فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵٬۵۵۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
171 - 188
حوزه های تخصصی:
کریستین بوبن نویسنده ء معاصر فرانسوی با تاثیرپذیری از خیام نیشابوری، بازتاب دهنده ء مضامین اساسی رباعیات این شاعر در آثار خود بوده است. از آن جا که مطالعات تاثیر و تاثر به عنوان یکی از شاخه های مطالعات تطبیقی با بررسی شباهت ها و تفاوت های میان آثار و نویسندگان مختلف اطلاعاتی از میزان تاثیرپذیری آن ها از یک دیگر در اختیار تطبیقگر قرار می دهد، در این جستار با تاکید بر مضامین مشترک میان آثار دو شاعر و نویسنده، به بررسی میزان تاثیرپذیری بوبن از خیام می پردازیم و از خلال روشی تطبیقی-تحلیلی به مطالعه و بررسی کتب ترجمه شده از این چهره ء معاصر ادبیات فرانسه در ایران و رباعیات خیام می پردازیم و بدین ترتیب درصدد پاسخ به پرسش موردنظر برمی آییم : 1-وجود مضامین مشترک در آثار این دو چهره ء ادبی تا چه اندازه خبر از تاثیرپذیری بوبن از شاعر ایرانی می دهد؟ و2- این مضامین چگونه نزد دو شاعر نمود پیدا می کند؟ در حقیقت صحبت از گذر زمان و ناپایداری، غنیمت شمردن حال و اهمیت وجود شادی در زندگی، مرگ، ابهام افکنی فلسفی و اهمیت وجود خدا که عناصر تشکیل دهندهء نظام فکری خیام و مضامین اصلی رباعیات هستند، تاثیرپذیری نویسندهء فرانسوی از خیام را به خوبی نشان می دهند که در اقبال ادبی بوبن در ایران نقش بسزایی نیز داشته است.
پویایی عاشق و معشوق در هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
189 - 210
حوزه های تخصصی:
منظور از پویایی (Dyamics)، تحول در نگرش (Attitude) و کنش (Activity) شخصیّت هاست. عواملی از قبیل: عیّاری، سفر، ابزارهای مادی و معنوی، پریان و قوای مافوق بشری و... نمودهای مختلف پویایی عاشق و معشوق هستندکه نگارندگان به شرح، تبیین عوامل یاد شده در دوازده داستان عاشقانه هزار ویک شب پرداختند تا از این رهگذر اهمیّتِ شخصیت پردازی پویا در اثرگذاری آن مشخص گردد. در آغاز چنین تصور می شد که معشوق کنش های پویایی کمتری نسبت به عاشق دارد امّا وی در «بزنگاه» و «زیرساخت»، از تمامی تضادها برای دست یابی به عاشق بهره می گیرد بنابراین پژوهش حاضر که به روش تحلیلی –توصیفی، با نگاهی به زیرساخت فکر اثر انجام گرفته است؛ پاسخی به این است: چرا راوی برای شکل گیری شخصیت ها گاه رویکرد جامعه شناختی و معنی انگارانه (نگرشی) داشته وگاهی رو به ساخت وکارکردها و کنش های عیّاررانه آن هامی پردازد؟ این رویکرد بدان جهت صورت می گیرد تا شهرزاد بتواند با بیان جذاب و شیوا به شکل دهی روان شهریار بپردازد و با طرح رفتارها و منش های انسانی با شیوه تجسم نمایشی، به الگوگیری از انسان کامل ترغیبش سازد. نتایج پژوهش نشان می دهد در هزار ویک شب هر جا عاشق به ایستایی می رسد، معشوق با طرح عیّارانه او را به پویایی وکنش وا می دارد. همچنین هر گاه وی در زنجیره نحوی کلام معشوق را از دست داده در محور همنشینی یک یاریگر مانند پری با تشویق و ایجاد انگیزه عاشق را به سفر ترغیبش کرده و حلقه گمشد خود را باز می یابد. از «فردیت» می گسلد، درونش شکوفا می گردد.
پژوهشی درباره آیین لقمه گیر؛ نمونه ای از وَر ایرانی در فرهنگ قوم بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۵۰
۱۳۷-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی شناخت بن مایه های اساطیری و چگونگی حفظ و ترویج آن ها، انجام مطالعات علمی در حوزه فرهنگ و ادب عامه است. سوگند خوردن در نمودهای مختلف ازجمله آیین هایی است که از دیرباز تاکنون در فرهنگ و ادب عامه به طریق گوناگون نمود یافته است. در این پژوهش به تحلیل آیین لقمه گیر؛ نمونه ای از آیین سوگند خوردن (وَر) در فرهنگ قوم بختیاری می پردازیم که می تواند در ایران باستان ریشه داشته باشد. آخرین راهکار برای تشخیص درستکار از نادرستکار و اثبات درستی کلام، نشان دهنده اهمیت آزمون لقمه گیر نزد مردم بختیاری است. در پژوهش حاضر نخست داستان مربوط به آیین لقمه گیر در قوم بختیاری را ذکر و سپس نمودهای اساطیری آن را تحلیل می کنیم. در این پژوهش، روش جمع آوری داده ها، بر پایه مطالعات کتابخانه ای میدانی و روش تحلیل آن ها، به صورت محتوای کیفی انجام شده است. پس از بررسی منابع گوناگون و تحلیل نمود های ادبی و اساطیری آزمون لقمه گیر در قوم بختیاری می توان گفت که این آیین، بازمانده آیین خوردن آب گوگرد در ایران باستان است که با حفظ عناصر اساطیری نزد این قوم، آخرین راهکار برای اثبات درستی کلام و تشخیص حق از باطل است. همچنین برخی از عناصر این آزمون مانند وجود آتش، پوشیدن لباس سفید قبل از آزمون و عطرافشانی یادآور داستان سیاوش در شاهنامه فردوسی است.
تحلیل و تطبیق طرح داستانی «بیژن و منیژه» فردوسی و «مم و زین» احمد خانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
24 - 42
حوزه های تخصصی:
داستان بیژن و منیژه از معدود داستان های عاشقانه فردوسی در شاهنامه است و در زمره داستان هایی محسوب می شود که فردوسی آن را در ایام جوانی خود سروده است. «مم و زین» نیز یکی از عاشقانه های زبان کُردی است که سالیانی متمادی ورد زبان بیت خوانان بوده است، تا این که احمد خانی شاعر پرآوازه کُرد آن را در قالب مثنوی به نظم کشید. هدف اصلی این مقاله بررسی طرح داستانی «بیژن و منیژه» فردوسی و «مم و زین» احمد خانی است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است. در هر دو داستان طرح از جوانب مختلف قابل بررسی است. حوادث هر دو داستان به صورت یکنواخت و زنجیروار بر اساس رابطه علی و معلولی پیش می رود. عناصر سازنده طرح به ترتیب و منظم رعایت شده و حوادث متافیزیکی در داستان که بر صحیح بودن شکل طرح خدشه وارد می کند با منطق حاکم بر قصه های قدیمی قابل توجیه است. طرح در داستان «بیژن و منیژه» و «مم و زین» بسیار شبیه هم بوده و همه عناصر از جمله: گره افکنی، کشمکش، بحران، تعلیق و نقطه اوج، طبق اصول داستان نویسی رعایت شده است.
از هوم تا باده: مضمون های مشترک در توصیف هوم زرتشتی و شراب در اشعار غنایی سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
43 - 58
حوزه های تخصصی:
یکی از مضمون های رایج در شعر فارسی وصف شراب است که با نام های گوناگونی چون می، باده، نبیذ، سیکی و صهبا در ادب فارسی به چشم می خورد؛ دامنه توصیف باده از وصف رنگ و طعم و بو گرفته تا برشمردن صفات و کارکردهایی چون درمان بخشی، اندوه زدایی و زندگی جاوید بخشی گسترده است. از سوی دیگر در اوستا و دیگر متون زرتشتی با همین الگو در ستایش «هوم»- در سه حالت ایزد، گیاه و آشامه- مواجهیم. در این مقاله پس از برشمردن مضمون های وصفی مشترک هوم در متون زرتشتی و شراب در شعر غنایی سبک خراسانی، تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که فرضیه انتقال سنت وصف هوم به شعر فارسی چه اندازه قابل دفاع است. مضمون های مشترک دو حوزه متنی مذکور عبارتند از: بخشنده حیات جاوید، درمان بخش، اندوه زدا، شجاع آور، روشن و درخشان، خوب و نیز توصیف رنگ. این پژوهش از نوع کیفی است و به روش تحلیل محتوا انجام گرفته است.
نگارش خودکار، جلوه ای از سوررئالیسم در آثار منظوم عرفانی (مورد مطالعه: سیرالعباد الی المعاد، منطق الطّیر و دفتر سوّم مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
59 - 74
حوزه های تخصصی:
نگارش خودکار به عنوان یکی از اصول اساسی سوررئالیست ها، در آثار عرفانی که حاصل تجربه های شخصی و شهودی و لحظه های شور و هیجان شدید عاطفی است، از اهمیت خاصی برخوردار است. در چنین نگارشی، نویسنده مغلوب احوال خویش است و به جهت غلبه عواطف و هیجان های ناشی از تجربه عرفانی بر فرآیند خلق سخن تسلط ندارد. این شیوه نگارش در آثار کسانی چون سنایی، عطّار و مولوی که سخن آ ن ها معمولاً حاصل لحظات شور و جذبه و جنون عاشقانه است، نمود بارزی یافته است. لذا در این پژوهش، تلاش می شود تا به شیوه توصیفی - تحلیلی، مهم ترین اصل سوررئالیست ها یعنی نگارش خودکار در مثنوی های سیرالعباد الی المعاد سنایی، منطق الطّیر عطّار و دفتر سوّم مثنوی مولوی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. چنین می نماید که هر سه شاعر در لحظه های شور و جذبه و هیجان های تند عاطفی خویش، تحت تأثیر عشق و جذبه و الهام به بیان عواطف پرداخته اند که بیانگر تجربه هایی از نوع سوررئالیسم ناب به شمار می آید و گواه نبوغ راستین و عاطفه و نگرش عمیق آ ن هاست که با تمام گسستگی ها و آشفتگی هایشان، از روحی واحد و یگانه سرچشمه می گیرد.
وضعیت فضای حضور در برساخت هنری مؤلف-راوی غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
75 - 96
حوزه های تخصصی:
در عرفان عاشقانه مسأله مواجهه با نظام نشانه ها و کنش نشانه ورزی به نحو خاصی موجب بازنمایی و سامان بخشی به دالِ کلان جهان وحدت یا وضعیت حضور گردیده است؛ به طوری که کارکرد ارجاعی و قراردادی زبان به غیاب درآورده می شود و نشانه ها کارکرد رمزی و لایه های معنایی عمیق تری می یابند. وجوه دلالی تمثیل ها و استعاره های برسازنده فضای حضور به جهان پیش از هبوط به مرحله پیشازبان بازمی گردد؛ بر همین اساس تجربه حضور در بعد زمان بر محور زمان زیسته تجربه کننده و شکستن زمان و در بعد مکان با روساختی متفاوت و گذر از مکانی کنشی و فیزیکی به فضایی در ساحت تجربه شهودی نمود می یابد. از میان نوشتارهای عرفانی غزل های مولوی از منظر نشانه شناسی تمثیل ها و استعاره های برسازنده فضای حضور یا وحدت متنوع و چند لایه است. سؤال اصلی این نوشتار این است که برساخت هنری مؤلف- راوی غزلیات شمس در بازنمایی فضای حضور در رمزگان زبانی-روایی متن غزلیات شمس چگونه سامان یافته است؟ روش تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی و متناسب با معرفت شناسی حاکم بر متن است. نتیجه نشان می دهد که مؤلف- راوی غزلیات شمس با روایت پردازی مبتنی بر حضور هر کدام از تمثیل ها و استعاره های خرد و کلان را با ذیل وجوهی از دال های حوزه های زیستی و معرفتی در جهت تبیین ماهیت فضای رازناک، ابهام آمیز، غیرشفاف، بلعنده، نامتعین، تفکیک ناپذیر، بیکران و منبسط جهان وحدت به کار گرفته است
جستاری کمّی و کیفی در مقالات روانشناسی شعر نظامی (1394- 1300ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
113 - 134
حوزه های تخصصی:
در آثار نظامی گنجوی، شاعر بلندآوازه سده ششم هجری، به روان شناسی شخصیّت های داستان ها توجّه ویژه شده است. جستار حاضر بر اساس منابع کتابخانه ای و روش توصیف، تحلیل و مقایسه، به این پرسش ها پاسخ داده که از1300تا1394(ش.)بسامد مقالات نظامی پژوهی روان شناسی چه روندی را طی کرده، پژوهشگران به کدام آثار نظامی بیش تر اقبال کرده اند و چرا و کدام حوزه های روان شناسی بیش تر مورد توجّه بوده و چرا؟ یافته ها نشان می دهد هرچه زمان پیش می رود، اقبال محقّقان به نقد روان شناسی آثار نظامی افزونتر شده است؛ هفت پیکر بیش از سایر آثار وی نقد شده که حاکی از عملکرد عامدانه یا غیرعامدانه نظامی در توجّه دادن مخاطبان به خصوصیّات روانی شخصیّتهای هفت پیکر است و آرای یونگ بیش از سایر نظریّات به کار رفته که به دلیل تناسب بیشتر این روش برای پژوهش در منظومه های نظامی است. گاهی نویسندگان شبه روان شناسی هایی را به عنوان تحلیل روان شناسانه آثار نظامی مطرح کرده اند که فاقد ارزش پژوهشی است.
هویت زنانه دیگری در رمان "رقص در آینه شکسته" از مهری یلفانی با تکیه بر نظریه پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
135 - 154
حوزه های تخصصی:
مردمحوری و امپریالیسم اشکال مشابهی از سلطه را علیه زنان که زیردست و غیر تلقی می شوند، به کار می برد که در بسیاری از ابعاد، مشابه و موازی یک دیگرند. رمان "رقص در آینه شکسته"، اثر مهری یلفانی، نویسنده زن مهاجر ایرانی، سعی دارد جامعه سنتی ایران و جامعه مدرن میزبان خود؛ یعنی کانادا را متقاعد به شنیدن صدای مخالف خود کند. او که همیشه و در طول حیات خود از سوی خانواده و جامعه، عنصری دست دوم، بیگانه، فرودست و دیگری تلقی می شده به طرح این مقوله در رمان خود می پردازد و رویکردی انتقادی نسبت به هر دو جامعه سنتی و مدرنِ میزبان دارد. در این مقاله، پاسخ به سوالِ چگونگی جلوه های "دیگری" و هویت زن مهاجر از دو منظر کلی در این رمان مورد تحلیل تاویلی و توصیفی قرار گرفته است و نشان می دهد که نه تنها در جامعه مرد سالار سنتی، مرد تصمیم گیرنده اصلی در همه امور برای زنان است و زن به عنوان دیگری، هویت انسانی خود را از دست می دهد بلکه در جامعه مدرنِ میزبان نیز، به مهاجران اعم از زن و مرد و به زن به طور اخص به عنوان فرودست نگریسته می شود و آنان باید تابع نظام و فرهنگی باشند که از سوی جامعه غربی مورد تایید و تاکید قرار می گیرد و در میان این دیگر انگاری ها است که شخصیت و هویت دوگانه زنان مهاجر شکل می گیرد که آن ها را به نوعی ندامت گزیرناپذیر از مهاجرت می کشاند.
تحلیل کاربرد حسن تعبیر در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
155 - 170
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی سراینده ای صاحب سبک و شاعری جریان ساز در آفرینش منظومه های غنایی در تاریخ ادبیات فارسی است. خسرو و شیرین نخستین منظومه غنایی شاعر، داستان دلدادگی، عشق و هوس و نمونه درخشان تن کامه سرایی در شعر فارسی است. این جستار به تحلیل کاربرد حسن تعبیر در خسرو و شیرین می پردازد و در صدد است تا به این پرسشها پاسخ دهد که: حسن تعبیر برای بیان و بازنمایی چه موضوع هایی در خسرو و شیرین به کار رفته است؛ حسن تعبیر از طریق چه شگردهای ادبی و بلاغی در خسرو و شیرین بازتاب یافته است و چه عواملی زمینه و بستر شکل گیری حسن تعبیر در خسرو و شیرین را فراهم ساخته است. نگارندگان داده های تحقیق را از متن داستان به روش استقرای تام استخراج کرده و به روش توصیفی تحلیلی به تبیین کاربرد حسن تعبیر در منظومه پرداخته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که موضوعاتی مانند واژگان و مفاهیم تابو، امور هراس انگیزی همچون مرگ، بیماری و پریشان حالی و توصیفات عشقبازی و هوسرانی در متن داستان با بهره گیری از حسن تعبیر بیان شده است و شاعر از شگردهای بلاغی استعاره، تشبیه و کنایه در بیان مفاهیم ممنوع و تنش زا استفاده کرده است و کوشیده است از این طریق وجهه خود و مخاطبان بالفعل و بالقوه داستان را حفظ کند.
بررسی موازنه دو رهیافت ناسازنما در مصیبت نامه عطار «تسلیم در برابر تقدیر» یا «تلاش برای تغییر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عطار در مصیبت نامه سرنوشت انسان را با رویکردی تقدیرگرا، تابع اراده ازلی خداوند و رستگاری نهایی او را امری بیرون از دایره اراده و عمل آدمی می داند و از سوی دیگر بر ارزش تلاش انسانی به عنوان رهیافتی مهم در سیر و سلوک تأکید ورزیده و تکاپوی طاقت فرسای سالک فکرت را به عنوان نمونه ای از کوشش صوفیانه می ستاید. اکنون این سؤال پیش می آید که این دو رویکرد ناسازنما را چگونه می توان در یک نظام اندیشگانی پذیرفت؟ و آیا تقابل این دو رویکرد متفاوت در اندیشه عطار یک پارادوکس لاینحل است یا برای برقراری ارتباط میان آن ها می توان آن دو را با هم، هم سو ساخت؟ هدف پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، بررسی رابطه دو رهیافت ناسازنمای تسلیم و تلاش در مصیبت نامه عطارست. نتایج پژوهش نشان می دهد که در اندیشه عطار تلاش انسان اگرچه نمی تواند تقدیر وی را تغییر دهد، اما شرط لازم برای تحقق تقدیر اوست. کارکرد تلاش انسان از نظر عطار فعلیت بخشی به کمال و سعادت بالقوه ای است که در تقدیر ازلی الهی برای وی رقم خورده است، در این نگرش تلاش انسان در صورتی ثمربخش است که مسبوق به درون داشتی پیشینی به نام «استعداد» یا توفیق ازلی الهی باشد.
تحلیل تمثیل های انتقادی در اشعار فرخی و فروغ با رویکرد تأثیرات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
تمثیل های انتقادی یکی از آخرین ابزارهای اندیشمندان و شاعران نخبه برای اعتراض به فضای خفقان و اختناق حاکم بر جامعه است. اهمیت این پژوهش برای این است که بدانیم در جامعه ای اصلاح به معنای واقعی شکل می گیرد و رشد و کمال محقق گردد که نقدهای مبتنی بر استدلال از سوی طبقه روشنفکر رایج شوند. هدف از این پژوهش نیز این است که اشعار تمثیلی_ انتقادی فرخی در کنار نمونه های مشابه از قرآن مجید، نهج البلاغه و شاعران بزرگ بویژه فروغ فرخزاد با روش توصیفی_ تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای بررسی شوند و نگاه نقادانه فرخی یزدی در اشعار تمثیلی اش با توجه به شرایط حاکم بر زمان خودش در کاسه ادبیات اجتماعی مورد تحلیل قرار گیرد. پیشینه ای در موضوع تمثیل های انتقادی اشعار فرخی و فروغ مشاهده نگردید. شیوه پژوهش استخراج اشعار تمثیلی- انتقادی در دیوان فرخی و فروغ و تحلیل آن ها بوده است. سوال این است آیا نقد های تمثیلی فرخی و فروغ تاثیری در تحولات اجتماعی آن زمان داشته است یا خیر؟ او راهی جز بیان حقایق در قالب نظم و نثرهای بی پرده و گاه تمثیلی، استعاری و کنایی نمی بیند. چون مسیر تبشیر و تبذیر را پیشتر آزموده همچون تمامی آزادیخواهان تاریخ، فرجام سختش را می داند ولی باور دارد که چراغ آگاهی را روشن نگاه دارد و چون انتخاب خودش شجاعتی آگاهانه است، حتی اگر پای جانش درمیان باشد، حرفش را و پیامش را ابلاغ می کند.
بررسی تقابل قدرت و عشق در منظومه خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
229 - 245
حوزه های تخصصی:
تقابل های دوگانه یکی از مباحث مورد توجه ساختارگرایان است. آن ها بنیاد هستی و شناخت آن را درک همین تقابل ها می دانند. اغلب آثار هنری بر مبنای تقابل شکل گرفته است؛ بد در برابر خوب، آسمان در برابر زمین، جوانی در برابر پیری، وجود در برابر عدم و... این دو قطب هرگز به گونه ای مستقل وجود نداشته اند و استوار بر تضاد دو قطب است. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با توجه به تلفیق دیدگاه ساختارگرایان به پاسخ این پرسش برسد که شکل گیری دو تقابل قدرت و عشق در داستان «خسرو و شیرین» چگونه است؟ نتایج تحقیق گویای این است که هر کدام از رمزگان قدرت و عشق در داستان خسرو و شیرین واژگان متناسب خود را بر روی محور همنشینی طلب می کنند. داستان با تعادل رمزگان قدرت و نشانه های آن شروع می شود، اما با شکل گیری رمزگان عشق هر کدام از این دو رمزگان برای تحکیم نظام نشانه ای خود تلاش می کند و به طرد رمزگان متقابل می پردازد.
ابوالفضل رشیدالدین میبدی و تفسیرش از عشق حقیقی و مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
68 - 85
حوزه های تخصصی:
یکی از ارزشمندترین گنجینه های زبان و ادب فارسی ترجمه و تفسیرهایی است که در طی قرن ها به همت بندگان پاک اندیشه خداوند نوشته شده است. در میان این ترجمه و تفسیرهای بلند قرآن کریم کشف الاسرار میبدی ارزش والا و مقامی خاص دارد. میبدی تفسیر عرفانی کشف الاسرار را در سال 520 ه.ق تمام کرده است. تصوف میبدی تصوف عاشقانه به شمار می رود، بدین معنی که وی نسبت میان انسان و خداوند را مفهوم عشق یا محبت در نظر می گیرد، به گونه ای که هستی انسان همه متوجه خداست. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده، کوشش شده است عشق مجازی و حقیقی در این اثر بررسی و تحلیل گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد عشق در تفسیر عرفانی کشف الاسرار در قالب مفاهیم زیر تحلیل شده است: فطری بودن عشق، عشق امانت الهی، عشق تمام زندگی، در راه عشق بلا نعمت شود، مقام و عظمت عشق، تحمل درد در راه عشق، عشق موجب اتحاد عاشق با معشوق می شود، دل جایگاه عشق الهی، آرزوی مرگ برای وصال، وجود عشق در موجودات، یاد معشوق آرام بخش روح و روان و راز عشق.
بررسی و تحلیل آیین های سنتی سیستان و چند مضمون اساطیری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
121 - 147
حوزه های تخصصی:
آیین ها بخش جدایی ناپذیر از فرهنگ و گذشته اقوام مختلف ایرانی به ویژه اهالی سرزمین سیستان به شمار می آیند که با توجه به مذهب، باورها و عقاید قومی و قبیله ای، به شکلی خاص، نمودار گردیده است. درواقع، مردمان سیستان، با توجه به ویژگی های اسطوره شناختی، مردم شناختی، تاریخی و روان شناختی که دارند، دارای آیین هایی هستند که آن ها را نسبت به سایر اقوام دیگر ایرانی متمایز می کند.آیین هایی که با توجه به صبغه کهنی که این مردمان دارند، در داستان های این سرزمین نیز نمایان گردیده و زمینه را برای بررسی و تحلیل های گوناگون ادبی فراهم کرده است. بر همین اساس، در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با توجه به امکاناتی که نقد اسطوره ای در اختیار ما قرار می دهد، به بررسی و پژوهش در آیین های موجود در داستان های حوزه فرهنگی سیستان و تحلیل مضامین آن ها بپردازد. بررسی ها نشان می دهد که داستان های سیستانی، حاوی آیین های مختلفی است که از مهم ترین آن ها آیین خون خوردن، اوشیدر، ازدواج با خویشان، جادوگری و سوگواری است که بسیاری از آن ها تحت تأثیر فرهنگ باستانی ایرانی و زرتشتی و همچنین آداب و مناسک اقوام کهنی همچون سکاها در داستان ها ایجاد شده و در میان مردمان ناحیه سیستان رواج یافته است.
بررسی تطبیقی بن مایه های قصۀ «کره اسب سیاه» در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ عامه، متناسب با باورها، اندیشه ها و آرزوها، بسیاری از داستان های اسطوره ای حماسی بازنویسی شده یا اینکه الگوی ساختن قصه های جدید قرار گرفته اند که با بررسی آن ها، می توان به نحوه دریافت و زاویه های دید عامه درباره آن ها پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی تطبیقی شخصیت ها، کنش ها و بن مایه های اسطوره ای حماسی قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش در شاهنامه با روش اسنادی است. مقایسه پایگاه اجتماعی خانواده شخصیت ها، ویژگی های جسمانی ها آنان، مقایسه کنش های شخصیت های نامادری، ویژگی اسب ها و پناهنده شدن به پادشاهِ سرزمین دیگر، ازجمله موضوع های بررسی شده در این مقاله هستند. نتایج پژوهش، نشان دهنده شباهت بسیار بین قصه کره اسب سیاه با داستان سیاوش است؛ چنان که در هر دو قصه، قهرمانان، پادشاه زاده هستند؛ کیستی مادرانشان در پرده ابهام است؛ از نظر ویژگی های جسمانی، بسیار زیبا و اسب هایشان از نظر رنگ، صاحب فهم بودن و داشتن توانایی پریدن، شبیه به هم هستند؛ نامادری شان، به دنبال کام جویی از آنان اند؛ هر دو شخصیت سرانجام به سرزمین دیگری پناهنده می شوند؛ در آنجا ازدواج می کنند و شهر و قصری را برای خود بنا می نهند. البته در این دو داستان تفاوت هایی نیز وجود دارد؛ چنان که در داستان سیاوش، مبنا و انگیزه رفتار شخصیت ها بیشتر سیاسی است، اما در قصه کره اسب سیاه، بیشتر به آموزش مسائل خانوادگی توجه شده است. بر این اساس، درمجموع می توان گفت که قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری، بازنویسی خلاقانه یا الگوبرداری از داستان سیاوش است.
تحلیل استعاره های هستی شناختی در «حماسه آرش» مهرداد اوستا، بر اساس الگوی لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
199 - 230
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای زبان شناسی شناختی، کشف این حقیقت است که زبان ها برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعی از استعاره های مفهومی بهره می برند. براساس دیدگاه لیکاف و جانسون (2003م) استعاره مفهومی، با استفاده از حوزه مبدأ که حوزه ای ملموس است، به توضیح و تبیین حوزه مقصد، که مفهومی انتزاعی و غیرملموس است، می پردازد.استعاره های مفهومی به سه دسته ی هستی شناختی، جهتی و ساختاری تقسیم شده و استعاره های هستی شناختی در سه زیرشاخه ظرف، شیء/ ماده، شخصیت (تشخیص) جای می گیرند. منظومه بلند حماسه آرش یکی از آثار ارزشمند مهرداد اوستاست که با توجّه به مضمون حماسی خود، بسیاری از مفاهیم انتزاعی را با یاری گرفتن از استعاره های مفهومی بیان کرده است. هدف این پژوهش بررسی استعاره های هستی شناختی در این اثر حماسی، با شیوه توصیفی- تحلیلی است. نگارندگان در پی پاسخ به این پرسش که استعاره های هستی شناختی در حماسه آرش چگونه به کار رفته و چه مفاهیمی از طریق این استعاره ملموس شده اند، به این نتیجه دست یافته اند که شاعر در پی بیان آه و حسرت خود از روزگار نابسامانی که از جنگ بین ایران و توران، به وجود آمده، حوزه های مقصدی همچون روزگار، زمانه، حسرت، هراس، بلا و... را با حوزه ها ی مبدأ ظرف، اشیاء و اشخاص مفهوم سازی نموده است. از آن جهت که ذات حماسه با پویایی و تحرّک همراه است، بیشترین مفهوم سازی با حوزه مبدأ شخصیت (که به مفاهیم انتزاعی، جان و حرکت می بخشد) صورت گرفته است.
بررسی تحلیلی₋تطبیقی دو سفر رستم با آیین های شمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
291 - 310
حوزه های تخصصی:
خاندان رستم در حماسه های ایرانی پیوند بسیاری با جادو₋درمان گری و شمنیسم دارد. احتمال می رود این خاندان یکی از «انجمن های اخوت آریایی» پر نفوذ در ایران بوده باشد. در این انجمن ها فرد پیش از شمن یا پهلوان شدن تشرف می یافته و علاوه بر جنگ جویی، توانایی ارتباط با جهان زیرین یا جهان مردگان را برای ارتباط با ارواح مردگان و درمان بیماری به دست می آورد. دو داستان درباره رستم در حماسه های ملی ایران با دو مفهوم تشرف و سفر به جهان زیرین یا جهان مردگان در رابطه است. نخست داستان «ببر بیان» که مقام تشرف رستم به انجمن های شمنی₋جنگ جویی است و دیگر هفت خان رستم که نمودی از سفر به جهان زیرین است. در این مقاله به بررسی نشانه های آیین های شمنی در این دو داستان پرداخته شده و در نهایت مشخص می شود که هفت خان رستم بر خلاف هفت خان اسفندیار مقام تشرف او نیست؛ بلکه روایتی از سفر شمن به جهان ارواح برای بازگرداندن روح بیمار است.
بررسی روش های آموزشی سعدی در گلستان با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت نل نادینگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از مهم ترین گونه های ادبیات فارسی است و سعدی از ادیبان سرآمد این عرصه محسوب می شود. ادبیات تعلیمی ارائه شده از جانب سعدی از این جهت متمایز و دارای اهمیت ویژه است که وی در آثار خود، علاوه بر بیان مفاهیم اخلاقی و بیان نظریات تربیتی، به بیان روش های متنوع آموزش ادبیات تعلیمی نیز پرداخته است. سعدی در فرآیند تربیت مخاطبان از روش های آموزشی خاصی از جمله؛ روش سخنرانی، نمایشی، آزمایشی، استقرایی، گفت وگو و ... کمک گرفته است و رویکردهای ویژه ای چون؛ رویکرد ایجاد صمیمیت، گریز از تنبیه و تنبیه زبانی را در فرایند تربیت مخاطبان، اعمال کرده است. سعدی در برخی از حکایات، از فرآیند تربیت پذیری خود نیز سخنانی به میان آورده است که در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت نل نادینگز قابل بررسی است. در گلستان، به دلیل شرایط حاکم بر قلمرو آثار ادبی، نظریات و روش های آموزشی سعدی به صورت مستقیم بیان نشده و به شکلی غیر مستقیم به این موارد اشاراتی شده است. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و هدف؛ شناسایی و تحلیل نظریات و روش های آموزشی در آثار سعدی است تا قدرت روانشناسی او در دوره ای که علم روانشناسی تربیتی به شکل امروزی ظهور نکرده بود، مشخص شود. در نتیجه؛ روش های آموزشی مورد استفاده سعدی، با توجه به اینکه وی درک عمیقی از آثار و مخاطبان خود داشته است، ثمربخش بوده است و به همین دلیل، در بحث آموزش آثار سعدی، می توان از همان روش های آموزشی کمک گرفت که سعدی در گذشته از آن ها استفاده کرده است.
بایدها و نبایدهای اخلاقی جنگ در آداب الحرب و الشجاعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب آداب الحرب و الشجاعه یکی از آثار ادبی و تاریخی است که علاوه بر ارائه اطلاعات ارزشمند درباره جنگ، در بررسی مسائل مرتبط با اخلاقِ جنگ نیز بسیار ارزشمند است. این کتاب تألیف فخر مُدبّر (قرن ششم، اوایل قرن هفتم) است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که «فخر مدبّر در آداب الحرب و الشجاعه به کدام یک از آداب جنگ و بایدها و نبایدهای اخلاقی آن توجه داشته است؟». براساس این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، برتری صلح بر جنگ، پایبندی و احترام به صلح و پیمان نشکستن، خوش رفتاری با اسرای جنگی، مشورت کردن در جنگ، کوچک و خوار نشمردن دشمن، رعایت حقوق لشکریان و حق گزاری از آنان، پرهیز از دشنام دادن، رازداری و پوشاندن اسرار نظامی، تیمارداشت و رعایت حقوق رعیت، رعایت حقوق غیرنظامیان، منع از آسیب رساندن به مزارع و کشتزارها، پرهیز از ترس و ناامیدی ازنظر فخر مدبّر، ازجمله اخلاق جنگ شمرده می شود.