این مقاله به نحوه پیدایی و عوامل شکل دهنده نظریه «روش شناسی بنیادین» به عنوان نظریه ای در باب مبناکاوی نظریات علمی اختصاص دارد که با اتکا به مبانی صدرایی، به بررسی عوامل معرفتی و غیرمعرفتی موثر بر تولید نظریه های علمی می پردازد. مبنای نظری این مقاله، خود نظریه «روش شناسی بنیادین» است و تلاش دارد نظریه روش شناسی بنیادین را در مورد خودش بیازماید. ابتدا شرحی از چیستی «نظریه روش شناسی بنیادین» داده شده و پس از بیان عوامل تحقق «نظریه روش شناسی بنیادین»، به داوری درباره درونی یا بیرونی بودن آن پرداخته شده است. در اینجا از روش اسنادی و تحلیل متون و بررسی آثار استاد «حمید پارسانیا» سود برده شده و ضمناً به زمینه اجتماعی و زندگی فردی واضع نظریه توجه شده است. این مقاله به نحوه پیدایی و عوامل شکل دهنده نظریه «روش شناسی بنیادین» به عنوان نظریه ای در باب مبناکاوی نظریات علمی اختصاص دارد که با اتکا به مبانی صدرایی، به بررسی عوامل معرفتی و غیرمعرفتی موثر بر تولید نظریه های علمی می پردازد. مبنای نظری این مقاله، خود نظریه «روش شناسی بنیادین» است و تلاش دارد نظریه روش شناسی بنیادین را در مورد خودش بیازماید. ابتدا شرحی از چیستی «نظریه روش شناسی بنیادین» داده شده و پس از بیان عوامل تحقق «نظریه روش شناسی بنیادین»، به داوری درباره درونی یا بیرونی بودن آن پرداخته شده است. در اینجا از روش اسنادی و تحلیل متون و بررسی آثار استاد «حمید پارسانیا» سود برده شده و ضمناً به زمینه اجتماعی و زندگی فردی واضع نظریه توجه شده است.