آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

ازآنجا که معماری به معنای اثر ساخته شده، تبلور مستقیم ذهنیت انسان هایی است که آن را نخست تصور و سپس ایجاد و زیست کرده اند، مسئله شناخت بنا از معرفت به امر ذهنی در سه مقوله فضای تصورشده، فضای زیسته و فضای ادراک شده می تواند حاصل شود. در این پژوهش، معطوف به مسئله تبیین سازوکارهای خلق فضاهای انسانی مبتنی بر امر ذهنی، به اتکای نظریه تولید فضای لوفور، پس از احصای مؤلفه های امر ذهنی و تریالکتیک امر فضایی در این نظریه، برهمکنش این دو نزد کاربران فضاها مورد پرسش قرار گرفته است تا بر پایه آن بتوان راهکارهایی برای تولید و بازتولید فضای مطلوب ایرانیان در دوران کنونی تشریح نمود. بنابراین نخست تعاریف و مفاهیم مورد پرسش واقع سده است و پس از آن، مؤلفه های استخراج شده، مورد مطالعه میدانی و آزمون قرار گرفته است. مبانی فلسفی تحقیق، تفسیرگرایی و رویکرد تحقیق، کمی است. با توجه به اینکه سیر حرکت پژوهش از پذیرش یک نظریه به سمت استحصال داده ها از مطالعه نمونه ها حرکت می کند، منطق استدلال، قیاسی و حرکت پژوهش از کل به جز یا به تعبیری از بالا به پایین است. در این پژوهش، عوامل پنهان یا مشاهده ناپذیر که در اینجا همان امر ذهنی است، بر اساس مجموعه ای از متغیرهای مشاهده پذیر تعیین می شود که در اینجا تریالکتیک فضایی لوفور است و واریانس میان متغیرهای وابسته (عوامل نهان) بر اساس همبستگی میان متغیرهای مستقل تعیین و توصیف می شود. روش آنالیز داده ها، روش تحلیل عاملی تأییدی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در پاسخ به پرسش های پژوهش از چیستی مؤلفه های تریالکتیک فضایی و نیز برسازنده های امر ذهنی و نحوه برهمکنش آن ها در تولید و مصرف فضا، در تجربه زیسته هشت بنای مهم فرهنگی معاصر در تهران، میان متغیرهای آشکار، مشهود و محسوس در فضا و عوامل پنهان خلق فضا رابطه همگرایی برقرار است و به استناد داده های تحلیل شده اکثر افراد این عوامل را به مثابه عناصر شکل دهنده امر ذهنی در سه لحظه تولید فضای زیسته، درک شده و تصورشده مورد تأکید قرار داده اند.

تبلیغات