آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

شکل گیری رهیافت های با نگرش برنامه ریزی وکالتی را می توان به وجود و تداوم نابرابری فضایی و اجتماعی – اقتصادی و شکست ساز و کارهای مرسوم برنامه ریزی مرتبط دانست. در ایران، برنامه ریزانی که به عنوان مهندسین شهرساز در غالب شرکتهای مهندسین مشاور و یا بصورت شخصی در حال فعالیت هستند، می توانند از تخصص خود جهت احقاق حقوق شهروندان  و مشارکت بیشتر آنها  استفاده کنند. هدف این مقاله، ضمن مرور کوتاهی بر ادبیات برنامه ریزی وکالتی، کاربست این رهیافت را در طرح های انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری دنبال می کند و به این سوال پاسخ دهد که ارتباط میان طرح های انطباق کاربری ارضی در مقیاس شهری و نظریه برنامه ریزی وکالتی در سه مبحث موضوع، روشها و اهداف (ارتباط نظریه و عمل) چگونه است. روش شناسی پژوهش، کیفی است و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و سنجه های غیر واکنشی(ثبت های آرشیوی) گردآوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش ن ظری ه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی نمونه گیری مورد نوعی و گلوله برفی و نیز معیار اشباع نظری، از نظرات سی و پنج نفر از صاحبنظران عرصه شهرسازی در این مطالعه بهره گرفته شده است و ادراک آنها نسبت سوالات تحقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ با استفاده از روش “نظریه زمینه ای” و کدگذاری داده ها، نه مقوله هسته از یافته های اولیه استخراج شدند. نتیجه بدست آمده از تحقیق پیش رو با توجه به مقوله هسته نهایی این است که، “طرح های انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری بسیاری از ابعاد موجود در نظریه وکالتی در شهرسازی را پوشش داده و از این رو می توان آن را از بسیاری جهات به عنوان بعد اجرایی و عملی نظریه برنامه ریزی وکالتی دانست" و پاسخ های بدست آمده ارتباط بین نظریه برنامه ریزی وکالتی و طرح های انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری را بصورت عمیق نشان می دهد.

تبلیغات