فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، به عنوان والاترین جلوه گاه فرهنگ اسلامی، حیات طیبه را ثمره ی قناعت معرفی می کند و حرکت در مسیر قناعت پیشگی را راه رسیدن به عزت نفس می داند. اشتمال حجم عمده ای از احادیث دینی بر موضوع قناعت و درک عمیق سعدی به عنوان شاعر اخلاق گرای ادب فارسی از این مهم، موجب شده که وی یک فصل از بوستان و یک باب از گلستان خود را به این موضوع اختصاص دهد. تحلیل کارکرد قناعت در این دو شاهکار سعدی، که به شدت متأثر از قرآن کریم و سیره ی عملی بزرگان دین است، نشان می دهد که دامنه ی فراگیری تبعات ارزشمند قناعت، به طور مستقیم بر سلامت نفس و سعادت انسان اثرگذار است. پژوهش حاضر اهمیت قناعت در قرآن کریم و بوستان و گلستان سعدی را در قالب مطالعات میان رشته ای مورد بحث قرار داده است. روش تحقیق، بنیادی- استنادی و مبتنی بر داده های دینی و تربیتی بوده و هدف نوشتار حاضر آن است که ضمنِ الهام گرفتن از کتاب وحی الهی در زمینه ی گسترش فرهنگ اسلامی، با تبیین برخی حکایت های عبرت آموز بوستان و گلستان، و تأکید بر ارزش های اخلاقی قناعت ورزی، تأثیر فرهنگ دینی بر دیدگاه سعدی را در زمینه ی اهمیت قناعت پیشگی مورد بحث قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سعدی در خلق این دو شاهکار به شدت متأثر از فرهنگ اسلامی بوده و با اثرپذیری مستقیم از آیات و روایات، به بزرگ داشت فضیلتِ قناعت در آثار خود پرداخته است.
آسیب شناسی و نارسایی های درس نامه های نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی و آسیب شناسیِ چهار منبع از در س نامه های نقد ادبی تألیفِ استادان شمیسا، امامی، تسلیمی و شایگان فر، پرداخته می شود. این درس نامه با وجود فواید فراوانی همچون ملموس کردنِ مباحثِ نظریه های ادبی و نیز نقد عملی بر پایه متون ادبیِ فارسی ، نارسایی ها و ایراداتی هم دارند که امید است این نواقص با نقد و بررسی، رفع شوند. عمده این نارسایی ها و آسیب ها عبارتند از: 1) عدم تمایز میان نقد ادبی و نظریه ادبی؛ 2) فهم دیگرگون برخی نظریه های ادبی؛ 3) بی ارتباطیِ بین مقدماتِ درس نامه ها و مباحث مربوط به نظریه های ادبی؛ 4) گنجاندن بوطیقای ادبیِ پُست مدرنیسم در لوای نقد و نظریه ادبی؛ 5) تبیین و کاربستِ عملیِ غیر ضرورِ برخی نظریه ها؛ 6) تبیین غیر انتقادی برخی نظریه ها؛ 7) ارزیابیِ نادرست برخی نظریه ها؛ 8) بی توجهی به ادبیات معاصر به عنوان شاهد مثال ِتحلیلی برای نظریه های ادبی؛ 9) کم توّجهی به ادبیات داستانی (به ویژه ادبیات داستانیِ معاصر) در مقایسه با شعر.
بررسی تطبیقی بیداری زنان در شعر حافظ ابراهیم، هارون هاشم رشید، قیصر امین پور و یوسفعلی میرشکاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ ابراهیم، هارون هاشم رشید، قیصر امین پور و یوسفعلی میرشکاک از تراز شاعران ارزشمندِ ادبیّات فارسی و عربی به شمار می روند. هر چهار شاعر، گرایش قوی به ادبیّات ملّی داشته و مضامین و رموز مشترکی را در بین دو زبان خلق کرده اند که درخور توجّه است. حافظ ابراهیم در قصیدة «مظاهرة النّساء» به هوشیاری زنان مصری و تظاهرات آنان برضدّ استعمار، هارون هاشم رشید در شعر «الأمّ الخالدة» به نقش آفرینی زنان فلسطینی و همین طور قیصر امین پور و میرشکاک نیز به طور جداگانه در دیوان های خود حماسه سازی زنان ایرانی را در دفاع مقدّس ترسیم می کنند. در این آثار ادبی، بین روند حوادث و درون مایه، شباهت فراوانی دیده می شود تا آنجا که برخی از ابیات را می توان معادل برخی دیگر دانست. از آن روی که درک متن و محتوا به درک زیبایی های آن بستگی دارد؛ از زاویه سبک شناسی به تطبیق رفته ایم و از آنجایی که نکته مهمّ در سبک شناسی توجّه به بسامد است؛ آثار مورد پژوهش از زوایه زبانی، ادبی و فکری، مورد تحلیل تطبیقی قرار گرفته است.
معرفی مثنوی بلقیس و سلیمان، احمدخان صوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی غنایی ""بلقیس و سلیمان""، اثر ""احمد خان صوفی""، شاعر هندی قرن دوازدهم و سیزدهم ﻫجری قمری، به تقلید از ""خسرو و شیرین"" نظامی سروده شده است. در این پژوهش، نسخه ی چاپ سنگی این اثر به همراه شرح احوال و آثار دیگر این مؤلف معرّفی شده، ضمن تبیین مستند داستان قرآنی بلقیس و سلیمان به ویژگی های معراجیّه و ساقی نامه ی آن نیز پرداخته و جنبه های ادبی، زبانی و بلاغی متن مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از بررسی زبانی و محتوایی این نسخه، معلوم گشت که شاعر در ایجاد فضای غنایی داستان بلقیس و سلیمان موفّق بوده است. فصاحت و بلاغت منظومه، در حدّ قابل قبولی است و سخن دان پارسی گوی شبه قارّه به زوایا و ظرافت های صورخیال نیز آگاهی و اشراف داشته است.
نیهیلیسم در رباعی های خیامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به ویژه به یمن ترجمه ی معروف فیتزجرالد، رباعی های خیّامی از جمله ی شناخته شده ترین و شاید محبوبترین رباعی های فارسی در سراسر دنیاست. شاید تعیین دلایل دقیق این شهرت و محبوبیت جهانی و چه بسا روزافزون مستلزم پژوهشی جداگانه باشد؛ امّا دلمشغولی غاطبه ی گویندگان این رباعی ها به مضامین فلسفی و دغدغه های جهانشمول و بنیادینِ بشر با زبان و تصاویری همه فهم و گویا از جمله ی دلایل این امر می تواند باشد. یکی از مضامینی که عموماً به رباعی های خیّامی نسبت داده شده امّا متأسّفانه تا کنون مفصّلاً و بر پایه ی بحثی روشمند و مبتنی بر نظریه به آن نپرداخته اند، مضمون فلسفیِ نیهیلیسم است. تحقیق حاضر به بررسی این مضمون در دو تصحیح از رباعی های مکتب خیّام می پردازد. برای این منظور، ابتدا در مقدّمه ی تحقیق در باب لزوم قائل شدن به مکتب خیّام در رباعی ــ و نه رباعیّات مسلّم خیّام ــ بحث شده است. در ادامه، انواع نیهیلیسم با اقتباس از پژوهش دانلد کراسبی در این باره تعریف و دو نوع مرتبط با پژوهش حاضر مختصراً توضیح داده شده و نیز به برخی از استدلال های رایج نیهیلیستی اشاره شده است. سپس، با اتّکا به این مفاهیم نظری، نیهیلیسم در رباعی های خیّامی مورد تحلیل قرار گرفته و در انتها، نتیجه ی حاصل از تحقیق آمده است.
صفات ظاهری معشوق در غزلیات حافظ
حوزه های تخصصی:
اسقاط تکلیف در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای عارفان درمراحل سلوک ‘ مقامات و احوالی پیش می آید که تنها برای کسانی قابل فهم است که آن مراحل را طی کرده باشند . زیرا عرفان مانند هر علمی دیگر علاوه بر موضوع و مسائل خاص خود به روح لطیف و ذوق ظریف و عشق عفیف نیز نیاز دارد ‘ تا قابل فهم و درک شود . اما برای غیر عارف اگر بخواهد از راه مطالعه آن مسائل را بفهمد ناچار است آن مقدمات و مسائل را بداند . به این خاطر به بحث ((صحو))‘((سکر))‘((جمع))‘((فرق))‘و((وقت)) پرداخته شد و ((فرق)) مقام بندگی نامیده شد . در این مقام عارف بخود قائم است و بر عبادات و تکلیف واقف است . و ((سکر)) مردن جنبه بشری است که در آن نور حقیقت برعقل و بصیرت غلبه می کند و در ((جمع)) حق بدون خلق مشاهده می شود. و رنگ و تعدد به کنار می رود و حتی اظهار عبادت نوعی شرک و نگرش به عبادتگر است . و آنگاه در مقام ((فرق بعدالجمع)) اگر جذبه انوار الهی سالک را فرا گیرد ‘ شوریده و آشفته میگردد و برمقتضای ((وقت )) خود عمل می کند و تکلیف همان عمل کردن به مقتضا ی وقت است و نسبت به تکلیف ظاهر ‘ غیر مکلف است .زیرا که تکلیف به کسی تعلق می گیرد که از تکلیف آگاه باشد .
پاره های موزون گلستان سعدی
حوزه های تخصصی:
پایان نامه: بررسی رمان نوجوان در ایران
حوزه های تخصصی:
اقتضای حال، زبان رمزی و تاویل شعر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی تبیین کیفیت درک معنی سخن و عواملی است که درک مشترک معنی را دچار اختلال می کند. به نظر نویسنده علت اختلال در فرآیند ادراک معنی سخن، یا فاقدِ مصداقِ تجربی بودن سخن است که این وضع ناشی از پیدا نکردن مدلولی قابل قبول در حیطه تجربه بنابر معنای زبان شناختی ثابت و همیشگی سخن است و یا برای معنی زبان شناختی سخن می توان مصداقی تجربی پیدا کرد؛ اما بافتِ بیرونیِ حاکم بر سخن مانع قبول مصداقِ ناشی از معنی درونی یا معنی زبان شناختی کلام می شود. در این هر دو صورت برای آن که از سخن معنیِ قابلِ قبولی درک کنیم که فرض می کنیم متکلم یا نویسنده آن را اراده کرده است، دست به تاویل سخن می زنیم؛ یعنی خود را از اقتدار نشانه ها که معنی از پیش قراردادی شده خود را بر ما تحمیل می کنند، آزاد می کنیم و به نشانه ها معانی خود را تحمیل می کنیم. به عبارت دیگر بر نظام نخستین و جبری کلام، نظامی ثانوی بنا می کنیم که در این نظام، نشانه ها از بار ذهنیت ما سرشار می شوند. فرآیند معنی بخشیدنی از این دست به متن، به معنی تلقی کردن نشانه ها در مقام رمز و تاویل پذیری متن است. نظام تک معناییِ زبان که از این نظرگاه در هم می ریزد و در نتیجه چند معنایی جانشین تک معنایی جانشین تک معنایی می گردد، شیوه تازه ای از خواندن ایجاد می کند که خصلتِ معنی زاییِ جانشینِ معنی پذیریِ متن از اسباب اصلی آن است. این مقاله با ارائه نمونه هایی در پی اثبات مطالبی از این دست و شیوه برخورد با متن هایی از این نوع و نگاهی از این دریچه به شعر کلاسیک فارسی است.
داستان مس نجیب! (گزارش میزگرد «تألیف و ترجمه در ادبیات کودک ایران»)
حوزه های تخصصی:
تحلیل ظرفیت های تمثیلی حکایات مربوط به پیامبر اکرم (ص) در مثنوی مولانا
حوزه های تخصصی:
"زبان ادبی، یکی از گونه های زبانی است که از ساحت تجربی و معنایی ویژه ای سخن می گوید؛ زیرا تنها در قلمرو متون معنایی و روابط کنایی و نمادینی زبان می توان ادبی اشیا را کشف کرد. آنچه حلاوت کلام ادیبانه به شمار می آید از همین لایه های زیرین و ژرف معنایی و احساسی ناشی می شود که در زبان بازتاب یافته است. یکی از دست مایه ها و ابزار کارآمد کلام ادیبانه که ظرفیتی گسترده در بیان نمادین تصاویر و مفاهیم دارد، «تمثیل» است که با بسامدی در خور توجه در مثنوی مولوی نمود یافته است. البته ساختار قصه های مثنوی به روشنی معلوم می دارد گوینده مفهوم نهفته و درونی آنها را مد نظر دارد؛ ترتیب عناصر و توالی حوادث و عبارات در حکایات تمثیلی مثنوی به گونه ای است که در اکثر موارد به دلیل هم سویی میان هنرمند و هنرپذیر، مخاطب را به مفاهیم نهفته در بطن حکایات راه می نماید. این جستار در پی پاسخ گفتن به دو سوال بنیادین است:
1. مفهوم دقیق تمثیل و ادبیات تمثیلی و حوزه های کاربردی این شگرد ادبی چیست؟
2. نحوه بهره گیری مولانا از ظرفیت های تمثیلی حکایات مربوط به پیامبر اکرم (ص) به چه صورتی بوده است؟
ملاک انتخاب حکایات نیز، برجستگی تمثیل در این گونه حکایات بوده است.
"
تاملاتی درباره منابع و شیوه کار فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دشوارترین و پیچیدهترین مباحث شاهنامه شناسی، مسئله منبع یا منابع فردوسی و شیوه استفاده وی از آنهاست. اشاره آشکار فردوسی، کمترین تردیدی بر جای نمیگذارد که منبع اصلی او، شاهنامه ابومنصوری بوده است، اما این که متن مذکور، یگانه مأخذ نظم شاهنامه بوده و یا فردوسی از منبع/ منابع دیگری نیز بهرهمند شده است، پرسشی است که در بخش نخست مقاله بر پایه چند دلیل عقلی و متنی مورد بررسی قرار گرفته و پس از رسیدن به احتمال تعدد مآخذ فردوسی، به استناد نمونههایی از مقدمه شاهنامه ابومنصوری و "غرر اخبار ملوکالفرس و سیرهم" ثعالبی نشان داده شده است که در بحث مفهوم و حدود امانتداری فردوسی در سرایش شاهنامه، باید موضوع حذف و انتخاب داستانها و تغییر جزئیات روایات را هم به دیده داشت. در پایان نیز بحث ابهامآمیز ناقص و بیترتیب بودن هزار و چند بیت دقیقی در شاهنامه، به رغم اشتراک منبع وی و فردوسی مطرح شده است. هم چنین در میان این سه بخش اصلی به موضوعاتی چون: دوچهرگی اسکندر در شاهنامه، سال و ترتیب فرمانروایی اشکانیان، اختیاری یا فرمایشی بودن کار دقیقی، زمان ورود ادبیات دقیقی به شاهنامه و... به عنوان مباحث مرتبط با مأخذشناسی شاهنامه و شیوه کار فردوسی اشاره شده است.
بررسی و تحلیل کهنالگوی ایمان ابراهیمی در نگاه مولوی و سورن کرکهگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
نگارنده در این مقاله سعی میکند با توجه به اهمیت مولوی و کرکهگور در جهانبینی عرفان اسلامی و مسیحیت؛ نوع قرائت آن دو را در زمینه کهن الگوی ایمان ابراهیمی بررسی و اشتراکات و افتراقات آن دو را در هنگام خوانش این واقعه (متن) نشان دهد. مهمترین اشتراک مولوی و کرکهگور در این زمینه، گذر از سطوح ظاهری واقعه و رسیدن به حقیقت عمل قربانی فرزند است که حاصل نگاه ویژة آن دو در ساحت دینی و فراتر رفتن از ساحت اخلاقی عمل است. مولوی و کرکهگور- علیرغم اختلاف در برخی نکات- با گذر از صورت قصه به ویژگی خود عمل و نتایج آن پرداختند و وظیفة انسان مؤمن را در ساحت دینی تسلیم شدن در برابر خدا میدانند. تسلیم و ایمانی که نوعی حالت دلسپردگی شورمندانه به خداوند است. کرکهگور دربارة عمل قربانی فرزند، چهار تصویر ارائه میکند که نگاه مولوی از میان آنها تا حدودی به تصویر دوم نزدیک است و آن اینکه ابراهیم یقین دارد فرزندش زنده خواهد ماند. ابراهیم بر این اساس رمز خلوص، از خود گذشتگی، تسلیم و توکل، و مظهر عاشقان از جان و مال و فرزند گذشته معرفی شده که در اصل مقاله به صورت تطبیقی بدان خواهیم پرداخت.
بررسی تطبیقی تجلی عشق به میهن در اشعار فرخی یزدی و معروف الرصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی
انواع «ی» در زبان فارسی و دشواری های ترجمة آن به عربی
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم دستور زبان فارسی که نقش به سزایی در روند کار ترجمه بین دو زبان فارسی و عربی، بازی می کند، چندگونگی «ی» در این زبان است. شاید کمتر زبانی را بتوان یافت که در آن یک حرف تا این حد دارای کارکردهای متنوع و مختلف باشد؛ کارکردهایی که غالباَ کمترین هم پوشی را با هم داشته و کاملاَ با هم متفاوتند. پژوهش حاضر بر آن است تا با ذکر چگونگی مشکل آفرینی این تنوع در نمونه های واقعی ترجمه، تمامی انواع «ی» را ذکر کرده و معادل عربی آن ها را مشخص کند، کاری که به نظر می رسد تا به امروز مورد غفلت واقع شده است. مهم ترین یافته های این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است بیانگر آن است که تنوع «ی» در زبان فارسی دشواری هایی را در امر ترجمه به وجود می آورد که بیشتر ناشی از خلط انواع «ی» و عدم تمییز بین آن ها است.
پژوهشی دربارة تأثیر ترگوم ها (ترجمة آرامی عهد عتیق) بر ادبیات دینی فارسی - عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان عبرانیان مهاجر و تبعید شده به ایران در دو مرحله تغییر کرده است: اول در دورة هخامنشی از عبری به آرامی و سپس در دورة اسلامی از آرامی به فارسی. بدین ترتیب زبان ادبیات دینی عبرانیان نیز به موازات این تغییر، متحول شده است. در تحول اول، متون دینی، بویژه تورات از عبری به آرامی و در تحول دوم از آرامی به فارسی ترجمه شد. در هرکدام از این تحولات، زبان قبلی بر ادبیات بعدی تأثیر گذاشت. در این مقاله تأثیر ترجمه های آرامی عهد عتیق که به ترگوم مشهور است بر ترجمه های فارسی عهد عتیق و متون دینی دیگر بررسی خواهد شد. خواهیم دید که این تأثیر در حد قرض گیری تعدادی واژه است. از آنجا که عبری و آرامی از یک خانوادة زبانی هستند، در مرحلة بعد با این سؤال اصلی روبه رو هستیم که آیا این لغات آرامی ارتباطی با معادل های عبری خود دارند؟ از آنجا که پاسخ این سؤال مثبت است، مشخص می شود که جایگاه زبان عبری همچنان برای عبرانیان جایگاهی تأثیرگذار است. به علاوه در این مقاله بررسی می شود که این لغات بیشتر در چه حوزه هایی قرار دارند. خواهیم دید که اغلب این لغات در حوزة امور دینی، بویژه فقه و الهیات هستند. البته تعدادی لغت نیز از حوزه های عمومی وارد ادبیات دینی فارسی عبرانی شده است.
ضحاک در اوستا و شاهنامه
حوزه های تخصصی:
چهره سعدی در آینه های موج دار
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۹ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی: