فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاریخ و مهندسی فرهنگی
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۵۸
حوزه های تخصصی:
تنوع مسائل و بحران ها، از یک سو، و استمرار آن ها، از سوی دیگر، نوعی روزمره گی ناخواسته را در تحلیل تحولات و پیشبرد برنامه ها باعث می گردد که نسبت گذشته، حال و آینده را به فراموشی می سپارد. هر چند بطلان نگرش خطی به تاریخ و تردید جدی در تقسیم بندی زمان بدین صورت که آن را به گذشته، حال و آینده تفکیک نمود، سبب گردیده است دوران قبل از حال کمتر محل اعتنا و توجه قرار گیرد، ناگفته پیداست که خاصیت تکرار به مثابه جزء لاینفک جوامع انسانی، متفکران علوم اجتماعی را وادار می سازد در تحلیل ها و نظریه پردازی های خود عنایتی ویژه به تاریخ داشته باشند و سعی نمایند به درک تاریخی مجهز شوند. «فرهنگ» از عرصه های بارزی است که نداشتن درک تاریخی در تحلیل مسائل آن خسارات جبران ناپذیری به بار می آورد. ازاین رو لازم است اهمیت تاریخ و چگونگی کاربرد آن در ترسیم نقشه مهندسی فرهنگی کشور مورد توجه و اهتمام قرار گیرد. در این مقاله، میزان اهمیت تاریخ برای مهندسی فرهنگی گوشزد شده است.
تخیّل پیش بینی و معرفت تاریخی: کالینگوود و ایده تاریخ
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل نظریه آر.جی. کالینگوود درباره تاریخ برای نشان دادن ابهام هایی اساسی در آن است. ابهام هایی که به باور نگارنده، دال بر وجود تعارضی ناگزیر میان دو اصل بنیادین معرفت شناسی کالینگوود است؛ یعنی قول به تاریخیت ذهن و حیات آدمی و باور به امکان بازآفرینی دقیق گذشته از طریق عنصر پیشینی تخیل تاریخی. با وجود این، با علم به تفسیری بودن نتایج خویش، راه را برای تأملات بیشتر باز خواهیم دانست.
از تاریخ تا داستان؛ تحلیل عناصر مشترک بین تاریخ و داستان
حوزه های تخصصی:
تئاتر، سینما، تاریخ، سفرنامه و خاطره از «روایت» بهره می گیرند اما داستان به شمار نمی آیند. در این گونه های روایت ابزار ارتباط متفاوت است هر چند ممکن است در اصل روایت تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشند. تاریخ داستانی است که واقعیت دارد. برای مثال اگر از روی یک داستان فیلمی ساخته شود، یا نمایش نامه ای بر روی پرده اجرا شود، فقط ابزار بیان روایت عوض می شود. یعنی در همه این آثار «داستان» عامل زیر بنایی است. پس در همه آثاری که به شکلی نزدیک به داستان هستند می توان روایت را مشاهده کرد. تاریخ به خاطر نقل پی در پی حوادث که شاهان و امیران، قهرمانان آن هستند به داستان نزدیک می شود و در تاریخ عنصر روایت به کار می رود که توالی زمانی دارد. علاوه بر این «گفتگو»، «حقیقت مانندی»، «صحنه سازی» و «کشمکش» از عناصر مشترک بین داستان و تاریخ است. اما داستان به دلیل این که با ظرافت هنری ساخته می شود و دارای قاعده و قانون خاص است (مقدمه، پیرنگ، شخصیت پردازی، فضاسازی و...) به مقوله هنر تعلق دارد در حالی که تاریخ چون همانند داستان، هنری و با قاعده ساخته نمی شود، به مقوله علم تعلق دارد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عناصر مشترک بین داستان و تاریخ می پردازد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که داستان و تاریخ از زمان ارسطو با یکدیگر ارتباط داشته اند و هنوز هم این ارتباط میان این دو قالب وجود دارد.
واکاوی مکتب فلسفی اصفهان (با تاکید بر جایگاه میرداماد)
حوزه های تخصصی:
فلسفه اسلامی علمی است که از گرایشات و شاخه های علوم اسلامی نشأت گرفته است به این معنا که همگی منشاء و بنیاد دینی داشته اند براین اساس در این شاخه مکاتب مختلفی چون مکتب مشاء، اشراق و...جا گرفته که هر کدام در هر حوزه دارای فرد مؤسس و نامداری است. در این راستا هر یک از فلاسفه به شهر و یا کشور خاصی مربوط می شده اند که گاه خود نیز مؤسس یک فرقه و یا مکتب در میان مردم شهر خویش است. میرداماد از حمله افرادی است که بنیانگذار مکتب فلسفی در شهر اصفهان (بالاخص در دوره صفوی) است و پس از وی ملاصدرا این مهم را ادامه داد. براین اساس پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی درصدد واکاوی و تبیین میرداماد در مکتب فلسفی اصفهان است. برای رسیدن به این منظور نوشتار حاضر پس از بیان مساله به تبیین و توصیف واژه های مهم در این حیطه پرداخته و سپس در بخش دوم به تحلیل فلسفه اسلامی در بطن تمدن و فرهنگ اسلام پرداخته و درانتها تبیین نقش حکیم میرداماد را مد نظر قرار داده است. ره آورد این مهم این است که باتوجه به مرکزیت شهر اصفهان در دوران صفوی و حضور وی در این شهر عاملی جهت تأسیس مکتب فلسفی در اصفهان شد تاجایی که همگان از نقاط گوناگون برای فراگیری این مهم به این شهر و شخص رجوع می کردند.
لایه های متون تاریخ شفاهی
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۴
حوزه های تخصصی:
اگر مصاحبه کننده به اندازه کافی اطلاعات و مهارت و همچنین شجاعت داشته باشد، خواهد توانست حتی از کتمان کننده ترین و ملاحظه کارترین خاطره گوها، حقیقت رویدادهای تاریخی را کشف کند و باعث شود متنی (text) قوی و ارزشمند در عرصه تاریخ شفاهی پدید آید. بر چنین کشف و پدیداری، عوامل برون زا و درون زای مختلفی موثر است. مقاله زیر درصدد است این عوامل را بررسی کند.
تحلیل خطبه فدکیه بر اساس نظریه کنش گفتاری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خطبه فدکیه به عنوان یک ارتباط زبانی تحقق یافته در بافت و زمینه تاریخی مشخص، یکی از گفتمان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) را تشکیل می دهد. یکی از روش های تحلیل این گونه متون، به عنوان بخشی از میراث دینی، استفاده از تحلیل کارگفتی و بررسی متن در چارچوب کنش گفتاری است. بر اساس این نظریه، گوینده که همواره در بافتی خاص سخن می گوید، هنگام سخن گفتن علاوه بر ادای کلمات و بر زبان جاری ساختن الفاظ در قالب گزاره های مختلف، کنش هایی هم انجام می دهد که آن ها را به پنج دسته بیانی، انشایی، تعهدی، احساسی و اعلامی تقسیم کرده اند. این جستار که به تحلیل متن خطبه فدکیه بر اساس نظریه کنش گفتاری پرداخته، به این نتیجه رسیده است که کنش های اعلامی و بیانی بیش از دیگر کنش ها در این خطبه به چشم می خورد و با توجه به بافت پیرامونی ایراد این خطبه و زمینه های تاریخی آن، این فراوانی را می توان بدین معنا گرفت که حضرت فاطمه(س) پس از رحلت پیامبر(ص) در صدد احیای سنت وی و تبیین احکام و دستورات اسلام بوده است.
نقش القاب در رجال شناسی
منبع:
یاد ۱۳۶۸ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری و نقد ابن خلدون از مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه ابن خلدون دربردارنده آراء و اندیشه های عمیق و افکار ابتکاری و نبوغ آمیز است. اما چون ابن خلدون مقدمه را بر اساس واقعیات سامان داد، در تحلیل و بررسی های خود از آراء و بینش های پیشینیان، بی نیاز نبود. در این راستا ابن خلدون در کتاب مقدمه با تعریف و تمجید از مسعودی تا آنجا پیش رفت که در مواردی کار خود را تالی کار مسعودی شمرد و آن را الگو خواند و تحت تأثیر آن قرار گرفت. مسأله این است که چرا ابن خلدون در میان مورخان پیشین مسلمان، مسعودی را به عنوان الگو معرفی کرده است؟ چرایی این مسأله به کدامین ویژگی کاری و یا فکری مسعودی بازمی گردد؟ از دیگر سو، ابن خلدون در مواضعی، بر عکس آن تحسین، به سختی از مسعودی انتقاد و حتی مطالب او را رد کرد. عجالتاً باید گفت در مجموع ساختار کتاب مروج الذهب به خصوص سیاحت های مسعودی و مباحث جغرافیایی آن که خود پایه و اساس مطالب تاریخی او شد، موجبات این شیفتگی را فراهم کرد. انتقادها نیز بیشتر متوجه آن دسته از موارد است که در قاموس مباحث علم عمران او نمی گنجد. گذشته از آن دو، گاهی موضوعات مشابه مورد توجه هر دو در تحلیل و بررسی رویکرد های متضادی می یابند. این نیز از یک سو به ترکیب پیچیده کتاب مقدمه و مروج الذهب و از سوی دیگر به تفاوت و تضاد دیدگاه های آن دو بازمی گردد.
تاریخ ایران: صورت بندی ها و مولفه های اجتماعی-فرهنگی ایران باستان
حوزه های تخصصی:
بینش و روش در تاریخ نگاری عتبی
حوزه های تخصصی:
عتبی مورخ ایرانی عربی نویس قرن پنجم، نقشی مهمی در روشنگری تحول های شرق ایران داشته و تاریخ او الگوی مطالعات ادبی و تاریخی شده است.شرح های متعدد و اقتباس از داده های تاریخی او نشان می دهد تاریخ یمینی اثری تأثیرگذار بوده است.هدف این مقاله این است که با روشی تحلیلی تأثیر متقابل بینش و روش در تاریخ نگاری عتبی را روشن سازد. نظام فکری عتبی مبتنی بر چهار مؤلفه ی سلطنت گرایی، نخبه گرایی، انتقادی و شریعت مداری است که او را قادر ساخته است به روش توصیفی و تحلیلی به انحطاط شناسی دولت های شرق ایران و قدرت گیری غزنویان و نقش تفکر و رفتار نخبگان در این روندها بپردازد.هر چند عتبی در هماهنگی اجزای نظام فکری موفق عمل نکرده، و روایتی تاریخی با طرحی منسجم نپرداخته است، تاریخی ارزشمند با داده هایی منحصر به فرد درباره ی شرق ایران نوشته که مورخان بعدی به آن استناد کرده اند.این جامعیت، تاریخ او را از تک نگاری فردمحور به تاریخ منطقه ای بدل ساخته است.
تاریخنگاری در اسلام
حوزه های تخصصی:
تبیین تاریخی
حوزه های تخصصی:
پژوهش تاریخی بحران روش
حوزه های تخصصی:
فن تاریخ نویسی
حوزه های تخصصی: