جهت بهبود بهره وری و اثربخشی نظام آموزش عالی و جامعه دانشگاهی کشور، باید عوامل موثر بر رضایت شغلی اعضای هیات علمی مورد بررسی قرار گیرد. هدف این مطالعه توصیفی – همبستگی بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا بر اساس نظریه دوعاملی هرزبرگ می باشد. برای این منظور 85 نفر از اعضای هیات علمی به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و اطلاعات و داده های لازم از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. بطور کلی اعضای هیات علمی از شغلشان نسبتا راضی بودند. ولیکن میزان رضایت شغلی اعضای هیات علمی زن بطور معناداری بیشتر از رضایت شغلی اعضای هیات علمی مرد بود. میزان رضایت از عوامل بهداشتی بیشتر از عوامل انگیزشی بود. میزان رضایت شغلی اعضای هیات علمی زن بیشتر از اعضای هیات علمی مرد بود. عامل "ماهیت کار" بیشترین بعد انگیزشی را برای اعضای هیات علمی داشت و کمترین بعد انگیزشی مربوط به شرایط کاری بود. هیچکدام از ویژگیهای فردی (سن، سابقه، مدرک تحصیلی و رتبه دانشگاهی ) با رضایت شغلی رابطه معنی داری نداشتند. نتایج حاصله از رگرسیون نشان داد که 65 درصد واریانس نمرات رضایت شغلی اعضای هیات علمی توسط عوامل ماهیت کار و رشد و توسعه فردی قابل تبیین می باشد.
بارها از تاثیرات جهانی سازی و ادغام بازارها سخن گفته اند آن گونه که دیگر جهانی سازی به واژه ای تکراری مبدل شده است . تحولات جدید اقتصاد جهانی و سندرم محصولات ارزان قیمت جایگاه اقتدار بازیگران گذشته را با خطر مواجه کرده است . نیروی کار ارزان و استفاده از فناوری های نوین و مهمتر از همه نوآوری که معجزه کارآفرینان عصر ماست هر روز بیش از گذشته جای بازیگران با سابقه را تنگ می کند . نویسنده در این مقاله می کوشد راه هایی برای مقابله با این رقبای جدید که با نام رقبای کم هزینه شناخته می شوند ، ارائه دهد ...
منابع انسانی کارامد و پرانگیزه در افزایش اثربخشی هر سازمانی نقشی مهم و اساسی ایفا میکند. شناخت میزان رضایتشغلی کارکنان به مدیران در پیشرفت و بهبود بهرهوری منابع انسانی یاری میرساند. براساس پژوهشهای موجود، عوامل مختلفی در میزان رضایت شغلی اثر دارد. این عوامل در سازمانها بسته به اندازه، فرهنگ، نظام جبران خدمت، نظام ارتقای شغلی، نوع تولید و سایر شرایط محیطی سازمان، متفاوت است. در این پژوهش براساس فرضیهها و آزمونهای علمی انجام شده، سعی شده است تا عوامل مؤثر و مرتبط با رضایت شغلی در بخش دولتی به دست آید. به این منظور وزارت کشور مورد کاوی شد و مشخص شد که در وزارت کشور کدام عوامل برای متغیر وابسته رضایت شغلی نقش پیشبینی کننده را دارد و کدام یک از متغیرهای مستقل همچون نحوه ارتقای شغلی، نظام ارزشیابی، سطح درامد و سبک رهبری ارتباط معناداری با رضایت شغلی دارد.
در این مقاله تلاش شده است که با رویکرد روش شناختی ـ سیستمی میزان اهمیت، مفید بودن و جامع بودن مفهوم ظرفیت محیط جهت سنجش ماهیت محیط بنگاههای ایران بررسی شود. از طریق بررسیها به شیوه بازنگری متون، مصاحبه با خبرگان مفهوم ظرفیت محیط مورد بازآفرینی قرار گرفته است و براساس رویکرد ذهنی، ابعادی بر آن افزوده شده است؛ همچنین اولویت و اهمیت متغیرهای آن تعیین شده است.