فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
آموزش زبان به نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
CONTRASTIVE ANALYSIS
حوزه های تخصصی:
تحقیقات ایرانی: مریم دسیه
حوزه های تخصصی:
بررسی و توصیف حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های نشان دادن روابط دستوری بین سازه های جملات حالت نمایی است. در این پژوهش به بررسی حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان یعنی دزفولی، شوشتری، بهبهانی و هندیجانی پرداخته می شود. داده های این پژوهش به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه و گفت وگو و مصاحبة حضوری با 33 گویش ور جمع آوری شده است. رویکرد نظری اصلی این پژوهش، نظام پنج گانة حالت نمایی کامری (1978) است که پنج ردة زبانی را از لحاظ حالت نمایی معرفی کرده است. در بررسی داده های پژوهش مشخص شد که نظام حالت نمایی در سه گویش دزفولی، شوشتری و هندیجانی نظام فاعلی-مفعولی بوده و در این سه گویش زمان جمله و وجهیت، جان داری یا بی جانی فاعل یا مفعول تأثیری در نظام حالت ندارند. در مورد گویش بهبهانی مشخص شد که زمان در حالت نمایی در این گویش مؤثر است. در زمان حال و آینده در بندهای لازم و متعدی حالت نمایی به صورت خنثی است؛ یعنی فاعل فعل لازم، فاعل فعل متعدی و مفعول از نظر حالت نمایی نشانة خاصی ندارند و هر سه بی نشان هستند. اما در زمان گذشته فاعل با یک واژه بست غیرفاعلی که میزبان های متفاوتی را بر می گزیند، مضاعف سازی می شود؛ یعنی در زمان گذشته این گویش از نظام حالت کنایی پیروی می کند. این الگو هم در افعال ساده و هم در افعال مرکب حاکم است. علاوه بر این لازم به ذکر است که دو مصدر #خواستن# و #داشتن# در بهبهانی هم در زمان حال و هم در زمان آینده از نظام حالت کنایی برخوردار هستند.
دستگاه فعل در گویش گله داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف دستگاه فعل در گویش گله داری اس ت. گله دار ش هری در ج نوب استان فارس و هم مرز با استان بوشهر است. گویش گله داری جزء شاخه جنوب غربی زبان های ایرانی نو است و از گویش های لری محسوب می شود که طی چندین سده همسایگی با گویش های منطقه، اثرپذیر و اثرگذار بوده است. در این بررسی، نخست شیوه ساختاری مصدر، ستاک حال و گذشته، صفت مفعولی، شناسه های فعلی در زمان های حال و گذشته، نمود، وجه و زمان، وند سببی، وند نفی و جهت بررسی می شوند، سپس فعل از نظر ساخت اشتقاقی و نحو مورد مطالعه قرار می گیرد.
غلت سازی در گویش کلهری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش بر آن است تا با استفاده از نظریه بهینگی با رویکردی هم زمانی به تحلیل و توصیف فرایند غلت سازی در زبان کردی (گویش کلهری) پرداخته شود. در این مقاله نشان داده می شود که محدودیت [REL-const] که در بسیاری از زبان های دنیا (همانند زبان های نیجر کنگو) از رتبه بالایی در چینش محدودیت ها برخوردار است، در گویش کلهری رتبه پایینی را به خود اختصاص می دهد. در این مقاله همچنین، استدلال می شود که غلت سازی در زبان کردی علاوه بر واکه های افراشته، بر واکه های غیرافراشته مانند /e/ نیز اعمال می شود؛ بنابراین، افراشتگی V1برای غلت سازی در گویش کلهری، برخلاف بسیاری از زبان های دنیا، شرط اساسی و تعیین کننده نیست. همچنین، نشان داده می شود که شرط افراشتگی خروجی دستگاه واجی تخطی ناپذیر نیست؛ یعنی خروجی دستگاه واجی این گویش در شرایط و جایگاه خاص خود، هم می تواند افراشته باشد، مانند /y/ و هم می تواند غیرافراشته باشد، همانند /Y/.
تأثیر عوامل شناختی تکالیف بلاغی متفاوت بر کیفیت شنیداری یادگیرندگان زبانی سطح بالای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی تاثیر استفاده از دو نوع مواد اموزشی واقعی با موضوع اشنا ولی متفاوت از لحاظ ساختار بلاغی بر کیفیت شنیداری زبان آموزان سطح بالای ایرانی می پردازد. این مواد از لحاظ استدلال و منطق بیانی متفاوت هستند. براساس عملکرد زبان آموزان بر امتحان تعیین سطح فاولر و کو (1976) تعداد 60 نفر انتخاب شدند. پس از آن یک تست محقق – ساخت که دو نوع ساختار بلاغی توضیحی و مباحثه ای برای دو گروه اجرا شد. نتیجه نشان داد که شناخت موضوع به تنهایی تاثیر مهمی بر عملکرد زبان آموزان نداشته است هرچند عملکرد انها بر تست های توضیحی نسبت به مباحثه ای بهتر بود. به نظر می رسد که دانش کلی و مبهم به تنهایی کافی نیست و عملکرد ضعیف انها بیشتر مربوط به سختی ساختارهای بلاغی از لحاظ شناختی و زبانی بود. برداشت اصلی از ین موضوع می تواند این باشد که زبان آموزان سطح بالای ایرانی نیاز به شناختن این نوع ساختارها هم از لحاظ موضوعی و هم از لحاظ ساختار زبانی، اجتماعی و فرهنگی دارند. بعلاوه موضوع تعیین سطح زبانی مثلا به عنوان سطح بالا می بایست برای تک تک مهارت های زبانی در مقایسه با سطح کلی به گونه ای دیگر تعریف شود.
Cross-linguistic Influence at Syntax-pragmatics Interface: A Case of OPC in Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Recent research in the area of Second Language Acquisition has proposed that bilinguals and L2 learners show syntactic indeterminacy when syntactic properties interface with other cognitive domains. Most of the research in this area has focused on the pragmatic use of syntactic properties while the investigation of compliance with a grammatical rule at syntax-related interfaces has not received due attention. In this study, the compliance of 67 Persian native speakers and 52 Persian speaking L2 learners of English with the Overt Pronoun Constraint (OPC, henceforth) a proposed UG principle, at the syntax-pragmatics interface is investigated. Both groups of participants demonstrated violations of the OPC at the syntax-pragmatics interface. It is argued that the results of this study both confirm and complement Sorace and Filiaci’s (2006) Interface Hypothesis while showing that difficulties at interface contexts are more a result of interface complexities than cross-linguistic influence.
Contrastive Analysis of Aspectual Oppositions in English and Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This article aims at contrasting aspectual oppositions in English and Persian in the context of the novel The Old Man and the Sea, and its translation by Daryabandari (1983) as the data. Unlike English, in Persian perfective and imperfective forms are morphologically marked. While the vast majority of English simple past forms are translated into Persian by past perfective forms, only less than a quarter of them are translated into this language by past imperfective forms. Most English verbs translated into Persian by past perfectives mainly include past progressives, infinitives and gerunds. In translating English gerunds, simple present forms, prepositional phrases and infinitive forms one normally uses Persian past perfective forms. All Persian non-past forms take mi- obligatorily and they are used in translating a wide range of English non-past forms including simple present and infinitive forms. English simple past forms are mainly used in expressing single events, habits, states and conditionals, whereas the vast majority of Persian past perfectives are used in expressing perfective situations. English simple present forms are mainly used in expressing habits, facts or perfective situations, whereas, Persian non-past forms are mainly used in expressing perfective or progressive situations either in present or future, as well as habits and facts.
گرفتار، صفت بهمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پاره ای از زند بند دوازدهم یسن سی و سه، نام ایزد «بهمن» با صفت griftār و گونة خطی دیگری همنشین شده است. griftār را در این بند «پذیرنده، گیرنده» معنی کرده اند. در این مقاله با توجه به معانیِ griftan و griftār، نشان داده شده است که griftār در این پاره صفت مفعولی به معنی «قابل درک، محسوس» است و از طریق عبارات و جملات سایر متون فارسی میانه، ارتباط این صفت با بهمن نشان داده شده است. در پایان برای این واژه و گونة خطی پس از آن، خوانش griftārōmand به معنی «قابل درک، محسوس» پیشنهاد شده است.
تعدیل و خلق فنون تعاملی (فصل 7)
حوزه های تخصصی:
نقش کانونی سازة گسسته در جملات گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جملة گسسته ساختی است که گزاره ای واحد را به جای یک بند، در دو بند بیان می کند: یکی بند اصلی، که حاوی سازة گسسته است و دیگری بند موصولی. در چارچوب ساختار اطلاعی، آثار متعددی در باب این جملات نوشته شده است. یکی از مباحث مطرح این بوده است که آیا سازة گسسته همواره کانون جمله و در نتیجه، حاوی اطلاع نو است یا این سازه می تواند بنا به مدل کلامی، حاوی اطلاع کهنه نیز باشد. در مقالة حاضر، با ارائه چهار دلیل، که متکی بر داده های زبان فارسی نیز هست، استدلال می شود که سازة گسسته همیشه کانون و حاوی اطلاعات نو است. چه از پیش در مدلِ کلامی آمده باشد، چه نیامده باشد.
مقاله به زبان انگلیسی: گفتگوکاوی پرسش معلمان در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی (A Conversation Analytic Study on the Teachers’ Management of Understanding-Check Question Sequences in EFL Classrooms)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Teacher questions are claimed to be constitutive of classroom interaction because of their crucial role both in the construction of knowledge and the organization of classroom proceedings (Dalton Puffer, 2007). Most of previous research on teachers’ questions mainly focused on identifying and discovering different question types believed to be helpful in creating the opportunities for learners’ interactions. Drawing on conversation analysis through adopting socio-cultural perspective, this study, however, aims to examine how EFL teachers manage understanding-check questions in their talk-in-interaction. For this purpose, six EFL teachers’ discursive classroom practices were observed, video-recorded, and transcribed line-by-line in its entirety. Through the microanalysis of the transcribed data, our findings suggest that EFL teachers vary in their management of understanding-check questions and the teachers’ understanding-check questions tend to serve different functions in the different micro-contexts identified. Three major sequential environments emerged to feature understanding-check questions in this study: Activity-boundary environment, post-instruction environment and within-activity environment. The findings of the study indicate that understanding-check questions at activity boundary environment are designed to accomplish dual functions, however those launched in post-instruction and within-activity environments maintain a singular focus on ensuring absolute understanding of the just-given explanation or instruction.
بررسی تاثیر بازخورد شفاهی بر مهارت نگارش زبان آموزان و نگرش زبان آموزان نسبت به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از محققان معتقدند باز خورد شفاهی ، یکی از بهترین روش های دادن باز خورد به زبان آموزان در کلاس های نگارش زبان خارجی است. نتایج برخی تحقیقات اخیر نشان میدهند که استفاده از باز خورد شفاهی، فرایند عرضه باز خورد را آسان تر و کامل تر میکند؛ از این روی، در پژوهش حاضر کوشیده ایم تا تأثیر باز خورد شفاهی را در مقایسه با باز خورد نوشتاری در تقویت مهارت نگارش زبان آموزان بررسی کنیم؛ همچنین دیدگاه زبان آموزان را درباره باز خورد شفاهی بررسی کرده ایم. برای انجام دادن پژوهش، سی دانشجوی دختر و پسر داوطلب شرکت در آزمون آیلتس را برگزیدیم و آنها را به دو گروه تقسیم کردیم. با وجود شیوه یکسان آموزش، گروه اول، باز خورد شفاهی و گروه دوم، باز خورد نوشتاری دریافت کرد. نتایج این پژوهش، بیانگر آن است که گروه اول در مقایسه با گروه دوم، در مهارت نگارش، بیشتر پیش رفت کرده اند؛ همچنین تجزیه و تحلیل داده ها و نتایج مصاحبه با دانشجویان نشان می دهد که در کل، آنها درباره باز خورد شفاهی، دیدگاهی مثبت دارند.
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل منظور شناسانه راهبردهای درخواست بین زبان آموزان ایرانی و متکلمین بومی کانادایی در هتل (A Pragmatic Study of Requestive Speech Act by Iranian EFL Learners and Canadian Native Speakers in Hotels)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه تلاشی در راستای بررسی کنش های رفتاری درخواست، توسط انگلیسی زبانان کانادائی و زبان آموزان فارسی بود تا شباهت ها و تفاوت های میان این دو فرهنگ و تاثیر متغییر های موقعیتی همچون قدرت، فاصله، میزان آشنائی با موقعیت و همچنین تاثیر زبان مادری بر زبان آموزان ایرانی را بررسی کند. چهار گروه شرکت کننده عبارت بودند از: کانادائی های انگلیسی زبان ، زبان آموزان ایرانی،کارمندان ایرانی هتل، و ایرانیان فارسی زبان. اطلاعات بوسیله پرسشنامه ی تکمیل گفتار که شامل 12 موقعیت بود، بدست آمد. همچنین، این پرسشنامه به فارسی ترجمه شد و در اختیار ایرانیان فارسی زبان قرار گرفت. داده های بدست آمده مورد تحلیل قرار گرفت و بر اساس الگوهای بین فرهنگی کنش های گفتاری ( بلام-کالکا و الشتین،(1984 کد گذاری شد. یافته ها نشان داد که فرهنگ فارسی به درخواست مستقیم و ادب مثبت متمایل است، در حالیکه فرهنگ کانادائی به ادب منفی و درخواست غیر مستقیم متمایل می باشد. ایرانیان در عملکرد در خواستی خود نشان دهنده تنوع بیشتری بودند و نسبت به متغیرموقعیت حساسیت بیشتری نشان دادند. کانادایی ها عملکردشان ثابت بود. و درخواست خود را در بیشتر موقعیت ها به طور غیر مستقیم ادا میکردند.
Control in Persian 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۴ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
دیرشِ واکه، دیرشِ بست و واک داریِ بست در انفجاری های پایان کلمه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داری یی از مشخصه های تمایزدهنده در انفجاری های زبان فارسی است. با توجه به این انفجاری ها ییگاه های آغازی (cv)، میانی (vcv) و یا پایانی (vc) قرار بگیرند، ویژگی های صوت شناختیِ متفاوتی پیدا می مطالعاتِ پیشین نشان داده شناختیِ دیرشِ بست و دیی جایگاه ها ازجمله سرنخ های بالقوه داری به شمار می روند. دییز از سرنخ های شناخته شده این تقابل در محیط (vc) است. مطالعه حاضر با هدف بررسیِ این سرنخ های بالقوه در ایجاد تمایز میان انسدادی های دار و بی یگاه پایانیِ صورت گرفته است. در این مطالعه با استفاده از نرم افزار پرات متغیر دیه ماقبل همخوان، دیرش بست و دیِ بست، در واژه هایی قرار گرفته است. پس از تجزیه و تحلیل آماری به وسیله نرم افزار spss یرِ فوق می توانند به عنوان سرنخِ تمای داری در جایگاه پایانییرگذار باشند.