حجت الله منیری

حجت الله منیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

مرگ و مرگ اندیشی در شعر معاصر ایران با رویکرد فلسفه و روانشناختی وجودی (مطالعه موردی: نیما یوشیج، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ اندیشی شعر معاصر ایران رویکرد فلسفه و روانشناختی وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۵
زمینه: مرگ و مرگ اندیشی در شعر معاصر ایران (با رویکرد فلسفه و روانشناختی وجودی) آن در بستر سروده های سه تن از سخنوران برجسته معاصر ایران، یعنی: نیما یوشیج، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث، زمینه تحقیق را شکل می دهد. هدف: هدف اصلی از این تحقیق، نمایاندن دیدگاه سه تن از برجسته ترین شاعران سده اخیر ایران درباره موضوع مرگ (و به تبع آن زندگی) براساس دیدگاه یاد شده (اصالت وجود) است. روش: این تحقیق براساس روش تحلیلی-توصیفی (و بر اساس منابع کتابخانه ای) انجام پذیرفته است. یافته ها: آنچه از جستجوی انجام شده به دست آمد عبارت از آن است که: سروده های هر سه شاعر جامعه پژوهشی این تحقیق، با رویکرد وجودی و اندیشمندانی چون: ژان پل سارتر، اروین د. یالوم، مارتین هایدگر، بینز وانگر، ویکتور فرانکل و... قابل مطالعه بوده و هر یک از این سه تن بخش هایی از مؤلفه های فلسفه و روانشناسی وجودگرا را فراخوانی می کنند. نیما، اخوان ثالث و شاملو با تأثیر از فضای اجتماعی - سیاسی عصر حاضر به اگزیستانسیالیسم یا همان دیدگاه وجودی در غلطیده اند با این تفاوت که نیما و شاملو گاهی مؤلفه های مثبت و گاه منفی وجودگرایان را در سخنان خود ظهور و بروز داده اما در نهایت در رویارؤیی با مرگ «اصیل» عمل کرده و با اعتقاد به «مرگ آرمانی» از وحشت و دهشت آن رسته اند. اخوان اما با این که او هم زندگی آرمانی را ستوده لیکن به مرگ - در هیچ یک از اشکال آن - روی خوش نشان نداده و معرفت را در شناخت این مسأله ناتوان دیده است. نتیجه گیری: در بررسی سروده های نیما، شاملو و اخوان ثالث از دلبستگی به زندگی نشانه هایی پررنگ دیده می شود؛ با این حال در خصوص مرگ سخنان این هر سه ادیب معاصر در همه جا یکسان نیست به این معنا که گاهی تحت تأثیر بخشی از دیدگاه وجودی مثل «پرتاب شدگی» انسان به جهان، هدفی برای زندگی و به تبع مرگ قایل نیستند و گاه متأثر از معناگرایی عقیده یاد شده، مرگ آرمانی را ستوده و آن را پایان راه نمی دانند. در این میان، البته، برخورد اصیل با مرگ در شعر نیما و شاملو غالب تر از شعر اخوان ثالث است.
۲.

بررسی شاخص های ادب غنایی در اشعار آیینی ملک الشعرا بهار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادب غنایی شاخص های صوری و محتوایی شعر آیینی بهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۹
شعر آیینی به دلیل غلبه احساسات شاعر، یکی از مهم ترین گونه های ادب غنایی است و بالتبع اکثر شاخص های صوری و محتوایی ادبیّات غنایی در زیربنای آن به کار رفته است. این پژوهش، با هدف بررسی و تبیین بازتاب شاخص های ادب غنایی در اشعار آیینی ادبیّات مشروطه فارسی -مطالعه موردی اشعار آیینی ملک الشعرا بهار- انجام شده است. ملک الشعرا بهار از شاعران برجسته دوره مشروطه و ملک الشعرای آستان قدس رضوی در سرایش اشعار آیینی به ویژه در رثای پیامبر و امامان معصوم ید طولایی داشت. او حقیقت سیمای معصومین علیه السلام را با تخیّلی سرشار از عاطفه و احساس سروده و آنان را در آیینه شعرش در قالب زبانی غنایی توصیف کرده است. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی_توصیفی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شده و در پی پاسخ به چندی و چونی شاخص های ادب غنایی در اشعار آیینی ملک الشعرا بهار است تا بسامد و برجستگی آن ها را نشان دهد. دستاورد پژوهش نشان می دهد، شاخص های محتواهایی چون وصف، دید منفی نسبت به روزگار، اشاره به اعیاد مذهبی و ولادت معصومین و ... در شعر بهار برخاسته از عاطفه شاعر (غم و شادی) است که در ساختارهای بلاغی (شاخص های صوری)، تشبیه، استعاره و نیز زبانی غنایی با واج آرایی و موسیقی غنایی نمود یافته است.
۳.

تحلیل تطبیقی سبک شناسانه از «نغمه نی» اثر آنه ماری شیمل و سروده های مولانا جلال الدین محمد بلخی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی سبک شناسی نغمه نی آنه ماری شیمل مولانا جلال الدین محمد بلخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
آنه ماری شیمل، پژوهشگر و شرق شناس آلمانی سده حاضر (1922-2003)، در میان فارسی زبانان، عمدتاً، به عنوان پژوهشگر عرفان اسلامی (به ویژه مولانا پژوه) معروف و شناخته شده است و جنبه هنرورانه و شاعری وی به دلیل عدم ترجمه نغمه نی به زبان فارسی ناشناخته مانده است. پژوهش پیش رو، در پی آن بوده است تا با روش تحلیلی توصیفی، سبک زبانی و اندیشگی منظومه یاد شده را در انطباق با سبک و سیاق سخنان مولانا تحلیل کرده و از این منظر میزان اثرپذیری شیمل از مولانا را در خلق این منظومه به خواننده بنمایاند. آنچه در این مطالعه و تطبیق به دست آمد به اختصار عبارت از آن بود که: شیمل در ساخت و پرداخت نغمه نی از همه جهات سبکی به جز موسیقی کلام: به واسطه دو زبانه بودن آثار طرفین متأثر از زبان و ذهنیت مولانا بوده است به طوری که حتی نماد و نشانه های مولانا را نیز برای القای مبانی حکمی و عرفانی که بدان ها باور داشته، وام گرفته و تقریباً با همان تصویرها که ساخته و پرداخته مولاناست با مخاطب سخن گفته است. البته، شیمل گاهی نیز جهت بیان عقیده و مقصود، در وجه شبه های معانی حقیقی و مجازی کلمات استعاری یا رمزی خود دست برده و بدین طریق ردپایی هم از استقلال فکری و ادبی از خویش بر جای نهاده است، از همین رو اگر تفاوت یا تمایزی اندک در میان اندیشه های فلسفی عرفانی او در مقایسه با اندیشه های فلسفی عرفانی مولانا دیده شود، از این زاویه است.
۴.

بازتاب آموزه های تربیتی اجتماعی اشعار پسامشروطه: مطالعه موردی ملک الشعرای بهار و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تربیتی اجتماعی تحلیلی تطبیقی مشروطه ملک الشعرای بهار احمد شاملو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۷
شرایط سیاسی و اجتماعی مشروطه باعث تشویق و تشدیدِ نگاه انتقادی، تربیتی شاعران این دوره و دوره پسامشروطه بوده است. به خاطر جایگاهِ جریان ساز ملک الشعرای بهار و احمد شاملو _به عنوان منتقدان وضیعت اجتماعی، اخلاقی زمان_ اشعار ایشان برای پژوهش پیش ِرو انتخاب شده است. در این مقاله گردآوری داده ها به صورت «کتابخانه ای» و روش انتخاب ابیات به شیوه «هدفمند» صورت پذیرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی اشتراکات و افتراقاتِ آموزه های تربیت_ اجتماعی در اشعار ایشان است. در همین راستا، پژوهش حاضر به شیوه «تحلیلی تطبیقی» در پیِ پاسخ به چگونگی نگرش این دو شاعر در خصوص شالوده های اخلاق اجتماعی: (ازجمله عدالت اجتماعی، حقوق زن، جهل عمومی، آزادی، فقر، خودآگاهی اجتماعی و ستم ستیزی) است. نوآوری پژوهش در این است که برای نخستین بار، دو شاعر از دو گونه و مکتب متفاوت شعری _یکی در مکتب بازگشت و دیگری در سپیدسرایی_ به لحاظ نگرشِ تربیت اجتماعی مقایسه می شوند. از آنجا که غلبه وجه سیاسی اشعار شعرای این دوران، باعث در سایه ماندن وجوه دیگر (به ویژه وجه تربیتی) آن شده است؛ از این روی، ضروت توجه پژوهشگران به وجوه دیده نشده این گونه اشعار، انکارناپذیر می نماید.
۵.

مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جبر اختیار عرفان و کلام تطبیق و مقایسه سعدی مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۹۸
پژوهش حاضر با عنوان « مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار» سعی دارد با شیوه تحلیلی _توصیفی موضوع یادشده را در آثار منثور و منظوم مولانا و سعدی واکاوی کرده و معانی این دو مقوله را به منظور کشف شاخص های برخی ابیات و نوشته های این دو شاعر به خواننده ارائه نماید. جبر و اختیار از نکات کلیدی و کاربردی اشعار مولانا و سعدی است، که اصطلاحاتی از قبیل: تقدیر و سرنوشت ، خیر و شرو جبر و تفویض... را نیز دربرمی گیرد. اختیار در اندیشه مولانا تا اندازه ای فراتر از اختیار در باور سعدی است .جبری هم که مولانا از آن سخن می گوید با جبری که سعدی در آثار خود بیان می نماید تا حدی متفاوت است .مولانا در مثنوی گاه از منظرعرفان و گاه از دیدگاه کلامی به این دو موضوع پرداخته است؛ مثلاً درباره جبرو اختیارسالک معتقد است زمانی که وی در آغاز سیر و سلوک قراردارد در حالت اختیار است؛ اما وقتی به مقام فناءفی الله و معیت حق می رسد دیگر اختیاری از خود ندارد بلکه وجود او در جبر مطلق است. نگرش سعدی بیشتر به جبر گرایش دارد و کمتر از اختیار سخن می گوید جبر در اندیشه او طبق نظریه اشعری ، حاکمیت مطلق قضا و قدری است که بر کل جهان حاکم است و انسان در چارچوب یک جبر از پیش تعیین شده در این جهان حرکت می کند. در نهایت در طرح مسئله اختیار، مولوی و سعدی با توجه به اینکه انسان راجع به امور نفسانی و روحانی خویش صاحب اختیار است، به مجاهدت نفسانی و تربیت نفس پرداخته اند .
۶.

بررسی اشعار آیینی موسوی گرمارودی بر پایه شاخص های ادب غنایی

کلید واژه ها: ادب غنایی شعر آیینی معاصر علی موسوی گرمارودی مؤلفه های شعر آیینی موسوی گرمارودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
شعر آیینی به دلیل غلبه احساسات شاعر، یکی از مهم ترین گونه های ادب غنایی است و بالتبع اکثر شاخص های صوری و محتوایی ادبیّات غنایی در زیربنای آن به کار رفته است. این پژوهش، با هدف بررسی و تبیین بازتاب شاخص های ادب غنایی در اشعار آیینی معاصر ادبیّات فارسی -مطالعه موردی اشعار آیینی علی موسوی گرمارودی- انجام شده است. موسوی گرمارودی از شاعران معاصر فارسی است که حقیقت سیمای معصومین علیه السلام را با تخیّلی سرشار از عاطفه و احساس سروده و آنان را در آیینه شعرش در قالب زبانی غنایی توصیف کرده است. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی_توصیفی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام شده و در پی پاسخ به چندی و چونی شاخص های ادب غنایی در اشعار آیینی موسوی گرمارودی است تا بسامد و برجستگی آن ها را نشان دهد. دستاورد پژوهش نشان می دهد، شاخص های محتواهایی چون مدح و ثنا، مرثیه ، مولودی ، وصف، شکوه و شکایت، مناجات و ... در شعر موسوی گرمارودی برخاسته از عاطفه های گوناگونی شاعر است که در ساختارهای بلاغی (شاخص های صوری)، تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز زبانی غنایی با واج آرایی و موسیقای غنایی سروده شده اند.
۷.

تحلیل کهن الگوی مادر (مام وطن) در رمان جای خالی سلوچ

کلید واژه ها: محمود دولت آبادی جای خالی سلوچ شخصیت مرگان مادر مام وطن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۲۳۶
داستان نویس مهر با پردازش سایر عناصر داستان، عنصر «شخصیت» را به گونه ای بارز نمود می دهد تا قدرت داستان پردازی خود را به شکل مشخصی به نمایش بگذارد. دولت آبادی از جمله نویسندگان واقع گرا دوره معاصر است که در زمینه رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه آثار بسیار برجسته ای دارد. در رمان «جای خالی سلوچ» شخصیت مردگان به عنوان مادر بسیار چشمگیر است، دولت آبادی شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و خصوصاً تحولات اجتماعی بعد از انقلاب سفید و اصلاحات ارضی را در تغییر سبک زندگی و عملکرد اجتماعی روستائیان بسیار اثربخش دانسته و زمینه بروز شخصیت مرگان به عنوان مادر، بستر جامعه ای است که با همه شرایط ایجاب می کند. مرگان تمثیلی از مادر که این صورت مثالی با حرمت، خدمتگزاری، فداکاری و تقدس همراه است و به عنوان یکی از قدیمی ترین کهن الگوهایی که در ناخودآگاه ضمیر تأثیری عمیق دارد و در داستان به صورت نمادین مورد کم لطفی قرار می گیرد و می تواند در همین مفهوم «مام وطن» را تداعی نماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان