مجتبی رفیعیان

مجتبی رفیعیان

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.(نویسنده مسئول)*
پست الکترونیکی: Rafiei_m@modares.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۲۷ مورد.
۱۶۱.

تبیین روابط قدرت کنشگران در تولید و بازتولید فضاهای شهری در اراضی عباس آباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کنشگران تولید فضا روابط قدرت اراضی عباس آباد تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۹۹
گفتمان تولید و بازتولید فضای شهری طی دهه های اخیر در ادبیات شهری موردتوجه قرارگرفته است. تولید فضای شهری، مفهومی چندوجهی است که می توان آن را مجموعه ای از فرایندها و اقدامات فردی و گروهی انسانی نظیر تصمیم گیری، مشارکت در کنترل و مالکیت شهری و مشارکت در تولید فضای فیزیکی دانست. تأکیدات اندیشمندان مختلف، رابطه و تأثیر قدرت در ایجاد فضاهای شهر را عیان می سازد. امروزه فضاهای شهری ما، به خاطر انحصارطلبی ها، برنامه ریزی مختص یک یا چند گروه خاص، فقدان عرصه ای برای مشارکت و ابراز عقیده استفاده کنندگان از فضا، عدم توجه به منافع عمومی، با مشکلات متعددی مواجه است. در جریان تولید و بازتولید فضای شهر،کنشگران متعددی هرکدام دارای قدرت متفاوت و با دسترسی به منابع قدرت مختلف به تأثیرگذاری می پردازند. اراضی عباس تهران، یکی از محدوده های باارزش و دارای پتانسیل های منحصربه فرد است. نحوه تولید و بازتولید و بهره برداری از آن در دهه های اخیر توسط اقشار مختلف تأمل برانگیز بوده و به نظر می رسد که روندها یا عواملی، مستقیم یا غیرمستقیم، باعث شده است این محدوده باارزش، از حالت ایده آل «شهر برای همه شهروندان»، به حالت «هر بخش شهر برای قشری خاص» تبدیل گردیده و متعلق به همه مردم نباشد. لذا این پژوهش به دنبال شناسایی کنشگران تأثیرگذار در تولید فضای عباس آباد و همچنین بررسی روابط قدرت بین آن ها بوده است. گردآوری داده ها با مصاحبه نیمه ساخت یافته با روش نمونه گیری گلوله برفی و همچنین بررسی اسناد و مشاهده میدانی بوده و برای تحلیل از نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دولت و حکومت، به عنوان دو نهاد وابسته به یکدیگر و گاه در تضاد باهم، به هدایت و کنترل تولید فضای عباس آباد پرداخته اند، بخش خصوصی مستقل، در این فرایند وجود ندارد و آنچه به اسم بخش خصوصی وجود دارد وابسته و تحت کنترل و اراده دولت و حکومت فعالیت می کنند. روابط قدرت بین کنشگران در عباس آباد به هیچ وجه معطوف به شهروندان و سازمانهای مردم نهاد نیست. تناقض موجود در اهداف و عمل انجام شده در اراضی عباس آباد، منجر به از دست رفتن بخش زیادی از پتانسیل این فضای شهری بزرگ در بازتولید از لحاظ تامین نیازهای اقشار مختلف شهروندان شده است. میزان قدرت هر کنشگر در تولید فضاهای شهری، وابستگی زیادی به منبع قدرت وی دارد و بنابراین برای موازنه قدرت کنشگران، مهم و ضروری است که موارنه منبع قدرت آن ها را به تعادل رساند. این امر مستلزم ایجاد تحولات و اصلاحاتی در حوزه ساختاری و عملکردی در فرایند تولید فضای شهری است.
۱۶۲.

بررسی بافت های ناکارآمد شهری از منظر میزان خطرپذیری بحران؛ نمونه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خطرپذیری بحران بافت های ناکارآمد فقر شهری مخاطره شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
مقدمه : خطرپذیری بحران ها در شهرهایی از جهان که در معرض مخاطرات هستند، به شدت در حال افزایش است. در درون شهرها نیز به ویژه شهرهای کشورهای با درآمد پایین و متوسط، برخی فضاهای شهری به گونه ای ساخته شده اند که خطرپذیری ها را به صورتی ناعادلانه توزیع می کنند. در شهر تهران وجود مخاطرات تهدید کننده ای از جمله زلزله، سیل، آتش سوزی و بسیاری از چالش های محیطی در کنار وسعت بالای بافت های ناکارآمد موجب شده این شهر شرایط ویژه ای از نظر مدیریت خطرپذیری بحران داشته باشد. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد یکپارچه سازی سیاست های مدیریت بحران و ارتقای بافت های ناکارآمد شهری به دنبال پهنه بندی این بافت ها در شهر تهران به لحاظ آسیب پذیری در برابر مخاطرات مختلف و ارائه راهکارهایی به منظور کنترل و کاهش خسارات ناشی از مخاطرات با تأکید بر سیاست گذاری، برنامه ریزی و پیشگیری می باشد. داده و روش : این پژوهش از نظر نوع، توسع ه ای– کاربردی است و الگوی کلی آن توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر روش ارزیابی می باشد که در طی آن مدل سازی، ساخت شاخص ترکیبی و تلفیق و روی هم گذاری لایه ها و داده های اطلاعاتی بر اساس فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای تعیین وزن نهایی واحدهای مکانی و پهنه بندی آسیب پذیری بافت های ناکارآمد شهر تهران انجام شده است. داده ها و لایه های مربوط به شاخص ها نیز از منابع و داده های ثانویه مختلفی استخراج شده است. امتیاز دهی به شاخص ها و زیر شاخص ها بر اساس پرسش نامه خبرگان بوده و محاسبات در نرم افزار ARC GIS  صورت گرفته است. یافته ها : در شهر تهران همپوشانی زیادی بین محدوده بافت های ناکارآمد شهری و سطح بالاتر فقر شهری و پتانسیل وقوع انواع مخاطرات وجود دارد. در این زمینه، بافت های ناکارآمد نیمه جنوبی شهر تهران به ویژه در مناطق 15، 18 و 20 در درجه نخست و مناطق 16، 17 و 19 در درجه دوم دارای بیشترین پتانسیل خطرپذیری هستند. نتیجه گیری : در محدوده هایی از شهر تهران واقعیت های مدیریت بحران بسیار پیچیده تر از برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های موجود است و نظام مدیریت بحران در بافت های ناکارآمد نیازمند ساز و کار متفاوتی در مقایسه با سایر نقاط شهر است. بنابراین در این محدوده ها به منظور کاهش ریسک مخاطرات لازم است توجه ویژه ای به مسئله کاهش فقر شهری و آسیب پذیری و به طور کلی یکپارچه سازی سیاست ها و اقدامات مدیریت خطرپذیری بحران و برنامه های شهرسازی و توسعه اجتماعی و اقتصادی داشت.
۱۶۳.

تبیین مدل تفسیری-ساختاری عوامل موثر بر بازآفرینی محله ها، با تاکید بر فضاهای عمومی هم پیوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی شهری بازآفرینی محله های شهری فضاهای عمومی هم پیوند مدلسازی تفسیری-ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۲
فضاهای عمومی هم پیوند، شبکه ای ساختاریافته از فضاهای عمومی است که در طراحی فرم بافت، احیا عملکرد و هویت بخشی محله های ناکارآمد و کهن کارایی دارد. تبیین عوامل اثرگذار بر بازآفرینی این محله ها از طریق فضاهای عمومی هم پیوند، چگونگی تعامل میان آنها، هدف این پژوهش است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی بوده و برای دستیابی به آن بدنبال ارایه مدلی منتج از تعامل عوامل در سطوح مختلف و تعیین درجات متغیرهای نفوذ تا وابسته است. روش استخراج عوامل دلفی، و مدلسازی، تفسیری-ساختاری است. گردآوری اطلاعات اسنادی، مصاحبه های تخصصی و ماتریس های ساختار یافته است. دستاورد اصلی پژوهش طراحی مدلی سه سطحی است که در این مدل سطح اول به عوامل بنیادین ، سطح دوم به ویژگی های ساختاری و سطح سوم به دستاوردهای فضاهای عمومی هم پیوند در فرآیند بازآفرینی اختصاص دارد. ایجاد شبکه ای از گره ها و جریانها (مخصوصا شبکه پیاده روها)، سرمایه گذاری فضاها یا ساختمانهای تاریخی، اتصال فضاها و دسترسی پذیر نمودن آنها از طریق مسیرهای پیاده یا معابر حاکی از عوامل بنیادین (متغیرهای نفوذ) فرآیند بازآفرینی محله ها است، که با مدلسازی اتصالات و معابر و توسعه و تکمیل عملکردها پیوند یافته و دستاورد آن ایجاد آگاهی از فضا و هویت بخشی (متغیرهای وابسته) است.
۱۶۴.

تدوین سناریوهای توسعه پایدار اکولوژیکی منطقه کلان شهری مشهد با رویکرد آینده نگاری منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آینده نگاری منطقه ای پایداری اکولوژیکی میک مک زبان شناختی فازی تحلیل ریخت شناسی منطقه ی کلان شهری مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
 افزایش تغییرات و تحولات سریع جهانی موجب افزایش عدم قطعیت های آینده و در نتیجه پیچیدگی مسائل و دشواری تصمیم گیری و برنامه ریزی در عرصه ی حفاظت از محیط زیست و پایداری اکولوژی شده است. آینده نگاری منطقه ای به عنوان رویکردی جدید، نقش مهمی در بحث های اکولوژیکی ایفا کرده و با استفاده از ابزارهای متنوع انسانی و فناورانه، درک مناسبی از وقایع احتمالی آینده فراهم می کند. در این راستا، هدف این پژوهش تدوین سناریوهای فضایی منطقه کلان شهری مشهد از منظر پایداری اکولوژیکی و با استفاده از رویکرد آینده نگاری منطقه ای است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش کار پژوهش تحلیلی- توصیفی است. داده های موردنیاز پژوهش، ترکیبی از داده های کیفی و کمی بوده که از راه مطالعات اسنادی و پیمایشی (مصاحبه با خبرگان) گردآوری شده اند. برای تحلیل داده ها و شناخت عوامل کلیدی از روش تحلیل میک مک زبان شناختی فازی به وسیله ی نرم افزار اف ال میک مک و برای تحلیل و تدوین سناریوها از روش تحلیل ریخت شناسی و نرم افزار مورفول استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر تأثیرگذاری 11 عامل کلیدی «فقر علمی در برنامه ریزی بلندمدت منطقه»، «خلأ قانونی و کم توجهی به اجرای ضوابط و مقررات نظارتیِ کنترل از سوی مراجع ذی ربط»، «نبود یکپارچگی سیاستی در برنامه ریزی»، «استقرار بیش از حد صنایع در دشت مشهد (محور قوچان- مشهد)»، «مهاجرت»، «گسترش خطوط حمل ونقلی (راه و ترابری)»، «درآمد ناپایدار شهرداری های منطقه»، «کشت و آبیاری غیراصولی محصولات کشاورزی»، «بهره برداری بی رویه از معادن»، «فناوری» و «نبود اعتماد کافی به مشارکت مردم و نادیده گرفتن نقش سازمان های مردم نهاد» بر توسعه فضایی اکولوژیک منطقه کلان شهری مشهد بوده است. هم چنین، بر اساس یافته های پژوهش، منطقه کلان شهری مشهد از نظر توسعه فضایی با پنج سناریو محتمل با احتمال معنی داری بالای 4.1 رو به رو خواهد شد. هریک از این سناریوها با استفاده از مؤلفه هایی چون «درصد احتمال وقوع»، «مقدار اینرسی» و «درجه مطلوبیت هر سناریو» با یکدیگر مقایسه شده اند، درنهایت، نیز سناریو سوم (اکوتوپیا) به عنوان سناریو مطلوب و برتر منطقه انتخاب شده است. این سناریو از شرایط رو به رشد و مطلوب تری نسبت به سایر سناریوها برخوردار بوده و فرض های تشکیل دهنده آن حاکی از حرکت تدریجی عامل های کلیدی توسعه فضایی منطقه به سوی توسعه منطبق بر اصول اکولوژیک دارد.
۱۶۵.

ارائه الگوی ارزیابی تصمیم سازی در بازآفرینی شهری (نمونه موردی مناطق ناکارآمد شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی شهری سیستم استنتاج فازی ناکارآمدی شهری قم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۵۹
ارزیابی تصمیمات در فرایند بازآفرینی شهری، باتوجه به ویژگی پیچیدگی، ابهام و عدم قطعیت آن، یک امری حیاتی است که مستلزم شناسایی معیارهای مؤثر بر تحقق آن و استفاده از روش های تصمیم گیری فازی است. هدف از انجام پژوهش معرفی یک روش دلفی فازی بر اساس استدلال کیفی، برای شناسایی و بومی سازی معیارهای مؤثر بر بازآفرینی شهری است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. پژوهش حاضر برحسب هدف توسعه - کاربردی و برحسب اقدام محقق توصیفی - تحلیل است دیدمان (پارادایم) غالب در تدوین چارچوب نظری تحقیق، بازآفرینی شهری را سازه ای چندوجهی (محتوایی و فرایندی) تلقی می کند که یک راهبرد یکپارچه از فرایند تصمیم سازی ارائه می دهد. برای تدوین مدل مفهومی پژوهش از روش تحلیل محتوا و برای تحلیل مؤلفه ها و معیارهای بازآفرینی شهری، از سیستم استنتاج فازی (FIS) و نرم افزارهای Matlab و SPSS استفاده شده است. برای دستیابی به داده های موردنیاز پژوهش، پرسش نامه های باز و بسته، در بین خبرگان و گروه کارشناسی توزیع گردید. سپس داده های به دست آمده وارد سیستم استنتاج فازی شده و خروجی آنها به عنوان یافته های پژوهش تلقی گردید. طبق نتایج حاصل از مطالعه، تعداد 18 معیار جهت ارزیابی سیاست بازآفرینی شناسایی شدند. این معیارها، در مرحله انتخاب نهایی که با روش مصاحبه دلفی انجام شد، به 12 معیار کاهش داده شدند. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مهم ترین و بی اهمیت ترین مؤلفه های بازآفرینی شهری در شهر قم به ترتیب عبارت اند از مؤلفه اقتصادی، عملکردی، کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و زیست محیطی، همچنین مهم ترین و بی اهمیت ترین معیارهای ارزیابی بازآفرینی شهری به ترتیب عبارت اند از: اشتغال و درآمد، خدمات عمومی حمل ونقل و دسترسی مدیریت شهری ایمنی و امنیت سلامتی، مسکن و زیرساخت ها.
۱۶۶.

اولویت بندی و سنجش مولفه های کیفیت محیط از منظر گردشگران در بخش آسارا محور کرج- چالوس با استفاده از تکنیک های MCDM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اولویت بندی کیفیت محیط گردشگران MCDM بخش آسارا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۷۰
هدف پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین مولفه های کیفیت محیط گردشگری بخش آسارا از نگاه گردشگران می باشد و ضرورت شناسایی مهم ترین عوامل اثرگذار بر کیفیت محیط مدنظر است. این پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. پژوهش فوق با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره ویکور الکتر،مجموع ساده وزنی و مدل کپلند انجام شده و آسارا از لحاظ سنجش و اولویت بندی کیفیت محیط از دیدگاه گردشگران با تأکید بر شاخص های هفتگانه رتبه بندی و اولویت بندی گردید. نتایج تحلیل و اولویت بندی کیفیت محیط منطقه نشان داد از میان شاخص های هفتگانه موثر بر سنجش و اولویت بندی کیفیت محیط براساس اوزان به دست آمده، شاخص مرتبط با جاذبه های گردشگری بیشترین میزان تاثیرگذاری را در ایجاد و بهبود کیفیت محیط بخش آسارا از دیدگاه گردشگران دارد.
۱۶۷.

تدوین مدل نظری شهر دوستدار سالمند با استفاده از الگوی فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر سالمند فرا مطالعه فراترکیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۲۱۹
دو عامل کاهش نرخ باروری و افزایش امید به زندگی که باعث سالخوردگی جمعیت می گردند از اواسط قرن بیستم در کشورهای توسعه یافته آغاز گردیده و اکنون در کشورهای درحال توسعه هم پدیدار شده اند. این موضوع ابعاد وسیعی را شامل می شود و دغدغه ی سالمندی را در زمینه های مختلف نمایان می سازد. با توجه به پیامدهای بحران سالمندی پیش رو در کشورمان قطعاً مطالعات حوزه ی سالمندی اهمیت ویژه ای می یابد. هدف اصلی مقاله ی حاضر بررسی جایگاه مطالعات برنامه ریزی شهری با رویکرد شهر دوستدار سالمند در میان انواع دغدغه های سالمندیست تا در دو قالب ساختاری و محتوایی به واکاوی مطالعات حوزه نظری در قلمروی شهر دوستدار سالمند در پژوهش های داخلی بپردازد تا ضمن ارایه ی چارچوب نظری، میزان پژوهش در این زمینه را در پژوهش های داخلی مورد بررسی قرار دهد. مقاله ی پیش رو از نوع توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر راهبرد فرامطالعه است که با استفاده از روش شناسی فراترکیب به تحلیل مقالات علمی پژوهشی در قالب نوزده مقاله، با محوریت شهر دوستدار سالمند پرداخته و به منظور گردآوری و تحلیل داده ها از روش هایی چون مرور نظام مند و کدگذاری باز استفاده نموده است. پس از استخراج داده ها، مقولات مورد نظر، مشخصات عمومی و در نهایت مدل و چارچوب نظری پژوهش تبیین گشته است. در جمع بندی ابعاد حضورپذیری، امنیت، اجتماعات دوستدر سالمند، امنیت و حس تعلق به عنوان ابعاد اصلی شهر دوستدار سالمند برشمرده شد که با شاخص های تدقیق شده، چارچوب نظری پژوهش را شکل می دهند و طبق مدل نظری این تحقیق سیاست گذاری شهر دوستدار سالمند بر مبنای دو رکن مکان و مشارکت محقق می گردد.
۱۶۸.

بررسی اثرگذاری سیاست استفاده مجدد از ابنیه تاریخی بر بازآفرینی بافت تاریخی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاشان بازآفرینی استفاده مجدد اقامتگاه سنتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۴۲
تغییر ساختمان های موجود برای کاربری های جدید پدیده ای نو نیست. برای مثال در دوره رنسانس، ساختمان های قدیمی برای کاربری های جدید تغییر پیدا می کردند و یا در دوره انقلاب فرانسه (اواخر قرن 18 میلادی) ساختمان های مذهبی پس از مصادره برای کارکردهای صنعتی و نظامی مورد استفاده قرار می گرفتند. اگرچه در بسیاری از موارد این مداخلات بدون توجه به حفاظت میراث تاریخی بوده اما انگیزه اقتصادی محرکی برای تغییر کاربری ابنیه بوده است. به علاوه در طول چند دهه اخیر در اروپای غربی نیز استفاده مجدد و بهبود منایع موجود به عنوان مرکز اقدامات بازآفرینی مدنظر قرارگرفته است. این موج جدید، حس ارتباط و تعامل بین اقدامات بازآفرینی و مرمتی را ایجاد کرده و نقش ابنیه و ساختار تاریخی در بسیاری از پروژه های بازآفرینی را به طور فزاینده مهم ساخته است. در ایران نیز به تأسی از کشورهای توسعه یافته، سیاست تغییر کاربری طی چند دهه اخیر رشد فزاینده ای داشته است به ویژه در کاشان طی سال های اخیر این سیاست به وفور یافت می شود. هدف از این پژوهش سنجش اثرات تغییر کاربری بناها به اقامتگاه های سنتی بر بازآفرینی کالبدی است که در آن 5 معیار جهت تجزیه و تحلیل انتخاب شده است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی- میدانی است که پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و گردآوری مبانی نظری پشتیبان، با استفاده از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه عمیق و مشاهده میدانی، داده ها جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آن ها انجام گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که به طور کلی تغییر کاربری ابنیه تاریخی بر بازآفرینی کالبدی بافت تاریخی شهر کاشان اثر مثبت گذارده است. افزایش مرمت ابنیه تاریخی، افزایش نوسازی و بهسازی بافت، بهبود سیما و منظر محدوده تاریخی کاشان و کاهش آلودگی های محیطی و توجه به ارزش های تاریخی و فرهنگی و کوشش برای حفاظت بیشتر از آن ها از جمله اثرات مثبت ایجاد اقامتگاه های سنتی بر بافت پیرامونی خود هستند.
۱۷۰.

Evaluating The Effects of High rise building On Urban Heat Island by Sky View Factor: A case study of Narmak neighborhood, Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۸۱
Urban heat island is a phenomenon caused by increased urban activities and transformations in the natural environment. Increased urban population and increase in the height of buildings, particularly in metropolitan areas, have led to vast changes in the urban geometry, amount of released heat, pollution rate, and meteorological parameters. All these factors contribute to the occurrence of heat island phenomenon in urban areas. Sky View Factor (SVF) is one of the main factors related to pollution, temperature variations, heat island, and other environmental parameters. Housing density policies stipulated in Tehran's detailed plan would possibly have several impacts on the sky view factor. The SVF axis of the Envi-met software uses various parameters such as topography, wind velocity, and urban morphology to simulate and measure sky view factor. This study aims to evaluate impacts of the future high-rise developments, in the Narmak neighborhood of Tehran through modeling future changes in the sky view factor. For this purpose, data related to Haft Hoz square located in the Narmak neighborhood was collected, simulated and analyzed using SVF. Results indicate that in the business as usual scenario, the factor’s value would be in a range between 0.19 and 0.77; whereas, by implementing the scenario proposed in the detailed plan the factor will decrease to fall in a range between 0.08 and 0.69. This reduction in the intensity will possibly increase heat island impacts in the study area. This study emphasizes the necessity of taking compensatory policy measures and incorporating environmental considerations in urban development plans.
۱۷۱.

بررسی رابطه بین تخلف ساختمانی تغییر کاربری و ساختار فضایی شهر تهران با استفاده از تحلیل رگرسیون فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تخلف ساختمانی تخلف تغییر کاربری تحلیل رگرسیون فضایی ساختار فضایی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۴
تخلف ساختمانی تغییر کاربری یکی از انواع تخلفات ساختمانی عمده در شهر تهران است که طی دو دهه اخیر، تصمیم گیری های مدیریت شهری نه تنها به تعدیل مقدار این نوع تخلف ساختمانی نیانجامیده است بلکه منجر به کاهش اهمیت رعایت ضوابط و مقررات کاربری زمین شده است. تأثیر قابل توجه تصمیمات کاربری زمین بر نظم و تعادل ساختار شهری، بررسی راه حل های ممکن برای پیشگیری از وقوع این تخلف در سطح شهر را ضروری می سازد. در این مقاله با فرض وجود ارتباط بین چگونگی پراکنش تخلف ساختمانی تغییر کاربری در شهر تهران و ساختار اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی آن، به یکی از راه حل های ممکن برای پیشگیری از وقوع این تخلف اشاره می شود. در این زمینه با استفاده از روش تحلیل رگرسیون فضایی، ارتباط بین شاخص های اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی معرف ویژگی های مناطق مختلف شهر تهران و مقدار تخلف تغییر کاربری گزارش شده به شهرداری مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که مجموع مساحت تخلف تغییر کاربری در مناطق، با متوسط متراژ واحد مسکونی، قیمت زمین و ساختمان، ضریب مالکیت خودرو، مساحت متوسط قطعات زمین، متوسط تراکم ساختمانی و مساحت کاربری اداری رابطه ای هم جهت، با سطح اطمینان 99% و 95% دارد. 
۱۷۲.

برآورد همبستگی فضایی بین سبزینگی و انرژی حرارتی سطوح کلانشهر تهران از طریق سنجش از دور (1382-1395)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انرژی حرارتی سطوح شهری جزیره حرارتی شهر تعادل انرژی سطح پوشش گیاهی نرمال شده کلانشهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۹
انرژی حرارتی سطوح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس است. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدل سازی، پیش بینی تغییرات محیطی و، سرانجام، سیاست گذاری شهری لازم است. از سوی دیگر، هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژی های کاهش اثرات خرده اقلیم شهری است. بنابراین، تحلیل روند تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران، بین سال های 1395-1382 شمسی مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهواره ای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهواره Landsat8 برای مرداد ماه سال 1395 و ماهواره Aster برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرم افزار Envi و، از طریق الگوریتم های مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجی های فضایی نشان می دهد در طی تقریباً یک دهه اخیر کمینه انرژی حرارتی سطوح c̊ 3.67 و میانگین انرژی حرارتی سطوح به میزان c̊ 0.47 با کاهش همراه بوده و این در صورتی است که میانگین مقدار شاخص پوشش گیاهی نرمال شده هم از 0.06- به 0.10 افزایش یافته است. همچنین برآورد همبستگی فضایی شاخص NDVI با LST در یک دهه اخیر در مناطق 22گانه شهر تهران هم حاکی از کاهش 0.02 است. این کاهش همبستگی نشان از افزایش نقش فعالیت های انسانی بر میزان دما و انرژی حرارتی سطوح شهری دارد. بنابراین، با توجه به نتایج به دست آمده جهت کاهش مصرف انرژی شهری که در راستای به تعادل رساندن انرژی سطوح شهری است، نقش الگوهای مختلف توسعه کالبدی شهر بیش از پیش نمایان می گردد.
۱۷۳.

بررسی تطبیقی نقش پیاده راه ها در ارتقای کیفیت محیط (مطالعه موردی: پیاده راه خیابان 15 خرداد و خیابان صف تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیاده راه کیفیت محیط شهری پیاده راه پانزده خرداد پیاده راه صف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۷۴
اهداف : پیاده راه ها به دلیل ویژگی های خود در ایجاد تعاملات اجتماعی، اهداف عملکردی و زیست محیطی از اهمیت بالایی برخورداراست. هدف اصلی این پژوهش بررسی و سنجش اثرات ایجاد پیاده راه بر ارتقا و بهبود شرایط کیفیت محیط شهری و مقایسه دو پیاده راه پانزده خرداد و پیاده راه صف (سپهسالار) می باشد. روش : به منظور انجام این پژوهش ابتدا با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی متغیرهای کالبدی، کارکردی (عملکردی) و ادراکی تأثیرگذار بر ارتقا کیفیت پیاده راه استخراج گردید. متغیرهای فوق از طریق شاخص های تعیین شده در دو پیاده راه پانزده خرداد و صف (سپهسالار) ارزیابی شدند. برخی از شاخص ها در پیاده راه ها با استفاده از مشاهده کارشناسی و از طریق نقشه ها و جداول مورد بررسی قرار گرفتند. در مورد برخی دیگر، از پرسشنامه برای سنجش متغیرهای کالبدی، کارکردی (عملکردی) و ادراکی استفاده گردید. پرسشنامه تنظیم شده از نظر پایایی و روایی با روش الفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفته و از طریق تست اولیه ناهماهنگی های درونی مورد بازبینی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و به ویژه آزمونه ای ناپارامتریک تحلیل شد و فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: نتایج مطالعات در حالت کلی، حاکی از آن بود که بین متغیرهای تسهیلات و تأسیسات (کالبدی)، کارکرد اقتصادی و خدماتی (کارکردی - عملکردی) و نظم (ادراکی) با ارتقا کیفیت محیط بیشترین رابطه معنادار وجود دارد. از سوی دیگر بین افزایش حس تعلق به مکان به واسطه ایجاد محور پیاده پانزده خرداد و پیاده راه خیابان صف و افزایش تعاملات اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق مطلوبیت کیفیت محیط شهری که شامل سه بعد کالبدی و کارکردی (عملکردی) و ادراکی می باشد در پیاده راه صف به جز متغیر کارکردی (عملکردی)، در بقیه متغیرها میانه بالاتر از میانه نظری بوده است. ولی در پیاده راه پانزده خرداد فقط در متغیر ادراکی میزان رضایتمندی بالاتر از میانه نظری پژوهش می باشد.
۱۷۴.

هم افزایی کنشگران بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد حکمروایی ارتباطی - شبکه ای مطالعه موردی (ستاد بازآفرینی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازآفرینی پایدار شهری حکمروایی ارتباطی - شبکه ای کنشگران شهری هم افزایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۶
هدف از این پژوهش آسیب شناسی مدیریت بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد مدیریتی دولتی، متمرکز از بالا به پایین، سلسله مراتبی، غیرمشارکتی، نبود ارتباط و تعامل در بازآفرینی شهری، و گذار به هم افزایی مشارکتی کنشگران مدیریت شهری (دولت، بازار، بخش عمومی، خصوصی، جامعه مدنی و شهروندان) با الگوی حکمروایی ارتباطی- شبکه ای، همکارانه، تعاملی و گفتمانی در جهت دستیابی به بازآفرینی پایدار شهری است. با تلفیق برنامه ریزی ارتباطی با حکمروایی شبکه ای، رویکرد نوین حکمروایی ارتباطی- شبکه ای در مدیریت نوین ظهور یافته است. روش پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) است. از تکنیک های مشاهده، مصاحبه، و پرسش نامه استفاده شده است. این پژوهش با هدف شناخت الگوی ساختاری روابط 34 سازمان و نهاد رسمی و غیررسمی مرتبط با بازآفرینی پایدار شهری انجام شده است. بدین منظور، از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد. 34 کنشگر به عنوان نهاد در این شبکه قرار گرفته اند و درواقع تعیین کننده مرز اجتماعی شبکه اند. 1122 پیوند می توانست در این شبکه شکل بگیرد. فقط 271 مورد آن (حدود یک چهارم) به وقوع پیوسته است که بیانگر اندازه ضعیف شبکه و نبود هم افزایی ارتباطی- شبکه ای مدیریت بازآفرینی پایدار شهری است. تراکم پیوند تبادل اطلاعات و همکاری در بین سازمان های مورد مطالعه (37 درصد) در سطح پایینی بوده است و شبکه در شاخص های سیاست گذاری، هماهنگی، مدیریت (برنامه ریزی، نظارت، و ارزیابی)، اجرا، ابزارسازی، تسهیل گری به صورت متمرکز و سلسله مراتبی است. اندازه شاخص انتقال یافتگی در تبادل اطلاعات و همکاری ۲۸/۳۹ درصد میزان پایینی را برای قابلیت روابط انتقال یافتگی نشان می دهد و کوتاه ترین فاصله میان دو کنشگر در این شبکه، ۴۶/۳ درصد، نشان دهنده پیوندهای ضعیف در شبکه است. فعالیت کنشگران بر حسب شاخص های تحلیل شبکه و ارتباطات، پیوندها، و مرکزیت درونی و بیرونی کنشگران نشان دهنده مرکزیت بخش دولتی (استانداری، راه و شهرسازی، و شهرداری) بالاترین نقش مرکزیت و پیوندهای واسطه ای را داشته اند  و نهادهای خصوصی، مدنی، و محلی پایین ترین ضریب و قدرت را در شبکه داشته اند. در ستاد بازآفرینی پایدار شهری فقط سازمان های دولتی عضو رسمی ستاد بوده اند و نهادهای جامعه مدنی و کنشگران مردمی کنار گذاشته شده اند و رویکرد متمرکز، سلسله مراتبی، و از بالا به پایین حکم فرماست و باید به سوی دولت تسهیل گر، جامعه مدنی کنشگر با رویکرد حکمروایی ارتباطی - شبکه ای تغییر رویکرد گفتمانی انجام شود.  
۱۷۵.

ارائه الگویی برای توسعه زمین در بافت ها ناکارآمد شهری؛ مورد پژوهشی: محدوده یافت آباد و منطقه 17 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت توسعه زمین رشد هوشمند بافت های ناکارآمد شهری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۱
در پی بروز مسائل و مشکلات ناشی از رویکردهای سنتی به زمین و تهیه طرح های صرفا کالبدی برای هدایت توسعه زمین، رویکردهای نوین به برنامه ریزی کاربری زمین شهری ، ابعاد گوناگون موثر بر و متاثر از زمین را در نظر گرفته و الگوی توسعه ی زمین را در جهت تامین حداکثر منافع برای حیات شهری ضابطه مند می نمایند و به این منظور بر شیوه های اجرایی طرح ها، راهبردها و سیاست های پیشنهادی تاکید دارند. در پژوهش حاضر، مدیریت توسعه زمین به عنوان حلقه واسط میان طرح و اجرا معرفی شده که ساختار اصلی طراحی یک الگوی مدیریت توسعه زمین را تشکیل میدهد. هدف از تهیه این مقاله تبیین و کاربرد نحوه کاربست رویکرد رشد هوشمند در حوزه مدیریت توسعه زمین به منظور افزایش تحقق پذیری طرح ها به لحاظ اجرایی و انطباق راهبردها و سیاست های توسعه با فرصت ها و تهدیدهای بافت های شهری موجود است. رشد هوشمند نیز به عنوان یک رویکرد نوین در مبحث مدیریت توسعه مطرح شده است که برای تعیین اهداف و مسیر توسعه در مدل مدیریت زمین مورد نظر به کار می رود. در ادامه، این مدل در محدوده یافت آباد به عنوان نمونه ای از الگوی ناکارآمدی توسعه زمین مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در یک محدوده شهری عواملی چون بی توجهی به نقش گروه های ذینفع و ذینفوذ در گرایش های توسعه زمین و نبود ضوابط و مقررات مدون در کنار محدودیت ها و مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و کالبدی تاثیر به سزایی در ناکارآمدی الگوی توسعه زمین دارد؛ در حالی که در یک مدل مدون مدیریت زمین ، بررسی تاثیر و تاثرات این عوامل با معیارهای ناکارآمدی توسعه زمین میتواند مسیر و جهت راهبردهای اصلی توسعه مجدد محدوده را مشخص نمیاد. به منظور طرح ریزی برای اجرای این راهبردها، ساختار پیشنهادی مدل انطباق یافته مدیریت زمین مجموعه جامعی از طرح ها ، برنامه ها و سیاست های اجرایی را به صورت «کد توسعه» ارائه می کند.
۱۷۶.

بازتوسعه مراکز شهری در چارچوب رویکرد توسعه میان افزای مسکونی. نمونه موردی: محله بازار تجریش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه مجدد توسعه میان افزا تحلیل ظرفیت توسعه اختلاط کاربری تجریش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۱
ضرورت طرح یک راه حل مناسب، جهت مقابله با پدیده گسترش بیرویه شهرها از یک طرف، و تغییر نگرش نحوه مداخله در بافت های درونی قدیمی و ناکارآمد ازطرف دیگر، سبب تکامل یافتن چارچوب های نظری این نحوه مداخله در بافت های شهری، با هدف استفاده هر چه بهتر از زمین های زیر توسعه شهری و حفظ هرچه بیشتر زمین های واجد ارزش غیر شهری گردیده است. شهرسازی نوین، توسعه پایدار، مدیریت رشد، رشد هوشمند و توسعه میان افزا، همگی مفاهیم و رویکردهای یک فلسفه فکری و نظری است که در تقابل با گسترش بی رویه شهری به صورت یک روند تکاملی مورد توجه قرار گرفته اند. رشد بیرویه افقی کلانشهرهای کشور از جمله تهران، ضرورت اندیشیدن به راه حلی مناسب را نمایان می کند. در این ارتباط، هدف کلی این پژوهش امکانسنجی استفاده از پتانسیل توسعه میان افزا جهت بازتوسعه مراکز شهری در تقابل با رشد بیرویه کلانشهرهای ایران، می باشد. بدین منظور محدوده میدان تجریش، به عنوان یکی از مراکز اصلی شهرتهران، جهت ارزیابی شرایط بازتوسعه از نظرگاه رویکرد توسعه میان افزا، انتخاب گردید. در این راستا، با برگزیدن روش تحقیق توصیفی تحلیلی، در ابتدا شاخص-های موردنظر توسعه میان افزا بازیابی شده، با استفاده از تکنیک تحلیل ظرفیت به عنوان پایه اصلی مدل تحلیلی پژوهش، ظرفیت های محدوده جهت بازتوسعه در چارچوب میان افزا شناسایی و تحلیل گردیده، شاخص ها با تکنیک دلفی و دوبه دویی و نرم افزار GIS ارزشگذاری و پهنه بندی فضایی گردیده است. دستاورد اصلی پژوهش، استفاده از شاخص های بومی شده و کاربردی توسعه میان افزا درجهت یافتن اولویت های بازتوسعه، برای مراکز شهری و طرح ریزی کلی باتوجه یافته ها برای محدوده مورد مطالعه به عنوان نمونه می باشد.
۱۷۷.

سنجش ظرفیت توسعه فضاهای بدون استفاده در مرکز شهر قزوین؛ با تأکید بر رویکرد توسعه میان افزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه میان افزا رشد پراکنده شهری اراضی بدون استفاده مرکز شهر قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
در پی افزایش روزافزون جمعیت و کالا و فعالیت ها در شهرها، راه حل های متفاوت و گاه متناقضی برای توسعه شهرها مطرح شد، که بهره گیری از این راه حل ها به شکل گیری حومه ها، حاشیه نشینی، مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها و پیامدهایی از این دست، به ویژه در اواخر قرن بیستم، دامن زد. ادامه این روند، ضمن آنکه رشد پراکنده شهرها را در اراضی و محیط زیست اطراف شان موجب شد، زمینه بازماندن نواحی مرکزی شهرهای سنتی را نیز از جریان توسعه فراهم آورد؛ اما با مطرح شدن رویکردهای جدید توسعه شهری نظیر توسعه میان افزا، نگرش توسعه پایدار و استفاده از امکانات موجود در دستور کار قرار گرفت. بنابراین سطوح میان افزا سطوحی که به رغم دارا بودن تأسیسات، تجهیزات زیرزمینی و روزمینی، و دسترسی مناسب به مراکز خدماتی شهر از جریان توسعه بازمانده و متروک و بی استفاده باقی مانده اند طی سال های اخیر به سبب پتانسیل بالایی که دارند، بیش از پیش مورد توجه دلالان و بساز و بفروش ها قرار گرفته اند. بررسی دلایل شکل گیری چنین سطوحی در مرکز شهر قزوین، نشان داد که بالاترین قابلیت توسعه، به محدوده هایی مربوط می شود که بیشترین مشکلات را از لحاظ شاخص های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارند و پلاک هایی که از لحاظ ضوابط و قوانین منطقه بندی شرایط مناسبی دارند، دارای بیشترین ظرفیت توسعه اند.
۱۷۸.

اثرات فن آوری اطلاعات و ارتباطات و پاندمی کووید 19 بر مطالعات شهری : مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فن آوری اطلاعات و ارتباطات شهر مطالعات شهری کرونا ویروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۸۸
ظهور عصر اطلاعات در قرن 20 به واسطه تحولات عظیم حوزه فن آوری اطلاعات و ارتباطات، رویکرد غالب حل حداکثری مسائل شهری و نجات بخشی این فن آوری ها را پیشِ روی برنامه ریزان، طراحان و سیاست گذاران شهری قرار داده است. باوجود جدیدبودن این تحولات، سرعت رشد و توسعه گسترده آن، میان کنش گسترده ای را در بین بخش های مختلف مطالعات شهری فراهم ساخته است. همزمان با روند رو به افزایشی آن، سرتاسر دنیا با شیوع ویروس کرونا از دسامبر  2019، مواجه شد و نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات را مورد بازخوانی مجدد قرار داد. با توجه به پژوهش های داخلی کم (در حدود 17 عنوان مقاله) در ارتباط با فن آوری اطلاعات و ارتباطات و شهر و وجود خلأ در این ارتباط و اهمیّت توجه به این حوزه در مطالعات شهری، هدف این مقاله، شناسایی، استخراج و ارائه فضای تعاملی و پژوهشی بین توسعه فن آوری های اطلاعات و ارتباطات بر زیر حوزه های مطالعات شهری، به منظور معرفی، طبقه بندی موضوعات، رهیافت ها و روش ها و همچنین بهره گیری از نتایج پژوهش ها است. در این راستا با استفاده از روش تحقیق مرور سیستماتیک، محتوای پژوهش های علمی خارجی انتشاریافته مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این امر با جست و جوی مقالات معتبر آغاز شد و با مطالعه چکیده و نتایج تحقیق بیش از 150 مقاله و پایش آنها و در نهایت انتخاب 93 مقاله پس از ورود در محیط نرم افزار اکسل، انجام پذیرفت. مقاله های انتشار یافته به زبان انگلیسی و بین فاصله زمانی 30 ساله 1990-2020 هستند. پایش، بررسی و استخراج محورهای کلیدی و اصلی مقالات در نهایت ما را به طبقه بندی هشت گانه مندرج در ذیل شامل 1) سیاست گذاری شهری، 2) مشارکت الکترونیک، 3) شهر هوشمند، 4) ساختار و سازمان فضایی شهر، 5) رفتار سفر، 6) شکاف دیجیتال، 7) فضای عمومی و 8) رقابت پذیری و 30 زیرمحور هدایت نمود که به تفکیک هر یک، نویسندگان مطرح، روش انجام کار و یافته های تحقیقات ارائه گردید. مطالعات اخیر گویای این موضوع هستند که شیوع کرونا ویروس میزان بهره مندی از فن آوری های اطلاعات و ارتباطات را چندین برابر کرده و این امر به طور قطع شدت اثرگذاری آن بر شهر و برنامه ریزی و طراحی شهری را با سرعت بیشتری دچار تحول و دگردیسی خواهد کرد. از این رو این مقاله در راستای تبیین ابعاد گوناگون این موضوع ارائه می شود.
۱۷۹.

تدوین الگوی بهینه ی کاربری اراضی با رویکردِ اکولوژیک در مجموعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی الگوی بهینه توان اکولوژیک مجموعه شهری مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۲۲۴
در زمینه کاربری اراضی سه دیدگاه دیدگاه اقتصاد-محور، دیدگاه عدالت-محور و دیدگاه توسعه ی پایدار وجود دارد. در چند دهه ی اخیر رویکرد توسعه ی پایدار به پارادایمی غالب در اندیشه ی برنامه ریزی کاربری اراضی منجر شده است. برنامه ریزی کاربری زمین، از این منظر، بهره گیری عقلایی از زمین است که بر محور حفاظت از محیط زیست گام بر می دارد. در  منطقه ی کلانشهری مشهد طی سال های اخیر، رشد بی رویه ی سکونتگاه های شهری منجر به تخریب اراضی کشاورزی و زوال مراتع شده است. بنابراین در این مقاله تلاش شد، ابتدا الگوی بهینه ی کاربری اراضی با رویکرد اکولوژیک تعیین و سپس نتایج آن با وضعیت کاربری موجود مقایسه شود. برای این منظور، از روش پیشنهادی مخدوم بهره گرفته شد و داده ها با مدل AHP در محیط ArcGis9.3 پردازش شدند. به طوریکه دوازده معیار طبیعی انتخاب شدند و بر اساس جدول نه کمیتی ساعتی، بصورت دو به دو به آنها وزن داده شد. سپس بر اساس این معیارها، دوازده نقشه ی تناسب اراضی تولید شد. در نهایت با استفاده از هم پوشانی ریاضی، لایه ها با یکدیگر تلفیق شده و الگوی بهینه ی نهایی تدوین شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیتِ کاربری اراضی موجود با الگوی بهینه تطابق ندارد که می تواند منجر به پدید آمدن خسارات جبران ناپذیر زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی شود. از این رو، ضروری است که متولیان برنامه ریزی نسبت به کنترل رشد و مدیریت توسعه ی شهری در مجموعه ی شهری مشهد تمهیداتی بیندیشند.
۱۸۰.

بررسی و سنجش راهکارها و سیاست های مؤثر در مدیریت اراضی رها شده شهری. نمونه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت زمین شهری سیاست زمین اراضی رها شده شهری شهر ایلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۸۲
طی چند دهه ی اخیر، شهرنشینی و شکل گیری فضاهای شهری، روند شتابانی به خود گرفته است، به طوری که بخش وسیعی از عرصه های پیرامونی شهرها تخریب شده و به دنبال این توسعه ی بی برنامه، بسیاری از اراضی و بافت های درون شهری از جریان توسعه و عمران باز مانده و به صورت رها شده، باقی مانده اند. با توجه به اهمیت و نقش حساس زمین در توسعه شهری، مدیریت اراضی رها شده ضرورت دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی راهکارها و سیاست های مؤثر در مدیریت اراضی رها شده ی شهری(نمونه موردی: شهر ایلام) می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. و برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T و نیز رگرسیون چندگانه می باشد. سیاست های و راهکارها مورد بررسی در این پژوهش، شامل دخالت مستقیم دولت، ابزارهای مالی و ابزارهای برنامه ریزی شهری است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه معناداری بین شاخص های مورد بررسی(دخالت مستقیم دولت، ابزارهای مالی، ابزارهای برنامه ریزی شهری) و کنترل شدت رها شدگی اراضی وجود دارد و از بین این شاخص ها، سیاست دخالت مستقیم دولت، بیشترین نقش را در راستای مدیریت اراضی رها شده و جلوگیری از تشدید رها شدگی اراضی در محدوده ی مورد مطالعه ایفا کرده است. در مجموع می توان گفت؛ در صورتی که از زمین های درون شهری ایلام درست استفاده شود و به شکل صحیحی مدیریت گردد، تا چند دهه ی آینده نیاز به گسترش فیزیکی نداشته و می توان در جهت رسیدن به شکل پایداری شهری گام برداشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان