی طنزنویسان بعدی تأثیر گذاشته و تا امروز ادامه یافته است.
تاریخ زبان فارسی
بررسی برخی عناصر داستانی در داستان ضحاک (پیرنگ، شخصیت و شخصیت پردازی، زاویه دید، صحنه و صحنه پردازی)
موانع و آثار سیر انفسی انسان در بینش عرفانی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان انفسی و توجه به سیر درونی انسان برای وصال به حقیقت در تعالیم مولوی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تأکید مولوی در این مسئله هم متأثر از تأکید متون دینی و هم متأثر از تجربه های عرفانی و درونی او بوده است. از نظر مولوی، نفس انسان حقیقتی دارای مراتب و مجرد است که ماهیتش آگاهی است و منشأ الهی دارد. تأکید مولوی در این سیر درونی بر مسئله خودشناسی و شناخت موانع آن است. این موانع گاهی از سنخ بیماری های اخلاقی و گاهی از سنخ امور معرفتی نظیر ازخودبیگانگی، وهم و خیال و شناخت تقلیدی است. علاوه بر شناخت موانع، وصال خداوند و بازگشت به اصل، غایت این سیر درونی در آموزه های اوست. در این مقاله مسئله سیر انفسی و خودشناسی با تأکید بر موانع و آثار آن در آموزه های مولوی با روش توصیفی تحلیلی بیان شده است.
«تزریق» نوعی نقیضة هنجار ستیزِ طنزآمیز در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایضاح و ابهام هنری در ادبیات همیشه محل منازعه بوده است تا آنجاکه گاه امتیاز اصلی یک اثر تنها به دیریابی معنی آن وابسته بوده است. البته ارزش این تلاش تا حد زیادی به صداقت هنری باز می گردد. از این رو برخی از شعرا و نویسندگان عمدة همّتشان را بر سر این کار گماشته و سخن خود را به مخاطره افکنده اند. برخلاف تصوّر رایج، سابقة این سبکِ سخن در ادبیات فارسی بسیار بیشتر از مکاتب ادبی غربی ای چون دادائیسم و سوررئالیسم است و قدمای ما خاصّه آنان که در وادی عرفان قلم می زدند و یا آنها که با مضمون و صور خیال پنجه نرم می کردند سخنشان اغلب خصلت معنی گریزانه داشته است تا بدانجا که برخی از ُظرفا شاید در طعن این سخت کوشی های گاه مذبوحانه، نقیضه ای با نام تزریق برساختند تا با آن، شیوة مذکور را به نقد کشند. مقالة حاضر تمام تلاش خود را در تبیین تاریخی و تحلیلی این نوع ادبی به کار داشته تا اهمّیتش را فراتر از تفنّن و در حد یک اصطلاح فراگیر در نقد و انواع ادبی خاطرنشان سازد.