نظریه و عمل در برنامه درسی
نظریه و عمل در برنامه درسی سال دهم پاییز و زمستان 1401 شماره 20 (مقاله علمی وزارت علوم)
یادداشت ها
مقالات
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مسئله محور در درس ریاضی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش طراحی الگویی معتبربرای برنامه درسی مسئله محور در درس ریاضی دوره ابتدایی می باشد. رویکرد پژوهش کمی بوده ، در طراحی الگو که با روش مدلسازی ساختاری _تفسیری انجام شد 19 نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی و آموزش ریاضی شهرستان اراک شرکت داشتند. جهت تعیین اعتبار، با روش حداقل مربعات جزئی، الگوی طراحی شده در قالب پرسشنامه محقق ساخته در اختیار 355 متخصص به شیوه نمونه گیری تصادفی قرار گرفت. با شناسایی مولفه های اهداف در سطوح شناختی ، نگرشی ، مهارتی و محتوای برنامه درسی ، روش و ارزشیابی الگوی برنامه درسی مسئله محور، طراحی و اعتباریابی شد. نتیجه این پژوهش طراحی الگوی معتبر با 7 مقوله اصلی و 46 مقوله فرعی بود. یافته های پژوهش نشان داد، ویژگی های اهداف در سطح "شناختی" و "نگرشی" به عنوان مولفه های زیربنایی الگوی برنامه درسی مسئله محور در درس ریاضی محسوب شده و بر ویژگی های اهداف در سطح مهارتی تاثیرگذارهستند.ویژگی های مهارتی برویژگی های محتوای برنامه درسی،راهبرد وارزشیابی تاثیرگذارمی باشند.
آموزش و یادگیری در کلاس های چندپایه: وضعیت موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
کلاس های چندپایه برای گروه های کوچکی از دانش آموزان به کار گرفته می شود که در آن یک معلم برای هر پایه غیرعملی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود آموزش و یادگیری در کلاس های چندپایه از دیدگاه معلمان استان خراسان شمالی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش پدیدارشناسانه به عنوان روشی کیفی استفاده شد. شرکت کنندگان در مصاحبه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به میزان فاصله از مناطق شهری انتخاب شدند. اشباع نظر در مصاحبه شماره ده به دست آمد اما تا نفر هجدهم ادامه یافت. یافته های حاصل از مصاحبه به روش کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. درنهایت وضعیت موجود در سه حوزه زیرساخت، آموزش و یادگیری مشخص شد. پژوهش حاضر نشان دهنده برخی نقاط قوت و ضعف کلاس های چندپایه از دیدگاه معلمان است و به سیاست گذاران وضعیت موجود آن را، جهت ارتقاء کیفیت نشان می دهد.
تحلیل تجارب معلمان در اجرای برنامه درسی هنر در بستر آموزش مجازی دوره اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجارب معلمان در اجرای برنامه درسی هنر در بستر آموزش مجازی دوره اول ابتدایی انجام شد. بدین منظور از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده گردید. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل معلمان دوره اول ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1400 شهر پرند بود که به روش نمونه گیری هدفمند با تعداد 11 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند بود. داده های حاصل از مصاحبه به روش تحلیل محتوای استقرایی و با استفاده از تکنیک کدگذاری باز در بخش های مفهوم، زیر مقولات و مقولات اصلی استخراج گردید. مهم ترین مقولات استخراج شده شامل اهداف نوین، تکالیف خلاقانه، روش تدریس نوین، استفاده از انواع بازی، سایت های اینترنتی آموزش هنر، فایل صوتی (قصه گویی) بود. همچنین مهم ترین مزیت های استخراج شده شامل استفاده از منابع و مواد متنوع در آموزش، بهره گیری مناسب و بهینه از زمان آموزش، ارتباط بیشتر معلم با فرد فرد دانش آموزان، غنی تر شدن تجارب یادگیری بود.
بازخوانی نسبت دو پیشگاه زبانی ( زبان معیار و زبان مادری) در آموزش بر اساس تجربه زیسته معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر بازخوانی نسبت دو پیشگاه زبانی ( زبان معیار و زبان مادری) در آموزش بر اساس تجربه زیسته معلمان ابتدایی است. پارادایم پژوهش تفسیری /برساختی ، رویکرد پژوهش کیفی، استراتژی پژوهش از نوع پدیدارشناسی، و تاکتیک پژوهش از نوع تحلیل محتوای پنهان است. روش نمونه گیری هدفمند و نمونه مورد نظر مشتمل بر معلمان اقوام بلوچ، لر، ترک، ترکمن، کرد و عرب بوده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختارمند بوده و مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت و از 31 نفر معلم مصاحبه به عمل آمد. فرمت داده ها در قالب صوت بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو مرحله کدگذاری باز و محوری ( مکتب اشتراوس و کوربین) استفاده گردید.درمجموع 385کد اولیه، 27 مقوله فرعی و 9 مقوله اصلی استخراج شد. این مقوله ها عبارتند از : اصالت دادن به زبان مادری، دو زبانگی بحران زا، استحاله زبان های قومی، تقویت زبان هژمونیک، وجود تنوع زبانی، بازنگری سیاست زبانی، ضرورت اجرای اصل 15 قانون اساسی، کارکرد هویت بخشی زبان، و سیاست گذاری زبانی.در مجموع معلمان بیان کردند زبان فارسی نماد هویت ملی، و ابزار پیوند بین اقوام ایرانی است و به موازات آن ضرورت دارد برای حل مشکلات زبانی دانش آموزان اقوام در برنامه ریزی های آموزشی و درسی تمهیداتی صورت گیرد.
