مطالعات تجربی درباره اثرات کوتاه مدت و بلندمدت نرخ ارز بر تراز تجاری، در دو گروه طبقه بندی می شوند. دسته اوّل، دادههای تجارت خارجی را در سطح کلی یعنی میان یک کشور و کل دنیا، بهکار می گیرند؛ دسته دوم، که عمدتاً مربوط به مطالعات اخیر هستند – از جمله این مقاله - از دادههای دو جانبه تجارت خارجی، یعنی میان یک کشور و شرکای عمده تجاریاش، استفاده میکنند. هدف این تحقیق، بررسی وجود منحنی جی دوجانبه میان ایران و شرکای تجاری آسیایی و اروپایی منتخب آن - چین، امارت متحده عربی، فرانسه، آلمان و سوئیس با به کارگیری مدل خود بازگشتی با وقفههای توزیعیARDL و با استفاده از دادههای سالانه طی دوره زمانی 1385تا 1358 است. بر اساس نتایج بهدست آمده، وجود منحنی جی دو جانبه تنها میان ایران و امارات متحده عربی، تأیید میشود. همچنین، وقفه زمانی بهبود تراز تجاری میان ایران و شرکای تجاری منتخب آن، متفاوت است. باید یادآور شد که تمامی ضرایب با توجه به آزمون هایCUSUM و CUSUMSQ ثبات دارند.
وجه اشتراک اکثر تعاریفی که از جهانی شدن به عمل آمده ، حذف استبداد جغرافیا از عرصه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی است . منظور از استبداد جغرافیا ، مقید بودن فرایند تولید به محدوده خاص مکانی ، فضایی یا به طور کلی جغرافیایی است . علت گرایش به حذف جغرافیا را باید در تحولات ذاتی نظام سرمایه داری و گرایش به فراگستری سرمایه جستجو کرد . شکستن پوسته های مکانی راهی است که سرمایه در مواحه ب بحران های پیش روی خود اتخاذ می کند .
از بحران بزرگ دهه 1930 که بگذریم ، نظام سرمایه داری در مقابله با بحران های بعدی به چهار راه حل کاهش هزینه ها ، افزایش بهره وری ،گسترش بازار ، و تغییرات نهادی در سازمان تولید روی آورده است . در این مقاله دو راه حل آخر ، یعنی گسترش بازار و تغییرات نهادی در سازمان تولید ، مورد بررسی خواهند گرفت .
این مقاله تأثیر نوسان در دریافتهای ارزی را بر اقتصاد 57 کشور در حال توسعه و 20کشور توسعه یافته در طول دوره 1987-1960 مورد بررسی قرار میدهد. نتیجه بررسی، نشانمیدهد که بیثباتی در صادرات کشورهای در حال توسعه خیلی بیشتر از کشورهای توسعه یافتهاست; همچنین طی این مدت افزایش هم یافته است، در حالی که این بیثباتی در کشورهایتوسعه یافته کاهش یافته است. محاسبه ما همچنین نشان میدهد که بیثباتی صادراتکشورهای در حال توسعه با بیثباتی در هر دو مورد قیمت و مقدار همراه بوده و از منابع عرضهو تقاضا منشأ گرفته است، و از این طریق، بر رشد صادرات و درآمد آنها تأثیر گذاشته است.بیثباتی در صادرات یک عارضه اقتصادی است که فقط در کشورهای در حال توسعه رخمیدهد. اما این موضوع، دال بر آن نیست که این کشورها نباید در راه افزایش دریافتیهای ارزیخود بکوشند، همچنین حاکی از آن نیست که آنها نباید به دریافتیهای صادراتی اهمیت بدهند یاآن را به عنوان یک منبع مهم وجوه سرمایهگذاری در نظر نگیرند یا به وامهای خارجی رویآورند. بلکه مقصود آن است که کشورهای در حال توسعه باید اصلاحات و تغییرات ساختاریلازم را در اقتصاد خود پدید آورند و موانع و مشکلات موجود در تقاضا و عرضه صادرات خودرا بر طرف سازند; و پس از آن، بکوشند دریافتیهای ارزی خود را افزایش دهند.
برسی رابطه جهانی شدن با فقر و نابرابری به این دلیل اهمیت دارد که مهم ترین استدلال های موافقان و مخالفان جهانی شدن بر مبنای تاثیر این دو بر یکدیگر بنا شده است . موافقان جهانی شدن معتقدند تنها راه برون رفت کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه از دایره بسته فقر و نابرابری ، پیوستن به جریان ادغام جهانی و سود بردن از منافع تجارت جهانی است . این کشورها می توانند درآمد خود را با پیوستن به این جریان افزایش و فقر را کاهش دهند . کشورهای جنوب شرقی آسیا نمونه هایی موفق در این باره هستند .
یکی از روش های توسعه تجارت خارجی هر کشور، شناخت دقیق پتانسیل های اقتصادی- تجاری شرکای تجاری عمده و راه های رساندن حجم و ترکیب تجارت خارجی اعم از صادرات و واردات به سطح مطلوب آن است. بر این اساس، در این تحقیق، از بین روش های مختلف برآورد پتانسیل تجاری، از روش «برآورد ساده با استفاده از آزمون مشابهت» استفاده شده است. مهم ترین متغیرهای مورد بررسی، حجم مبادلات غیرنفتی بین ایران و کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای [1] و معرفی کالاهای پتانسیل دار غیرنفتی در تجارت ایران با این کشورها است. این مقاله به دنبال تعیین پتانسیل تجاری غیرنفتی ایران با کشورهای عضو این سازمان بر اساس کدهای شش رقمی HS [2] در دوره زمانی 2007-2003 می باشد. هم چنین برای تعیین درجه تشابه صادرات و واردات غیرنفتی ایران با کشورهای عضو این سازمان و نیز جهت تعیین پتانسیل معمولی، شاخص کسینوس [3] مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که درجه تشابه صادرات و واردات غیرنفتی بین ایران و کشورهای عضو شانگهای بسیار کم می باشد. هم چنین، نتایج برآورد ساده پتانسیل تجاری نشان داد که ایران بیشترین پتانسیل تجاری غیرنفتی را در میان کشورهای عضو شانگهای طی سال های مورد بررسی، با کشور چین و سپس به ترتیب با کشورهای روسیه و هند داشته است. از طرف دیگر، ایران در تجارت غیرنفتی خود با برخی کشورهای عضو سازمان شانگهای- به خصوص سه کشور مهم چین و روسیه و هند- از پتانسیل تجاری غیرنفتی خود به طور کامل استفاده نکرده و هنوز ظرفیت بلااستفاده وجود دارد.