فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
133 - 150
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی، به شناخت حقیقت انسان بر اساس آراء شیخ شرف الدین احمد بن یحیی مَنْیَری - یکی از عرفای قرن هشتم (ه . ق) - در کتاب «معدن المعانی» پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش این است که از دیدگاه شرف الدین مَنیَری، بهترین راه شناختِ حقیقت انسان از چه طریقی میسّر است؟ در این پژوهش سعی شده ضمن تبیین مبانی متکلمین، حکما و عرفا و ردّ حلول مُلکی و قبول تناسخ ملکوتی، تصویر روشنی از دیدگاه وی - که مبتنی بر ظهور حقیقت مثالی به عنوان بهترین طریق برای وصول بر این حقیقت و در نهایت فانی شدن در ذات احدیت است - ارائه شود. اهمیت و ضرورت بحث در این نکته شایان توجه است که حلّ بسیاری از مسائل دشوار عالم آخرت ازجمله معاد جسمانی و روحانی، خلود و ابدیتِ سرای دیگر، تناسخ ارواح و ابدان، شهود حضرت حق و فانی شدن در آن، همگی متوقف بر تشریح دقیق حقیقتِ وجودی انسان است. بر اساس یافته های پژوهش، انسان تا زمان حضور در دنیا، از حقیقتِ وجودی خود غافل است. وقتی انسان بیدار شد و پروانه وار گرداگردِ شمع حقیقت وجودی خود و نفس ناطقه به پرواز درآمد و عارف شد، با حقیقت مثالی نفسش که ملکات مثالی اند، متحد شده و سفر اول سالک الی الله تحقق می یابد. در ادامه سالک با فنای در اسماء، صفات و ذات باری تعالی در حقیقت حقه الهی فانی می شود.
واکاوی نمادهای استعلایی در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
43 - 58
حوزه های تخصصی:
از دیرهنگام، کسانی که نگاهی ژرف به جهان داشته اند، همواره به دنبال راهی برای گسترش اندیشه ها و ادراکات درونیِ خود بر نمودهای عینیِ جهان محسوس بوده اند؛ ازاین رو با تأمل در جلوه های جهان، تلاش کرده اند تا از محسوسات عبور کرده و به حقیقتی فراتر از آن دست یابند؛ بنابراین، برای نیل به این هدف از نماد استعلایی بهره برده اند. نماد استعلایی تصویری است از شیء ملموس که این شیء ملموس خود دلالت دارد بر عالم معنی و روح. نماد های استعلایی در ماهیت با عالم مُثُل افلاطون یا «ایده بنیادین» (اصطلاح افلاطون) ارتباط دارد و در زمره نماد های عرفانی نیز جای می گیرد. بیدل دهلوی، گونه های متنوع این نمادها را به کار برده و با توجه به شرایط خاصِ فردی، اندیشه و تخیل خود را در قالب نمادهای استعلایی بیان کرده است. از آنجا که نمادهای استعلایی موجب ابهام در شعر می شوند، نوشتار حاضر بر آن است تا با تأویل این نمادها، از غزل بیدل ابهام زدایی کند. در کنار تحلیل محتوایی نمادهای استعلایی، زیبایی شناسی این نمادها نیز از هدف های این پژوهش است.
نسبیت زبانی در معادل یابی و ترجمه مفاهیم نام اندام «دست» در زبان عربی بر مبنای رویکردهای شناختی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبیت زبانی همواره یکی از چالش های فراروی مترجمان بوده است و آن حاصل تجربه های زیستی متفاوت سخنوران زبان است. تجارب جمعی سخنوران زبان مانند آداب و رسوم، باورها و پدیده های اجتماعی، مبانی فرهنگی است که با مفاهیم زبانی در ارتباط است. نام اندام ها یعنی واژگان مربوط به بیان اعضای بدن انسان مانند: چشم، سر، گوش و... ممکن است حاوی مفاهیم فرهنگی و شناختی همچون دانش، ادراک و احساسات و آداب و رسوم باشد. علاوه بر این، بین مفاهیم فیزیولوژیکی (کار اندام شناسی) اعضای بدن انسان و مفاهیم سوسیولوژی (جامعه شناسی) رابطه معنایی وجود دارد. بررسی مبانی فرهنگی و شناختی این واژه ها و پرداختن به پیشینه تجارب زیسته سخنوران همچون ابزاری می تواند مترجم را در فهم درست معنای دقیق سپس انتقال آن به زبان مقصد کمک کند. اهمیت و جایگاه نام اندام ها در زبان از یک سو و بسامد بالای نام اندام «دست» در زبان عربی و گویش های آن از سوی دیگر، ما را بر این داشت تا به بررسی توصیفی- تحلیلی واژه «دست» و صور ت بندی های زبانی و مفهوم سازی های فرهنگی آن بپردازیم تا از طریق تحلیل معنایی و زبانی این نام اندام، چگونگی معادل گزینی و ترجمه آن را در زبان فارسی مورد بررسی قرار دهیم. از مهم ترین نتایج به «دست» آمده این است که گاهی ترجمه واژگان و ارائه مفاهیم بر مبنای صور ت بندی مشترک زبان مبدأ و مقصد شکل می گیرد و گاهی بر مبنای صور ت بندی متفاوت؛ در صور ت بندی مشترک، ترجمه هم پوشانی می تواند پیشینه فرهنگی و جهان بینی زبان مبدأ را انتقال دهد و در صور ت بندی متفاوت، نسبیت زبانی اتفاق می افتد. ترجمه هم پوشانی در انتقال مفاهیم عاجز است و باید ترجمه ناهمسان یا به عبارت دیگر، ترجمه مفهومی را که هم متناسب با معیارهای فرهنگی زبان مبدأ است و هم با معیارهای فرهنگی زبان مقصد به کار گرفت.
