رضا هویدا

رضا هویدا

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۱ مورد.
۲۱.

طراحی و تدوین مدل فرایند مدیریت استعداد اعضای هیات علمی برای دانشگاه های استعداد محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعضای هیات علمی مدیریت استعداد دانشگاه های استعداد محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۶۳۴
مطالعه حاضر، به منظور طراحی مدل فرایند مدیریت استعداد اعضای هیات علمی برای دانشگاه های استعداد محور انجام گردید. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، آمیخته (کیفی-کمی) در دو مرحله می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته در بین 18 نفر از مدیران و اعضای هیات علمی دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیار اشباع داده ها، مولفه های مدیریت استعداد شناسایی و به روش تحلیل محتوا و با رویکرد قیاسی – استقرایی تحلیل شد. در مرحله کمی، آزمون الگو با رویکرد پیمایشی انجام شد. جامعه آماری در این بخش شامل تمامی اعضای هیات علمی که از سال 89 تا 94 در این سه دانشگاه جذب شده اند ، بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شد. حجم نمونه 130 نفر با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد. سپس از طریق بکارگیری پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور، بعد از آنکه روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان و کارشناسان تأیید قرار گرفت، اعتبار همگرا 53/0 و پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 81/0 وپایایی ترکیبی 83/0بدست آمد. 107 کد از داده های تحقیق کیفی استخراج شد که در7 طبقه اصلی دسته بندی گردید. یافته های بخش کمی نیز سازه فرایند مدیریت استعداد را که شامل هفت بعد مجزا، «شناسایی و تعیین نیازهای استعدادی، کشف منابع استعداد، جذب استعدادها، توسعه توانایی های بالقوه استعدادها، بکارگیری استراتژیک استعدادها، حفظ و نگهداری استعدادها، ارزیابی و همراستایی فعالیت های مدیریت استعداد» می باشد، را تایید کرد. در نهایت با توجه به داده های حاصل از تحقیق کیفی و کمی مدلی برای فرایند مدیریت استعداد اعضای هیات علمی در دانشگاه ها، پیشنهاد گردید.
۲۲.

بررسی رابطه بین استراتژیهای رفتار محور خودرهبری و خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلاقیت دانشگاه خودرهبری استراتژی های رفتارمحور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۶ تعداد دانلود : ۹۸۵
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین استراتژیهای رفتارمحور خودرهبری و خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران بوده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران می باشد که در سال تحصیلی 1388-1387 بالغ بر 345 نفر بوده اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده گردیده است و نمونه ای به حجم 113 عضو هیأت علمی انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه ی استاندارد خودرهبری و پرسشنامه ی استاندارد خلاقیت رندسیپ. روشهای آماری تجزیه و تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون ،ضریب رگرسیون و تحلیل واریانس چندمتغیره بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که با افزایش خلاقیت اعضای هیأت علمی بر میزان استفاده از استراتژی های رفتارمحور آنها نیز افزوده تر خواهد شد،بین میانگین نمرات استراتژیهای رفتارمحور خود رهبری بر اساس متغیرهای دانشکده،سابقه خدمت ومرتبه علمی تفاوت معناداری وجودندارد ولی بین میانگین نمرات خلاقیت آنها بر اساس دانشکده محل خدمت و مرتبه علمی تفاوت معناداری وجود نداشته اما بر اساس سابقه خدمت، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات خلاقیت در سطح 05/ P وجوددارد.
۲۳.

