فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم سازی افعال حرکتی بسیط در زبان فارسی از دیدگاه زبان شناسی شناختی پرداخته است. بدین منظور داده های پژوهش بر اساس چارچوب نظری ارایه شده از سوی تالمی (2000[2007]) تحلیل گردیده؛ و بسامد وقوع مؤلفه های مفهوم حرکت در افعال حرکتی بسیط زبان فارسی بررسی شده است. تالمی چهار مؤلفه اصلی «پیکر»، «زمینه»، «مسیر [مبدأ، طول مسیر، مقصد]»، «جزء حرکتی» و دو مؤلفه فرعی «سبب» و «شیوه» را در مفهوم سازی رویداد حرکتی مؤثر دانسته است. پیکره پژوهش حاضر، متشکل از 126 فعل حرکتی است که از پایگاه دادگان ، پایگاه داده های زبان فارسی و سایر منابع مکتوب استخراج و در بافت جمله تحلیل شده اند. از نتایج این پژوهش می توان این گونه بیان نمود که از میان چهار مؤلفه اصلی حرکت از دیدگاه تالمی، مؤلفه «پیکر» و از میان مؤلفه های فرعی مسیر، مؤلفه «مقصد [نقطه پایان]» نسبت به سایر مؤلفه ها از بسامد بالاتری در مفهوم سازی رویدادهای حرکتی برخوردار است. همچنین دو مؤلفه «شیوه» و «سبب» در افعال حرکتی زبان فارسی یا به صورت های ادغامی در ریشه فعل یا به صورت جداگانه در سطح جمله در مفهوم سازی رویداد حرکتی مؤثرند.
عناصر ساختاری قصه و افسانه
حوزه های تخصصی:
اگر پذیرفته باشیم که ادبیات مخلوق اجتماع است، باید این را نیز بپذیریم که هدف هاى آن نمى تواند از هدف هاى مردمى که آن را مى سازند، جدا باشد. قصه و افسانه در ادبیات، زمان شروع معینى ندارد. میل به تربیت نسل جوان و انتقال تاریخ قوم به آنان، شاید دلیل به وجود آمدن داستان هاى حماسى و قهرمانى باشد و افسانه ها و قصه ها همسفران داستان گویان، ساربانان و کاروانیان شرق و غرب و شمال و جنوب بوده است. هر بار که افسانه اى و قصه اى در گوشه اى از دنیا بازگو مى شد با سنن و آداب قوم جدید آمیخته مى شد، تا بدانجا که امروز دیگر بازشناختن یکى از دیگرى کارى دشوار است سادگى و اصالت افسانه ها، متعلق به هر جا که باشند، شنونده را به خود جلب مى کنند. شاید به همین علت است که در زیر و بم هاى تاریخ زنده مانده اند و از گزند انواع یورش هاى نظامى و فکرى جان سالم به در برده اند و فقط آثار جراحات تاریخ بر آن ها هویداست. مطالعه همین قصه ها و افسانه ها به ما یادآور مى شود که بن مایه و ساختار این گنجینه عظیم بشرى داراى نظم واحدى است.
مروری بر تاریخچه تحولات آموزش و یادگیری زبان خارجی یا زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی تازه به واژگان اضداد در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع روابط بین واژگان در زبان ، ترادف ، تشابه ، اشتراک و تضاد است . آنچه زبان شناسان سنتی از تضاد دریافت کرده اند ، با نگرش زبان شناسان معاصر متفاوت است . این واژگان در زبان عربی به اضداد معروفند . زبان شناسان عرب قائل به اضداد در واژگان عربی و از جمله در قرآن هستند . این مقاله می کوشد ضمن ارائه نگرش آنان در باب اضداد و ورود آن در قرآن به تحلیل و در نهایت نقد و نگرش آنان بپردازد ...
اهمیت تطبیق معنایی و ساختاری کلمات در هنگام ترجمه و تالیف لغت نامه
حوزه های تخصصی:
ترجمه به عنوان بازیابى و انتقال مطالب از زبانى به زبان دیگر مواجه با سطوح مختلف زبانى اعم از صرف، نحو، لغت سازى و معنا مى گردد. توجه به سبک متن و معناشناسى آن از جدیدترین مقوله هاى زبان شناسى است که ذهن اندیشمندان این رشته را به خود مشغول داشته است. در تنظیم لغتنامه هاى روسى مجموعه اى از بخش هاى گفتار که از نظر دستورى نقش هاى متفاوتى دارا مى باشند مورد توجه قرار مى گیرند. این اجزاء عبارتند از فعل- اسم- صفت- حروف اضافه- حروف ربط و قید. معمولا ضمایر و اعداد به ترتیب در مجموعه اسامى و صفات قرار داده مى شوند، صفت فعلى و قید فعلى نیز چون از مشتقات فعل هستند مدخل جداگانه اى در لغتنامه هاى روسى ندارند. از موارد خاص که فقط اختصاص به روسى دارد و در زبان فارسى جایگاهى ندارد ذکر اختصارات اسم بر اساس جنس دستورى و نوشتن گونه و یا نوع افعال است و صفت در شکل مذکر مفرد ثبت مى شود. در ارائه معانى مواردى یافت مى شود که به علل فرهنگى و یا سبک رایج در روسى مصداق برابر تک کلمه اى یافت نمى شود، در چنین مواردى چاره اى باقى نمى ماند که نزدیک ترین مفهوم انتخاب و ارائه شود در مورد ترکیبات نحوى غیر استاندارد و ضرب المثل ها کار مؤلف به مراتب مشکل تر خواهد شد و در صورت نداشتن اطلاعات نحوى دقیق و احاطه بر فرهنگ و ادب زبان مبدا و مقصد، خطاهاى متعددى روى خواهد داد که به برخى از آنها در این مقاله پرداخته مى شود.
بررسی رده شناختی مقولة «قمر» در ساخت رویدادی افعال حرکتی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مقولة دستوری «قمر» بررسی شده است که توسط تالمی در پژوهش های معناشناختی و رده شناسی اش معرفی شده است. او قمر را مقولة دستوری بسته ای می داند که شامل هر سازه ای غیر از متمم اسمی یا گروه حرف اضافه ای همراه فعل می شود که با ریشة فعل رابطة خواهری داشته باشد در این نوشتار نمودهای صوری این مقوله در زبان فارسی و مقولات معنایی که توسط آن بیان می شوند را بررسی کرده ایم. نمود اصلی قمر در زبان فارسی در دوره های پیشین در افعال پیشوندی است؛ اما در دورة کنونی برخی از عناصر فعل یار در افعال مرکب نقش قمر را ایفا می کنند. بنابراین در این مقوله نوعی واژگانی شدن در حال انجام است. همچنین مشخص کرده ایم که زبان فارسی از نظر تقسیم بندی تالمی (قمرـ محور و فعل ـ محور) می تواند در هر دو دسته واقع شود، چرا که در برخی موارد با خصوصیات زبان های قمر ـ محور سازگاری دارد و در برخی موارد با ویژگی های زبان های فعل ـ محور. بنابراین بهتر است این تقسیم بندی دوگانه، جای خود را به یک پیوستار بدهد که زبان های دنیا می توانند در آن جای گیرند و حتی در حال حرکت به یکی از دو سوی پیوستار باشند. گفتنی است اسلوبین به این تقسیم بندی تالمی دستة سومی نیز اضافه کرده است که با ویژگی های زبان فارسی سازگار نیست.
مطالعهء فرایند تنشی گفتمان ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه فرایند تنشى گفتمان ادبى، مبتنى بر بررسى تعامل بین گستره ها و فشاره هاى گفتمانى است. پایگاه اندیشه اى چنین مطالعه اى را باید در نظریه هاى زبانى مربوط به حوزهء آواشناسى جست: تکیه برهاى ز بانى از دو ویژگى مهم پیروى مى کنند یا این که از فشار و شدت برخوردارند که اوج آن ها را در پى دارند و یا این که بدون فشار و ضعیف اندکه افت آن ها را سبب مى شوند. اما در گفتمان ادبى، به دلیل فرایندى بودن عملیات زبانى این اوج و افت خود را در طول گفتمان نشان مى دهند. از تعامل بین فشاره ها و گستره هاى گفتمانى چهار طرح وارهء فرایندى شکل مى گیرد که عبارتند از الف) طرح وارهء فرایندى افت فشارهء عاطفى و اوج گستره شناختى ب) طرح وارهء فرایندى اوج فشارهء عاطفى و افت گستره شناختى ج) طرح وارهء فرایندى اوج هم زمان فشاره ها و گستره ها د) طرح وارهء فرایندى افت هم زمان فشاره ها و گستره ها. مطالعهء این فرایندها از یک سو نشان خواهد داد که گفتمان ادبى جریانى سیال است که هیچ گاه نمى توان آن را پایان یافته یا تثبیت شده دانست، و از سوى دیگر مشخص خواهد کرد که چگونه دو گونهء شناختى و عاطفى در تعامل با یکدیگر سبب تولید معنا مى شوند.
