فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
ترانه هایی که هنگام کار خوانده می شوند، بسیار گسترده اند. نمونه های فراوانی از آن ها را می توان در میان کشاورزان، دامداران و بافندگان مشاهده کرد. این گونه آواها، فضای کار را از یکنواختی و خشکی رها می سازند، خستگی و رنج توان فرسای کار را تسکین می دهند و نیروی تلاش، حرکت، شوق و امید را در درون زنان و مردان خسته از کار تقویت می کنند. مردان و زنان شهرستان کهگیلویه برای انجام هر کاری، شعری هم نوا با کننده کار و با مضمون و موسیقی و انگیزه مناسب داشتند. این ترانه ها در انتقال فرهنگ ها، باورها، ارزش ها و هنجارها، از نسلی به نسل دیگر، نقش مهمی دارند. سرایندگان گمنام این ترانه ها را برای بیان شادی ها، غم ها، دل تنگی ها و دردهای خود سروده اند. در جامعه عشایری و روستایی این منطقه، کارهایی ازقبیل برزگری، برنج کوبی، شیردوشی و رنگرزی، همراه با اشعاری خوانده می شود که متناسب با وضعیت و شرایط آن کار و با هدف تسریع، سرگرمی و رهایی از خستگی است. در این مقاله به بررسی و واکاوی ترانه های کشاورزی (برزگری، خرمن کوبی و برنج کوبی)، دامداری (چوپانی، دوغ زنی، شیردوشی و کوچ روی)، بافندگی (پره گردانی، رنگرزی و تمداربافی) پرداخته می شود.
مقایسه "مجنون و لیلی" عبدی بیک نویدی با "لیلی و مجنون" نظامی
حوزه های تخصصی:
"عبدی بیک نویدی، از جمله مستوفیان، مورخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفای نظامی دو بار به سرودن خمسه همت گماشت. به رغم آنکه عبدی بیک از پیشگامان نهضت تقلید از نظامی در عصر صفوی به شمار می رود و سخنش در مقایسه با بسیاری از گویندگان هم عصر خویش سلامت نسبی دارد، در ایران کمتر بررسی شده است. در مقاله حاضر با مقایسه تطبیقی منظومه های مجنون و لیلی عبدی بیک و لیلی و مجنون نظامی، برجسته ترین شاخص های شعری وی در منظومه مجنون و لیلی، بر اساس مقایسه محتوایی و ساختاری- زبانی، دیدگاه شیعی و کلامی شاعر، دیدگاه وی نسبت به شاعری، نسبت به زن، عشق، ویژگی های داستانی و هنری اشعارش، توصیفات، تصویرسازی، دایره واژگانی و... بررسی شده است.
"
تجلی نمادین خلقت در اسطوره های آسمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسمان در مرکز اساطیر ایرانی قرار گرفته است و نحوه پیدایش ، رنگ ، و طبقات صور فلکی ... هر یک به نحوی در اساطیر ایرانی بازتاب دارد . در این مقاله ، تجلی نمادین آفرینش آسمان در چند اسطوره ایرانی تحلیل شده است ، که به نوعی در ادب پارسی نمود دارد ؛ اسطوره تخم مرغی شکل بودن آسمان ، اسطوره آبگینه بودن آسمان و اسطوره ای که منشا آسمان را آب می داند .
بن مایه های افسانه شهرزاد ایرانی در نمایشنامه شهرزاد توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسانه شهرزاد، مشهورترین افسانه هزار و یک شب ، الهام بخش آثار ادبی فراوانی در ادبیات عرب گشته است. توفیق الحکیم با الهام از این اثر، نمایشنامه زیبای خود را با نام شهرزاد آفرید که ارزیابان ادبی آن را شاهکاری در نمایشنامه نویسی دانسته اند. تحلیل این نمایشنامه و مقایسه آن با افسانه شهرزاد هزار و یک شب براساس روش ادبیات تطبیقی، بیانگر آن است که حکیم شخصیت شهرزاد را ژرف ساخت نمایشنامه خود قرار داده است و با تصرفی ادیبانه در آن، به نمایشنامه خود صورت نمادین و عرفانی بخشیده است و هزار و یک شب را در حد اعتلای عظمت فکری نشان داده است. مقایسه این دو نوع رویداد ادبی و فرهنگی، نه تنها تاثیر فرهنگ ایرانی بر ادبیات جهان را نشان می دهد، بلکه برخی تشابه ها و تفاوت های فرهنگی ایران و عرب را نیز آشکار می نماید. برای روشن شدن این موضوع، در این مقاله به روش تطبیقی و تحلیل مضامین، مشابهت ها و تفاوت های محتوایی و ساختاری دو اثر نشان داده می شود.
روابط قدرت در رمان شازده احتجاب
حوزه های تخصصی:
"تحلیل انتقادی گفتمان، شاخه ای از مطالعات زبان شناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی می پردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافت های این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسی می شود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخی اش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیت های دوره تاریخی ای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعی سیاسی خلق اثر، نشان می دهد که تقابل نیروی اندیشه ورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیت طلب حاکم، مولف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تاثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونت منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعی- سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادل سازی زده است.
"
زمان و مکان در رمان
بررسی گونه های فخر در دیوان طالب آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاخره که از فروع نوع ادبی حماسه به حساب می آید، یکی از بن مایه های مضمونی شعر فارسی، بلکه ادبیات جهان به شمار می رود. البته در این میان برخی شاعران به فراوانی از آن سود می برند که طالب آملی یکی از این چهره هاست. طالب آملی با نازش به خود و شیفتگی به شعر خویش، در خودستایی و برتری جویی مبالغه کرده است. در این مقاله، گونه های مختلف فخر طالب در بیش از ده تقسیم بررسی و دلایل مفاخره ی شاعر نیز به تمامی بیان شده است و این نکته چشم انداز تازه ای برای این مقاله رقم زده است. همچنین سخن در «ضد فخر یا واسوخت از فخر» مبحث جدیدی است که در مقاله ی حاضر و با توجه به شواهد متعدد آن در شعر طالب آملی، مورد توجه قرار گرفته است. سخن ستایی و فخر به فضایل اخلاقی، از برترین مفاخرات طالب آملی است.
مقتل منظوم
حوزه های تخصصی:
آرش کمانگیر ؛ مژده آور باران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه اسطوره ای حماسه آرش ، گاو معجزه آمیزی بوده که مرز بین ایران و توران را نمایان می کرده و پس از مرگ ، روان او از تنش بیرون آمده و به بارگاه اهورایی راه برده است . آرمان آرش از پرتاب نیزه مرزنمایی برای بارش باران پس از خشکسالی دیرسال است . پس از آنکه افراسیاب ، دیو خشکسالی به ایران می تازد ، مرزهای ایران و توران را در هم می نوردد ، چشمه ها را ویران و رودخانه ها را خشک می کند ، دشمنی آسمان و زمین برانگیخته می گردد و فرجام آن خشکسالی است ...
ادب جهادى در جنگهاى ایران و روس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پایدارى که در جنگهاى ایران و روس (قرن سیزدهم) در زبان فارسى شکل گرفت، مهمترین عامل خروج شعر و نثر از دربار شاهان به میان مردم به شمار مى رود. از اینزمان ادب دربارى که با مدح و ستایشگرى شاهان و شاهزادگان گره خورده، با حوادث و وقایع ملموس زمانه، آشنا مى گردد. حضور علما و مراجع دینى با صدور فتاوى براى تشویق مردم به دفاع از سرزمین و وطن خویش، یکنواختى و سکون ادبیات دوره قاجار را به خیزش و حرکتى وا مى دارد که نتیجه آن آشنایى و پیوند با آرمانها و دردهاى عصر و روزگار جدید است. شاعران دربارى هم با الهامگیرى از جنگ و حال و هواى جدید جامعه به میدان تازه اى روى مى آورند که مى توان آنانرا شاعران زمان خویش و پیشروان ادبیات جهاد و پایدارى نامید. دو دوره جنگ هاى روس علیه ایران، گرچه منجر به جدایى قسمت بزرگى از خاک ایران گردید ولى سرلرحه دوره جدید ادبیاتى شد که مى توان آنرا ادبیات جهاد و پایدارى نامید.
تحلیلی بر نقیضه پردازی در بازآفرینی روایت اساطیری و حماسی یوشتِ فریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های بیست و سی شمسی، سنگینی بار شکست، رنج از مرور گذشته و احساس دلهره از تصوّر آینده، نویسندگان روشن فکر ایرانی را به انواع گریز ها فرا می خواند. نویسنده نسل شکست می کوشد با داستان های تمثیلی و با پناه بردن به روایت های اساطیری، خوانندگان خود را تسلّی دهد. در این دوره، افسانه به دلیل غرابت و ابهام آن، موردتوجّه نویسندگان قرار می گیرد و اساطیر هم برای بازآفرینی شخصیّت و روحیه فروکوفته جامعه، بازروایت و حتّا بازسازی می شود. احسان طبری، از نویسندگان معاصر ایرانی است که غور او در عالم فلسفه و اشتغالش به کنش های سیاسی، سایه بر آفرینش های ادبی او افکنده و موجب شده است که آثارش کم تر از منظر نظریه های ادبی تحلیل شود. او که به لحاظ فلسفی تعلّق به نحله رئالیسم دارد، در آثار داستانیش هم راه با نشان دادن واقعیت، از طنز نیز بهره برده است. این گرایش به طنز، معلول فضای بسته سیاسی در عصر پهلوی است و همین عامل، نحوه بیان داستان های او را نیز تمثیلی می سازد. هرجا که طنز به اثر ادبی تزریق می شود، می توان حضور نقیضه گویی و نقیضه اندیشی را نیز پیش بینی کرد. نقیضه را می توان شگردی در میان انواع شیوه های طنزپردازی پرخاش گرانه دانست که در گونه های متنوّع ادبی نمایان می شود. در این مقاله برآنیم که جلوه های نقیضه را در داستان «یوشت فریان» اثر طبری، بررسی کنیم. «یوشت فریان» داستانی افسانه ای است که در کتاب سفر جادواثر احسان طبری آمده است. در این اثر، نویسنده با آشنایی زدایی از مفاهیم اسطوره ای، به نقیضه سازی روی آورده است. هدف نگارندگان در این مقاله آن است که نشان دهند نقیضه در اثر نویسنده چگونه خودنمایی کرده است. از آن جا که این داستان ظرفیّت های متنوّعی برای خوانش در اختیار قرار می دهد، پس از تعریف نقیضه و ویژگی های آن، به شیوة تحلیلی، جای گاه این داستان در نظریه های ادبی چون ساختارگرایی، ساخت شکنی و هم چنین منطق گفت وگویی بررسی می شود.
حکایات تعلیمی و کارکردهای آن در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از شاخه های مهم و کهن ادب فارسی است مضامین تعلیمی از دیرباز در داستان ها که همواره از نیازهای ذهنی و عاطفی بشر بود، راه یافت و ایرانیان به جنبه تعلیمی آن توجه کرده اند. حکایت پردازی نیز از شیوه های داستان پردازی است که در قرون چهارم با مضامین اندرزی در مثنوی هایی چون کلیله و دمنه به کار رفته است. در قرن پنجم هـ .ق حدیقه سنایی نخستین منظومه عرفانی است که با هدف تعلیم مباحث عرفانی، دینی و اخلاقی سروده شد و از حکایت های تمثیلی در بیان مفاهیم استفاده کرد. پس از او عطار این شیوه را گسترش داد و مولانا آن را به کمال رساند. امیرخسرو دهلوی نیز در قرن هشتم، در تأسی از نظامی، نظیره مطلع الانوار را به شیوه مخزن الاسرار سرود. در همة این مثنوی ها برای تبیین و تأکید بر مضامین عرفانی – اخلاقی، از حکایت استفاده شده است. حکایت ها با توجه به جنبه تعلیمی از کارکردهای متفاوتی برخوردارند لذا هدف از این پژوهش آن بوده است تا معلوم گردد، حکایت های تعلیمی در مطلع الانوار، از چه اهدافی برخوردارند و امیرخسرو با چه کارکردهایی به تبیین و آموزش تعالیم اخلاقی، مذهبی و عرفانی خویش پرداخته است. در این پژوهش، با شیوه تحلیلی – توصیفی مجموع بیست حکایت تعلیمی در مثنوی اخلاقی مطلع الانوار، از جهت محتوایی مورد بررسی قرارگرفته است و در نهایت این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو دهلوی در حکایت هایش از کارکردهای متنوعی از جمله اقناع و اثبات، تصویر سازی و ادراک، عبرت پذیری، تسهیل مباحث پیچیده، آشنایی زدایی، تحول و جز آن در جهت تبیین مسائل اخلاقی، آداب شرعی و عرفانی استفاده کرده است.
رویکرد تحلیلی به عناصر داستانی سندبادنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سندبادنامه نوشته محمد بن علی ظهیری سمرقندی از نوع ادب تمثیلی است که با نثری مصنوع در قرن ششم نگاشته شده است. این کتاب شامل یک داستان اصلی و سی و سه داستان کوتاه فرعی است. این حکایات در موضوعات مختلفی چون مکر و دسیسه زنان، شاهان و شاهزادگان و حیوانات سخن گو و... و متضمن مسائل اخلاقی صریح و روشن است. در این پژوهش، پس از تقسیم داستان ها از نظر موضوع و درون مایه، عناصر دیگر داستان از جمله شخصیت، زمینه، زاویه دید، صحنه، پی رنگ، لحن، سبک و مخاطب به صورت اجمالی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از تحلیل و بررسی این داستان ها، مقایسه روش قصه نویسی ظهیری با تعاریف و معیارهای امروزی داستان نویسی و میزان وفاداری وی به حفظ چهارچوب قصه نویسی است. استفاده از شخصیت های نوعی و تمثیلی به صورت ایستا با لحن ثابت در گفتگو و متن قصه، سبک نگارش ثابت و نبودن طرح متنوع و رابطه منطقی و استوار میان حوادث، این اثر را با وجود حجم نسبتاً بالا، به دور از معیارهای امروزی داستان نویسی و در حد قصه ای نمادین و تمثیلی نشان می دهد اما نثر مصنوع و مزین و پایبندی به قصه نویسی کهن، بر اهمیت ادبی آن افزوده است.