شناسایی مؤلفه های اشتغال پذیری دانش آموختگان رشته مهندسی عمران: روایت قابلیت های مبنایی از دیدگاه کارفرمایان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های ضروری اشتغال پذیری دانش آموختگان رشته مهندسی عمران بوده است که از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها از نوع میدانی است و با توجه به هدف پژوهش از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مهندسان حرفه ای عمران تحت عنوان کارفرمایان حوزه مهندسی عمران بوده و از رویکرد نمونه گیری هدفمند با روش گلوله برفی برای جمع آوری نمونه به تعداد 20 نفر استفاده شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و به منظور تحلیل یافته ها از مقوله بندی استفاده شده است. روش اعتباریابی داده های مصاحبه ها، از نوع روایی درونی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد از نظر کارفرمایان حوزه مهندسی عمران مهم ترین مؤلفه های اشتغال پذیری رشته مهندسی عمران شامل6 مولفه بود که عبارتند از دانش تئوری و تخصصی، دانش بین رشته ای، دانش عملی و فنی، مهارت های کار جمعی، مهارت های شغلی و بینش مهندسی است.
شناسایی آموزه ها و نتایج تجارب معلمان در زمینه کاربرد هنر در آموزش و تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر حاصل روایت پژوهی درباره ویژگی ها و آموزه های تجارب معلمان در زمینه کاربرد هنر در آموزش و تدریس موضوعات غیر هنری است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است بدین سبب با روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب، ۵۷ معلم انتخاب و حاصل گردآوری روایت و تجارب آنان، ۲۲ مورد بوده است. ابزار گردآوری روایت، مصاحبه و همچنین قالب نوشتاری از نوع پرسش نامه باز پاسخ بوده است که برخی از معلمان روایت های خود را به صورت مکتوب و برخی به صورت شفاهی ارائه نموده اند. تحلیل روایت ها از نوع تحلیل مضمون بوده و با روش کدگذاری سه مرحله ای برای استخراج مقوله ها و مضامین انجام شده است. پایایی یافته ها با ارائه نتایج به مشارکت کنندگان و همکار جهت رسیدن به اتکاپذیری و سازگاری، روایی آنها نیز با روش بازبینی کدها توسط مشارکت کنندگان بررسی شده است. یافته های پژوهش شامل سه دسته یافته مربوط به چرایی، چگونگی و نتایج کاربرد هنر در آموزش و تدریس می باشد.
واکاوی و تبیین ابعاد و مولفه های برنامه درسی لایه ای در راستای دانش آموز-محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
برای ایجاد محیط یادگیری یادگیرنده -محور، معلم و دانش آموزان باید ابعاد جدیدی به نقش های سنتی خود اضافه کنند این پژوهش به شیوه کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. برای دستیابی به هدف تعیین شده، مصاحبه ساختاریافته با متخصصین برنامه درسی انجام گردید. نمونه ها به شیوه هدفمند بر مبنای ملاک های مشخص انتخاب گردیدند. تجزیه و تحلیل داده ها از مصاحبه اول با نرم افزار مکس کیودا شروع و بعد از هر مصاحبه کدگذاری انجام گردید. داده ها به روش تحلیل مضمون استقرایی تجزیه و تحلیل شدند. در نهایت یافته های حاصل از مصاحبه ها در دسته های مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر تدوین شدند. از چهار معیار لینکلن و گوبا برای افزایش دقت علمی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مدل کیفی برنامه درسی لایه ای پس از اعتباریابی با شیوه دلفی فازی دارای ابعاد طراحی، هدف، محتوا، روش، دانش آموز، محیط یادگیری، تکالیف یادگیری، معلم و ارزشیابی است.
طراحی مدلی برای برنامه درسی آموزش فلسفه به کودکان پیش از دبستان (3 تا 5 سال)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودکان پیش دبستان 3 تا 5 بر اساس الگوی کلاین است. برای دستیابی به این هداف از روش سنتزپژوهی در طراحی الگو استفاده شد. قلمرو پژوهش حاضر، اسناد در حوزه فلسفه برای کودک و نمونه گیری به روش هدفمند و تعداد نمونه 50 مقاله (25 مقاله فارسی و 25 مقاله لاتین) ، الگوی برنامه درسی فلسفه برای کودک بر اساس عناصر نه گانه کلاین طراحی گردید. نتایج پژوهش حاضر حاکی از 13 مؤلفه اصلی برنامه درسی فلسفه برای کودک بود که عبارت اند از: اصول فلسفه برای کودک، ویژگی های فلسفه برای کودک، اهداف، توجه به سن، منابع آموزشی، مراحل آموزش فلسفه، روش های آموزش، ویژگی های معلم، روش های یادگیری، فعالیت های یادگیری، روش های ارزشیابی، پیامدهای برنامه درسی فلسفه برای کودک.
بررسی جایگاه قومیت و تجارب زیسته قومیتی دانش آموزان در برنامه های درسی متوسطه اول ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش بررسی جایگاه قومیت و تجارب زیسته قومیتی دانش آموزان در برنامه درسی رسمی- پنهان متوسطه اول ایران در سال تحصیلی 99-98 بود. روش پژوهش در بخش اول تحلیل اسنادی و تحلیل محتوای کیفی با 3 جلد کتاب مطالعات اجتماعی شامل 553 صفحه. واحد تحلیل محتوا؛ متن- تصاویر و فعالیت. بخش دوم روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدار شناسی شامل نمونه گیری هدفمند مشارکت کنندگان 30 دانش آموز(فارس-آذری-کُرد-لُر-گیلک) و 20 دبیر بود. از ژورنال دانش آموزی و مصاحبه غیر رسمی استفاده شد. یافته ها نشان میدهد فقط 6 درصد از بخش های سه گانه محتوای بررسی شده به مؤلفه های مطلوب قومیت توجه داشته که در برنامه درسی رسمی بسیار نامطلوب میباشد. درتحلیل اطلاعات- یکسان سازی فرهنگی- تفکرات سطحی نسبت به فرهنگ اقوام- نابرابری آموزشی- بیگانگی با تنوع فرهنگی- غفلت در همزیستی مسالمت آمیز ظاهر شد که در مجموع جایگاه قومیت در برنامه درسی پنهان مطلوب نیست.
طراحی برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیبایی شناختی دانشجو معلمان با رویکرد تعلیم و تربیت گفت و شنودی وتکیه بر تکالیف یادگیری آرتاگرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف طراحی یک برنامه آموزشی با رویکرد تعلیم و تربیت گفت و شنودی، ویژه پرورش ادراک زیبایی شناختی دانشجو معلمان، انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع هنجاری بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل دو گروه بودند. گروه اول از 13 نفر متخصص موضوعی در حوزه هنر تشکیل شده بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه دوم شامل 32 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که 10 نفر از آنان به روش نمونه گیری در دسترس و 22 نفر دیگر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت اتخاذ تصمیم درباره عناصر برنامه داده های حاصل از مصاحبه ها و بررسی منابع تخصصی هنر و زیبایی شناسی به ویژه آرتاگرافی تحلیل مضمونی و در هشت عنصر برنامه گفت و شنودی تدوین شد.
اجرای برنامه درسی ریاضی دوره اول ابتدایی: چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
در پی آخرین اصلاحات برنامه و کتاب های درسی ریاضی دوره اول آموزش ابتدایی نظام آموزشی ایران و تجربه حدود یک دهه اجرای این برنامه ، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین وضع مطلوب اجرای برنامه و برنامه درسی اجرا شده ریاضی در این دوره انجام شد. چارچوب مورد استفاده در این مطالعه، مدل 10 عنصری َاکِر است. شناسایی ویژگی های برنامه درسی ریاضی اجراشده در دوره اول ابتدایی، با استفاده از طرح همسو سازی انجام شد. برای این منظور، داده های کیفی از طریق مشاهده فرایند یاددهی- یادگیری در کلاس های درس، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با معلمان، گزارش نویسی معلمان و هم اندیشی با معلمانِ خبره در گروه های کانونی، گردآوری شدند. یافته های این مطالعه بیان گر برخی تفاوت ها، کاستی ها و نقاط ضعف در اجرای برنامه درسی بودند که به تفکیک برای عناصر برنامه مورد بحث قرار گرفته و ارائه شدند. در نهایت، 25 راهکار برآمده از یافته های این پژوهش برای برنامه ریزی های آتی پیشنهاد شد.
اثربخشی شیوه های تدریس قصه گویی و نمایش خلاق مشارکتی بر یادگیری مفاهیم میراث ناملموس موزه توسط دانش آموزان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله با هدف سنجش اثربخشی سه روش سخنرانی، قصه گویی و نمایش خلاق مشارکتی در یادگیری آموزش میراث معنوی همچون مفاهیم گاهشماری با تمرکز بر جشن ها و مراسم ایرانی بر دانش آموزان سوم ابتدایی موزه تماشاگه زمان تهران انجام شد.روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دبستانی بازدیدکننده موزه بوده اند که از این جامعه آماری90 دانش آموز دختر و پسر به روش تصادفی ساده در قالب آزمایش( گروه سخنرانی به عنوان گروه گواه و دو گروه قصه گویی و نمایش خلاق مشارکتی به عنوان گروه آزمایش) مورد مقایسه قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش از تکنیک تحلیل واریانس بین گروهی دو عاملی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد بین سه روش آموزش قصه گویی، نمایش خلاق مشارکتی و سخنرانی در باب یادگیری میراث ناملموس(گاه شماری) تفاوت وجود دارد. همچنین بین دختران و پسران در باب یادگیری میراث ناملموس(گاه شماری) نیز تفاوت دیده می شود.