فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
"مقدمه:
امروزه دیابت شیرین به عنوان یکی از علل عمده ناخوشی ها، مرگ و میر و افزایش هزینه های بهداشتی در سراسر جهان محسوب می شود. نظام اطلاعات بالینی در بیمارستان ها به عنوان بخشی از نظام مدیریت اطلاعات دیابت به واسطه مدیریت داده های بیماران مبتلا به دیابت، مدیریت این بیماری را میسر می سازد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظام اطلاعات بالینی دیابت در کشورهای آمریکا، اسکاتلند و فنلاند و ارائه الگو برای ایران انجام شده است.
روش بررسی:
پژوهش حاضر کاربردی از دسته مطالعات توصیفی بوده است. در این پژوهش ابتدا وضعیت موجود نظام اطلاعات بالینی دیابت در بیمارستانهای عمومی، اطفال و تخصصی شهر تهران مشتمل بر 27 بیمارستان از طریق پرسش از متخصصان غدد و سرپرستاران بخش ها و مطالعه متون و مشاهده فرم ها و مستندات موجود با استفاده از پرسشنامه و چک لیست بررسی گردید. سپس به بررسی نظام اطلاعات بالینی دیابت در کشورهای منتخب پرداخته شد و بر اساس نیاز کشور، الگوی پیشنهادی برای ایران طراحی و با استفاده از تکنینک دلفی به نظر خواهی از 25 نفر از صاحبنظران رشته های تخصصی غدد، داخلی و مدیریت اطلاعات بهداشتی گذاشته شد. روایی ابزارهای مربوط بر اساس روش اعتبار محتوا و پایایی آن نیز از طریق آزمون مجدد تعیین گردید. تحلیل اطلاعات بر اساس مقایسه ویژگی های نظامهای پیشگفته در کشورهای مورد مطالعه، به صورت تحلیل توصیفی-نظری صورت گرفت.
یافته ها:
در طول تحلیل وضعیت موجود نظام اظلاعات بالینی دیابت در بیمارستانهای مورد مطالعه و نبود این نظام، پژوهشگران الگوی نظام اطلاعات بالینی دیابت در بیمارستانها را براساس مطالعه آن در آمریکا، اسکاتلند و فنلاند و بر اساس نیاز کشور در قالب 7 محور مشتمل بر اهداف، تجهیزات و محل استقرار، مسوولین اجرایی، انواع داده ها و نحوه گردآوری آنها، پردازش داده ها، توزیع اطلاعات و ملاک و نحوه پیگیری و فراخوانی بیماران ارائه نمود که بعد از اجرای تکنیک دلفی 98 درصد توافق، مورد تایید واقع شد.
نتیجه گیری:
طراحی و اجرای نظام اطلاعات بالینی دیابت در بیمارستانهای عمومی و اطفال کشور، جهت مدیریت بیماری دیابت که دو هدف متعالی نظام های بهداشتی، یعنی کنترل کیفیت و کنترل هزینه ها را به دنبال دارد، توصیه می گردد."
رابطه مخارج سلامت و رشد اقتصادی در استان های ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رشد اقتصادی همواره به عنوان یکی از آرمان های اساسی دولت ها و شاخصی برای ارزیابی عملکرد آن ها مطرح بوده است. دستیابی به رشد اقتصادی، بیش از هر چیز در گرو شناخت صحیح مسیرهای بالقوه و عوامل تأثیرگذار بر آن است. یکی از عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی، سلامت جوامع و نیروی کار است که در کنار آموزش، دو محور اصلی سرمایه ی انسانی را شکل می دهند. با در نظر گرفتن اهمیت رشد اقتصادی و مهم تر از آن شناسایی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی در استان ها، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مخارج سلامت خانوار بر رشد اقتصادی و آزمون سایر عوامل تأثیرگذار بر روی آن، در استان های ایران پرداخته است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع نظری- علمی بود و و در آن از مدلی استفاده شد که برگرفته از مدل رشد درون زای Romer (Romer’s endogenous growth model) بود. الگوی مورد نظر پس از بررسی تکنیک ها و انجام آزمون های اقتصادسنجی، با استفاده از تکنیک داده های تابلویی یعنی ادغام سری زمانی دوره ی 86-1379 و داده های مقطعی 27 استان ایران برآورده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش مؤید اثر مثبت رشد مخارج سلامت خانوار در کنار اثر مثبت سرمایه گذاری عمرانی دولت و نیز اثر منفی رشد شاخص قیمت مصرف کننده بر رشد اقتصادی استان های ایران بود.
نتیجه گیری: با توجه به معنی دار بودن اثر رشد مخارج سلامت خانوار بر رشد اقتصادی استان های ایران و نیز سهم این مخارج در بودجه ی خانوار در مقایسه با سایر کشورها، بهبود سطح سلامت در استان ها می تواند به عنوان عاملی مهم و اثرگذار در رشد و توسعه ی اقتصادی آن ها مورد توجه و تأکید قرار گیرد.
بررسى مقبولیَت و تاثیر اجراى نظام پیشنهادها در دانشگاه علوم پزشکى تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
نظام پیشنهادها یک نظام مدون براى به کارگیرى ایده ها ی کارکنان و بهبود فعالیت هاى سازمانى است. نظام ارایه ی پیشنهادها به دلیل برخى خصوصیات و مزیت هاى ذاتى آن ، در حال حاضر یکى ازمناسب ترین ،مطمئن ترین و قابل دسترس ترین برنامه هاى مشارکت جو در کشورمان به شمار مى آید. با اجراى نظام مدیریَت مشارکتى انگیزه ی بهبود وتحول در همه افراد سازمان فراگیر مى شود و عملکرد کارکنان و ادارات دولتى بهبود مى یابد. این پژوهش با هدف ارزیابی مقبولیت نظام پیشنهادها و تاثیر اجرای یک ساله ی آن در دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت. روش برررسی: این پژوهش یک مطالعه ی مقطعى -توصیفى ، مداخله اى و کاربردى بود که در دانشگاه علوم پزشکى تبریز انجام گرفت .در این مطالعه ابتدا نظام پیشنهادها و اساسنامه اجرایى آن بر اساس مطالعه متون علمى و استفاده از تجربیات سازمانهاى مختلف طراحى شد سپس این نظام به صورت پایلوت به مدت یکسال اجرا شد ، در خاتمه نتایج مداخله بر اساس جمع آورى و تحلیل تعداد پیشنهادهای رسیده و پذیرفته شده استخراج گردید سپس با با استفاده از ابزار پرسشنامه خود ساخته که روایى و پایایى آن مورد تایید قرار گرفته بود نظر کلیه مدیران و کارشناسان درگیر دراین مداخله در مورد تاثیر اجراى نظام پیشنهادها ، جمع آوری و اطلاعات به دست آمد؛و با استفاده از نرم افزار SPSSو Access جمع بندی و تجزیه و تحلیل شد . یافته ها : نتایج حاصل از یک سال فعالیت این شورا ، نشان مى دهد که سرانه ی پیشنهاد در دانشگاه علوم پزشکى تبریز 45/0 و درصد پیشنهادهای پذیرفته شده 7/15درصد کل پیشنهادهای ارسالى و درصد پیشنهادهای اجرا شده 21 درصد پیشنهادهاى مصوب است که نسبت به سازمان هاى مشابه استقبال ضعیفى را نشان مى دهد . اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه هاى نظر سنجى از مدیران و کارشناسان نشان مى دهد که پیشنهادهاى واصله به شوراى پذیرش و بررسى پیشنهادهاى دانشگاه می تواند باعث صرفه جویى در زمان انجام امور و همچنین صرفه جویى در منابع شود(p value 0/99).. همچنین اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه هاى نظر سنجى از مدیران و کارشناسان نشان می دهد که پیشنهادهاى واصله در بهبود روش هاى انجام کار و همچنین بهبود روابط و مناسبات سازمانى و انسانى تاثیر گذارنبوده است(p value 0/99). نتیجه گیرى : با توجه به نتایج به دست آمده از این |پژوهش و مقایسه با نتایج به دست آمده در سایر سازمان ها مى توان نتیجه گیرى کردکه گرچه اجراى نظام پیشنهادها در سازمان ها ضرورى ست لیکن تغییر فرهنگ سازمانى و ایجاد محیط مناسب در سازمان قبل از اجراى آن نباید نادیده گرفته شود بهترین راه براى اجراى موفق این شیوه ی توسعه سازمانى و افزایش آگاهى مدیران و کارکنان در مورد مزایاى این شیوه ی مدیریَتى است.
تحلیلی بر توسعه ی پوشش همگانی بیمه ی سلامت در کشورهای منتخب با رویکردی بر بیمه ی اجتماعی سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به خدمات سلامت از حقوق اساسی افراد در جوامع محسوب می شود. پوشش همگانی بیمه ی سلامت با کاهش موانع مالی یکی از مهمترین راهکارها جهت دسترسی به خدمات سلامت است. دستیابی به پوشش همگانی فرآیند ساده ای نیست، در بسیاری از کشورها که هم اکنون به پوشش همگانی دست یافته اند، اغلب اجرای آن چند دهه طول کشیده است. مطالعه ی سیر تاریخی بیمه ی درمان کشورهای مختلف می تواند در بومی سازی بعضی از موقعیت ها با توجه به شرایط بومی، فرهنگی و اسلامی کشور کمک نماید و از بسیاری از دوباره کاری ها و خطاهای غیر عمد جلوگیری نماید و در تسریع اجرای این روند در کشور اثربخش باشد. مقاله ی حاضر با استفاده از مرور متون، تجربه ی کشورها در توسعه ی پوشش همگانی از طریق بیمه ی اجتماعی سلامت در 5 کشور را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. منابع جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از پایگاه های اطلاعاتی اینترنتی شامل 28 مطالعه به زبان انگلیسی بود که از سال های 1999تا2011 میلادی انجام گرفته بودند. واژه های کلیدی که در جستجوی مقالات استفاده شدSocial health insurance، Social securityو Universal coverage بودند. یافته ها نشان داد که همه ی کشورهای مورد بررسی در زمینه ی پوشش همگانی رویکرد فزاینده ای را دنبال کردند و توسعه ی نظام در بعضی از آنها نسبت به بقیه، مدت زمان بیشتری طول کشیده است. بیشترین دوره ی انتقال به کشور آلمان با 127 سال و کمترین آن به کشور کره جنوبی با 26 سال اختصاص داشت. در تمام کشورهای مورد بررسی حرکت برای پوشش کامل بیمه ی اجتماعی سلامت فرایندی رو به رشد با گسترش نظام مند پوشش جمعیت در دوره ی انتقال داشت. اما مقدمات سازمان یافته ی ارائه شده برای رسیدن به این گسترش متفاوت بود. عضویت در صندوق های بیماری در بعضی از کشورها افزایش ثابتی داشت و در آغاز به صورت اختیاری بود، اما در کشورهای دیگر گسترش عضویت به وسیله ی سازمان مرکزی بیمه ی درمانی با هدایت دولت انجام می گرفت.
تحلیل ذی نفعان صنعت گردشگری پزشکی: ارایه ی راهبردهای مؤثر در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گردشگری پزشکی یکی از صنایع پرشتاب در جهان است و کشورهای مختلفی برای توسعه ی آن تلاش می کنند. سیاست گذاران و تصمیم گیران صنعت گردشگری پزشکی برای موفقیت در این حوزه ابتدا باید ذی نفعانی راکه از یک سو می توانند از صنعت تأثیر بپذیرند و از سوی دیگر برآن تأثیر بگذارند، شناسایی و جایگاه آنان را برای همکاری و مشارکت مشخص نمایند. از این رو هدف مطالعه ی حاضر، شناخت و تحلیل ذی نفعان صنعت گردشگری پزشکی اصفهان و ارایه ی راهبردهای مؤثر در توسعه ی آن بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که به روش مطالعه ی کیفی در سال 1390 انجام شد. در مرحله ی اول ذی نفعان کلیدی گردشگری پزشکی در استان اصفهان شناسایی و در مرحله ی دوم با ذی نفعان کلیدی صنعت گردشگری پزشکی مصاحبه شد. به منظور تحلیل داده ها از مراحل تحلیل ذی نفعان استفاده شد و در نهایت راهبردهای توسعه ی گردشگری پزشکی ارایه گردید.
یافته ها: ذی نفعان کلیدی صنعت گردشگری پزشکی در اصفهان به 9 دسته ی اصلی تقسیم بندی شدند. این ذی نفعان شامل استانداری، اداره ی کل میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی، نظام پزشکی، ارایه دهندگان خدمات بخش بهداشت و درمان، ارایه دهندگان خدمات گردشگری، بانک توسعه ی صادرات، سرمایه گذاران بخش خصوصی و اتاق بازرگانی بودند. ویژگی ذی نفعان نشان داد که از میان ذی نفعان، روابط بین الملل دانشگاه علوم پزشکی، اداره ی کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و کلینیک از برنامه ی دولت در زمینه ی گردشگری پزشکی آگاهی کامل داشته اند. از نظر قدرت ذی نفعان، بیمارستان خصوصی، نظام پزشکی، سرمایه گذار و دانشگاه علوم پزشکی دارای قدرت زیاد بودند. از میان ذی نفعان، دانشگاه علوم پزشکی، کلینیک، بیمارستان خصوصی و اداره ی کل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری در موضع کاملاً موافق قرار داشتند. با توجه به تحلیل ذی نفعان، راهبردهای مؤثر شامل راهبردهای متمرکز بر افزایش قدرت، راهبردهای متمرکز بر افزایش موافقت و راهبردهای متمرکز بر حفظ موضع بود.
نتیجه گیری: در صنعت گردشگری پزشکی اصفهان ذی نفعان مختلفی وجود دارند، بنابراین می توان با طراحی شبکه ی ذی نفعان گردشگری پزشکی، تشکیل شورای استانی گردشگری پزشکی و مشخص شدن نقش و وظایف هر یک از ذی نفعان، به صورت نظام مند و منسجم در راستای توسعه ی گردشگری پزشکی اصفهان برنامه ریزی، سیاست گذاری و تصمیم گیری نمود و راهبردهای مؤثری را در جهت تحقق اهداف مربوط به کار گرفت.
مطالعه ی تجارب کشورهای منتخب در خصوص به کارگیری قرارداد پیمان مدیریت در حوزه ی بهداشت و درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
در اغلب کشورها بخش دولتی ارایه دهنده ی خدمات سلامت، دچار چالش ها و کاستی های فراوانی بوده و از کارایی پایینی برخوردار است. یکی از راهکارهای اصلی حل معضلات نظام سلامت، واگذاری خدمات مختلف در قالب پیمان مدیریت می باشد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تجارب کشورهای منتخب در خصوص به کارگیری پیمان مدیریت بود. همچنین در کنار آن به بیان اشکال مختلف عقد قرارداد، خدمات مورد قرارداد، اثرات عقد قرارداد روی فاکتورهای مورد مطالعه، نحوه ی کنترل و پایش قراردادها و شیوه های پرداخت در پیمان های مدیریت پرداخته شد.
پژوهش حاضر، از نوع مطالعه ی مروری بود که طی آن داده های مربوط به موضوع تحقیق از کشورهای منتخب (انگلستان، هند، نیوزیلند و ایران) با استفاده از پایگاه داده ای دانشگاه علوم پزشکی تهران، بانک جهانی و سازمان جهانی بهداشت جمع آوری شد. متغیرهای مطالعه شامل اشکال عقد قرارداد، خدمات تحت پوشش قرارداد، اثرات عقد قرارداد روی فاکتورهای مورد مطالعه، شیوه های پرداخت در پیمان مدیریت و کنترل و پایش قراردادها بود.
روش عمده ای که در کشورهای مورد مطالعه برای عقد قرارداد وجود دارد، واگذاری مدیریت (پیمان مدیریت) می باشد. در این روش، اختیار و مسؤولیت مدیریت و اداره ی سازمان های بهداشت و درمان از دولت به یک مؤسسه ی خصوصی واگذار می شود تا این نهاد غیر دولتی، مؤسسه ی بهداشتی درمانی را اداره نموده و کلیه ی خدمات مورد نیاز را ارایه دهد.
مشارکت میان بخش خصوصی و دولتی در حوزه ی بهداشت و درمان روز به روز در حال گسترش است. واگذاری مدیریتی یا پیمان مدیریت طی فرایند عقد قرارداد به بخش خصوصی، یکی از مهم ترین راه های کارامد برون سپاری خدمات سلامت است، ولی اثر بخشی آن نیازمند اعمال کنترل، پایش و نظارت دقیق و همچنین توسعه ی مستمر ظرفیت مدیریتی نتیجه بخش در قالب طراحی و تدوین قرارداد دقیق و همه جانبه می باشد تا از کارایی خدماتی که به این شکل ارایه می گردند، اطمینان حاصل شود.
ارائه یک الگو برای سیستم ملی طبقه بندی اقدامات پزشکی ایران
حوزه های تخصصی:
مدیران اطلاع بهداشتی ، اطلاعات مربوط به مراقبت و درمان را براساس سیستمهای طبقه بندی اقدامات پزشکی طبقه بندی نموده و بر اساس اطلاعات طبقه بندی شده ، گزارشات اماری را تهیه و تحلیل می نماید. امروز مراقبت بهداشتی با کیفیت مطلوب بدون وجود یک سیستم طبقه بندی اقدامات پزشکی کامل و کارآمد امکان پذیر نخواهد بود. با استفاده از این سیستم نتایج عملیات مراقبت در پرونده بیمار به صورت کدهای استااندار ثبت می شود. این کدها اساس تحلیل اطلاعات برای پرسنل درمانی ، پژوهشگران ، سیاست گذاران و برنامه ریزان بهداشتی است...
ثبت داده در گواهی پزشکی فوت بر اساس دستورالعمل سازمان جهانی بهداشت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: اطلاعات مربوط به مرگ، منبع داده های مورد نیاز برای دستیابی به اولویت های برنامه ریزی بهداشتی است. به لحاظ اهمیت داده در تصمیم گیری ها، ارزیابی از آن به منظور تعیین میزان ثبت و خطاهای آن ضروری می باشد. هدف این مقاله شناسایی وضعیت ثبت داده در گواهی پزشکی فوت بر اساس دستورالعمل سازمان جهانی بهداشت و عوامل مؤثر بر آن در سال 1385 بوده است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی - مقطعی بود که در مراکز آموزشی - درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. گواهی فوت های صادر شده در طی یک سال از فروردین 1383 لغایت 1384 به صورت سرشماری بررسی شدند. پرسش نامه چک لیست بر مبنای اهداف تحقیق، طراحی و اشکالات آن با مطالعه مقدماتی برطرف شد و پایایی پرسش نامه با Cronbach alpha برابر 87/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و به کارگیری آزمون های آمار توصیفی آنالیز شدند.
یافته ها: به طور کلی میزان ثبت داده در گواهی پزشکی علت مرگ 51 درصد بود. در بخش ثبت علل پزشکی منجر به مرگ 4/16 درصد هیچ خطایی نداشتند. بیشترین خطای ثبت علل پزشکی منجر به مرگ مربوط به خطای ثبت یک توالی علی، ولی ناکافی 1/38 درصد و کمترین مورد مشاهده شده خطای ثبت چند توالی علی پزشکی ناکافی،آن هم به صورت ناقص 4/3 درصد بود.
نتیجه گیری: ثبت داده در گواهی فوت با اشکال مواجه است. بنابراین پزشکان که مسؤول صدور گواهی فوت هستند، نیاز به آموزش دارند. ایجاد برنامه های آموزشی و فراهم آوردن امکانات تشخیصی، جهت بهبود اقلام ثبت شده باید مورد توجه قرار گیرد.
"
نقش آموزش مدیران و شبکه ی تصمیم گیری در ارزیابی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت در بیمارستان های شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی کننده، حد واسط بسیار مهمی بین سیستم ارزشیابی عملکرد و ارزشیابی شوندگان است و دیدگاه ها و رفتارهای ارزشیابان، تأثیر زیادی بر اجرای سیستم ارزشیابی، واکنش ارزشیابی شوندگان نسبت به ارزشیابی و عملکرد متعاقب آن ها خواهد داشت. از این رو بسیار ضروری است که ارزشیابی کنندگان راجع به ارزشیابی آموزش کافی دیده باشند. بنابراین با عنایت به تأثیر آموزش ارزشیابان در دیدگاه آن ها نسبت به سیستم ارزشیابی، پژوهش حاضر به ارزیابی نقش آموزش مدیران و شبکه ی تصمیم گیری (ارزشیابی کنندگان) در ارزیابی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت در بیمارستان های شهر اصفهان پرداخته است.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربردی بود که در سال 1388 انجام شد. در این مطالعه، کلیه ی مدیران وشبکه ی تصمیم گیری بیمارستان های دولتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (198 نفر) جامعه ی آماری را تشکیل دادند. داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری گردید. برای برآورد پایایی ابزار از روش Test-reTest استفاده گردید. جهت تعیین اعتبار پرسش نامه از مطالعه ی کتب منابع انسانی و نظرات استادان مدیریت و کارشناسان معاونت توسعه ی مدیریت و سرمایه ی انسانی و همچنین محاسبه ی Cronbach's alpha 95/0 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های Pearson، Anova، t-test و رگرسیون خطی مدل Backward به وسیله ی نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: سابقه ی مدیریت مدیران و شبکه ی تصمیم گیری ارتباطی با دیدگاه آن ها در ارزیابی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت نداشت، اما سابقه ی شرکت در دوره ی آموزشی ارزشیابی و سابقه ی شرکت در کلاس های آموزشی یا توجیهی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت، با دیدگاه آن ها در ارزیابی این نظام، رابطه ای مثبت داشت. تجربه ی ارزشیابی کننده، فقط در دیدگاه وی در مورد مناسب بودن نظام جدید ارزشیابی برای بستر سازمانی بیمارستان اثر مثبت داشت.
نتیجه گیری: از طریق آموزش میتوان دیدگاه ارزشیابی کنندگان را به عنوان یکی از مهم ترین ارکان سیستم ارزشیابی عملکرد، بهبود بخشید و بدین صورت به انجام ارزشیابیهای صحیح و مؤثر کمک نمود.
ارزیابی نیازهای اطلاعاتی سیستم اطلاعات مدیریت مرکز آمار و مدارک پزشکی معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی کشور مبتنی بر روش های فاکتورهای حیاتی موفقیت و برنامه ریزی سیستم شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در عصر حاضر، با توجه به ارزش خاص اطلاعات، تجهیز مدیریت به یک سیستم اطلاعات صحیح و مطمئن، که توانایی مدیریت را در اتخاذ تصمیمات در مورد برنامه ریزی، سازمان دهی و کنترل ارتقا بخشد، به یک ضرورت اساسی تبدیل شده است. این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی نیازهای اطلاعاتی واحد آمار معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام گرفت تا نتایج آن در طراحی و انتخاب یک سیستم جامع اطلاعات مدیریت در این دانشگاه ها مورد استفاده قرار گیرد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی- مقطعی بود که در سال 1387 انجام گرفت. جامعه ی مطالعه ی آن شامل مدیران واحد آمار و مدارک پزشکی معاونت درمان 39 دانشگاه علوم پزشکی کشور و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بود. با توجه به وجود روش های مختلف طراحی سیستم های اطلاعاتی، از دو روش BSP (Business system planning) -بر مبنای فرایندها و شرح وظایف- و CSF (Critical success factors) -بر مبنای فاکتورهای حیاتی موفقیت مدیران- الگوبرداری شد. جهت تحلیل و آنالیز داده ها از نرم افزار 16SPSS استفاده گردید.
یافته ها: در مجموع از 137 مورد نیاز اطلاعاتی شناسایی شده، 63 درصد جزء نیازهای اطلاعاتی اولیه از دیدگاه خود مدیران بوده است. 12 درصد از نیازهای اطلاعاتی، جزء فاکتورهای حیاتی موفقیت مدیران واحد (CSF) قرار گرفتند. 17 درصد نیازهای اطلاعاتی شناسایی شده، پایین تر از حد اولویت قرار گرفتند. 18 درصد نیازهای اطلاعاتی از طریق فرم، 9 درصد از طریق بانک اطلاعاتی، 33 درصد از طریق فرم و بانک اطلاعاتی به طور مشترک، 3 درصد از طریق وب سایت اینترنتی در دسترس بودند و 37 درصد نیازها منبع مشخصی نداشتند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه 37 درصد نیازهای اطلاعاتی مدیران فاقد منبع اطلاعاتی بودند، طراحی سیستم اطلاعات مدیریت در این واحد ضروری است. با وجود شناسایی 63 درصد از نیازهای اطلاعاتی واحد توسط خود مدیران، طراحی سیستم های اطلاعاتی نباید به تنهایی متکی بر نیاز آن ها باشد و استفاده از روش های علمی در طراحی سیستم های اطلاعاتی توصیه می شود.
بررسی الگو های تغذیه ای درکارکنان مرکز بهداشت استان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و شیوع بیماری های قلبی عروقی
حوزه های تخصصی:
سابقه وهدف:درحال حاضر بیماریهای قلبی وعروقی،دیابت ،سرطانها،ازمهم ترین علل مرگ ومیر و ناتوانی درجهان وکشورایران می باشند.علت بسیاری ازاین بیماریها تغییردر شیوه زندگی :الگوی تغذیه نامناسب ،کم تحرکی،و..میباشد.این مطالعه باهدف تعیین الگوهای تغذیه ای وعوارض ناشی از آن:اختلالات چربی(افزایش کلسترول و تری گلیسرید) اضافه وزن، چاقی شیوع دیابت و فشارخون بالا در کارکنان مرکز بهداشت استان کرمانشاه انجام گرفته است.
موادوروش کار: تمامی کارکنان مرکز بهداشت استان کرمانشاه با روش سرشماری وارد مطالعه شدند.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد سازمان جهانی بهداشت در بررسی عوامل خطربیماریهای غیر واگیر (SuRF-Questionnaire)بود.دراین مطالعه الگوهای تغذیه: مصرف میوه وسبزیجات ،ماهی و..)مورد بررسی قرار گرفت داده های تن سنجی :قد، وزن و دور کمر با ترازوی دیجیتال اندازه گیری شدند. برای انازه گیری داده های بیوشیمیایی ، نمونه خون وریدی تهیه شد.
یافته ها: 28 درصد کارکنان روغن نباتی جامد روغن مصرفی آنها بود. 70 درصد طی یک هفته ماهی مصرف نمی کنند. میانگین تعداد واحد میوه و سبزی مصرفی طی روز به ترتیب 2.3 و 1.5 واحد بود. شیوع دیابت وفشارخون بالا،اضافه وزن، چاقی ، کلسترول مساوی یا بیشتر از 240 میلی گرم در دسی لیتر خون به ترتیب 11درصد (حدود اطمینان 95 درصد)، 9.1 درصد (حدود اطمینان 95 درصد)، 63.4 درصد (حدود اطمینان 95 درصد: )، 20.4 درصد (حدود اطمینان 95 درصد) 4.9درصد (حدود اطمینان 95 درصد). نتایج حاصل از مدل رگرسیون خطی ساده حاکی از آن است که به ازاء هر واحد تغییر در اندازه دور کمر، فشارخون سیستولیک β= ./48 افزایش می یابد (P< 001)
بحث ونتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر حاکی از الگوی تغذیه نامناسب وپیامدهای آن در کارکنان بهداشتی است عدم توجه به این موضوع باعث میشود این افراد دچار بیماریهای شوند که علاوه بر تحمل هزینه های درمان برای خود وخانواده دچار کاهش بهروری در محیط های اداری بشوند.
مقایسهی استانداردهای اورژانس مصوب وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اصول نظام ایزو 9001 ویرایش 2000(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارائه ی خدمات با کیفیت مطلوب در بخش اورژانس به دلیل شرایط خاص آن از اهمیت بسیاری برخوردار است، به ویژه در کشور ما که به خاطر شرایط خاص طبیعی و مشکلات ناشی از بلایا و حوادث طبیعی و غیرطبیعی جان انسان های بسیاری گرفته می شود، نیاز به توجه بیشتری دارد. این پژوهش با هدف تطبیق استانداردهای اورژانس مصوب وزارت بهداشت با اصول نظام ایزو 9001 نسخه ی 2000 انجام شده است. روش بررسی: پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی است که به مقایسه و مقابله ی بندهای استانداردهای ایزو9001 ویرایش 2000 با چک لیست آمده در کتابچه ی الف/1مربوط به استانداردهای اورژانس وزارت بهدات، درمان وآموزش پزشکی پرداخته است. ابتدا امکان انطباق بندهای هشت قسمتی ایزو با استانداردهای کتابچه ی الف/1در مشورت با تعدادی از صاحب نظران مورد تایید قرار گرفت و سپس مقایسه و مقابله انجام شد. روایی و پایایی استانداردهای وزارت بهداشت در مورد اورژانس و اصول ایزو 9001 ویرایش 2000 به اثبات رسیده است. برای تجزیه تحلیل داده ها از جداول توزیع فراوانی و درصد توزیع فراوانی استفاده شد. یافته ها: بنابر نتایج به دست آمده از 51 بند ایزو، 6/47 درصد آن، حداقل در یکی از بندهای استانداردهای اورژانس وزارت بهداشت مشاهده شد ولی 4/52 درصد دیگر در هیچ موردی وجود نداشت، همچنین حدود 82 درصد بندهای استانداردهای اورژانس وزارت بهداشت حداقل با یکی از بندهای ایزو مطابقت داشت.نتیجه گیری: بسیاری از بندهای ایزو در استانداردهای اورژانس مصوب وزارت بهداشت وجود ندارد و در نتیجه ی این استانداردها، دید و نگرشی جامع نگر به کلیه ی جوانب سازمان، فرایندها و مدیریت مطابق با ایزو ندارد لذا ضرورت بازنگری در استانداردهای اورژانس مصوب وزارت بهداشت مطابق با استانداردهای ایزو از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
مدیریت فرایندهای درمانی و سازمانی با استفاده از فن آوری اطلاعات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بیمارستان شامل واحدهای مختلف سازمانی با انواع طرح های مختلف پردازش اطلاعات و انواع متفاوت کارکنان حرفه ای مراقبت سلامت می باشد که به ارتباطات متقابل بین واحدهای سازمانی و نیز ارتباط با خارج سازمان نیاز دارد. همچنین به دلیل منحصر به فرد بودن فرایند مراقبت از هر بیمار، سازمان های مراقبت سلامت با چالش های بسیاری در هماهنگی روبرو هستند و هنوز از فن آوری های مدیریت جریان کار در حوزه سلامت بهره مند نیستند. برای شناسایی چالش های موجود در حوزه سلامت لازم است فرایندهای سازمانی از فرایندهای درمانی تفکیک گردند. مدیریت فرایندهای سازمانی عبارت از شناسایی دقیق روال ها و مشخص نمودن ارتباط اطلاعاتی هر قسمت با قسمت دیگر است. در این راستا استفاده از الگوی مدیریت سیستم جریان کار WFMS یا Work Flow Management System مناسب ترین روش به نظر می رسد. مدیریت فرایندهای درمانی با استفاده از پزشکی مبتنی برشواهد Evidence-Based Medicine یا EBM و توسط راهنماها تحقق می یابد. با وجود ثبات و ایستایی الگوهای فرایندهای سازمانی، فرایند درمان بیمار به دانش پزشکی وابسته و این دانش به سرعت در حال تحول است. سیستم های اطلاعات مراقبت سلامت مثل سیستم جامع اطلاعات بیمارستانی باید ضمن پشتیبانی از فرایندهای سازمانی و درمانی بیمار به طور جداگانه، یکپارچگی اطلاعات و وظایف را ایجاد کنند. به طور کلی هدف از به کارگیری IT (Information Technology) در فرایند بالینی تنها کنترل دوره مراقبت نیست، بلکه هدف کاهش بار کاری و بهبود سطوح تصمیم گیری است. در این مقاله ضمن بررسی فرایندهای بالینی و سازمانی موجود در سازمان مراقبت سلامت، نحوه مدیریت جریان کار به طور مجزا در این فرایندها مورد بررسی قرار گرفته است و ابزارهای فن آوری اطلاعات مناسب برای پشتیبانی از هر فرایند با ذکر مثالی ارایه شده است.
ارزش گذاری سایت های پورتال آموزش در سلامت جامعه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: فن آوری اطلاعات امکانات فراوانی در عرصه های علمی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد نموده است که دسترسی به اینترنت از شاخص های مهم این فن آوری محسوب می گردد. با توجه به رشد روزافزون کاربردهای آن، استفاده از پورتال ها برای آموزش سلامت جامعه و ارائه ی خدمات زنده، کم هزینه و قابل دسترس در هر مکان و زمان شناخته شده است. در این مقاله سعی شد معیارهای ارزش گذاری یک سایت پورتال مورد بررسی قرار گیرد، چرا که تدوین و گردآوری معیارها کمک به سزایی در طراحی، پیاده سازی، ارزش گذاری و انتخاب درست مدیران و کاربران خواهد نمود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر به روش توصیفی انجام گرفته است وجامعه ی آماری آن 53 نفر از کارشناسان و صاحب نظران انفورماتیک بودند که در زمینه ی برنامه نویسی در محیط های تحت وب تجربه داشتند. به منظور انجام پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. جمع آوری اطلاعات پژوهش با جستجو درسایت های اینترنتی، مصاحبه با کارشناسان و صاحبنظران مربوط و تهیه ی پرسشنامه با مقیاس پنج درجه ای Likert بر اساس استانداردهای مهندسی نرم افزار و اینترنت و تجربیات نگارنده انجام شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه تنظیم شده از طریق مصاحبه با تعدادی از صاحب نظران و کارشناسان انفورماتیک صورت گرفت و پایایی پرسشنامه نیز پس ازاجرای مقدماتی بر روی 20 نفر از آزمودنی های همان جامعه (پایلوت) با Cronbach Alfa، 78/0 درصد به تأیید رسید. نتایج به وسیله ی نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که از نظر کارشناسان مربوط از بین ده گروه پارامتر مورد بررسی، در بخش مدیریت «عامل هزینه در انتخاب و خرید یک پورتال» با 96 درصد بالاترین میزان اهمیت را نسبت به سایر عوامل به خود اختصاص داد. به عبارت دیگر این عامل می تواند تا حد زیادی فارغ از امکانات فنی سایت و یا سیاست های در نظر گرفته شده برای آن مؤثر واقع گردد، از سوی دیگر، در مقایسه با نرم افزار استاندارد موجود، نسبت هزینه های نگهداشت و به روز رسانی این گونه سایت ها به هزینه ی تولید آنها افزایش یافته است.
نتیجه گیری: فن آوری اطلاعات و ارتباطات، شناخت وآگاهی مدیران نسبت به انتخاب یک پورتال برای سیستم های مراکز بهداشتی درمانی و مراکز تحقیقاتی در حوزه ی سلامت و همچنین معیارها و عوامل ارزش یابی آن را ضروری ساخته است. این امر در بهبود هر چه بیشترکیفیت سایت های پورتال برای ارائه ی خدمات، مؤثر خواهد بود و در نتیجه طراحان امر به نحوی مطلوب نسبت به طراحی این گونه سایت ها اقدام خواهند کرد.
"
ارزیابی نظرات مدیران 3 بیمارستان نظامی منتخب شهرهای مرزی کشور در خصوص بحران های منطقه در سال 1387(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حوادث غیر مترقبه و بلایا اغلب وقایعی غیرقابل کنترل هستند و همواره در نقاط مختلف جهان از جمله ایران به وقوع می پیوندد از این رو بیمارستانهای نظامی شهرهای مرزی به عنوان مهمترین مراکز بهداشت و درمان نظامی کشور در کمک به مصدومین و مجروحان احتمالی بحرانها، لازم است برنامه های مناسب و منسجم مقابله با بحران در تمام ابعاد را داشته باشند. بمنظور بررسی نظرات مدیران 3 بیمارستان نظامی شهرهای مرزی کشور در ارتباط با بحران هایی که در منطقه با آنها مواجهه داشتند انجام پذیرفت.مواد و روشها: این مطالعه به روش توصیفی – مقطعی و در سال 1387 انجام پذیرفت. در این مطالعه داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد که روایی و پایایی (a=0.906) آن مورد تایید قرار گرفته بود، (جمع آوری گردید و در نهایت با استفاده از روشهای آماری توصیفی (جداول توزیع فراوانی، میانگین و ...) مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها بیانگر آن بودند که %95.2 مدیران مرد بوده و میانگین سابقه مدیریتی در بین کل مدیران 10.3 سال می باشد. %65 از مدیران دوره مدیریت بحران و مدیریت بیمارستان را گذرانده و %52.6 مدیران نسبت به بحرانهای منطقه خود از آگاهی لازم برخوردار بودند. بحران آشوب، شورش و زلزله با احتمال مساوی %76.2 از دید مدیران بیمارستانهای مورد مطالعه بیشتر از سایر بحرانها رخ داده و یا احتمال بروز آنها می رود. برطبق نظرات مدیران در 50 درصد بیمارستانهای مورد مطالعه برنامه های کوتاه مدت، 52.6 درصد بیمارستانها برنامه های میان مدت و در %47.7 بیمارستانها برنامه های بلند مدت کامل برای رویایی با بحران وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی بررسی نظرات مدیران بیانگر آن بود که بیش از نیمی از مدیران بحرانهای موجود در منطقه خود را بخوبی می شناسند ولیکن توانایی پاسخگویی به بحرانها را در صورت وقوع ندارند. از این رو و با توجه به احتمال وقوع بیشتر بحرانهایی نظیر زلزله، آشوب و شورش در مناطق مورد بررسی می بایستی برنامه ریزی در راستای ارتقا همه جانبه توان بیمارستانها در برخورد با بحران ها (به خصوص بحرانهای ذکر شده) صورت پذیرد.
بررسی میزان آگاهی کدگذاران از قواعد و اصول کدگذاری تشخیصها و اقدامات پزشکی در بیمارستانهای شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: با توجه به تقاضای روزافزون کد گذاری صحیح و جامع داده های بهداشتی با هدف گردآوری، تحلیل، تفسیر و مقایسه سیستماتیک آن ها در ابعاد بالینی، علمی و مالی نمی توان اهمیت دانش کد گذاران را در زمینه قواعد و رهنمودهای طبقه بندی بین المللی بیماری ها و اقدامات نادیده گرفت. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان آگاهی کد گذاران از قواعد و اصول کدگذاری تشخیص ها و اقدامات پزشکی در بیمارستان های شهر اصفهان در سال1386 بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی- تحلیلی بود. نمونه پژوهش با جامعه پژوهش برابر بود و تمام کدگذاران بیمارستان های شهر اصفهان (32 نفر) را در بر داشت. داده ها با استفاده از پرسش نامه ای خود ساخته شامل 35 سؤال بسته، مبنی بر رهنمودهای عام و خاص، کدگذاری و در قالب 5 هدف گردآوری شد. روایی پرسش نامه توسط استادان متخصص و پایایی آن از طریق آزمون مجدد (Test-retest) به تایید رسید و در نهایت داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین آگاهی کدگذاران از قواعد و اصول کدگذاری تشخیص ها و اقدامات پزشکی در حدود 45 درصد محاسبه گردید. بیشترین میزان آگاهی کدگذاران به ترتیب مربوط به نحوه استخراج تشخیص اصلی، سایر تشخیص ها و اقدامات مربوط به آن (7/68 درصد) و قواعد و اصول کدگذاری اقدامات پزشکی (6/50 درصد) بود. همچنین کمترین میزان آگاهی کدگذاران به ترتیب مربوط به افتراق تشخیص اصلی از سایر تشخیص ها (3/32 درصد) و قواعد و اصول عام کدگذاری (6/34 در صد) بود.
نتیجه گیری: میزان آگاهی کمتر از 50 درصد کدگذاران، منجر به از بین رفتن مجموعه ای از اطلاعات و طبقه بندی نادرست و به دنبال آن گزارش دهی غیر مؤثق اطلاعات می گردد. پیامد این امر ناکارآمدی واحدهای کدگذاری و خدشه دار شدن رسالت آن ها، به خصوص رسالت پژوهشی آن ها، در بیمارستان های آموزشی است. بهترین پیشنهاد جهت حل این معضل، برنامه ریزی آموزش های مداوم ضمن خدمت برای کدگذاران می باشد.
"
وضعیت سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی بیمارستان های تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مراقبت سرپایی یک قسمت تفکیک ناپذیر از سیستم مراقبت بهداشتی و درمانی است که اغلب درگاه ورود بیمار به سیستم مراقبت بهداشتی می باشد. مراقبت سرپایی با کیفیت بالا، نقش مهمی در کاهش میزان مرگ و میر و ناخوشی دارد. کیفیت اطلاعات نیز نقش اساسی را در ایمنی و کیفیت مراقبت سرپایی ایفا می کند، بنابراین مدیریت صحیح اطلاعات در این حیطه امری ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف، شناسایی وضعیت سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی بیمارستان های تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه ی توصیفی حاضر، سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی (درمانگاه و اورژانس) بیمارستان های تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهید بهشتی و تهران را در سال 1389 مورد بررسی قرار داد. داده ها به روش پرسش و با ابزار پرسش نامه جمع آوری گردید. حجم نمونه مطابق با حجم جامعه، تعداد 42 بیمارستان بود.
روایی ابزار بر اساس اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آزمون مجدد تعیین گردید و داده ها با استفاده از آمار توصیفی و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: هیچ کدام از سیستم های مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی از تحلیل کیفی برای ارتقای کیفیت داده های جمع آوری شده استفاده نکرده بودند، همچنین 62 درصد مراکز اورژانس و 6/78 درصد درمانگاه های تحت مطالعه، هیچ اقدامی برای سازماندهی درون پرونده ای انجام ندادند.
نتیجه گیری: وجود سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی پویا و کارامد امری ضروری و حیاتی می باشد، بنابراین باید فرایندها و قوانین مربوط به جمع آوری، ذخیره سازی، پردازش و توزیع اطلاعات در سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی اصلاح و بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل و برآورد هزینه ى تمام شده ى خدمات با استفاده از روش حسابدارى تقلیلى - مرحله اى (بیمارستان فاطمیه، دانشگاه علوم پزشکى سمنان در سال 1385)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
در کشورهاى در حال توسعه بیمارستا نها نزدیک به 70 درصد از هزینه هاى سهم بهداشت ودرمان را به خود اختصاص م یدهند. هدف پژوهش حاضر تحلیل و برآورد هزینه ى تمام شده ى خدمات با استفاده از روش ""حسابدارى تقلیلى – مرحله اى"" (بیمارستان فاطمیه، دانشگاه علوم پزشکى سمنان در سال 1385 ) بود.
روش بررسی: دراین مطالع هى مقطعى، توصیفى - تحلیلى ؛جامع هى پژوهش بخ شهاى عملکردى بیمارستان فاطمیه(س) بود جم عآورى داد هها در جداول محقق ساخته و مراجع هى حضورى و بررسى اسناد و مدارک موجود؛ و تجزیه و تحلیل اطلاعات با و اجراى زنجیر هى تقلیلى - مرحل هاى صورت گرفت. Excel نر مافزار 21 درصد، و هزین هیا ستهلاک / 24 درصد، بخش بالاسرى با 5 / 47 درصد؛ بخش خدمات واسطه 3 /
یافته ها: بخش خدمت نهایى 5 6 از هزین ههاى بیمارستان به خود اختصاص داده بودند. هزین ههاى پرسنلى 48 درصد هزینه ى ساختمان و بناها با 42 / سالیانه 7 درصد، هزین هى تجهیزات با 5 درصد، هزین هى خدمات شهرى با 3 درصد و هزین هى مواد و ملزومات مصرفى 2 درصد هزین ههای بیمارستان بود.
نتیجه گیری: توجه بر مدیریت منابع انسانى و بهر هورى نیروى کارضرورى ست. بخش خدمت نهایى نیازمند سازماندهى اجرای فعالى تهاى مشابه در فرایند ارائه خدمات مختلف به منظور کاهش هزین هها و افزایش اثر بخش یست و ایجاد یک پایگاه داده ثبت هزینه ها در بیمارستان، و به کارگیرى یک سیستم جامع و یکپارچه برنام هریزى عملیاتى ضرورى ست. "
نتایج خود ارزیابی براساس مدل جایزه ى ملی کیفیت ایران دربیمارستان مرکزى صنعت نفت؛ 1385 (INQA)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مدیران سازمان هاى بهداشتی درمانی باید با بهره گیرى مطلوب از ابزارهاى دانش مدیریت، کیفیت خدمات بهداشتی درمانی را ارتقاء دهند. ارزیابی عملکرد ابزارمهمی جهت اندازه گیرى میزان دستیابی سازمان به اهدف کیفی و دستیابی به تعالی عملکرد است. یکی از جامع ترین الگوهاى ارزیابی عملکرد در کشورما مدل جایزه ملی کیفیت ایران می باشد.
روش بررسی: این پژوهش مورد کاوى توصیفی- کاربردى درسال 1385 انجام شده است.جامعه ى آمارى پژوهش رامدیران، روسا و مسئولین بخش هاى مختلف بیمارستان تشکیل دادند.ابزار گردآورى داده ها پرسشنامه استاندارد مدل جایزه ى ملی کیفیت ایران است. داده ها درقالب معیارهاى نه گانه ى مدل جمع آوری؛ وامتیاز هریک از معیارها؛ و کل بیمارستان محاسبه شده است.
یافته ها: امتیازهاى به دست آمده به ایِن شرح است: رهبرى 58 درصد، خط مشی و استراتژى، کارکنان، شرکا و منابع، فرایندها، نتایج مشترى، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج کلیدى عملکرد؛ به ترتیب: 56.2 درصد، 42 درصد، 55 درصد، 53.5 درصد، 51 درصد، 41 درصد، 46 درصد و 60.5 درصد. مجموع امتیازها 522 از 1000 محاسبه شد.
نتیجه گیری: این بیمارستان می تواند پس از تکمیل اساسنامه جایزه وارائه ى مستندات لازم و کافی، متقاضی دریافت تندیس سیمین جایزه باشد. توصیه می شود مدیران بیمارستان توجه ویژه اى به معیارهاى کارکنان، نتایج کارکنان و نتایج جامعه به عنوان نواحی بهبود داشته باشند و با آموزش بیشتر، زمینه ى درک مناسبتر مفاهیم مدل جایزه ى ملی کیفیت ایران فراهم کنند."