فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهمیت هم آیی کلمات در فراگیری زبان خارجی و مشکلاتی که زبان آموزان در فراگیری و تولید این ترکیب ها دارند همواره مورد توجه محققان بوده است. با این وجود موضوع هم آیی بطور همه جانبه و گسترده بررسی نشده و محققان به موضوع هم آیی های دستوری کمتر پرداخته اند. نمونه مورد بررسی در این تحقیق تعداد هشتاد نفر از دانشجویان سال اول زبان انگلیسی دانشگاه شیراز می باشد که با یک آزمون چهار گزینه ای مشتمل بر چهل سوال هم آیی واژگانی و دستوری انجام گرفته است. این تحقیق به منظور بررسی میزان دانش هم آیی واژگانی و هم آیی دستوری انجام و نتایج تحقیق نشان داد که بین دانش هم آیی واژگانی و هم آیی دستوری زبان آموزان و زیر گروههای این دو نوع هم آیی تفاوت معنی داری وجود دارد.
ترجیح دانشجویان ایرانی نسبت به کاربرد خوش گویی در زبان فارسی با استفاده از روش دلفی با در نظر گرفتن متغیرهای زیستی، اجتماعی- فرهنگی و تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، نخست بررسی ترجیح دانشجویان ایرانی در کاربرد خوش گوییات در زبان فارسی است و در مرتبه دوم، تاثیر عوامل زیستی، اجتماعی-فرهنگی و تحصیلی در به کارگیری خوش گوییات است. این پژوهش با استفاده از روش دلفی انجام گردید؛ برای این منظور جهت گردآوری اطلاعات، از دو نوع پرسشنامة باز و سازمان یافته استفاده شد. تعداد 130 نفر دانشجوی زن و مرد در دو مقطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد از میان رشته های تحصیلی علوم پایه و علوم انسانی با گویش های فارسی، ترکی، لری و کردی جهت پاسخگویی به پرسشنامه های تدوین شده، انتخاب شدند. سپس ترجیح شرکت کنندگان نسبت به واژه های خوش گویی (به گویانه) با در نظر گرفتن متغیرهای زیستی، اجتماعی-فرهنگی و تحصیلی نظیر جنسیت، زبان مادری، محل تولد و رشته تحصیلی آنان بررسی گردید. اطلاعات گردآوری شده از پرسشنامة دوم با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از ترجیح دانشجویان فارسی زبان در به کارگیری واژه های به گویانه در زبان فارسی حکایت می کند. همچنین نتایج آماری در مواردی، اختلافات معنی داری را بین جنسیت، گویش های مختلف، رشته های تحصیلی و محل تولد دانشجویان و ترجیح آن ها در کاربرد حسن تعبیر نشان داد.
بررسی رده شناختی سازه ها در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر تکیة واژگانی بر ویژگی های کیفی واکه های ساده زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
در برخی زبان ها کیفیت واکه در هجای بی تکیه تغییر می کند. در آواشناسی فیزیکی، این ویژگی یعنی عدم حصول ویژگی های کیفی ایده آل واکه در شرایطی خاص و گرایش واکه ها به سمت مرکز فضای واکه ای را، کاهش واکه ای می نامند. تحقیقات پیشین نشان داده اند که فضای واکه ای فارسی در هجای بی تکیه کوچک تر و مرکزی تر از هجای تکیه بر است و بر این اساس تغییر کیفیت واکه را یکی از همبسته های صوت شناختی تکیة واژگانی در زبان فارسی دانسته اند. در پژوهش حاضر، تأثیر تکیه بر دیرش و ویژگی های کیفی واکه های سادة فارسی در هجای باز تکیه بر و بی تکیة واژه های دوهجایی در گفتار 14 زن و مرد فارسی زبان به لحاظ صوت شناختی بررسی شد. نتایج نشان داد که دیرش واکه در هجای باز بی تکیه کاهش می یابد، اما فضای واکه ای نه تنها کوچک تر و مرکزی تر نمی شود، بلکه نسبت به حالت تکیه بر گسترده تر نیز هست.کیفیت واکه ها در هجای باز بی تکیه تغییر می کند، اما این تغییر به لحاظ آماری برای همه واکه ها معنی دار نیست. پژوهش های پیشین نشان داده اند که در شرایطی که دیرش کاهش می یابد، اندام های گفتاری می توانند سریع تر حرکت کنند تا ویژگی های ایده آل واکه حاصل شود و کاهش دیرش لزوماً با کاهش فضای واکه ای همراه نیست. بر این اساس، نمی توان در مورد تغییر کیفی واکه ها و کاهش واکه ای در هجای بی تکیه در زبان فارسی حکم کلی داد، چرا که عواملی چند از جمله میزان شمردگی گفتار، نوع هجا، طول و نوع واژه در کنار تکیه بر ویژگی های کیفی واکه تأثیر می گذراند.
فراگیری زبان و فرهنگ زبانی در جهانِ در حال تغییر (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای برقراری ارتباطی مؤثرتر،فراگیران زبان دوم باید هم در زبان وهم درفرهنگ زبان مقصد پیشرفت کنند. آگاهی داشتن از چهارچوب های اجتماعی- فرهنگی بدان معنا نیست که در نتیجه تدریس، زبان آموزان باید مانند ""بومیان"" باشند. بلکه آگاهی از قوانین فرهنگی زبان دوم به فراگیران اجازه می دهد که آگاهانه تصمیم بگیرند که چه گونه به یک کاربر زبانِ توانا و هوشیار تبدیل شوند. در این مقاله به رویکردها و تکنیک های عملی تدریس فرهنگ در کلاس همراه با تدریس مهارت های اصلی زبان اشاره خواهد شد. شایان ذکر است که این مقاله یک بازنگری مختصر از راه کارها و برنامه های تدریس و یادگیری بین فرهنگی می باشد و منابع دیگری از شیوه های تدریس در حال حاضر در دسترس است.
پردازش رویکرد درون داد محور در آموزش دستور و تاثیر آن بر نگارش دانش جویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات ایرانی: مریم دسیه
حوزه های تخصصی:
Translation and Hybridity in Scenes and Frames Semantics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study is a theoretical attempt to illustrate how Fillmore's Scenes and Frames Semantics (SFS) could be employed as a framework to portray the process of understanding and translating hybrid texts. It first reviews the origin of SFS; then it maps SFS onto Nida’s linguistic model of translation process and the Interpretive Theory of Translation; it examines in the next section, within the framework of SFS, different forms of understanding and translating hybrid and pure texts with reference to the selection of linguistic frames and more importantly the activation of scenes. The paper explains all four processes of hybridization, dehybridization, rehybridization and hybridity preservation using SFS. The study concludes that, although hybridity is a complex phenomenon, Fillmore’s scenes and frames semantics can adequately explain and justify its different aspects and manifestations. Moreover, it revealed that understanding, seen in SFS model, has an element of individuality and this gives rise to a broader perspective on translation where there can potentially be as many valid translations as there are translators. This has significant implications for our conception, analysis and assessment of translation.
مقاله به زبان انگلیسی: چالش های ترویج استقلال فراگیران زبان انگلیسی: دیدگاه معلمان زبان انگلیسی ایران (Challenges in Promoting EFL Learners' Autonomy: Iranian EFL Teachers’ Perspectives)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقلال فراگیر همواره یک مسئله بحث برانگیز میان زبان شناسان کاربردی بوده است. مطالعات متعددی به منظور بررسی برداشت معلمان و یادگیرندگان از استقلال فراگیر و همچنین امکان استقلال فراگیر انجام شده است. با وجود اهمیت استقلال فراگیر و وجود چندین مطالعه مرتبط، چالش در ترویج استقلال فراگیر در موسسات ایرانی به زعم محقق انجام نشده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی چالش ها در ترویج استقلال یادگیرنده از دیدگاه معلمان زبان انگلیسی ایران بود. برای این کار، یک طرح تحقیق کیفی استفاده شده است. برای انجام این تحقیق ، 23 معلم زبان انگلیسی ایرانی در دانشگاه های مختلف در تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری شده و از طریق تحلیل محتوا بر اساس مدل رندر تحلیل شده است. بر اساس تحلیل محتوای مصاحبه ها، سه موضوع مختلف استخراج شد. اولین موضوع مشاهده شده، چالش های مربوط به موسسه، شامل اهداف تجویزشده ، مواد و روش های ارزیابی می باشد. دومین موضوع، چالش های مربوط به فراگیر می باشد که از هفت زیرمجموعه تشکیل شده است. سومین موضوع به دست آمده، چالش های مربوط به معلم می باشد که از چهار زیرمجموعه تشکیل شده است. این یافته ها می تواند توسط معلمان، تربیت کنندگان معلمان و همچنین زبان آموزان استفاده شود. می توان نتیجه گرفت که معلمان زبان انگلیسی باید آموزش لازم دراستقلال یادگیرنده را از طریق دوره های آموزشی قبل از خدمت و ضمن خدمت ببینند.
گرفتار، صفت بهمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پاره ای از زند بند دوازدهم یسن سی و سه، نام ایزد «بهمن» با صفت griftār و گونة خطی دیگری همنشین شده است. griftār را در این بند «پذیرنده، گیرنده» معنی کرده اند. در این مقاله با توجه به معانیِ griftan و griftār، نشان داده شده است که griftār در این پاره صفت مفعولی به معنی «قابل درک، محسوس» است و از طریق عبارات و جملات سایر متون فارسی میانه، ارتباط این صفت با بهمن نشان داده شده است. در پایان برای این واژه و گونة خطی پس از آن، خوانش griftārōmand به معنی «قابل درک، محسوس» پیشنهاد شده است.
بسترها، چشم اندازها، کاربردها و چالش های مطالعة واژگان در متون دانشگاهی: ضرورت توجه بیشتر به زبان فارسی و زبان آموزان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، می کوشیم با نگاهی انتقادی کمبود توجه به واژه پژوهی در متون دانشگاهی را بررسی کنیم و با بررسی ابعاد مختلف این موضوع، چشم انداز روشنی از پیش زمینه ها، مسیرها و موانع موجود در این حیطه را ارائه کنیم. در این راستا، تمرکز این مقاله هم بر کمبود پژوهش درمورد زبان علمی فارسی است و هم بر کم توجهی پژوهش ها به زبان آموزان فارسی زبان. ابتدا تصویری کلی از اهمیت یادگیری و تسلط بر ابعاد مختلف واژگان در زبان دانشگاهی را بررسی می کنیم و درادامه، برخی از پیکره ها و لیست های واژگانی پراهمیت را معرفی می نماییم که در ادبیات تحقیق وجود دارند. پس از تبیین اهمیت و ضرورت پژوهش در این حوزه، کوشیدیم تصویری چندبعدی از زوایای مختلف پژوهشی ارائه کنیم که باید مطمح نظر پژوهشگران این حوزه باشد و مورد بحث قرار گیرد. در این میان، مباحثی چون همنشینی واژگان، زنجیره های واژگانی، نوسانات واژگانی درون متنی و بین متنی و برخی موضوعات دیگر را بررسی کردیم و درنهایت، برخی از چالش ها و موانعی را که پیش روی تحقیق در این حوزه قرار دارند معرفی نمودیم.
نقد و تحلیل تعدیلات ساختاری در ترجمه طسوجی و اقلیدی از هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تفاوت های ماهیتی و ساختاری زبان مبدأ با زبان مقصد و سایر عوامل فرهنگی و سبکی، مترجم ناگزیر به اعمال تغییراتی در متن مبدأ است؛ لذا مقصدگرایانی نظیر لادمیرال مترجم را به اعمال تغییرات در حوزه های مختلف ساختاری فرا می خوانند تا سلاست وخوانایی متن ترجمه افزایش یابد و خصیصه بازآفرینی در ترجمه پدید آید. پژوهش پیش رو می کوشد تعدیلات ساختاری ترجمه طسوجی و اقلیدی از هزار و یک شب را از چهار منظر تعدیل در ساخت نحوی کلام، تعدیل در شیوه خطاب، تعدیل بلاغی و تعدیل آوایی مورد نقد و تحلیل قرار دهد. برآیند پژوهش نشان می دهد که طسوجی و اقلیدی رویکردی مقصدگرا در جابه جایی و تعدیل ساختار جمله دارند. در ترجمه اقلیدی نمونه های فراوانی را می توان یافت که تعدیلات ساختاری مناسبی در آن صورت گرفته و در پاره ای از موارد عدم ایجاد تعدیلات ساختاری به ویژه در بخش آوایی موجب زیبایی ترجمه او نسبت به ترجمه طسوجی شده است. طسوجی نیز تعدیلات عمده ای در هر چهار لایه یادشده اعمال نموده و این رویکرد، نقش عمده ای در خوانایی ترجمه او ایفا نموده هر چند که لطمه ای سبکی نیز به اصل کتاب وارد کرده است. در نتیجه طسوجی بیش از اقلیدی به تعدیلات ساختاری روی آورده و ترجمه او از شیوایی و جذابیّت بیشتری برخوردار است.
زبـــــان و ادب: استعاره در زبان خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل فرآیند معناسازی در ترجمه و نظام ارزشی گفتمان از منظر خرده معناهای اجتماعی- فرهنگی و ذاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه، فرآیندی فعال است که در هنگام انتقالِ ساختار و مفاهیم از متن مبدأ به مقصد، ما را با دو نظام معنایی و ارزشی مواجه می کند. نظام معنایی به معناهای بسیط و خرده معناها قابل تقسیم است. نظام ارزشی نیز می تواند از ارزش های ارجاعی تا ارزش های انتزاعی گسترده شود. در این پژوهش که بر خرده- معناها و رابطهآن ها با نظام ارزشی در ترجمه تأکید دارد، به تبیین مبانی خرده معناهای ذاتی و اجتماعی- فرهنگی ، بر اساس دیدگاه فرانسوا راستیرمی پردازیم و سپس با توجه به مساله بینا فرهنگی،تفاوت های فرایند معناسازی در ترجمه را با رویکردی معناشناختی مورد تحلیل قرار می دهیم. فرض ما این است که خرده معناهای ذاتی به منزله پاسخی مقدماتی به نیازهای اولیه ترجمه و خرده معناهای اجتماعی- فرهنگی پاسخی به نیازهای اصلی ترجمه محسوب می شوند.بااین وجود دخالت نظام ارزشی گفتمان می تواند فرآیند شکل گیری معنا در کنش ترجمه را تحت تأثیر خود قرار داده و مرزهای معنایی را جابجا کند. هدف از این پژوهش، تحلیل جایگاه خرده معناها در فرایند ترجمه و رابطه آن با نظام ارزشی گفتمان هنگام کنش ترجمه است.
Iranian EFL Students’ Perceptions and references for Teachers’ Written Feedback: Do Students’ deas Reflect Teachers’ Practice?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study-both qualitative and quantitative--explored fifty EFL learners’ preferences for receiving error feedback on different grammatical units as well as their beliefs about teacher feedback strategies. The study also examined the effect of the students’ level of writing ability on their views about the importance of teacher feedback on different error types. Data was gathered through the administration of a questionnaire, verbal protocol analysis, and students’ writing scores. The results of repeated measures, multivariate analysis of variance, and frequency counts revealed that the majority of the students expect and value teachers’ written feedback on the following surface-level errors: transitional words, sentence structure, verb tenses, adverbs, punctuation, prepositions, and spelling, respectively. The results of think-aloud protocol analysis indicated that students’ beliefs about the importance of feedback on different grammatical units are formed as a result of the teacher’s practice and his emphasis on certain types of feedback and feedback strategies. Finally, the findings of thestudy showed that the L2 learners’ level of writing ability influences their views about the importance of feedback on errors pertinent to particular grammatical units.
