فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بعد از تحول عمیقی که در سده هفتم هجری در عرفان اسلامی پدید آمد، هستی شناسی نیز به دو رکن دیگر معرفت عرفانی، خداشناسی و انسان شناسی، افزوده شد. بر این اساس در سنت دوم عرفانی، شناخت هستی صرفاً یک شناخت نظری نیست؛ بلکه این شناخت با رسیدن به مراتب کمال به دست می آید و معرفت خدا با معرفت انسان و هستی حاصل می شود. پیوند انسان شناسی و هستی شناسی برای کسب معرفت، افقهای تازه ای را به روی عرفای سنت دوم گشود. بدین ترتیب با تطبیق میان جایگاه انسان و هستی به عنوان دو عالم صغیر و کبیر، وجوه تازه ای از این دو عالم شناخته شد.
عزیز نسفی، یکی از عارفان نوآور در سنت دوم عرفانی، درباره هستی شناسی عرفانی طرحهای تازه ای به دست می دهد که درکلیات، قابل انطباق با سایر طرحهای هستیشناسانه سنت دوم است؛ ولی در جزییات، منحصر به فرد است. در این مقاله ضمن تحلیل دیدگاههای نسفی در باب هستی و مراتب گوناگون آن، محورهای فکری وی در مباحث هستی شناسانه تبیین و تشریح می شود.
این تحقیق از نوع مطالعه اسنادی و کتابخانه ای است و با روش توصیفی انجام گرفته است.
مطالعه و بررسی تصویر شرق در آثار ویکتور هوگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت شرق و دنیای ادب و هنر شرقیان بیش از هر چیز مرهون شرق شناسان و نویسندگانی است که در شناساندن فرهنگ های شرقی پیشتاز بودند و این امر مهم از سده های هفده و هجده میلادی شروع شده و در قرن نوزدهم و بیستم رنگ و بوی علمی، تطبیقی و آکادمیک به خود گرفت. از میان این ادیبان شرق نگار، ویکتور هوگو، پیشوای مکتب رُمانتیسم، شاعر و نویسنده قرن نوزده فرانسه، از ورای نوشته ها و ترجمه های شرق شناسان، به ویژه با شناختن آیین زرتشتی و شاعران و ادیبان ایرانی همچون سعدی، فردوسی و حافظ، توانست مفاهیم و اندیشه های شرقی را در قالب اشعار حماسی و تاریخیِ خود به شکل منظوم بسراید. ذهن خیال پرداز و رُمانتیک ویکتور هوگو در بیان تصویر زیباییِ هنر و سُنت هایِ مشرق زمین، در طول اشعار وی موج زده و خواننده معاصر را هم چون خواننده قرن نوزده مجذوب روشنایی های اهورایی می کند. در این مقاله سعی بر آن داریم تا با نشان دادن تاثیر و الگوپذیریِ هوگو از افکار زرتشتی، هنر و فرهنگ شرق و خالقان شاهکارهای ادبی زبان فارسی، اُفق جدیدی در درک و واکاویِ دنیای خیال و تحلیل اندیشه های استنباطی وی از تاریخ، جامعه و انسانیت ترسیم کنیم.
نوع ادبی سوگندنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوگندنامه نوع ادبی ویژه ای در ادبیات فارسی است. در این نوع ادبی که نمونه های فراوانی از آن در دیوانهای شاعران و تذکره ها و جُنگ ها ضبط شده است، شاعر بر طبق مبانی و اصولی خاص و شناخته شده، می کوشد تا با به کارگیری ساختارهایی ویژه و در ضمن قصیده ای مدحی، خود را از اتهاماتی که به وی وارد شده است، تبرئه نماید و برای آن که ممدوح، سخن وی را باور کند، پیاپی سوگند می خورد. در تحقیقاتی که تاکنون دربارة این نوع ادبی منتشر شده است، محقّقان به صرف این که در شعری سوگند آمده باشد؛ آن را سوگندنامه محسوب کرده اند، در حالی که آوردن سوگندهای پیاپی در قالب قصیده، مهم ترین مشخّصة این نوع ادبی است و اگر چنانکه در ضمن قالبهای شعری دیگری چون قطعه، غزل و مثنوی سوگند آمده باشد، نمی توان آن را به معنای دقیق، سوگند نامه خواند. در برخی از جُنگها و دیوانهای شعر، سوگندهای پیاپی را در غیر از قالب قصیده، قسم نامه یا قسمیه خوانده اند. در این نوشتار تمام نمونه های سوگندنامه ها را که از آن آگاهی داشته ایم، بر اساس سیر تاریخی آنها، از قدیم به جدید گرد آورده ایم و قالب، موضوع، درونمایه، ساختار، لحن، مخاطب و مناسبات بینامتنی آنها را بررسی کرده ایم.
آرتور جان آربری
منبع:
وحید بهمن ۱۳۴۸ شماره ۷۴
حوزه های تخصصی:
بازتاب خواب و رویا در شاهنامه فردوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خواب و رویا یکی از رازناکترین و پیچیده ترین پدیده های عالم هستی است که هنوز سخن فرجامین در باره آن گفته نشده و از سوی دیگر این پدیده با همه رازناکی و پیچیدگی اش کاربردی ژرف در فرهنگ ایرانی یافته است، به گونه ای که در سراسر زندگی این قوم می توان نمودی از خواب و رویا را مشاهده کرد. حال از آن جا که شاهنامه آینه تمام نمای فرهنگ ایرانی در درازنای تاریخ این ملت می باشد، در این جستار بازتاب این پدیده بر پایه کتاب ورجاوند و گران سنگ شاهنامه بررسی شده است.
سلمی در اشعار حافظ کیست؟
بازخوانی شاهنامه، شناسه میهنی ایرانی
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۵
حوزه های تخصصی:
کاغذ زر
حوزه های تخصصی:
این مقاله توضیحات استاد غلامحسین یوسفی مصحح معروف بوستان و گلستان سعدی است که در مورد گلستان نوشته شده و برگرفته از کتاب یادداشت هایی در ادب و تاریخ ایشان است. نویسنده در این مقاله آن قسمت از سخنان سعدی را که صورت مثل پیدا کرده است از گلستان سعدی گردآوری نموده و به ترتیب الفبایی مرتب نموده است. این بحث خود می تواند نمودار نفوذ و کلام سعدی در افواه و افکار مردم فارسی خوان در ایران و افغانستان و آسیای صغیر و شبه قاره هندوستان باشد.
نگاهى به خال هندوى حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"اگر آن ترک شیرازى به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا" خال به عنوان نقطهء سیاه که بر اندام پدید مى آید، یا اصطلاح عرفانى که عبارت است از نقطهء حقیقى و نقـطهء وحدت، در آثار شاعران و نویسندگان پارسى گو، بسیار آمده و توجهى خاص بدان داشته اند. در این مقاله، با عنایت به اینکه نگارنده، مدتى در شبه قاره هند حضور داشته و از نزدیک، شاهد اعمال عبادى و رسیدن به مرحلهء "خال " در عبادتگاه هندوان بوده است، نکاتى را در خصوص خال بیان داشته که مى تواند در فهم بیت یاد شده از حافظ کمک کند. خال به عنوان نقطهء سیاه که بر اندام پدید مى آید، یا اصطلاح عرفانى که عبارت است از نقطهء حقیقى و نقـطهء وحدت، در آثار شاعران و نویسندگان پارسى گو، بسیار آمده و توجهى خاص بدان داشته اند. در این مقاله، با عنایت به اینکه نگارنده، مدتى در شبه قاره هند حضور داشته و از نزدیک، شاهد اعمال عبادى و رسیدن به مرحلهء "خال " در عبادتگاه هندوان بوده است، نکاتى را در خصوص خال بیان داشته که مى تواند در فهم بیت یاد شده از حافظ کمک کند.
تحلیل محوری و منظومه ای دفتر دوم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پیشینة مثنوی پژوهی، شرح مبسوط ابیات مثنوی و به تازگی نیز پژوهش های موضوعی، مرسوم و مورد توجه بوده است. اما کمتر به بررسی کلان فکرهای مثنوی در هر دفتر و سپس مقایسه و تطبیق آن با سایر دفاتر پرداخته شده است. خواننده این کتاب گاه در پیچ و خم ابیات ژرف و دقیق و در لابه لای حکایت های تودرتوی مثنوی و به تعبیری در جریان موّاج و سیال ذهن مولانا گم میشود و کمتر مجال این را مییابد که نگاهی از افقی بالاتر ـ نگاهی کل نگر ـ به هر دفتر مثنوی داشته باشد. در این پژوهش با استعانت از تجربه چند سال تدریس مثنوی در مقطع کارشناسی ارشد به شیوه تحلیل محتوا، تلاش شده است تا درون مایه های مندرج در دفتر دوم مثنوی از نظر بسامدی ارزیابی شود تا از رهگذر آن بتوان کلان فکرهای مندرج در این دفتر را معرفی کرد.
اسفندیار و راز رویین تنی
نقد و تحلیل تطبیقی دیدگاه های تفسیری سنایی در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی در آثار خویش به اقتضای سخن آیاتی از کلام اله مجید را تفسیر کرده است. در این تفاسیر او نیز مانند عارفان دیگر بیش پیش از اینکه در پی تفسیر آیه باشد در صدد بیان دیدگاه خویش است و در عین حال در برخی موارد تفسیر او با تفاسیر دیگران تفاوت دارد و از نکته سنجیهای دقیق و تصویرسازیهای بدیع برخوردار است که ارزش عرفانی و ادبی خاص به آن می بخشد.
در این مقاله ابتدا دیدگاه های تفسیری سنایی بر اساس نوع آنها طبقه بندی، و سپس به نقد و تحلیل آنها پرداخته شده است به گونه ای که نخست، نظر سنایی درباره آیات توحیدی و موارد مرتبط با آن بیان شده، و سپس تفسیر آیات مربوط به پیامبران و بویژه پیامبر اکرم (ص)، تحلیل گردیده است. بعد از آن تفسیر آیات مربوط به مسایل دیگری از قبیل آفرینش انسان، کرامت، امانت، توبه، قضا و قدر، بررسی گردیده و در همه موارد، نظر وی با نظر عارفان دیگر، مقایسه و تحلیل شده است.
تفاوت ره از سعدی تا سیف فرغانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سیاوش، مسیح (ع) و کیخسرو (مقایسه ای تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون تاریخی و ادبی معتبر، که بسیاری از پیامبران سامی با شهریاران و یلان تاریخ ملی پهلوان ایران معاصر یا همسان پنداشته شده اند، نام حضرت عیسی(ع) در میان پیامبران مورد مقایسه و اختلاط دیده نمی شود و این با توجه به درآمیختگی سرگذشت و شخصیت مسیح(ع) با عناصر و بنمایه ای گوناگون داستانی (اساطیری، حماسی و عامیانه)- که طبعا زمینه مناسبی را برای این معاصرت یا یکسان انگاری یاد شده فراهم می آورد- تا حدودی سزاوار تامل و پرسش است. از بررسی روایات تاریخی- داستانی حضرت عیسی(ع) و مقایسه آن با اخبار اساطیری، حماسی و عامیانه مربوط به سیاوش و کیخسرو در منابع ایرانی، شانزده همانندی جزئی و کلی میان سیاوش و مسیح(ع) و بیست مشابهت توجه برانگیز دیگر بین کیخسرو و مسیح(ع) به دست می آید که به لحاظ نوع و شمار بسیار جالب است. در این مقاله با بررسی و توضیح لازم هر یک از این موارد، این نتیجه حاصل شده است که احتمالا پراشتراکترین و قابل تطبیق ترین کسان روایات سامی و ایرانی، حضرت عیسی(ع) و سیاوش و کیخسرو است؛ چنانکه گویی زندگی و سیمای این سه تن در قالب الگویی واحد و براساس ویژگیها، مضامین و باورهای مشترکی پرداخته شده است.
بی حرف روییدن کلام (بررسی اسباب و انواع خاموشی از دیدگاه مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول اساسی و مهم عرفان، پنهان کردن راز یار و دم فرو بستن از بیان اسرار شهود و دیدار است و عجیب آنکه حرارت و شور این دیدار آنقدر قوی است که زبان عارف را بی اختیار به جنبش در می آورد و از زبان او راز می گوید. این حالت فقط وقتی پدید می آید که عارف کاملا خود را مخلوع الاراده کرده باشد و نه تنها زبان که حتی درون خود را هم خاموش کرده باشد. این خاموشی سه مرحله دارد: مرحله نخست وقتی است که زبان سالک خاموش می شود؛ ولی ضمیر گویاست، مرحله دوم وقتی است که ضمیر هم خاموش می شود، و مرحله سوم آن است که پس از خاموشی ارادی زبان و ضمیر، زبان عارف بی اختیار او، و در عین خاموشی ضمیر او، به سخن در می آید و بدون خواست و اراده او سخن می گوید، تا جایی که خود عارف نیز متحیرانه به سخن در می آید و می پرسد «آنکه گوید از لب من راز کیست؟ / بشنوید این صاحب آواز کیست؟» در این مقاله چگونگی این موضوع متناقض نما در عرفان و بخصوص در دیدگاه و اندیشه مولوی بررسی و تبیین شده و سرانجام نشان داده شده است که مولوی از کسانی است که ضمیرشان خاموش؛ ولی زبانشان گویاست.
تراژدی قدرت: بررسی تطبیقی داستان «بهرام چوبین» و تراژدی مکبث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان «بهرام چوبین» از شاهنامه فردوسی و نمایشنامه مکبث اثر ویلیام شکسپیر، به سبب وجوه مشترکی که دارند از جمله در شخصیت پردازی، عمل دراماتیک و نوع رویکرد به مقوله قدرت، موضوع شماری از بررسی های تطبیقی بوده اند؛ با این حال جست و جویی عمیق تر در لایه های درونی این دو روایت، چالش مشترک میان خود درونی و خود بیرونی دو قهرمان را نیز آشکار می سازد که به واکنش آنها در وسوسه رسیدن به قدرت انجامیده است؛ قدرتی که مشروعیتش موجه نیست و اگرچه این تمایل به قدرت در وجود دو قهرمان، به ظاهر ریشه در تقدیر دارد، در اصلْ وسوسه ای است درونی که نمودی بیرونی پیدا کرده و به سقوطی تراژیک ختم شده است. در این پژوهش با مقایسه این جنبه مشترک در این دو اثر برآنیم تا در پاسخ به این پرسش ها که مکبث و بهرام چوبین از چه روی وفاداری به پادشاهان زمان خود را کنار گذاشته و راه خیانت پیموده اند؛ در این راه، از کدام ابزارها برای رسیدن به قدرت بهره برده اند؟ و چرا به رغم لیاقت فراوانی که از خود نشان داده اند به صورتی تراژیک قدرت را از دست داده و سقوط کرده اند؛ نشان دهیم که این دو قهرمان در چالش میان خواسته های درونی و شرایط بیرونی تصمیم گرفتند متناسب با آرزوی درونی شان و نگرش شایسته سالارانه مبتنی بر لیاقتِ رسیدن به قدرت، سر به شورش بگذارند و بر جایگاه پادشاهی تکیه بزنند.