نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال 13 زمستان 1402 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان یکی از کانون های اصلی تکوین دنیای مدرنِ غربی، مورد توجه متفکرین غربی همچون ماکس وبر، کارل مارکس و گئورگ زیمل قرار گرفته است. در مقابل در سنت اسلامی-ایرانی، درکی از شهر در ذیل مدینه فاضله وجود داشته است که باعث شده در مواجهه مسلمین با جهانِ غربی، تاملات الاهیاتی درباره شهر تبدیل به حوزه ای گسترده شود. هدفِ این مقاله، آن است تا با بهره گیری از روش مطالعه تطبیقی-تاریخی، الگوی مواجهه حکمای مسلمان نظیر ابونصر فارابی، در مواجهه با پولیس یونانی را نشان دهد و از آن در مواجهه امروز با نظریات شهری مدرن بهره گیرد. برای این هدف، ابتدا مواجهه انتقادی فارابی با پولیس یونانی را بررسی کرده ایم و پس از آن، به مقایسه ایده فارابی با دیدگاه گئورگ زیمل پرداخته ایم. زیمل با توصیفی انتقادی، به تشریح ویژگی های فرهنگ و حیات شهری مدرن می پردازد و مولفه های آن نظیر محوریتِ اقتصاد پولی، فردیتِ فزاینده و از خودبیگانی و نظایر آنها را تشریح می کند. در نتیجه گیری، با نظر به بصیرت های این مطالعه تطبیقی، به موضوعات قابل پژوهش دیگری در این حوزه با نظر به وضعیتِ شهرهای اسلامی-ایرانی در مواجهه با شهرهای مدرن اشاره شده است.
تفکر، خردورزی و تعقل؛ زمینه ساز تحقق ساحات اخلاقی مدینه فاضله در نظریه جامعه گرایانه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مقاله حاضر، بررسی نقش و تأثیر خردگرایی، تفکرمحوری و عقلانیت، به منزله یکی از اصلی ترین عوامل زمینه ساز در طراحی مدینه فاضله (در ابعاد اخلاقی) در نظریه جامعه گرایانه فارابی است. هدف این مقاله بیان کیفیت تأثیر خردگرایی در اخلاق جوامع است که این مهم را در میراث اخلاقی یکی از مهم ترین فلاسفه اجتماعی یعنی فارابی بررسی کرده است. روش اصلی مقاله تحلیلی-عقلانی است و از ابزارهای مختلف تحلیل مفهومی، تحلیل گزاره ای و سیستمی برای تحلیل آرای فارابی استفاده شده است. فارابی جامعه را ساختار یا نظام و مجموعه ای سازمان یافته می داند و اگرچه به صراحت شاهدی وجود ندارد که بگوید جامعه از هویت و وجود مستقل برخوردار است، بحث ها ناظر بر نظمی جمعی مانند نظام هستی است که فارابی درباره خصوصیات آن می نویسد. براین اساس خردگرایی و تفکرمحوری برای نیل به غایت اجتماعی مطلوب علاوه بر افراد و اخلاق شهروندان جامعه، بر محوریت این نظام نیز نظریه پردازی کرده است؛ تا آنجا که در برخی آثار، ملاک تشخیص مدینه فاضله از ضد آن، شاخصه های رشد شناختی در دو بعد علم و عمل است. بحث از قدرت استنباط و استدلال و همچنین سنجش و عقلانیت در سراسر نظریه جامعه اخلاقی آرمانی می درخشد و آن را در خصوصیات رئیس مدینه فاضله (که در بالاترین مرتبه عقلانیت است) و اخلاق شهروندان می بینیم. شهروندان برای وضعیت مطلوبشان و ملکه شدن فضایل نیکو، نیازمند قضاوت ها و سنجش های همیشگی و دائمی قوه ناطقه هستند. فضیلت های فکری که از عقل عملی برمی خیزد، هم در باب شهروندان و هم در قالب فضایل فکری، مدنی، منزلی و... طراحی شده اند و سعادت فردی و سعادت جامعه، هر دو بر مبنای خردورزی هستند؛ تا جایی که حتی عواطف اجتماعی مدنی مانند محبت در مدینه فاضله، براساس شاخصه عقلانیت ارزش گذاری می شوند. البته عقلانیت و سنجش خردبنیان، هرگز همه سلامت و سعادت شهروندان و جامعه نیست، اما مهم ترین شاخصه ای است که حتی عامل ایجاد سایر مؤلفه ها است.