تحلیل تطبیقی سبک شناسانه از «نغمه نی» اثر آنه ماری شیمل و سروده های مولانا جلال الدین محمد بلخی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
85 - 118
حوزه های تخصصی:
آنه ماری شیمل، پژوهشگر و شرق شناس آلمانی سده حاضر (1922-2003)، در میان فارسی زبانان، عمدتاً، به عنوان پژوهشگر عرفان اسلامی (به ویژه مولانا پژوه) معروف و شناخته شده است و جنبه هنرورانه و شاعری وی به دلیل عدم ترجمه نغمه نی به زبان فارسی ناشناخته مانده است. پژوهش پیش رو، در پی آن بوده است تا با روش تحلیلی توصیفی، سبک زبانی و اندیشگی منظومه یاد شده را در انطباق با سبک و سیاق سخنان مولانا تحلیل کرده و از این منظر میزان اثرپذیری شیمل از مولانا را در خلق این منظومه به خواننده بنمایاند. آنچه در این مطالعه و تطبیق به دست آمد به اختصار عبارت از آن بود که: شیمل در ساخت و پرداخت نغمه نی از همه جهات سبکی به جز موسیقی کلام: به واسطه دو زبانه بودن آثار طرفین متأثر از زبان و ذهنیت مولانا بوده است به طوری که حتی نماد و نشانه های مولانا را نیز برای القای مبانی حکمی و عرفانی که بدان ها باور داشته، وام گرفته و تقریباً با همان تصویرها که ساخته و پرداخته مولاناست با مخاطب سخن گفته است. البته، شیمل گاهی نیز جهت بیان عقیده و مقصود، در وجه شبه های معانی حقیقی و مجازی کلمات استعاری یا رمزی خود دست برده و بدین طریق ردپایی هم از استقلال فکری و ادبی از خویش بر جای نهاده است، از همین رو اگر تفاوت یا تمایزی اندک در میان اندیشه های فلسفی عرفانی او در مقایسه با اندیشه های فلسفی عرفانی مولانا دیده شود، از این زاویه است.
نقد و بررسی برگردان روح الله رحیمی از رمان «تحت أقدام الأمهات» با تکیه بر رویکرد بوطیقای ترجمه هِنری مِشونیک 1972 م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریه پردازان حوزه ترجمه با ارائه آثار و نظریات خود گامی بلند در جهت توسعه روش های نقد و بررسی ترجمه برداشته و بستر لازم را جهت ارائه ترجمه مطلوب، فرا روی مترجمان فراهم کرده اند. یکی از نظریه پردازان این حوزه، هنری مشونیک فرانسوی است. بوطیقای ترجمه در مفهومی که در این بحث مدنظر قرار داده می شود، به قول مشونیک نوعی نظریه ترجمه متون است. بوطیقا با مسائل ساختار زبانی سروکار دارد درست همان طور که نقاشی به ساختارهای تصویری می پردازد؛ چراکه زبان شناسی دانش کلی ساختارهای زبانی است. رویکرد بوطیقای ترجمه مشونیک متشکل از مفاهیمی چون شفافیت و مرکزگریزی، کاربست تجربی و کاربست نظری و روابط بینا- بوطیقایی می باشد. در این جستار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، برگردان فارسی روح الله رحیمی از رمان «تحت أقدام الأمهات» با عنوان «بهشت مامان غیضه» بر اساس رویکرد بوطیقای ترجمه هنری مشونیک مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. برآیند پژوهش نشان می دهد مترجم در بخش روابط بینا- بوطیقایی، صنایع ادبی نظیر مجاز و غیرمجاز را که دارای تأثیر زیباشناختی یکسانی در متن مبدأ و مقصد است به خوبی در ترجمه خود به کار برده است. زبان متن ترجمه، مطابق با هنجار های رویکرد بوطیقای مشونیک و متن مقصد تعبیه شده و مترجم سعی کرده است تا با ارائه یک ترجمه قابل قبول، نشانه های فرهنگی زبان و رویکرد ایدئولوژیک خود را به خواننده نشان دهد.
بررسی و نقد ترجمه ی علی عباس زلیخه از کنایات شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر حافظ فراتر از ارزش های ادبی و هنری آن به مثابه آینه دار فرهنگ و جهان بینی ایرانی شناخته شده است. ازاین رو آشنایی با آن از سوی اهالی زبان و فرهنگ های دیگر، دریچه ای به ادراک هنر، فرهنگ و ذائقه ایرانی خواهد گشود. از این منظر، کیفیت ترجمه سروده های حافظ به زبان های دیگر اهمیت ویژه ای پیدا می کند. تاکنون دست کم، نه ترجمه گزیده یا کامل از دیوان حافظ به زبان عربی منتشرشده که بیان گر اقبال عرب زبانان به شعر و اندیشه حافظ است. یکی از جدیدترین این برگردان ها، ترجمه علی عباس زلیخه است. با در نظر گرفتن این موضوع که هر عبارت کنایی، افزون بر معانی واژگانی، پیوست هایی فرهنگی، تاریخی و قومی را نیز در خود نهفته دارد، برگرداندن کنایات به زبان دیگر که در بستری متفاوت جاری است؛ یکی از دشواری های امر ترجمه به شمار می رود. در این جستار که با روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفت، تعداد ده غزل از دیوان حافظ مشتمل بر 29 کنایه به صورت تصادفی و با بهره گیری از جدول اعداد کندال و اسمیت برگزیده و تحلیل شد. برآیند پژوهش نشان داد که در 8 مورد، مفهوم عبارت به طرز قابل قبولی ترجمه شده و در 21 مورد دیگر، ترجمه عربی با اشکال جدی مواجه است. شایان توجه است که تعداد 5 مورد از 21 مورد ترجمه اشتباه، ناشی از بدخوانی متن فارسی بود به این ترتیب که مثلاً مترجم واژه «دُرد» را «دَرد» و واژه «بکِش» را «بکُش» خوانده و تبعاً به غلط ترجمه کرده بود.
برّرسی تطبیقی ماهیت و جایگاه عزلت و خلوت در سیر و سلوک عرفانی (با تأکید بر احیاء العلوم غزّالی و منازل السّائرین خواجه عبدالله انصاری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
61 - 88
حوزه های تخصصی:
عزلت و خلوت در بیان غزّالی و انصاری مفهومی کلّی است بدون هیچ آداب و رسوم برساخته صوفیه. در واقع عزلت در بیان این دو عارف روشی برای زندگی است که تا پایان عمر سالک به صورت مستمر ادامه دارد. جستار حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به برّرسی تطبیقی جایگاه عزلت و خلوت در سیر و سلوک عرفانی (با تأکید بر احیاء العلوم غزّالی و منازل السّائرین خواجه عبدالله انصاری) پرداخته است. نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که غزّالی توانسته به عنوان یک عارف انزوا و دوری گزینی از مردم را به خوبی برجسته کند و نشان دهد سعادت حقیقی و واقعی در عزلت و خلوت است و فوایدی برای این عزلت همانند باقی ماندن بر ستر خدا، درمان بیماری های جسمانی و کسب معرفت قائل شده است. انصاری نگاهی متفاوت نسبت به خلوت دارد و آن را مایه خودشناسی و بازگشت به خویشتن می داند، البته نقاط مشترکی همانند فواید انزوا و دوری گزیدن از مردم را برای خلوت در برابر غزّالی دارد امّا دیدگاه انصاری به صورت آگاهی و تنبّه، غربت و تفکّر بیان شده است.
تحلیل شناختی خودآگاهی شخصیت سالم براساس نظریه ویکتور فرانکل: مطالعه موردی رمان های سووشون و آنا کارنینا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
148 - 178
حوزه های تخصصی:
شخصیت سالم همواره درپی یافتن هدفی برای معنابخشیدن به زندگی خویش است. در نظریه معنادرمانی ویکتور فرانکل، معنادارشدن زندگی انسان سالم درپرتو ویژگی هایی مثل آزادی اراده و بیداری، احساس مسئولیت، اراده معطوف به معنا، عشق ورزی و دین باوری توصیف شده است. خودآگاهی به معنی آگاهی داشتن انسان از خویشتن، از مؤلفه های مهم در نظریه معنادرمانی فرانکل است. در معنادرمانی، انسانی را که درجست وجوی معناست، با مسئول بودن و آگاه بودن مواجه می کنند. رمان هایی همچون سووشون سیمین دانشور و آنا کارنینا از لئو تولستوی، قابلیت هایی برای بررسی خودآگاهی شخصیت سالم را دارند. در این تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، بررسی روان شناختی رمان های سووشون و آنا کارنینا با تأکید بر نظریه فرانکل صورت گرفته و به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا شخصیت های این رمان ها خصوصیات انسان سالم ازنظر فرانکل را دارند یا خیر. یافته های پژوهش نشان می دهد در سووشون ، یوسف (شخصیت اصلی رمان)، فردی خودآگاه است و آگاهی از خویشتن به صورت مستقیم، باعث بروز ویژگی هایی همچون بیداری، عشق، خودبسندگی و مسئول بودن در او می شود. در آنا کارنینا ، لوین درنتیجه رخ دادن اتفاقاتی در زندگی مشترکش به خودشناسی می رسد و صفات شخصیت سالم در او متجلی می شود؛ بر این اساس و با توجه به مسئله اساسی این پژوهش به نظر می رسد ویژگی های قهرمانان رمان با آنچه فرانکل تعریف کرده است (جز خودبسندگی)، انطباق دارند؛ البته خودبسندگی را می توان زیر مؤلفه پاسخ گویی به ندای وجدان ازنظر فرانکل قلمداد کرد.
مقایسه تطبیقی «تیپ های شخصیتی» در اشعار سیمین بهبهانی و غاده السمان بر اساس نظریه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
47 - 94
حوزه های تخصصی:
تحلیل روانشناختی شخصیت، یکی از رویکردهای اساسی نقد ادبی معاصر است. روانکاوان بزرگی چون فروید، یونگ و آدلر به بررسی روانشناختی شخصیت پرداخته اند. نظرها و آرای کارن هورنای، هم مبتنی بر اندیشه های فروید است و این مفاهیم را با اندک اختلافی که اندیشه های فروید در زمینه زیست شناختی دارد بسط می دهد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به مقایسه تطبیقی اشعار سیمین بهبهانی و غاده السمان بر اساس نظریه تیپ های شخصیتی کارن هورنای پرداخته ایم. این پژوهش در صدد پاسخ به این سوال است که شخصیت دو شاعر مورد نظر با توجه به اشعارشان، با کدام تیپ شخصیتی روانکاوانه کارن هورنای قابل انطباق است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه بسامد زیاد موضوع عشق در اشعار این دو شاعر و دلزدگی از اجتماع، تیپ های شخصیتی این دو شاعر، مهرطلب و عزلت طلب است. هر دو شاعر در عرصه مضمون از کلیشه های اجتماعی روزگار و پارامتر های عاشقانه ای که زن را به انحصار و انقیاد می کشاند، بیزاری جسته اند و دنیای پیرامون را برای اصالت دادن به تجارب و احساسات زنانه، دنیای فاقد صلاحیت می دانند، بنابراین مطابق نظرات هورنای، این اجحاف، ظلم و فشار سبب پناه بردن آن ها به درون و انزوا و ایده آل گرایی شده است و از همین جاست که عشق یکی از آرمان های مطرح شده در شعر دو شاعر محسوب می شود.
بررسی تطبیقی گفتمان عرفانی شعر معاصر شرقی در اشعار رابیندارانات تاگور و بیژن جلالی
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 72
حوزه های تخصصی:
از شاخصه های برجسته جهان معاصر، درک همگونی های فرهنگی، در راستای دستیابی به زبانی مشترک، فراگیر، همدلانه و انسانی است؛ مطالعات تطبیقی نو، با دو گرایش «ادبیات تطبیقی» و «مطالعات فرهنگی»، نمودی از همین شاخصه و ویژگی است. خوانش سروده های رابیندارانات تاگور، شاعر برجسته هندی و بیژن جلالی، شاعر شاخص و سپیدسرای ایرانی، گویای این نکته است که این دو شاعر، برخوردار از چنان نگرشی اند که درک آن، زمینه ساز نزدیکی هرچه افزون تر دو ملت ایران و هند خواهد گردید؛ که نوع نگاه و شیوه بیان این دو، به روشنی گویای همانندی این دو شاعر، در دو فرهنگ متفاوت است. سروده های این دو، سروده هایی طبیعت گرا و در عین حال معناگراست و نگاهی از گونه عرفان معاصر، بر ذهنیت این دو شاعر حاکم بوده است. نگارندگان پژوهش حاضر بر آن بوده اند که ضمن پایبندی به اصول استدلال استقرائی، نشان دهند که شنیدن صدای طبیعت از زبان تاگور و جلالی و لمس نبض هستی در سروده های آن ها، از تجربیّات و حسیّات مشترکی نشأت می گیرد که ریشه در تعالیم عرفانی شرق و معرفت خاصّ حکمای این خطّه، از مولانا و حافظ گرفته تا بودا و لائوتسه ... دارد و نمایانگر گفتمان عرفانی شعر معاصر شرقی اند.
تحلیل مجموعه مقالات منتشرشده در مجله ی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز (20 شماره ی نخست) با تکیه بر موضوع، الگوی نظری، مؤلفان پر تکرار و منابع پر استناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجله ی مطالعات ادبیات کودک وابسته به مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز، تنها مجله ی علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک در زبان فارسی است که از سال 1388 در قالب دوفصلنامه منتشر شده و تحقیقات دانشگاهی این حوزه را در اختیار پژوهشگران قرار داده است. باتوجه به اهمیت این مجله در تحولات پژوهشی و همچنین جایگاه آن در نشان دادن سیر تحقیقات و کاستی های آن در ادبیات کودک و نوجوان، در این مقاله پس از تنظیم پیکره ای از 145 مقاله ی منتشرشده در بیست شماره ی مجله (1388 تا 1398) در قالب word، به صورت جستجوی هم زمان یارانه ای و دستی، پژوهش ها از منظرهای نوع اثر، الگوی نظری و موضوع بررسی شده است. همچنین، منابع پراستناد مقالات و پژوهشگران، شاعران و نویسندگان پرارجاع مقالات و وابستگی دانشگاهی پژوهشگران مشخص شده است. نتایج نشان می دهد عمده ی مقالات با محوریت متون ادبی معاصر نوشته شده، همچنین بیش از نیمی از مقالات از الگوی نظری خاصی پیروی نکرده است. از منظر گونه شناسی، 70 % مقالات به تحلیل آثار منثور داستانی پرداخته و شعر و دیگر حوزه ها کمتر در پژوهش ها بازنمود داشته است. نکته ی دیگر اینکه در مجموع مقالات، بیش از 2800 منبع کاربرد داشته که از آن میان کتاب های معصومیت و تجربه ، تاریخ ادبیات کودکان ایران، ادبیات کودکان و نوجوانان، ویژگی ها و جنبه ها و روش شناسی نقد ادبیات کودک و نوجوان ، منابع پراستناد تحقیقات ادبیات کودک و نوجوان بوده است. همچنین از مؤلفان فعال، در حوزه های نظری مربوط به تعاریف، سیر و مبانی ادبیات کودک و نوجوان، مرتضی خسرونژاد، محمدهادی محمدی و ثریا قزل ایاغ بیشترین ارجاع را در مقالات داشته اند. در حوزه ی شعر کودک نیز بیشترین استناد به آرا و آثار پروین سلاجقه و علی اصغر سیدآبادی صورت گرفته است. نویسندگان مقالات، از بین شاعران کودک و نوجوان به: مصطفی رحماندوست و جعفر ابراهیمی و از خالقان آثار داستانی فرهاد حسن زاده و هوشنگ مرادی کرمانی، بیش از دیگران توجه داشته اند.
ظرفیت اعتقادی اهل سنت طریقتی پاکستان در راستای افزایش قدرت نرم انقلاب اسلامی (نمونه بررسی شده: محبت اهل بیت(علیهم السلام))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
77 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ظرفیت تقریب اهل سنت طریقتی شبه قاره هند درجهت افزایش قدرت نرم انقلاب اسلامی است که با تمرکز بر پاکستان و اعتقاد به محبت اهل بیت (علیهم السلام) صورت گرفته است. شیوه پژوهشی کار علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه عمیق با 11 نفر از صاحب نظران ایرانی و پاکستانی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی درجهت غنی سازی جستار حاضر بوده است. یافته ها حاکی از آن است که «محبت اهل بیت (علیهم السلام) » نزد طریقت های چهارگانه چشتیه، سهروردیه، قادریه و نقشبندیه، به خصوص بریلویه که جامع جمیع فرق صوفیه پاکستان است، دارای اهمیت فراوان است. اصرار بر رسانیدن سلسله خرقه به اهل بیت (علیهم السلام) ، احترام فراوان به سادات، نقل قول و تمجیدها از ائمه معصومین (علیهم السلام) ، جواز زیارت و توسل و استغاثه و شفاعت آنان ازجمله بروندادهای این اعتقاد به مثابه ظرفیت اعتقادی درجهت گسترش دایره عملکردی و گفتمانی انقلاب اسلامی است. براین اساس دستگاه های متولی، با فهم درست از این عمق راهبردی گفتمانی، فرصتی برای ارتقای جایگاه منطقه ای ایران و نیز تعالی و تأمین متقابل منافع دو همسایه مسلمان می یابند.
کاربست خلاقانه واژگان در زبان عارفان براساس نظریه حوزه های لانگاکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام تولید یا فهم عبارت های زبانی، در فرآیندهای کاملاً پیچیده و ظریف ساخت مفهومی درگیر می شویم که از منابع فراوان و گوناگونی برداشت می کنند. ازجمله این منابع «معانی واژگانی» است. از نخستین ادوار تکوین تصوف اسلامی، خلق معانی بدیع و نامتعارف و بازی های زبان شناختی با واژگان در گستره وسیعی از زبان عارفان به چشم می خورد. همجواری بافتیِ معنای متعارف واژه درمقابل معنای خلاقانه و بدیع، به چندصدایی معنایی منجر می شود و هدف عارف از این همجواری، شکستن عرف و عادت های زبانی به عنوان محور جمال شناسی در بلاغت صوفیه و در نتیجه عادت ستیزی در نگریستن به واقعیت زبانی و فرازبانی است. پژوهش حاضر می کوشد با توجه به مبانی نظری و روش شناختی نظریه حوزه های لانگاکر، سازوکارهای معناسازی عارفان را از رهگذر «ابهام معنایی واژگانی» بررسی کند. براساس نتایج پژوهش، برخورد خلّاقانه عارفان با دو پدیده «چندمعنایی» و «هم آوا-هم نویسگی»، ضمن فراهم آوردن بستر مناسبی برای معنی آفرینی و گفتمان سازی با تغییر حوزه های معنایی واژگان در فرآیندی ساخت شکن و آشنایی زدا به شاعرانگی و ارزش زیبایی شناختی زبان عرفان افزوده است.
بررسی مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسئله در انیمیشن های کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مراحل حل مسئله و ویژگی های حل کنندگان مسئله در انیمیشن های کودکان براساس مراحل حل مسئله ی دیویی و ویژگی های حل کنندگان مسئله ی گریفین بود. پژوهش حاضر در پارادایم تحقیقات کیفی قرار داشت. انیمیشن های بررسی شده در این پژوهش، شامل ده انیمیشن از انیمیشن های برگزیده ی جایزه ی اسکار بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. این انیمیشن ها با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی و براساس مراحل حل مسئله ی «دیویی» و ویژگی های حل کنندگان مسئله ی گریفین بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده ی این بود که از بین مراحل حل مسئله، بیشترین مرحله مربوط به ارائه ی راه حل و بررسی راه حل ها بود و کمترین مرحله نیز تدوین نتایج و ارزیابی آن ها بود. در این بین از میان ده انیمیشن تحلیل شده؛ انیمیشن شهر اشباح و زوتوپیا بیشترین مراحل حل مسئله و انیمیشن های دلیر و منجمد کمترین مراحل حل مسئله را داشتند. نتیجه ی دیگر پژوهش، تحلیل ویژگی های حل کنندگان مسئله بود که بیش ترین این ویژگی ها مربوط به کارآمدی و کمترین آن ها مربوط به دانش پیشین بود. ویژگی های جست وجوی کمک و تولید راه حل های مختلف نیز مشاهده شدند. از بین انیمیشن های تحلیل شده در این قسمت انیمیشن های کوکو، شهر اشباح و زوتوپیا بیشترین ویژگی های حل کنندگان مسئله را داشتند و انیمیشن های بالا و دلیر کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادند.
واکاوی تطبیقی درخت، نور و آب در اشعار سهراب سپهری و اکتاویو پاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
81 - 116
حوزه های تخصصی:
بررسی و تطبیق اشعار شاعران بزرگ در نزدیک تر ساختن ملل گوناگون و شناخت جهان بینی مشترک آن ها به ما یاری می رساند و در سایه این پژوهش ها امکان تفهیم بهتر شعرها و انتقاد مؤثر آن ها میسر می شود. سهراب سپهری و اکتاویو پاز از آن دسته شاعرانی اند که عمیقاً به خاطر علاقه زیادشان به فرهنگ هند و اساطیر جهان نگرش شاعرانه مشابهی را به ویژه در رابطه با عناصر بنیادین هستی، درخت، آب و نور دارند و از آنجایی که در بافت اساطیری، این عناصر باهم پیوندی ناگسستنی دارند با کارکردی یکسان در شعرهایشان متجلّی شده اند. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی کارکرد این عناصر در اشعار آنان بررسی و تبیین شده است. هر دو این شاعر در اشعار خود با بهره مندی از ساحت اساطیری، پیوند انسان با درخت، درخت با آب و نور و پیوند آب و نور و در نهایت پیوند ژرف انسان، درخت، آب و نور را با بیانی شاعرانه و مشابه هم منعکس ساخته اند که با درک این مسئله، نه تنها تحلیل بسیاری از ترکیبات غریب و نامأنوس شعری این دو شاعر آسان می شود بلکه زیبایی های شاعرانه آن ها نیز رخ می نماید و در سایه این تحلیل، پیوند سپهری و پاز از منظر نگرش شاعرانه و اساطیری پدیدار می شود. با واکاوی پیوندهای ژرف بین عناصر یاد شده، نتیجه حاصل این است که این عناصر در اشعار این دو شاعر به یک وحدت هستی شناسانه ختم می شود و این عناصر و شاعر به عنوان یک «حقیقت واحد» نمود پیدا می کنند.
تحلیل اثرپذیری ترجمه الفرج بعد الشده ج 1 از شعر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
289 - 327
حوزه های تخصصی:
تحلیل اثرپذیری ترجمه الفرج بعد الشده ج 1 از شعر عربی چکیدهفرج بعد از شدت، کتابی به زبان عربی و نوشته قاضی ابوعلی محسن تنوخی در قرن چهارم هجری قمری است. قاضی تنوخی برای فهم بهتر و زیباترکردن نثر خویش، اشعاری را از خود یا دیگران ذکر می کند که در بردارنده پاره ای از معلومات دینی، ادبی، تاریخی و علمی است. این اشعار، گاه از زبان خود قاضی تنوخی و گاه از زبان شخصیت های گوناگون حکایت ها بیان می شود؛ حسین بن اسعد دهستانی با ذکر اشعار فارسی ترجمه ای آزاد از این کتاب ارائه کرده است. در این پژوهش کوشش شده است، اشعار عربی کتاب به استثنای اشعار عربی مترجم(دهستانی)، تصحیح و پس از بررسی دقت ترجمه، کاربرد نحوی، بلاغی و فرهنگ اسلامی- عربی بیت عربی در میان نثر فارسی و گونه های فرج بعد شدت مشخص گردد.واژگان کلیدی: فرج بعد از شدت، قاضی تنوخی، حسین بن اسعد دهستانی، نثر قرن 4
مطالعه تطبیقی فیلم سنتوری و رمان عقاید یک دلقک از منظر نظریه اقتباس لیندا هاچن
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
94 - 79
حوزه های تخصصی:
در تاریخ سینما اقتباس همواره از مهمترین محرک ها بوده است و بخش اعظمی از آثار فاخر سینمایی در زمره آثار اقتباسی قرار می گیرند. رمان عقاید یک دلقک اثر شاخص هانریش بل در سالهای اخیر یکی از پر مخاط ب ترین کتب در ایران بوده است و احتمالا همین محبوبیت و اشتیاق در کنار قابلیت های نمایشی بالای آن داریوش مهرجویی را مجاب نمود تا اقتباسی آزاد از آن داشته باشد و اساس فیلم سنتوری (1385) را بر پایه آن قرار دهد. مهرجویی ضمن وفاداری به بخش عمده ای از مضمون این رمان، با ساخت پیرنگ جدید و پرورش شخصیت پردازی توانست فیلمی ماندگار از خود بر جای بگذارد. هر دو اثر به خوبی نگاه انتقادی خود را به برخی مسائل چون اعتقادات، خانواده، و جامعه ثبت کرده اند و آن را در بستر داستانی ارائه نموده اند. از آنجایی که فیلم سنتوری یک اثر اقتباسی آزاد است، مهرجویی با تغییر برخی رویدادهای اصلی در داستان و برخی عناصر اصلی در روند قصه و روایت پردازی توانسته است تا اثری مستقل و با امضای شخصی خود خلق کند. در این مطالعه تطبیقی، که با روش توصیفی-تحلیلی از منظر نظریه اقتباس لیندا هاچن صورت پذیرفته است، به تحلیل و بررسی روند اقتباس از رمان به فیلم می پردازیم و تفاوت ها و شباهت های میان رمان و فیلم را مورد کند و کاو قرار می دهیم تا پلی میان این دو اثر ماندگار برای درک بهتر ساختار و معناهایشان داشته باشیم.
نقد و تحلیل تصاویر کتاب فارسی پنجم دبستان و بررسی ارتباط آن ها با متن درس
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل وضعیت کیفیت و ارتباط تصاویر کتاب فارسی پایه پنجم با متن دروس مورد نظر است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، کیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه مورد مطالعه شامل کتاب فارسی پایه پنجم ابتدایی چاپ سال 1401 است و روش انجام این تحقیق، روش نمونه گیری تمام شماری است؛ به صورتی که همه تصاویر کتاب فارسی پایه پنجم بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که 38 درصد صفحات این کتاب حاوی تصویر است. همچنین میزان ارتباط تصاویر ۸۳ درصد این تصاویر با متن دروس به خوبی رعایت شده است. در نتیجه از نظر ارتباط با متن درس در ۱۷ درصد تصاویر نیازمند توجه بیشتر و بازنگری مطلوب است. میزان انطباق تصاویر با مسائل فرهنگی و نیازهای روز جامعه نیز تا حدود زیادی رعایت شده، به صورتی که 93 درصد تصاویر فارسی پایه پنجم با فرهنگ و مسائل روز هم خوان است.
همانندی هسته های تصویری چند بعدی در اشعار کودکانه محمد کاظم مزینانی و سلیمان العیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخیل و تصویر، دو عنصر بهم پیوسته شعرکودک ونوجوان هستند. مبنای تصویرهای ناب شاعرانه، تخیل فراگیر است که ازمشاهده واقعیت ها سرچشمه می گیرد. تصویر، عامل انعکاس و برحسته سازی محتوا و درونمایه شعر است. عنصرخیال در شعر کودکان ونوجوانان، باتقویت ذهن و ایجاد خلاقیت درآنان، روح وروانشان را تلطیف و نگاهی برتر وهنری به ایشان می بخشد که بتوانند میان تصاویرذهنی وعینی ارتباط برقرارکنند. تصویر به دونوع ساده و چندبعدی تقسیم می شود، تصویرهای چندبعدی غالبا پیچیده هستند. یک تصویر چندبعدی که حاصل رویهم گذاشتن چند تصویراست هسته تصویری را بوجود می آورد. ارزش وزیبایی هسته های تصویری با مجموعه ای ازتصویرهای پایه و پیرو و پایانی براساس میزان تخیل وعاطفه واحساس شاعر تعیین می شود. در بررسی پیش رو براساس شیوه توصیفی- تحلیلی- تطبیقی، معلوم شد که هسته های تصویری درشعر محمدکاظم مزینانی، انتزاعیتر وپیچیده تر هستند واز قوه شاعری بیشتری برخوردارند. درحالیکه هسته های تصویری اشعارسلیمان العیسی عینی ترند وبا موضوعات واقعیترمانند میهن، ملیت، همبستگیهای قومی تناسب بیشتری دارند.
نگاهی نو به ترجمه قرآن کریم براساس مؤلفه های واحد ترجمه (نقد موردی: ترجمه معزی، پاینده، مکارم شیرازی و انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون الگوی دقیق و جامعی برای نقد واحد ترجمه در ترجمه قرآن طراحی نشده است. به منظور دست یابی به چنین الگویی می توان ابتدا کار آمدیِ مؤلفه های واحد ترجمه را مورد بررسی قرار داد. به همین جهت، در این پژوهشِ نو تلاش شده است تا مقوله واحد ترجمه در ترجمه قرآن کریم بررسی شود. در این جستار ابتدا به شرح واحدهای ترجمه از نظر نظریه پردازان حوزه ترجمه پرداخته شده است. سپس با مقایسه واحدهای ترجمه که مترجمان قرآن در ایران به کار گرفته اند به نقد و تحلیلِ میزانِ کارآمدیِ واحدهای ترجمه در ترجمه قرآن کریم پرداخته شده است. در این تحقیق علاوه بر استفاده از واحدهای ترجمه که نظریه پردازان غربی مطرح کرده اند از یک واحد ابداعی دیگر - واحد کمتر از کلمه - استفاده شده که هنوز از طرف هیچ یک از نظریه پردازان ترجمه در غرب به عنوان واحد ترجمه مطرح نشده است. در این مقاله، تحلیل براساس واحد ترجمه و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و ترجمه هایی که مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند، عبارتند از: ترجمه معزی، پاینده، مکارم شیرازی و انصاریان. نتایج پژوهش گویای آن است که با توجه به بافت خاص هر آیه و تفاوت در نگاه مترجم، در ترجمه قرآن کریم می توان از واحد کلمه، واحد جمله، واحد اندیشه، واحد متن، واحد فرهنگ و واحد کمتر از کلمه استفاده کرد. درصد استفاده از واحد جمله نزد مترجمان مورد اشاره بیش از واحدهای دیگر بوده است. همچنین با توجه به یافته های این پژوهش و از آنجا که در ترجمه قرآن هرگونه دخل و تصرف در محتوای متن از سوی مترجم جایز نیست، واحدِ ترجمه ایِ پیشنهادی برای ترجمه قرآن کریم، واحد جمله است و بیشترین کارآیی را دارد.