فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
1 - 30
حوزه های تخصصی:
توجه به معیار کمی عملکرد چابکی فراتر از ویژگی های ساختاری یا عملیاتی، یک رویکرد جدید می باشد. نتیجه گیری با شاخص عملکرد کمی، که مطابقت نزدیکی با تعریف نظری چابکی دارد، قابلیت کاربرد در انواع سازمان های تولیدی را داشته، و می تواند برای مقایسه بین تولیدکنندگان در صنایع مختلف مورد استفاده قرار گرفته، و به طور خودکار در طول زمان موفقیت نسبی در صنایع مربوطه را به صورت به هنگام و به روز حاصل نماید. این تحقیق، به دنبال یک معیار کمی و عینی برای چابکی عملکرد می باشد تا چابکی را به عنوان نتیجه ای از یک عملکرد مورد ارزیابی قرار داده و بر هر دو مورد موفقیت سازمانی و اغتشاش محیطی فائق آید و قابل کاربرد در تمام انواع سازمان های تولیدی نیز باشد. معیار چابکی عملکرد، از طریق ایجاد یک مدل نظری شروع و سپس از طریق مرور ادبیات، مطالعات موردی، و پیمایش آزمایشی داده، عملیاتی می گردد و متعاقب آن، در قالب یک کانال تخصصی، به پاسخ های خود می رسد . معیار چابکی عملکرد، با استفاده از داده هایی که از چهار شرکت تولیدی جمع آوری شده، نشان داده می شود، که نمایانگر 4 ترکیب ممکن از موفقیت و اغتشاشات است و با مدل نظری سازگار بوده، و گواهی عملی از شرکت های مورد مطالعه می باشد. برای اعتبار سنجی آتی این معیارها، ضروری است که ارزیابی پایایی و روایی در این زمینه انجام پذیرد. این رویکرد می تواند از طریق مدیران تولید برای حصول به یک "تصویری کلی" از سطح چابکی عملکرد یک سازمان، و برای ملاحظه سیستماتیک اثرات عوامل محیطی مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین نیم رخ شایستگی مشاغل استراتژیک به منظور ارزیابی آمادگی استراتژیک سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
71 - 94
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش تمرکز برنامه های توسعه شایستگی های منابع انسانی سازمان بر مشاغلی است که بیشترین تأثیر در تحقق استراتژی های سازمان دارند. بدین منظور نخست اقدام به شناسایی مشاغل استراتژیک شرکت صنعتی دوده فام و در قدم دوم تدوین پروفایل شایستگی هر یک از این مشاغل است تا بر اساس این شایستگی سؤال های اصلی این پژوهش عبارت اند از : مشاغل استراتژیک شرکت صنعتی دوده فام کدم اند ؟ پروفایل (نیم رخ) شایستگی این مشاغل کدام است ؟ برای پاسخ به سؤال اول از آزمون مقایسه زوجی و فن AHP جهت رتبه بندی استفاده شده است و برای پاسخ به سؤال دوم از مصاحبه و مطالعه کتابخانه ای و با استراتژی تحلیل تم استفاده شده و در نهایت برای اعتبار یابی یافته ها آزمون علامت بکار گرفته شده است. تحقیق به صورت مطالعه موردی در شرکت صنعتی دوده فام انجام گرفت و جامعه آماری آن متخصصان و صاحب نظران و مدیران عالی شرکت است. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شده است. در نهایت 8 شغل به عنوان مشاغل کلیدی شناسایی و پروفایل هر یک از مشاغل طراحی گردید.
مدیریت استعداد؛ مفاهیم و مدل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
121 - 138
حوزه های تخصصی:
امروزه منابع مالی و فنی تنها مزیت سازمان ها به شمار نمی روند. در اختیار داشتن افرادی مستعد و توانمند علاوه بر ایجاد مزیت رقابتی در سازمان می تواند فقدان و یا نقص دیگر منابع را نیز جبران نماید. در سال های اخیر متفکران مدیریت از مفهومی به نام مدیریت استعداد سخن گفته اند و طی چند دهه گذشته سازمان ها از برنامه های مدیریت استعداد و تربیت جانشین برای یافتن نسل جدید رهبران استفاده کرده اند. این مقاله با رویکردی کتابخانه ای و استفاده از مقالات و ادبیات مرتبط تلاش می نماید تعاریف و مدل های متنوع مدیریت استعداد را از جنبه های گوناگون مورد تحلیل و بررسی قرار داده و در نهایت با مقایسه آنها، مدل مفهومی جامعی را برای مدیریت استعداد در سازمان ارائه دهد.
سیستم کاری عملکرد بالا و کارآفرینی سازمانی: بررسی نقش قدرت سیستم منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صاحب نظران معتقدند سیستم منابع انسانی به دلیل ناملموس بودن و پیچیدگی هایش می تواند به عنوان یک منبع ارزشمند، کمیاب، غیرقابل تقلید و بدون جایگزین موجب کسب مزیت رقابتی شود اما تحقیقاتی که این موضوع را بطور تجربی اثبات کنند بسیار اندک هستند. در این راستا پژوهش حاضر ضمن بررسی رابطه بین سیستم کاری عملکرد بالا و کارآفرینی سازمانی، نقش تعدیل کننده قدرت سیستم منابع انسانی را در این رابطه مورد بررسی قرار داده است. داده های موردنیاز این تحقیق از 242 نفر از کارکنان دانشی پنج شرکت برتر تولیدکننده فرآورده های لبنی در استان مازندران گردآوری شد. روایی سازه بوسیله تحلیل عاملی تأییدی و پایایی ابزار گردآوری داده ها بوسیله آزمون آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت. فرضیه های تحقیق با رگرسیون سلسله مراتبی به روش بارون و کنی مورد آزمون قرار گرفتند. طبق یافته های این پژوهش، سیستم کاری عملکرد بالا بر کارآفرینی سازمانی تأثیر مثبت و معنادار می گذارد. نتایج همچنین نشان می دهد قدرت سیستم منابع انسانی رابطه بین متغیر مستقل و وابسته تحقیق را تعدیل می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد صرفاً توجه به محتوای سیستم منابع انسانی کافی نیست بلکه سیستم منابع انسانی باید از قدرت کافی برخوردار باشد تا یک سازمان را از سازمان های دیگر متمایز سازد و موجب کسب مزیت رقابتی شود.
تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان مراکز آموزش عالی درگرایش به نوآوری سازمانی آنان (مورد: دانشگاه بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان دانشگاه بیرجند در گرایش به نوآوری سازمانی آنان و بر اساس مدل سرمایه های انسانی کرافورد و مدل گرایش به نوآوری سازمانی ترکیبی جمینزو جیمنز، پنیادز، پراجگو و سوهال انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و همبستگی، و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان 7 دانشکده و کارکنان ستادی/ پشتیبانی دانشگاه به تعداد414 نفر بوده که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، حجم نمونه 162 نفر انتخاب شد. از پرسشنامه سرمایه های انسانی با پایایی (94/0=α) و پرسشنامه گرایش به نوآوری سازمانی با پایایی(91/0=α) استفاده شد، که روایی محتوا و سازه آن ها نیز مورد بررسی و تایید قرارگرفت. داده ها براساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، مدل یابی معادلات ساختاری و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج تی تک نمونه ای نشان داد، میانگین سرمایه های انسانی و گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان به طور معناداری پایین تر از میانگین مورد انتظار بوده است. بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری، سرمایه های انسانی با ضریب مسیر (63/0=γ) بر نوآوری فرایندی و با ضریب مسیر (71/0=γ) بر گرایش به نوآوری سازمانی تاثیرگذار بوده است اما بر نوآوری تولیدی و اداری آنان تاثیری نداشته است. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد، دانش و تخصص به عنوان مولفه های سرمایه های انسانی، 38 درصد از گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان را پیش بینی می نمایند.
رابطه بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروند سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی رابطه بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروند سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت می باشد. روش از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت می باشند که تعداد آنها در زمان پژوهش برابر با190 نفر بود، نمونه مورد مطالعه شامل90 نفر از کارکنان بود که از طریق شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه رفتار شهروند سازمانی پودساکف و همکاران (1990) پرسشنامه خودکارآمدی شغلی شرر و همکارانش (1982) و حمایت سازمانی آیزنبرگر (1986) بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چند گانه انجام شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بین حمایت سازمانی و خودکارآمدی شغلی با رفتار شهروند سازمانی رابطه مستقیم معنادار وجود دارد و از ابعاد خودکار آمدی شغلی، ابعاد پافشاری بر انجام کار و میل به ادامه انجام کار با رفتار شهروند سازمانی رابطه مستقیم معنادار دارند
مطالعه تاثیر رهبری تحول آفرین بر روی توانمندسازی کارکنان با میانجی گری یادگیری گرایی ( مطالعه موردی: دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درعصرحاضر سازمان هابه صورت فزاینده ای بامحیط های پویاودرحال تغییرمواجهندوبنابراین،به منظور بقاوپویایی خود مجبورندکه خود رابا تغییرات محیطی سازگار سازند.و از آنجایی که صاحب نظران و اندیشمندان یکی از مهم ترین عناصر تغییر درسازمان ها رامنابع انسانی آن می دانندرهبری درسازمان یک عنصر کلیدی به شمار می رود.اهمیت رهبری در این است که رهبران هستند که ازطریق نفوذدرپیروان خود به اهداف موردنظر دست می یابند.ازسوی دیگرامروزه بیش ازگذشته،مزیت رقابتی یک سازمان متکی به دانش سازمان،روش کاربرددانش، سرعت تطابق دانش با محیط درحال تغییرو سرعت دستیابی به دانش جدید است.سازمان هایی که به سمت یادگیری جهت گیری می نمایندوبه طورموثر ازآموخته های خوداستفاده می کنندفرصت کسب منافع بیش تررابه دست می آورند.وبا توجه به ضرورت این موضوع محققین دراین پژوهش باارائه چهارچوبی مفهومی به بررسی تاثیررهبری تحول آفرین برتوانمندسازی کارکنان دانشگاه سمنان پرداخته اند.پژوهش حاضرازنظرهدف کاربردی ونحوه ی گردآوری اطلاعات توصیفی وازنوع همبستگی است.وداده های مورد نیازبا استفاده ازابزارپرسشنامه و توزیع آن بین 130 نفر ازکارکنان دانشگاه گردآوری شده است.و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که رهبری تحول آفرین بر بر یادگیری گرایی و توانمندسازی تاثیری مستقیم و مثبت داردو فرضیه تاثیر یادگیری گرایی برروی توانمندسازی رد شده است همچنین نتایج نشان دادندکه متغیرهای رهبری تحول آفرین و یادگیری گرایی روی هم رفته توانسته اند61 درصدازتغییرات توانمندسازی را توضیح دهند.کلمات کلیدی: رهبری تحول آفرین، یادگیری گرایی، توانمندسازی
نقش نیازهای روانی- اجتماعی در پیوند میان فشارزا های شغلی با عملکرد های رفتاری مثبت در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعدیل کننده نیازهای روانی-اجتماعی در پیوند میان فشارزاهای شغلی با رفتارهای مدنی-سازمانی، عملکرد وظیفه و خلاقیت بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان یکی از شرکت های وابسته به وزارت نفت در شهر بندرعباس بودند، که از میان آنها، 187 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نیازها (یاماگوچی، 2003)، فشارزاهای شغلی، عملکرد وظیفه (باباکاس و همکاران،2009)، خلاقیت (تایرنی و همکاران، 1999)، و رفتارهای مدنی-سازمانی (بخاری و علی،2009) می باشد. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد: نیاز به پیوند جویی رابطه ابهام و گرانباری نقش با عملکرد وظیفه و رفتارهای مدنی و سازمانی ، و نیاز به قدرت رابطه ابهام و گرانباری نقش با خلاقیت را تعدیل می کنند. همچنین نیاز به قدرت رابطه تعارض نقش با عملکرد وظیفه، با خلاقیت و با رفتارهای مدنی و سازمانی را تعدیل می نمایند.
تعیین معیارهای ارزیابی عملکرد کارکنان یک شرکت تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، توسعه یک نظام ارزیابی عملکرد کارکنان است که این قابلیت را دارا باشد تا در راهبرد های مختلف، به ارزیابی عملکرد کارکنان بپردازد. شیوة پژوهشٰ پیمایشی بوده و گروهی متشکل از خبرگان حوزه مدیریت راهبردی منابع انسانی و مدیران ارشد یک سازمان فعال در زمینة تولید فولاد به عنوان نمونه، در تحقیق مشارکت داده شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که بر اساس شاخص های نظام ارزیابی عملکرد سازمان مورد بررسی، طراحی شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در راهبرد رهبری هزینه، معیار های رعایت سلسله مراتب کاری، کمیت کار و توانایی تصمیم گیری، بیشترین ضرایب اهمیت را به خود اختصاص دادند، در حالی که در راهبرد تمرکز، معیار های همکاری و شرکت در کار گروهی، قدرت سرپرستی و اداره امور و توانایی تصمیم گیری بیشترین اهمیت را داشتند. در راهبرد تمایز نیز معیار های ابتکار و خلاقیت، کیفیت و ارائه پیشنهادهای سازنده از معیار های دیگر امتیاز بیشتری کسب کردند. در پایان، نظام ارزیابی عملکرد توسعه داده شده به صورت آزمایشی برای ارزیابی عملکرد تعدادی از کارمندان مورد استفاده قرار گرفت.
بررسی رابطه رهبری تحول آفرین و چابکی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کمک سبک رهبری تحول آفرین، بهتر می توان استعداد های انسانی سازمان ها را بالا برد و از ظرفیت ها و انرژی فزاینده ی آنها در حرکت به سمت تحقق هدف ها و دورنمای سازمانی بهره گرفت. نیروی انسانی را نیز باید به عنوان مهم ترین سرمایه ی سازمان دانست که نقش کلیدی و مهمی در دست یابی سازمان به اهدافش دارد. برهمین اساس در این پژوهش سعی برآن شده است که رابطه ی رهبری تحول آفرین و چابکی کارکنان در دانشگاه یزد مورد بررسی قرار گیرد. جامعه ی آماری این پژوهش،کارکنان دانشگاه یزد (غیر از اعضای هیئت علمی) می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 115نفر انتخاب و پرسش نامه بین آنها توزیع شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده، نشان داد که رابطه ای مثبت و معنادار بین رهبری تحول آفرین و چابکی نیروی انسانی وجود دارد. به عبارت دیگر، رهبری تحول آفرین می تواند چابکی نیروی انسانی را افزایش دهد. همچنین ابعاد رهبری تحول آفرین غیر از متغیرهای انگیزش الهام بخش و حمایت رشددهنده، رابطه ای مثبت و معنادار با چابکی نیروی انسانی دارند.
ارزیابی نقش رهبری تحول آفرین در بروز آوای سازمانی"" تحلیلی بر نقش واسطه ای فناوری اطلاعات و ارتباطات
حوزه های تخصصی:
وجود سازمان هایی که در آن به نقش افکار و ایده های تک تک اعضاء اهمیت دهد و اجازه ابراز عقاید و ایده های نو را متناسب با پیشرفت های نوین عصر اطلاعات به کارکنان بدهد؛ نیازمند رهبرانی است که پیشرو این مهم باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین در بروز آوای سازمانی با تحلیلی بر نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد، جامعه آماری کلیه کارکنان سازمان های دولتی شهر سنندج(سایت اداری) بود، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، ابزار اندازه گیری پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و اویلو(2002) ، آوای سازمانی همس(2012) و فناوری اطلاعات اکبری و همکاران (1391) بود. تحلیل عاملی تأییدی روایی سازه پرسشنامه ها و آلفای کرونباخ پایایی آنها را در سطح مناسب ارزیابی کرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها روش های آماری همبستگی، رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین تأثیر معنی داری بر هر دو متغیر (آوای سازمانی،فناوری اطلاعات) دارد. با این وجود ضریب تأثیر دو بعد انگیزش و حمایت اجتماعی مثبت و بیشتر از سایر ابعاد است، هم چنین میزان تأثیر گذاری رهبری تحول آفرین با واسطه فناوری اطلاعات منفی(20/0-) به دست آمد.
شناسایی عوامل مؤثر بر سازمان حمایت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها به اهمیت منابع انسانی به عنوان مهم ترین منبع کسب مزیت رقابتی پی برده اند.به همین دلیل رقابت زیادی بین سازمان های مختلف وجود دارد که بتوانند برنامه های رفاهی و تسهیلات مناسبی را برای کارکنان فراهم کنند. در این شرایط، شیوه سنتی مدیریت، پاسخگو نیست و به همین علت سازمان ها باید چهرة رفتاری جدیدی به خود گیرند و به سمت حمایت گری پیش روند. هدف این پژوهش طراحی نمونه سازمان حمایت گراست. تحقیق حاضر مطالعه ای توصیفی، پیمایشی است که 945 تن از کارکنان جمعیت هلال احمر کشور در آن شرکت کرده اند. این تعداد به شیوه تصادفی انتخاب شدند. داده ها به روش نمونه یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . نتایج تحقیق حاکی از آن است که حمایت سازمانی ادراک شده، عدالت سازمانی و حمایت سرپرستان با سازمان حمایت گرا مرتبط است. همچنین پرداخت های مناسب، فرصت ارتقا، استقلال در کار، امنیت شغلی ، نبودن فشار نقش و آموزش شغلی نیز با سازمان حمایت گرا مرتبط اند. ارزش ها و باورهای دینی، همدلی سازمانی و مدیریت مشارکتی از جمله متغیرهای دیگر مرتبط با سازمان حمایت گرا هستند. همچنین سازمان حمایت گرا با پیامدهای فردی نظیر رضایت شغلی و پیامدهای سازمانی همچون تعهد سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد، مرتبط است.
بررسی نقش میانجی فضای اخلاقی مثبت در تبیین ارتباط رهبری تحول آفرین با اثربخشی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور و رشد نهادهای ارتباط جمعی، موجب شد تا بسیاری از سازمان های رسانه ای که قادر به انطباق با تغییرات محیطی نبودند، به سرعت از گردانه رقابت حذف گردند. به همین دلیل، سازمان های رسانه ای همواره نیازمند رهبرانی هستند که سازمان ها را با ایجاد توانمندی های بیش تری در کارکنان برای ادامه حیات و ترقی، متحول کنند. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر اثربخشی سازمانی در سازمان های رسانه ای با میانجیگری فضای اخلاقی مثبت می باشد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی؛ و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان یکی از سازمان های رسانه ای است که نمونه ای به حجم 192 نفر از آن ها به شیوه تصادفی ساده، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. برای تحلیل داده های پژوهش از مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر از طریق نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج حاکی از آنست که بقای سازمان های رسانه ای در گرو انطباق با آینده است و شناخت عمیق محیط و دوراندیشی ساختار مدیریتی سازمان های رسانه ای با بهره گیری از رهبری تحول آفرین و تکیه بر منابع انسانی قدرتمند و مدیران مبتکر می تواند در جهت بقای سازمان های رسانه ای مفید و اثربخش باشد. علاوه بر این در این پژوهش، نقش متغیر میانجی فضای اخلاقی مثبت در ایجاد ارتباط بین رهبری تحول آفرین و اثربخشی سازمانی در رده کارشناسان و مدیران مورد تایید قرار گرفته است.
بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر بهره وری نیروی انسانی با استفاده از روش تحلیل عاملی در موسسات مالی و اعتباری شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رقابت موجود در کسب و کار، توجه به بهره وری، رضایتمندی مشتری و انطباق با خواسته های او را بیش از پیش دارای اهمیت ساخته است. در این راستا تلاش سازمانها در جهت مرتفع ساختن این الزام بر بهبود فرایندهای موجود در سازمانها بنا نهاده شده است و فلسفه های بهبود مختلفی نیز مطرح شده اند. در این مقاله نقشه برداری مدیریت دانش به عنوان ابزاری جهت بهبود فرایند با توجه به مفاهیم بهره وری پرداخته شده است. در این مقاله به بررسی رابطه مولفه های مدیریت دانش(فرهنگ، فرایند عمل، سیاست ها و فناوری) و بهره وری پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی و نوع تحقیق کاربردی است، جامعة آماری تحقیق را کارکنان مؤسسات مالی و اعتباری شهرستان تبریز می باشد که از بین آنان 195 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامة جمعیت شناختی، مدیریت دانش و پرسشنامة بهره وری منابع انسانی استفاده شد. جهت بررسی روابط علی بین متغیرها و نحوه ارتباط آنها از مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزار اکسل و لیزرل استفاده شده است. نتایج بیانگر میزان رابطه بین دو سازه و یا چگونگی هم تغییری آنها در مدل مفهومی پژوهش است. لذا معناداری روابط بین ابعاد مدیرت دانش تأیید می گردد. در نتیجه، از مجموع هشت فرضیه ارائه شده در مدل پژوهش برای تمامی فرضیه های مطرح شده در مدل پژوهش، در سطح خطای 5%، شواهدی مبنی بر رد آنها به دست نیامده است و تأثیر ابعاد مدیریت دانش بر بهره وری نیروی انسانی تأیید می گردد. بر اساس نتایج، بعد فرهنگ با میزان تأثیر 38/0 دارای بیشترین تأثیر بر بهره وری نیروی انسانی می باشد و ابعاد، فناوری، سیاست ها و فرایند عمل به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
رهبری اخلاقی و بررسی تاثیر ابعاد آن بر تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعهد سازمانی به عنوان یکی از متغیرهای مهم سازمانی می تواند تحت تأثیر سبک های مختلف رهبران سازمان و نحوه برخورد آن ها باشد. هدف این مقاله بررسی تأثیرات رهبری اخلاقی بر روی ابعاد مختلف تعهد سازمانی است. از این رو، ابتدا متغیرهای رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی و ابعاد آن را تشریح نمودیم. سپس به جمع آوری داده از جامعه مورد نظر پرداختیم. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، ابعاد متغیرهای رهبری اخلاقی و تعهد سازمانی را بررسی نمودیم که با توجه به نتایج تحلیل ها سه بعد برای هر متغیر تعیین شد. ابعاد رهبری اخلاقی شامل اخلاق و انصاف، شفاف سازی نقش و تسهیم قدرت ابعاد تعهد سازمانی شامل تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری است. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و با کمک نرم افزار AMOS فرضیه های مطرح شده را بررسی کردیم. نتایج نشان می دهد که بعد شفاف سازی نقش فقط بر روی تعهد عاطفی، بعد انصاف واخلاق بر تعهد عاطفی و تعهد هنجاری و بعد تسهیم قدرت بر روی هر سه بعد تعهد سازمانی تأثیرگذار است.
الگوی فرهنگ سازمانی سازمان های آموزشی(EOCM) (مورد مطالعه آموزش و پرورش شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین مؤلفه های فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش بوده است. این تحقیق از نوع زمینه یابی بوده که در آن از رویکرد استقرایی و روش کیفی نظریه پردازی داده بنیادِ چندگانه، با استفاده از مصاحبه ی مسئله محور با کاربرد الگوی شاین برای سنجش فرهنگ، استفاده گردیده است. پس از تحلیل داده ها، الگوی فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش در سه بُعدِ «انطباق بیرونی» با چهار شاخص یادگیریِ سازمانی، مشتری مداری، چشم انداز، و پیشرو و فعّال؛ «هماهنگی درونی» با چهار شاخص دانش گرایی، مشارکت قانونمند، ارزش های محوری، نگاه سرمایه ای به انسان و «روابط انسانی» با چهار شاخص کرامت ذاتی و اکتسابی، انگیزه، منافع ملی، رشد و تعالی؛ با مرکزیّت آموزه های دینی، «حیات طیّبه» طراحی گردید. برای تأیید این که یافته ها مستخرج از داده هاست، ضمن استفاده مبادی متعدد تولید داده ها، در مراحلِ کدگذاری، یافته ها به مصاحبه شوندگان بازخورد داده شده و عکس العمل و نظرات آنان لحاظ گردیده است. قابلیّت فهم و مفید بودنِ یافته ها از نظر خبرگان و اساتید دانشگاه تأییدگردیده.لذا الگوی ارائه شده از اتکاپذیری لازم برخوردار است.
بررسی تأثیر فرهنگ مبتنی بر دانش بر اشتراک دانش با تعدیل گری نقش گرایش به اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر فرهنگ مبتنی بر دانش بر اشتراک دانش می پردازد. با توجه به این که گرایش به اعتماد، ویژگی ثابت شخصی است که در ارتباط بین فرهنگ مبتنی بر دانش و اشتراک دانش تغییر می کند، نقش تعدیل گری این سازه نیز مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، پرسشنامه هایی که اعتبار و روایی آنها احراز شده بود، توسط 240 نفر از کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد تکمیل شده است. به دنبال آن، الگوی ارتباطی میان سازه های ذکر شده، از طریق معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی ال اس، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد الگوی پیشنهادی، از برازش خوبی برخوردار است. همچنین فرضیه های تحقیق مبنی بر ارتباط مثبت و معنی دار فرهنگ مبتنی بر دانش بر اشتراک دانش و ارتباط مثبت و معنی دار و نقش تعدیل گری گرایش به اعتماد نیز مورد تائید قرار گرفتند. یافته های به دست آمده به سیاست گذاران دانشگاهی و محققان متذکر می شود که با ایجاد و تقویت اعتماد به عنوان یک ویژگی شخصیتی در افراد، زمینه هر چه بیشتر رشد دانش و اشتراک آن را در بستر فرهنگ مبتنی بر دانش فراهم آورند.
بررسی رابطه سبک های مدیریت با اثر بخشی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت به صورت علم، آن هم در ابعاد و حوزه های گوناگون مورد پژوهش متخصصان این امر قرار گرفته که در این راستا، سبک های مدیریت پدید آمده و این پرسش مطرح شد که هر یک از این سبک ها تا چه حد می تواند اثربخشی داشته باشد.این پژوهش به بررسی رابطه سبک های مدیریت با اثر بخشی مدارس مقطع ابتدایی شهرستان ملارد تهران پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع میدانی بوده، روش تحقیق پیمایشی و از نوع تبیینی است. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان ملارد تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 292 آموزگار انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل پرسشنامه سبک های مدیریت و پرسشنامه اثربخشی سازمانی مدرسه بود که برای مؤلفه های اثربخشی نوآوری، تعهد سازمانی، رضایت شغلی و روحیه مدنظر قرار گرفت. نتایج آزمون نشان داد که بین سبک های مدیریت با اثربخشی سازمانی مدارس مقطع ابتدایی ارتباط مستقیم وجود دارد و بین مدیران مدارس دخترانه و پسرانه ابتدایی در زمینه ی سبک های مدیریتی و اثربخشی سازمانی مدرسه تفاوت وجود دارد. همچنین با افزایش سن و سابقه ی کار پاسخگویان، اثربخشی سازمانی مدرسه نیز افزایش یافته و تفاوت معناداری در اثربخشی سازمانی مدارس به نفع زنان مشاهده شده است. علاوه برآن تحصیلات تأثیر چندانی بر اثربخشی سازمانی مدرسه نداشته است.
تحلیل همبستگی سبک رهبری تحولی- تعاملی مدیران با رضایت شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی رابطه بین سبک رهبری تحولی– تعاملی مدیران با رضایت شغلی کارکنان بود. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی- همبستگی می باشد و جامعه آماری آن را کلیه کارکنان اداره کل مخابرات استان همدان تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای-نسبی تعداد220 نفر(114مرد و 106زن) مطابق جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های چند عاملی سبک رهبری باس و آولیو و رضایت شغلی ویسوکی و کروم استفاده شد. ضریب پایایی محاسبه شده از طریق آلفای کرونباخ برای رضایت شغلی88/0، سبک تحولی86/0و سبک تعاملی91/0 برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی؛ همچون آزمون t، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که: میزان بکارگیری سبک رهبری تحولی بالاتر از حد متوسط، سبک رهبری تعاملی ومیزان رضایت شغلی کارکنان در حد متوسط است. همچنین نتایج بیانگر ارتباط مثبت و معنادار بین هر یک از مولفه های سبک رهبری تحولی با رضایت شغلی می باشد ولی بین سبک رهبری تعاملی با رضایت شغلی ارتباط منفی بوده و معنادار نیست. همچنین1/5 درصد از تغییرات رضایت شغلی کارکنان توسط مؤلفه نفوذ آرمانی سبک تحولی مدیران تبیین می گردد.
بررسی پایه های نظری تعالی فرد در سازمان از دیدگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعالی سازمانی یکی از مباحث مهم در مدیریت است. پژوهشگران این عرصه الگو های مختلفی را برای آن ارائه کرده اند تا سازمانها با بهبود مستمر روند خود به تعالی مورد نظر دست یابند. در همه الگو های تعالی سازمانی بر «بعد انسانی» سازمان تأکید شده است؛ لکن بعد حیوانی و جسمانی انسان مد نظر، و کمتر به جنبه روحانی و ارزشی پرداخته شده است. این پژوهش به بررسی پایه های نظری تعالی فرد از دیدگاه قرآن کریم می پردازد. این پژوهش، بنیادی است و به همین منظور برای انسجام بیشتر یافته ها، داده های پژوهش از ترجمه و تفسیر شریف المیزان استخراج و با روش گرندد تئوری تحلیل شده است. پس از استخراج کدها، مفاهیم و مقوله ها، در نهایت الگوی تعالی فرد در سازمان مبتنی بر مدیریت ربوبی (توحید ربوبی) به دست آمد.