بررسی تطبیقی مفهوم شهروندی از منظر فارابی، السدیر مک اینتایر و جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی حقوق و تکالیف متقابل شهروندان و دولت یکی از مهم ترین موضوعات حوزه علوم اجتماعی و سیاست به ویژه در جوامع امروزی است. به موازات تغییر ساختارهای سیاسی و اجتماعی در جوامع، پدیدارشدن دولت مدرن مفهوم شهروندی و نقش شهروند به مثابه یکی از مهم ترین عناصر اجتماعی در جامعه مدرن، حقوق سیاسی و اجتماعی و تکالیف دوسویه دولت و شهروندان در نقطه تمرکز اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی و فیلسوفان سیاسی قرار گرفت. در این پژوهش، مسئله شهروندی از منظر السدیر مک اینتایر و جان رالز که نمایندگان دو رویکرد جماعت گرا و لیبرال هستند، بررسی شده است. همچنین نسبت سنجی میان آرای فارابی با این دیدگاه ها صورت گرفته است. فارابی صورت بندی مناسبات افراد با مدینه را با مفهوم «اهل مدینه» ترسیم می کند. بررسی تطبیقی دو مفهوم «شهروندی» و «اهل مدینه» سبب می شود شناخت بومی تری از مناسبات افراد در زیست مدنی کسب شود. در این مطالعه تلاش شده است با رویکردی توصیفی-تحلیلی با روش تطبیقی به بررسی مقایسه ای مؤلفه های مقوم مفهوم شهروندی و ابعاد مرتبط با آن در اندیشه فارابی، مک اینتایر و رالز پرداخته شود. یافته های این مطالعه حاکی از آن است که میان رالز و مک اینتایر در چارچوب مفهوم شهروندی تفاوت عمیقی وجود دارد، اما در برخی مؤلفه ها مانند تقدم خیر عمومی بر حقوق و منافع فردی مشابهت و نزدیکی میان اندیشه فارابی و مک اینتایر وجود دارد.
بررسی تطبیقی آرای حسن حنفی و رضا داوری اردکانی در باب انحطاط و عقب ماندگی جوامع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقب ماندگی و توسعه نیافتگی از دغدغه های بنیادین همه متفکران مسلمان از جمله حنفی و داوری اردکانی است و هرکدام برای چرایی و تبیین آن دلایل و عوامل متعددی را گوشزد کرده اند. ولی مهم تر از راه حل و چه باید کرد، درک موضوع و واقعیت جهان اسلام و پرسش درست اهمیت دارد. در این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. داده ها و اطلاعات لازم از کتاب ها و مقالات و سایر منابع مکتوب، تألیفات حنفی و داوری اردکانی، و پژوهش هایی که شارحان و محققان در تبیین و تحلیل اندیشه داوری اردکانی و حنفی نگارش کرده اند، جمع آوری شد. در آثار داوری و حنفی، بر ضرورت شناخت غرب و کامل و دقیق مدرنیته و فرهنگ آن تأکید شده است. آنان بخش مهمی از مشکلات جوامع اسلامی را ناشی از طرح نادرست و تقلید بی شناخت از مبانی فرهنگی فلسفی مدرنیته غربی می دانند. از دیدگاه آن ها، این تقلید سبب شد در لحظاتی از تاریخ معاصر، حوزه اندیشه ورزی فلسفی و سیاسی در جهان اسلام، سخنگو و شعبه ای از فلسفه و مدرنیته غربی شود. داوری و حنفی در تحلیل انحطاط از نظریه ترکیبی استفاده کردند و متغیرهای متعددی را دخیل دانستند، اما در نگاه هردو متفکر، عوامل درون ساختاری و گسست معرفتی-فلسفی در انحطاط و فرسودگی تمدن اسلامی نقش بیشتری دارند. از دید حنفی، علاوه بر استعمار و سکولاریسم درک نشده غربی، گسست معرفتی-فلسفی، جزم اندیشی و خودحق پنداری، تقدم علوم نقلی بر علوم عقلی، حاکمیت نگرش اشراقی، ناسیونالیسم و نبود رویکرد عقلانی به قرآن، مهم ترین عوامل انحطاط و عقب ماندگی هستند. حنفی طرح تراث را راهکار می داند و داوری اردکانی از نبود سیاست توسعه و فلسفه نقاد و شکاف نظری و عملی دانش، به عنوان موانع توسعه یافتگی یاد می کنند.
