مهدی کارگرفرد

مهدی کارگرفرد

مدرک تحصیلی: استاد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

اثر۱۶ هفته تمرین همزمان و رژیم کم کالری بر پارامترهای متابولیکی و التهابی در زنان مبتلا به سندرم متابولیک

کلید واژه ها: مقاومت به انسولین هموگلوبین گلیکوزیله پروتئین واکنش دهنده سی تمرین مقاومتی تمرین تناوبی با شدت بالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۵
سندرم متابولیک، ترکیبی از بیشتر عوامل خطرزای قلبی عروقی خطرناک از جمله هایپرگلیسمی، افزایش کلسترول لیپوپروتئین با چگالی کم، تری گلیسرید بالا، فشار خون سیستولیک بالا و افزایش دور کمر است. افزایش تمرینات بدنی در پیشگیری، درمان اولیه بیماری های قلبی عروقی و سندرم متابولیک به دلیل مزایای محافظت قلبی مرتبط با بهبود آمادگی قلبی تنفسی توصیه شده است. هدف این پژوهش نیمه تجربی و کاربردی، تحلیل اثرات اجرای همزمان تمرینات مقاومتی و تناوبی با شدت بالا بر شاخص های متابولیک در زنان مسن مبتلا به سندرم متابولیک است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که اجرای همزمان تمرینات مقاومتی و تناوبی با شدت بالا در ترکیب با رژیم کم کالری فواید متابولیکی متعددی در زنان چاق مبتلا به سندرم متابولیک پس از یک مداخله ۱۶ هفته ای فراهم می کند. اجرای همزمان تمرینات مقاومتی و تناوبی با شدت بالا در ترکیب با رژیم کم کالری به طور بالقوه می تواند دستاوردهای ارزشمندی از جمله بهبود قابل توجه وزن، شاخص توده بدنی، قند خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین و پروتئین واکنشگر سی در افراد مبتلا به سندرم متابولیک ایجاد کند.
۲.

تاثیر 12 هفته تمرینات مقاومتی، ویبریشن کل بدن و ترکیبی بر غلظت سرمی ویتامین D، تراکم مواد معدنی استخوان و شاخص های عملکردی در مردان سالمند با پوکی استخوان: یک آزمایش کنترل شده تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوکی استخوان تراکم مواد معدنی استخوان ترکیب بدن هیدروکسی ویتامینD3 تمرین مقاومتی دایره ای ویبریشن کل بدن سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۳
پوکی استخوان رایج ترین بیماری متابولیکی استخوان است که عوامل مختلفی مانند شاخص پایین توده بدن و عدم فعالیت جسمانی در بروز این بیماری دخالت دارند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تاثیر تمرینات مقاومتی دایره ای، ویبریشن کل بدن و ترکیبی بر غلظت سرمی ویتامینD، تراکم مواد معدنی و شاخص های عملکردی در مردان سالمند مبتلا به پوکی استخوان بود. در یک آزمایش کنترل شده تصادفی با طرح پیش آزمون پس آزمون، تعداد 60 نفر مرد سالمند مبتلا به پوکی استخوان با دامنه سنی 78-65 سال به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی دایره ای (15 نفر)، ویبریشن کل بدن (15 نفر)، ترکیبی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی دایره ای با شدت 30 تا 60% یک تکرار بیشینه، 3 بار در هفته برای 12 هفته اجرا شد. تمرینات ویبریشن کل بدن (WBVT) به صورت 10 حرکت ترکیبی پایین تنه و بالاتنه که روی دستگاه ویبریشن با شدت فرکانس بین 25 تا 45 هرتز، دامنه 5 تا 8 میلی متر و زمان هر حرکت 60 تا 100 ثانیه انجام گرفت. در حالی که گروه کنترل سبک زندگی معمول خود را حفظ کردند. متغیرهای ترکیب بدن شامل، وزن بدون چربی (LBM)، وزن بافت نرم (SLM) و وزن عضله اسکلتی (SMM) با استفاده از دستگاه Analyzer Body Composition، سنجش تراکم استخوانی با استفاده از دستگاه DEXA و 25- هیدروکسی ویتامینD3 با استفاده از نمونه خون قبل و پس از آخرین جلسات تمرینی اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی همبسنته و کواریانس در سطح کمتر از 05/0 انجام شد. پس از 12 هفته مداخله، بهبود معناداری در سطوح BMD، تعادل، هماهنگی، قدرت عضلانی، وزن بدون چربی و وزن عضله اسکلتی متعاقب تمرین های مقاومتی دایره ای و ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. با این حال، هیچ گونه تفاوت معناداری بین گروه ها در متغیرهای وزن، شاخص توده بدنی، وزن بدون چربی، وزن بافت نرم، وزن عضله اسکلتی (SMM)، BMD، تعادل، هیدروکسی ویتامین D3 مشاهده نشد (05/0p>). . یافته های پژوهش حاضر نشان داد انجام تمرینات مقاومتی دایره ای، ویبرشن و ترکیبی به عنوان یک روش درمانی غیر دارویی می تواند سبب افزایش قابل توجهی در تراکم استخوانی و شاخص های عملکردی مردان سالمند شود ولی تاثیری بر شاخص های هورمونی مردان سالمند مبتلا به پوکی استخوان ندارد، مطالعات بیشتر با پیگیری طولانی مدت برای تایید این یافته ها باید مورد توجه قرار گیرد.
۳.

اثر دوازده هفته تمرین مقاومتی دایره ای بر نشانگرهای متابولیکی و هورمونی توده استخوانی مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوکی استخوان متابولیسم استخوان تمرین مقاومتی دایره ای سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۹۵
پژوهش حاضر با هدف اثر 12 هفته تمرین مقاومتی بصورت دایره ای بر نشانگرهای متابولیکی و هورمونی توده استخوانی مردان سالمند انجام شد. تعداد30 نفر مرد سالمند با میانگین و انحراف معیار سن: 82/4±63/67سال؛وزن:89/8±82/75 کیلوگرم و شاخص توده بدن: 28/3±53/27 کیلوگرم بر متر مربع به صورت تصادفی دردو گروه تمرین ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. تمرین مقاومتی دایره ای با شدت 30 تا 55% یک تکرار بیشینه،3 بار در هفته برای 12هفته اجرا شد، در حالی که گروه کنترل سبک زندگی معمول خود را حفظ کردند. نشانگرهای هورمونی مرتبط با متابولیسم استخوان شامل هیدروکسی ویتامین D3، هورمون پاراتیروئید، استئوکلسین، آلکالین فسفات، کلسی تونین و کلسیم قبل و پس ازمداخله تمرینی اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های t وابسته و تحلیل کوواریانس در سطح کمتر از 05/0 انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس، افزایش معناداری در سطوح کلسی تونین (70/2±80/14 در مقابل 75/3±67/12میلی گرم بر دسی لیتر، 037/0=p) و کلسیم (65/0±70/9 در مقابل 47/0±09/9 میلی گرم بر دسی لیتر، 006/0=p) در گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل پس از 12 هفته مداخله نشان داد. با این حال، هیچگونه تغییرات معنادار بین گروهی در متغیرهای هورمون پاراتیروئید، هیدروکسی ویتامین D3، استئوکلسین، آلکالین فسفات مشاهده نشد (05/0p>). پژوهش حاضر نشان داد، دوازده هفته تمرینات مقاومتی بصورت دایره ای منجر به بهبود قابل توجهی در برخی نشانگرهای هورمونی و متابولیک استخوان در افراد سالمند شد. مطالعات بیشتر با پیگیری طولانی مدت برای تأیید این یافته ها باید مورد توجه قرار گیرد.
۴.

بررسی ارتباط شاخص های بالیدگی، عملکردی و هورمونی با زمان انجام بازی (مسابقه) در بازیکنان فوتبال نخبه نوجوان در طول فصل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوتبال سن اسکلتی روش فلس مدت زمان بازی (مسابقه) هورمون فاکتور رشد شبه انسولین-یک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۰۲
زمان بازی (مسابقه) ممکن است تحت تأثیر میزان بالیدگی، فعالیت هورمونی و سطح آمادگی جسمانی بازیکنان نوجوان قرار گیرد؛ به همین دلیل مطالعه حاضر با هدف تعیین و ارتباط شاخص  های بالیدگی، عملکردی و هورمونی با زمان انجام بازی در بازیکنان نخبه نوجوان فوتبال انجام شد. در این پژوهش 31 بازیکن فوتبال نوجوان با میانگین سنی 252/0 ± 51/16سال در طی یک دوره فصل فوتبالی پایش شدند و مدت زمان بازی در مسابقات بازیکنان ثبت شد. بعد از اتمام فصل، شاخص  های آنتروپومتریک، هورمونی] هورمون رشد و فاکتور رشد شبه انسولینی [(IGF-1) با روش کمّی لومینسانس، میزان بالیدگی به وسیله ارزیابی سن اسکلتی، آزمون های عملکردی ]پرش ارتفاع (CMJ)برای ارزیابی توان انفجاری، تست غیرخطی (7RST) برای ارزیابی توان بی هوازی و تست یویو برای ارزیابی حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)[ اندازه گیری شدند. برای تعیین همبستگی از روش های پیرسون و اسپیرمن استفاده شد و برای محاسبه پیش بین متغیرها رگرسیون خطی چندگانه در سطح معناداری کمتر از 05/0 انجام شد. نتایج همبستگی بین متغیرها نشان داد که زمان انجام بازی با VO2max (0.56 = r)، سن اسکلتی (0.42- = p )، توان انفجاری(0.40 = r)، انحراف بالیدگی (0.38- = r) و IGF-1(036 = r) ارتباط معناداری داشت. تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که زمان انجام بازی با استفاده از شاخص های مطالعه شده به طور معناداری پیش بینی شد (0.55 = R2). براساس نتایج پژوهش حاضر، سطح بالای IGF-1 و VO2max نقش عمده ای در انتخاب و زمان انجام بازی بازیکنان در رقابت ها دارد؛ بااین حال، واقع بینانه تر به نظر می رسد که سایر موارد تأثیرگذار بر انتخاب بازیکنان برای بازی و زمان انجام بازی نیز درنظر گرفته شوند.
۵.

تأثیر 12 هفته تمرین هوازی با و بدون مصرف مولتی ویتامین– مینرال در هوای آلوده بر برخی عوامل ایمونولوژیک مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی مولتی ویتامین مینرال ایمنی ایمونوگلوبین آ کورتیزول هوای آلوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۲۷۲
هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین هوازی با و بدون مصرف مولتی ویتامین- مینرال در هوای آلوده بر برخی عوامل ایمونولوژیک مردان سالم بود. تعداد 46 مرد سالم (سن: 1/2 ± 25 سال؛ شاخص توده بدنی: 98/0 ± 83/23 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی در چهار گروه تمرین هوازی همراه با مکمل (11 نفر)، تمرین هوازی به تنهایی (11 نفر)، مکمل به تنهایی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) در هوای آلوده با میانگین شاخص هوای ناسالم قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل 90 دقیقه تمرین هوازی، سه جلسه در هفته با شدت 85-60 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه به مدت 12 هفته بود. علاوه براین، از شرکت کنندگان گروه تمرین همراه با مکمل خواسته شد که 500 میلی گرم مولتی ویتامین- مینرال به مدت 12 هفته مصرف کنند. تعداد گلبول های سفید، نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها، ائوزینوفیل ها و بازوفیل ها، سطوح کوتیزول و ایمونوگلوبین A بزاقی به ترتیب با روش های سل کانتر، الیزا و ایمونودیفیوزیون در حالت پایه و در پایان 12 هفته مداخله اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تجزیه وتحلیل شدند. پس از مداخله، افزایش معناداری در سلول های ایمنی و س طوح ک ورتیزول ( P = 0.047 ) در گروه تمرین ( P = 0.01 )، و کاهش معناداری در لنفوسیت ها ( P = 0.001 )، مونوسیت ها ( P = 0.01 ) و بازوفیل ها ( P = 0.041 ) در گروه مکمل وجود داشت. همچنین، سطوح ایمونوگلوبین بزاقی آ در گروه تمرین همراه با مصرف مکمل، به طور معناداری افزایش یافتند ( P = 0.01 )؛ درحالی که در دیگر گروه ها بدون تغییر ماندند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل موجب بهبودی در برخی عوامل ایمنی در هوای آلوده می شود؛ بااین حال، برای دستیابی به نتایج قطعی تر به بررسی های بیشتری نیاز است.
۶.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر نیم رخ لیپیدی و سطح سرمی هپتوکاین HFREP1 در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع دو تمرین هوازی تمرین مقاومتی نیم رخ لیپیدی HFREP1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۴۲۱
شیوع فزاینده اضافه وزن و چاقی ابتلا به دیابت را درسراسر جهان افزایش داده است. پژوهش های قبلی آثار فعالیت بدنی و ورزش منظم را در افزایش حساسیت انسولین و بهبود متابولیسم گلوکز تأیید کرده اند؛ اما آثار آن بر هپتوکاین ها به عنوان القاکننده مقاومت به انسولین روشن نشده است؛ بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر نیم رخ لیپیدی و سطح سرمی هپتوکاین- پروتئین وابسته به فیبرینوژن مشتق شده از هپاتوسیت (HFREP1 ) در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود. تعداد 34 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو به صورت تصادفی در سه گروه تمرین هوازی (سن83/1 ± 41/52 سال و BMI 33/3± 40/32 کیلوگرم/ مترمربع)، مقاومتی (سن 5/1± 45/52 سال و BMI 20/1± 20/31 کیلوگرم/ مترمربع) و کنترل (سن 13/1± 09/53 سال و BMI        88/2  ± 60/32 کیلوگرم/ مترمربع) قرار گرفتند. گروه های تجربی هشت هفته تمرین مقاومتی و هوازی انجام دادند. در این پژوهش، متغیرهای HFREP1، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، مقاومت انسولینی، تری گلیسیرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین کم چگال و لیپوپروتئین پرچگال، قبل و بعد از دوره تمرینی به ترتیب با روش های آزمایشگاهی الایزا، HPLC و فتومتریک آنزیماتیک اندازه گیری شدند. پس از تعیین نرمال بودن داددها توسط آزمون شاپیرو- ویلک، از آزمونآنالیز کو واریانس و آزمون تعقیبی بانفرونی برای مقایسه داده های سه گروه استفاده شد. همچنین، سطح معناداری برای تمام تحلیل های آماری P < 0.05 درنظر گرفته شد. تمرینات مقاومتی و هوازی، هر دو بر فاکتورهای مقاومت انسولینی و نیم رخ لیپیدی مؤثر بودند و سبب کاهش HFREP1، قند خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله، مقاومت انسولینی، تری گلیسیرید، کلسترول تام و لیپوپروتئین کم چگال شدند؛ در حالی که لیپوپروتئین پر چگال افزایش یافت. همچنین، در تمام فاکتورها به جز مقاومت انسولینی، لیپوپروتئین پر چگال و لیپوپروتئین کم چگال در گروه مقاومتی تغییرات بیشتری در مقایسه با گروه استقامتی مشاهده شد (P > 0.05). هر دو تمرین مقاومتی و هوازی می توانند بر مقاومت انسولینی و نیم رخ لیپیدی مؤثر باشند؛ اما به نظر می رسد تأثیرگذاری تمرینات مقاومتی بر هپتوکاین های موثر بر مقاومت انسولین و نیمرخ لیپیدی بیشتر است.
۷.

اثرات فعالیت ورزشی هوازی و محدودیت کالری (رژیم غذایی کم کربوهیدرات و رژیم غذایی استاندارد) بر آدیپوکاین های مؤثر بر مقاومت انسولین در موش صحرایی نر دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امنتین-1 کمرین مقاومت به انسولین فعالیت ورزشی رژیم غذایی محدودیت کالری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۸۸۶
هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تاًثیر تعاملی محدودیت کالری (رژیم غذایی استاندارد و رژیم غذایی کم کربوهیدرات) و در ترکیب با فعالیت ورزشی هوازی بر میزان آدیپوکاین های مؤثر بر مقاومت انسولین در موش صحرایی نر دیابت نوع دو بود. در یک مطالعه تجربی، 48 سر موش صحرایی نر (سن 10هفته) نژاد ویستار (وزن 5/19 ± 229 گرم) پس از دیابتی شدن به طور تصادفی به شش گروه: کنترل، فعالیت ورزشی هوازی (20% تعادل منفی انرژی)، 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی استاندارد، 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی کم کربوهیدرات، 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی استاندارد ترکیب با فعالیت ورزش هوازی و 20% محدودیت کالری با رژیم غذایی کم کربوهیدرات ترکیب با ورزشی هوازی تقسیم شدند. سپس 20% تعادل منفی انرژی به صورت روزانه و به مدت 8 هفته برای تمام گروه ها اجرا شد. یافته ها نشان داد فعالیت ورزشی هوازی به تنهایی و در ترکیب با رژیم غذایی کم کربوهیدرات باعث افزایش معنی داری در میزان امنتین-1 نسبت به گروه کنترل دیابتی شد ( P≤0.05 )، اما تفاوت معنی داری بین گروه های تجربی با گروه کنترل دیابتی در میزان کمرین مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد گروه رژیم غذایی (استاندارد و کم کربوهیدرات) به تنهایی و در ترکیب با فعالیت ورزشی باعث کاهش معنی داری در میزان مقاومت انسولین شد ( P≤0.05 ). این مطالعه نشان داد که روش ترکیبی فعالیت ورزشی هوازی و رژیم غذایی کم کربوهیدرات می تواند باعث افزایش امنتین-1 و بهبود حساسیت انسولین در موش صحرایی نر مبتلا به بیماری دیابت نوع دو شود.
۸.

تأثیر مصرف مکمل اسید های آمینه ی شاخه دار بر نشانگرهای آسیب عضلانی به دنبال فعالیت برون گرا در بازیکنان بسکتبال مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیکنان بسکتبال آسیب عضلانی تمرین برون گرا اسید آمینه شاخه دار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۹۴۹ تعداد دانلود : ۵۰۶
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات مصرف مکمل اسید های آمینه شاخه دار بر نشانگر های آسیب عضلانی به دنبال فعالیت برون گرا در بازیکنان بسکتبال مرد می باشد. بدین منظور، 26 بازیکنان مرد نخبه بسکتبال (با میانگین سنی 55/3± 04/29 سال، وزن 98/8 ± 54/89 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 44/1 ± 43/25 و درصد چربی بدن 60/3 ± 30/14) به شکل داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی در دو گروه مکمل (13 نفر) و دارونما (13 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل فعالیت برون گرا (15 ست با 10 تکرار) بود. کراتین کیناز، لاکتات دهیدروژناز، حداکثر انقباض ارادی و کوفتگی عضلانی به عنوان نشانگر های آسیب عضلانی پیش از آزمون، 24، 48، 72 و 96 ساعت پس از پروتکل تمرینی اندازه گیری شدند که سطح معناداری آزمون ها با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری اس.پی.اس.اس نسخه 18 کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد. براساس نتایج، اثرات بین گروهی کاهش معناداری را در متغیرهای کراتین کیناز، لاکتات دهیدروژناز و کوفتگی عضلانی در گروه مکمل اسید های آمینه شاخه دار در مقایسه با گروه دارونما نشان می دهد. علاوه بر این، بازیافت بیشتری در حداکثر انقباض ارادی گروه مکمل اسید های آمینه شاخه دار در مقایسه با گروه دارونما مشاهده می شود. همچنین، یافته ها بیانگر آن است که مصرف مکمل اسیدهای آمینه شاخه دار، نشانگر های آسیب عضلانی ناشی از تمرینات برون گرا را کمتر کرده و دوره بازیافت پس از تمرینات شدید عضلانی را کاهش می دهد.
۹.

مقایسه پارامترهای بیومکانیکی منتخب و خطر آسیبِ پای تکیه گاه، حین شوت با پای برتر و غیربرتر در بین بازیکنان مبتدی فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیومکانیک شوت روی پا پای تکیه گاه پای برتر و غیربرتر فشار کف پا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی بیومکانیک ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی بیومکانیک ورزشی عملکرد ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی بیومکانیک ورزشی بیومکانیک بالینی
تعداد بازدید : ۱۰۵۳ تعداد دانلود : ۶۴۹
با توجه به تأثیر موقعیت قرارگیری پای تکیه گاه به منزله عاملی مؤثر بر موفقیت شوت و بروز آسیب در مفصل مچ پا، هدف این تحقیق، مقایسه منتخبی از ویژگی های بیومکانیکی و عوامل مؤثر بر آسیبِ پای تکیه گاه در شوت با پای برتر و غیربرتر بازیکنان مبتدی فوتسال بود. در این تحقیقِ نیمه تجربی، 12 بازیکن فوتسال آماتور جوان با میانگین و انحراف استاندارد سن 5/1±2/21 ، قد 2/4±176 سانتی متر، وزن 5/5 ±6/67 کیلوگرم مشارکت کردند. درحالی که از ورزشکاران خواسته شد تا توپ را با پای برتر و غیربرتر با حداکثر تلاش از فاصله 10 متری به سمت دروازه شوت کنند، اطلاعات مربوط به نیرو و ضربه وارد شده به کف پا و موقعیت پای تکیه گاه به کمک دستگاه سنجش فشار کف پای صفحه ای Platform و با سرعت نمونه برداری 300 هرتز ثبت شد. برای بررسی خطر آسیب مچ پا، نیروها، ضربه ها و بیشترین فشار وارد به قسمت های لترال و مدیال، در دو پای برتر و غیربرتر اندازه گیری شد. نتایج حاکی از وجود اختلاف معنادار در دامنه حرکتی مفصل ساب تالار بود که احتمالاً می توان دلیل آن را وجود انعطاف و هماهنگی بیشتر در پای برتر دانست. در مقدار ضربه وارد به قسمت های جلویی، میانی و عقبی پا، اختلاف معنی داری بین پای راست و چپ مشاهده نشد. حداکثر فشار در قسمت لترال پای غیربرتر به طور معناداری بیشتر از پای دیگر بود که احتمالاً می تواند یکی از علل افزایش خطر آسیب داخلی مچ پا تلقی شود. با توجه به تازه کاربودن و فقدان هماهنگی عصبی عضلانی مناسب در اندام غیربرتر آزمودنی ها قادر نبودند الگوی پیشرفته ای از حرکت شوت را در پای غیربرتر ارائه دهند. ازاین رو، فقدان هماهنگی عصبی عضلانی می تواند به اتلاف انرژی و واردآمدن فشارهای غیراصولی به قسمت های مختلف بدن به ویژه کف پا منجر شود و بروز آسیب را تشدید کند. با توجه به نتایج تحقیق، می توان گفت ورزشکاران مبتدی فوتسال، حین زدن شوت با پای برتر، کیفیت بالاتری را از نظر فاکتورهای بیومکانیکی دخیل در حرکت نشان می دهند. همچنین، با توجه به پارامترهایی که بررسی شد، احتمال آسیب در مچ پای تکیه گاه فوتبالیست های مبتدی، هنگامی که با پای غیربرتر اقدام به شوت می کنند، بیشتر از پای تکیه گاه است. البته تعمیم این نتایج به بازیکنان نیمه مبتدی و حرفه ای نیاز به تحقیقات بیشتری دارد
۱۰.

اثر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح کاتکولامین ها و آمادگی قلبی تنفسی دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی آمادگی قلبی تنفسی کاتکولامین ها کودکان بیش فعال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۱۵۴ تعداد دانلود : ۵۵۴
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح کاتکولامین ها و آمادگی قلبی تنفسی در دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بود. در یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، 60 نفر دانش آموز بیش فعال مقطع ابتدایی از بین دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه با استفاده از پرسش نامه تشخیصی کانرز به صورت داوطلبانه انتخاب شده و سپس، به صورت تصادفی در 2 گروه کنترل (30 نفر) و تجربی (30 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی در یک برنامه تمرین هوازی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه با شدت 85-60% ضربان قلب ذخیره بیشینه به تمرین پرداختند. در حالی که گروه کنترل در طول این دوره در هیچ برنامه فعالیت بدنی منظمی شرکت نکردند. نمونه ادرار برای اندازه گیری سطوح کاتکولامین ها و اوج اکسیژن مصرفی با استفاده از دستگاه گازآنالایزور بر روی نوار گردان برای اندازه گیری آمادگی قلبی تنفسی، قبل و بعد از 12 هفته برنامه تمرینی اجرا گردید. بعد از 12 هفته برنامه تمرین هوازی، افزایش معناداری در اوج اکسیژن مصرفی و کاهش معناداری در ضربان قلب استراحت و سطوح اپی نفرین در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (p<0.05). علی رغم کاهش معنادار سطوح نوراپی نفرین در گروه تجربی (p<0.001)، تفاوت معناداری در سطوح نوراپی نفرین بین گروه ها پس از 12 هفته تمرین هوازی مشاهده نشد (p<0.05). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که یک برنامه 12 هفته ای تمرین هوازی ممکن است در بهبود سطوح کاتکولامین ها، به ویژه اپی نفرین و آمادگی قلبی تنفسی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و کم توجهی مؤثر باشد.
۱۱.

اثرات قلبی بازتوانی ورزشی بر کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب کیفیت زندگی ورزش نارسایی قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۹ تعداد دانلود : ۶۰۳
مقدمه: اثرات مفید تمرین ورزشی در انواع اختلالات قلبی ثبت شده است. این مطالعه به منظور بررسی اثرات ورزش در یک برنامه ی بازتوانی ورزشی بر کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی ارجاع شده برای بازتوانی قلبی طراحی شده است. روش کار: دراین کارآزمایی بالینی 65 بیمار با سن 70-50 سال مبتلا به نارسایی قلبی از بین بیماران مراجعه کننده به پژوهشکده ی بازتوانی قلب و عروق اصفهان در سال 1391 به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (33 نفر) و شاهد (32 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمون در یک برنامه ی 8 هفته ای تمرین هوازی نظارت شده، به مدت 45-30 دقیقه در هر جلسه، 3 روز در هفته در روزهای متناوب (8 هفته)شرکت کردند، در حالی که افراد گروه شاهد، مراقبت های پزشکی استاندارد را دریافت و در طول این دوره در هیچ برنامه ی ورزشی منظم شرکت نداشتند. در آغاز و پایان برنامه ی توان بخشی ورزش، آزمون های افسردگی و اضطراب بک و فرم کوتاه (36 سئوالی) پرسش نامه ی کیفیت زندگی برای ارزیابی افسردگی، اضطراب و کیفیت زندگی انجام شد. یافته ها: نمره ی کیفیت زندگی، اضطراب و افسردگی در گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد بهبود معنی داری نشان داد (001/0=P). نتیجه گیری: به نظر می رسد به کارگیری یک برنامه ی بازتوانی ورزشی مناسب به بهبود وضعیت روانی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به نارسایی قلبی کمک خواهد کرد.
۱۲.

تغییرات در کیفیت زندگی و خستگی بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس پس از 8 هفته ورزش در آب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی خستگی ورزش در آب مولتیپل اسکلروزیس (MS)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۸ تعداد دانلود : ۱۰۷۴
مقدمه: هدف از این تحقیق تاثیر 8 هفته ورزش در آب بر تغییرات کیفیت زندگی و خستگی بیماران زن مبتلا بهMS شهرستان اصفهان بود. روش کار: در یک تحقیق نیمه تجربی، تعداد 21 نفر از بین زنان مبتلا به بیماری MS نوع RR با 5/3> EDSSمراجعه کننده به انجمن MS شهرستان اصفهان در سال 1388 بصورت هدفمند انتخاب و پس از ارزیابی اولیه توسط متخصص مغز و اعصاب، به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (11 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه تجربی در یک برنامه­ی 8 هفته ای نظارت شده ی ورزش در آب (هر هفته 3 جلسه­ی یک ساعته با شدت 50 تا 85 درصد ضربان قلب ذخیره ی بیشینه) شرکت کردند، در حالی که به گروه کنترل آموزش داده شد که شیوه ی زندگی معمولی خود را پیگیری کنند. متغیرهای مورد اندازه­گیری از قبیل؛ درجه ی ناتوانی جسمی بیماران با استفاده از مقیاس EDSS، کیفیت زندگی و مقیاس خستگی نیز به ترتیب با استفاده از پرسشنامه ی 54 سؤالی کیفیت زندگی نسخه ی ایرانی و مقیاس اصلاح شده ی خستگی در شرایط پایه، پایان هفته های چهارم و هشتم ارزیابی شدند. یافته­ها: بهبود های معناداری در کلیه ی مقیاس های کیفیت زندگی (بجز عملکرد ذهنی و جنسی) و بطور کلی رضایت از زندگی در گروه تجربی در مقایسه با سطح پایه و گروه کنترل هنگام 8 هفته ورزش در آب پیدا شد (05/0P≤). بر خلاف گروه کنترل، کاهش معناداری در مقیاس خستگی هنگام 4 و 8 هفته ورزش در آب در گروه تجربی در مقایسه با سطح پایه مشاهده شد (001/0P≤). نتیجه گیری: تمرین ورزشی منظم در آب هر دو مقیاس های کیفیت زندگی و خستگی در بیماران زن مبتلا به MS در آب بهبود می­ بخشد و باید بطور وسیعی مورد تشویق قرار گیرد
۱۳.

ارتباط بین غلظت تستوسترون و کورتیزول بزاقی با عوامل روانی بیش تمرینی در بازیکنان نخبه فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تستوسترون بیش تمرینی پرسش نامه روانی بیش تمرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۵ تعداد دانلود : ۱۱۰۰
هدف این تحقیق عبارت است از تعیین ارتباط بین غلظت های تستوسترون و کورتیزول و نسبت آن ها با نتایج حاصل از پرسش نامه روانی علایم اولیه بیش تمرینی انجمن فرانسوی طب ورزشی درباره بازیکنان نخبه فوتبال.تعداد 30 نفر از بازیکنان لیگ برتر (با میانگین و انحراف استاندارد سن 79/3 ±1/24 سال، قد 29/7 ±180 سانتی متر، وزن 09/8 ±2/75کیلوگرم، شاخص توده بدنی 21/1 ± 97/22 کیلوگرم بر مجذور قد به متر، و توان هوازی 79/2 ± 26/53 میلی لیتر در هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) به صورت داوطلبانه و هدف دار نمونه آماری انتخاب شدند. در روز استراحت پس از تمرین (24 ساعت بدون تمرین)، ابتدا پرسش نامه روانی علایم اولیه بیش تمرینی شامل 54 سؤال به صورت «بلی/ خیر» به بازیکنان داده شد. سپس، در همان روز نمونه بزاق بازیکنان در سه مرحله (ساعت 8 و 11 صبح و 5 بعدازظهر) گرفته شد. این سه مرحله نمونه گیری به ما کمک کرد تا میانگین غلظت این دو هورمون را در طول روز ثبت کنیم. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن نشان داد بین نتایج حاصل از پرسش نامه شاخص روانی پدیده بیش تمرینی و غلظت کورتیزول در ساعت 8 و 11 صبح، همچنین میانگین آن ها به ترتیب رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد (71/0=r؛ 62/0=r؛ 61/0=r؛ 01/0≥p). بین نتایج حاصل از پرسش نامه و غلظت تستوسترون در ساعت 8 صبح نیز رابطه معنادار و مثبت مشاهده شد (42/0=r؛ 05/0≥p). همچنین، بین نتایج حاصل از پرسش نامه و نسبت تستوسترون به کورتیزول در ساعت 8 صبح رابطه معنادار و معکوس مشاهده شد(42/0- =r؛ 05/0≥p). نتایج تحقیق نشان داد پرسش نامه روانی علایم اولیه بیش تمرینی ابزار مناسبی برای شناسایی و پیشگیری از پدیده بیش تمرینی است.
۱۴.

تستوسترون و کورتیزول بزاقی در ورزشکاران نخبه پرورش اندام: ارتباط با علائم اولیه پیش تمرینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول تستوسترون بیش تمرینی پرسشنامه علائم اولیه بیش تمرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۹ تعداد دانلود : ۸۰۳
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین غلظت تستوسترون و کورتیزول بزاقی با نمره حاصل از پرسشنامه علائم اولیه بیش تمرینی در ورزشکاران مرد نخبه پرورش اندام بود. 15 نفر از ورزشکاران نخبه پرورش اندام (با میانگین و انحراف استاندارد سن 8/3 ±8/22 سال، قد 50/6 ±178 سانتی متر، وزن 30/10 ±53/86 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 40/2 ± 07/28 کیلوگرم بر مترمربع و چربی بدن 67/2 ± 87/9 درصد) داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. همه آزمودنی ها از هدف و روش های مطالعه قبل از موافقت برای شرکت در تحقیق آگاهی داشتند. بلافاصله پس از 15 ساعت فاصله بین جلسه تمرین سنگین و آزمایش هورمونی، سه نمونه بزاقی از هر آزمودنی در روز استراحت (24 ساعت بدون تمرین) اخذ گردید. برای جلوگیری از اثر ریتم شبانه روزی و تغییرات غذای مصرفی روی ترشح هورمون ها، سه نمونه بزاقی بلافاصله پس از برخواستن از خواب و قبل از صبحانه (8 صبح)، قبل از ناهار (ساعت 11 صبح) و در بعدازظهر (5 عصر) برای تعیین میانگین غلظت این دو هورمون در طول روز گرفته شد. سپس، آزمودنی ها پرسشنامه بیش تمرینی (طراحی شده توسط گروه مطالعات بیش تمرینی انجمن فرانسوی طب ورزشی) که شامل 54 سؤال با پاسخ های ""بلی، خیر"" در روزی که نمونه های بزاق گرفته شد، تکمیل کردند. همبستگی بین داده های هورمونی و نمره حاصل از پرسشنامه بیش تمرینی با استفاده از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن تحلیل شد. نتایج داده ها ارتباط منفی و معکوس معن داری را بین نمرات حاصل از پرسشنامه و غلظت تستوسترون را نشان داد (53/0- =r، 05/0>p)، درحالی که بین نمرات حاصل از پرسشنامه و غلظت کورتیزول رابطه معن داری مشاهده نشد (22/0=r، 05/0<p). همچنین، بین نمرات حاصل از پرسشنامه و نسبت تستوسترون به کورتیزول رابطه منفی و معکوس معنی دار به دست آمد (52/0- =r، 05/0>p). نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که غلظت تستوسترون و نسبت تستوسترون به کورتیزول رابطه منفی معنی داری با نمره به دست آمده در پرسشنامه بیش تمرینی دارد و همین پرسشنامه برای بررسی تغییرات در تستوسترون (یک هورمون آنابولیک) نسبت به تغییرات در کورتیزول (یک هورمون کاتابولیک) برای تعیین میزان خستگی مفیدتر است.
۱۵.

تغییرات ظرفیت عملی بیماران پس از سکته قلبی در سه دوره بازتوانی ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره بازتوانی ورزشی بیمار مبتلا به سکته قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۴۹
دوره زمانی بهینه برنامه بازتوانی قلبی و تغییرات مربوط به آن چندان شناخته شده نیست. هدف این تحقیق عبارت است از بررسی تغییرات ظرفیت عملی (Mets) بیماران پس از ابتلا به سکته قلبی طی سه دوره بازتوانی ورزشی 4، 8، و 12 هفته ای. تعداد 15 بیمار مبتلا به سکته قلبی (8 بیمار مرد و 7 بیمار زن، سنین3/6±6/64 سال) با خطرپذیری پایین تا متوسط که حداقل 6 ماه از سکته قلبی آن ها گذشته بود، به صورت هدف مند به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه 1 ساعته با شدت فعالیت 65 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب بیماران در برنامه بازتوانی ورزشی شرکت کردند. ظرفیت عملی بیماران طی آزمون ورزش بر اساس پروتکل نوتن در شروع و هفته های چهارم، هشتم، و دوازدهم برنامه بازتوانی مشخص شد. سپس داده ها با آزمون آماری اندازه های تکراری در سطح آلفای 5 درصد تجزیه و تحلیل شدند. به ترتیب در هفته های چهارم، هشتم و دوازدهم برنامه بازتوانی نسبت به شروع برنامه، در ظرفیت عملی بیماران 4/28، 28/43 و 45/55 درصد (000/0P<)، ضربان قلب استراحت 09/1-، 54/1- و 37/3- درصد (000/0P<)، و ضربان قلب اوج فعالیت 61/10، 18/16 و 46/29 درصد (000/0P<) بهبود چشمگیر حاصل شد. همچنین، تحلیل داده ها نشان داد عامل جنسیت در این تغییرات تاثیر بارزی نداشته است (05/0P>). به عبارت دیگر، میزان پیشرفت تمامی متغیرها صرف نظر از عامل جنسیت روندی مشابه در هر دو گروه زنان و مردان داشته است. در این تحقیق هرچند بر انجام فعالیت بدنی در دوره طولانی مدت 12 هفته ای تاکید شده است، با این حال یک دوره کوتاه مدت 4هفته ای مخصوصاً در زمینه کاهش خطرپذیری بیماران قلبی تاثیر بسزا دارد که در صورت کمبود امکانات و هزینه ها در قالب دوره حداقل بازتوانی توصیه می شود.
۱۸.

استفاده از تکرار وزنه های سبک تا سر حد خستگی برای برآورد یک تکرار بیشینه در حرکت پرس سینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برآورد یک تکرار بیشینه پرس سینه سرحد خستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۷ تعداد دانلود : ۹۲۱
هدف از تحقیق حاضر، برآورد یک تکرار بیشینه از طریق تکرار وزنه های سبک تر تا سر حد خستگی در حرکت پرس سینه است. تعداد 99 نفر از ورزشکاران مرد پرورش اندام با میانگین سنی17/3 ± 02/24 ، قد 06/0 ±77/1 و وزن 81/10 ± 9/84 به طور در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این تحقیق، آزمون پرس سینه روی نیمکت ، ابزار اصلی گردآوری اطلاعات بود و برای اجرای آن ورزشکار وزنه ای را که می توانست آن را یک بار اجرا کند، انتخاب می کرد و با کم کردن وزنه ها یک تکرار بیشینه فرد اندازه گیری می شد. در ادامه 5 کیلوگرم از مقدار وزنه یک تکرار بیشینه کم شد و ورزشکار پس از 3 دقیقه استراحت، حرکت پرس سینه را انجام داد و به همین ترتیب در هر نوبت از مقدار وزنه ها 5 کیلوگرم کاسته شد تا تعداد تکرارهای بیشینه به 20 تکرار برسد. با توجه به بالا بودن ضریب همبستگی و امکان رسم معادله برآورد، 4 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای زیر 5، 6 تا 10، 11 تا 15، و 16 تا 20 تکرار، 2 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای زیر 10 و بالای 10 تکرار، 19 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی هر یک از تکرارهای بیشینه 2 تا 20 تکرار، 1 معادله برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی وزن بدن و تعداد تکرار وزنه معادل وزن بدن و یک جدول برای برآورد یک تکرار بیشینه از روی تکرارهای 2 تا 20 تکرار بیشینه حاصل شد. کمترین و بیشترین ضریب همبستگی از (93/0 = r) تا (99/0 = r) متغیر بود. یک تکرار بیشینه را می توان از روی تکرارهای بیشینه زیر 10 تکرار و همچنین از روی تکرارهای بیشینه 10 تا 20 تکرار برآورد کرد، اما هر چه تعداد تکرارهای بیشینه به یک نزدیک تر می شود، دقت برآورد، افزایش می یابد، ولی برای برآورد دقیق تر یک تکرار بیشینه می توان از معادله های مجزای تکرارهای بیشینه 2 تا 20 تکرار استفاده کرد.
۱۹.

ساماندهی به ارزشیابی درس تربیت بدنی عمومی 2 (رشته ورزشی فوتبال)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارزشیابی فوتبال نمره دهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۵۲
درس تربیت بدنی در نظام آموزش عالی درسی اجباری محسوب می شود. در سر فصل آن آمادگی سلامت محور و مهارت محور ذکر شده است. در حال حاضر دانشجویان از شیوه نمره دهی استادان به دلیل دو قطبی بودن توزیع نمره ها رضایت ندارند. تحلیلهای آماری نمره ها این نکته را تایید می کند. هدف اصلی این تحقیق عبارت است از ساماندهی ارزشیابی درس تربیت بدنی عمومی 2 (رشته ورزشی فوتبال) در دانشگاه اصفهان. این تحقیق توصیفی - پیمایشی است. به لحاظ مدت زمان، پژوهش از نوع مقطعی و به لحاظ استفاده از نتایج به دست آمده کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان تشکیل می دهد که واحد عمومی تربیت بدنی 2 در رشته ورزشی فوتبال را طی سال های تحصیلی 84- 1381 اخذ کرده بودند. تعداد 1280 نفر از دانشجویان با میانگین سنی 1.75 ± 21.11 سال، قد 6± 175 سانتی متر، وزن 8.66± 67.30 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 2.93± 21.97 کیلوگرم بر مجذور قد، طی 6 نیم سال متوالی نمونه آماری انتخاب شدند. ویژگیهای دموگرافیک تمامی شرکت کنندگان - شامل سن، قد، وزن، شاخص توده بدنی - همچنین، مجموعه آزمون فوتبال - شامل دریبل، پاس کاری با دیوار، و حفظ توپ در هوا - طی 6 نیم سال متوالی اندازه گیری شد. در ارزشیابی درس تربیت بدنی 2 (فوتبال) نورم جدیدی طرح شد. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل داده ه نشان داد وضعیت توزیع نمره های دانشجویان قبل از کاربرد طرح و شیوه نمره دهی جدید نرمال نبود (P=0.004)، در حالی که این مساله در مورد نمره های دانشجویان بعد از کاربرد شیوه نمره دهی جدید به نرمال نزدیک تر بود (P=0.150). همچنین، تحلیل داده ها تفاوت معناداری بین نورمهای حاصل از نیم سالهای تحصیلی مختلف نشان نداد. نتیجه گرفتیم نورمها از اعتبار لازم برخوردارند. به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد استانداردهای جدید شیوه ارزشیابی را بهبود می بخشند و نمره ها را عینی می کنند. همچنین، به نظر می رسد برخی استادان در به کار بردن شیوه جدید ارزشیابی درس تربیت بدنی مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند.
۲۰.

آگاهی پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی درباره دوپینگ و مصرف مواد نیروزا در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۳
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان آگاهی پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی درباره دوپینگ و مصرف مواد نیروزا در ورزش است . در این تحقیق توصیفی که جامعه آماری آن را کلیه پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی دانشگاه های استان لرستان تشکیل می دادند، 180 پرسشنامه با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس ، توزیع و 168 پرسشنامه برگشت داده شد که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین شناخت کل نمونه ها از 26 دارو و 12 مکمل ذکر شده در این تحقیق به ترتیب 2 /8 و 5/6 است . همچنین میانگین نمره آگاهی از دوپینگ در ورزش 7/6 از 7، میانگین نمره آگاهی از عوارض جانبی داروها و مکمل ها 85/14 از 26، میانگین نمره آگاهی از قانونی بودن آنها 47/14 از 26 و میانگین نمره آگاهی از تاثیر نیروزایی این مواد در ورزش نیز 5/13 از 26 بود.میانگین نمره کلی آگاهی هر فرد که از جمع نمره های کل پرسشنامه تشکیل می شد 50/78 از 162 نمره بود که تفاوت این نمره در مقاطع تحصیلی مختلف در سطح 01/0 = ? کاملاً معنی دار بود. 45 درصد (76 نفر) از نمونه های این تحقیق اطلاعات خود را در زمینه دوپینگ و داروهای نیروزا در ورزش کم و 35 درصد نیز اطلاعات خود را متوسط عنوان کردند. نتایج این تحقیق نیز همچون تحقیقات مشابه در کشورهای دیگر حاکی از آگاهی بسیار کم یا ناچیز پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی در زمینه دوپینگ در ورزش است که لزوم تدوین برنامه های آموزشی برای این دسته را هر چه بیشتر آشکار می سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان