رسائل سعدی، به شش نوشتار مجزا اطلاق می شود که معمولا در کلیات شیخ به چاپ می رسند و همگی به نثر نوشته شده اند. از زمان اولین تلاشها برای چاپ نسخه مصحح علمی کلیات سعدی، پرسش از انتساب این رسائل موضوعی مهم بوده است. محققان مختلف نیز به سهم خود به این موضوع پرداخته و پاسخ هایی به آن ارائه کرده اند. در این مقاله قصد بر اینست که با استفاده از روشهای سبک سنجی و انتساب تالیف، مبتنی بر تحلیلی کمّی، با مقایسه این رسائل و گلستان، پاسخی برای پرسش انتساب این رسائل ارائه کنیم. در این مقاله، با استفاده از دو نوع تحلیل مبتنی بر دو شاخص متفاوت، تلاش شده تا پاسخی دقیق به مساله ارائه شود. روش اول استفاده از منحنی های خصیصه نمای مندنهال است. روش دوم استفاده از الگوئی برای توصیف کمّی شاخص تکرار واژگان در متن است. نتیجه حاصل به طورکلی با حدس فروغی درباره انتساب این رسائل هماهنگ است. سه رساله (نصیحه الملوک، عقل و عشق، و انکیانو) به قلم خود سعدی هستند. تقریرات ثلاثه و در تقریر دیباچه حتما نوشته فرد دیگری هستند. مجالس نیز، اگرچه به قلم سعدی نیستند، اما احتمال اینکه سخنان شفاهی وی بر منبر باشند زیاد است.