بررسی ابعاد ایده امام خمینی درباره اداره جهان اسلام در مرحله پسا اتحاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران در میانه دو جریان سیاسی و اجتماعی اصلی غالب در جهان اسلام به پیروزی رسید: مارکسیسم و ناسیونالیسم. انقلاب اسلامی از ابتدا داعیه «جهانی بودن» داشت، و پاسخی بومی به بین الملل گرایی ناسیونالیسم در قالب سازمان ملل، و انترناسیونالیسم مارکسیستی بود. امام خمینی، داعیه «وحدت اسلامی» داشت تا مسلمانان را به رغم تنوع فکری و فرهنگی شان به یکدیگر نزدیک کند، و با تاکید بر مفهوم «امت»، و راهبرد «امت گرایی اسلامی»، راهی برای اداره جهان اسلام باز کند. این مقاله به بررسی نگرش امام خمینی(ره) پیرامون چگونگی اداره جهان اسلام در مرحله پس از اتحاد پرداخته است و مبانی و لوازم ایده مهم ایشان (تشکیل یک دولت بزرگ اسلامی با جمهوری های مستقل ازاد) را مورد بررسی قرار داده است که در نهایت تصویری از یک اتحادیه با سیستمی کنفدرالی را به دست می دهد. در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل تاریخی به گردآوری و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
تحلیل انتقادی نسبت دانش و ارزش در دیدگاه عبدالکریم سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه دانش و ارزش یکی از مباحث در حوزه فرا اخلاق به شمار می رود؛ سروش نظریه جدایی دانش از ارزش را مطرح کرده است و این مقاله با هدف احصای عوامل زمینه ساز طرح این نظریه از سوی سروش و به روش توصیفی- تحلیلی، انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پنج عامل سبب شد تا سروش این ایده را مطرح کند: تبعیت از پوپر و تأثیرپذیری از پوزیتیویست ها در تعریف علم و تمایز علوم؛ اعتقاد به اینکه استنتاج «باید» از «هست»، با قواعد منطق ناسازگار است؛ باور به اینکه ارزش ها، اعتباریات محض هستند؛ اعتقاد به اینکه اخلاق علمی، اخلاقی بی هویت است؛ اعتقاد به اینکه اخلاق علمی، با جبرگرایی ملازمه دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد، می توان «باید»ها را از «هست»ها استنتاج کرد؛ قائل شدن به وجود پیوند میان دانش و ارزش، منجر به جبرگرایی و بی هویتی اخلاق نخواهد شد، بلکه می توان با تکیه کردن بر حقایق (هست ها)، به اخلاق هویت بخشید؛ مفاد بایدونبایدهای اخلاقی درواقع همان ضرورت بالقیاس است که میان فعل انسان و نتایج فعل او برقرار می شود؛ علم، هم شامل دانش تجربی است و هم شامل دانش عقلی، عرفانی، نقلی و فلسفی و تعریف علم می تواند معارف غیرتجربی را نیز دربربگیرد.
واکاوی در ابعاد و جنبه های روان شناختی اجتماعی آرا و اندیشه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با مرور منابع موجود در باب آرا و احوال فارابی و با استعانت از آثار باقی مانده از این فیلسوف اسلامی می کوشد تا با استفاده از روش تفسیر متن و تحلیل مضمون، آن موضوعات، مباحث و مفاهیمی را که واجد معانی و دارای مضامین روان شناختی اجتماعی هستند، اکتشاف و تحلیل کند. براین اساس، داده ها از متون (texts) مورد نظر جمع آوری شده و سپس با استفاده از شیوه کدگذاری اشتراوس تنظیم و مرتب شده اند. در مرحله کدگذاری باز، 113 مفهوم از داده ها در شکل جملات، عبارات، کلمات و مفاهیم اکتشاف و براساس واحدهای معنایی دسته بندی و متعلقات و مفاهیم در شکل کد به آن ها ضمیمه شد. در مرحله کدگذاری محوری بدواً 26 مضمون در شکل طبقات و مقولات براساس داده های مأخوذ از کدگذاری باز شناسایی و صورت بندی شد و سپس با پالایش و تفکیک آن ها به ده مضمون در هیئت مقولات و طبقات اصلی به انضمام مقولات فرعی تر تقلیل یافت. در کدگذاری گزینشی، ارتباطات میان مقولات و طبقات و مقولات فرعی تر تعیین و مشخص شد. مقولات ده گانه به دست آمده از تفسیر متون و تحلیل مضمون عبارت اند از: علم مدنی یا علم رفتار، ماهیت و طبیعت آدمی، اصالت فرد و اصالت جامعه، مدنی الطبع بودن انسان و نیاز به زندگی تعاونی، همانندی جامعه و ارگانیسم، انواع اجتماعات و انواع جامعه، تأثیرات گروه بر فرد و نقش اجتماعی کننده و تربیتی جامعه، بی هنجاری و انحراف، عوامل محافظت کننده و خطرآفرین رفتار، و رهبری و ویژگی های رهبر.
تحلیل هرمنوتیکی نظریه انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ؛ مطالعه موردی کتاب انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ حسین کچویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی ایران به چالش در اندیشه نظریه پردازان انقلاب منجر شد. تا پیش از این انقلاب ها مبتنی بر تجدد شکل می گرفتند یا در تعارض با تجدد نبودند، بلکه صرفاً قیام توده های دهقانی یا کارگری علیه صاحبان قدرت و مالکیت محسوب می شدند. اما در انقلاب اسلامی، ایدئولوژی، رهبری، شعارها و مردم در جهت موافق با اسلام شیعی قرار داشتند. یکی از اندیشمندانی که در ساحت انقلاب اسلامی اندیشه ورزی کرده است، حسین کچویان است. این مقاله بر آن است تا به پرسش ماهیت، بازتاب و موانع انقلاب اسلامی در اندیشه حسین کچویان پاسخ بدهد. ابزار جمع آوری اطلاعات اسنادی و با استخدام روش هرمنوتیک متن می کوشد نظریه انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ کچویان را بررسی و مطالعه کند. این مقاله برمبنای روش هرمنوتیک دریافت مطابق نظر کچویان، انقلاب اسلامی که در مفهوم انقلاب، انقلاب کرده است، ماهیتی دینی و فرهنگی دارد و از همین رو نیز توانست به فتح تاریخ مبادرت کند و به این دلیل نیز در شمار انقلاب های کبیر قرار می گیرد؛ چراکه انقلاب های کبیر به دلیل ذات تمدنی خود توان اثرپذیری بر انقلاب های پس از خود را دارد و روش و مطالبات جنبش ها را تغییر می دهند. بدعت مقاله از آن رو است که متفکری ایرانی را در ساحت نظریه پردازی انقلاب بررسی کرده است.
بررسی تاریخ مفهوم علم دینی؛ روشی برای ارزیابی بی معنایی ایده علم دینی در اندیشه عبدالکریمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیژن عبدالکریمی یکی از اندیشمندان مسلمان ایرانی است که نقدهای بسیاری به ایده علم دینی وارد کرده است. این نقدها را به دودسته می توان تقسیم کرد: نقدهایی که بیشتر مبتنی بر فلسفه قاره ای است، که عبدالکریمی به لحاظ فکری بیشتر به این حوزه تعلق دارد و نقدهایی که بیشتر با فلسفه تحلیلی تناسب دارد. در این مقاله یکی از نقدهای مرتبط به دسته دوم، در ارتباط با معنای ایده علم دینی بررسی می شود. عبدالکریمی معتقد است: 1. تکثر آرا درباره مفهوم علم دینی نشان می دهد این ایده نه بر پایه نظام معرفتی واضح و روشن، بلکه بر اساس ظن و گمان پدید آمده است. 2. تحلیل دقیق معانی علم و دین نشان می دهد که ایده علم دینی مفهومی پارادوکسیکال و ناشی از خلط مراتب گوناگون آگاهی است. در این مقاله ابتدا نشان داده می شود که برخی از تعاریف علم دینی ارائه شده به وسیله عبدالکریمی اصولاً ناظر به جریان علم دینی مورد بحث نیست. همچنین با اشاره به تعاریف سلبی علم دینی، برخی دیگر از تعاریف گردآور ی شده به وسیله عبدالکریمی از بحث خارج می شود. در ادامه با بررسی سیر تاریخی پیدایش و تحول مفهوم علم دینی در عصر حاضر وجوه مختلف معنایی ایده علم دینی برجسته می شود. در پایان نیز تحلیل مفهومی عبدالکریمی در ارتباط دو مفهوم علم و دین و ترکیب آن ها بررسی شده و ضعف استدلال وی در ارتباط با بی معنایی ایده علم دینی نشان داده می شود.
مبانی اندیشه و کنش سیاسی یوسف القرضاوی در آینه تحولات سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به نقش محوری شیخ یوسف القرضاوی در تحولات پساانقلاب های عربی در سال 2011 و نیز جایگاه محوری وی در میان طرفداران اخوان المسلمین از یک سو، و نیز نحوه مواجهه وی با حکومت سوریه در این دوره زمانی، در این پژوهش برآنیم تا با استفاده از روش پژوهش مقایسه ای در مقام تحلیل و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در مقام جمع آوری اطلاعات، به این پرسش پاسخ دهیم که چه نسبتی میان اندیشه اسلام سیاسی میانه رو که وی نماینده اصلی آن دانسته می شود با نوع کنش سیاسی او در قبال بحران سوریه وجود دارد؟ یافته این پژوهش حکایت از آن دارد که علی رغم مشی اعتدالی وی در دوره پیش از تحولات مذکور، نوع کنش سیاسی وی در قبال بحران سوریه از منظر مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و روش شناختی حاکم بر گفتمان اسلام گرایانه وی در تضاد قرار دارد و می توان چنین اذعان کرد که وی از چارچوبه های اصلی گفتمان اسلام سیاسی خود عدول کرده است.
متافیزیک سیاست در جهان بینی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست چه نسبتی با متافیزیک دارد؟ آیا می توان برای سیاست، مبانی یا بنیادهایی متافیزیکی در نظر گرفت که بتواند به ما در توصیف ماهیت امر سیاسی کمک کند؛ یا اینکه همان طور که در سیاست به معنای جدید طرح می شود، سیاست فاقد بنیادهای فلسفی، نظری یا متافیزیکی است؟ این پژوهش به سراغ این پرسش رفته است که سیاست در جهان بینی اسلامی بر چه بنیادهای نظری یا متافیزیکی استوار است؟ به نظر می رسد برای پاسخ به این پرسش مهم باید ابتدا به سراغ تقسیم بندی های اولیه از دانش در بین مسلمین یعنی حکمت نظری و عملی رفت. با بررسی سیر دانش از این منظر و ارتباط میان این دو می توان گفت «فلسفه به معنای خاص» یا «الهیات»، آبشخور اصلی گزاره های متافیزیکی مؤثر بر سیاست در جهان بینی اسلامی است، گزاره هایی که به یک معنا ماهیت متفاوتی به سیاست در جهان بینی اسلامی بخشیده است.
نائینی و مفهوم ملت؛ استراتژی پذیرش و تصاحب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد بااهمیت و البته مغفول در هماوردی اسلام و مدرنیته، مواجهه علمای اسلامی با مفاهیم مدرنی است که نقش تعیین کننده ای در بسط مدرنیته و کاربست مدرنیزاسیون در جوامع اسلامی داشته اند. مفهوم «ملت» ازاین دست مفاهیم است که تصویر جدیدی برای جهان و به ویژه کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه رقم زده است. روحانیان شیعه هریک به نحوی کوشیده اند، ضمن ارائه تفسیر دینی و شیعی از این مفهوم مدرن، مرز میان خود و این مفهوم را تعیین کنند. دراین خصوص، میرزای نائینی که از علمای طراز اول عصر مشروطه به شمار می رود، ذیل چارچوب الهیات انتخاب، در کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله یکی ازاین دست مواجهات نوآورانه مفهومی را مطرح ساخته که در مقاله پیش رو و با اتخاذ روش شناسی «جامعه شناسی تاریخی» و کاربست تکنیک «تحلیل مضمونی» به بررسی آن می پردازیم. درنهایت، این مطالعه نشان می دهد که نائینی ضمن کاربست استراتژی «پذیرش و تصاحب»، اولاً کلیت این مفهوم و نظم دولت-ملتی برخاسته از آن را پذیرفته و اساساً تئوری سیاسی خود را بر اساس آن استوار می کند، ثانیاً در مقابل برجسته شدن «وجه ایدئولوژیک» آن می ایستد و ثالثاً می کوشد تفسیری از این مفهوم ارائه کند که خللی به اسلامی و شیعی بودن دو پدیده نوظهور دولت و ملت وارد نشود.
مصلحت و حاکمیت سیاسی: قدسی یا عرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریافتی متأخر و نسبتاً رایج از طرح مفهوم مصلحت در تجربه حکمرانی جمهوری اسلامی، دریافت سکولار از آن است. مطابق این دریافت طرح مفهوم مصلحت به معنای فراروی از ظرفیت های موجود در فقه شیعه و به رسمیت شناختن عقل سکولارِ عرفی در تدبیر مُلک است. این مقاله بر خلاف این رویکرد و در پاسخ به آن استدلال می کند که طرح این مفهوم برآمده از مسئله ای با قابلیت صورت بندی فقهی است: تفکیک میان حوزه دولت و حوزه تعاملات میان فردی، امتناع استنتاج مناسبات ناظر به دولت از عقود و ایقاعات مشروع در حوزه تعاملات میان فردی و در نهایت تقدم اولی بر دومی در موارد تزاحم. بر اساس تفسیر مختار این نوشتار، حدود اختیارات و شئون دولت همچون مداخله در تنظیم حدود مالکیت، حفظ محیط زیست و به عبارت عام حفظ و حراست مصالح اسلام، از حقوق و اختیارات ناظر به مناسبات میان فردی، قابل استنتاج نیست؛ بلکه دولت، در این معنا، شرط تحقق حقوق ناظر به مناسبات میان فردی است. پس این منازعه در قالب تزاحم میان حقوق خصوصی و عمومی و تقدم دومی بر اولی با نظر به مقاصد شریعت قابل صورت بندی است؛ تفکیک میان حق عمومی و خصوصی، تفکیکی ضروری برای طرح مفهوم حکومت است که بی توجهی به آن، به امتناع استنتاج حکومت و شئون آن از ادله فقهی و در نهایت به تفسیری سکولار از حاکمیت سیاسی منجر می شود.