فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۴۱ تا ۲٬۵۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تکثّر معنایی متن و ماهیت چند آوایی متون ادبی که در پیوند با نظریه بینامتنیت است، از جمله دست آوردهای بسیار مهم و مغتنم نظریه های ادبی مدرن می باشد که چشم اندازهای متنوعی را در برابر مفسران و منتقدان متون ادبی گشوده است. در میان آثار روایی، مثنوی مولانا از منظر ارتباطات بینامتنی، بویژه از لحاظ فزون متنیتی بی مانند است؛ چنان که نخستین داستان مثنوی، شاه و کنیزک، بیش متن چندین جریان و داستان مشابه در متون روایی و غیر روایی هم چون فردوس الحکمه، عیون الاخبار، قانون، ذخیره خوارزمشاهی، چهارمقاله، اخبار النساء، اسکندرنامه، اقبال نامه ، جوامع الحکایات و مصیبت نامه است. مقایسه این داستان با روایات پیش متن آن، بر اساس نظریه فزون متنیتی ژنت، سوای تعیین میزان ارتباط آنها با یکدیگر، نمایش گر ذوق سرشار مولانا در هنر داستان پردازی است. در این جستار، تجزیه روایت مثنوی به پیرفت های گزاره ها و تحلیل تطبیقی آن ها با اجزای روایات پیش متن بر مبنای نظریه فوق، نشان می دهد که ارتباط روایت بیش متن با پیش متن های منظوم، از نوع گشتار غیر مستقیم و پیچیده است و ارتباط آن با پیش متن های منثور، از نوع جایگشت شعر سازی است. همچنین کاربست اصل تداعی آزاد، که حاصل آن استفاده بسیار مولوی از داستان های درونه ای و گریزهای آگاهانه و عامدانه معنایی است، به شکست های پی در پی در خط داستان انجامیده است.
بررسی تطبیقی وطن دوستی محمود درویش و ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۸
111 - 134
حوزه های تخصصی:
اگر شعرهای مربوط به فلسطین را تحت سه عنوان آوارگان فلسطینی، فداییان و مضامینی از قبیل بازگشت به فلسطین و فریاد رهایی فلسطین تقسیم کنیم؛ مشخص می شود که پس از 1967 که جنبش مقاومت فلسطین حضور گسترده خود را در نبرد با اسرائیل آشکار ساخت؛ شعرهای بسیار باارزشی در این رابطه سروده شد. محمود درویش شاعر مقاومت فلسطین(2008-1941م)، پس از 1967 شهرت بسزایی یافت. اشعار او را می توان به سه دوره طفولیت هنری با گنجشکان بی بال، میانه سالی با برگ های زیتون و دروه عمق و اصالت و پختگی با عاشقی از فلسطین و... طبقه بندی کرد. او یک گام عقب نشینی را خیزشی برای ده گام پیشرفت می شمارد و با عشقی که در دل دارد خطاب به هم وطن زجرکشیده فریاد می زند که هفت آسمان را تسخیر خواهیم کرد. با توجه به اینکه شعر محمود درویش نبض پنده ادبیات معاصر فلسطین است و در میان فریادهای امتناع و پژواک گلوله ها و آوای خون آلود پناهندگان؛ نشو و نما یافته، در این مقاله سعی بر آن است تا جلوه های ادبیات مقاومت، چون هویت ملی و وطن پرستی، تحریک غیرت ملی، مبارزه با ظلم دیرپا، تهدید و نصحیت دشمن و ایجاد امید در شعر او بررسی شود.
آمیزه مفهومی جنگ و شکار و عشق در غزلیات سعدی با تکیه بر نظریه «فوکونیه» و «ترنر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین آمیزه مفهومی جنگ و شکار و بررسی ابعاد خاص حوزه آمیخته در غزلیات سعدی بر اساس نظریه «فوکونیه» و «ترنر» است. در غزلیات سعدی یکی از مفاهیم شناختی پربسامد، جنگ و شکار به عنوان حوزه درونداد برای عشق است. نظریه آمیزه مفهومی به عنوان ابزاری کارآمد در درک چگونگی تعامل نظام مفهومی با حوزه های آن به کار گرفته می شود. فوکونیه و ترنر، نظریه الگوی چندفضایی یا شبکه ای را مطرح کردند. در الگوی شبکه ای، مفاهیم مشترک دو حوزه دروندادی، فضای عام را می سازند. علاوه بر این تعامل این دو حوزه دروندادی، فضای آمیخته ای را پدید می آورد که ساختار مفهومی آن به تنهایی از فضاهای دروندادی درک نمی شود. در این پژوهش نشان خواهیم داد که عمده مفاهیم در عشق بر محور معشوق و الفاظ خاصی که در وصف او به کار گرفته می شود، استوار است و در حوزه آمیخته مفاهیمی پارادوکسیکال مانند مرگی که حیات ابد است یا اسارت عین آزادی مطرح می شود. پس از ترسیم ابعاد آمیزه مفهومی جنگ و شکار خواهیم کوشید به این پرسش پاسخ دهیم که پارادوکس حاصل در حوزه آمیخته چگونه ایجاد می شود. فرضیه آن است که پارادوکس حاصل در آمیزه ناشی از تأثیر مفاهیم عرفانی عشق در گفتمان صوفیانه بر الگوهای ذهنی شاعر است، حتی اگر غزل در ردیف غزل های عاشقانه قرار داشته باشد.
ماهیت زبان و محدودیت های آن در نظریة مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شطح و شیوه بیان آن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی مقوله شطح در مثنوی انجام شده است. برای این منظور به شیوه تحلیلی- توصیفی؛ نخست با مطالعه دو کتاب شرح شطحیات و تذکرة الأولیاء و برخی از کتب و مقالاتی که به این موضوع پرداخته اند، حدود و مصادیق شطح تبیین شده است. سپس با مطالعه مثنوی مولانا آن چه را که می تواند از مصادیق شطح به شمار آید با نمونه های روزبهان و عطار مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است و با توجه به گوناگونی مضامین شطح، ضمن لحاظ بنیان عرفانی آن ها، از طریق یک نمودار دایره ای پیوند این موضوعات گوناگون نیز با یکدیگر مشخص شده است. این نمودار نشان می دهد که پیوند شطحیات مبتنی بر مضمون «فنا و وصال» است و موضوعات شطح در عناوینی مانند محرک وصال، راه وصال، زمینه وصال، موانع وصال، نتایج وصال و زبانِ واصلان قابل تقسیم است. این تحقیق هم چنین نشان می دهد مولانا اغلب مصادیق شطح را در مثنوی مطرح کرده است، اما شیوه بیان او که مبتنی بر تفسیر، قصه و تمثیل است، گفته های او را پذیرفتنی کرده است. بر اساس این روش، شطحیات تند تغییر ماهیت نمی دهند، اما تغییر لحن می دهند و مقبول واقع می شوند. بالأخره اینکه نباید شطح را منحصراً مقوله ای زبانی دانست؛ بلکه بسیاری از شطحیات، رفتاری بوده-اند و نوعی هنجارشکنی یا هنجارگریزی اجتماعی به شمار می آیند.
مخاطب شناسی در آثار سعدی
حوزه های تخصصی:
مخاطب گیرنده ی پیام است یا به زبان گویاتر یک پایه از چند پایه ی اصلی پیام رسانی است. مخاطب می تواند در زمان زیست پدید آورنده ی اثر زندگی کرده و خود جز اثر باشد. در این پژوهش به بررسی آثار شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی و مرور وبررسی مخاطبان او پرداخته می شود وبه این موضوع توجه دارد که زیست مخاطب و شاعر موازی هم بوده اند واین زیست برشادی ها و عشق، غم ها و فرهنگ عمومی و نحوه ی زندگی و حالات درونی و رفتارهای بیرونی مؤلف و مخاطب تأثیر گذاشته است و نیز آشنایی وعلت شهرت عام و خاص تر سعدی بعنوان یکی از شاعران و نویسندگان قرن هفتم و کارآمدی زبان آثارش و منطق حکایت و تمثیل هایش بر مخاطبان و مخاطبان بر آثارش. روش پژوهش بر شواهدی از خود متن آثار سعدی است. تا جنبه مخاطب شناسی آثار و نوع تأثیرات او بر بینش مخاطبان از حیث فرهنگ زبانی و فرهنگ زندگی بیشتر معلوم گردد. سعدی با آوردن موضوعات متنوع در آثارش طیف های مختلف مخاطبانش سعی در تلطیف فضای پر آشوب قرن هفتم داشته است تا زندگی برای همنوعانش کمی قابل تحمل تر شود. این تحقیق کوشیده است با توجه به دستاوردهای نهایی مخاطب شناسی به کنکاش در آثار سعدی پرداخته و به مخاطب شناسی آثار سعدی از جهت پایگاه اجتماعی و نوع دریافت آن ها توجه کرده است و همچنین کوشیده مسائل زندگی و فرهنگی آنان را مورد تدقیق قرار دهد.
بینامتنی دینی(قرآن، انجیل، و تورات) با رویکرد مفهوم مقاومت در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بینامتنی نظریه ای است که با آن می توان میان متن قدیم و جدید ارتباط برقرار کرد و بر غنای اثر ادبی افزود .به این دلیل، این پژوهش در نظر دارد با روش توصیفی و تحلیلی، اثر بینامتنی دینی را با رویکرد مفهومی مقاومت و با تأکید بر نظریه «کریستوا»، در اشعار مقاومت محمود درویش، شاعر فلسطینی، و قیصر امین پور، شاعر ایرانی، را مورد بازبینی قرار دهد. بینامتنی حوزه های بسیاری دارد امّا از آنجا که شاعران مذکور دریافته اند قرآن، کتاب های آسمانی و شخصیت های دینی، منبع مهمی برای آزادی انسان ها هستند، با استفاده از بینامتنی دینی مردم را به جهاد علیه دشمن دعوت کرده اند، هرچند درویش از منابع یهودی ومسیحی به صورت نفی متوازی و کلّی بیشتر استفاده کرده است و امین پور از نفی متوازی و جزیی بهره برده است .بینامتنی در اشعار درویش نسبت به امین پور، وضوح بیشتری دارد.کاربرد بینامتنی دینی در سه حوزه اسلام، مسیحیت و یهود، بیانگر تعامل دو شاعر با این ادیان است واختلاط دینی که درویش و امین پور در اشعار خود به کاربرده اند، امری است که دولت ها می توانند در سایه آن اختلافات مذهبی خود را کنارگذارند و به نوعی همزیستی مسالمت آمیز دست یابند.
نگاهی به نگرش عرفانی سعدی
حوزه های تخصصی:
سعدی به دلیل برخورداری از ذوقی سرشار و عاطفه و تخیلی کم نظیر، نمی تواند به عرفان که نگاه هنرمندانه به شریعت است، بی توجه بماند. از این گذشته، ادبیات پیش از او که بی گمان سعدی بدان علاقه مند بوده و مستمراً آن ها را از پیش چشم می گذرانده است، آکنده از مسایل مربوط به این جریان فکری و فرهنگی است و این شاعر بزرگ، مثل بسیاری از گویندگان دیگر، از رهگذر میراث صوفیان، از آن تأثیر می پذیرفته است. اگر در غزلیّات سعدی جلوه هایی از عشق زمینی دیده می شود، چندان عجیب نیست، همان گونه که رنگ و بوی عرفانی گرفت و همنشین و همپای شدن معشوق برین بی قرین با معشوق زمینی نیز در دیگر غزلیّات او چندان بیگانه نمی نماید. در واقع، سعدی هرچه را تجربه کرده، چون نقاشی چیره دست به تصویرکشیده است. اینکه می توان با جستجو در اشعار شاعران به اندیشه های آنان پی برد، موضوع جدیدی نیست، به ویژه شاعران کلاسیک که در آثار آنان باید به دنبال تک معنایی بود. با این حال، نکته مهم آن است که درباره سعدی این امر جلوه بیشتری دارد و با کمی دقّت می توان سیر زندگی و اندیشه وی را در آثار او مشاهده کرد.
فرایندهای معادل یابی فرهنگستان در حوزه رایانه و فنّاوریِ اطّلاعات و پذیرش معادل ها در کُتب آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه رایانه و فناوریِ اطلاعات یکی از حوزه هایی است که متخصّصان فرهنگستان زبان و ادب فارسی را بر آن داشته تا به منظور رعایت اصول موضوعهحفظ زبان فارسی و در جهت بقای زبان فارسی به عنوان زبان علم، به واژه گزینی سازمان یافته و روشمند مبادرت ورزند. تحقیق حاضر شامل دو بخش می باشد. بخش اول به بررسی فرایندهای معادل یابی فرهنگستان در حوزه رایانه و فناوری اطلاعات می پردازد که از جمله این فرایندها: واژه قرضی، ترجمه قرضی، تعبیر قرضی، ترجمه و تعبیر قرضی ، تغییر قرضی و واژه سازی می باشد. در این میان فرایندهای معادل یابی بر اساس ترجمه و تعبیر قرضی و همچنین واژه سازی از فراوانی بیشتری نسبت به دیگر فرایندها برخوردار بوده است. در بخش دوم تحقیق واژه ها و اصطلاحات تخصّصی کاربردی در آموزش رایانه و فناوری اطلاعات مصّوب فرهنگستان با واژه ها واصطلاحات به کار برده شده در کتب آموزش رایانه و فناوریِ اطلاعات مقایسه شدند. میزان پذیرش مطلق معادل هایِ مصّوب فرهنگستان در این حوزه کمتر از یک سوم واژگان و میزان پذیرش نسبی واژگان مصّوب بسیار کم است، امّا بیش از نیمی از معادل های مصّوب حتی یک بار نیز در این کتب به کارنرفته اند.
موازنة أدبیة بین سعدی الشیرازی وشمس الدین الکوفی فی ضوء قصیدتیهما حول الغزو المغولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعتبر الهجمة المغولیة من أهمّ الحوادث السیاسیة فی تاریخ الشعبین الإیرانی والعربی لما أثارت فی نفوس الجماهیر من مشاعر الشجی والأسی والسخط علی المحتلین والنقمة علیهم. ومن الطبیعی أن یتأثر منها الأدباء أضعاف ما تأثر عامة الناس لکونهم أرهف أبناء الشعب وأقربهم للانفعال والتأثر من هذه الاعتداءات الإنسانیة العدیدة، أو التعامل والتفاعل معها. ومن هذا المنطلق لقد کان من بوادر الشعراء الذین تغنّوا أصداء هذه الکارثة شمس الدین الکوفی وسعدی الشیرازی من مثیلاتهما حیث صوّرا تصویرا أعمق من غیرهما تأثیرا؛ علی الرغم من البون الشاسع بینهما من الموهبة والذکاء. ولکن من حیث تعاصر الشاعرین واتحادهما فی الإطار التأریخی ذاته تمکّن لنا تناول ما أنشداه فی موضوع المغول من خلال المتابعة والمقارنة الموضوعیة والفنیة وفق رؤیة تحلیلیة ووصفیة لدیهما، وبحثنا هذا یهدف إلی المقارنة بین الدلالات المختلفة للمضامین التی استعرضها الشاعران، والکشف عن وجوه الاشتراک والافتراق بینهما علی ضوء المدرسة الامریکیة. من خلال المتابعة لوجوه الاشتراک والافتراق وما قدّمه هذان الشاعران وجدت الغموض البارزة فی شعر سعدی لایمس شعر الکوفی؛ لأن صیاغة الجمل والعبارات عند الکوفی ذاتیة وطبیعیة ولیست متکلّفة واصطناعیة؛ فتناول الموضوع تناولا أقرب إلی المباشرة؛ غیر أنّ أسلوبهما اتّسم بالمباشرة والتقریریة والاستمداد من الواقع المتمثّل فی مواجهة الغزو.
مطالعه ای در انتساب رسائل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسائل سعدی، به شش نوشتار مجزا اطلاق می شود که معمولا در کلیات شیخ به چاپ می رسند و همگی به نثر نوشته شده اند. از زمان اولین تلاشها برای چاپ نسخه مصحح علمی کلیات سعدی، پرسش از انتساب این رسائل موضوعی مهم بوده است. محققان مختلف نیز به سهم خود به این موضوع پرداخته و پاسخ هایی به آن ارائه کرده اند. در این مقاله قصد بر اینست که با استفاده از روشهای سبک سنجی و انتساب تالیف، مبتنی بر تحلیلی کمّی، با مقایسه این رسائل و گلستان، پاسخی برای پرسش انتساب این رسائل ارائه کنیم. در این مقاله، با استفاده از دو نوع تحلیل مبتنی بر دو شاخص متفاوت، تلاش شده تا پاسخی دقیق به مساله ارائه شود. روش اول استفاده از منحنی های خصیصه نمای مندنهال است. روش دوم استفاده از الگوئی برای توصیف کمّی شاخص تکرار واژگان در متن است. نتیجه حاصل به طورکلی با حدس فروغی درباره انتساب این رسائل هماهنگ است. سه رساله (نصیحه الملوک، عقل و عشق، و انکیانو) به قلم خود سعدی هستند. تقریرات ثلاثه و در تقریر دیباچه حتما نوشته فرد دیگری هستند. مجالس نیز، اگرچه به قلم سعدی نیستند، اما احتمال اینکه سخنان شفاهی وی بر منبر باشند زیاد است.
بازتاب فرهنگ ایران در قصیدة ""مقتل بزرجمهر"" از شاعر لبنانی خلیل مطران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوندهای فرهنگی ، سیاسی، اجتماعی بین ایران وکشورهای عربی از جمله لبنان از زمان هخامنشیان تاکنون پیوسته ادامه داشته، ودستاورد این تعامل، مشترکاتِ فرهنگی-علمی ، بین دو ملت بوده است. اما آنچه در این میان چشمگیرتر است ،تاثیر زبان فارسی بر زبان عربی است که دارای تاریخچه طولانی بوده ودارای سهم ونقش بسزایی است. از دوره جاهلی که واژگان فارسی برشعر شعرای جاهلی تاثیر گذاشت، این روند تا دوره های بعد حتی تا دوره معاصر ادامه پیدا کرد، اما آنچه کمتر مورد توجه واقع شده، تاثیر فرهنگ وزبان فارسی بر ادبای کشور لبنان است. یکی از بزرگان وشعرای لبنانی که بر سنت های قدیمی انقلاب نمود، وافقِ جدیدی در شعر جهانِ عرب گشود،""خلیل مطران ""بود. از دستاورد های خلیل مطران سرودن قصیده مقتل بزرجمهر است.این قصیده حماسه ای بی نظیر در به تصویر کشیدن زوایایی از تاریخ سرزمین ایران است. هدف مطران از سرودن قصیده مقتل بزرجمهر قیام اعراب بر علیه رژیم عثمانی به منظور رهایی از استبداد عثمانی ها بود. خسرو انوشیروان در این قصیده رمز توریه بر سلطان عثمانی است. وداستان بزرجمهر جنبه عبرت آموز داشته وهدف آن بیدار کردن نسل جدید در جهان عرب است. در این مقاله تلاش شده است، برای آشنایی بیشتربا قصیده ""مَقْتَل بُزَرجمِهر"" از شاعر بزرگ عرب؛ ""خلیل مطران""، معروف"" به"" شاعر قُطْرَین ""(سرزمین لبنان ومصر) که تاثیر فرهنگ فارسی در آن به خوبی مشهود است، به روش تحلیل محتوا مورد نقد وبررسی قرار گیرد.
بررسی تطبیقی داستان «مردگان» جیمز جویس با فیلم اقتباسی پله آخر علی مصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
بیان شاعرانه مضامین قرآنی در شعر کودک (مطالعه موردی خداشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداشناسی یکی از بنیادی ترین دغدغه های فکری کودکان است که تعلیم آن به کودک با ظرافت های خاصی همراه است. قرآن و مفاهیم دینی از بزرگ ترین پشتوانه های انواع شعر فارسی از جمله شعر کودک است. هدف این مقاله بررسی چگونگی شاعرانه ساختن خداشناسی در شعر کودک و اشعار شاعران معاصر کودک است. انتخاب اشعار به صورت تصادفی و بر اساس گروه سنی «ج» و «د» بوده و این سوالات در مقاله مطرح شده است که نحوه معرفی خدا در شعر کودک چگونه است؟ چه ابزارهایی برای بیان شاعرانه در این راستا بسامد بالایی دارد؟ روش تحقیق، تحلیل محتوایی است که به شیوه کتابخانه ای انجام گرفته است. بحث مقاله در چهار محور اصلی تنظیم شده است که در هر محور شیوه های مختلف معرفی خدا به کودک همراه با شگردهای شاعرانه بحث شده است. تشخیص، تشبیه و موسیقی اشعار از عمده ترین ابزارهای شاعرانه ساختن مفهوم خداشناسی در شعر کودک است.
بررسی تطبیقی ساختار مناظره و گفت و گوی قهرمانان در شاهنامه فردوسی، ایلیاد و اُدیسه هومر (بر پایه برخی دستاورد های مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی با تکیه بر روش تحلیل گفتمان انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه و در جهان معاصر به ویژه بعد از پیدایش مکتب ادبیات تطبیقی نگرش تطبیقی به آثار همانند ادبی جهانی با اقبال فراوانی مواجه شده است. تحلیل گران انتقادی گفتمان بر آن شده اند که متن های ادبی، مثل سایر متن ها، در خدمت ارتباط است، بنابراین، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. سه اثرمورد بررسی، در حول محوریت شخصیت های هکتور، اولیس و رستم طرح ریزی شده است. این قهرمانان در بستر حماسه، گاه برای دفاع از میهن و گاه برای دفاع از شاه و یا برای طی طریق خود به ایفای نقش قهرمانانه می پردازند. آن ها در خلال گفت و گوی درونی و بیرونی بیش از هر چیز دغدغه های قهرمانانه را روایت و برجسته می کنند و ذهن ما را نسبت به آنچه برای خودشان مهم است، سوق می دهند. در این بستر، موقعیت هایی قابل ردیابی است و تاثیر و نشانه های میهن پرستی، دلسوزی و شفقت، اخلاق مداری و فضایل انسانی، مرگ با عزت، شجاعت و رشادت، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه قهرمان در حماسه و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار می گیرد. هومر و فردوسی با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط حماسه، در قالب ژانری از پیش موجود، حماسه ای نو را باز تولید کرده اند. بنابراین، سه اثر حماسی، به منزله رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشه شاعر نیست، بلکه، با انتقاد از عملکردهای بزدلانه و رواج نگاه های قهرمانانه، نظم گفتمانی ویژه ای را بازتولید می کند.
نقد و بررسی ترجمه ی عربی گلستان سعدی بر اساس نظریّة آنتوان برمن (مطالعه موردی کتاب الجُلستان الفارسی اثر جبرائیل المخلّع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمة آثار سعدی شیرازی به عنوان یکی از نامدارترین سخن سرایان ادب فارسی، بنا به جنبه های متعدّد ساختاری و محتوایی، قابلیّت تحلیل و بررسی از منظر نظریّه های جدید فنّ ترجمه را دارد. آنتوان برمن در نظریّة گرایش های ریخت شکنانة خود، با هدف برجسته ساختن اهمیّت دیگری و فرهنگ بیگانه در ترجمه و احترام به غرابت و بیگانگی متن اصلی، بر این اعتقاد است که مترجم باید از نظر شکل و محتوا، مقیّد به متن مبدأ و وفادار به آن باشد. در این جستار، ترجمة عربی جبرائیل المخلّع از کتاب ارجمند «گلستان» بر اساس هفت مؤلّفه از مؤلّفه های تحریف متن از دیدگاه برمن بررسی می شود که عبارتند از: عقلایی سازی، شفّاف سازی، اطناب کلام، تفاخرگرایی، تخریب شبکه های معنایی زیرین متن، غنازدایی کیفی و غنازدایی کمّی. یافته های پژوهش نشان می دهد علّت اصلی انحراف ترجمة عربی گلستان از متن اصلی، ناآشنایی مترجم به زبان فارسی، تمایزهای مربوط به ساختار دستوری و نیز تطابق کامل نداشتن دامنة اطلاق واژه ها در دو زبان عربی و فارسی است که طبیعتاً ناشی از اختلاف فرهنگ، تمدّن، عادات و رسوم دو قومی است که به این دو زبان سخن می گویند.
رویکرد «درزمانی» به تعبیر «نظم أمرکم» در عبارتِ «أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام علی(ع) در نامة 47 نهج البلاغه به سه امر مهم، یعنی «تقوای الهی»، «نظم امر» و «اصلاح ذات البین» وصیت فرموده است. در سده های اخیر، عبارت «نَظمِ أَمرِکُم» به «نظم فردی»، یعنی «قرارگیری هر شیء در جایگاه خود» معنی شده است. امّا بر اساس قرائن موجود در متن نامه، از جمله شرایط حسّاس زمانی، مخاطبان نامه، معنای لغوی و کاربردی نظم در آن عصر و دیگر تعابیر امام(ع)، به نظر می رسد معنای دیگری اراده شده است. در بررسی لغوی، این نکته به دست می آید که در دوره های متقدّم، واژة «نَظْم» مفهوم اجتماعی داشته، به معنای «پیوستگی» بوده است، در حالی که برخی از لغتنامه های متأخّر، علاوه بر معنای اجتماعی، معنای فردی را نیز برای آن در نظر گرفته اند. از برآیند آرای شارحان و برخی مترجمان نهج البلاغه ذیل «نَظمِ أَمرِکُم» نیز همان معنی اجتماعی «وحدت و پیوستگی» به دست می آید. کاربردهای «نَظْم» و «أَمْر» در نهج البلاغه و دیگر متون، «پیوستگی» را برای واژة «نظم» به عنوان معنای اصیل، و «کار»، «کثرت» و«حکومت» را برای واژة «أَمْر» برجسته تر می کند. نظرات برخی از معاصران دربارة «نَظمِ أَمرِکُم» حاکی از آن است که معنای وحدت برای نظم، نقطة مشترک آرای ایشان است، هرچند برخی از آنان، اقامة نظام حکومتی و امر خلافت را معنای دقیق این اصطلاح دانسته اند. در نهایت، می توان گفت در کلام امیرالمؤمنین علی(ع)، «نَظمِ أَمرِکُم» بیانگر تأکید آن حضرت بر وحدت بوده است.
تحلیل تطبیقی درونمایه های ادبیات پایداری در اشعار سلمان هراتی و بدرشاکر السیّاب با تکیه بر «أنشوده المطر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار انعکاس درونمایه های ادبیات پایداری را در آثار سلمان هراتی و «أنشوده المطر» بدر شاکر السیّاب به صورت تحلیلی- توصیفی مورد بررسی قرار می دهد. این دو شاعر به وطن خویش عشق ورزیده و آن را ستوده اند و سلمان هراتی عقل و عشق و دین را در ستایش وطن در هم آمیخته است. بدر شاکر السیّاب و سلمان هراتی به فردایی بهتر امیدوار هستند و این باور را در اشعارشان انعکاس داده اند. سلمان هراتی با زبانی تند و شدید از غفلت و رفاه طلبی مردم انتقاد می کند و السیاب با بهره گیری از نماد و مظاهر طبیعی به توصیف جامعه ظلمت زده خود می پردازد.