فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۱۶٬۳۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
حکمتهای تعلیمی مشترک در شعر رودکی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعة نظام مند ویژگیهای شعری نویسنده، شاعر و هنرمند از جمله راهها ی دقیق و علمی است که ما را به دنیای آن ها نزدیک م یکند . رودک ی، پدر شعر کهن فارسی و بزرگ ترین شاعر دورة سامانی است. با این که از اشعار بیشمار او کمتر از هزار بیت به ما رسیده اما همین مقدار شعر باقی مانده نشان می دهد شعر او گنجینه ای از اندیشه، فکر، پند و حکمت است. شیخ اجل سعد ی ش یرازی نی ز با زبانی بس یار برجسته، سخنان خود را به مضامین حکیمانه می آراید. نگارندگان این نوشتار به بررسی اجمالی اندیشههای حکیمانة مشترک این دو شاعر بزرگ در محورهای ناپایداری دنی ا، غنیمت شمردن حال، ناگزیری از مرگ، مکافات عمل و… پرداختهاند. از این رو مبحث اصلی نوشتار حاضر، مضامین حکمی مشترک رودکی و سعدی است که به رغم وجود نمونههای قابل توجه، گویا تاکنون مغفول واقع شده است.
پیدایش و رشد ادبیات تطبیقی در ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
89 - 90
حوزه های تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم و با خروج تدریجی ژاپن از انزوای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زمینه برای رشد ادبیات تطبیقی فراهم شد، و محققان تطبیق گر در نتیجه اشتیاق به مدرنیسم از ادبیات تطبیقی با تأثیرپذیری از مکتب فرانسه استقبال کردند. انجمن ادبیات تطبیقی در سال 1948 تأسیس و اولین شماره مجله آن در 1958 چاپ شد. اگر نه همه اما در اکثر دانشگاه هایِ ملی و خصوصی درس های علوم اجتماعی و انسانی و به خصوص ادبیات با جنبه بین المللی و بین فرهنگی برگزار می شود و دانشگاه های خصوصی در این زمینه فعال تر و نوآورتر بوده اند. در سال 2002 توافق نامه های بین المللی برای اتقای مطالب درسی با دانشگاه های خارجی امضا کردند و تعداد اساتید خارجی افزایش یافته است. گرچه ژاپن کشوری در شرقی ترین قسمت آسیا محصور در آب با زبان و خط کاملاً متفاوت است و پیشتاز نظریه ای جدید در حوزه ادبی و ادبیات تطبیقی نبوده، اما توانسته است برخی نظریه های ادبی جهانی را؛ حفظ سنت ها و فرهنگ خود مورد استفاده قرار دهد، و برخی جنبه های فرهنگ و ادبیات خود را که در قالب آن نظریه ها در می آید به جهانیان بشناساند.
گذار به مدرنیته در شعر ابتهاج و مقایسه آن با مدرنیته غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
7 - 27
حوزه های تخصصی:
در مباحث نقد ادبی سنت، و نوگرایی(مدرنیسم) یکی از اصلی ترین مسائل در حوزه هنر و ادبیات است. به ویژه در جوامعی که دوره گذار را طی می کنند، دشوارترین و در عین حال تکنیکی ترین مسأله است؛ به خصوص پیوند سنّت و نوگرایی. با ظهور آشکارای شعر نو در عرصه ادبیات فارسی چهره های سرشناسی پای در میدان نوپردازی نهادند که یکی از بارزترین این چهره ها هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه) بود. شاعری که می توان گفت به ایجاد نوعی اتحاد و همبستگی محکم میان سنّت و مدرنیسم دست یافته است و این پیوند را در اشعارش به وضوح می توان دید. مقاله حاضر با بررسی اشعار ابتهاج جلوه های سنّت گرایی و نوگرایی در اشعار وی، و چگونگی پیوند این دو مقوله متمایز می پردازد؛ و نشان خواهد داد که هوشنگ ابتهاج نه مخالف سنت است و نه مخالف مدرنیته، بلکه در جهت پیوند میان آن دو از هیچ تلاشی فروگذار نیست.
مفهوم هویت اجتماعی در آثار ناتالیا گینزبورگ و فریبا وفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
129 - 152
حوزه های تخصصی:
ناتالیا گینزبورگ Natalia Ginsburg (1916- 1991) از برجسته ترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم است. محور داستان های گینزبورگ زنان و مسائل آنان است. شخصیت های زن آثار گینزبورگ با شخصیت های زن در رمان های داستان نویسان ایرانی قابل مقایسه اند. هدف از نگارش این مقاله مقایسه تطبیقی مفهوم هویت در آثار گینزبورگ با یکی از نویسندگان وطنی فریبا وفی است. در این پژوهش برای بررسی زیرساخت های رمان (روایت از زندگی افراد)، هویت اجتماعی ای را که قهرمان داستان در طی کنش ارتباطی با شخصیت های دیگر داستان، در طی زندگی روزمره نمایان می کند بررسی خواهیم کرد.
تحلیل تأثیرپذیری مثنوی تحفه العراقین از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
153 - 170
حوزه های تخصصی:
خاقانی شاعر بزرگ قرن ششم هجری است که با لقب "شاعر دیرآشنا" شهره گشته است. مثنوی «تحفه العراقین» که حاصل و ره آورد سفر خاقانی به مکه معظمه است؛ تحت تأثیر فراوان آیات قرآن کریم قرارگرفته است. تحلیل و بررسی این تأثیرات علاوه بر این که به درک و دریافت بیش تر شعر او کمک می نماید؛ میزان تسلط و آگاهی خاقانی را نسبت به قرآن کریم نیز نشان می دهد. لذا در این مقاله بر آن ایم تا با روش تحلیلی- آماری و استفاده از منابع کتابخانه ای، هنر سبکی خاقانی و بلاغت او را در مثنوی «تحفه العراقین» از حیث کاربرد آیات بررسی نماییم و به این پرسش ها پاسخ دهیم که با توجه به نوع کاربرد آیات، خاقانی بیش تر از چه شیوه یا شیوه هایی بهره برده است؟ هم چنین بسامد و درصد کاربست آیات قرآن کریم در این مثنوی چه میزان است و این مسأله مبیّن چه چیزی است؟ نتیجه این پژوهش حاکی از این است که خاقانی در کاربست واژه های قرآنی، آیه و یا آیات قرآن کریم در این مثنوی از شیوه های متنوع بلاغی بهره برده که از میان آن ها، دو شیوه «تلمیح» و «وام واژه» بیش از همه در شعر او کاربرد داشته است. این مسأله مبیّن شخصیت دینی و مذهبی خاقانی و تسلط و اشراف کامل او بر قرآن کریم است.
تأثیرپذیری تفکر اخلاقی صادق هدایت از فلسفه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۹
87-106
حوزه های تخصصی:
صادق هدایت نویسنده و متفکر برجسته در حوزه ادبیات است. از جمله دغدغه های وی توجه به انسان، خودشناسی، مبارزه با جهل و خرافات و به طور کلی واژگون کردن و شناساندن فرهنگی با ارزش های نو است. فردریک نیچه فیلسوف و متفکر آلمانی نیز تأثیرگذارترین فیلسوف قرن در حوزه فرهنگ و توجه به انسان و دستاوردهای آن است. نقطه مشترک فکری هر دو اندیشمند، ساخت فرهنگی نو با پایه ریزی اصول جدید است. سعی نگارندگان در این مقاله بر آن است که بر اساس اصول مطالعات تطبیقی، مبانی فلسفی اخلاق در آثار هدایت را با توجه به فلسفه اخلاق نیچه بررسی نمایند.
مقایسه ساختاری داستان خسرو و شیرین نظامی باشمس وقمرخواجه مسعود قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه و تحلیل دو داستان شمس و قمر و خسرو و شیرین از منظر ساختاری، نشان دهنده ی اوج هنر و بلاغت نظامی در نظم داستان های عاشقانه است.خواجه مسعود قمی را باید یکی از مقلدان نه چندان موفق نظامی دانست که اگرچه اثر او، به شکلی ساده و ابتدایی، همه عناصر سازنده داستان، از جمله: طرح، شخصیت، زاویه دید، صحنه پردازی و غیره را دارد، اما فاقد کیفیتی است که معمولاً داستان های موفق از آن برخوردارند. این جستار، به شیوه اسنادی و کتابخانه ای، به تحلیل و مقایسه ساختاری داستان شمس و قمر که از روی منظومه عاشقانه خسرو و شیرین و در همان وزن سروده شده است، می پردازد و با بیان خصایص داستان شمس و قمر، دلایل تفوّق نظامی را در پردازش اثر هنرمندانهجی وی، آشکار می سازد.
بررسی تطبیقی ساختار ترامتنی نمایشنامه های «لیلی و مجنون» و «مجنون لیلی»(مقاله علمی وزارت علوم)
پیوند وزن و محتوا در شعر کودک: بررسی اشعار ناصر کشاورز و مصطفی رحماندوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وزن شعر یکی از عناصر اساسی آن و عاملی بسیار مؤثر در خیال انگیزی کلام است. بی تردید، شاعر در قالبی ازپیش تعیین شده، به سرودن نمی پردازد؛ بلکه همه عناصر، به دنبال محتوا و هماهنگ با مضمون شعر به وجود می آیند. عدم هماهنگی وزن و محتوا، می تواند دلیلی بر کوششی و ساختگی بودن آن باشد. شعر کودک نیز دارای ساختاری ست که عناصر آن در کنار یکدیگر، به وجود آورنده نظامی راستین اند و از میان شاعران کودک، کسانی موفّق ترند که همه عناصر شعرشان متناسب با یکدیگر به وجود آورنده آن نظام باشد. به منظور یافتن راز توفیق دو سراینده به نام در حوزه شعر کودک و نوجوان، «مصطفی رحماندوست»و «ناصر کشاورز»، حجم قابل توجهی از اشعار آنان و میزان هماهنگی میان وزن و محتوای آن اشعار بررسی شد و نهایتاً مقایسه ای میان آن ها صورت گرفت. می توان گفت، یکی از رموز توفیق این دو شاعر کودک، هماهنگی میان وزن و محتوای اشعارشان است؛ چرا که درصد زیادی از آن اشعار، با توجّه به نوع وزن، و مضمون شعر، دارای این هماهنگی بودند.
آن سوی ماهیت ادبیات تطبیقی از دیدگاه ناقدان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که دانش ادبیات تطبیقی، مرزهای اروپا را درنوردید و به سرزمین های عربی راه یافت، موضع گیری های متفاوت و بعضاً متناقضی از سوی ناقدان عرب در برابر آن مطرح شد؛ برخی با استقبال از ادبیات تطبیقی، آن را روزنه ای برای تقویت فرهنگ و ادبیات ملی و ابزاری برای گفت و گو، دوستی، فهمیدن و شناخت دیگران و ... دانسته و گروهی دیگر با نگاه تردید و اتهام به آن نگریسته و بر این باورند که «اروپا محوریِ» مکتب های ادبیات تطبیقی و پیوند آن با «ناسیونالیسم» و «امپریالیسم» غرب، کوششی برای غربی نمودن اندیشه های عربی – اسلامی و آغازی برای استعمار نوین (فرهنگی) از سوی اروپاییان است. این پژوهش نظری، بر آن است تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به مرور موشکافانه و تحلیل دیدگاه های انتقادی گروه دوم بپردازد. یافتة اساسی آن نیز در این نکته است که این گروه ناقدان از زاویة هویت و فرهنگ به نقد و آسیب شناسی ادبیات تطبیقی پرداخته و بر این عقیده هستند که ادبیات تطبیقی دچار اروپا محوری و نژادپرستی فرهنگی است.
ادبیات تعلیمی در اندیشه رودکی و بشار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی نوعی فعالیت در حوزه نقد ادبی به حساب می آید، که در آن ادبیات در مفهوم کلی مقایسه، و درباره تلاقی آن در دو یا چند فرهنگ و زبان مختلف پژوهش می شود. به تعبیری دیگر موضوع آن بحث درباره "روابط و تأثیرات ادبی" دو ملت است. در واقع ادبیات تطبیقی به طور اساسی از زمانی مطرح شد که ارتباط بین ملت ها گسترش یافت و آثار ادبی هر ملت در سایر ملل ترجمه و استفاده شد. در مقاله حاضر ابتدا از مفاهیم، مبانی و اهمیت این شاخه جدید ادبیات سخن به میان آمده، و سپس در راستای بررسی تطبیقی زندگی نامه، زبان شعری و پاره ای از مضامین مشترک رودکی و بشار را بررسی کرده ایم.
نقد عقلانیت در مثنوی مولانا وکلیات اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقبال لاهوری از خیل ارادتمندان به ساحت پیر رومی است که مستقیم و غیر مستقیم در تمام زمینه ها تحت تأثیر افکار او بوده است. یکی از مهم ترین مضامینی که هم در مثنوی و هم در آثار اقبال بازتاب چشم گیری دارد بحث نقد عقلانیت است که هر دو گاهی بالاترین تمجیدها و ستایش ها را از عقل دارند و گاهی با تازیانه ی انتقاد بر سرش می کوبند. این امر باعث شده است که برخی ناآگاهانه آن ها را به عقل ستیزی متهم کنند، لذا نگارندگان کوشیده اند تا در این مقاله به تبیین عقل و عقلانیت از دیدگاه مولانا و اقبال بپردازند. نتایج این تحقیق که به شیوه ی تحلیل محتوا صورت گرفته حاکی است که هر دو نه تنها عقل ستیز نیستند، بلکه بهترین ستایش ها را از عقل به دست داده اند و مخالفت آنها با عقل فلسفی است امااز آنجا که این نعمت الهی در دست عده ای عامل اختلاف بین مردم شده و به جای راهنمایی و هدایت آنها خود ابزار تباهی جامعه گردیده بود با آن به ستیز برخاستند و در واقع عقل ستیزی آنها نوعی واکنش اجتماعی و حاکی از یک نظام اندیشگی والاست که می خواهند عقل محدود گرفتار نفس را آزاد کنند.
بررسی تطبیقی استفاده از عبارات احتیاط آمیز در بخش های مقدمه و بحث مقالات پژوهشی نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی انگلیسی رشته های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، با استفاده ازتحلیل پیکره و مصاحبه، به بررسی شباهت ها و تفاوت های موجود در استفاده از راهبردهای احتیاط آمیزدر بخش های مقدمه و بحث مقالات پژوهشی نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی مقالات انگلیسی رشته های کشاورزی می پردازد. بدین منظور، پیکره ای مشتمل بر چهل مقالهٌ کشاورزی (بیست مقاله انگلیسی کشاورزی از نویسندگان ایرانی و بیست مقاله از نویسندگان غیر ایرانی) انتخاب شد. جمع آوری داده های پیکره بر اساس طبقه بندی پیشنهاد شده توسط سلگر- مایر (1994) صورت گرفت. داده ها از طریق نرم افزارSPSS وبا استفاده ازآمار توصیفی و روش آماری مجذور کای(خی دو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی استفاده از عبارات احتیاط آمیزدر بخش های مقدمه وبحث مقالات نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی مقالات انگلیسی رشته های کشاورزی وجود دارد. همچنین در اقدامی نوآورانه، با 32 نفر از نویسندگان ایرانی مقالات انگلیسی رشته های کشاورزی مصاحبه ای انجام شد. تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان داد «عدم آگاهی نویسندگان ایرانی از عبارات احتیاط آمیز» و همچنین «ضعف زبان انگلیسی» ایشان به ترتیب بیشترین تاثیررا در عدم استفاده آنها از این عبارات داشتند.
بازتاب اندیشه های خیّام در اشعار محمود سامی البارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی صرف نظر از پایه های نظری، به جهانی بودن ادبیات می اندیشد و این که چگونه عرصة ادبیات آینه ای تمام نما از تعاملات و تبادلات فرهنگی ، اجتماعی و هنری ملت ها است. از این منظر رابطة دو زبان فارسی و عربی از جایگاه خاصی برخوردار است؛ تبادلات ادبی و فرهنگی این دو زبان سابقة دیرینه دارد و ادیبان بسیاری دستمایة پژوهش های تطبیقی بوده اند. در این میان عمر خیّام، شاعر معروف فارسی، همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. مسائلی چون معمای هستی، زندگی، مرگ، جبر و اختیار همواره فکر خیّام را به خود مشغول داشته و وی را به نوعی حیرت دچار کرده که این مسائل گاه او را به بدبینی و شک کشانیده، گاه به خوشباشی و دم غنیمت شمری دعوت می کند. بارودی، شاعر بنام قرن معاصر در ادب عربی نیز مانند خیام به موضوعاتی چون بدبینی نسبت به فلک دوّار، جبر، دعوت به اغتنام فرصت و کام جویی از آن پرداخته است.
پژوهش حاضر با روشی تحلیلی- توصیفی و با استقراء اشعار بارودی، ریشه ها و علائم تأثیرپذیری بارودی از خیام را در چشم اندازی تطبیقی مورد تحلیل قرار داده است. از جمله نتایج این تحقیق وجود مضامین مشترکی است که حاکی از آگاهی بارودی نسبت به خیام بوده است؛ البته فضای پیرامونی حاکم بر زندگی این دو شخصیت نیز در تولید متونی با مضامین مشترک بی تأثیر نبوده است؛ با این تفاوت که فلسفة بارودی بسیار محدودتر از خیّام است و نمی توان او را صاحب مکتب فلسفی دانست.
طبیعت و تخیل خلاق در شعر سپهری و سینمای کیارستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازتاب طبیعت در آثار شاعران و هنرمندان که غالباً از ناخودآگاه ذهن آنان برخاسته، از وجوه مشترک آثار ادبی و هنری، به ویژه شعر و سینما است که خود بر پیوند بینامتنی آن ها دلالت می کند. در اشعار سهراب سپهری و آثار سینمایی عباس کیارستمی، عناصر طبیعت به صورت نمادهای اسطوره ای جلوه یافته و حتی نام آثارشان با عناصر طبیعی گره خورده است. نگارندگان در این پژوهش تطبیقی کوشیده اند تا با استفاده از نظریة نقد تخیلی گاستون باشلار، به ذهنیت مشترک شاعر و هنرمند در برخورد با عناصر اولیة طبیعت اشاره کنند. در مجموعة اشعار سپهری، با نام هشت کتاب و آثار سینمایی کیارستمی، نیروی خلاق خیال از عناصر چهارگانه و وجوه مختلف آن شکل یافته (گذشته از آتش که نمود چندانی در این آثار ندارد) و از آن طریق، درونیّات شاعر و هنرمند به تصویر کشیده شده است: خاک در بردارندة نقش دوگانة مرگ و معاد است؛ باد می تواند نماد مبدأ الهی و هم دربردارندة مفهوم اضمحلال باشد؛ آب نیروی حیات بخش عالم است و غالباً با گیاه، به ویژه درخت زندگی (کیهانی) که نشان دهندة رمز تعالی است، درآمیخته است. تکرار و تقارنِ تصاویر طبیعت و توصیفات مکرر آب و گیاه در شعر سپهری و فیلم های کیارستمی، بیانگر پیوند بینامتنی و بیناذهنی کهن الگوهای مشترک «خویشتن»، «سفر/ تشرف» و «تکامل» در مجموعة آثار بررسی شده است. طبیعت گرایی در شعر سپهری مبتنی بر گفتمان عارفانه است، اما کیارستمی در سینمای شاعرانة خود با نگاهی فلسفی و انسان شناختی به طبیعت می نگرد.
بررسی تطبیقی چکامه های ابوطیب متنبی و مسعود سعد سلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ارزشمندترین موضوعات ادبیات تطبیقی، به سبب روابط تاریخی و فرهنگی دیرین میان فارسی زبانان و ملل عرب، بررسی پیوندهای ادب فارسی و عربی است. وام ستانی شاعران پارسی گوی از شاعران عرب به ویژه از ابوطیب متنبی شاعر شهیر دوره عباسی (354 303 ه .ق.)، از موضوعات دلاویز این بخش از ادبیات تطبیقی است. این پژوهش به بررسی دیوان مسعود سعد سلمان (515 438 ه .ق.) شاعر پارسی گوی دوره غزنوی می پردازد تا چند و چون تأثیر متنبی بر سروده های وی را روشن سازد زیرا وی از جمله شاعرانی است که مهارتش در زبان عربی و آشنایی-اش با دیوان متنبی، به بهره گیری هنرمندانه از مضامین سروده های این شاعر عرب انجامیده است. افزون بر این، همسانی در اندیشه و احساس و زیستن در شرایط سیاسی نسبتاً مشابه، سبب فراخوانی و همخوانی برخی مضامین در آثار دو شاعر شده است. این پژوهش با نگاهی تطبیقی به چکامه های ابوطیب متنبی و مسعود سعد سلمان، به بررسی درون مایه های همسان میان اشعار دو دیوان می پردازد و با آوردن نمونه های متعدد نشان می دهد که مسعود سعد گاه به برگردان ابیاتی از متنبی پرداخته و هنرمندانه از آن ها سود جسته است. آنگاه مضامینی مشترک را مطرح می سازد که برخاسته از توارد خاطر میان این دو شاعر است و نمی توان آن ها را ترجمه یا اقتباس به شمار آورد.