فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
فرهنگ نویسی فارسی در هند جنوبی (دکن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند دیرینه ایران و شبه قارّه هندوپاکستان به زمان های دور می رسد. اسناد و مدارکی از دوره هخامنشی در دست است و تصاویر غارهای اجانتا در جنوب هند حکایت از ارتباط ایران و هند در دوره ساسانی دارد.
با نفوذ و گسترش اسلام در ایران در دوران حکومت سلطان محمود غزنوی و لشکرکشی های او به هند، اسلام به همراه زبان فارسی و تصوّف وارد آن سرزمین پهناور شد و به مرور ایّام با تشکیل حکومت هایی از مسلمانان و بعضاً ایرانی زبان فارسی در شبه قارّه هند گسترش یافت، تا جایی که زبان فارسی در حدود چند قرن زبان دین و سیاست و فرهنگ و ادب و هنر گردید.
به دنبال عمیق شدن ریشه های زبان فارسی در سرزمین هند و فهم معارف اسلامی و متون ادبی و حیات اجتماعی دانستن زبان فارسی در سرزمین هند یک نیاز حیاتی شد تا جایی که بساط درس و یادگیری و تألیف کتاب های دستور زبان فارسی و تدوین فرهنگ های مختلف فارسی از مهّم ترین کارها به شمار می آمد. از این رو نوشتن فرهنگ های لغت در سراسر شبه قارّه به ویژه در حیدرآباد و بعضی ایالات دیگر رونق گرفت چون فراگیری زبان بیشتر معلول دو امر است: 1. دانستن لغات و 2. آگاهی از دستور زبان در این دو مسئله است که می بینیم هند در تألیف این دو موضوع حدّاکثر آثار را حدّاقل تا سال 1965 میلادی دارد. تألیف فرهنگ های اساسی و بعضاً متفاوت در دکن گویای این مسئله مهّم است.
پیشینه ی نفوذ واژه های ایرانی در زبان های هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانهای ایرانی و زبانهای هندی هر دو از زبانهای آریایی هستند. پیشینه ی ارتباط آن ها به سده ی6 ق.م باز می گردد. در دوره های پس از میلاد هم، به سبب ورود بسیاری از کتابهای هندی در زمینه های مختلف به ایران، ارتباط بین زبانهای ایرانی و هندی حفظ شد. در دوره های بعد، به خاطر تسلّط سلسلههای مسلمان ایرانی فارسی زبان بر آن منطقه، ارتباط بین زبان های ایرانی و هندی بیشتر شد و زبان فارسی قرن ها زبان رسمی سرزمین هندوستان بود. پیامد این ارتباط ژرف و طولانی، تأثیر این دو زبان بر همدیگر بود. این تأثیرات باعث شد که این دو زبان عناصری را از همدیگر قرض بگیرند. زبان هندی در طول این ارتباط دیرینه خود با زبان فارسی واژگان بسیاری را از این زبان قرض گرفته است. بنابراین، پیشینه ی ورود واژگان زبان فارسی به زبان هندی به دورهای باز می گردد گه آغاز روابط بین ایرانیان و هندیان است. برای انجام این پژوهش، نخست وام واژههای ایرانی در هندی از واژهنامههای معتبر زبان سنسکریت و هندی استخراج شد و سپس شواهدی از متنهای کهن سنسکریت و کتیبههای هندی برای واژگان ذکر شد و در خاتمه، ریشه شناسی این واژگان در زبانهای ایرانی برای اثبات ایرانی بودن واژگان آورده شد. به نظر میرسد انجام این پژوهش برای تحکیم بخشیدن به شواهد تاریخی مبنی بر ارتباط ایرانیان و هندیان در دورههای مختلف تاریخی، ضروری است.
جایگاه تخلص در غزلیات مدحی حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از روند گسترش غزل و افول قصیده سرایی، چون پیوند شعر و شاعری با دربار منقطع نگشته بود، غزل تا حدی، وظیفه ی اصلی قصیده را (مدح ممدوح) بر دوش کشید. مدیحه سراییِ در غزل، غالباً در دیوان شاعرانی ملموس تر است که جز غزل در قالب دیگری شعر نگفته اند. (یا در قوالب دیگر بسیار کم شعر گفته اند) حافظ شیرازی نیز مانند بسیاری از شاعران در غزل به مدح بعضی از پادشاهان، وزرا و... پرداخته است. اما مدایح او رنگ و بویی دیگر دارد. در بسیاری از مواقع ابیات مدح با دیگر ابیات غزل گره نخورده و تصنعی می نماید. او تا حدود زیادی از طریق ذکر نام ممدوح و تخلص خود، که گاهی با هم در یک بیت می آیند و گاهی یکی بر دیگری مقدم می شود، عظمت و شأن ممدوح را تلویحاً مشخص کرده است. شاید به همین دلیل است که در بعضی از غزل های مدحی گاهی تخلص در بیت آخر و گاهی در بیت ماقبل آمده است و احیاناً به جای تخلصِ به نام خود، به نام ممدوح تخلص کرده و گاهی پس از اتمام غزل از ممدوح یاد می کند. به طور کلی در این مقاله سعی شده با توجه به جای گیری تخلص و ممدوح در غزل های مدحی حافظ تا حدی شأن و منزلت آنان در نظر حافظ مشخص شود.
از فنا تا وحدت در اندیشه مولانا و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
7 - 29
حوزه های تخصصی:
ابن فارض از بزرگ ترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از طرفی مولانا خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است. این دو عارف بزرگ در بسیاری از موضوعات عرفانی تشابه دارند. مولانا و ابن فارض بر این باورند که فنا در نهایت به وحدت می انجامد و وحدت را در فناء فی الله می جویند. آن دو معتقدند برای رسیدن به وحدت، سالک در ابتدا از هستی ظاه ری خود جدا می شود، سپس در معش وق چنان غرق می شود که خودی از او باقی نمی ماند، با گذشتن از این مرحله عارف در وحدتی عاشقانه محبوب ازلی خود را در می یابد. اهمیت این موضوع و شباهت هایی که میان اندیشه های ابن فارض و مولانا در این زمینه وجود دارد طلب می کند تا مفهوم فناء فی الله و بقاء بالله در آثار این دو عارف بررسی و مطابقت داده شود.
تأثیر آنیما و تجلّی آن در هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر پایه اندیشه های کارل گوستاو یونگ، روان شناس سوئیسی، «ناخودآگاه جمعی» میراثی است بازمانده از دوره های نخستین نیاکان بشر که در ذهن آنان وجود داشته است. در این ناخودآگاه جمعی، «تصاویر ازلی» و مفاهیم مشترک جهانی وجود دارند که یونگ آنها را «کهن الگو» می نامد. مهم ترین کهن الگوها از نظر او عبارتند از: سایه، نقاب، خود، آنیما، آنیموس، پیر خرد و تولد دوباره. آنیما شاید مهم ترین این کهن الگوها باشد که حضور آن را در بسیاری از آثار ادبی از جمله هفت پیکر نظامی که مجموعه ای از افسانه های عاشقانه و خیال انگیز است، می توان مشاهده کرد. در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر کهن الگوی آنیما در افسانه های هفت پیکر پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هفت پیکر بستر مناسبی برای تجلّی کهن الگوی آنیما است که در رؤیاهای شیرین و کابوس های تلخ افسانه های آن به شیوه ای نمادین حضور دارد. می توان گفت که کاربرد ویژگی های زنانه در شعر نظامی، یکی از تأثیرات مهم آنیما در شعر او است. آنیما همان واقعیت ژرفی است که در موقعیت های گوناگون بر رفتار و حالات شاعر تأثیر می گذارد تا او را به پختگی و کمال برساند.
عاشقانه های سیاسی- اجتماعی در شعر معاصر تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالهی حاضر مضمون اشعار عاشقانه در شعر معاصر تاجیکستان مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که شعر معاصر تاجیکستان در محدوده ی تاریخی 1917م. از زمان انقلاب اکتبر روسیه تا قبل از فرو پاشی آن و استقلال تاجیکستان در 1991م. در زمرهی آثار مکتب رئالیسم سوسیالیستی قرار می گیرد، مضامین شعری آن از جمله عاشقانه های شعر تاجیک نیز تحت تاثیر دیدگاههای سوسیالیستی است. بدین ترتیب عاشقانههای مکتب رئالیسم سوسیالیستی، عاشقانه هایی سوسیالیستی و سیاسی- اجتماعی به شمار می رود. در واقع در دوره ی مذکور عشق، گویی تنها بهانه ای برای بیان رسالت حزبی شاعر سوسیالیست است و محبوبی که از سوی شاعر کمونیست این دوره مورد ستایش قرار میگیرد نه تنها زنی سنتی به شمار نمی رود ،بلکه خود در فعالیت های سیاسی-اجتماعی البته در تأیید سیاست های حاکم گام برمی دارد. در عاشقانه های مورد بحث آنچه از معشوق ستودنی است، زیبایی های ظاهری او نیست بلکه تلاش او در صنعت و کار است که البته این دو از اصول سوسیالیسم به شمار می رود.
همهی موارد فوق با کاوش در برجسته ترین نمونه های شعری از شاعران دورهی شوروی تاجیک بررسی شده است.
از تعدیل تا معادل یابی
حوزه های تخصصی:
معادل یابی واژگانی یک فعّالیّت ذهنی است که در لایه های مختلف ذهن صورت می گیرد. معادل یابی و ترجمه در سطح اوّلین لایة ذهن، کارمترجم نوآموزی است که هنوز در کار ترجمه تجربه ای نیندوخته است و تحت تأثیر ترجمة متون کهن یاد گرفته که معنای هر کلمه را زیر آن کلمه بنویسد و هراس دارد که معنای کلمه را به دقّت وارسی کند و مترادف هایی را که به ذهنش می رسد، در متن ترجمه بیاورد. این مقاله در پی آن است تا راهکارهایی را برای روان و شیوا کردن متن ترجمه در عین صحّت و دقّت آن به دست دهد، به طوری که پیچیدگی ها و ناآشنایی ها و ابهام های به وجود آمده در نثر ترجمه را بزداید و خوانندة ترجمه همان لذّت را از خواندن متن ترجمه ببرد که خوانندة متن اصلی از آن می برد. از مهم ترین این راهکارها می توان به تبدیل ساختار اسمی به فعلی و برعکس، تبدیل فعل به قید، ترکیب وصفی به اضافی، جز به کُل و برعکس، مثبت به منفی و بیان ساده به تصویری و تصویری به تصویری و... اشاره کرد.هدف از شیوه های معادل یابی ارایه شده در این مقاله آن است که سلطه و سیطرة متن اصلی بر خواننده تا حدّ ممکن کم شود.
تطبیق مضامین شعری ملک الشعرای بهار و سامی البارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
95 - 116
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از دانش های نوپا، مفید و کارآمدی است که ادبیات کلیه ملل جهان را در مجموعه ای به هم پیوسته و مقوله ای واحد(علیرغم اختلافات شکلی و زبانی ) معرفی می کند. مسلماً بسیاری از شاعران ایران زمین با سایر شاعران جهان (از جمله شاعران عرب) در شعر و زبان همانندی دارند. در آثار هر شاعری مضامین مختلفی مانند مضامین ادبی، سیاسی و اجتماعی به چشم می خورد، اما میان اشعار ملکالشعرای بهار و محمود سامی البارودی دو شاعر معاصر ایرانی و عرب، همانندی های بسیاری وجود دارد. با توجه به همانندی های شعر این دو شاعر در این مقاله، سعی بر آن است تا مضامین مشترک شعری آنان مورد بررسی قرار گیرد
دل آدمی و مراتب آن در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا انسان را آیینه تمام نمای الهی می دانند. از نظر آنها همان گونه که خداوند دارای اسما و صفات مختلف و به تبع آن دارای جلوه های گوناگونی است، حقیقت انسان نیز واحد کثیری است که به واسطه تجلیات گوناگون، اسامی متعدد می یابد. بیشتر صوفیه دل آدمی را حقیقت وی می دانند و جلوه های آن را «لطایف سبعه» نامیده اند. این لطایف عبارتند از طبع، نفس، عقل، قلب، سِرّ، خفی و اخفی. در سیر و سلوک از این هفت مرحله، به عنوان مراحل ترقی و تکامل انسان نام برده می شود. نفس آدمی اگر استعداد خود را کامل کند، یعنی آنچه را که بالقوه دارا است، بالفعل گردد و آیینه تجلی الهی شود، «دل» نام می گیرد که مجمع البحرین و محل تلاقی دو عالَم ظاهر و باطن است؛ در این هنگام گنجایش حق را یافته، عرش الهی می گردد؛ بنابراین تمامی مراتب و لطایف انسانی را می توان جلوه های «دل» دانست. در این مقاله با اشاره به حقیقت دل از دیدگاه عارفان، کوشش می شود مراتب آدمی یا همان «لطایف سبعه انسانی» در دو قوس نزولی و صعودی، بررسی و تحلیل شود.
حافظ از دو نگاه: رمانتیسم گوته و تعالی گرایی امرسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گوته، اندیشمند و شاعر آلمانی، و امرسن، شاعر فیلسوف امریکایی، از جمله شاعرانی هستند که نه تنها در ادبیّات ملّی کشورشان، بلکه در ادبیّات جهان نیز بسیار تأثیر کرده اند. وجوه مشابه فراوانی در نگرش و اندیشه های این دو شاعر به چشم می خورَد که از مهم ترین آنها علاقه مندی هر دو شاعر به حافظ و معرفی وی به ملّت های خود است. پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی تأثیرپذیری گوته و امرسن از حافظ، تلاش هدفمندی را که این دو شاعر برای ایجادِ اقبال ادبی حافظ در ادب غرب انجام داده اند، و چگونگی استقبال از شعر واندیشه حافظ در ادبیّات آلمان و امریکا را، بر اساس دیدگاه یکی از صاحب نظران ادبیّات تطبیقی به نام پراور، بررسی می کند.
در این پژوهش، ابتدا چگونگی آشنایی گوته با حافظ و بررسی عوامل مؤثر در ایجاد شیفتگی او نسبت به این شاعر ایرانی ارائه خواهد شد. پس از آن چگونگی آشنایی امرسن با حافظ و نهایتاً تفاوت دیدگاه های گوته و امرسن نسبت به شناخت و پذیرش حافظ در ادبیّات غرب بررسی می شود. انگیزه اصلی گوته در تقلید از حافظ یافتن طرحی برای عاشقانه سرودن بود، درحالی که امرسن در جست وجوی یافتن اندیشه ای بود که علاوه بر ستایش زیبایی و آرامش، جوابگوی روح آزادی خواهی و استقلال فردی و هویت ملی جامعه معاصرش نیز باشد و به همین دلیل، شعر حافظ را، هماهنگ با فرهنگ و ملّیّت خود، به امریکائیان معرفی کرد. حاصل تلاش این دو، موجب اقبال یافتنِ حافظ، در مسند اندیشمندی جهانی، در فرهنگ و ادب غرب شد.
تحلیل محتوایی بیست سال بازنویسی مثنوی برای کودکان و نوجوانان (1369- 1389)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه داستان های بازنویسی شده از مثنوی برای کودکان و نوجوانان در سال های 1369 تا 1389 و شناسایی مشکلات آنها با توجه به معیارهای بازنویسی صورت گرفته است.
روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل محتواست. نمونه آماری شامل 63 داستان مثنوی است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی نظام مند از بین 160 داستان انتخاب شده است. برای گردآوری داده های پژوهش از سیاهه ای استفاده شده که نویسنده آن را طراحی کرده است. تشویق نکردن مخاطب به شناخت مثنوی، تقویت نکردن حس کنجکاوی در پیگیری داستان، تعیین نکردن موقعیّت داستان بازنویسی در مثنوی، بی توجهی به مضامین اصلی قصّه ها در بافت مثنوی، استفاده نکردن از ابیات مثنوی در داستان، رعایت نکردن اصول و قواعد دستوری، املایی، رسم الخطی و اصول مهم ساده نویسی، همچنین کاربرد واژه ها و اصطلاحات دشوار متون کهن بدون شرح و توضیح، استفاده از تصاویر غیرجذاب، ضعف در طراحی و بی بهره بودن تصاویر از ارزش هنری، نداشتن صفحه ویژه معرفی مثنوی، نداشتن واژه نامه در مواردی که لازم است و طرح جلد و صفحه آرایی نامناسب در برخی کتاب ها، از مهم ترین مشکلات بازنویسی ها از نظر کیفیت محتوا، ساخت و پرداخت، زبان، تصویر و شیوه ارائه است.
بررسی آماری اوزان غزل های غالب دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب دهلوی معروفترین سخن سرای قرن سیزدهم هـ.ق. در هند است. در آن سرزمین او را لسان الغیب و شهنشاه سخن می نامند . غالب 334 غزل فارسی خود را در 20 وزن سروده است؛ 85 درصد غزل های او در شش وزن پرکاربرد کل غزل فارسی و غزل سبک هندی است. به این ترتیب، بیشتر غزل های غالب مطابق معیار و شیوه های معمول زمان است؛ امّا از اوزان کم کاربرد نیز در غزل خود بهره گرفته است. قالب غزل با توجّه به ماهیّت آن پیوند عمیق تری با موسیقی دارد و نقش وزن در آن برجسته تر از دیگر قالب هاست و ما در این مقاله سعی داریم تا به معرفی آماری اوزان غزل های غالب بپردازیم. بحرهای مضارع، مجتث، رمل و هزج پرکاربردترین اوزان غزل او را شامل می شود. وزن های کوتاه در غزل غالب کمتر استفاده شده است. از ویژگی های اوزان مورد علاقه او بلندبودن، ثقیل بودن و قابلیت تقسیم به دوپاره است. وزن فاعلات مفعولن فاعلات مفعولن تنها وزن نادر غزل غالب است که 4 غزل را به این وزن سروده است.
تحلیل شخصیت در داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد روان کاوی، از نقدهای مهمی است که در بررسی متون ادبی از آن بهره گرفته میشود. در این مقاله براساس این نقد، به تحلیل شخصیت سهراب، رستم و کاووس در داستان «رستم و سهراب» پرداخته شده است. ابتدا شخصیت سهراب بر اساس تیپ شخصیتی «پرشور»، واکاوی و ارایه شد. باتوجه به ویژگیهای مشترک بین سهراب و این تیپ شخصیتی، از جمله: قدرتطلبی، شجاعت، اهمیت دادن به اهداف خود، روابط عاشقانه، لذت بردن از درگیر شدن در جنگ قدرت و جدی بودن، بیان گردید که شخصیت سهراب جزو شخصیتهای پرشور است و رفتار او با توجه به این تیپ شخصیتی، تحلیل شد. در ادامه، دیدگاه فروید درباره ی شخصیت و ساختار آن یعنی نهاد، خود و فراخود، بیان شد و سهراب، رستم و کاووس نمادی از آن سه جزو شخصیت دانسته شدند. در این تحلیل، تعارض بین سهراب، کاووس و رستم به تعارض بین نهاد، فراخود و خود، تعبیر شده است.
نمود ویژگی های جریان سیال ذهن در داستان« ماهان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جریان سیال ذهن» پیش از آنکه تکنیکی در داستاننویسی مدرن محسوب شود، اصطلاحی روانشناسانه بود که ویلیام جیمز روانشناس امریکایی، در باب چگونگی شکل گیری خاطرات، افکار، رویاها و احساسات درونی انسان به کار برد. بعدها نویسندگانی که بنیان خلق آثار خود را ذهن آدمی قرار دادند و به دنیای درونی و اندیشهها و عواطف فردی او روی آوردند، از این اندیشهها سود بردند و جریان سیال ذهن را به عنوان شیوهای از داستاننویسی به کار گرفتند. حوزههایی که این شیوه از داستان با آن سر و کار دارد به طور کلی: ذهن و واقعیت ذهنی، حالتها و نمودهای حیات درونی و خویشتن حقیقی انسان، همچون: افکار، احساسات، تخیلات و رؤیاها را در بر میگیرد. همچنین زمان حسی (غیر تقویمی) که زمانی درونی و حلقوی است و زبان پیچیدهای که با زبان معمولی و روزمره تفاوت دارد، از ویژگیهای این شیوهی داستان نویسی است. هفت پیکر نظامی گنجوی در قلمرو داستا ن پردازی از دیدگاههای مختلف، تأویل پذیر است و در سر تا سر آن به شرح کامل و اصیل تجربههای انسانی پرداخته شده و هستی درونی آدمی با تمامی افعال و نمودهای آن مورد توجه قرار گرفته است. چهرههای مختلف و صداهای متنوع یک انسان، تضادهای روحی انسانی که با پناه بردن به نیروهای خلاق درونی بر این تضاد پیروز شده است، پیوند خودآگاه و ناخودآگاه، ذهن و عین، واقعیت و رؤیا، درهم ریزی زمان و... از نمودهای برجستهی جریان سیال ذهن در این کتاب است. در این مقالــه کوشش شده است تا با تکیه بر بعضــی از عناصـر «جریان سیال ذهن» و برجستهسازی آنها، به افسانه ی ماهان در هفت پیکر نظامی پرداخته شود و رویکرد جدیدی از این داستان ارائه شود.
ساخت بازی های رایانه ای براساس قصه های بلند عامیانه ی ایرانی (با تکیه بر داستان قهرمان قاتل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عظیمی از ادبیات داستانی ایران که ادبیات حماسی، تعلیمی، عرفانی و عامیانه را در بر می گیرد؛ حکمت ها و معارف کم نظیری دارد. این گنجینه ی غنی، متناسب با مخاطبان گوناگون قابلیت بازآفرینی در قالب های هنری نوین، از جمله فیلم، نمایش، انیمیشن و بازی های رایانه ای را دارد. ساخت چنین بازی هایی هم نسل امروز را با ادبیات کلاسیک و عامیانه ی فارسی آشنا می کند و هم ویژگی سرگرم کنندگی آن ارزش های اخلاقی و انسانی را به مخاطبان و کاربران آن انتقال خواهد داد. این مقاله، بر آن است تا ضمن طرح مباحثی درباره ی بازی های رایانه ای و اهمیت آن و در عین حال آسیب شناسی مختصر نمونه های رایج آن، با معرّفی داستان عامیانه ی قهرمان قاتل در جایگاه یکی از نمونه های زیبا و جذاب این گونه متون داستانی، قابلیّت ذاتی این آثار را از نظر شخصیت پردازی (با داشتن شخصیت هایی بسیار متنوع مانند (عیاران، پریان، دیوان و جانوران عجیب و غریب)، صحنه پردازی (باغ ارم، دریای محیط، خندق ها، برج و باروها و عواملی چون صداها، دود و تاریکی و گرد و غبار)، تنوّع مراحل کنش های داستانی، زمان و مکان های شگفت و جذاب، ابزارهای جنگی(سپر، گرز، عمود خاراشکن و تیغ غم غم)، گفت وگو و تعلیق داستانی، ویژگی های مختلف فانتزی و چند مرحله ای یا اپیزودی بودن صحنه ها را برای بازتولید به شکل بازی های رایانه ای نشان دهد. برای نگارش این مقاله، نسخه ی چاپ سنگی قهرمان قاتل تهیه و موردخوانش قرار گرفت و زوایای گوناگون متن و عناصر داستانی آن تحلیل شد و در آخر جنبه هایی از داستان که قابلیت نگارش به صورت بازی نامه داشت استخراج و از نو بازآفرینی شد.