حسین دانش مهر

حسین دانش مهر

مدرک تحصیلی: استادیار جامعه شناسی، دانشگاه کردستان
پست الکترونیکی: hdaneshmehr@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

سرمایه اجتماعی به مثابه بسترِ زیست پایدار در میان ساکنان مسکن مهر؛ نمونه مورد مطالعه: مسکن مهر بهاران سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی کیفیت زندگی زیست پایدار مسکن مهر خدمات شهری سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۸۴
یکی از متغیرهای مهم کیفیت زندگی در میان ساکنان یک جامعه، سرمایه اجتماعی است، این سازه تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش یا افزایش خواهد شد. مسکن یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است که می توان زیستِ ساکنان آن را بر حسب میزان سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. مسئله پژوهش حاضر، ارتباط میان عوامل نرم زیست اجتماعی (جامعه شناختی) با وضعیت سرمایه اجتماعی در بین ساکنان مسکن مهر بهاران شهر سنندج است. متغیرهای عمده پژوهش بر اساس چارچوب نظری پاتنام، بوردیو، فوکویاما و کلمن صورت بندی شده و به لحاظ روش شناسی این پژوهش در سنت کمی و براساس روش پیمایش صورت پذیرفته و از ابزارِ پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خانوارهای ساکن در واحدهای مسکونی مسکن مهر شهر سنندج در سال 1399 است و  تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری نیز به صورت دو مرحله ای، ابتدا نمونه گیری خوشه ای و سپس نمونه گیری تصادفی انجام شد که بر اساس آن 340 نفر افراد بالای 18 سال انتخاب شدند. صحت داده ها با استفاده از تکنیک های اعتبار صوری و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گفت و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS Ver23  انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین  متغیرهای سطح فرهنگ آپارتمان نشینی، درجه روابط همسایگی، سطح آشنایی با محیط اجتماعی، رضایت از محل سکونت، دسترسی به امکانات و کیفیت خدمات شهری و زیرساخت ها و متغیرهای زمینه ای (سابقه سکونت، درآمد و وضعیت تأهل) با سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از آماره نشان داد که بین متغیرهای روابط اجتماعی، نوع سکونت و متغیرهای زمینه ای (سن، جنسیت، شغل، تحصیلات) با سرمایه اجتماعی ساکنان رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز حاکی از آنست که متغیرهای فرهنگ آپارتمان نشینی، روابط همسایگی و سطح آشنایی بر سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر تأثیرگذار بوده و حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
۲.

تحلیل روایت تجربه زیسته ساکنان مناطق مرزی از مصائب حیات اجتماعی (مورد مطالعه: روستای هانی گرمله)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرزنشینی مصائب اجتماعی تحلیل روایت زندگی پُرریسک روستای هانی گرمله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
مرزنشینان بیش از سایرین تحت تأثیر وضعیت مرزها هستند و هر تغییری در روابط بین الملل یا درون مرزهای کشور، بر زندگی روزمره و زیست جهان آن ها تأثیرگذار است. در وضعیت کنونی، یک مرز سازمان یافته می تواند چالش ها و فرصت هایی را برای افراد ساکن در آن فراهم کند. این چالش ها و فرصت ها یا ذاتی مناطق مرزی اند و یا این که در نتیجه شیوه سیاست گذاری های اِعمال شده در این مناطق به وجود آمده اند. بنابراین پرداختن به تجربه زیسته مرزنشینی اهمیتی استراتژیک در بُعد سیاست گذاری دارد. در این پژوهش به بررسی تجربه زیسته ساکنان مناطق مرزی از مصائب حیات اجتماعی روستای هانی گرمله واقع در نوار مرزی شهرستان پاوه پرداخته شد. منظومه مفهومی ما برگرفته از مرزنشینی، مصائب اجتماعی و جامعه بیم زده (ریسک) الریش بک بود. روش تحقیق حاضر کیفی و مبتنی بر تحلیل روایت بود. شیوه نمونه گیری هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته است. نتایج نشان داد که تفاوت زیادی بین روایت مرزنشینان از زندگی شان با وضعیت زندگی در مناطق مرکزی وج ود دارد و در بیان علت به وجودآمدن این وضعیت، اکثراً بر ویژگی ها و وضعیت اقتصادی و فرهنگی خود تأکید می کنند. مصاحبه شوندگان با مضامینی نظیر «تمایز زندگی مرزنشینان با دیگر مناطق»، «درهم تنیدگی حیات اجتماعی و زندگی مرزنشینی»، «مخاطرات مراودات مرزی»، «حک شدگی اقتصاد کولبری»، «درحاشیه بودن»، «ضعف امکانات، خدمات و زیرساخت های مرزی»، «به حاشیه رفتن مسائل زیست محیطی در مناطق مرزی» و نظایر آن، حس متفاوت بودن از دیگ ران را تجربه می کنن د. در این پژوهش سوژه های مطالعه (ساکنان روستای مرزی)، استراتژی ها و راه های برون رفت از این مشکلات را در مواردی مانند تغییر نگاه کارگزاران توسعه به مرز، اقدامات توسعه ای عاجل و ایجاد امکانات و گسترش خدمات جستجو می کنند.
۳.

ارتباط بین تعارض کار- خانواده و نگرش های ازدواج - فرزندآوری: مطالعه ای در بین زنان شاغل در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارض کار - خانواده نگرش به سن ازدواج نگرش به تعداد فرزند زنان شاغل سیاست های حمایتی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۱۴
نظر به اهمیت سازگاری نقش های شغلی با تعهدات بلندمدت خانوادگی، پژوهش حاضر ارتباط بین تعارض کار- خانواده و نگرش های ازدواج- فرزندآوری زنان شاغل را بررسی کرده است. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریه های تعارض نقش، نابرابری جنسیتی، حمایت اجتماعی و منابع اقتصادی است. پژوهش برحسب نوع و روش گردآوری داده ها کمّی و پیمایشی است. میدان مطالعه، سنندج و نمونه شامل 338 زن ازدواج نکرده و دارای همسر 49-15 ساله شاغل است که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد زنان ازدواج نکرده ای که تعارض کار- خانواده بالاتری را تجربه می کنند، سن بالاتری را برای ازدواج مناسب می دانند. همچنین، تجربه بالاتر تعارض کار- خانواده در بین زنان دارای همسر با نگرش به تعداد فرزند کمتر همراه است. یافته های تحلیل چندمتغیره  نشان داد که در زنان مجرد، 5/23 درصد از تغییرات نگرش به سن ازدواج توسط متغیرهای وضعیت استخدام و تعارض کار- خانواده؛ و در زنان دارای همسر، 5/42 درصد از تغییرات نگرش به تعداد فرزند ایده آل با متغیرهای تعارض کار- خانواده و سن تبیین می شوند. قرار گرفتن زنان در موقعیت های شغلی ایمن و رفع تعارض های کار- خانواده با در پیش گرفتن سیاست های حمایت از خانواده برای تحقق ایده آل های ازدواج- فرزندآوری از توصیه های سیاستی پژوهش حاضر است.
۴.

روایت دختران از پدیده پوشش؛ بازتعریف هویت و دلالت های معنایی آن (مورد مطالعه: دختران جوان شهر شاهین دژ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشش تحلیل روایت دختران خودنمایشی مصرف نمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۶۸
با ظهور عصر جدید، ژست ها و کردارهای بدنی اهمیتی خاص یافته اند. ایماژ بدنی ما صرفاً توسط آنچه بدن خود را شبیه بدان می پنداریم، شکل نمی گیرد، بلکه این زمینه های اجتماعی–فرهنگی هستند که بر تفسیر ما از آنچه می بینیم، اعمال قدرت می کنند. سؤال اصلی پژوهش این است که سوژه های مورد مطالعه چه درکی از پوشش خود دارند و آنان براساس چه خصیصه هایی دست به گزینش پوشش می زنند. بر همین مبنا، هدف این پژوهش، مطالعه روایت دختران جوان شهر شاهین دژ از پدیده پوشش است که در آن سیاست های زندگی در قالب مفاهیمی مانند تمایز اجتماعی و مصرف نمایشی برساخته می شود. برای این منظور، از سنت نظری افرادی نظیر وبلن، بوردیو و گیدنز به منظور صورت بندی مفاهیم در راستای اهداف و سؤالات تحقیق بهره جسته ایم. روش پژوهش به کاررفته، تحلیل روایت مضمونی است که از فنون مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی برای گردآوری داده ها استفاده شد. انتخاب نمونه ها هم به صورت هدفمند و با رعایت معیار حداکثر تنوع صورت گرفت که با توجه به معیار اشباع نظری، با 24 نفر از دختران شهر شاهین دژ مصاحبه به عمل آمد. یافته های این پژوهش در قالب 26 مفهوم اولیه و پنج مقوله اصلی صورت بندی شد. این مقوله ها عبارت اند از: 1. سلطه رسانه در زندگی روزمره؛ 2. تغییرات هنجاری/ارزشی سوژه ها؛ 3. بدن به مثابه سوژه ها؛ 4. نمایش خود؛ 5. بدن و طبقه اجتماعی. نتایج پژوهش بیانگر دلالت های متفاوت پوشش از دیدگاه دختران نمونه پژوهش، در نقش کنشگران زمینه پژوهش است.
۵.

تحلیل سازه های اثرگذار بر مشارکت اجتماعی مردم در پروژه های بنیاد برکت (موردمطالعه: روستاهای شهرستان سروآباد - استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرستان سروآباد بنیاد برکت ستاد فرمان اجرایی حضرت امام (ره) توسعه روستایی مشارکت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
یکی از ابعاد مهم توسعه در میان جوامع روستایی، توجه به بعد اجتماعی است به طوری که، شکست یا موفقیت طرح های توسعه روستایی بستگی به درجه مشارکت و درگیری اجتماعات محلی در آن ها دارد. مطالعه حاضر به دنبال تحلیل سازه های اثرگذار بر مشارکت اجتماعی روستائیان در پروژه های عمرانی بنیاد برکت (وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره)) در بازه زمانی 1397-1399 روستاهای شهرستان سروآباد استان کردستان است. روش شناسی پژوهش کمی و بر اساس روش پیمایش است و برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی افرادی ذی نفع در پروژه های بنیاد برکت در دهستان های اورامان، پایگلان، بیساران و ژریژه شهرستان سروآباد و روستاهای تحت پوشش هستند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و نمونه گیری سهمیه ای متناسب، 385 نفر بالای 18 سال تعیین شد و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای عدالت اجتماعی، اعتماد نهادی، رضایتمندی مردم از طرح های عمرانی، تعلق اجتماعی، پایگاه اجتماعی - اقتصادی و میزان آگاهی مردم از پروژه های بنیاد برکت با میزان مشارکت اجتماعی مردم در پروژه های بنیاد برکت رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین بین متغیرهای احساس امنیت، نوگرایی و وضعیت تأهل با مشارکت اجتماعی مردم در پروژه ها رابطه ای یافت نشد. درنهایت می توان گفت ظرفیت های بالای توسعه منطقه در بخش های توسعه انسانی، گردشگری و باغداری از یک سو و نرخ زیاد بیکاری، عدم سرمایه گذاری بخش دولتی و توسعه نیافتگی منطقه از سوی دیگر، زمینه پذیرش طرح ها و ایده های نو در میان مردم را فراهم ساخته و این امر گزاره های سنت کلاسیک توسعه (مقاومت روستائیان در برابر ایده های نو) را فروریخته است.
۶.

قابلیت های سرمایه اجتماعی برای توانمندسازی اقتصادی روستاییان مورد: روستاهای مرزی شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی توانمندسازی اقتصاد روستایی اشکال سرمایه بخش خاو ومیرآباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۸۵
کلید فهم اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی این است که اشکال مختلف سرمایه قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. توانمندسازی اقتصادی روستاییان در منطقه مرزی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان علاوه بر اینکه همه ضرورت های توانمندسازی اقتصادی روستاییان در سایر نقاط کشور را دارد از دو ضرورت بسیار مهم دیگر نیز برخوردار می باشد که عبارتند از ماندگاری روستاییان در روستا و جلوگیری از خالی شدن نوار مرزی که این ضرورت علاوه بر جنبه اجتماعی از جنبه امنیتی نیز حائز اهمیت است. ضرورت دوم مربوط به عدم سوق یافتن جوانان روستایی به سمت کولبری است. سوالات اصلی پژوهش عبارتند از 1) میزان توانمندی اقتصادی روستاییان و سرمایه اجتماعی آنها در چه سطحی می باشد؟ 2) سرمایه اجتماعی و مولفه های آن چه رابطه ای با توانمندی اقتصادی روستاییان دارد؟. مبانی نظری پژوهش متمرکز بر اندیشه بوردیو در زمینه تبدیل اشکال سرمایه به یکدیگر است. روش پژوهش پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه روستاییان مناطق روستایی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 483 نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی روستاییان در سطح متوسط به بالا و توانمندی اقتصادی آنها در سطح پایینی قرار دارد. رابطه سرمایه اجتماعی با توانمندی اقتصادی معنادار و معکوس می باشد. شاخص های سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاییان در سطح متوسط است و رابطه غیرمعنادار و مثبتی با توانمندی اقتصادی دارد در حالی که شاخص های سرمایه اجتماعی درون گروهی قوی و رابطه معنادار و معکوسی با توانمندی اقتصادی دارد. بازتولید شدن توانمندی های پیشین و سنتی در میان روستاییان که به دلیل غلبه سرمایه اجتماعی درون گروهی بر برون گروهی می باشد سبب شده که سطح مهارت و توانمندی های جدید در میان روستاییان در سطح پایینی باشد.
۷.

مرزنشینی و به حاشیه راندگی امر آموزش: اتنوگرافی نهادی وضعیت آموزش وپرورش در مناطق مرزی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرزنشینی نابرابری آموزشی اتنوگرافی نهادی کولبر مناطق مرزی استان کردستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۰۳
مفروضه بنیادین این پژوهش، این نکته است که مناطق مرزی به دلیل ماهیت توسعه نیافتگی در زمره مناطق منزوی قرار گرفته اند و موقعیت مرزنشینی، مایه به حاشیه رفتن آموزش در این مناطق شده است. در این نوشتار، با بهره گیری از رویکردهای مطرح در زمینه نابرابری آموزشی ازجمله نظریات راولز، بوردیو و ایلیچ، باولز و گینتیس؛ وضعیت آموزش در مناطق مرزی دهستان ننور و دهستان خاو و میرآباد تبیین شده است. در این راستا با تحلیل داده ها، آمار و اسناد آموزشی در ابلاغیه ها، اسناد توسعه ای، سایت ها و بخشنامه های نهاد آموزش وپرورش و همچنین مصاحبه با معلمان، مدیران و مطلعین، به بررسی چگونگی آموزش نهادی در مناطق موردمطالعه با به کارگیری روش اتنوگرافی نهادی پرداخته ایم. نتایج نشان می دهد به دلیل غلبه اقتصاد مرزی، کمبود امکانات آموزشی و نبود عدالت آموزشی، بیکاری و کولبری و به دنبال آن شکل گیری سوژه های «سرباز-معلم-کولبر» و «دانش آموز-کولبر» و نبودِ آموزگاران ورزیده و باسابقه و همچنین عوامل و دلایل فرهنگی؛ آموزش در مناطق مرزیِ موردمطالعه به حاشیه رفته و درنهایت سبب ترک تحصیل دانش آموزان، افزایش بی سوادی و تشدید توسعه نیافتگی شده است. ازاین رو لازم است در سیاست ها و برنامه های کلان کشوری به ویژه در برنامه های نهادهای مربوط به آموزش رسمی و عمومی ازجمله آموزش وپرورش، تبعیض مثبتی در زمینه ارتقای سطح آموزش، تخصیص امکانات و نیروهای مناسب در این مناطق انجام شود.
۸.

اتنوگرافی نهادی سیاست خودگردانی در تعاونی های تولید روستایی (مورد مطالعه: تعاونی های تولید روستایی استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خودگردانی تعاونی های تولید روستایی شکست سیاست ها سیاست های ترمیمیگ استان کردستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۳۶۱
در چند دهه اخیر همزمان با سیاست های نئولیبرالیستی دولت، سیاست خودگردانی تعاونی های تولید روستایی نیز به اجرا درآمد. هدف این سیاست گذاری ها در متون نهادی کاهش تصدی گری دولت و افزایش مشارکت و توان تصمیم گیری جامعه محلی و توانمندسازی تعاونی های تولید اعلام شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی انتقادی پیامدهای این سیاست در تعاونی های تولید روستایی استان کردستان است. بر همین سیاق، پژوهش حاضر با پشتوانه نظری و مفهومی نئولیبرالیسم در حوزه اقتصاد و مدیریت و روش شناسی مردم نگاری نهادی دوروتی اسمیت به بحث و بررسی موضوع حاضر می پردازد. در این پژوهش جهت پی بردن به سیاست خودگردانی به بحثی انتقادی در پیوند با خودگردانی تعاونی های تولید پرداخته می شود و سپس با استفاده از تحلیل تماتیک، تجربه زیسته مصاحبه شوندگان (ارکان تعاونی های تولید: مدیرعامل، هیئت مدیره و کشاورزان عضو) مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. تعداد مصاحبه شوندگان این پژوهش بر اساس تکنیک اشباع نظری ۳۴ نفر است که با تمامی آن ها مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان داد که تعاونی های تولید روستایی استان کردستان علاوه بر مسائل و آسیب های اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی و... پس از اجرای سیاست خودگردانی، درگیر مسائل و مشکلات دیگری گردیده اند که ناشی از شوک خودگردانی، خودگردانی بدون برنامه و لغو حمایت های دولتی بوده است. به عبارت دیگر، سیاست خودگردانی و تعدیل ساختاری تعاونی ها تولید در تحقق اهداف خود دچار یک شکست بزرگ شده اند. پیامدهایی همچون خصوصی سازی خدمات کشاورزی، سیاست های حامی پرورانه و افول جایگاه خدماتی تعاونی های تولید و... لزوم اخذ سیاست های ترمیمی تعاونی ها را به یک راهبرد اساسی در راستای توسعه آن ها بدل کرده است.
۹.

طرد از میدان آموزش و بازتولید نابرابری جنسیتی: تحلیل روایت زنان روستاهای شهرستان دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش بازتولید تحلیل روایت زنان روستایی نابرابری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۱
پژوهش حاضر به دنبال روایت های زنان روستایی از نابرابری جنسیتی در میدان آموزش است، این مقاله ضمن تفسیر موقعیت های فرودستی آنان، به کاوش در روایت زنان از وضعیت مناسبات آموزش جنسیت و عوامل برسازنده طرد از میدان آموزش و نابرابری جنسیتی در میدان آموزش می پردازد. برای این منظور از دستگاه نظری پی یر بوردیو به عنوان راهنمای کار و صورت بندی مفاهیم بهره جسته ایم. این پژوهش در سنتِ روشیِ کیفی صورت گرفته و از روش تحلیل روایت مضمونی برای کشف و استخراج مقولات استفاده شده است که در آن ابزارهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق جهت گردآوری داده های مورد نیاز به کار گرفته شده است. میدان پژوهش حاضر مناطق روستایی شهرستان دهگلان است که با منطق نمونه گیری کیفی و هدفمند علاوه بر نمونه گیری از فضا (روستاهای بزرگ، متوسط و کوچک) نمونه گیری هدفمند و نظری نیز از سوژه های مورد مطالعه به عمل آمده که بر مبنای آن با 32 نفر از زنان 15 تا 35 ساله در 6 سکونت گاه روستایی با رعایت حداکثر تنوع مصاحبه های عمیق به عمل آمد. داده های حاصل از روایت در قالب 78 تم اولیه، 36 خرده تم، 8 تم اصلی و یک تم نهایی کدگذاری و صورت بندی شدند. تم های اصلی حاصل از روایت ها عبارت اند از: جامعه پذیری جنسیتی، مکانیسم تعمیق نابرابری اجتماعی، فقر مادی، فقر فرهنگی، عدم دسترسی به مراکز آموزشی، ازدواج زودرس دختران، محدودیت زنان در ورود به عرصه های عمومی و بازتولید ساختار اجتماعی. مقوله نهایی نیز آموزش به مثابه یک میدان تولید نابرابری جنسیتی در مناطق روستایی است که داستان روایت های متکثر زنان حول آن شکل گرفته و بدان معنا بخشیده اند.
۱۰.

تفاوت های استانی سرمایه ی انسانی جمعیت در بستر تحولات جمعیتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحولات جمعیتی پویایی ساختار سنی جمعیت ایران سرمایه ی انسانی تفاوت های استانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۸۲
در استان های مختلف ایران، تحولات ساختار سنی جمعیت تقریباً به طور مشابه به ظهور جمعیتی منجر شده است که در سن فعالیت اقتصادی قرار دارند؛ پدیده های جمعیتی آینده را رقم می زنند و برای مشارکت در فرایند توسعه، مستلزم تقویت سرمایه ی انسانی هستند. پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفی- تحلیلی، و تحلیل ثانویه داده های مربوط به 10 استان مختلف کشور انجام گرفت؛ تا نشان دهد که وضعیت شاخص های سرمایه ی انسانی چگونه است. نتایج مطالعه نشان می دهد که علاوه بر توسعه نیافتگی برخی از استان ها (همچون سیستان وبلوچستان، کردستان و لرستان)، از نظر شاخص های سرمایه ی انسانی در ابعاد آموزش، سلامت، نیروی کار و اشتغال، و محیط توانمندساز، پراکندگی های استانی چشمگیری هم وجود دارد و شاخص های سرمایه ی انسانی در برخی از استان های توسعه یافته (همچون؛ اصفهان، سمنان، آذربایجان شرقی، و مازندران) انباشته تر است. این نتایج لزوم توجه به تقویت سرمایه ی انسانی جمعیت بالقوه فعال در استان ها و مناطق کم برخوردار و مرزی از یک طرف، و درگیر کردن آنان در فرایند توسعه با هدف ماندگاری جمعیت جوان و ارتقای شاخص های توسعه تا حد استان های توسعه یافته و نیز افزایش کیفیت جمعیت برای تداوم فرایندهای جمعیتی در آینده را از طرف دیگر برجسته می سازد
۱۱.

توسعه مرز محور و اضمحلال ظرفیت ها و فرصت های اجتماعات مرزی؛ با تاکید بر نقد بازارچه های مرزی (مورد مطالعه؛ بازارچه های مرزی ننور شهرستان بانه و خاو و میر آباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه مرز محور بازارچه های مرزی توسعه محلی اضمحلال ظرفیتها و فرصتها اجتماعات مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۵۳۳
مفروضه بنیادین پژوهش حاضر این گزاره است که بازارچه ها ی مرزی و توسعه وابسته آن، سیاست مناسبی برای توسعه مناطق مرزی نبوده است. روش پژوهش حاضر، روش نظریه ی زمینه ای است که در آن به شرایط زمینه ای، علی و مداخله ای، پیامدها و همچنین راهبردها می-پردازد. ابزار گردآوری داده های مصاحبه نیمه ساخت یافته است که در این راستا با 45 نفر از ذی ربطان و ذی نفعان بعنوان نمونه های هدفمند شامل دهیاران، اعضای شوراهای بخش و روستاها، کارشناسان بازارچه ها تا مرحله اشباع داده ها، گفتگوهای عمیق صورت گرفت. بر اساس منطق روش نظریه زمینه ها داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی استخراج شدند که تعداد مفاهیم ساخته شده در این مرحله 134 مفهوم اولیه، 15 مقوله محوری، ۴ مقوله اصلی و یک مقوله هسته ای استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از؛ کمبود زیرساخت های توسعه ای، اضمحلال بخش کشاورزی و دامداری و انزوای فرهنگی_اجتماعی، ناکارآمدی در سیاست های ترمیمی. تحلیل این مقولات، ما را به مقوله ی هسته ای یعنی طرد نهادی و ساختاری اجتماعات مرزی سوق داد. بر مبنای آن می توان نتیجه گرفت که منطق حاکم بر توسعه ی مرز محور با ارائه بازارچه ها به عنوان مهمترین محور توسعه در این مناطق، اجتماعات مرزی را طرد نموده است و ظرفیت ها و پتانسیل های آنها را به اضمحلال کشانده است. واژگان کلیدی: توسعه مرز محور، بازارچه های مرزی، توسعه ی محلی، اضمحلال ظرفیت ها و فرصت ها، اجتماعات مرزی
۱۲.

مصرف ایماژهای بدن در میان کاربران اینستاگرام در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف ایماژ بدن اینستاگرام نمایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۳۲۱
اینستاگرام یکی از شبکه های اجتماعی است که بستری قوی برای نمایشِ خود واقعی و ایده آل فراهم کرده است. محبوبیت اینستاگرام تا حدی به خاطر تصویر محور بودن آن است و این که به راحتی می توان تصاویر را به اشتراک گذاشت و متناسب با بازخوردی که از مخاطبان در قالب کامنت گذاری می گیریم، تغییرات لازم را در خود ایجاد می کنیم. این پژوهش با استناد به نظریه نمایشِ گافمن، الگوی بازنمایی فرهنگیِ گیدنز، و آرای نظریه پردازانی چون ترنر و شیلینگ سعی در تحلیل شیوه ها و گونه های مصرف ایماژ بدن در شبکه اجتماعی اینستاگرام دارد. همچنین از رویکرد کیفی و مشخصاً تحلیل روایت برای مصاحبه عمیق با 16 نفر از شهروندان سنندجی (11 نفر دختر و 5 نفر پسر) که بنا بر بررسی های به عمل آمده بیشترین فعالیت را در شبکه اینستاگرام داشته اند، استفاده شده است. نحوه انتخاب این افراد براساس روش نمونه گیری گلوله برفی است. بدین ترتیب که یکی از پژوهشگران نیز با توجه به حضور طولانی مدتی که در این شبکه اجتماعی داشته، به خوانش محتوا و تحلیل مطالب و تصاویر به اشتراک گذاشته شده اقدام نموده است. نتایج حاکی از آن است که تعداد 10 مقوله ی فرعی ذیل 5 مقوله ی اصلی الگوهای غالب مصرف ایماژ بدن در فضای اینستاگرام هستند: الگوهای تعاملی (بازاندیشی زندگی اجتماعی، مدیریت تاثیرگذاری)، نمادین (الگوسازی و الگوبرداری، تجسم و بازنمایی فرهنگ)، نمایشی (نمود و ارایه خود در زندگی اجتماعی و اغواگری)، سلیقه ای (ساخت بازاندیشانه خود و جذب فالوور) و فراغتی (پیج گردی و گذران وقت و بازاریابی).
۱۳.

پوشش و معنای اجتماعی آن به میانجی سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی دختران پوشش تمایزبخشی نظریه مبنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۱ تعداد دانلود : ۴۷۰
سبک زندگی منعکس کننده ترجیحات افراد است که در عرصه های مختلف زندگی همچون اوقات فراغت، نوع موسیقی، پوشش، آرایش و ظاهر بروز می کند. هدف این پژوهش، واکاوی ژرف نگرانه دلالت ها و معانی پوشش دختران در یک فضای اجتماعی/ فرهنگی خاص است. فضای این پژوهش شهر شاهین دژ است. این پژوهش، در بخش رویکرد نظری، کوشیده است با کمک مجموعه ای از مفاهیم نظریِ بیان شده مرتبط با این موضوع از سوی برخی جامعه شناسان (بودریار، چنی و فدرستون)، گونه ای صورت بندی مفهومی/ نظری از موضوع معنای اجتماعی پوشش ارائه دهد. روش پژوهش به کار رفته، کیفی نظریه پردازی داده محور یا همان نظریه مبنایی است که در آن از فن مصاحبه عمیق فردی و مشاهده مشارکتی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. نمونه پژوهش براساس تلفیقی از دو شیوه نمونه گیری هدفمند (با معیار حداکثر تنوع) و نظری (با معیار اشباع نظری) انتخاب شده است. تعداد مفاهیم ساخته شده در این مرحله 297 مفهوم عمده، 31 مقوله محوری، 10 مقوله اصلی و یک مقوله هسته ای استخراج شد. مقوله های اصلی عبارت اند از: پوشش به مثابه بازنمایی هویت، پوشش به مثابه بازی نشانه ها، پوشش و بازنمود فرا واقعیت، سیالیت و نسبی بودن پوشش، پوشش و بازاندیشی در ارزش های اجتماعی، پوشش به مثابه مدیریت میل/ لذت، پوشش به مثابه بخشی از فرآیند مدیریت بدن، پوشش دوگانه جبر ساختاری/ آزادی عاملیت، پوشش، بازنمایی گروه های مرجع و ابراز مقاومت. مقوله نهایی پژوهش نیز معنادار شدن پوشش به میانجی دیگری مهم است که موضوع های دیگر حول آن شکل گرفته اند و بیانگر دلالت های متفاوت پوشش از دیدگاه دختران نمونه پژوهش، در نقش کنشگران زمینه پژوهش هستند.
۱۴.

تجربه طرد اجتماعی: مورد مطالعه هه ورامی های شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرد اجتماعی مردم نگاری انتقادی میدان اجتماعی هه ورامی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۳ تعداد دانلود : ۶۱۵
هدف پژوهش حاضر، اِمکان مداخله و تغییر در وضعیت طرد اجتماعی هه ورامی هایِ شهر مریوان از سوی سورانی ها است. در این راستا، از رویکردی که در درون سنت فکری فرانسه (وجه رابطه ای) جای می گیرد و با استفاده از نظریات و مفاهیم پی یر بوردیو و هیلاری سیلور که در قالب سه پارادایم (انسجام، تخصصی شدن و انحصار) به مبحث طرد می پردازند، سود جسته ایم. روش به کاررفته، مردم نگاری انتقادی است که در پی واکنش به جامعه فعلی و حامی رهایی بخشی گروه های حاشیه ای جامعه است. از هه ورامی هایی که در بازار سنتیِ شهرِ مریوان در تعامل با سورانی ها هستند، به صورت بحث گروهی، مصاحبه به عمل آمده است و در تجربیاتِ حاصل از سه بافتِ موقعیتی که در نتیجه مهاجرت هه ورامی ها به شهر بوده است، مسئله طرد اجتماعی را مورد بحث قرار داده ایم. در بافتِ موقعیتی اول که با روند مهاجرتی کند و افول سیستم ارباب_ رعیتی مشخص می گردد، با عدم مسئله مندن شدن طرد مواجه هستیم. تحولاتِ بعد از جنگ ایران و عراق، مهاجرتِ بی رویه و همپای آن گسترش شهرگرایی، اهمیت بازار و تسلطِ هژمونی فرهنگی ناشی از ارتباط با کردستان عراق، ویژگی های بارز بافت موقعیتی دوم هستند که در آن مسئله طرد مطرح شده است و این بافت موقعیتی بیشتر ناظر به تجربیات میان سالانی است که به شهر مهاجرت کرده اند. موقعیت سوم که تجربه جوانان را بیشتر مدنظر قرار می دهد، با ویژگی های ادغام در هویتِ فرهنگی شهری، شرکت در انجمن ها و افزایش تحصیلات مشخص می شود. تأکید این موقعیت کنونی، بر هویت شهری_ سورانی همگن است. یافته های تحقیق همچنین نشان می دهند که هه ورامی ها از سوی سورانی ها در میدان فرهنگی هم طرد می شوند (به مثابه تصاحبِ تمایزات شان و ادغام در فرهنگ خودی) که در میدان اجتماعیْ واکنش آن ها، تمایزگذاری از طریق معاشرت ها و فعالیت های درون گروهی (به ویژه به مثابه تمایز زبانی/ لهجه ای) است.
۱۵.

درک معنایی نخبگان و ذی مدخلان محلی از طرح انتقال آب رودخانه زاب به دریاچه ارومیه؛ ارائه مدل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتقال آب توسعه پایدار محلی دریاچه ارومیه رودخانه زاب مخاطرات اجتماعی نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۵۳۶
پژوهش کیفی حاضر به کمک نظریه زمینه ای انجام شده و در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که ذی نفعان و ذی ربطان حوضه مبدأ انتقال آب (رودخانه زاب) چگونه پدیده انتقال آب به دریاچه ارومیه را درک و تفسیر می کنند و از دیدگاه آنان، شرایط، تعاملات و پیامدهای این وضعیت چگونه بازنمایی می شود. گردآوری و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های مصاحبه عمیق (22 مصاحبه) و بحث گروهی (8 بحث) به کمک نمونه گیری هدفمند صورت گرفت. نتایج به دست آمده نیز در قالب 90 مفهوم اولیه، 13 مفهوم محوری و یک مقوله هسته ای طبقه بندی شد. مقوله های محوری عبارت اند از: دگرگونی وضعیت معیشت مردم در مبدأ، افزایش حساسیت های قومیتی، رونق کشاورزی در زمین های مسیر انتقال آب، خسارات جبران ناپذیر به کشاورزی، مشکلات زیستی و روستازدگی در مبدأ، خشک شدن دریاچه ارومیه، تهدیدات سلامتی، تغییر الگوی کشت، دید امنیتی به پدیده انتقال آب، تغییر قیمت زمین، واگرایی اقوام، نگاهی میانجی گرایانه در انتقال، راهبرد زیست محیطی، تشدید فقر در مبدأ و هزینه بربودن فرایند انتقال. هسته مرکزی که دیگر مقوله ها حول آن شکل گرفته و مدل نظری بر پایه آن سامان یافته است، از مخاطرات و پیامدهای انتقال آب محسوب می شود که در قالب خط سیر مطالعه تفسیر شده است. براساس یافته های پژوهش، ساکنان منطقه مدنظر به پدیده انتقال آب میان حوضه ای حساس هستند و آب را کالایی سیاسی تلقی می کنند که ممکن است به منشأ مناقشات جدی در منطقه تبدیل شود. به نظر می رسد مسئله انتقال آب بیش از آنکه تکنیک به شمار بیاید، حامل مسائل اجتماعی و فرهنگی است. در این میان، غفلت و بی توجهی به این مسئله، ضمن اینکه سرمایه گذاری های سنگین را با خطر مواجه می کند، تبعات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی را به دنبال خواهد داشت. براساس یافته های پژوهش، انتقال آب مازاد در حوضه زاب و شهرهای سردشت و پیرانشهر، گزینه مطلوب و پایداری در شرایط اجتماعی و فرهنگی فعلی است. در مرحله اول، از ظرفیت ها و پتانسیل های موجود کشاورزی و صنعتی منطقه استفاده می شود. در مرحله بعد نیز توسعه نامتوازن و بدقواره میان منطقه ای کاهش می یابد. در این صورت ضمن پایداری بهره برداری، مخاطرات ذکرشده نیز کم رنگ می شود.
۱۶.

زیست جهان مرزنشینان و سیاست های گمرکی مطالعه ای درباب کول بران شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیست جهان کول بران سیاست های گمرکی رویکردِ پساتوسعه ای مردم نگاری نهادی امکان های مداخله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۴۶۵
هدف پژوهش حاضر، شناسایی، و تغییرِ ویژگی ها و امکان های مداخله در سیاست های گمرکی برای بازشناسی و برجسته کردن نقشِ مرزنشینان (اختصاصاً کول بران) است. سیاست های گمرکی مستقیماً یا غیرمستقیم بر زیست جهانمرزنشینان تأثیر گذاشته و انتخاب و چگونگی اِعمال این سیاست ها پدیده کول بری را مهم و مسئله زا کرده است. فرض بنیادین این است که سیاست های گمرکی، مرزنشینان و کول بران را حذف کرده و به حاشیه رانده است؛ بنابراین، از رویکردِ پساتوسعه ای بهره جسته ایم که مردم و سازمان های غیردولتی را مبنا قرار می دهد و به توسعه از پایین به بالا می نگرد. روش این پژوهش، مردم نگاری نهادی است و با توجه به اهداف و موضوع ، با دو نوع داده سروکار داریم: تجربیاتی که در کشاکش روابط نهادی شکل گرفته اند، و متون نهادی ای که کلیت حیاتِ اجتماعی را درنوردیده و به مثابه اِعمالِ سیاست هایی عمل می کنند که به تجربه ها شکل می دهند. برآیند تحلیل این دو دسته داده، باید به نتیجه هایی در تغییر وضع موجود بینجامد. به این منظور، از نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری جهت مصاحبه با افراد و نیز از متون نهادی مربوط به گمرک (به ویژه گمرک باشماق مریوان) استفاده کرده ایم. یافته ها حاکی از حذف مرزنشینان کول بر (نقش و جایگاه، اجتماع و فرهنگ و اقدامات آنها) در سیاست ها و اقدامات گمرکی است. گمرک، با راهبرد حفظ کول بری و درعین حال حذف کول بران از سیاست هایش، و با سازوکارهایی نظیر اختصاص کارت مرزنشینی، پیله وری و ایجاد بازارچه های مرزی در چنین جهتی عمل می کند. کول بران برای پرکردن خلأ ناشی از این حذف، به اقداماتی از جمله تشکیل شورای مرز، تشکیل گروه های غیررسمی و محلی، تأسیس تعاونی مرزنشینان و اعتراضات مدنی دست زده اند که غالباً به دلیل همین حذف، ناکارآمد و بی تأثیر بوده است. ازاین رو، لازم است گمرک به سیاست های بازتوزیع گرایانه، از جمله گنجاندن نقش و جایگاه کول بران در قوانین و سیاست های گمرکی، تشکیل کارگروه های ویژه، سرمایه گذاری مالی و ارائه خدمات رفاهی و آموزشی در مناطق مرزی، روی بیاورد.
۱۷.

ادراک امنیت در فضاهای شهری مطالعه موردی: پهنه های پارک سرخه حصار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضاهای شهری پارک سرخه حصار ادراک از امنیت پهنه پیاده روی و هنرهای محیطی پهنه تفریحات فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۳۰۷
پارک ها یکی از مهمترین فضاهای شهر تهران به حساب می آیند. پارک جنگلی سرخه حصار به عنوان یکی از قدیمی ترین و بزرگترین پارک های جنگلی شهر تهران که در محل گره های شلوغ شهری قرار گرفته، دارای کارکردهای منحصر به فردی است. استفاده مطلوب از این فضا زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در آن احساس امنیت نمایند. با توجه به گستردگی بالای پارک و پهنه بندی موجود در آن نمی توان از یک ادراک واحد از امنیت در پارک سرخه حصار بحث نمود. بر همین اساس سئوال اصلی پژوهش این است که شهروندان مراجعه کننده به پهنه های مختلف پارک سرخه حصار چه ادراکی از ابعاد مختلف امنیت موجود در این پهنه ها دارند و آیا این ادراک در پهنه های مختلف تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. روش تحقیق مبتنی بر روش کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. در این پژوهش با توجه به قلمرو مکانی مورد مطالعه، علاوه بر نمونه گیری از مراجعه کنندگان به پارک، اقدام به نمونه گیری از فضا و زمان نیز شده است. یافته های به دست آمده از 504 مراجعه کننده به پارک از طریق نرم افزارهای SPSS و GIS مورد تحلیل قرار گرفت. شش بُعد ادراک از امنیت در پنج پهنه پارک سرخه حصار دارای پایایی بوده و میزان ادراک امنیت مالی، حیثیتی، اموال عمومی و نظم عمومی در پهنه های پارک دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند. ادراک کلی از امنیت مراجعه کنندگان به پارک از طریق تجمیع نمرات آنها در شش بُعد امنیت حاصل شد. یافته های به دست آمده از ادراک کلی امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار نشان می دهد که بالاترین و پایین ترین میزان میانگین ادراک کلی از امنیت به ترتیب مربوط به پهنه های اقامت، انتظار، تفریح و پیاده روی و هنرهای محیطی است. تفاوت ادراک کلی از امنیت در پهنه های مختلف به لحاظ آماری معنادار است. استفاده از شهروندان به عنوان عوامل افزایش ادراک امنیت، افزایش تعداد پُست های نگهبانی و گشت زنی نیروی انتظامی و شهرداری، استفاده از دوربین مداربسته، تقویت آنتن دهی تلفن همراه و تجهیز روشنایی معابر فرعی و احداث نورافکن های خوشه ای از جمله راهکارهای ارتقای ادراک امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار است.
۱۸.

بررسی رابطه رسانه های ارتباط جمعی بر توسعه اجتماعی (مطالعه موردی: جوانان شهر اسلام آبادغرب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه های ارتباط جمعی توسعه اجتماعی انسجام اجتماعی کیفیت زندگی اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۲
توسعه اجتماعی یکی از مؤلفه های اصلی توسعه بشمار می رود که دست یافتن به فضای مفهومی آن از طریق شاخص های آن امکان پذیر است دست یابی به این شاخص ها زمانی محقق می شود که تمامی دانش و فن آوری های بالقوه جامعه بطور مؤثری در میان آحاد جامعه اشاعه یابد رسانه های ارتباط جمعی نقش مهمی در عرصه تغییر و تحولات اجتماعی، تقویت سرمایه اجتماعی، افزایش کیفیت زندگی و توسعه اجتماعی در مناطق شهری و روستایی ایفا می کند. هدف تحقیق حاضر نیز، بررسی تاثیر رسانه های ارتباط جمعی بر توسعه اجتماعی شهر اسلام آباد غرب است به همین جهت با بهره گیری از نظریه های لرنر، دی کراکر و جان تامپسون به بررسی تجربی فرضیه های پژوهش پرداخته شده است. روش پژوهش کمی و با استفاده از روش پیمایش صورت گرفته است و از تکنیک پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است.جامعه آماری جوانان 18 تا 35 ساله شهر اسلام آبادغرب هستند که روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده نمونه گیری شده اند. بر مبنای نتایج تحقیق عامل مصرف رسانه های ارتباط جمعی با توسعه اجتماعی در دو بعد آن یعنی؛ کیفیت زندگی، اخلاقیات توسعه اجتماعی همبستگی مثبت وجود دارد. در بخش پایانی مقاله، با نظر به تاثیر رسانه های ارتباط جمعی بر توسعه اجتماعی، راهکارهای عملیاتی در جهت ارتقای توسعه اجتماعی ارایه شده است.
۱۹.

درک معنایی سازه های مؤثر بر تغییرات کیفیت زندگی در میان ساکنان منطقه اورامان لهون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبیین گرهای کیفیت زندگی تفسیرگرایی اجتماعی کیفیت زندگی منطقه اورامان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۷۵
مقاله حاضر از منظر رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، درک معنایی سازه های مؤثر بر تغییرات کیفیت زندگی را در میان ساکنان منطقه اورامان لهون تحلیل می کند. محدوده مورد مطالعه، منطقه اورامان لهون در استان کرمانشاه است. مطالعه به صورت کیفی انجام گرفت و برای تولید داده، روش های مشاهده آزاد، مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و بحث گروهی به کار گرفته شد. برای تحلیل داده ها، شیوه تحلیل محتوای تفسیری به شکل عام استفاده شد. درمجموع، داده های تولیدشده در قالب 81 مفهوم اولیه، 8 مقوله عمده و 1 هسته مرکزی کدگذاری و تحلیل شدند. مقوله های عمده عبارت اند از: خرده نظام اقتصادی، خرده نظام اجتماعی، خرده نظام فرهنگی و خرده نظام سیاسی. مقوله مرکزی تبیین گرهای کیفیت زندگی هستند که دیگر مقوله ها حول آن ها شکل گرفته اند و بیانگر سازه های مؤثر بر تغییرات کیفیت زندگی نزد کنشگران اجتماعی محدوده مورد مطالعه هستند. مطابق یافته ها، سازه های تأثیرگذار بر کیفیت زندگی در میان ساکنان یک منطقه، چندبعدی و پیچیده، و متأثر از مؤلفه هایی مانند زمان و مکان، و عوامل بیرونی و درونی هستند. به همین دلیل، برای افراد و گروه های مختلف، معانی گوناگونی بر آن مترتب است. تبیین گرهای کیفیت زندگی در منطقه اورامان لهون برساخت هایی اجتماعی اند که بر زندگی مردم این منطقه متمرکزند. با وجود این، تنها خود اهالی منطقه هستند که می توانند به درستی قضاوت کنند و به ارزیابی عوامل و تغییرات زندگی خود بپردازند. نکته دیگر اینکه تعداد ابعادی که این عوامل تأثیرگذار بررسی می کنند چندان مهم نیست، بلکه آنچه اهمیتی حیاتی دارد این است که مدل پیشنهادی برای تبیین گرهای کیفیت زندگی باید چارچوبی چندبعدی داشته باشد و در آن، درنظر گرفته شود که چه چیزهایی برای افراد در تعیین تغییرات کیفیت زندگی شان مهم است.
۲۰.

تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی و اقتصادی روستاییان در بهره برداری شبکه آبیاری دشت ارایض در شهرستان شوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منابع آب زراعی مدیریت مشارکتی بهره برداری زراعی مناطق روستایی عوامل اجتماعی دشت ارایض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۳۱۲
قرار گرفتن ایران در زمره کشورهای خشک جهان و دارا بودن منابع آب محدود از یک سو و استفاده بیش از 90 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی از سوی دیگر، ضرورت مدیریت و بهره برداری از آب کشاورزی را دو چندان ساخته است. در همین راستا پروژه بزرگ دشت ارایض به عنوان بخشی از ط رح توس عه اراضی دشت های خوزستان و ایلام به مرحله اجرا درآمد. مناطق روستایی دهستان چنانه در شهرستان شوش که در واحدهای عمرانی 2 و 3 دشت ارایض قرار گرفته ، جامعه آماری بوده است. هدف تحقیق، تحلیل وضعیت مشارکت روستاییان در پروژه و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. روش مورد بررسی در این پژوهش به صورت کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 134 نفر از بهره برداران ساکن در روستا است. یافته های پژوهش نشان داد میزان مشارکت روستاییان در مرحله طراحی و تمایل به مشارکت در بهره برداری از پروژه در سطح متوسط به بالایی قرار دارد ولی میزان مشارکت در مرحله اجرای پروژه در سطح بالایی نیست. در مجموع در حدود سه چهارم از پاسخگویان وضعیت مشارکت خود را در سطح متوسط ارزیابی نموده اند. درآمد سالیانه بهره برداران، اعتماد بین شخصی، اعتماد نهادی، مشارکت ذهنی، تعلق مکانی، حمایت اجتماعی و همبستگی اجتماعی با میزان مشارکت روستاییان در مدیریت و بهره برداری از پروژه رابطه مثبت و معناداری دارد. متغیر سن بهره برداران با میزان مشارکت آنها از رابطه معکوس و منفی برخوردار است. میزان مشارکت بر حسب سطح تحصیلات بهره برداران نیز تفاوت معناداری دارد. سابقه کار کشاورزی و توانمندی اقتصادی بهره برداران با میزان مشارکت آنها رابطه معناداری ندارد. تقویت اعتماد از دست رفته روستاییان به مجریان پروژه که به دلیل ناکارآمدی پروژه های پیشین اتفاق افتاده است و همچنین توانمندسازی آنها می تواند زمینه تقویت مشارکت روستاییان را در این پروژه و پروژه های آتی فراهم سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان