فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۴٬۹۳۸ مورد.
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
388 - 423
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، احصای سازوکارهای تغییر رفتار عموم در نگاه اسلامی با تکیه بر آرای شهید مطهری است. روش: جهت گیری پژوهش، بنیادین و به لحاظ نوع روش، کیفی و به شیوه توصیفی اکتشافی است. جامعه پژوهش، تمامی آثار شهید مطهری اعم از کتاب ها، یادداشت ها، صوت ها بود. داده ها به روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل مضمون در نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات، به استخراج 128 کد در قالب 6 مضمون فراگیر، 17 مضمون سازمان دهنده و 42 مضمون پایه منجر شد. بر اساس یافته های پژوهش، در نهایت سازوکارهای تغییر رفتار ذیل چهار عامل دسته بندی شد که عبارت اند از: 1. فردی شامل متقاعدسازی منطقی، تسهیل و تقویت عقلانیت و آموزش و آگاهی بخشی (ساحت بینشی)؛ مدیریت احساسات و به کارگیری مشوق ها (ساحت گرایشی) و امکان پذیرکردن و ایجاد عادت (ساحت کنشی)؛ 2. اجتماعی شامل به کارگیری خواص و گروه های مرجع، الگوسازی، استفاده از هنجارهای اجتماعی، انجام جمعی عمل و اثر هم نشینی؛ 3. ساختاری نهادی شامل ابزار اقتدار و قاعده گذاری؛ 4. محیطی شامل نمادسازی و مانع زدایی. نتیجه گیری: حکومت اسلامی جهت تغییر رفتار، ابتدا باید فرایند آگاهی بخشی و اقناعی را طی کند؛ سپس بایستی شرایط خارجی را به نحوی طراحی نماید که افراد بتوانند رفتار مدنظر را به سهولت انجام دهند. در این راستا، بینش های رفتاری و ابزار تلنگر در دو عرصه می توانند به سیاست گذاران حکومت اسلامی کمک کنند: 1. عرضه اثربخش سیاست های دولت: بینش های رفتاری کمک می کند که یک خط مشی برای مردم راحت تر، فهم پذیرتر، جذاب تر و پذیرفتنی تر به نظر رسد؛ 2. بسترسازی سلبی و ایجابی برای انجام رفتار: ابزارهای تلنگر و بینش های رفتاری سبب می شوند که بافت و ساختار و محیط بیرونی به نحوی طراحی شوند که احتمال بروز رفتار مدنظر سیاست گذاران افزایش یابد.
طراحی مدل چندصدایی سازمانی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
89 - 117
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، سعی در طراحی مدل چندصدایی سازمانی در آموزش عالی ایران دارد تا با ارائه مدلی جامع از متغیرهای مؤثر بر پدیده تنوع صداها و پیامدهای آن، زمینه ارتقای اهداف متعالی نظام آموزش عالی را فراهم کند. روش پژوهش، کیفی بوده و پدیده مدنظر با استفاده از رهیافت نظریه داده بنیاد مدل سازی شده است. بدین منظور ضمن مصاحبه با 20 نفر از خبرگان در زمینه چندصدایی و متخصص در حوزه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که عضو هیئت علمی دانشگاه و دارای سِمت اجرایی در نظام آموزش عالی بوده اند؛ مجموعه ای از مفاهیم طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استخراج، دسته بندی و در قالب مدل پارادایمی کوربین و استراوس ارائه شدند. تنوع صداها به منزله پدیده محوری و مقوله های تنوع ساختار سازمانی، تنوع مأموریت ها، تنوع ویژگی های شخصیتی و سبک رهبری به منزله شرایط علّی در نظر گرفته شدند. تقویت مهارت گفتمان سازی، میانجیگری، ترجمه گفتمان، قدرت مثبت، تقویت ساختارهای مکمل مشارکتی و مهندسی مجدد رویه ها به عنوان راهبرد ها شناخته شدند. همچنین فرهنگ ملّی، فرهنگ سازمانی، فضای رقابتی درون و بیرون نظام، شرایط اقتصادی و رویکرد فراملّی به منزله عوامل زمینه ای محسوب می شوند. محدودیت های برنامه ریزی، موانع مدیریتی، تقنینی و سیاسی، منابع انسانی و مالی و عوامل ساختاری به منزله مداخله گر معرفی شدند. پیامدها نیز به چهار دسته فردی، سازمانی، ملّی و فراملی تقسیم شدند. در این پژوهش، بر مبنای نظر خبرگان مؤلفه های مؤثر و راهبردهای مدیریت تنوع صداها در نظام آموزش عالی تحلیل و واکاوی و در قالب مدل جامع ارائه شده اند. در نهایت بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی نیز برای مدیران، نهادها و پژوهش های آتی مطرح شد.
تبیین جامعه شناختی معنابخشی به زندگی در مادران دارای بیماری های صعب العلاج (موردمطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
۵۰-۳۷
حوزه های تخصصی:
بیماران به ویژه مادران که خود نقش مراقبت و پرستاری از اعضای خانواده را برعهده دارند، در هنگام ابتلا به بیماری های صعب العلاج، نیازمند هم دلی، همکاری و مساعدت اطرافیان خود هستند. خلق معنا در زندگی مادران بیمار می تواند به تاب آوری مقاومت آنها در مواجهه با بیماری کمک کند. در این پژوهش با استفاده از رویکرد پدیدارشناختی و با به کارگیری فن مصاحبه عمیق و ثبت و ضبط گفته های مشارکت کنندگان، به تبیین جامع شناختی معنابخشی به زندگی در مادران دارای بیماری های صعب العلاج در کلان شهر تهران پرداخته شد. این پژوهش در میان ۱۲ نفر از مادران بیمار بین ۳۲ تا ۶۵ سال دارای فرزند، با روش انتخاب هدفمند از دو طریق مراجعه به بیمارستان های عرفان نیایش و سینا و نیز از مصاحبه با مادران بیمار در دسترس، به شیوه گلوله برفی انجام شد. در این پژوهش ۴۴ مفهوم، ۱۰ درون مایه توصیفی و ۴ درون مایه تبیینی استخراج شد. نتایج نشان دادند مشارکت کنندگانی که معنای زندگی شان، احساس کارایی و اثربخشی یا حس تعلق به خانواده می باشد،تاب آوری بسیار بالایی در مواجهه با بیماری از خود نشان می دهند.
تأثیر روش های آموزش تیراندازی بر مهارت تیراندازی دانشجویان مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح: مطالعه موردی یکی از مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
125 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر سه روش آموزشی سنتی، نوین و ترکیبی بر مهارت تیراندازی دانشجویان مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح است. پژوهش حاضر ازنظر هدف پژوهشی کاربردی و از نظر راهبرد و روش نوعی تحقیق تجربی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان یکی از مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح است که از بین آن ها درمجموع تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در ادامه به صورت تصادفی به سه گروه 20 نفره تقسیم و درنهایت گروه ها به صورت تصادفی به هر یک از روش ها اختصاص یافتند. برای اجرای تحقیق از طرح پیش آزمون - پس آزمون استفاده شد، برای این منظور ابتدا برای آزمودنی ها یک مرحله تیراندازی در مسافت 100 متر در میدان تیر جنگی به عنوان پیش آزمون اجرا و در ادامه به هر یک از گروه ها با یکی از روش های آموزشی مذکور، 14 جلسه به مدت 28 ساعت آموزش داده شد. پس از پایان آموزش مجدداً یک مرحله تیراندازی در مسافت 100 متر در میدان تیر جنگی به عنوان پس آزمون اجرا شد. سپس برای تحلیل داده های گردآوری شده، از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون های آماری، t وابسته، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون لون و آزمون توکی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، بین روش های مذکور به لحاظ میزان تأثیرگذاری بر مهارت تیراندازی دانشجویان تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از مقایسه و رتبه بندی سه روش آموزش مذکور نشان داد، روش ترکیبی حائز رتبه اول، روش نوین، حائز رتبه دوم و روش سنتی حائز رتبه سوم شدند، لذا بر اساس نتایج حاصل روش آموزش ترکیبی، مناسب ترین روش برای آموزش تیراندازی است.
مفهوم پردازی و شناسایی پسایندهای کوتوله پروری در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به کارگیری افراد ناتوان و بی استعداد در مناصب بالای سازمان و واگذاری مدیریت بخش های مختلف سازمان به آنان، تهدیدی جدی برای بقای سازمان های دولتی و زمینه ساز ظهور پدیده ی کوتوله پروری در آن ها خواهد بود. لذا این پژوهش با هدف مفهوم پردازی کوتوله پروری و شناسایی و رتبه بندی پسایندهای آن در سازمان های دولتی با رویکرد فراترکیب انجام شد. در این پژوهش مفهوم پردازی کوتوله پروری به روش تشکیل و تحلیل شبکه معنایی به منظور شناسایی ابعاد مفهومی آن، در دو مرحله با استفاده از جملات کلیدی متون توصیف کننده فرد کوتوله یا سازمان کوتوله پرور در 28 مطالعه منتخب انجام شد. شناسایی و رتبه بندی پسایندهای آن در سازمان های دولتی با رویکرد فراترکیب انجام شد. در این راستا پس از جستجو در پایگاه های علمی، ۷۴ مطالعه مرتبط استخراج و با بررسی آن ها عوامل پسایندی ناشی از کوتوله پروری شناسایی شدند و در نهایت با استفاده از روش آنتروپی شانون، وزن دهی و رتبه بندی پسایندها صورت پذیرفت. نتایج حاصل از تحلیل شبکه معنایی کوتوله پروری حاکی از آن است که پدیده شایع کوتوله پروری در سازمان های امروزی، ریشه در چندین نظریه و مفهوم علمی مدیریتی از قبیل اصل خرده پاها ، اثر منسانی ، سندرم گیاه بلند، رفتارهای سیاسی و بی کفایتی توزیع شده دارد. همچنین یافته های حاصل از فراترکیب در این پژوهش نشان داد که کاهش عملکرد سازمان ، سرکوب کارکنان توانمند و سیاست زدگی سازمانی از مهم ترین عوامل پسایندی کوتوله پروری هستند. ازجمله آثار این پژوهش ایجاد انگیزه و حساسیت در پژوهشگران نسبت به بررسی بیشتر چگونگی روند پیشرفت و تغییرات این معضل، جهت جلوگیری از اضمحلال و رفع موانع توسعه فردی و برقراری شایسته سالاری در سازمان ها است.
نگاهی برمبانی فرهنگی و اخلاقی محیط زیست به منظور طراحی تلفیقی محتوای آموزشی و ارائه الگوی مطلوب در نظام آموزش از دور (مطالعه موردی کتاب هدیه آسمانی دوره ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۲۸-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
حفاظت از محیط زیست به آحاد جامعه وابسته است و طرز تلقی و نگرش آنان، بر نوع رفتار آن ها با محیط زیست تأثیر می گذارد. امروزه، وخامت بحران های زیست محیطی تا حدی است که حیات انسان و سایر موجودات بر کره خاکی را به مخاطره انداخته است. به طوری که تبیین و تحلیل مبانی فلسفی و اخلاق زیست محیطی، از ضروریات حفاظت و بهر ه برداری از محیط زیست محسوب می گردد. پژوهش حاضر با هدف نگاهی بر مبانی فرهنگی و اخلاقی محیط زیست به منظور طراحی تلفیقی محتوای آموزشی دوره تحصیلی ابتدایی (کتب هدیه آسمانی) و ارائه الگوی مطلوب در نظام آموزش از دور انجام گرفته شده است. این پژوهش از لحاظ ماهیت و هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش پژوهش توصیفی (مبتنی بر رویکرد پیمایشی) است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 92-93 بوده که با توجه به حجم 19950 نفری جامعه پژوهش و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 377 نفر از آنان به عنوان نمونه، از مناطق 19 گانه شهر تهران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسش نامه با بهره گیری از نظرات کارشناسان محیط زیست و آموزش وپرورش مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسش نامه براساس ضریب آلفای کرونباخ 83/0 برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی و درصد، درصد خالص و...) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای) و از طریق نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش به لحاظ آماری بیان گر آن بود که بین هنجارهای فرهنگی و ارایه آموزش های زیست محیطی و ارایه الگوهای فرهنگی زیست محیطی در محتوای کتب درسی (هدیه آسمانی) و ارتقاء سواد زیست محیطی و مطابقت محتوای زیست محیطی کتب دوره ابتدایی (هدیه آسمانی) با آیات مبارک قرآنی نقش ادیان قبل از اسلام (پیامبران اولوالعزم) در حفاظت از محیط زیست رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و این نشان از قابل قبول بودن فرضیات دارد؛ بنابراین با توجه به این که دین اسلام تمام ابعاد زندگی انسان را در برمی گیرد، ارزش های ناشی از دین نیز باید به صورت متوازن در کتاب های درسی منعکس شود. مراکز علمی و پژوهشی موظفند تا ضمن پرداختن به مبانی ارزشی و اعتقادی جامعه، آن نوع (فلسفه، دین و فرهنگ) مرتبط با اخلاق زیست محیطی را توسعه دهند که به حفظ محیط زیست کمک کند و راهنمای عقل انسان در تعامل با آن باشند.
ارائه مدل توسعه نشاط اجتماعی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۸۴-۷۱
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی شهری با هدف افزایش نشاط شهروندی و سرزندگی شهری در سطح محلی و منطقه ای مستعد طراحی مدل های ترکیبی است تا هم اصول شهرسازی و معماری مدرن رعایت شود و هم زیباسازی خیابان ها، آرام سازی معابر در هسته های کوچک محلی همراه با نشاط و انسجام محلی و ارتباطات دوستانه همسایگی بوجود آید.از این رو هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی جامع برای توسعه نشاط اجتماعی بود.چراکه نشاط فردی و اجتماعی از دغدغه های اصلی شهروندان و حتی مسئولین شهری و حکومتی است که امروزه جامعه بیش از گذشته بدان نیازمند می باشد. برای این پژوهش باتوجه به ماهیت موضوع و اهداف برنامه ریزی شده از روش کیفی فراترکیب با طی کردن هفت گام در فرآیندی طرح ریزی شده برای تشریح عوامل و مولفه های تاثرگذار درنشاط محلی شهروندان درنظر گرفته شد. از آنجائیکه تولید محتوا یکی از اصلی ترین ارکان این تحقیق بود چارچوبی برای انتخاب محتوای علمی در قالب های مختلف مشخص شد که در این راستا محقق توانست با الگویی مدون تعداد 39 مقاله را از تعداد اولیه 234 مقاله طی مراحل غربالگری انتخاب کرده و براساس کلید واژه های هدفمند به با مطالعه و جستجوی عمیق به استخراج محتوا ، تجزیه و تحلیل و ترکیب آن بپردازد تا شاکله مدل براساس واقعیت فضای کالبدی و اجتماعی محلات شهر تهران بتدریج شکل و تکامل یابد. ارائه یافته ها براساس مدل توسعه نشاط اجتماعی مبتنی بر نتایج فراترکیب، در سه بعد شهرسازی و برنامه ریزی شهری، امور اجتماعی و فرهنگی و روابط و حقوق شهروندی تعداد 21 مولفه را نشان می دهد که با رویکرد کارکردهای شناختی(زیبا شناختی کالبدی و منظر شهری، جامعه شناختی، روانشناسی جمعی) طراحی و تنظیم شده اند . تا راهنمایی دقیق و کاربردی برای برنامه ریزی نشاط شهروندی باشد.
بررسی و تحلیل اثر سیاست های مالی دولت بر پراکندگی جغرافیایی بنگاه های تولیدی در بین استان های ایران: مطالعه موردی صنعت پوشاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
67 - 82
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و تحلیل اثر سیاست های مالی دولت بر پراکندگی جغرافیایی صنایع تولیدی پوشاک در استان های ایران با استفاده از داده های پانل پویا و روش گشتاورهای تعمیم یافته در دوره زمانی 1399-1381 انجام گرفته است. برای سنجش میزان تمرکز بنگاه ها از شاخص تمرکز هرفیندال – هیرشمن (HHI) و برای سنجش سیاست های مالی دولت از دو متغیر سهم بودجه عمرانی استان و معافیت های مالیاتی موضوع ماده 132 (ق.م.م) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده اثر مثبت و معنی دار متغیر سهم استان از بودجه عمرانی بر انتخاب مکان فعالیت بنگاه است؛ اما معافیت های مالیاتی نتوانسته است اثر معنی داری بر انتخاب مکان فعالیت اقتصادی صنایع تولیدی پوشاک داشته باشد؛ بنابراین، توصیه می شود ابتدا مواردی ارزیابی شوند که در تصمیم گیری مکان فعالیت بنگاه مؤثر هستند و در صورت اطمینان از برتری فواید اجتماعی پراکندگی بنگاه ها بر تمرکز آنها، سیاست معافیت های مالیاتی ماده 132 (ق.م.م) بازنگری شود تا کارایی لازم را مطابق اهداف سیاست گذار داشته باشد.
مدل سازی عوامل مؤثر بر تعارض کار- خانواده و شاخص های آن با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری جامع فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
424 - 478
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر تعارض کار خانواده و شاخص های آن و تفسیر روابط بین شاخص ها اجرا شده است تا به شناخت بهتر موضوع و اقدام های مربوط به آن، از جمله، تعیین اهداف، برنامه ریزی، تصمیم گیری، اقدام های پیشگیرانه و مقابله ای برای کارکنان و مدیران بانک ها کمک کند.
روش: پژوهش در دو بخش کیفی و کمّی صورت گرفت. در بخش کیفی، از فراترکیب و در بخش کمّی از مدل سازی ساختاری تفسیری جامع فازی استفاده شد. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش، 3204 پژوهش انجام گرفته در حوزه تعارض کار خانواده بود که در نهایت 391 مقاله به عنوان نمونه باقی ماند. جامعه آماری پژوهش بخش کمّی، کلیه کارکنان بانک های ملی، ملت، پاسارگاد، شهر، سپه، تجارت، ایران زمین و رفاه کارگران شهر لار بود که از بین آن ها، 22 خبره برگزیده، به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی با شرط 8 سال سابقه کار و مسلط به پدیده تعارض کار خانواده انتخاب شدند.
یافته ها: طبق یافته های بخش کیفی عوامل مؤثر بر تعارض کار خانواده، در چهار حوزه عوامل شغلی، خانوادگی، فردی و محیطی، طبقه بندی شدند. همچنین شاخص های تعارض کار خانواده عبارت اند از: شک و تردید و احتیاط، اضطراب و پریشان حالی، تهی شدگی شخصیتی، مشکلات جسمی، مشکلات شغلی و مشکلات خانوادگی. یافته های بخش کمّی نشان داد که بین عوامل مؤثر بر تعارض کار خانواده و شاخص های آن، رابطه علت ومعلولی وجود دارد. عوامل و شاخص ها در 8 طبقه سطح بندی شدند.
نتیجه گیری: در پایین ترین سطح، فشار تقاضای شغلی و معماری انسان محور سازمانی، بیشترین تأثیرگذاری را دارند؛ به گونه ای که توجه صرف به فشار تقاضای شغلی، موجب اهمیت بیش ازحد شغل، فشار زمانی کار و تعارض ها و خطرهای شغلی می شود و همچنین، بی توجهی به معماری انسان محور سازمانی، نگاه ابزاری به نیروی انسانی را سبب می شود و حمایت در محل کار را تحت تأثیر قرار می دهد و در نهایت، به احساس پوچی و غیرانسانی در فرد می انجامد. پیامد بی توجهی به این موارد، رخدادهای ناخوشایند است و در بالاترین سطح، کیفیت زندگی خانوادگی، بالندگی روان شناختی و رفتار انطباق پذیر فرد را با مشکلات زیادی مواجه می کند و وی را به سمت تهی شدگی شخصیتی و مشکلات خانوادگی سوق می دهد.
عوامل موثر بر ارتقای کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان تامین اجتماعی شهر اصفهان از دیدگاه مدیران و کارکنان آن
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
139 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان تأمین اجتماعی شهر اصفهان از دیدگاه مدیران و کارکنان آن بود.روش: در این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان (68نفر زن، 68 نفر مرد) تأمین اجتماعی شهر اصفهان بودند. 24 نفر مدیر به شیوه سرشماری و 164 نفر از کارکنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کوکران (2001) و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه 50 گویه مرتبط با 7 مؤلفه ی آزمون تحقیق پاسخ دادند. و این پرسشنامه به تأیید اساتید متخصص موضوعی در این زمینه رسید و پایایی به روش بازآزمایی 97/0 برآورد گردید. روش گردآوری داده ها به صورت آمار استنباطی آزمون t تک متغیره و آزمون t با دو گروه مستقل استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن بود که نقش طرح درس (t-28/85, p-0/001)، نحوه آموزش (t-25/99, p-0/001)، ارزشیابی علمی مستمر (t-24/68, p-0/001)، مطابقت دوره آموزشی با نیاز کارکنان (t-23/37, p-0/001)، تشویق و ترغیب (t-25/82, p-0/001)، نظارت (t-21/82, p-0/001)، و روابط انسانی (t-22/99, p-0/001)، در ارتقای آموزش ضمن خدمت کارکنان بیشتر از سطح متوسط بوده است. بین عوامل مؤثر بر ارتقای کیفی آموزش کارکنان در سطح تفاوت معنی دار آماری وجود دارد. بالاترین میانگین (22/4) مربوط به عوامل انسانی و کمترین میانگین (98/3) مربوط به عامل ارزشیابی علمی و مستمر می باشد. تفاوت بین نقش طرح درس، نحوه آموزش، ارزشیابی علمی و مستمر، مطابقت دوره آموزشی با نیاز کارکنان، تشویق و ترغیب و نظارت بر فرآیند آموزش برحسب سابقه خدمت پاسخگویان در سطح معنی دار بوده است اما تفاوت بین نقش این عوامل با توجه به متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، تحصیلات، سابقه، خدمت، مسئولیت) معنی دار نبوده است.
نظریه جامعه شناختی در جامعه شناسی پزشکی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
197 - 215
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی روندهای کنونی نظریه در جامعه شناسی پزشکی می پردازد و درمی یابد که استفاده از نظریه [در این حوزه] در حال شکوفایی است. استدلال اصلی این است که این حوزه به بلوغ رسیده است و در مرحله اولیه یک تغییر پارادایم از تمرکز گذشته بر فردگرایی روش شناختی (که در آن فرد، واحد ابتدایی تجزیه وتحلیل است) به استفاده روزافزون از نظریه ها با جهت گیری ساختاری قرار دارد. این پیامد که اساساً با روش های پژوهشی (برای مثال، مدل سازی خطی سلسله مراتبی، زیست نشانگرها) پشتیبانی می شود، معیارهای اثرات ساختاری بر سلامت فرد را، که اغلب در گذشته وجود نداشتند یا توسعه نیافته بودند، ارائه می کند. از هر دو روش های کمی و کیفی می توان در چنین پژوهشی بهره گرفت و مطالعات کیفی مبتنی بر تعامل نمادین یا برساخت گرایی اجتماعی به دلیل روش شناسی ها و تمرکزشان رد صلاحیت نمی شوند. ضرورت دارد که ساختار در هر تلاش اجتماعی در نظر گرفته شود و به نظر می رسد که جامعه شناسی پزشکی معاصر دقیقاً به عنوان بخشی از مرحله بعدی تکاملش این کار را انجام می دهد.
سنجش موانع استقرار مدیریت هماهنگ شهری در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
۹۸-۷۷
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به «تبیین موانع تحقق نظام مدیریت هماهنگ شهری در کلانشهر مشهد و سنجش وزن و میزان اثرگذاری هر مانع در تحقق نظام فوق الذکر» پرداخته که در سایه تکثر و واگرایی کنشگران و در غیاب یک چارچوب نهادی واجد صلاحیتِ برنامه ریز و سیاست گذار پدیدار شده است. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از حیث چارچوب، توصیفی- تحلیلی است که با روش دلفی و در قالب مصاحبه های ساخت نیافته، نظرات 38 نفر از مدیران و خبرگان مدیریت شهری دریافت و مورد تحلیل قرار گرفته و سپس داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آنوا[1] در نرم افزار اِس پی اِس اِس[2] و نیز روش تحلیل اثرات متقاطع به عنوان یکی از تکنیک های آینده نگاری، با استفاده از نرم افزار میک مَک[3] مورد بررسی و ارزیابی واقع شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد موانع مربوط به «قوانین و برنامه ها» متأثر از مسائل و مشکلات کلان نظام برنامه ریزی و اجرایی کشور به عنوان کلیدی ترین عامل، نقش برجسته ای در ممانعت از تحقق مدیریت هماهنگ مشهد داشته و سبب شده تا ماهیت نظام برنامه ریزی و اداری- اجراییِ بخشی و عمودی و نبود مکانیزم ها و روابط افقی لازم به مانع اصلی تحقق نظام مدیریت هماهنگ این تبدیل شود. [1] ANOVA [2] SPSS [3] MIC MAC
فرامطالعه پژوهش های علمیِ حوزه حکمروایی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۵۳-۴۱
حوزه های تخصصی:
حکمروایی رویکردی است که در دهه های اخیر به مدل تحلیلی غالب در مدیریت شهری تبدیل شده است، در این رویکرد مدیریت شهری فقط در دست حاکمیت و دولت نیست بلکه تصمیم گیری و اجرا برای شهر در یک فرایند مشارکتی بین نهادهای حاکمیتی، بخش خصوصی و نهادهای مردمی انجام می شود. به بیانی دیگر می توان گفت حکمروایی شهری فرایندی است که به حضور و ارتقاء نقش کنشگران در تصمیم گیری ها و اداره امور شهر، ارج می نهد. از طرفی تعدد و تنوع فزاینده ی پژوهش های علمیِ انجام شده در این حوزه یکی از نشانه های قابل اتکا بر اهمیت این موضوع در بین محققان بوده به گونه ای که می توان با بهره مندی از مطالعات پیشین، الگویی بومی برای حکمرانی شهری، متناسب با ارزش های اجتماعی و سازگار با شرایط فرهنگی و تاریخی را پیشنهاد نمود. بر این اساس پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد فرامطالعه، به بازخوانی مطالعات علمی حوزه حکمروایی شهری پرداخته است. در این پژوهش سعی شده است علاوه بر تلفیق نتایج پژوهش های قبلی، تامل و تعمقی بر فرآیندهای آنها نیز صورت گیرد. لذا ابتدا به توصیف مشخصات عمومی و ساختاری پژوهش های پیشین پرداخته و در ادامه چارچوب نظری و محتوایی حکمروایی شهری منطبق با الگوی پیشنهادی ساندوسکی و باروسو پیشنهاد می گردد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 75 مقاله علمی – پژوهشی با محوریت موضوعی حکمروایی شهری در بازه زمانی سالهای 1395تا 1402بوده است. با بررسی های به دست آمده از تحلیل مقالات منشر شده مشخص شد که در بسیاری از مقالات ابهامات روش شناسی وجود دارد. جریان اصلی مطالعاتی این حوزه را مقالات کمی با راهبرد پیمایشی و با بهره گیری از تحلیل های توصیفی آمار پایه و تحلیل همبستگی تشکیل داده اند. از نظر زمانی 38% مقالات بررسی شده درسال 1396 و 29% در سال 1398 منتشر شده اند. از منظر حوزه تخصصی، 58% مقالات، با مشارکت متخصصان جغرافیا و برنامه ریزی شهری و 23% مقالات توسط پژوهشگران حوزه شهرسازی تدوین شده است. بیش از 32 عنوان مجله، مقالات حوزه حکمروایی را منتشر کرده اند. مقیاس تحلیل مقالات در سطوح مختلف محله ، منطقه ی درون شهری، شهر و کشور بوده است که از 80 % مقالات به مقیاس شهر اختصاص یافته است. از نظر محتوایی نیز به ترتیب مسئولیت و پاسخگویی، اثربخشی، مشارکت، شفافیت و حاکمیت قانون از مهمترین شاخص های مطرح شده در حوزه حکمروایی شهری می باشد.
طراحی چارچوب یکپارچه فرایندهای منابع انسانی مدل ۳۴۰۰۰ بر اساس رویکرد AMO(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
531 - 553
حوزه های تخصصی:
هدف: همیشه این دغدغه در میان مدیران ارشد وجود داشته است که سرمایه گذاری در حوزه منابع انسانی، چه تأثیرهایی روی عملکرد کسب وکار دارد تا جایی که محققان، ارتباط بین منابع انسانی و عملکرد را به جعبه سیاهی تشبیه کرده اند که هنوز، داخل آن به طور کامل کشف نشده است. افراد وقتی توانایی های خوبی دارند، سرشار از انگیزه می شوند، محیط کار آن ها فرصت هایی را برای مشارکت فراهم می کند و عملکرد بالایی دارند. به همین علت، در این پژوهش تلاش شده است که چارچوبی یکپارچه از ارتباط فرایندهای منابع انسانی مدل 34000 با ابعاد توانایی، انگیزه و فرصت های مشارکت ارائه شود تا به عملکرد بهتری از نتایج منابع انسانی و سازمانی بینجامد. روش: فلسفه پژوهش رئالیست انتقادی، رویکرد پژوهش پس کاوی، راهبرد پژوهش مطالعه موردی چندگانه، روش گردآوری اطلاعات مصاحبه و بررسی مستندات و روش تحلیل داده ها از طریق تعقیب فرایند علّی است. بدین منظور سه سازمانی که در جایزه استاندارد 34000 رتبه های برتر را کسب کردند، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شدند. یافته ها: پس از بررسی، کدگذاری کیفی و تحلیل های صورت گرفته، 4 بُعد اصلی، شامل «بسترهای محیطی»، «عوامل فرصت زای سازمانی»، «عوامل تهدیدزای سازمانی» و «فرایندهای منابع انسانی» در قالب 6 تم فرعی و 27 مفهوم تبیین شد. هر یک از این ابعاد، اجزای مختلفی را دربرمی گیرد که روی ابعاد توانایی، فرصت و انگیزه تأثیرگذارند. نتیجه گیری: در جمع بندی کلی می توان گفت که بسترهای سازمانی و محیطی، بر فرایندهای منابع انسانی تأثیرگذارند .فرایندهای توان زا عبارت اند از: شایسته سالاری تزئینی؛ شایسته گزینی؛ یادگیری تعاملی؛ یادگیری 180 درجه؛ مدیریت عملکرد کارکنان. فرایندهای انگیزه زا عبارت اند از: نظام پیشنهادها؛ تیم سازی؛ جبران خدمات کور؛ جبران خدمات عملکردگرا؛ مدیریت عملکرد کارکنان؛ ارزیابی عملکرد سوسیالیستی. در نهایت، فرایندهای فرصت زا عبارت اند از: نظام پیشنهادها؛ توسعه رهبری و رفتاری؛ اطلس دانشی؛ منابع انسانی هوشمند؛ گریدینگ شغل؛ گریدینگ شاغل؛ طراحی ساختار.
مفهوم شناسی و ارائه الگوی فرماندهی مطلوب در ایران باستان بر اساس روایت شاهنامه فردوسی با تمرکز بر روایت جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۵
65 - 98
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور ارائه الگوی فرماندهی مطلوب در ایران باستان بر اساس روایت شاهنامه فردوسی با تمرکز بر روایت جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب انجام شده است. این پژوهش، از نظر فایده و هدف از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر رویکرد، از نوع کیفی بر پایه پارادایم تفسیری و از نظر ماهیت و نوع مطالعه، از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه ابیات شاهنامه با محوریت روایت جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب است. راهبرد تحقیق بر اساس راهبرد داده بنیاد است که با استفاده از این روش، تعداد مفاهیم حاصل در قالب 815 گزاره کلی و 1138 مفهوم و کد مرتبط با فرماندهی مطلوب به دست آمد که در قالب 16 مضمون و 66 بُعد در قالب پارادایم ساختارمند نظریه داده بنیاد پیاده سازی شد. برابر نتایج این پژوهش، مقوله «منش و شخصیت و توانایی فرمانده» مقوله محوری در فرماندهی مطلوب در ایران باستان بر اساس روایت شاهنامه است که تمام مقولات دیگر در پیوند با آن معنا و مفهوم پیدا می نمایند. شرایط علّیِ «منش و شخصیت و توانایی فرمانده»، خدامحوری و دین باوری است. بسترها و عوامل زمینه ای مؤثر شامل ایرانیان (مردم، شاه و پهلوانان و کشور ایران زمین) و انگیزه های آغاز و تداوم جنگ است. مقوله های نظم و سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل مؤثر عملیات رزم و نبرد، به کارگیری تاکتیک ها، راهبردها و روش های جنگی، مشورت در امور فرماندهی و مدیریت جنگ، دشمن شناسی، مذاکره و ارتباط و تعامل مؤثر و طلایه و گشتی فرستادن و کسب اطلاعات با رعایت اصول تأمینی و امنیتی، به عنوان راهبردهای محوری تعامل و کنش در الگوی فرماندهی مطلوب اتخاذ شده که تحت تأثیر مقوله های کشورهای بیگانه و تأثیر عوامل محیطی (دخالت عناصر طبیعی و غیرطبیعی) به عنوان شرایط مداخله گر در راهبردهای تعامل و کنش در این پارادیم محسوب می شوند. پیامد راهبردهای تعامل و کنش سرانجام منجر به پیروزی )ایرانیان( و چیرگی نهایی نیکی بر بدی خواهد شد. جایگاه و روابط هر یک از این مضامین در قالب الگو و مدل پارادایم مشخص و شش قضیه مرتبط ارائه گردیده است.
شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگوی برندکارفرمایی وزارت آموزش و پرورش در جهت جذب و نگهداشت نیروی انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگوی برندکارفرمایی وزارت آموزش و پرورش در جهت جذب و نگهداشت نیروی انسانی مستعد و متخصص است. نوع پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی، براساس روش جمع آوری داده ها، اسنادی- پیمایشی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و توزیع پرسشنامه گردآوری شدند. ابتدا در فاز کیفی، الگوی برندکارفرمایی طراحی شد و سپس در فاز کمّی، اعتبارسنجی الگو صورت گرفت. روش تجزیه و تحلیل داده ها در فاز کیفی، تحلیل تم و در فاز کمّی، روش تحلیل عاملی تأییدی بود. به منظور رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های الگو از روش تصمیم گیری چند شاخصه و تکنیک ساو استفاده شد. یافته های پژوهش که به شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی برندکارفرمایی وزارت آموزش و پرورش منجر شد که شامل: 7 بعد، 28 مؤلفه 64 شاخص است. نتایج حاصل از رتبه بندی ابعاد الگو نشان داد که بعد نظام مدیریت منابع انسانی در رتبه اول، استراتژی برند در رتبه دوم، استراتژی استخدامی در رتبه سوم، سبک مدیریتی در رتبه چهارم، جایگاه برندکارفرما در رتبه پنجم، شناخت کارکنان در رتبه ششم، ترویج و ارتقای برند در رتبه هفتم قرار دارند. بنابراین، با توجه به رتبه اول نظام مدیریت منابع انسانی در فرایند رتبه بندی ابعاد الگو، باید نظام سازی و حرکت مستمر در چارچوب این نظام و ساختاری متناسب با مدیریت علم، کارآمد و توانمند در حوزه مدیریت منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش تعریف و تبیین شود.
شناسایی ملاحظات اثر گذار بر آماد و پشتیبانی نزاجا در محیط تهدیدات ناهمتراز با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۶
55 - 80
حوزه های تخصصی:
ارتقای عملکرد و کارآیی سامانه آماد و پشتیبانی نزاجا برای تامین نیازمندی یگانها در محیط تهدیدات ناهمتراز و پشتیبانی موثر و بهینه از نیروهای زمینی، نیازمند شناخت ویژگی ها و ملاحظات اثر بخش بر آماد و پشتیبانی در این محیط است. این مقاله با هدف شناسایی ملاحظات اثر گذار بر آماد و پشتیبانی نزاجا در محیط تهدیدات ناهمتراز و با رویکرد پدافند غیرعامل انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی، با روش کیفی توصیفی و کمی موردی- زمینه ای انجام گرفته است. برای انجام این پژوهش ابتدا با استفاده از روش های گردآوری اطلاعات کتابخانه ای به مطالعه کتب، مقالات و اسناد مرتبط با موضوع پرداخته و ضمن فیش برداری، اطلاعات مورد نظر گردآوری گردیده است. سپس با استفاده از روش توصیفی و با بهره گیری از اطلاعات گردآوری شده تلاش شده است با بررسی دقیق ادبیات موضوع، ویژگی ها و شاخصه های تهدیدات ناهمتراز و عناصر آماد و پشتیبانی نیروهای زمینی احصاء گردد. در ادامه داده های جمع آوری شده در قالب پرسشنامه به روش های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از رایانه و برنامه نرم افزاری spss مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار و سازمان، آسیب پذیری هوایی، آمایش سرزمینی و فناوری اطلاعات به عنوان مهم ترین ملاحظات اثر گذار بر آماد و پشتیبانی نزاجا در محیط تهدیدات ناهمتراز با رویکرد پدافند غیرعامل محسوب می گردند.
شناسایی مؤلفه های رهبری مربیگرا (مورد مطالعه: صنعت برق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
109 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مدل های نوین رهبری در سازمان های عصر حاضر، مدل رهبری مربیگراست. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های رهبری مربیگرا و ارزیابی مؤلفه های شناسایی شده در صنعت برق با استفاده از رویکرد آمیخته اکتشافی اجرا شده است. روش: در بخش کیفی، از استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد و جامعه هدف، شامل متخصصانی برجسته و اساتید دانشگاه در حوزه رهبری و مربیگری بود که با 16 نفر از آنها مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عمل آمد. همچنین، جدیدترین منابع مرتبط، تحلیل شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی، از رویکرد سیستماتیک و کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در نسخه 2020 نرم افزار مکس کیودا و در بخش کمّی، از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری بخش کمّی، کلیه کارمندان بخش دولتی صنعت برق به تعداد 16899 نفر بود که از میان آنها با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 370 نفر انتخاب شد. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته 21 سؤالی استفاده شد. تحلیل داده ها در بخش کمّی با استفاده از نرم افزارهای اسمارت پی ال اس3 و اس پی اس اس 22 انجام گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج بخش کیفی، مؤلفه های رهبری مربیگرا عبارت اند از: خودآگاهی، اعتمادسازی، هم دلی، برقراری ارتباطات مؤثر، کمک به هدف گذاری و طراحی اقدام ها، نظارت بر رشد و توسعه و تیم سازی. نتایج بخش کمّی پژوهش نشان داد که وضعیت موجود رهبری مربیگرا و تمامی مؤلفه های آن در صنعت برق، پایین تر از حد متوسط است. نتیجه گیری: بر اساس مؤلفه های استخراج شده در خصوص رهبری مربیگرا، مدیران می توانند مهارت های ضروری این سبک رهبری را در خود پرورش دهند.
مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی هوش سازمانی و هوش هیجانی بر روی میزان تاب آوری در کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۸
25 - 44
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی هوش سازمانی و هوش هیجانی برروی میزان تاب آوری در کارکنان نظامی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی بود وازطرح پیش آزمون –پس آزمون با پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنانی که برابر فراخوان داده شده حاضر به شرکت در پژوهش شدند.نمونه شامل 90 نفر (30 نفر آموزش مولفه های هوش سازمانی، 30 نفر آموزش مولفه های هوش هیجانی ،30 نفر گروه کنترل)بودند که به روش نمونه گیری در دسترس با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند.گروه آموزش مولفه های هوش سازمانی 11جلسه،گروه آموزش مولفه های هوش هیجانی10جلسه در جلسات آموزش شرکت کردند.در حالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت.ابزار پژوهش،پرسشنامه تاب آوری سازمانی کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) بود که کارکنان هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون،پس آزمون وپیگیری ، آن را تکمیل کردند.داده های پژوهش حاضر با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو شیوه آموزشی در کاهش میزان تاب آوری کارکنان به صورت معنی داری اثربخش می باشند. و بالاترین میزان اثربخشی به ترتیب متعلق به برنامه آموزشی هوش هیجانی با ضریب اتای 821/0 و برنامه آموزشی هوش سازمانی ضریب اتای 749/0 می باشد. ازیافته های پژوهش حاضر می توان در راستای مداخلات آموزشی برای افزایش میزان تاب آوری استفاده کرد.
فهم راهبردهای ارتقای به زیستی منابع انسانی در محل کار در سازمان های دولتی ایران: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
554 - 579
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش کیفی حاضر با هدف واکاوی راهبردها، برنامه ها و اقدام های ارتقادهنده به زیستی کارکنان در محل کار، از نگاه کارکنان در سازمان های دولتی ایران اجرا شده است.
روش: این پژوهش با اتکا به روش تحلیل محتوای کیفی، داده های گردآوری شده از سال 1399 تا پایان سال 1400 را در 14 دستگاه اجرایی واکاوی می کند. هرچند مصاحبه های نیمه ساختاریافته (115 مصاحبه) مأخذ اصلی تولید داده ها بوده است، مشاهدات پژوهشگران، پژوهش های موجود و گزارش های سازمانی داخلی و خارجی نیز، در تدقیق مضامین نقش ایفا کرده اند.
یافته ها: «به زیستی کارکنان در پرتو تعاملات افراد در سازمان»، «به زیستی کارکنان در پرتو محیط سازمان»، «به زیستی کارکنان در پرتو ساختار سازمان»، «به زیستی کارکنان در پرتو فناوری سازمان»، «به زیستی کارکنان در پرتو نظام های سازمان» و «به زیستی کارکنان در پرتو فرهنگ سازمان» 6 مضمون (راهبردهای اصلی) به دست آمده از یافته های پژوهش بود که در قالب 13 طبقه اصلی و 63 طبقه فرعی، به عنوان برنامه ها و اقدام های سازمان های دولتی برای ارتقای به زیستی در محل کار از دیدگاه کارکنان در سازمان های دولتی ترسیم شد.
نتیجه گیری: عوامل مختلف فردی، سازمانی و محیطی، به شکل گیری به زیستی در محل کار منجر می شود. ایجاد فضای کاری دوستانه، جایگاه اجتماعی مثبت سازمان در جامعه، جوّ درون سازمانی مثبت و خیرخواهانه، ساختار اجتماعی و فیزیکی تسهیل کننده به زیستی کارکنان، به کارگیری فناوری پیشرفته و ایمن، نظام های جبران خدمات عادلانه و منابع انسانی کارآمد، به همراه فرهنگ تقویت کننده به زیستی می توانند به ایجاد فضای کاری مهیج و برانگیزاننده به زیستی در محل کار منتهی شوند. در پایان درباره دلالت های نظری و عملی یافته های این پژوهش، برای دانش پژوهان و دست اندرکاران مدیریت منابع انسانی بحث شده است.