قاسم زائری

قاسم زائری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۱.

ظرفیت های تبارشناسی برای «مطالعات توسعه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تبارشناسی توسعه گفتمان قدرت دانش مقاومت فوکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه و اهداف: «توسعه» و عبارات ارزش گذارانه آن از قبیل توسعه ناپایدار، توسعه نامتوازن، توسعه نیافته، در حال توسعه و ... مفاهیمی پرکاربرد در تحلیل شرایط جوامع غیرغربی همچون ایران و مقایسه آن ها با جوامع توسعه یافته است. آنچه که در این تحلیل ها به عنوان امری مسلم و طبیعی در نظر گرفته می شود، ضرورت تحقق «توسعه» است، به گونه ای که تصور شکل دیگری از واقعیت غیرممکن به نظر می رسد. توسعه و شاخص های آن، نه تنها نقطه اتکای بسیاری از ارزیابی ها درباره سیاست ها و دولت ها، بلکه معیاری مسلط برای داوری درباره انسان و جامعه غیرغربی شده است. با این وجود، «توسعه» همچون هر پدیده اجتماعی دیگر تاریخمند است و فهم صحیح آن مستلزم اتخاذ رویکردی است که به این وجه توجه نماید. «تبارشناسی» به مثابه رویکردی نظری روشی، پدیده های اجتماعی از جمله توسعه را در روند تاریخی شان مطالعه می کند. این مقاله، تأمل پیرامون ظرفیت هایی است که این رویکرد برای «مطالعات توسعه» فراهم می کند.روش: جهت تحقق این هدف، از مشارکت تبارشناسی فوکویی، مطالعات پساتوسعه و پسااستعماریِ توسعه (که متأثر از فوکو هستند)، تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی ایران و برخی ملاحظات استفاده شده است تا نسخه بهینه شده ای از تبارشناسی جهت کاربرد در «مطالعات توسعه» ارائه شود.   تاریخ دریافت: 19/11/1403تاریخ پذیرش: 28/03/1403  واژگان کلیدی:تبارشناسی،توسعه،گفتمان،قدرت،دانش،مقاومت،فوکو  نتایج: وفق این رویکرد، روش صحیح در «علوم اجتماعی» تاریخ پژوهی تبارشناسانه است، زیرا وجود هر پدیده اجتماعی برساخت تاریخی است. رد فرض پیوستگی به معنای انکار وجود هر نوع پیوستگی در تاریخ نیست، بلکه تدبیری روش شناسانه است. تبارشناسی متضمن نقد بنیادی مدرنیته است، زیرا آن را رهایی بخش نمی داند. این رویکرد تحلیلی به پژوهشگر امکان نقد روایت های مشهور و مسلط درباره پدیده اجتماعی توسعه را می دهد. نحوه صورت بندی مسئله، از مهم ترین امکان های تبارشناسی برای مطالعات توسعه است. تبارشناسی تحلیل خود را از پرسشی در زمان حال آغاز می کند. بنابراین، مسئله تبارشناسی توسعه، مسئله «اکنون» است. تحلیل تبار اندیشه و عمل توسعه، در جستجوی خاستگاهِ واحد نیست. موفقیت در این جستجو ضمن توجه به تاریخ خاص هر سرزمین، نیازمند رصد بازتاب تبار گفتمان جهانی توسعه، عناصر و نیروهای اجتماعی آن در جامعه مورد بررسی است. مطالعات تبارشناسانه توسعه، ضمن کاربرد مفهوم گفتمان، بین شیوه های بازنمایی (کردارهای گفتمانی) و رویه های مادی (کردارهای غیرگفتمانی) توسعه ارتباط می بیند، به عاملیت فردی و جمعی توجه دارد، همچنین به دنبال همگن سازی، نظریه سازی و تعمیم افراطی نیست.تبارشناسی مناسبات قدرت دخیل در برساخت معانی را ردیابی می کند، زیرا قدرت از عوامل برساخت تاریخی هویت ها است. فوکو ضمن نقد الگوی «حقوقی گفتمانی» قدرت، با طرح مفهوم «حکومت مندی» شبکه ای برای تحلیل روابط قدرت شکل می دهد که در آن دولت امکان بررسی دارد. در این چارچوب تحلیلی، به فاعلیت و آزادی فردی نیز توجه می شود. ظهور این فاعلیت در تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی ایران پرطنین است. تبارشناسی امکان فهم چگونگی شکل گیری اندیشه و عمل توسعه را با تحلیل روابط قدرت در اشکال و سطوح مختلف فراهم می سازد؛ از بررسی طرح های توسعه به عنوان ابزار اعمال قدرت تا روابط قدرت میان جوامع توسعه یافته و جوامع غیرغربی. در تحلیل قدرت، هم زمان وجه مقاومت نیز تحلیل می شود. در نسخه تبارشناسی ارائه شده در مقاله حاضر، به تأثیر رویدادهای تصادفی بر کردارهای گفتمانی و غیرگفتمانی توجه می شود؛ با این توضیح که در هر زمان تاریخی ممکن است رویداد خاصی که بر اساس نظم گفتمانی موجود قابل پیش بینی نیست، شرایط تاریخی متفاوتی را پدید آورد.رابطه بین قدرت، دانش و گفتمان، قلمرو تبارشناسی فوکو است. به دلیل پیوند قدرت و دانش، تحلیل علاوه بر متون، باید «نهادها، تصمیمات تسنظیمی، قوانین، اقدامات اداری» را نیز دربربگیرد. این رویکرد امکان تحلیل سازوکارهای عملی گفتمان توسعه مانند تخصصی سازی و نهادی سازی را فراهم می کند. تبارشناسی با واسازی برنامه ریزی، اثرات قدرت و دانش را در گسترش توسعه آشکار می سازد. تحلیل تبارشناسانه برحسب رابطه دانش، قدرت و گفتمان، نشان می دهد که گفتمان توسعه چگونه جهان غیرغربی را به عنوان نوع خاصی از موضوع دانش می سازد و بر این اساس چه نوع مداخلاتی سازمان دهی می شود. تبارشناسی به گفتمان های مقاومت و یا حاشیه ای نیز توجه می کند. از حیث روش شناسی، «تحلیل مقاومت» برای «تحلیل قدرت» یک ضرورت است. وفق تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی، تبارشناسی توسعه در ایران معاصر، رویکرد نظری ویژه ای پیرامون نسبت این انقلاب با توسعه غربی اتخاذ می کند. در نهایت، امکان طرح و تأمل درباره جایگزین ها نیز وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: رویکرد تبارشناسی با جعبه ابزار مفهومی خود می تواند با برجسته نمودن جنبه هایی از اندیشه و عمل توسعه که تاکنون به آن توجه نشده است، به دانش ما درباره این موضوع کمک کند. پژوهش تبارشناسانه می تواند نشان دهد که اگر اندیشه و عمل توسعه، شکل های دیگری داشته است، چه کردارهای گفتمانی و غیرگفتمانی، در این تغییرات دخیل بوده اند. تبارشناس با نقد اکنون، صورت «طبیعی» و «قطعی» پدیده موجود را زیر سؤال می برد و تصویری نو از آن ارائه می دهد. تبارشناسی می تواند از «گفتمان توسعه» در جهان غیرغربی آشنایی زدایی کند. مطالعات تبارشناسانه توسعه امکان تحقق مجموعه ای از اهداف اکتشافی، توصیفی، تفهمی و ارزیابی را دارد. امکان اتخاذ رویکرد پسااستعماری، از ظرفیت های انتقادی این نوع مطالعات است. کاربرد تبارشناسی در مطالعات توسعه، گاه می تواند با تمام اجزای آن اجرا شود، گاه می توان بخش هایی از آن را به صورت مطالعه ای مستقل در نظر گرفت. تبارشناسی، ظرفیت های قابل توجهی برای «مطالعات توسعه» دارد؛ اما بسندگی به رویکرد نظری واحد به عنوان توضیح دهنده باکفایتی از پیچیدگی موضوع مورد مطالعه، تقلیل گرایانه است.قدردانی: از داوران محترم برای نظرات سازنده و مفیدشان سپاسگزاریم. همچنین، از کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی برای فراهم نمودن فضای مناسب پژوهش تشکر می کنیم.تضاد منافع: هیچ تضاد منافع احتمالی توسط نویسنده مسؤول گزارش نشده است.
۲.

بررسی ابعاد ایده امام خمینی درباره اداره جهان اسلام در مرحله پسا اتحاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امام خمینی (ره) اتحاد اسلامی پسا اتحاد اتحادیه جهان اسلام دولت بزرگ اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۰
انقلاب اسلامی ایران در میانه دو جریان سیاسی و اجتماعی اصلی غالب در جهان اسلام به پیروزی رسید: مارکسیسم و ناسیونالیسم. انقلاب اسلامی از ابتدا داعیه «جهانی بودن» داشت، و پاسخی بومی به بین الملل گرایی ناسیونالیسم در قالب سازمان ملل، و انترناسیونالیسم مارکسیستی بود. امام خمینی، داعیه «وحدت اسلامی» داشت تا مسلمانان را به رغم تنوع فکری و فرهنگی شان به یکدیگر نزدیک کند، و با تاکید بر مفهوم «امت»، و راهبرد «امت گرایی اسلامی»، راهی برای اداره جهان اسلام باز کند. این مقاله به بررسی نگرش امام خمینی(ره) پیرامون چگونگی اداره جهان اسلام در مرحله پس از اتحاد پرداخته است و مبانی و لوازم ایده مهم ایشان (تشکیل یک دولت بزرگ اسلامی با جمهوری های مستقل ازاد) را مورد بررسی قرار داده است که در نهایت تصویری از یک اتحادیه با سیستمی کنفدرالی را به دست می دهد. در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل تاریخی به گردآوری و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
۳.

دیرینه شناسی «تصویب قانون مدارس غیرانتفاعی در سال 1367»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۹۴
این مقاله به تشریح چگونگی شکل گیری، تحول و تبادلات صورت گفتمانی مؤثر بر قانون مدارس غیرانتفاعی، مصوب سال 1367 اختصاص دارد. در بررسی تاریخی این رخداد از شیوه تاریخ نگاری دیرینه شناسانه فوکو استفاده شده است. هدف اصلی در این روش کشف نظم درون ماندگار و ارتباط اسنادی در سطح تحلیل گزاره هایی است که مبنای عمل قرار گرفته و توانسته است گفتمانی را تصدیق یا طرد کند. در طی این پژوهش مشاهده شد که ادامه فعالیت مدارس خصوصی اسلامی بعد از انقلاب، ادامه فرایندی بوده است که پیش از آن در دهه 1320 با انگیزه ایجاد فضای سالم آموزشی و ایجاد امید برای امکانِ داشتن زندگی دینی و امکانِ همزیستی دین و علم شکل گرفته بود. پیامد های عینی آن تأسیس مجموعه مدارس اسلامی به صورت متشکل و فراگیر بود. این مدارس برای رژیم شاهنشاهی و در دوره بعد از انقلاب دو نوع سوژگی متفاوت داشت. این جریان طی برخورد با روند های دیگری از میانه دهه 1360 دوباره از حاشیه به متن آمده و به تصویب قانون تأسیس مدارس غیر انتفاعی در سال 1367 منتهی شد. روندهایی چون اختلافات فقهی و سیاسی نیرو های انقلابی، جنگ و شرایط اقتصادی حاصل از آن، مسئله اسلام سیاسی، جایگاه فراگفتمانی امام خمینی و تغییرات فرهنگی جامعه در میانه این دهه، روندهایی بودند که حادث شدند و با برخورد به یکدیگر گفتمان ملی کردن و برنامه ریزی را در حوزه آموزش و پرورش به نظارت دولت و مشارکت اقتصادی مردم تغییر دادند و زمینه ساز تصویب این قانون شدند.   
۴.

مروری بر اصول و مقوّمات نظریه ی «برنامه ی قوی» دیوید بلور و برخی منتقدان وی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ی برنامه ی قوی اصل علیت اصل تقارن اصل بی طرفی اصل بازتابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۷۹
دیوید بلور از سردمداران اصلی مکتب ادینبورا با طرح ریزی اصول چهارگانه ای به تنقیح نظریه ی برنامه ی قوی پرداخت. این اصول چهارگانه شامل اصل علیّت، اصل تقارن، اصل بی طرفی و اصل بازتابی است. بنا بر اصل علیّت، جامعه شناسی می بایست روندی علّی طی کند زیرا تنها در این صورت، منجر به ایجاد باور و یا موقعیتی از معرفت میشود و هم چنین انواع علل جدای از امور اجتماعی در ایجاد باورها وجود خواهند داشت. بنابر اصل تقارن و بی طرفی جامعه شناسی نسبت به دوگانگی ها بی طرف بوده و می بایست انواع یکسانی از علل را مورد تبیین قرار دهد. و نکته ی قابل توجه در اصل بازتابی این است که الگوهای تبیین جامعه شناسی معرفت باید برای خود جامعه شناسی قابل اجرا باشد. دو اصل مهم در برنامه ی قوی، اصل تقارن و بعد اصل علیّت است که بستر بحث و بررسی را در میان مدافعان و منتقدان برنامه ی قوی گسترده است.
۵.

تحلیل و ارزیابی آراء موافقان و مخالفان علم اجتماعی بومی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم اجتماعی ایران بومی گرایی حکمت اسلامی پوزیتیویسم اجتماع علمی روش شناسی بنیادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
در دو دهه گذشته مباحثه پر رونقی بر سر امکان یا ماهیت «علم بومی» در حوزه عمومی علوم انسانی ایران شکل گرفته است. وضع «علم اجتماعی» در ایران بخشی از این مباحثه، و «جامعه شناسان» خود بخشی از مباحثه بومی سازی بوده و هستند. این مقاله با ارجاع به آراء و نظرات جمعی از استادان و صاحب نظران علوم اجتماعی ایران در بازه زمانی پیشگفته، به دسته بندی نظرات موافقین و مخالفین علم اجتماعی بومی در ایران بپردازد. مقاله نشان خواهد داد که دست کم سه رویکرد اصلی در مباحثه علم اجتماعی بومی در ایران قابل شناسایی است: رویکرد پوزیتیویستی، رویکرد قاره ای-پست مدرن، و رویکرد حکمت اسلامی. آن چه بین این سه رویکرد و نمایندگان آنها محل اجماع است، تاکید هر سه بر پرداختن علم اجتماعی و جامعه شناسی به مسائل و موضوعات خاصّ هر جامعه، و اهتمام خاص بودگی آن، از جمله خاص بودگی تاریخی و هویتی جامعه ایران است: گروه اول معتقدند اصول و مبانی نظری ثابت و جهانی متعلق به علم مدرن است و باید از این اصول برای شناخت و حل مسائل بومی جامعه ایران استفاده کرد؛ گروه دوم معتقدند که این اصول برای هر جامعه و فرهنگی متفاوت است، و شناخت جامعه ایران نیازمند شناسایی اصول و قواعد فرهنگی و تاریخی خاصّ این جامعه است؛ گروه سوم نیز هرچند همانند گروه اول به هویت جهانی علم باور دارند ولی بنیان های نظری سکولار علم مدرن را خطا و غلط دانسته، و قائل به وجود مبانی بدیل متناسب با حکمت اسلامی برای دانش اجتماعی بومی هستند.
۶.

تحلیل جامعه شناختی راهبردهای مواجهه با موضوع « حجاب» زنان در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الزامی سازی بی اثر سازی جمعیت فداییان اسلام حجاب حق رأی بانوان نهضت ملی شدن صنعت نفت نادیده انگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۶
این مقاله به جایگاه «حجاب» در جهت گیری نیروهای سیاسی و اجتماعی فعال در نهضت ملی کردن صنعت نفت در اواخر دهه 1320 شمسی (1320 1330) اختصاص دارد. دهه 1320 و به ویژه تحولات اواخر این دهه، تحت تأثیر دو دسته روندهای بین المللی و داخلی است: نخست «چرخش استعماری»، و ظهور نظم تازه جهانی پس از جنگ جهانی دوم و نیز بازخیزی اسلامی در نتیجه افول سلطنت های ملی در کشورهای اسلامی؛ و دوم، احیای نیروهای سرکوب شده اجتماعی و سیاسی پس از برکناری رضاخان و بازبینی راهبردهای سیاسی و اجتماعی نیروهای متجدد ملی گرا برای عبور از بحران مشروعیت ناشی از ملی گرایی استبدادی رضاخانی. مقاله نشان خواهد داد که در میانه مناقشات بر سر نفت و انتخابات در تحولات آخر این دهه، چگونه مسئله زنان تحول یافته است و سه راهبرد در میان نیروهای سیاسی و اجتماعی پیرامون موضوع «حجاب» را شرح خواهد داد: راهبرد نادیده انگاری سیاسی حجاب، راهبرد بی اثرسازی اجتماعی حجاب و راهبرد الزامی سازی حداکثری حجاب. در این مقاله، برای استخراج داده، به منابع و مواضع جبهه ملی ایران، حزب توده ایران، جامعه مجاهدین اسلام و جمعیت فداییان اسلام رجوع شده و از منابع دست اول تاریخی و تاریخ شفاهی استفاده شده است.
۷.

بازنمایی تصویر زن در فیلم شبی که ماه کامل شد (کاربست تحلیل روایت و نشانه شناسی رولان بارت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایدئولوژی دینی تحلیل روایت تصویر زن گروهک طالبان نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۶۰
تصویر زنان در سینمای ایران همواره در ژانرهای متنوعی بازنمایی شده است. از گفتمان های فمنیستی که به دنبال به تصویر کشیدن تبعیض های موجود به زنان در هر دوره است گرفته تا ژانرهایی که به نقش زنان در سال های جنگ و پس از آن اشاره دارند، هر یک به نحوی به این موضوع پرداخته اند. در این میان، اما پرداخت به زنان در یک ایدئولوژی خاص دینی کمتر صورت گرفته است. فیلم شبی که ماه کامل شد از معدود فیلم هایی است که به بازنمایی تصویر زن در یک ایدئولوژی دینی (گروهک طالبان) در قالب یک روایت عاشقانه پرداخته است. به همین منظور، در این مقاله با ترکیب روش تحلیل نشانه شناختی و تحلیل روایت بارت به دنبال تبیین و بازنمایی تصویر زن در این فیلم خواهیم بود. نتایج تحلیل گویای آن اند که کارگردان اثر با روایت دراماتیک یک عضو ارشد گروهک طالبان در پی نشان دادن تأثیر ایدئولوژیک تفکری است که در آن هیچ مانعی نمی تواند جلودار دستیابی به هدف مقدس و والای اعضای گروه طالبان بشود. این تصویر از ایدئولوژی طالبان روایت می شود که انسانِ دینی حتی باید برای رسیدن به اهداف، از زن (معشوقه) و فرزند خویش نیز گذر کند و دل مشغولی های آن ها نباید او را از پرداختن به مأموریت هایی بازدارد که گروه طالبان برای آن ها در نظر گرفته است. درنتیجه، تصویر زن در این گروهک موجودی بی ارزش در مقابل ارزش ها و اهداف گروه طالبان و حتی مانعی اضافی برای دستیابی به آن ها تلقی می شود.
۸.

تحلیل گفتمان فرهنگ زیست محیطی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان تحلیل گفتمان فرهنگ زیست محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۳۸۵
تعامل انسان با محیط زیست در ایران به هزاران سال قبل بر می گردد، اما بحران محیط زیست پدیده بسیار متاخری است که محصول بی توجهی انسان به ظرفیت محیط زیست بوده است. در ایران نیز مانند سایر نقاط جهان برخی گفتمان ها در ایجاد این بحران نقش مثبت و منفی داشته اند. گفتمان محیط زیست گرایی نیز در ایران مانند دیگر نقاط دنیا در پاسخ به این بحران پا گرفت. این گفتمان به شیوه های مختلف تلاش نموده خود را هژمونیک نموده و وارد فضایی کارزار گفتمانی شود. هدف این تحقیق بررسی و تحلیل این گفتمان در ایران است. در این راستا محیط زیست گرایی را به منزله یک مفصل بندی در نظر می گیریم و به روش تحلیل گفتمان لاکلاو و موف به تحلیل آن می پردازیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگرچه گفتمان محیط زیست گرایی دارای تاریخی طولانی است، اما با توجه به مدرن بودن بحران محیط زیست که به طور مشخص از زمان پهلوی دوم آغاز شده و با پر رنگ تر شدن پیامدهای توسعه افراطی، این گفتمان امروزه در مواجهه با چنین مسئله ای در منازعه گفتمانی از موقعیت بهتری برخوردار است. بعد از انقلاب نیز با ادامه سیاست های توسعه ای از سوی دولت های مختلف این گفتمان در تقابل با گفتمان توسعه خود را مفصل بندی نموده و به شیوه های مختلف سعی در هژمونیک شدن دارد.
۹.

بررسی چگونگی تجدید نظر در قانون «کشف حجاب» در مقطع 1320- 1322 با تکیه بر مقاومت های فردی و نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشف حجاب مقاومت زنان فوکو جنگ جهانی دوم علما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۴
سیاست «کشف حجاب» اجباری از دی 1314 به منزله سیاست رسمی حکومت پهلوی اول به اجرا درآمد و براساس آن، با اعمال قدرت شهربانی، زنان به بی حجابی ملزم شدند. در شهریور 1322، در دوره پهلوی دوم، دولت به حذف قید «اجباری» در این سیاست حکم داد. این مقاله به بررسی مقاومت عاملان اجتماعی، به ویژه عاملیت زنانه، در مقابل اجرای این قانون اختصاص دارد و نشان خواهد داد که در سه مقطع اصلی، از 1306 1314، 1314 1320 و 1320 1322، سه صورت متفاوت مقاومت در برابر بی حجابی شکل گرفته است. آغاز جنگ جهانی دوم در 1318 و حادثه اشغال ایران از سوی متفقین در 1320 مهم ترین تحولات ساختاری اند که زمینه را برای کنش گری عاملان اجتماعی فراهم آورده است. نیاز پهلوی دوم به حمایت یا دست کم عدم مخالفت علما و روحانیت با سلطنتش، تغییر مهم دیگری است که به احیای نهادی روحانیت به عنوان یک نیروی مهم در موضوع حجاب کمک می کند. مقاله نشان خواهد داد که روند یکنواخت و برنامه ریزی شده ای در مواجهه زنان با «کشف حجاب» وجود ندارد و در برآیند تأثیرات نیروهای پراکنده تاریخی و اجتماعی است که زمینه برای «بازگشت به حجاب» در 1322 فراهم می شود. زنان مجموعه ای از راهبردها نظیر مقاومت مثبت و نوآوری در طراحی لباس، مقاومت منفی و درگیری فیزیکی با مأموران شهربانی، مهاجرت، خانه نشینی و پذیرش محرومیت اجتماعی و نیز شکواییه نویسی به مراجع قانونی و نظایر آن را در مقابله با سیاست بی حجابی در پیش گرفتند. در جریان همین مقاومت و بازگشت، احکام گفتار بعدی حجاب، مثل «حجاب به مثابه آزادی» یا مسئولیت دولت به ترویج حجاب، و نظایر آن شکل می گیرد. در این مقاله، از شیوه فوکویی تحلیل روندهای تاریخی استفاده شده و از اسناد دست اول و گزارش های رسمی شهربانی و وزارت کشور و تاریخ شفاهی در مقاطع زمانی پیش گفته بهره برده شده است.
۱۰.

تحلیل جامعه شناختی روندهای مؤثر بر شکل گیری ایده انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها و شناسایی اسلوب های بیانی آن تا مقطع غلبه گفتار اسلامی کردن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها بعثت فرهنگی استقلال دانشگاه امام خمینی(ره) فرهنگ استعماری گفتار اسلامی کردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۷ تعداد دانلود : ۴۸۲
این مقاله درصدد بررسی چگونگی وقوع رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها( 63 1359) تا مقطع تفوق گفتار اسلامی کردن است. نکته مهم، تاریخی بودن ایده انقلاب فرهنگی در دانشگاه هاست: این ایده محصول یک نقطه زمانی مکانی معین نیست بلکه محصول شرایط تاریخی مواجهه و زیست نیروهای انقلابی با تجربه های متکثر و گاه متعارضی نظیر انقلاب فرهنگی در چین و انقلاب سفید ایران و جنبش های جدید فرهنگی اروپا یا بازخوانی بعثت فرهنگی پیامبر اسلام(ص) و نیز درتقابل با برخی رویه های فرهنگی نظیر فرهنگ طاغوتی یا فرهنگ استعماری در دوره پهلوی است. مقاله نشان می دهد که براساس شرایط پیش گفته، همه نیروهای سیاسی و اجتماعی درگیر در انقلاب اسلامی با تحول در دانشگاه توافق داشتند و همگی در مقطع اولیه پس از انقلاب اسلامی(یا قبل از آن) فعالیت هایی را برای دگرگونی در وضعیت دانشگاه علم آغاز کرده بودند. وقوع انقلاب موجب شد تا امکان پیگیری و تحقق این ایده فراهم شود. به علاوه با آشکارشدن اختلاف نظر نیروهای درگیر در انقلاب بر سر ماهیت و ساختار نظم سیاسی جدید در مرحله مابعد انقلاب، و تبدیل دانشگاه به ابژه سیاسی نیروهای مخالف و متعارض، پیدایی مناقشه جدایی طلبی قومی، تسخیر سفارت آمریکا، آغاز جنگ تحمیلی، و به خصوص تغییر رفتار برخی گروه ها از کنش گری سیاسی به رفتار نظامی و تروریستی به ویژه در سال های 59 و شصت، عملاً گفتار اسلامی کردن غلبه یافت و گفتارهای رقیب از رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها کنار رفت یا در حاشیه قرارگرفت. در این مقاله از شیوه میشل فوکو برای تباریابی و تحلیل مبدأ استفاده می شود.
۱۱.

بررسی مقایسه ای صورتبندی مساله «مردم» در آراء شریعتی و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شریعتی مطهری مردم دین استضعاف انقلاب اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۶
«مردمی» در کنار «اسلامی» از جمله مهمترین صفات ممیزه انقلاب اسلامی است. این مقاله به بررسی موضع «علی شریعتی» و «مرتضی مطهری» در مورد «مردم» اختصاص دارد. این دو متفکر بحث های مفصل فلسفی یا جامعه شناختی پیرامون مفاهیمی نظیر «فرد» و «جامعه» و «تاریخ» و «ناس» در آثار خود دارند. اما آنها ضمناً به دلیل درگیری عملی در مناسبات اجتماعی و مبارزات انقلابی ناگزیر از پرداختن به «مردم» نه به مثابه امری تجریدی و به عنوان ابژه نظریه-پردازی های فلسفی-جامعه شناختی بلکه به عنوان مردمِ «عادی»ِ «کوچه بازار» و تعیین جایگاه آنها در طرح هایشان برای تغییر در نظم یا تاسیس نظم جدید بوده اند. به نظر می رسد که شریعتی بیش از همه دلمشغول مناقشه مردم-روشنفکر است و موضع دوگانه ای در مورد مردم دارد: از یکسو «مردم» را به عنوان معیار کاملی برای سنجش همه امور اجتماعی و دینی اعم از خدا و پیامبر و عبادت و هنر و نظایر آن مطرح می کند، و از سوی دیگر گزینشگرانه «شبه آدم ها» را از افراد «تشنه ایمان» و در حسرت «روزگار برابری انسانی» متمایز می کند، و آنها را پایه اصلی طرح تحول اجتماعی خود می داند. مطهری بیش از همه بر مناقشه مردم-دین تمرکز دارد، و مفهوم «مستضعف» را برای اشاره به جایگاه مردم عادی به چالش می کشد، و معتقد است که «مستضعف» همان «مومن» نیست، و ملاک سنجش مردم عادی نه «استضعاف» بلکه «عمل صالح» است. در این مقاله از روش اسنادی و مرور متن آثار این دو متفکر استفاده شده است.
۱۲.

شناسایی صورت بندی گفتمانی واقعه «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» (1359-1363)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۸۹ تعداد دانلود : ۷۱۱
واقعه «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» (1359)، به عنوان پیامد ضروری و گریزناپذیر انقلاب اسلامی، به مباحثات گسترده و اتخاذ سیاست گذاری های متنوعی در حیطه های آموزشی، مدیریتی و فرهنگی نظام آموزش عالی دامن زد. مقاله حاضر با شناسایی صورت بندی گفتمانی حاکم بر این واقعه، نشان می دهد که در آستانة انقلاب اسلامی، خواست همه گیری در بین طیف های مختلف نخبگان سیاسی و فرهنگی برای تحول در ساختار علمی و نظام آموزشی کشور وجود داشت و نیروی برآمده از وقوع انقلاب اسلامی، این خواست را به فعلیت رساند و همچنین، به دلیل غلبه نیروهای مسلمان در این زمان، ناگزیر به این واقعه سمت وسوی «اسلامی» داد. مقاله نشان می د هد که بافت گفتمانی واقعه «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» یکدست نیست و دست کم چهار گفتمان اصلی در شکل گیری این واقعه دخیل بوده اند: «گفتمان تحول در نهاد علم»، «گفتمان تحول در روابط علم»، «گفتمان تحول در عالِم»، و «گفتمان تحول در علم». در واقع، تنوع سیاست گذاری های در این مقطع، ناشی از مدخلیت گفتمان های مختلف و شیوه های متفاوت معناداری هر یک است، ضمن اینکه رابطة بین گفتمان ها نیز مرتبه بندی شده است. در این مقاله از شیوه کار فوکو در شناسایی گفتمان ها بهره برده می شود.
۱۳.

«روش شناسی بنیادین» از منظر روش شناسی بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه «روش شناسی بنیادین حمید پارسانیا مسئله علمی مبناکاوی ذات گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۴
این مقاله به نحوه پیدایی و عوامل شکل دهنده نظریه «روش شناسی بنیادین» به عنوان نظریه ای در باب مبناکاوی نظریات علمی اختصاص دارد که با اتکا به مبانی صدرایی، به بررسی عوامل معرفتی و غیرمعرفتی موثر بر تولید نظریه های علمی می پردازد. مبنای نظری این مقاله، خود نظریه «روش شناسی بنیادین» است و تلاش دارد نظریه روش شناسی بنیادین را در مورد خودش بیازماید. ابتدا شرحی از چیستی «نظریه روش شناسی بنیادین» داده شده و پس از بیان عوامل تحقق «نظریه روش شناسی بنیادین»، به داوری درباره درونی یا بیرونی بودن آن پرداخته شده است. در اینجا از روش اسنادی و تحلیل متون و بررسی آثار استاد «حمید پارسانیا» سود برده شده و ضمناً به زمینه اجتماعی و زندگی فردی واضع نظریه توجه شده است. این مقاله به نحوه پیدایی و عوامل شکل دهنده نظریه «روش شناسی بنیادین» به عنوان نظریه ای در باب مبناکاوی نظریات علمی اختصاص دارد که با اتکا به مبانی صدرایی، به بررسی عوامل معرفتی و غیرمعرفتی موثر بر تولید نظریه های علمی می پردازد. مبنای نظری این مقاله، خود نظریه «روش شناسی بنیادین» است و تلاش دارد نظریه روش شناسی بنیادین را در مورد خودش بیازماید. ابتدا شرحی از چیستی «نظریه روش شناسی بنیادین» داده شده و پس از بیان عوامل تحقق «نظریه روش شناسی بنیادین»، به داوری درباره درونی یا بیرونی بودن آن پرداخته شده است. در اینجا از روش اسنادی و تحلیل متون و بررسی آثار استاد «حمید پارسانیا» سود برده شده و ضمناً به زمینه اجتماعی و زندگی فردی واضع نظریه توجه شده است.
۱۴.

بررسی مقایسه ای مواجهه ی امام خمینی (ره) و علمای سنتی با سنت»در دوره ی منتهی به وقوع انقلاب اسلامی»

کلید واژه ها: تجدد امام خمینی انقلاب اسلامی روحانیت تحجر احیای سنت تکرار سنت نومید از سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
امام خمینی، علاوه بر تمایزگذاری بین فکر و عمل خود با متجددین، ضمناً بین خود و برخی جریان های سنتی و از جمله متحجرین نیز تمایز می گذارد. او نسبت به برخی مقولات فقهی یا رسومات مذهبی سنتی نیز دیدگاه انتقادی و احیاگرانه داشت. این مقاله با قرار دادن امام در قالب جریان «احیای سنت»، او را در مقابل دو جریان اصلی می داند: نخست متجددینی که در چهارچوب رویکردهای «بازگشت به سنت» و «رد سنت» نظریه پردازی کرده اند، و دیگری «علمای سنتی». تأکید مقاله بر بیان تمایزات دیدگاه ایشان با رویکرد علمای سنتی است و نشان می دهد که این گروه اخیر یک دست نبوده، و در درون خود دسته بندی هایی دارند: دست کم می توان دو گروه معتقد به «تکرار سنت» و «نومید از سنت» را از یکدیگر تفکیک کرد. بر همین اساس نیز نسبت تفکر و عمل امام با آنها دارای مرتبه بندی بوده، و یکسان نیست. برای این کار مقاله ضمن بحث تاریخی، و شناسایی بافت گفتمانی که امام خمینی درون آن عمل کرده، از شیوه ی تحلیل اسنادی و تحلیل متن بر اساس گفتار و نوشتار امام خمینی سود برده است.
۱۶.

بررسی قلمروهای مفهومی «مشیّت الهی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناسی علم جدید جیامباتیستا ویکو مشیت الهی تفاسیر ناهمگونی غایات تفاسیر انسان گرایانه تفاسیر مادی گرایانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۵۶۸
«علم جدید» ویکو به عنوان اولین صورت تمام عیار شناخت تجددی که درضمن وظیفه علم، تجدد و تحولات آن را نیز بر عهده دارد، مقدم بر «علم جامعه شناسی» و برخلاف آن دارای بنیان های دینی قدرتمندی است. برجسته ترین نمود دینی این علم در بحث «مشیّت الهی» است. این مقاله به بررسی جهت گیری های تفسیری اصلی اختصاص دارد که پیرامون بحث «مشیّت الهی» ویکو می باشد و نشان می دهد که تاکنون سه سنت تفسیری قابل شناسایی است: نخست، تفاسیر مبتنی بر ناهمگونی غایات که ضمن پذیرش بنیاد الهیاتی «مشیّت الهی» در فکر ویکو مسئله اصلی شان این است که چه نسبتی بین عملکرد مشیّت الهی و عملکرد انسانی وجود دارد؛ دوم، تفاسیر انسان گرایانه که منشأ الهی بحث ویکو را رد می کند و بدین ترتیب، در نگرشی ایدئالیستی مسئله اصلی شان شناسایی بنیان های انسان گرایانه خلق مفهوم مشیّت از سوی ویکو است؛ و سوم، تفاسیر مادی گرایانه که ضمن ردّ وجه استعلایی و نیز ایدئالیستی مشیّت، ریشه های آن را در روندهای اجتماعی و اقتصادی زمانه ویکو جستجو می کنند. روش این مقاله اسنادی است و مبتنی بر بررسی کتاب علم جدید ویکو و آثار مفسران اصلی اوست
۱۷.

مطالعه نقش «جارچی» و تحولات آن در نظام روابط اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفویه قاجاریه نظام اجتماعی جارچی تواچیان جزایریان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۶ تعداد دانلود : ۶۵۹
هدف: این مقاله به دنبال بررسی نحوه پیدایی نقش «جارچی» و تحولات آن در ساختار روابط اجتماعی ایرانیان قبل از دوره جدید است. روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی، بر اساس مطالعه منابع دست اول تاریخی، اسناد موجود و بر پایه منابع کتابخانه ای نگاشته شده و در آن، بر نگرش اجتماعی نسبت به تحولات نقش «جارچی» تاکید شده است. یافته ها و نتایج: مقاله نشان می دهد که «جارچی»ها، در نظام روابط اجتماعی سنتی ایران، ابلاغ کنندگان و در مواردی مجریان اوامر و دستورات حکومتی بودند. آن ها عموماً فرمان های مربوط به دو حیطه سیاسی- نظامی، و نیز شهر- بازار را به مخاطب عام و خاص ابلاغ می کردند. جایگاه آن ها در تشکیلات درباری- نظامی برجسته بود و همواره از نزدیکان و ملازمان شاهان و حکّام محسوب می شدند. از نظر اجتماعی دارای اعتبار بوده و از حیث اقتصادی، گاهی به ثروت فراوانی دست پیدا می کردند. هرچند از نظر دیوانی، جارچی ها تحت نظر جارچی باشیان، و در مرتبه بالاتر، زیر نظر ایشیک آقاسی باشی فعالیت می کردند، اما در درون خود، دارای دسته بندی های مختلفی نظیر جارچیان مخصوص، جارچیان جزایریان، جارچیان بازار، جارچیان توپخانه و نظایر آن بودند. هر اقدامی برای بازسازماندهی تشکیلات اداری و سیاسی ایران در دوره های مختلف تاریخی، موجب تغییر شرح وظایف و جایگاه جارچی ها می شد. به رغم برخی شباهت ها بین شرح وظایف جارچی ها و «تواچی»ها، گاهی نیز بین این دو تداخل وجود داشت. در دوره قاجار و پس از آن، در نتیجه ورود دستاوردها و فناوری های جدید نظیر روزنامه یا پیدایی وسایل صوتی نظیر بلندگو، زمینه برای به حاشیه رفتنِ جارچی ها و نهایت حذفِ آن ها از ساختار روابط اجتماعی رسمی فراهم شد. امروزه تنها اشکال کژکارکردیِ نقش جارچی در قالب «جارزن» در حاشیه بازارها یا مراکز جابجایی مسافر وجود دارد.
۱۸.

دیرینه شناسی بی حجابی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انقلاب مشروطه بی حجابی دیرینه شناسی رضاخان صدیقه دولت آبادی فمنیسم مادرانه قرهالعین بابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۷۸
این مقاله به بررسی شرایط امکانی پیدایی بی حجابی در ایران اختصاص دارد و درصدد است نشان دهد که در برآیند چه نیروها و مناسباتی، نخستین اقدام به بی حجابی در ایران ممکن شده است. برای رسیدن به این هدف، از جهت گیری فوکویی متکی بر روش دیرینه شناسی استفاده شده است. مقاله نشان می دهد که «بی حجابی» حکمی از احکام تجدد است که باید در مناقشه «تجدد بومی» و «تجدد غربی» در ایران فهمیده شود. از این رو، برخلاف تصور رایج، حضورِ بدون حجابِ قرهالعین بابی در اجتماع بدشت در 1231 ش.، در حالی که «تجدد بومی» و نظامات آن در مرحله مهمی از اقتدار خود است، نمی تواند نقطه صفر بی حجابی در ایران باشد. به علاوه، شیوه استدلال و اسلوب بیانی قرهالعین نیز به تمامی در متن سنت است. مقاله نشان می دهد که بی حجابی فقط در مرحله پیشرفته ای از «تجدد غربی»، و با پیدایی نظامات و نیروهای آن، در ایران می توانسته ممکن شود و از حیث تاریخی، این امر در 1306 ش. و با حضورِ بدون حجابِ صدیقه دولت آبادی در خیابان ها محقق شد. اقدام دولت آبادی در برآیند مجموعه ای از روابط و مناسبات داخلی و بین المللی مورد حمایت «دولت جدید» رضاخان قرار گرفت: تأثیر الگوهای نوسازی در ترکیه و افغانستان، و میل به شناساییِ بین المللی در پایان جنگ جهانی اول، و نیز راهبرد ملت گرایانه تربیت زنان از این جمله اند. خود دولت آبادی نیز، هرچند بدواً تحت تأثیر مناسبات جدیدی قرار داشت، که از زمان سپهسالار و خصوصاً از انقلاب مشروطه ذیلِ «گفتمان عقب ماندگی» در حیطه آموزش جدید پدید آمده بود، بعدها خود به مبلغ گفتار جدیدی برای ترویج بی حجابی و تعریف حقوق زنان بدل شد که تحت تأثیر روندهای فمنیستی بین دو جنگ جهانی، از استدلال های رایج مبتنی بر نوگرایی دینی به نوعی «فمنیسم مادرانه» تمایل پیدا کرد.
۱۹.

نقد درونی «گفتمان تهاجم فرهنگی غرب» با تأکید بر ناسازه های سیاست گذارانه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: تهاجم فرهنگی غرب انقلاب اسلامی فرهنگ مهاجم سیاست گذاری فرهنگی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹ تعداد دانلود : ۳۳۸
آنچه «گفتمان تهاجم فرهنگی غرب» نامیده می شود از ابتدای دهه هفتاد شمسی به گفتار غالب در سیاست گذاری فرهنگی جمهوری اسلامی بدل شد و هدف از آن مقابله با تاثیرات فرهنگ مهاجم غرب و برنامه ریزی برای حفظ و تعمیق فرهنگ دینی و ارزش های اسلامی بود. هدف این مقاله بررسی «گفتمان تهاجم فرهنگی» بر اساس منطق «نقد درونی» است. مقاله نشان می دهد که به واسطه برخی تغییرات گسترده عینی و شناختی در دو دهه اخیر و پیدایی روندهای فرهنگی دائماً تحول یابنده جهانی، برخی ناسازه ها و عدم توافق ها در این گفتمان پیدا شده اند: عدم توافق بر سر مقابله با امر «مدرن» یا «غربی»، «هنجاری» یا «غیرهنجاری» بودن فرهنگ، تاثیر «اسطوره ژاپن» بر ذهن سیاست گذاران فرهنگی، مناقشه بر سر «تاریخ تهاجم فرهنگی»، معضله «تعریف فرهنگ»، مسئله تعیین مصادیق «فرهنگ مهاجم»، گذار از «تهاجم فرهنگی» به «جنگ نرم» و «تحولات حوزه سیاست گذاری» از جمله دشواری های اصلی در گفتمان تهاجم فرهنگی غرب هستند که باید بر اساس اهداف نخستین این گفتمان و نیز تغییرات کنونی مورد بازنظریه پردازی قرار گیرند.
۲۰.

روش شناسی تاریخی ویکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره ارسطو دکارت تاریخ مشیت الهی جیامباتیستا ویکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹۲ تعداد دانلود : ۲۶۹۶
این مقاله به بررسی آراء جیامباتیستا ویکو در مورد ماهیت تاریخ و شیوﮤ درست دستیابی به شناختِ از آن می پردازد. ویکو درصدد تأسیس نوعی «الهیات منطقی مدنی مشیّت الهی» است و این مقاله با مراجعه به آثار اصلی او و نیز بهره گیری از آراء شارحانش نشان خواهد داد که او در محل برخورد دو امتداد نظری، یکی معرفت شناختی و دیگری هستی شناختی، در باب تاریخ قرار دارد. او معتقد است که «مشیّت الهی» بر تاریخ حاکم است، اما لزوماً انسان مسلوب الاختیار نیست، بلکه فعالانه و البته در درون طرح خداوند حاضر است و مشارکت دارد. نظریه مشهور او در باب تحول سه مرحله ای تاریخ، از «الهی» به «قهرمانی» و سپس به «مدنی» که بعدها مورد استفادﮤ اگوست کنت قرار گرفت، محصول همین فکر است. از حیث روش شناختی نیز ویکو گزارﮤ «ساختن، معیار حقیقت است» را جایگزین اصل دکارتیِ «معیار حقیقت، وضوح و تمایز است» کرد، و بدین ترتیب، یقینی ترین علم را نه ریاضی، بلکه تاریخ می داند. از نظر ویکو ماهیت تاریخ، انسان ساخته است، بنابراین، وی در گرایشی آشکار به لاک روش درست شناخت تاریخ را بررسی ساخته های انسانی می داند و میان ساخته های انسانی نیز تولیدات فرهنگی مانند هنرها، اسطوره ها، افسانه ها، حکایات، اشعار و آنچه را که در تاریخ نگاری سنتی «خرافه» دانسته می شد، ارزشمند و مهم قلمداد می کند. استدلال ویکو در مورد تمایز میان شناخت از «طبیعت» و «تاریخ» به مبنای اولیه ای برای بحث های بعدی فیلسوفان نوکانتی بر سر «علوم انسانی» و تاریخی از علوم طبیعی بدل شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان