آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

در دو دهه گذشته مباحثه پر رونقی بر سر امکان یا ماهیت «علم بومی» در حوزه عمومی علوم انسانی ایران شکل گرفته است. وضع «علم اجتماعی» در ایران بخشی از این مباحثه، و «جامعه شناسان» خود بخشی از مباحثه بومی سازی بوده و هستند. این مقاله با ارجاع به آراء و نظرات جمعی از استادان و صاحب نظران علوم اجتماعی ایران در بازه زمانی پیشگفته، به دسته بندی نظرات موافقین و مخالفین علم اجتماعی بومی در ایران بپردازد. مقاله نشان خواهد داد که دست کم سه رویکرد اصلی در مباحثه علم اجتماعی بومی در ایران قابل شناسایی است: رویکرد پوزیتیویستی، رویکرد قاره ای-پست مدرن، و رویکرد حکمت اسلامی. آن چه بین این سه رویکرد و نمایندگان آنها محل اجماع است، تاکید هر سه بر پرداختن علم اجتماعی و جامعه شناسی به مسائل و موضوعات خاصّ هر جامعه، و اهتمام خاص بودگی آن، از جمله خاص بودگی تاریخی و هویتی جامعه ایران است: گروه اول معتقدند اصول و مبانی نظری ثابت و جهانی متعلق به علم مدرن است و باید از این اصول برای شناخت و حل مسائل بومی جامعه ایران استفاده کرد؛ گروه دوم معتقدند که این اصول برای هر جامعه و فرهنگی متفاوت است، و شناخت جامعه ایران نیازمند شناسایی اصول و قواعد فرهنگی و تاریخی خاصّ این جامعه است؛ گروه سوم نیز هرچند همانند گروه اول به هویت جهانی علم باور دارند ولی بنیان های نظری سکولار علم مدرن را خطا و غلط دانسته، و قائل به وجود مبانی بدیل متناسب با حکمت اسلامی برای دانش اجتماعی بومی هستند.

Analysis and evaluation of opinions of supporters and opponents of indigenous social science in Iran

In the last two decades, there has been a thriving debate on the possibility or nature of "native science" in the general field of humanities in Iran. The status of "social science" in Iran is a part of these discussions, and "sociologists" themselves have been and are part of the localization debate. This article refers to the opinions and opinions of a group of Iranian social science professors and experts in the aforementioned time frame, to categorize the opinions of the supporters and opponents of indigenous social science in Iran. The article shows that at least three main points can be identified in the discussions of indigenous social science in Iran: the positivist perspective, the continental-postmodern feature, and the perspective of Islamic wisdom. What is common between these three people and their representatives is the emphasis of all three on dealing with science and sociology to the specific issues and topics of each society, and the special attention to its specificity, including the historical specificity and identity of the Iranian society: the first group believes. Fixed and universal theoretical principles and foundations belong to modern science and these principles should be used to understand and solve the local problems of Iranian society. The second group believes that these principles are different for every society and culture, and understanding Iranian society requires identifying the specific cultural and historical principles and rules of this society. The third group definitely has the social beliefs of the first group about the global identity of science, but they consider the theoretical foundation of the modern scientific platform to be wrong and believe that there are alternative foundations to the Islamic wisdom for indigenous knowledge. In this article, the general orientation of "fundamental methodology" is used.In this article, the general orientation of "fundamental methodology" is used.

تبلیغات