بررسی متغیرهای اجتماعی- زبانیِ فارسی در گویشِ نهبندانی: همخوان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسیِ رابطه متغیرهای اجتماعی همچون جنسیت، سن و تحصیلات با متغیرهای زبانیِ(همخوانی) زبان فارسی در گفتار گویشورانِ نهبندانی می پردازد. متغیرهای زبانیِ مربوط از گفتارِ 24 گویشورِ نوجوان، جوان و مسنِ واجدِ شرایط استخراج گردید. نتایجِ این پژوهش نشان می دهد که تحصیلات در برخی از متغیرها باعثِ کاهشِ استفاده از صورت های غیرمعیار نشده است و نقشِ تحصیلات به عنوانِ یک متغیر اجتماعی تنها در تمایزِ گفتارِ گویشورانِ مسنِ باسواد و بی سواد مشهود است. همچنین، در این گویش، در برخی متغیرها مشاهده شده است که گفتارِ گویشورانِ مرد به گونه معیار نزدیک تر است. به علاوه، در بیشترِ موارد نیز درصورتِ نزدیک تر بودنِ گفتارِ زنان به گونه معیار، اختلافِ گفتارِ آن ها با مردان ناچیز بوده است و عاملِ جنسیت نقشِ تمایزدهنده ای نداشته است. افزایش سن در گروه نوجوانانِ دارای والدینِ باسواد و گویشورانِ مسنِ باسواد با افزایشِ استفاده از صورت های معیار همراه است. در گروهِ نوجوانان در نیمی از متغیرهای زبانیِ موردِ مطالعه، جنسیت نقشی در تمایزِ گفتار نداشته است.
Contrastive Analysis of Aspectual Oppositions in English and Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This article aims at contrasting aspectual oppositions in English and Persian in the context of the novel The Old Man and the Sea, and its translation by Daryabandari (1983) as the data. Unlike English, in Persian perfective and imperfective forms are morphologically marked. While the vast majority of English simple past forms are translated into Persian by past perfective forms, only less than a quarter of them are translated into this language by past imperfective forms. Most English verbs translated into Persian by past perfectives mainly include past progressives, infinitives and gerunds. In translating English gerunds, simple present forms, prepositional phrases and infinitive forms one normally uses Persian past perfective forms. All Persian non-past forms take mi- obligatorily and they are used in translating a wide range of English non-past forms including simple present and infinitive forms. English simple past forms are mainly used in expressing single events, habits, states and conditionals, whereas the vast majority of Persian past perfectives are used in expressing perfective situations. English simple present forms are mainly used in expressing habits, facts or perfective situations, whereas, Persian non-past forms are mainly used in expressing perfective or progressive situations either in present or future, as well as habits and facts.
نقش کانونی سازة گسسته در جملات گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جملة گسسته ساختی است که گزاره ای واحد را به جای یک بند، در دو بند بیان می کند: یکی بند اصلی، که حاوی سازة گسسته است و دیگری بند موصولی. در چارچوب ساختار اطلاعی، آثار متعددی در باب این جملات نوشته شده است. یکی از مباحث مطرح این بوده است که آیا سازة گسسته همواره کانون جمله و در نتیجه، حاوی اطلاع نو است یا این سازه می تواند بنا به مدل کلامی، حاوی اطلاع کهنه نیز باشد. در مقالة حاضر، با ارائه چهار دلیل، که متکی بر داده های زبان فارسی نیز هست، استدلال می شود که سازة گسسته همیشه کانون و حاوی اطلاعات نو است. چه از پیش در مدلِ کلامی آمده باشد، چه نیامده باشد.
بررسی تاریخی کارکردهای چندگانه ""که"" در فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فارسی امروز ""که"" ضمیر پرسش، نشانة بند موصولی، نشانة بند متمّمی و حرف ربط است. مقاله حاضر در پی آن است تا با نگاهی به پیشینه تاریخی کارکردهای این صورت، رابطه آنها را با یکدیگر بررسی کند. بررسی ها نشان می دهد: 1- در دورة باستان، نشانه های بندهای متممی، موصولی، ربطی/ قیدی و ضمیر پرسشی از یکدیگر متمایزند؛ 2- در دورة میانه، نشانه بندهای موصولی و ضمیر پرسشی یکسان شده اند، امّا نشانه بندهای متممی و ربطی/ قیدی از یکدیگر متمایزند؛ 3- در فارسی امروز، نشانة بندهای موصولی، متممی و ربطی با ضمیر پرسشی یکی شده است. به نظر می رسد با توجه به این که ""که"" موصولی و پرسشی در دوره میانه به یک شکل بوده اند و گرایش های رده- شناختی به این سو هستند که صورت پرسشی به موصول تبدیل شود ""که"" فارسی امروز در تمامی کارکردهایش باید مشتق از ""که"" پرسشی باشد.