فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
لیلی الاخیلیه، بانوی مرثیه سرای دوره اموی
حوزه های تخصصی:
گفتگو درباره داستان کوتاه (قسمت دوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر ایران و ایرانی در سفرنامه ژان شاردن تأملی در انگاره آفرینی و کلیشه ها در ذهنیت سفرنامه نویس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمل در تلقی خاص ملتی نسبت به ملت دیگر و تصویرهایی که هر ملت از دیگری در آثار خود ارائه می دهد، یکی از حوزه های مهم و پرثمر ادبیات تطبیقی است. موضوع این مقاله بررسی سفرنامة ژان شاردن جهانگرد فرانسوی و چشم اندازی است که وی از ایران عهد صفوی به تصویر می کشد. این مقاله در پنج سطح به خوانش روایت شاردن از فرهنگ و هویت ایرانی پرداخته است: در سطح نخست، خوانش متن با توجه به تضاد و تقابل شناخت شناسانه میان دو هویت «من» و «دیگری» و میان دو موقعیت «شرق» و «غرب» صورت گرفته است. سطح دوم شامل بررسی مسئلة یکسان انگاری «خود» با هویت «دیگری»، سازش پذیری یک جهانگرد و الزاماتی است که وی در میان ملت «دیگر» ناگزیر باید به آن ها تن دهد. در این سطح همچنین قیاس به مثابة یکی از راه های درک هویت «خود» مورد تحلیل قرار گرفته است. کانون توجه سطح سوم، ساختارهای زبانی و توصیفات متن است. نحوة خوانش روایت شاردن در سطح چهارم، تأکید بر مفهوم انگاره آفرینی و خلق کلیشه ها در ذهنیت سفرنامه نویس است. مبنای تأمل این سطح مسئلة تعدیل، تأیید و یا تشدید پیش فرض های ذهنی جهانگرد در جریان مواجه شدن با واقعیت ها و البته با در نظر گرفتن چارچوب گفتمانی و نظام های کلان برون متنی است. توصیف برش های خاصی از واقعیت های پیرامون در روایت شاردن، غلبة انگاره هایی مشخص بر سایر انگاره ها و بازسازی هویت «دیگری» به سطح پنجم محول شده است. در نهایت نشان داده شده که آنچه در روایت شاردن از ایران و ایرانی منعکس شده، تلفیقی از واقعیت های بیرونی، نحوة بینش جهانگرد و پیش فرض های ذهنی او و در سطح کلان تأثیرات تاریخی، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیکی یا تمایلات سلطه جویانة اروپاییان در یک مقطع تاریخی مشخص است.
مینی مالیسم - داستان کوتاه کوتاه یا داستان کارت پستال
حوزه های تخصصی:
حکایات تعلیمی و کارکردهای آن در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از شاخه های مهم و کهن ادب فارسی است مضامین تعلیمی از دیرباز در داستان ها که همواره از نیازهای ذهنی و عاطفی بشر بود، راه یافت و ایرانیان به جنبه تعلیمی آن توجه کرده اند. حکایت پردازی نیز از شیوه های داستان پردازی است که در قرون چهارم با مضامین اندرزی در مثنوی هایی چون کلیله و دمنه به کار رفته است. در قرن پنجم هـ .ق حدیقه سنایی نخستین منظومه عرفانی است که با هدف تعلیم مباحث عرفانی، دینی و اخلاقی سروده شد و از حکایت های تمثیلی در بیان مفاهیم استفاده کرد. پس از او عطار این شیوه را گسترش داد و مولانا آن را به کمال رساند. امیرخسرو دهلوی نیز در قرن هشتم، در تأسی از نظامی، نظیره مطلع الانوار را به شیوه مخزن الاسرار سرود. در همة این مثنوی ها برای تبیین و تأکید بر مضامین عرفانی – اخلاقی، از حکایت استفاده شده است. حکایت ها با توجه به جنبه تعلیمی از کارکردهای متفاوتی برخوردارند لذا هدف از این پژوهش آن بوده است تا معلوم گردد، حکایت های تعلیمی در مطلع الانوار، از چه اهدافی برخوردارند و امیرخسرو با چه کارکردهایی به تبیین و آموزش تعالیم اخلاقی، مذهبی و عرفانی خویش پرداخته است. در این پژوهش، با شیوه تحلیلی – توصیفی مجموع بیست حکایت تعلیمی در مثنوی اخلاقی مطلع الانوار، از جهت محتوایی مورد بررسی قرارگرفته است و در نهایت این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو دهلوی در حکایت هایش از کارکردهای متنوعی از جمله اقناع و اثبات، تصویر سازی و ادراک، عبرت پذیری، تسهیل مباحث پیچیده، آشنایی زدایی، تحول و جز آن در جهت تبیین مسائل اخلاقی، آداب شرعی و عرفانی استفاده کرده است.
شهرسب، مرداس و ضحاک شکستگیِ شخصیّتِ شهرسب در مرداس و ضحاک
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل تحوّل در اسطوره های ایرانی – آن چنان که مهرداد بهار می گوید- در کنارِ ورودِ عناصرِ بیگانه، ادغام و دگرگونی، عاملِ شکستگی است. در اسطوره ها گاهی واقعه یا شخصیّتی به فراموشی سپرده می شود، لیکن آن، در ریختِ پاره ها و اجزایِ پراکنده، در موقعیت و مکانی دیگر پدیدار می گردد. شهرسب، وزیرِ طهمورث یکی از این شخصیّت هاست که دچار شکستگی و به دو شکلِ مرداس و ضحاک در زمانی دیگر آشکار می شود. امّا چه دلایلی می توان یافت که این شکستگیِ شخصیّتی در شاهنامه را نشان دهد؟ پاسخ این پرسش را می توان درخلق و خو و معنایِ نامِ شهرسب یافت. ویژگیی که به طور صریح در شاهنامه، دربارة شهرسب مطرح شده، برپای داشتن نماز در شب و روزه داشتن در روز است. ویژگی دیگر، در نامِ شهرسب و معنایِ آن - یعنی سلطه بر اسب - نهفته است. این دوگانه صنعت – عبادت خداوند و مهارت در اسب سواری- که دریگانه ای چون شهرسب گرد آمده، پس از چندی از هم جدا می شود و هر یک به کسی می رسد و شخصیّتی را شکل می دهد؛ نماز کردن و روزه داشتن ویژگیِ مرداس می شود و بر اسب سوار شدن و توانایی در اسب سواری به ضحاک می رسد. این نکته را نیز بیاد بسپاریم که در مجمل التواریخ و القصص، اگر چه وزیرِ طهمورث، ارونداسب نام دارد، ولی ضحاک فرزند او معرفی شده و این دلیلی دیگر در پیوند آن هاست. در تاریخ طبری نیز قوم ضحاک بر شریعت صابئان دانسته شده، که البته عقایدِ صابئان به خلق و خوی شهرسب نزدیک است و پیوند او با ضحاک و بویژه مرداس را آشکار می کند و نیز، همسانیِ مقرّ بوذاسف/ شهرسب و ضحاک را که گاهی هند و گاهی بابل است، می توان دید. همچنین شهرسب/ بوذاسف دارای نژاد کلدانی است که پیوندِ نژادی او با ضحاک و مرداس تازی را نمایان می کند و فراخواندن به بت پرستی از دیگر اشتراکات و تشابهاتی است که دربارة این دو در متونِ مختلف دیده می شود که همة این شواهد به ارتباط این سه شخصیّت دلالت دارد؛ در حالی که در شاهنامه و دیگر متونِ تاریخی – به جز مجمل التواریخ- به پیوندِ نسبی و نژادیِ ضحاک، مرداس و وزیرِ طهمورث اشاره نشده است. پژوهش پیشِ رو – که دستاورد مطالعه در شاهنامه و برخی متون نگاشته شدة مورخانِ دورة اسلامی است- به دنبالِ اثباتِ این پیوند، که در اثرِ شکستگیِ شخصیّت اسطوره ای شهرسب حاصل شده، شکل گرفته است.
پارادوکس اصالت سودمندی در رمان روزگار سخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگلستان عصر ملکه ویکتوریا دچار تضاد است. این دوره از یک سو، دوره شک و بدبینی، و از سوی دیگر دوره توفیق و خوش بینی است. یکی از مصادیق برجسته این آشفتگی، فلسفه اصالت سودمندی است که در زمان چارلز دیکنز، نویسنده رمان روزگار سخت، کاملا دراروپا مطرح بود. اما دیکنز باور ندارد که انگلستان عصر ویکتوریا بتواند بر اساس این فلسفه خود را باز سازی کند. او نسبت به ایده اصالت سودمندی بدبین است و آن را رد میکند، چرا که معتقد است این فلسفه در حد وسیع مورد سوء استفاده قرار گرفته است.مقاله حاضر برای تجزیه و تحلیل فلسفه اصالت سودمندی در انگلستان این دوره، رمان روزگار سخت را، که به گفته بعضی از تاریخ ادبیات نویسان قابل فهمترین نقد جامعه آن زمان است، مورد بررسی انتقادی قرار میدهد. مضرات سوء استفاده از این فلسفه را به لحاظ آموزشی، احتماعی، و اقتصادی مورد بررسی قرار میدهد و آنطور که در رمان مطرح است، برای هر جنبه مصادیقی و پیامدهایی ذکر میکند. در بخش آموزشی، تاکید بر دو موضوع است که از مصادیق فلسفه اصالت سودمندی در جامعه زمان دیکنز است: نفی کردن کامل منطق دل و اهمیت افراطی دادن به منطق ذهن و نفی کردن شخصیت مستقل افراد. در بخش اجتماعی، دو مقوله تحریف قانون و ازخود بیگانگی بررسی می شود. و در بخش اقتصادی، تاکید برفقر فراگیر و بی مسئولیتی ثروتمندان و اولیا جامعه در قبال فقرا است. در هر بخش، پیامدها و مصادیق دیگری هم مورد بررسی قرار میگیرد.
تحلیلی بر نقیضه پردازی در بازآفرینی روایت اساطیری و حماسی یوشتِ فریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های بیست و سی شمسی، سنگینی بار شکست، رنج از مرور گذشته و احساس دلهره از تصوّر آینده، نویسندگان روشن فکر ایرانی را به انواع گریز ها فرا می خواند. نویسنده نسل شکست می کوشد با داستان های تمثیلی و با پناه بردن به روایت های اساطیری، خوانندگان خود را تسلّی دهد. در این دوره، افسانه به دلیل غرابت و ابهام آن، موردتوجّه نویسندگان قرار می گیرد و اساطیر هم برای بازآفرینی شخصیّت و روحیه فروکوفته جامعه، بازروایت و حتّا بازسازی می شود. احسان طبری، از نویسندگان معاصر ایرانی است که غور او در عالم فلسفه و اشتغالش به کنش های سیاسی، سایه بر آفرینش های ادبی او افکنده و موجب شده است که آثارش کم تر از منظر نظریه های ادبی تحلیل شود. او که به لحاظ فلسفی تعلّق به نحله رئالیسم دارد، در آثار داستانیش هم راه با نشان دادن واقعیت، از طنز نیز بهره برده است. این گرایش به طنز، معلول فضای بسته سیاسی در عصر پهلوی است و همین عامل، نحوه بیان داستان های او را نیز تمثیلی می سازد. هرجا که طنز به اثر ادبی تزریق می شود، می توان حضور نقیضه گویی و نقیضه اندیشی را نیز پیش بینی کرد. نقیضه را می توان شگردی در میان انواع شیوه های طنزپردازی پرخاش گرانه دانست که در گونه های متنوّع ادبی نمایان می شود. در این مقاله برآنیم که جلوه های نقیضه را در داستان «یوشت فریان» اثر طبری، بررسی کنیم. «یوشت فریان» داستانی افسانه ای است که در کتاب سفر جادواثر احسان طبری آمده است. در این اثر، نویسنده با آشنایی زدایی از مفاهیم اسطوره ای، به نقیضه سازی روی آورده است. هدف نگارندگان در این مقاله آن است که نشان دهند نقیضه در اثر نویسنده چگونه خودنمایی کرده است. از آن جا که این داستان ظرفیّت های متنوّعی برای خوانش در اختیار قرار می دهد، پس از تعریف نقیضه و ویژگی های آن، به شیوة تحلیلی، جای گاه این داستان در نظریه های ادبی چون ساختارگرایی، ساخت شکنی و هم چنین منطق گفت وگویی بررسی می شود.
روابط قدرت در رمان شازده احتجاب
حوزه های تخصصی:
"تحلیل انتقادی گفتمان، شاخه ای از مطالعات زبان شناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی می پردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافت های این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسی می شود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخی اش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیت های دوره تاریخی ای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعی سیاسی خلق اثر، نشان می دهد که تقابل نیروی اندیشه ورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیت طلب حاکم، مولف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تاثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونت منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعی- سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادل سازی زده است.
"
شناخت اسطوره و حماسه
نگاهی به مولفه ها والگوهای طنز در آثار هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوشنگ مرادی کرمانی متولد 1323 ه یکی از داستان نویسان و طنز پردازان موفق در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان است.از دلایل برجستگی طنز مرادی،به کارگیری طیف وسیعی از سازوکارهای آفرینش طنز در ساختار داستان های اوست. بر اساس یافته های این مقاله، این سازوکارها عمدتا به دو دسته «سازو کارهای مبتنی بر کاربرد زبان» و «سازوکارهای مبتنی بر محتوای زبان» تقسیم می شوند. در «سازوکارهای مبتنی بر کاربرد زبان» آفرینش طنز بیشتر بر کاربرد و فرم زبان به ویژه بر دو یا چندمعنایی بودن زبان استوار است. اما در «سازوکارهای مبتنی بر محتوای زبان» آن چه که باعث ایجاد طنز می شود، بیشتر مبتنی بر محتوای زبان و خلق موقعیت هااست. البته هریک از این دو دسته بنا بر اساس الگوها و نظریه های متداول جهان طنز، به شاخه ها و زیرگروه هایی دیگر تقسیم می شوند که در این مقاله به طور مفصل به آن پرداخته می شود. بر اساس نتایج این پژوهش، در خط سیرآثار مرادی، طنز وی بتدریج دچار تحول شده وبه سوی طنزی پنهان با سازوکارهای پیچیده و نامشخص به پیش می رود به گونه ای که خواننده برای درک چنین طنزی نیازمند این است که لایه های زیرین اثر را جستجو کند. هدف این مقاله بررسی، طبقه بندی و تحلیل این سازوکارها باروشی توصیفی- تحلیلی بر اساس نظریه ها و الگوهای متداول جهان طنز است.
مقالات شمس و مینیمالیسم
حوزه های تخصصی:
گسترش صنعت و مدرنیزم باعث شده که زندگیبشر دچار تغییر و تحول گردد و این امر حوزه هنر و ادبیات را نیز تحت تاثیر قرار داده است. حاصل این تاثیرپذیریپدید امدن مینیمالیسم در عرصه داستان سراییاست. به این معنیکه نویسنده از حداقل واژگان و ایجاز بهره میگیرد تا داستانیرا در طرح ساده بیان کند. هرچند این پدیده در غرب مقوله ایجدید محسوب میشود، اما در ادبیات وسیع ایران زمین نمونه هاییفراوان وجود دارد که کاملا منطبق با ویژگیهایداستان مینیمال است. مقالات شمس تبریزیعلاوه بر داشتن ارزش هایمحتواییو بیان آموزه هایدینیو عرفانیاز جهت داستان پردازینیز قابل اهمیت است. موجز بودن، حذف حشو و زواید و داشتن درون مایه و تم جذاب از برجسته ترین ویژگیهایحکایات و قصه هایمقالات است که به نوعیمنطبق با شگردهایداستان سراییمینیمالیستیبشمار میرود. در این نوشته سعیبر ان است که چگونگیبیان حکایات و قصه ها در مقالات شمس، هم راه با ویژگیهایداستان مینیمالیسم بررسیشود.
اراده معطوف به معنا در غزل های حافظ و معنادرمانی ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنادرمانی اصطلاحی است معادل لوگوتراپی (logotherapy) که ویکتور فرانکل، روانپزشک اتریشی، نظریه پرداز آن است. وی با پشت سر نهادن تجربه کشنده جنگ جهانی دوّم و خشونت های آن، با ژرف اندیشی درباره انسان و زندگی و چیستی آن، نگاهی دیگرگون به رنج، زندگی، انسان و دیگر عوامل موثر بر این مفاهیم یافت و به این ترتیب، آفریننده مکتب معنادرمانی در روانشناسی شد. حافظ، شاعر غزلسرا و اندیشمند ادب فارسی نیز که پیامدهای خانمان سوز هجوم مغول و روزگار ویرانگری های تیمور لنگ و حاکمان بی ثبات و ستم پیشه را در شیراز دیده بود، در آن شرایط تاریخی در پی دریافتی از معنا و چیستی زندگی، هستی و انسان بوده است. سیر ذهنی وی و تجربه تلخ تاریخی اش، سبب همگونی با ویکتور فرانکل روان پزشک نامدار در مکتب معنادرمانی شده است. در این مقاله، ضمن تبیین چگونگی پیدایش مکتب معنادرمانی و مفهوم آن، همگونی های فکری حافظ و این نظریه را در زمینه های گوناگون و از این قرار نشان داده ایم: رنج و زندگی، کوشش و رنج و پاداش، انسان ساز بودن رنج ها، کارکرد معنادرمانی عشق از نظر حافظ و فرانکل، دین پاسخی برای معنای زندگی، خویشتن پذیری و گذرایی زندگی و فرصت ها.
بررسی عنصر حسرت در اندوهیادهای شاعران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرثیه، شعری است که در ماتم گذشتگان و تعزیت بازماندگان و اظهار تاسف و تالم بر مرگ عزیزان از دست رفته یا حوادث و بلایای ناگهانی یا طبیعی و... سروده شده است.
سوگ سروده های ادیبان برای دیگر شاعران را می توان از قدیم ترین انواع شعر رثائیه دانست که نخستین نمونه های آن در دیوان رودکی در رثای شاعری به نام مرادی و یا در مرثیه ی شهید بلخی یافت می شود.
در دوره ی معاصر نیز، سرودن اندوهیاد برای شاعران توسط دوستان و حتی گاهی دشمنان آنها وجود دارد که غیر از ادای حق دوستی، عواملی چون تحریک حس همکاری، شعر دوستی و رابطه ی ادبی، علت سرودن آن بوده و در مقایسه با انواع دیگر مرثیه، به سبب اصالت احساس آن واجد ارزش ادبی بیشتری است؛ مانند سوگ سروده ی ملک الشعرای بهار برای ایرج میرزا و یا اندوهیادهایی که در سوگ شاعرانی چون اخوان ثالث، سپهری، فرخزاد، شاملو و.... سروده شده است.
در این مقاله، ابتدا اندوهیادهایی که شاعران معاصر در سوگ دیگر شاعران سروده اند، از منابع مختلف استخراج شده، سپس به بررسی عنصر«حسرت» و جنبه های مختلف آن در اشعار کلاسیک و نیمایی پرداخته می شود و همراه با ذکر شاهد، تحلیلی از آن صورت می گیرد و در پایان نیز، نتیجه ی بحث ارائه می گرد
بررسی مضامین در آواها و ترانه های مشاغل زنانه
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری فرهنگ مردمی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات شفاهی
- حوزههای تخصصی ادبیات قالب های شعر معاصر تصنیف و ترانه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل