سید رسول موسوی حاجی

سید رسول موسوی حاجی

مدرک تحصیلی: استاد باستان شناسی دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران
پست الکترونیکی: seyyed_rasool@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
۴۱.

بررسی نمادهای زیارتگاه های سیستان

کلید واژه ها: نماد باورها زیارتگاه کوه خواجه سیستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۱۹۹
نماد با ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه روان آدمی در ارتباط است. امروزه با بررسی و تحلیل نمایه های نمادین و اسطوره های به یادگار مانده از گذشتگان پی به تاریخ گذشتگان می بریم. پاره ای از نمادها که توسط فلاسفه و مورخان دینی به زبان قابل فهم امروزی ارایه شده، جهان بینی و برداشت های گذشتگان از عالم بیرون و پیرامونی را روشن می سازد و هرچه بیشتر به گذشته بشر بازگردیم، راز حقایق و محتوای فوق انسانی نمادها را که متعلق به ماورای قلمرو معانی و تجربه های معمولی است، از طریق عبور از ظاهر متن و راه یافتن به حقیقت و باطن آن که به منزله عبور از جهان محسوس و ورود به عالم باطن و حقیقت است، درمی یابیم. منطقه سیستان دارای زیارتگاه های بسیاری است که برای ساکنان آن ارزش و احترام خاصی دارد. فراوانی زیارتگاه ها و نمادهای خاص آن ها از جمله درخت گز، قربانگاه، تنور پخت نان، شاخ گاو و قرارگیری برخی از این بناها بر بلندای کوه خواجه که همواره از تقدس و جایگاه ویژه ای در ادیان مختلف برخوردار بوده، دارای اهمیت است. با توجه به این که تاکنون تحقیق و بررسی ویژه ای در ارتباط با این زیارتگاه ها صورت نگرفته، در این نوشتار سعی شده است به مدد پژوهش های میدانی و مطالعات کتابخانه ای، ریشه این نمادهای زیارتگاهی در زیارتگاه های سیستان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از مطالعات بیانگر این مهم است که نمادهای مذکور متاثر از اعتقادات پیش از اسلامی و باورهای اسطوره ای ساکنان منطقه می باشد.
۴۲.

پوشاک محلی بلوچ ها و پیوستگی آن با هویّت ملّی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۶
پوشاک مردم ایران نوعاً یکی از اسناد هویّت ملّی آنان به شمار می رود. بلوچ ها به عنوان یکی از قدیمی ترین و اصیل ترین اقوام ایرانی، دارای پوشاک مخصوص به خود هستند که نوعاً ملاک تمایز آنها از دیگر گروه ها و طوایف ایرانی فراهم است. با توجّه به ارتباط تنگاتنگ پوشاک محلی و هویّت ملّی، و بنا به اهمیّت پوشش سنّتی در بین بلوچ ها، این مسأله در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته، سعی نگارندگان بر آن است گه به معرّفی و مطالعه پوشاک زنان و مردان بلوچ بپردازند. نتیجه مطالعات حکایت از آن دارد که پوشاک محلی بلوچ ها با زندگی آنها ارتباط مستقیم دارد به گونه ای که ضمن معرّفی و شناساندن مردم بلوچ، گواهی آشکار بر هویّت آنان به عنوان یکی از اقوام اصیل ایرانی است.
۴۳.

Symbolic Figures in Sassanian Rock Reliefs and Stuccoes(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۶۱۹
Symbolic figures, in addition to decorative aspects, are indicator of culture, religion, art and political and social structures of a government and country in ancient times. During the Sassanid era, symbolic figures flourished further with the mixture of religion and polity and their examples can be seen in most of the remaining artworks from the same era that could found during archaeological excavations. Investigation of symbolic figures in the Sassanian rock reliefs and stucco is a necessity but unfortunately, has not been independently and elaborately addressed to this date. It is necessary to investigate this significant aspect using archaeological and historical evidence. This study, which is considered as a kind of fundamental research based on its objective and a historical one with respect to its nature and methodology, obviously indicate that the dominant symbolic figures in Sassanian rock reliefs and stucco have had religious origins.
۴۴.

شکل گیری و توسعه شهر بیرجند با استناد به قرائن تاریخی و شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت قدیم بیرجند شرایط جغرافیایی متون تاریخی صفوی قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۰۲
شهر بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی با اینکه دارای بافت تاریخی با ارزشی است، تاکنون هیچ گونه کاوش باستان شناسی در بافت قدیمی آن صورت نگرفته و به همین دلیل، روند شکل گیری و رشد آن در طول تاریخ به طور دقیق مشخص نیست و تنها با بررسی منابع و متون تاریخی که آن هم اندک اشاره دارند و همین طور با توجه به شواهد و آثار تاریخی بافت قدیم بیرجند و محدوده شهر باید به روند شکل گیری و رشد شهر پی برد. کویری بودن بخش زیادی از خراسان جنوبی موجب شده است شرایط محیطی در همه جای این منطقه برای شکل گیری مجتمع های زیستی فراهم نشود. شهر بیرجند از منظر جغرافیایی در محیطی شکل گرفته که آب و خاک حاصل خیز و همین طور هوای مطلوب در فصل گرما و سرما نسبت به مناطق هم جوار داشته است . همچنین نقش ارتباطی آن و قرارگیری در مسیر ارتباطی خراسان و سیستان در طول تاریخ و انتقال مرکزیت از قاین به بیرجند در طی دوره صفوی تا قاجار همواره نقش بسزایی در رشد و توسعه شهر ایفا کرده است؛ به طوری که در اواسط دوره قاجاریه اهمیت شهر موجب می شود کشورهای انگلیس و روسیه در بیرجند کنسولگری تأسیس کنند. در این دوره شاهد شکل گیری محلات جدید و همین طور بازار در شهر هستیم. هدف این تحقیق، شکل گیری و توسعه شهر بیرجند براساس شرایط جغرافیایی، متون تاریخی و داده های باستان شناسی مورد بررسی بوده که جمع آوری یافته های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی با رویکرد تاریخی - فرهنگی و به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. در آخر، این مقاله در صدد پاسخ به این سؤالات است: ۱. چه عواملی در روند رشد و توسعه شهر بیرجند در طول زمان تأثیرگذار بوده است ؟ ۲. با توجه به شواهد معماری در بافت قدیم بیرجند، محدوده شکل گیری شهر ، کدام نقطه بوده و در چه دوره ای به عنوان مرکز قُهستان مورد توجه قرار می گیرد؟
۴۵.

تأثیر نوارهای ساسانی بر هنر اسلامی از آغاز تا پایان دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر ساسانی هنر سده های آغازین اسلام نوارهای ساسانی نوارهای اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۰۷
نوارهای ساسانی بهعنوان یکی از مهمترین شاخصه های تشخیص هنر این دوره، بهوفور بر نقشبرجسته ها، پارچه ها و ظروف سیمین عصر ساسانیان بهچشم میخورند. نوارهایی که میتوان نمونه هایی از آنها را در اوائل دوران اسلامی نیز مشاهدهنمود. بنابر آنچه بیانشد هدف از انجام این پژوهش، شناخت نوارهای ساسانی و چگونگی تأثیر آنها در دوره اسلامی است. مطابق با این هدف پرسشهایی نیز قابل طرح است بدین قرار که ویژگیهای اصلی نوارهای ساسانی چه بودهاست، آیا نوارهای اسلامی بهکار بردهشده بر نقاشیها، پارچه ها و ظروف سیمین نیز از نمونه های ساسانی اقتباسشدهاند و این نوارها در کدامیک از دوره های اسلامی نمود بیشتری داشتهاند. درواقع در پژوهش حاضر تلاش برآن است تا ازطریق گردآوری اطلاعات کتابخانهای و اسنادی با بهرهگیری از روش تحلیلی- تطبیقی همراه با بررسی کاربرد، کارکرد و ویژگی نوارهای ساسانی و مقایسه آن با ویژگیهای نوارهای اسلامی، تأثیرپذیری هنر اسلامی و نوارهای آن از ساسانیان اثباتشود. برای رسیدن به چنین هدفی با ارائه نمونه هایی از نوارهای یادشده، مطالعه تطبیقی بین نقشهای نواردار در دوره ساسانی با سده های آغازین اسلام صورتگرفت که از این طریق، تأثیرگذاری نوارهای ساسانی بر هنر اسلامی با ویژگیهایی تقریباً یکسان مشاهدهشد. بدین صورت که ویژگیهایی همچون مواجبودن و از ابتدا به انتها پهن شدن عیناً در نقوش اسلامی بهکار رفتهاند و در ویژگی مختص خاندان سلطنت بودن تنها مفهوم پادشاه به خلیفه یا امیر تغییر یافتهاست. درهر حال، تقدس و جایگاه ویژه این نوارها در دوره های پس از اسلام همچنان حفظ گردیدهاست. با بیان دلایل این تأثیرگذاریها، چگونگی راهیابی نوارهای ساسانی به جهان اسلام نیز توضیحداده شدهاست. این اقتباس از اوائل دوران اسلامی در حوزه های مختلف هنری تا اواخر دوره سلجوقیان بهچشم میخورد لیکن سهم دوره هایی همچون اموی، عباسی، سامانیان و آل بویه بسیار چشمگیرتر است.
۴۶.

نگاهی نو به انتساب نقش برجسته رگ بی بی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: نقش برجسته های ساسانی رگ بی بی بهرام دوم شاپور اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۱۶۴
در سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) در خارج از مرزهای ایران در منتهی الیه شمال شرقی افغانستان در محلی که مسیر باستانی ورود به شبه قاره هند است، نقش برجسته ای کشف شد که با توجه به قواعد و قراردادهای هنری در عصر باستان و همچنین، پوشش فرد اصلی حاضر در صحنه که محوریت ایجاد این نقش برجسته است، با عنوان یک اثر ساسانی شناسایی گردید. این اثر به طور اضطراری توسط هیأت باستان شناسی فرانسوی حاضر در افغانستان اسکن شد و مورد بررسی قرار گرفت و در سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ طی مقالاتی به زبان های فرانسوی و انگلیسی معرفی گردید. با توجه به از بین رفتن چهره و تاج شاه در نقش برجسته مزبور نمی توان آن را به طور قطع به یکی از شاهان ساسانی منتسب کرد. با این حال، فرانسیس گرنه این نقش را به طور قطع متعلق به شاپور اول می داند. متأسفانه، به دلیل اوضاع سیاسی و نظامی محل نقش برجسته که طی سال های گذشته چندبار میان طرفین درگیر دست به دست شده است، امکان رؤیت و بررسی نقش برجسته از نزدیک وجود ندارد. با توجه به بررسی همه جانبه نقش برجسته رگ بی بی و مقایسه اجزاء آن با دیگر نقش برجسته های ساسانی و همچنین، واکاوی بستر سیاسی و فرهنگی که موجب ایجاد چنین اثری در خارج از مراکز اصلی تمرکز نقش برجسته های این دوره شده است، می توان به این نتیجه رسید که احتمالاً حضور بهرام دوم به عنوان شاه شکارگر در مرکز نقش برجسته، انتسابی صحیح تر است.
۴۷.

A Review of Commercial Transition in the Persian Gulf during Safavid: Case Study of Bandar Abbas during the Reign of Shah Abbas I (996- 1038A.H./1587-1629A.D.)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۲۴۶
The Economic Schedules of Shah Abbas I (1587-1629) are considered an important step forward in bringing a major transition in regional and international commerce during the medieval age. That could possibly performed through an extensive autonomy of the central government on the southern coast specially Hormuz and Kish islands that incurred national benefits in foreign commercial and logistic relationship especially with European countries. The strategic commodity of silk has had significant role in reconstruction of commercial ties between Iran and European countries. Using historical and geographical accounts (travelogue), this article tries to recognize the importance and status of the southern Iranian ports in silk trade with a case study of Bandar Abbas. The findings show that the process of silk commerce in Iran was organized with a precise supervision of Shah Abbas himself and his efforts to come up with production centers such as Kashan, Yazd and Isfahan in central Iran as well as export centers in southern regions such as Laar and Bandar Abbas.
۴۸.

ساختار معنادار نگارگری و طبقه اجتماعی هنرمندان در شاهنامه بزرگ ایلخانی و سمک عیار با رویکرد ساخت گرایی تکوینی گُلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگارگری ایلخانی شاهنامه بزرگ ایلخانی سمک عیار ساخت گرایی تکوینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۴۷
در این مقاله، تصاویر دو نسخه خطی شاهنامه بزرگ ایلخانی و سمک عیار آل اینجو، از منظر جامعه شناسی هنر مورد بررسی قرار گرفته اند. هر دوی این آثار، مربوط به اواخر حکومت ایلخانان؛ یعنی اوایل قرن هشتم هجری قمری هستند. اواخر دوره ایلخانی، دوره ای است که نارضایتی طبقات مختلف ایرانی، به اوج و قدرت حاکمان مغولی نژاد ایلخانی، به پایین ترین سطح خود رسیده بود. دو نسخه خطی انتخاب شده، مربوط به دو شهر با شرایط اجتماعی متفاوت هستند. هدف این بوده است که با استفاده از رویکرد ساخت گرایی تکوینی، نگاره های موجود در این دو نسخه و ساختار های معنادار تصاویر بررسی شده؛ سپس، جامعه ایرانی و طبقات موجود در آن دوره مورد مطالعه قرار گرفته و ساختار های اصلی آنها شناسایی شوند. مطالعه نشان می دهد که هنرمندان این دو اثر، به دو طبقه اجتماعی دارای جهان بینی، آگاهی های ممکن، خواسته ها و آرزو های متفاوت تعلق داشته اند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و بر اساس رویکرد ساخت گرایی تکوینی گلدمن در دو مرحله درک و تشریح است. سؤال اصلی پژوهش این است که ارتباط ساختار معنادار آثار نگارگری و طبقه اجتماعی هنرمندان در دوره ایلخانی چیست؟ تحقیق، از نوع تطبیقی بوده و روش آن، توصیفی- تحلیلی است. یافته های پژوهش حاکی از این هستند که ویژگی آثار هنری، برخاسته از کلیت جامعه نیست، بلکه ریشه در طبقات دارد و دلیل اختلاف سبکی تصاویر شاهنامه بزرگ ایلخانی و سمک عیار، در تفاوت طبقه هایی است که دو گروه هنرمندان در تبریز و شیراز به آن تعلق داشتند. نتیجه مطالعه، مبین این است که ساختار های معنادار موجود در کتاب شاهنامه بزرگ ایلخانی با ساختار های اصلی طبقه نخبگان و بزرگان ایرانی ساکن در تبریز، هم ارز بوده و ساختار های معنادار تصاویر کتاب سمک عیار با ساختار های اصلی طبقه هنرمندان محلی ساکن در شیراز که با زندگی مردم روستایی و پیشه وران شهری احساس نزدیکی می کرده نیز هم ارز و یکسان هستند.
۴۹.

بررسی و مطالعه معنا و کارکرد واژگان «تچر» و «هدیش» در مجموعه های هخامنشی تخت جمشید و شوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری دوره ی هخامنشی اندرونی شوش تخت جمشید تچر هدیش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴ تعداد دانلود : ۱۸۹
معماری دوره ی هخامنشی یکی از دوران درخشان معماری ایران زمین است. شوش و تخت جمشید در کنار پاسارگاد در مقام مهمترین شهرهای این دوره، آثار شاخص معماری را در خود جای داده اند. با استناد به کتیبه های برجای مانده از دوره ی هخامنشی، تعداد قابل توجهی از آثار معماری موجود در محل های مذکور با نام مشخصی معرفی شده اند. «تچر» و «هدیش» از جمله ی این نام ها هستند. به رغم انجام پژوهش های بسیار در این باره، هنوز در علت نامگذاری و کارکرد عماراتی که با نام تچر و هدیش معرفی شده اند؛ پرسش های زیادی مطرح است که پاسخ درخوری نیافته اند. در این پژوهش که بر اساس روش از نوع تحقیقات تاریخی- توصیفی است، سعی بر آن است تا با استناد به قرائن تاریخی و ادبی و کنکاش در شواهد معماری و باستان شناختی به این مهم پرداخته شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، عماراتی که در کتیبه ها با نام تچر یا هدیش خوانده شده اند، ساختاری «درونگرا» داشته و به گونه ای طراحی شده اند که با فضاهای عمومی کمترین وابستگی را داشته باشند. هدیش/نشیمن یا «خدیش» به معنای کدبانو و شهبانو با تچر/نهانخانه کارکرد برابری داشته است، به همین دلیل، در کتیبه ها یا با هم و یا به جای هم آمده اند. تچرها و هدیش ها درواقع «شبستان های ویژه» و «اندرون» شاهنشاهان هخامنشی بوده اند.
۵۰.

Reflection and Analysis of the Tree of Life and its Transformation into the Flower of Life in the Near East(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۴۵۵
For a long time, humans have used plant motifs on objects such as pottery, goblet, and others, which sometimes have a symbolic appearance and were very important in the relics of a particular period. One of the most important motifs, that has a Mesopotamian origin, is the tree of life. The tree of life is a plant that is found in many mythical traditions of the Near East such as Mesopotamia, Anatolia and Egypt. The flower of life or the motif of geometric rosette is another valuable motif with six petals. In this paper, the authors first discuss the symbols and symbolism and then investigate the background of the tree of life and then discuss the motif of geometric rostte or flower of life, and later focus on the Golden, Silver and Bronze findings at the sites of Marlik, Amarlu in Gilan and Kelardasht in Mazandaran related to iron age of Iran and investigate the impact of this symbolic motif on archaeological findings in the surrounding sites that have probably transformed the motif of the tree of life into the flower of life. This motif emerged among the communities of northern Iran during a period almost identical to the Assyrian era at the bottom of the Golden and Silver and Bronze goblets and is a kind of symbol of the tree of life that then the artists replaced the sacred tree with six petal rosette.
۵۱.

A Review on Chronology of Palace of Kuh-e Khajeh (Qaleh Kaferun) Relying on the Surface Potsherd(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۴۲۰
Kuh-e Khajeh in Sistan, a mesa 120m height in respect of Sistan plain flat, is located 20 Km south-west of Zabol. This is one of most important historical area in Sistan. In account of its religious and political importance, a series remarkable of structures were built on its flat surface and eastern slight slopes since very ancient times. Despite of the studies of archaeologists and scholars, there have been provided no certain chronology about it and a few studies which have been done are merely based on the architecture of this site. In this research, based on the pottery data it is tried to make a relative chronology on palace of Kuh-e Khajeh. In doing so, the required data was gathered under systematic survey method in the castle’s area. Considering that the recognizing the potteries’ specifications is an important task in the archaeological studies, therefore, the study of potteries’ specifications was given a specific priority. And in doing so, the collected remarkable potteries from the site were classified and typologically studied, accordingly. According to the results obtained from the typology of potteries, Kuh-e Khajeh palace has had three different settlement phases: the first was Parthians, the second was Sassanids and the third was known to be the Islamic phase (6-8 AH centuries), respectively.
۵۲.

Archaeological Survey of Kooh-e Khajeh in Sistan(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۲۹۷
Kooh-e Khajeh (Kajeh Mountain), with 120m height and 2-2.5km in diameter, is located at Hamoon Lake like an island. Since the archaic era, due to its specific geopolitical location, religious sacredness, and the natural beauty especially at the times of water-richness at Hamoon, this place caused the formation of settlements. Based on an intensive archaeological survey conducted in this region, seventeen sites have been identified of which thirteen possess earthenware. Through typological and chronological studies of potteries found at surface level, two era of settlement have been identified in this Mount: one refers to the pre-Islam era beginning from 3rd century B.C. until the end of Sassanians; the second belongs to the Islamic era particularly on the basis of glazed potteries scattered on the surface as well as some structures built during 6th and 8th century Hegira. The buildings and structures related to the pre-Islam era include palaces, defensive forts and citadels, and temples, whereas; the buildings of the Islamic era are exclusively related to some religious places such as shrines, mausoleums and cemeteries.
۵۳.

The Study of Life and Religious Durability during Islamic Period in Sistan from the 1st to 9th Century AH(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۵۰
Simultaneous with the arrival of Arabs, Sistan in the southeastern part of Iran although conquered, still preserved some of the pre-Islamic elements that could survive for centuries. The study and analysis of historical texts and resources reflect religious freedom among the people who had settled in Sistan for centuries. In that area, pre-Islamic Iranian beliefs such as Zoroastrianism and other religions and sects such as Christianity and Judaism were prevalent. Islam had also sects in Sistan, such as Kharijites (or the Khavarij), Karamis and Ismailis. In the meantime, the Khavarij, who were formed after the adversarial process and disintegration of the supporters of Imam Ali (PBUH) and later settled in the eastern parts of Iran due to the pressure of the Umayyads and Abbasids with branches such as Ghali Arzagheh, Atvieh, and Ajardeh, played an effective role in the survival of other religions and sects. In this research, the authors try to use the descriptive-analytical method by referring to historical sources. The goal is to give more clarity to the role of the Khawarij in the life and persistence of different religions in Sistan during the Islamic period, proving its accuracy by providing clear evidences and solid documents.
۵۴.

Factors Affecting the Qajar-Era Fort Settlements in Iran's Sistan Region Due to Hydrographic Changes in the Hirmand River(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۳۰۹
Locating fort settlements in Sistan region, Iran, during different historical periods have always been associated with changes in the direction of Hirmand River which have occurred due to various natural and human factors. This study aims to identify the relation between the Iranian province of Sistan hydrographic networks of fort settlement in the Qajar era. The research method is descriptive - analytical, historical – comparative, documentary, library and field study in Iran's Sistan area. Our focus is mostly on the issue of changes in hydrographic network of Hirmand River. The main question is to what extent have the changes in the direction of hydrographic network of Hirmand played a role in locating fort settlements of Qajar era in Iran's Sistan region. Records, documents, data and historical information related to the Qajar era were collected and comprehensively compared and analyzed regarding the current and the past situations in the Geographic information system (GIS) using ArcGIS software. The results show that the highest number of the locating and the density of fort settlements in the Qajar era are related to the hydrographic basin of Sistan river. The main reason is branching of the Hirmand River Hydrographic Basin through the Sistan canal or Sistan River in the West. Also from 6 to 12 AH in both the northern and southern Delta region of Sistan, Iran, there have been settlement areas. However in Qajar era 100 percent of settlements in the northern Delta area have been site selected.
۵۵.

مطالعه نقش مایه های هندسی در سفالینه های دوران میانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقوش هندسی ظروف سفالی نمادپردازی دوران میانه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۷۳
آثار هنری ایران،از جنبه های گوناگون همواره مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سفالینه های منقوش از دیرباز به عنوان نمادی از هنر ماندگار انسان، مطرح بوده است. از گذشته تا به حال به کارگیری هنرهای تزیینی به ویژه نقوش هندسی در تزیینات معماری، سفالگری و... امری رایج بوده است. نقوش سفالینه ها که بسیاری از آنها با نقش مایه های هندسی پرداخته شده اند، همواره بیانگر دیدگاه ها، مفاهیم نمادین و ارتباطات فرهنگی جوامع در ادوار مختلف بوده است. در هنر متعالی اسلامی هندسه جایگاه والایی دارد چراکه اشکال آن می توانست بصورت غیرمستقیم تجلی گاه مفاهیم اسلامی باشد. در واقع این عامل سبب ایجادپیوندی عمیق میان عرصه های مختلف هنری ازجمله هنر سفالگری و علم هندسه شد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با مطالعه، بررسی و تحلیل عناصر بصری نقش مایه های هندسی سفالینه های دوران میانی اسلامی، به چگونگی ساختار هندسی این نقوش دست یابد. این پژوهش با استفاده از مطالعه داده های بصری نمونه نقوش موجود در سفالینه های مجموعه های هنری و همچنین یافته اندوزی منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که نقوش هندسی به کار رفته بر روی سفالینه های این مجموعه ها، نشانگر استفاده از تنوع و دقت در نظم هندسی و نمادپردازی در آنها بوده و طرح این نقوش نیز، با علوم ریاضی و مثلثات قابل ارزیابی است.
۵۶.

A Research on Newly Discovered Architectural Remains of Fardaghan in Farahan (A Sassanian Fire Temple or an Islamic Castle)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۹۷
In the early 21 st century, during an excavating of a village on Farahan plain, some remains of an important monument including part of a large brick column and several walls were discovered. For a decade, despite national registration, no scientific and comprehensive study was performed on these remains until the time when the remains captured the attention of the authors of this paper during their archaeological study of the Farahan plain. Therefore, considering two main objectives, the chronology of the discovered pieces and determining their real identity, initially, a comprehensive archaeological survey was carried out on the Fardaghan region and samples were collected from different areas of this plain; afterwards, the cultural data were typologically compared. At the next stage, historical evidence was sought in written sources using a historical approach in order to determine the identity of the site. The results indicate that the current building belonged to the Sassanid period that has been also used during the Islamic era after a functional change. It is highly probable that this building is the one mentioned in some written sources such as Ibn Yaghoubi’s Mokhtaser Alboldan . In early Islamic centuries, this fire temple was changed into a fortified castle.
۵۷.

The Lady Represented in Narseh’s Relief: Shapurdokhtak or Anahita?(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۲۳۸
Among the various of Sasanian kings, Narseh (293-302 A.D.) is the one whose important and striking rock relief remained at Naqsh-i Rustam in Iran’s Fars province. This relief records investiture ceremony from Anahita ( known as Goddess of fertility and protector of water). Until now, various views and interprations have been put forwarded about the real identity and historical theme of this relief. But the attribution of a lady to Shapurdokhtak II (Narseh`s wife) is the latest and most controversial view given by Alireza Shapur Shahbazi, who has conducted excavations and archaeological studies at Takht-i Jamshid for several years. In fact, this attribution has also provoked the authors of the present article hence; he has tried to highlight the depiction through opinions of various researches. The present study supports the accuracy and validity of the attributed lady to water goddess Anahita and refuses other theories.
۵۸.

تأملی بر ساختار معماری و هویت تاریخی بنای آرامگاهی جوخواه

کلید واژه ها: آرامگاه معماری هویت تاریخی دوره میانی اسلامی جوخواه طبس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
بناهای آرامگاهی یکی از مهم ترین گونه های معماری اسلامی هستند. مطالعه این گونه بنا در بستر جغرافیایی، درک و شناخت معناداری را از این آثار پیش روی ما قرار می دهد. منطقه وسیع طبس، باوجود دارا بودن ظرفیتی غنی از آثار تاریخی و فرهنگی فاخر و به دلیل مهجور بودن و شرایط سخت جغرافیایی، مورد کم توجهی مسئولان و باستان شناسان قرار دارد. در بررسی باستان شناختی بخش جوخواه طبس که در سال 1394ه .ش. انجام گرفت، بناهای متعددی ازجمله یک آرامگاه منفرد شناسایی شده که تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته است. در این پژوهش شیوه ساخت بنا با توجه به نحوه گنبدزنی، اجرای تاق ، نوع مصالح و نوع تزئینات به کار رفته، موردتوجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر براساس هدف از نوع توصیفی-تحلیلی و ماهیت آن براساس رهیافت های تاریخی است. در این پژوهش روش یافته اندوزی ها بر پایه مطالعات میدانی و استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش تلاش دارد، با تکیه بر یافته های باستان شناسی، مطالعات تطبیقی و هم چنین استناد به منابع مکتوب دوران اسلامی، به واکاوی هویت و تاریخ ساخت آرامگاه جوخواه طبس بپردازد. برآیند مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که الگوی ساخت این مقبره برگرفته از طرح مربع شکل، مانند بسیاری بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ طی سده های اولیه دوران اسلامی است. اگرچه با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا با سایر آثار مشابه، می توان تاریخ ساخت آن را به اواخر سده ششم تا اوایل سده هفتم هجری قمری نسبت داد.
۵۹.

A Deliberation on the Position of Vuzorg Farmzar and his Jurisdiction during Sassanid Era, Relying on Historical and Epigraphic Evidences(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۹
In its course of evolution, the Sassanian rule accepted a change in temporal exigencies, condition and manner of governance of each ruler where more attention was paid to the institutional establishment, grades/ranking, titles, symbols and administrative hierarchy. In a way, the organizational manner, to a larger extent, could engulf the period into a curtain of ambiguity. One of those ranks was Vuzorg Farmzar that apart from having equivalents in different periods of time, with respect to its real application, encountered with sectional and temporal confusion as well. As such, an increase or decrease in jurisdiction of the above rank was influenced more by policies of each emperor. According to this fact, the issues which are to be dealt with in this article are: Which title was synonymous to the word “grand vizier” or “Vuzorg Farmzar” in the early Sassanid era? In which era of Sassanid dominion, the title “Vuzorg Farmzar” was addressed as “Hazarpat” ? How was the factional evolution of the position of “Hazarpat”? This research is concerning to show that the word “Bidakhsh” , is a title that in the early Sassanid era was employed to endow titles of person such as “grand vizier” or “Vuzorg Farmzar” and after some time it was completely forgotten. The word “Hazarpat” was one of the other titles which was equivalent to “Vuzorg Farmzar” in the middle Sassanid era and we can distinguish three Functional phases for it: It was a militaristic position in the early Sassanid era, a militaristic- civil jurisdictive position in the middle era and a militaristic position once again at the end at of Sassanid era. Taking into account historical sources and epigraphic records, the current research tries to find out the basis and essence of “Vuzorg Farmzar” and titles synonymous to it as well as their actual or the honorary functions during the era In order to clarify, the extent of governance and administration establishment, on the top of which was the “grand vizier” (Vuzorg Farmzar). To achieve this goal, the connections of the titles such as “Bidakhsh”,“Hazarpat”, “Vuzorg Farmzar” and “Sepahbad” are questioned, by determining the existence, primacy and recency of these titles in epigraphic records and also in the historical sources in which the functional jurisdiction of these titles mentioned,the accuracy or inaccuracy of these hypothesis would be distinguished.
۶۰.

پژوهشی بر شهر باستانی فسا در دورۀ ساسانی با استناد به منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناسی

کلید واژه ها: محوطه تل ضحاک شهر باستانی فسا بررسی باستان شناسی دوره ساسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۷
محوطه تُل ضَحاک به عنوان شهر باستانی فسا در دوران تاریخی و اسلامی، در حدود 2 کیلومتری جنوب شهر امروزی فسا در مرکز شرقی استان فارس قرار دارد و در سال 1310 ه .ش.، به عنوان پانزدهمین اثر ملی به ثبت رسیده است. پس از انجام بررسی روش مند باستان شناختی این محوطه در سال 1397 ه .ش.، علاوه بر شناسایی محدوده محوطه (با استناد به پراکندگی داده های سطحی) که به بیش از 500 هکتار می رسد، گاه نگاری و دوره های استقراری محوطه نیز که نشان از سکونت در آن از اواخر هزاره چهارم پیش ازمیلاد، تا قرون میانی اسلامی است، مشخص شد. با مطالعه داده های به دست آمده از بررسی، به ویژه نمونه های سفالی، یکی از دوره های استقراری مهم این محوطه، استقرار مربوط به دوره ساسانی است. پراکندگی مواد فرهنگی مربوط به این دوره (به ویژه سفال) تقریباً در تمام سطح محوطه مشاهده شد. در این پژوهش که روش انجام پژوهش آن توصیفی-تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات آن به دو صورت میدانی و کتابخانه ای است، نگارندگان با هدف بازشناسی سیمای شهر فسا در دوره ساسانی، تلاش می کنند با بررسی منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناسی پیشین در منطقه که در ارتباط با دوره ساسانی منطقه انجام شده است، نتایج آن را با داده های مربوط به استقرار ساسانیِ شناسایی شده از بررسی روش مند محوطه تل ضحاک، درهم آمیخته تا اطلاعاتی از اوضاع سیاسی، اقتصادی شهر فسا در این دوره ارائه شود. نتایج پژوهش های انجام شده مشخص می کند که استقرار مربوط به دوره ساسانی محوطه تل ضحاک فسا بدون شک یک استقرار بزرگ شهری از نوع شهرهایی با شکل ساختاری نامنظم است. شهر فسا با توجه به موقعیت راهبردی مناسب و قرارگرفتن بین چند شهر شاهی مهم آن دوره و هم چنین شرایط زیست محیطی عالی برای فعالیت های کشاورزی و دامداری، به عنوان یکی از شهرهای مهم تجاری و بازرگانی در تمام مدت حکومت ساسانیان در کوره دارابگرد در شرق سرزمین پارس ایفای نقش کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان