مرزنشینان بیش از سایرین تحت تأثیر وضعیت مرزها هستند و هر تغییری در روابط بین الملل یا درون مرزهای کشور، بر زندگی روزمره و زیست جهان آن ها تأثیرگذار است. در وضعیت کنونی، یک مرز سازمان یافته می تواند چالش ها و فرصت هایی را برای افراد ساکن در آن فراهم کند. این چالش ها و فرصت ها یا ذاتی مناطق مرزی اند و یا این که در نتیجه شیوه سیاست گذاری های اِعمال شده در این مناطق به وجود آمده اند. بنابراین پرداختن به تجربه زیسته مرزنشینی اهمیتی استراتژیک در بُعد سیاست گذاری دارد. در این پژوهش به بررسی تجربه زیسته ساکنان مناطق مرزی از مصائب حیات اجتماعی روستای هانی گرمله واقع در نوار مرزی شهرستان پاوه پرداخته شد. منظومه مفهومی ما برگرفته از مرزنشینی، مصائب اجتماعی و جامعه بیم زده (ریسک) الریش بک بود. روش تحقیق حاضر کیفی و مبتنی بر تحلیل روایت بود. شیوه نمونه گیری هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته است. نتایج نشان داد که تفاوت زیادی بین روایت مرزنشینان از زندگی شان با وضعیت زندگی در مناطق مرکزی وج ود دارد و در بیان علت به وجودآمدن این وضعیت، اکثراً بر ویژگی ها و وضعیت اقتصادی و فرهنگی خود تأکید می کنند. مصاحبه شوندگان با مضامینی نظیر «تمایز زندگی مرزنشینان با دیگر مناطق»، «درهم تنیدگی حیات اجتماعی و زندگی مرزنشینی»، «مخاطرات مراودات مرزی»، «حک شدگی اقتصاد کولبری»، «درحاشیه بودن»، «ضعف امکانات، خدمات و زیرساخت های مرزی»، «به حاشیه رفتن مسائل زیست محیطی در مناطق مرزی» و نظایر آن، حس متفاوت بودن از دیگ ران را تجربه می کنن د. در این پژوهش سوژه های مطالعه (ساکنان روستای مرزی)، استراتژی ها و راه های برون رفت از این مشکلات را در مواردی مانند تغییر نگاه کارگزاران توسعه به مرز، اقدامات توسعه ای عاجل و ایجاد امکانات و گسترش خدمات جستجو می کنند.