حوزه های بهبود بر اساس مدل تعالی در بیمارستان امام موسی کاظم (ع)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ارزیابی عملکرد بیمارستان ها مدل تعالی بنیاد اروپایی کیفیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت گروههای ویژه مدیریت بهداشت و درمان
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت صنعتی مدیریت کیفیت جامع
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۷۲۸
مقدمه: در بخش بهداشت و درمان نیز همانند دیگر بخش ها، خود ارزیابی امری اجتناب ناپذیر می باشد. محدودیت منابع این بخش، ضرورت پایش عملکرد، حیاتی بودن خدمات و مراقبت های ارایه شده توسط بخش، اهمیت رعایت کیفیت در ارایه ی خدمات و ... شواهدی دال بر ضرورت خود ارزیابی دقیق و صحیح عملکرد این بخش می باشند. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی حوزه های بهبود از طریق خود ارزیابی بر اساس مدل تعالی (EFQM یا European foundation for quality management excellence model) در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) بود. روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی از دسته ی مطالعات توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی آماری شامل 15 نفر از کارشناسان و مدیران ارشد بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در سال 1389 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی استاندارد EFQM بود که مورد تعدیل قرار گرفت و روایی آن با کمک اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب alpha Cronbach's، 97 درصد تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نه حوزه بر اساس نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در این ارزیابی، 599 امتیاز به خود اختصاص داد که حوزه ی توانمندسازها 300 و حوزه ی نتایج 299 امتیاز کسب نمودند. همچنین درصد امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به قرار زیر می باشد: رهبری 60 درصد، خط مشی و استراتژی 58 درصد، کارکنان 68 درصد، منابع و شرکا 60 درصد، فرایندها 56 درصد، نتایج مشتری 58 درصد، نتایج کارکنان 60 درصد، نتایج جامعه 63 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 61 درصد. نتیجه گیری: نتیجه ی خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM این بود که منجر به تهیه ی یک سیستم اطلاعاتی از نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه و تعیین امتیاز در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) شد که بر این اساس و با استفاده از منطق رادار، نقاط ضعف به عنوان حوزه های بهبود مورد مداخله قرار گرفت و پروژه های بهبود تعیین شد.
۲۴.

نظریه رهبری خدمتگزار با تکیه بر سیره امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسلام رهبری نظریه خدمتگزار و سیره امام رضا (ع)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت گروههای ویژه مدیریت اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات جامعه در روایات
تعداد بازدید : ۱۳۴۱ تعداد دانلود : ۹۸۱
درسازمان های خدمتگزار در راستای تحقق رسالت های خداپسندانه و مردم دوستانه خود، نیاز به رهبری به عنوان یک ضرورت احساس می شود. نوع رهبری متناسب برای این نهادها رهبری خدمتگزار است. در این مقاله ضمن اشاره به رویکردهای غربی و معرفی مؤلفه های رهبری خدمتگزار از دیدگاه صاحب نظران این رویکرد، به دیدگاه اسلام با بهره گرفتن ازمنابع و متون اسلامی پرداخته شده و مؤلفه های خدمتگزاری معرفی شده است. هدف پژوهش حاضر، تبیین ویژگی های رهبری خدمتگزار از دیدگاه اسلام، با تأکید بر سیره امام رضا (ع) بوده است. روش بررسی در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی بوده و با تفحص و جستجو درمنابع اسلامی و سیره امامان معصوم(ع) به مؤلفه های مهم در رویکرد اسلامی اشاره شده است.
۲۶.

تبیین مدل معادله ی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر سرمایه ی انسانی در دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی اصفهان و صنعتی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت دانش دانشگاه ها سرمایه ی فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۲ تعداد دانلود : ۶۴۲
مقدمه: تحولات رو به رشد در هر جامعه ای از دانشگاه ها آغاز میشود. سرمایه ی فکری از مهم ترین تئوریهای مدیریتی است که سازمان های دانش محور با استفاده از آن میتوانند بر اثربخشی و کارآیی خود بیفزایند. هدف از این پژوهش، تبیین مدل معادله ی ساختاری تأثیر فرایند تبدیل دانش بر مؤلفه های سرمایه ی فکری در دانشگاه های دولتی اصفهان بود. روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و بررسی پدیده های مستند و تکراری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان (1472 نفر) در سال تحصیلی 90-1389 بود که حجم نمونه پس از مطالعه ی مقدماتی و تعیین واریانس جامعه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 205 نفر برآورد شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، 2 پرسش نامه ی استاندارد فرایند تبدیل دانش (26 سؤال) و پرسش نامه ی محقق ساخته ی مؤلفه های سرمایه ی فکری (35 سؤال) بود که بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها از نظرات متخصصین بهره گرفته شد و ضریب پایایی پرسش نامه های فرایند تبدیل دانش و سرمایه ی فکری با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب 96/0 و 93/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری Amos Graphic و SPSS و در سطح استنباطی به روش های Manova و مدل معادله ی ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل Manova نشان داد که اجتماعیسازی و ترکیب دانش با هیچ یک از مؤلفه های سرمایه ی فکری رابطه ی معنی دار نداشت، اما مراحل ترکیب و برونیسازی دانش ارتباط معنی داری را با تمام مؤلفه های سرمایه ی فکری نشان دادند. یافته های حاصل از مدل معادله ی ساختاری نیز نشان داد که ضریب اثر مراحل فرایند تبدیل دانش بر مؤلفه های سرمایه ی فکری معنی دار بوده است. نتیجه گیری: در کل میتوان استنباط نمود که پیاده سازی فرایند تبدیل دانش علاوه بر اینکه در استخراج، سازمان دهی، انتقال، تبادل و استفاده ی مناسب از دانش موجود در سازمان و اعضای هیأت علمی مناسب است، میتواند در ارتقای سرمایه ی فکری دانشگاه ها نیز مؤثر باشد.
۲۷.

رابطه یادگیری سازمانی و خودکارآمدی مسیر شغلی با اشتیاق کاری مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری سازمانی خودکارآمدی مسیر شغلی اشتیاق کاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۴ تعداد دانلود : ۶۳۵
هدف از این پژوهش بررسی رابطه یادگیری سازمانی و خودکارآمدی مسیرشغلی با اشتیاق کاری مدیران در شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدیران شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان بود که تعداد آنها 75 نفر و حجم نمونه 62 نفر تعیین گردید. ابزارهای جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه های، یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005)، پرسشنامه خودکارآمدی مسیرشغلی بتز(2004) و پرسشنامه اشتیاق کاری شوفلی و همکاران (2006) بوده که روایی محتوایی هر سه پرسشنامه به وسیله اساتید متخصص علوم تربیتی، روان شناسی و مدیریت مورد تایید قرار گرفت و ضریب پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 92/0، 93/0 و95/0بدست آمد. در این پژوهش از آزمون-های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چندگانه، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش رابطه معنی داری بین یادگیری سازمانی (32/0═ r) و اشتیاق کاری مدیران وجود دارد. هم چنین، رابطه ای معنی دار بین یادگیری سازمانی با خود کارآمدی مسیر شغلی (36/0═ r) دیده شده است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که اشتیاق کاری مستقیما تحت تاثیر یادگیری سازمانی (68/0═ β) است.
۲۸.

رابطه بین توانمندساز ها و فرآیندهای مدیریت دانش با عملکرد دانشگاه-ها (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی منتخب استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد مدیریت دانش دانشگاه ها فرآیندهای مدیریت دانش توانمندسازهای مدیریت دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۴ تعداد دانلود : ۴۹۲
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین توانمندسازها و فرآیندهای مدیریت دانش با عملکرد دانشگاه های دولتی منتخب استان اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی منتخب استان اصفهان بوده است که به روش کوکران تعداد 203 نفر از آنها انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه های توانمندسازهای مدیریت دانش لی و چوی(2003)، پرسشنامه فرآیندهای مدیریت دانش پارک(2006)، پرسشنامه عملکردکاپلان و نورتون(2001) بوده که روایی محتوایی هر سه پرسشنامه بوسیله اساتید متخصص مدیریت مورد تائید قرار گرفت. روایی سازه پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی بررسی شد و ضریب پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 8/93 و 95/0 و 89/0 بدست آمد. در این پژوهش از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد رابطه بین توانمندسازها و فرآیندهای مدیریت دانش با عملکرد دانشگاه ها مثبت و معنادار بوده است. هم چنین بررسی نتایج بدست آمده از تحلیل داده های مربوط به تعیین سهم مولفه های توانمندسازهای مدیریت دانش در پیش بینی ابعاد عملکرد دانشگاه ها به ترتیب6/64 درصد از واریانس دیدگاه مالی، 5/45 درصد از واریانس دیدگاه مشتری،1/51 درصد از واریانس دیدگاه فرآیندهای درون سازمان، 4/49 درصد از واریانس دیدگاه رشد و نوآوری بوده و سهم فرآیندهای مدیریت دانش در پیش بینی ابعاد عملکرد دانشگاه ها به ترتیب 7/51 درصد از واریانس دیدگاه مالی، 2/37 درصد از واریانس دیدگاه مشتری، 1/44 درصد از واریانس دیدگاه فرآیندهای درون سازمانی، 2/49 درصد از واریانس دیدگاه رشد و نوآوری بوده است.
۲۹.

مفهوم توانمندسازی روان شناختی و رابطه آن با سرمایه روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۰.

رابطه بین تسهیم دانش و بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت دانش بهبود کیفیت دانشگاه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۷ تعداد دانلود : ۴۳۷
مقدمه : امروزه یکی از استراتژی های مهم برای استقرار و کاربست مدیریت دانش در سازمان ها ، فرآیند تسهیم دانش می باشد. لذا سازمان ها خصوصاً دانشگاه ها که از مراکز مهم اشاعه دانش به شمار می روند با دستیابی به این قابلیت تسهیم دانش می توانند، بهبود کیفیت علمی خود را تضمین کنند. هدف از این پژوهش، تعیین رابطه بین تسهیم دانش و بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان بود . روش بررسی : روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه های اصفهان (593 نفر) ، علوم پزشکی اصفهان (643 نفر) و دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (236 نفر) در سال تحصیلی 92-1391 خورشیدی جمعاً به تعداد 1472 نفر بودکه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم، تعداد 177 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تسهیم دانش با 10 سؤال و پرسشنامه بهبود کیفیت علمی با 30 سؤال با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی، صوری و سازه مورد تأیید قرار گرفت و ضرایب پایایی آنها با استفاده از Cronbach's alpha به ترتیب 87/0 و 95/0 محاسبه گردید . داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری 16SPSS و 18Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها : نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین تسهیم دانش و بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0p >)، هم چنین بین مؤلفه های تسهیم دانش با تمام مؤلفه های بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت(01/0p >) . نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری نشان داد که تسهیم دانش تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود کیفیت علمی دارد و میزان تأثیر تسهیم دانش بر بهبود کیفیت علمی برابر با مقدار برآورد شده استاندارد 60/0 محاسبه گردید . به عبارت دیگر تسهیم دانش 35 درصد از واریانس بهبود کیفیت علمی را پیش بینی و تبیین می کند. نتیجه گیری : دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با استقرار و کاربست فرهنگ تسهیم دانش می توانند بهبود کیفیت علمی خود را تضمین کرده و آن را ارتقاء ببخشند .
۳۱.

اعتباریابی مدل نظارت آموزشی برای آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظارت آموزشی اعتباریابی مدل آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۳ تعداد دانلود : ۴۰۶
هدف پژوهش حاضر اعتباریابی مدل نظارت آموزشی برای آموزش و پرورش ایران می باشد که به روش کیفی- کمی انجام شد. جامعه آماری پژوهش از یک سو تمامی کشورهای پیشرو در زمینه نظارت آموزشی و از طرف دیگر تمامی مدیران مقاطع تحصیلی و گروههای آموزشی می باشد. در فاز اول پژوهش (بخش کیفی) نمونه گیری براساس فراوانی مشاهده شده پرتکرار درباره مولفه ها و در فاز دوم پژوهش (بخش کمی) با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با تعداد 380 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی فهرست های کنترلی و فیش برداری از تمامی اسناد و مدارک بالادستی و پژوهش های کشورهای منتخب و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته نظارت آموزشی می باشد. جهت تعیین روایی و پایایی در بخش کیفی از اشباع نظری و در بخش کمی از آلفای کرانباخ بهره گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوا برای دسته بندی مولفه ها و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی مرتبه 1 و 2 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های رهبری آموزشی، مدیریت آموزشی، کیفیت آموزشی، تدریس و یادگیری، پژوهش محوری و حمایت اجتماعی اجزای اصلی مدل مفهومی نظارت آموزشی هستند و همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل طراحی شده از نظر خبرگان و صاحبنظران آموزش و پرورش دارای اعتبار و از برازش لازم جهت اجرا برخوردار است.
۳۲.

بررسی روابط چندگانه میان یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری سازمانی اعضای هیأت علمی دانشگاه توانمندسازهای تعالی سازمانی قابلیت های چابکی سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۸ تعداد دانلود : ۵۲۰
هدف از این پژوهش، تعیین روابط چندگانه میان یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 1745 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1392- 1391 بودکه از این جامعه تعداد 291 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب و مطالعه شدند. داده ها به وسیله سه پرسشنامه یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005) مشتمل بر 16 سؤال، پرسشنامه توانمندسازهای تعالی سازمانی بر اساس مدل EFQM (2010) مشتمل بر 25 سؤال و پرسشنامه قابلیت های چابکی سازمانی بر اساس مدل چابکی سازمانی ژانگ و شریفی (2000) مشتمل بر 25 سؤال جمع آوری شد. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی و سازه تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. پایایی پرسشنامه یادگیری سازمانی 89/0، توانمندسازهای تعالی سازمانی 93/0، قابلیت های چابکی سازمانی 92/0 بود. یافته های پژوهش نشان داد که توانمندسازهای تعالی سازمانی بر قابلیت های چابکی سازمانی تأثیر معنی دار داشته، ولی تأثیر یادگیری سازمانی بر قابلیت های چابکی سازمانی معنادار نبوده است(05/0p≤). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون بین ابعاد یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی رابطه چندگانه ای مشاهده گردید(05/0p≤). نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که داده های پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید می شود.
۳۳.

رابطه ی توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانشگاه توانمندسازهای تعالی سازمانی قابلیت های چابکی سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۲ تعداد دانلود : ۷۹۰
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان به تعداد 1745 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه آماری312 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه استاندارد EFQM(2010) با 25 پرسش و ضریب پایایی 93/0 و پرسشنامه ی محقق ساخته چابکی سازمانی بر اساس نظریه ژانگ و شریفی (2000) با 25 پرسش و ضریب پایایی92/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی چندگانه و رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج نشان داد بین توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیت های چابکی سازمانی و ابعاد آن رابطه معنی دار وجود دارد و بهترین پیش بینی کننده قابلیت های چابکی سازمانی به ترتیب کارکنان، فرایندها، محصولات و خدمات، رهبری، شرکاء و منابع و استراتژی می باشد.
۳۴.

تبیین روابط چندگانه میان قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعضای هیئت علمی قابلیت جذب دانش بهبود کیفیت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۷ تعداد دانلود : ۴۵۳
هدف از این پژوهش، بررسی روابط چندگانه میان قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه های اصفهان (593 نفر)، علوم پزشکی اصفهان (643 نفر) و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (236 نفر) در سال تحصیلی 92-1391جمعاً به تعداد 1472 نفر می باشد. که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم، تعداد 177 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه قابلیت جذب دانش منبیوا و همکاران (2003) با 10 سؤال و پرسشنامه بهبود کیفیت علمی براساس مدل برنامه بهبود کیفیت علمی (2012) با 30 سؤال با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی، صوری و سازه مورد تأیید قرار گرفت و ضرایب پایایی آنها با استفاده از میزان آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0 و 95/0 محاسبه گردید. در این پژوهش داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری 16SPSS و 18Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بین قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، هم چنین بین مؤلفه های قابلیت جذب دانش (توانایی کارکنان و انگیزش کارکنان) با تمام مؤلفه های بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری نشان داد که قابلیت جذب دانش تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود کیفیت علمی دارد.
۳۵.

نقش خودکارآمدی تحصیلی و خود ناتوان سازی تحصیلی در اهمال کاری تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خودکارآمدی تحصیلی خود ناتوان سازی تحصیلی اهمال کاری تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۵ تعداد دانلود : ۶۲۹
مقدمه: اهمال کاری تحصیلی یکی از متغیرهای شایع در دانشجویان است که لزوم توجه به آن و بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر آن ازجمله خود ناتوان سازی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی اهمیت بسیاری دارد. لذا پژوهش حاضر باهدف نقش خودکارآمدی تحصیلی و خود ناتوان سازی تحصیلی در اهمال کاری تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر بیرجند انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر ازجمله پژوهش های همبستگی که به روش نمونه گیری طبقه ای تعداد 120 نفر از دانشجویان پسر پردیس شهید باهنر بیرجند انتخاب و پرسش نامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، خود ناتوان سازی تحصیلی میجلی و همکاران (2000) و خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2002) را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی مانند جداول توزیع فراوانی، محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز از شاخص های آمار استنباطی، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی (34/0- = R ) رابطه منفی و معنی دار، خود ناتوان سازی تحصیلی با اهمال کاری تحصیلی (21/0 = R ) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین این دو متغیر باهم مقدار 16/0 واریانس اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش توجه بیشتر مسئولین و متصدیان تعلیم و تربیت و مؤسسات آموزش عالی را در زمینه اهمال کاری تحصیلی دانشجویان را می طلبد.
۳۶.

بررسی تأثیر رهبری هوشمند بر عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر زاهدان با نقش میانجی تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر انتقادی اعضای هیات علمی رهبری هوشمند عملکرد آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۵۳۳
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر رهبری هوشمند بر عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر زاهدان با نقش میانجی تفکر انتقادی است. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی، مبتنی بر معادلات ساختاری است و جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر زاهدان می باشد، حجم نمونه از بین 666 نفر طبق فرمول کوکران و با استفاده از واریانس جامعه برابر با 120 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برآورد شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ها ی رهبری هوشمند (محقق ساخته )، تفکر انتقادی و عملکرد آموزشی (استاندارد) استفاده شده که روایی محتوایی به تایید متخصصان و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تایید گردید و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 97/0، 93/0و 99/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری spss23 و PLS استفاده شده است. یافته ها ی پژوهش نشان داد، رهبری هوشمند با ضریب مسیر ( 33/0) بر عملکرد آموزشی؛ و رهبری هوشمند با ضریب مسیر (58/0) بر تفکر انتقادی؛ و تفکر انتقادی با ضریب مسیر (28/0) بر عملکرد آموزشی تاثیر گذار بوده است. بنابراین، رهبری هوشمند با تأکید بر مدیریت هدف، عواطف و احساسا؛ معنا و هدفمندی و توسعه روحیه کار تیمی و گروهی و پرورش و تقویت حس جستجوگری می تواند بر عملکرد اعضای هیات علمی تاثیرگذار باشد و بر توسعة روزافزون و همه جانبه دانشگاه ها بیفزاید .
۳۷.

نقش معلم رهبری در بهبود مهارت های حل مسئله دانش آموزان با میانجی گری تفکر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معلم رهبری مهارت های حل مسئله تفکر خلاق دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۴۶۰
 این پژوهش با هدف بررسی نقش معلم رهبری در بهبود مهارت های حل مسئله دانش آموزان با میانجی گری تفکر خلاق در قالب مدل علّی و به روش تحلیل مسیر انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه معلمان و دانش آموزان دبیرستان های شهر یاسوج در سال تحصیلی 96-97 است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، 252 نفر از معلمان و 370 نفر از دانش آموزان برای نمونه آماری تعیین شده و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استفاده شد: پرسشنامه معلم رهبری هویدا و همکاران (1396)، پرسشنامه مهارت های حل مسئله هپنر و پترسن (1982) و پرسشنامه تفکر خلاق عابدی (1363). روایی پرسشنامه ها نیز تأیید شد و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0، 78/0 و 80/0 به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss23 و Amos انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد معلم رهبری با مهارت های حل مسئله و تفکر خلاق رابطه مثبت و معناداری دارد و 25 درصد از واریانس مهارت های حل مسئله و 48 درصد از واریانس تفکر خلاق را به طور مستقیم تبیین می کند. همچنین یافته ها نشان می دهد تفکر خلاق با مهارت های حل مسئله، رابطه مثبت و معناداری دارد و 18درصد از واریانس مهارت های حل مسئله را به طور مستقیم تبیین می کند. علاوه بر اینها، معلم رهبری با میانجی گری تفکر خلاق به طور غیرمستقیم، 9 درصد از واریانس مهارت های حل مسئله را تبیین می کند.
۳۸.

جایگاه و نقش نظام دوری در ارتقا و بهبود فرایند یاددهی یادگیری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام دوری معلم دانش آموز یاددهی و یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۸۹۸
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مزایای نظام دوری در ارتقا و بهبود فرایند یاددهی _ یادگیری دانش آموزان در مدارس ابتدایی استان سمنان انجام شد. نظام دوری فرایندی است که در آن یک معلم با یک گروه از دانش آموزان حداقل به مدت دو سال یا بیشتر در یک مدرسه می ماند. نوع پژوهش کاربردی و روش آن آمیخته اکتشافی بود که در آن نخست بخش کیفی و سپس بخش کمّی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش، با 10 نفر از مدیران، مصاحبه عمیق و 32 مورد مصاحبه نیمه هدایت شده با معلمان که به شیوه هدفمند - گلوله برفی (تعداد 42 نفر) انتخاب شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسش نامه ای محقق ساخته تنظیم گردید. روایی محتوایی طبق نظر متخصصان، پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ 0/90 بررسی و مناسب گزارش شد. در بخش کمّی، پرسش نامه پژوهش توسط 218 نفر از معلمان و مدیران که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند، تکمیل شد و در بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوا و در بخش کمّی از آزمون تحلیل عاملی، خی دو و فریدمن استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مزایای «شناخت یاددهنده نسبت به یادگیرنده»، دارای بیشترین اهمیت و رتبه اول، «افزایش درک و دانش معلم از توانایی ها و ضعف هوش دانش آموزان» در رتبه دوم، «تلقی نمودن والدین، دانش آموزان و معلمان به عنوان اعضای یک خانواده و جامعه» در رتبه سوم، «کاهش نگرانی و اضطراب دانش آموزان نسبت به سال تحصیلی و معلم جدید» در رتبه چهارم، در ارتقا و بهبود فرایند یاددهی _ یادگیری دانش آموزان قرار دارند.  
۳۹.

نقش میانجی فضیلت سازمانی در رابطه بین شفافیت نقش و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفافیت نقش سازمانی رفتار شهروندی سازمانی فضیلت سازمانی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۴۱۶
پژهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی فضیلت سازمانی در رابطه بین شفافیت نقش و رفتار شهروندی سازمانی انجام شد. روش تحقیق از حیث هدف توسعه ای-کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها، توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان آموزش و پرورش باینگان در سال تحصیلی 98-1397 بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی اورگان(2000)، شفافیت نقش سازمانی ساویر(1992) و فضیلت سازمانی کامرون و همکاران(2004) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید دو نفر از اساتید علوم تربیتی قرار گرفته و پایایی آن ها با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ به ترتیب 91/0، 84/0 و 87/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و نرم افزار LISREL استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که شفافیت نقش سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی با بتای (42/0=β) و بر فضیلت سازمانی با بتای(45/0=β) اثر مثبت و مستقیم دارد، همچنین اثر مثبت و مستقیم فضیلت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی با بتای (42/0=β) معنی دار است، ضریب اثر غیرمستقیم شفافیت نقش سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی/ با بتای (18/0=β) است که نشان می دهد نقش واسطه فضیلت سازمانی در رابطه بین شفافیت نقش سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معنی دار است. بنابراین می توان گفت که شفافیت نقش و فضیلت سازمانی از متغیرهای مهم و مرتبط با رفتار شهروندی سازمانی است و مدیران باید جهت ارتقای رفتار شهروندی سازمانی به این دو متغیر توجه داشته باشند.
۴۰.

نقش سرمایه روان شناختی در توسعه فردی کارکنان با میانجی گری چابکی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه روان شناختی توسعه فردی چابکی یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۵۳
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه روان شناختی در توسعه فردی کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی با نقش میانجی چابکی یادگیری بود. پژوهش از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری متشکل از کلیه کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی به تعداد 500 نفر تشکیل می دادند، که از این بین بر حسب جدول مورگان و جرسی تعداد 217 نفر به صورت تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های چابکی یادگیری کراوت و کالدول، سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران، و توسعه فردی داچنر استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که سرمایه روان شناختی به طور مستقیم بر توسعه فردی و چابکی یادگیری تأثیر می گذارد، و از طرف دیگر چابکی یادگیری نقش میانجی بین سرمایه روان شناختی و توسعه فردی ایفا می کند. با توجه به قابلیت مدیریت و توسعه سرمایه روان شناختی،یافته های این پژوهش می تواند تلویحات کاربردی مفیدی برای متخصصان توسعه منابع انسانی سازمان ها در پی داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان