آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

بینامتنی نظریه ای است که با آن می توان میان متن قدیم و جدید ارتباط برقرار کرد و بر غنای اثر ادبی افزود .به این دلیل، این پژوهش در نظر دارد با روش توصیفی و تحلیلی، اثر بینامتنی دینی را با رویکرد مفهومی مقاومت و با تأکید بر نظریه «کریستوا»، در اشعار مقاومت محمود درویش، شاعر فلسطینی، و قیصر امین پور، شاعر ایرانی، را مورد بازبینی قرار دهد. بینامتنی حوزه های بسیاری دارد امّا از آنجا که شاعران مذکور دریافته اند قرآن، کتاب های آسمانی و شخصیت های دینی، منبع مهمی برای آزادی انسان ها هستند، با استفاده از بینامتنی دینی مردم را به جهاد علیه دشمن دعوت کرده اند، هرچند درویش از منابع یهودی ومسیحی به صورت نفی متوازی و کلّی بیشتر استفاده کرده است و امین پور از نفی متوازی و جزیی بهره برده است .بینامتنی در اشعار درویش نسبت به امین پور، وضوح بیشتری دارد.کاربرد بینامتنی دینی در سه حوزه اسلام، مسیحیت و یهود، بیانگر تعامل دو شاعر با این ادیان است واختلاط دینی که درویش و امین پور در اشعار خود به کاربرده اند، امری است که دولت ها می توانند در سایه آن اختلافات مذهبی خود را کنارگذارند و به نوعی همزیستی مسالمت آمیز دست یابند.

تبلیغات