درباره دراویدی ها و زبان آن ها
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمانی شازده کوچولو (نظام معنایی منسجم تشکیل شده از ساختارهای تودرتو،تسلسلی و تکراری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل گفتمانی «شازده کوچولو» تلاش بر این است که از نشانه ها ی منفرد، کلان نشانه ها ، خرد نشانه ها و یا مجموعه ای از نشانه ها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانه ها یعنی آنجایی که نشانه ها با یکدیگر تعامل برقرار می کنند برسیم تا به خوانشی گفتمانی دست یابیم. بدین منظور، تلاش می کنیم تا این روایت را به عناصر سازنده آن تقلیل دهیم تا به این هدف برسیم که معنا چگونه در این روایت ظاهر می شود. بر این باوریم که «شازده کوچولو» روایتی اســت با ساختاری منســجم که دلالت معنایی واحدی را می توان از آن دریافت کرد. به همین دلیل می خواهیم بدانیم که چرا این انسجام معنایی و تعامل بین عناصر وجود دارد؟ و چرا ساختار این روایت تسلسلی، تودرتو و تکراری است؟ و چرا گفته پرداز القاء تکثر ساختار را دارد؟
عبور از آستانه ی ایرانی سازیِ آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش زبان انگلیسی در یک فرهنگ ایرانی-اسلامی سوال های پیچیده ای را پیش روی مدرسین زبان و زبان آموزان قرار می دهد. در این مقاله، نویسندگان به تبیین مسئله آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران می پردازند. پس از بررسی دیدگاه های استعماری و نیز پست مدرن در باب آموزش زبان انگلیسی، نویسندگان با نگاهی فراتر از وضعیت کنونی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی _ که بارزترین مشخصه ی آن ادامه و تشدید روند جهانی شدن زبان انگلیسی می باشد _ بر گنجاندن ویژگی های خاص فرهنگ و مذهب ایرانی تاکید ویژه ای دارند. تشریح وضعیت فعلی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران و مسیری که در آینده می بایست در راستای بومی سازی این رشته طی شود، در ادامه ی مقاله با راهکارهایی همراه می شود. ""آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به سبک ایرانی"" راه حلی است برای مسئله ی سلطه فرهنگی و ایدئولوژیکی غرب، که خود می تواند پادزهری باشد برای قرن ها به حاشیه رانده شدن فرهنگ ایرانی و اسلامی.
زاویه ی دید
حفظ یک ماده ساز باستانی در ساخت مجهور در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نشان داده می شود که ماده مجهول ساز -ya- که در ساختهای مجهولی ساختواژی در زبانهای ایرانی باستان به ریشه فعل افزوده می شود و ماده مجهول تشکیل می دهد به صورتهایyâ- - وya- - در گویشهای کردی سورانی، اردلانی، کلهری، ایلامی و هورامی - باقیمانده است و وجود ساختهای مجهولی ساختواژی کردی به سبک و سیاق مجهول در زبانهای ایرانی باستان می تواند هم در زبانشناسی تاریخی و تحول زبان و هم در کمک به روشن شدن ماهیت مجهول در سایر زبانهای ایرانی نو مانند فارسی مورد استفاده محققین قرار گیرد.
بازنگری در فرضیه فاعل درون گروه فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر تعدیل ها و بازنگری های مهمی در قواعد ایکس تیره انجام شده است که تغییرات شایان توجهی را در سیمای نمودارهای درختی به دنبال داشته است. کوشش نگارنده در این نوشتار بر این است که یکی از جدیدترین فرضیه ها در درون نظریه حاکمیت و مرجع گزینی را که ناظر بر چگونگی روابط ساختاری بین عناصر موجود در جمله (بخصوص فاعل) است، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. اسپورتیش (1988) و به دنبال آن کوپ من و اسپورتیش (1991) در مقاله های جداگانه ای به بررسی جایگاه بنیادین فاعل در سطح درون ساخت جمله ها پرداخته و برخلاف تحلیل متعارف و معمول در نظریه ایکس تیره، برای فاعل جایگاهی در درون گروه فعلی متصور شده اند. به عقیده آنان، جایگاه مشخص گر گروه تصریفی (Spec.IP) برای فاعل، جایگاهی صرفا مشتق است که به دنبال حرکت گروه اسمی و ارتقای فاعل به آن جایگاه حاصل می شود. از این فرضیه با عنوان "فرضیه فاعل در درون گروه فعلی" یاد می شود. به نظر می رسد ادعای اسپورتیش (1988) مبنی بر وجود فاعل در درون گروه فعلی که بر پایه حرکت سورهای شناور (Floating quantifiers) در جمله های زبان فرانسه و انگلیسی مطرح شده است. با داده های زبان فارسی سازگاری ندارد. نگارنده بر این باور است در آن گونه جمله های زبان فارسی که در آنها از این سورها استفاده گردیده، فاعل در پی اعمال قاعده گشتاری حرکت گروه اسمی از جایگاه مشخص گر گروه تصریفی (Spec.IP) به جایگاه مشخص گر گروه متمم ساز (Spec.CP) منتقل می گردد و می توان آن را تنها یک فرآیند ساده مبتداساز به شمار آورد. بنابراین جایگاه روساختی فاعل را در زبان فارسی نمی توان یک جایگاه صرفا مشتق حاصل از ارتقای فاعل به آن جایگاه دانست.
پژوهشی دربارة تأثیر ترگوم ها (ترجمة آرامی عهد عتیق) بر ادبیات دینی فارسی - عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان عبرانیان مهاجر و تبعید شده به ایران در دو مرحله تغییر کرده است: اول در دورة هخامنشی از عبری به آرامی و سپس در دورة اسلامی از آرامی به فارسی. بدین ترتیب زبان ادبیات دینی عبرانیان نیز به موازات این تغییر، متحول شده است. در تحول اول، متون دینی، بویژه تورات از عبری به آرامی و در تحول دوم از آرامی به فارسی ترجمه شد. در هرکدام از این تحولات، زبان قبلی بر ادبیات بعدی تأثیر گذاشت. در این مقاله تأثیر ترجمه های آرامی عهد عتیق که به ترگوم مشهور است بر ترجمه های فارسی عهد عتیق و متون دینی دیگر بررسی خواهد شد. خواهیم دید که این تأثیر در حد قرض گیری تعدادی واژه است. از آنجا که عبری و آرامی از یک خانوادة زبانی هستند، در مرحلة بعد با این سؤال اصلی روبه رو هستیم که آیا این لغات آرامی ارتباطی با معادل های عبری خود دارند؟ از آنجا که پاسخ این سؤال مثبت است، مشخص می شود که جایگاه زبان عبری همچنان برای عبرانیان جایگاهی تأثیرگذار است. به علاوه در این مقاله بررسی می شود که این لغات بیشتر در چه حوزه هایی قرار دارند. خواهیم دید که اغلب این لغات در حوزة امور دینی، بویژه فقه و الهیات هستند. البته تعدادی لغت نیز از حوزه های عمومی وارد ادبیات دینی فارسی عبرانی شده است.
تحول مفهوم زیبایی در متون زیباییشناختی فریدریش شیلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه فریدریش شیلر بر بستر تفکرات کلاسیک در دورانی تبلور می یابد که عنصر زیبایی به مثابه نیروی محرکه ای در مسیر تحقق آرمانشهر انسان متعالی تلقی می شود. جستار حاضر به سیر تحول مفهوم زیبایی در نوشته های زیبایی شناختی شیلر می پردازد و نشان می دهد که چگونه زیبایی های طبیعی و حسیات در فرآیندی تدریجی اعتبار خود را از دست می دهند و دو مؤلفه ی «خرد» و «آرمان» گستره تفکر زیبایی شناسانه را فتح می کنند. شیلر در متون متأخر خود به وضوح از نگاه کانت مآبانه به مباحث زیبایی شناسانه فاصله می گیرد و به تأویل هگلی هنر نزدیک می شود که آفرینش هنری انسان را برتر از پرداخته های طبیعت می پندارد.