عیسی ابراهیم زاده

عیسی ابراهیم زاده

مدرک تحصیلی: استاد جغرافیا، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۵۶ مورد.
۱.

برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری، با تاکید بر گردشگری مذهبی (مطالعه موردی: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری SWOT شهر قم گردشگری مذهبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت جهانگردی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای اوقات فراغت
تعداد بازدید : ۵۴۱۵ تعداد دانلود : ۲۲۲۳
شهر قم علاوه بر اینکه به عنوان مهم ترین پایگاه مذهبی جهان تشیع و دومین مرکز زیارتی کشور بعد از مشهد در سطح ملی شناخته شده است، دارای پتانسیل های مذهبی - فرهنگی، تاریخی و طبیعی با ارزش دیگری نیز هست؛ لیکن تاکنون این شهر نتوانسته است به جایگاه واقعی خود در عرصه جذب گردشگر به ویژه به لحاظ ضریب ماندگاری گردشگران دست یابد. در پژوهش حاضر هدف اصلی آن است که با به کارگیری فرایند برنامه ریزی استراتژیک، ضمن پی جویی توانمندی ها و کارکردهای گردشگری شهر قم و به منظور توسعه این کارکردها، به ارایه راهکارها و تعیین استراتژی های کاربردی برای توسعه گردشگری -با تاکید بر گردشگری مذهبی- شهر قم پرداخته شود. در این فرایند با بررسی قابلیت ها و فرصت های گردشگری قم، نتایج نهایی مبین آن است که استراتژی های قابل قبول در برنامه ریزی گردشگری مذهبی این شهر،در اولویت نخست استراتژی های محافظه کارانه اند؛ و در واقع استراتژی های تهاجمی در اولویت دوم برنامه ریزی قرار می گیرند. بدین منظور، نخست استراتژی های اولیه WO و سپس استراتژی های SO در ماتریس SWOT در اولویت قرار گرفتند. در واقع استراتژی محافظه کارانه WO2 با امتیاز 6.49 به مثابه بهترین استراتژی در توسعه گردشگری مذهبی شهر قم تلقی می گردد. به منظور تحقق این امر مهم، استراتژی مذکور می تواند با اجرا و تقویت فضاهای سرگرمی و تفریحی (پارک و شهربازی) و فضاهای سبز و همچنین تقویت جاذبه های طبیعی به عنوان عنصر مکمل گردشگری مذهبی، در تمام طول سال، برای جلوگیری از فصلی شدن گردشگری شهر و افزایش مدت اقامت گردشگران در شهر عملی گردد. در عین حال استراتژی تهاجمی SO2 با امتیاز 7.33، موثرترین راهبرد -پس از محافظه کارانه- قلمداد می شود. به منظور نیل به اهداف تحقیق و توسعه گردشگری با بهره گیری از این استراتژی، توسعه علوم اسلامی از یک سو، و افزایش تبلیغات و جذب طلاب و گردشگران مذهبی - فرهنگی خارجی با معرفی جایگاه واقعی کارکردهای مذهبی - فرهنگی شهر قم به سایر کشورها و همچنین ایجاد اشتغال و درآمد پایدار از سوی دیگر، پیشنهاد می شود.
۲.

مقاله انگلیسی: بررسی تطبیقی ظرفیت های گردشگری سلامت در ایران و هند بابهره گیری ازمدل SWOT و فرایند سلسله مراتبی AHP (A Comparative Study of Health Tourism Potentials in Iran and India)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران هند ظرفیت های گردشگری گردشگری سلامت مدل SWOT و AHP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۱۹
توریسم سلامت امروزه از مهمترین شاخه­های صنعت توریسم است و دارای منافع اقتصادی و اجتماعی بالایی می­باشد که در این فرایند مردم برای دستیابی به مراقبت های درمانی- بهداشتی و جراحی، سفرمی­کنند. به­طوری که این مهم باعث گردیده سازمان­های دست­ اندر کار در کشورهای مستعد بیش از پیش توجه خود را به این بخش از صنعت توریسم جلب نموده و برای آن برنامه­ریزی کنند. کشور ایران نیز به عنوان یکی از مقاصد گردشگرپذیر توانایی این را دارد که به یک قطب گردشگری سلامت تبدیل شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی ظرفیت­ها و کارکردهای موثر بر گردشگری سلامت در ایران و هند می­باشد. این مقایسه می تواند کمک زیادی به برنامه­ریزان جهت استفاده ی متقابل از ظرفیت­های بالقوه و بالفعل گردشگری سلامت در این دو کشور بنماید. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از مدلSWOT صورت پذیرفته و ­جهت وزن دهی به عوامل داخلی و خارجی از فرایند سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که در هند امتیاز وزنی قوت­ها 6/3 با تأثیر پذیری بالا و ضعف­ها با 8/2 دارای تأثیر پذیری کم، همچنین امتیاز وزنی فرصت­ها در هند 6/3 و تهدیدات 4/3 قابل ارزیابی می­باشند. در ایران نیز قوت­های گردشگری 8/3، ضعف­ها 5/3 با درجه تأثیر پذیری بالا و فرصت­ها با امتیاز 8/3 و تهدیدات نیز با امتیاز 1/4 با تأثیر­پذیری بسیار زیاد ارزیابی گردید. درعین حال یافته­های این پژوهش بیانگرآن است که هند توانسته از فرصت­ها و قوت­های گردشگری سلامت بهره ­برداری مناسب نموده و ضعف­های سیستم را بی اثر نماید. برنامه­ریزان گردشگری سلامت در ایران نیز باید ترتیبی اتخاذ نمایند تا از ضعف­ها و تهدیدات گردشگری سلامت بکاهند و قوت­ها و فرصت­های آن را با با بهره­گیری از تجربه ی هند، در کشور تقویت نمایند. درمتن اصلی مقاله با توجه به یافته­های این پژوهش، راهبردهایی رهگشا جهت گسترش گردشگری سلامت در هر دو کشور ارائه شده است.
۳.

روش های یاددهی- یادگیری عصر اقتصاد دانایی در برنامه درسی راهبردی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی راهبردی آموزش عالی نسبیت یادگیری یادگیری ترکیبی فراکنشی فرا زمانی فرامکانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری نظریه های یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی نظریه ها و کاربرد آن
تعداد بازدید : ۴۴۸۰ تعداد دانلود : ۲۰۷۴
این مطالعه، چالش ها و چشم اندازهای آموزش عالی در عصر اقتصاد دانایی را از منظر مطالعات برنامه درسی و متمرکز بر یکی از محوری ترین مقوله های آن، یعنی یادگیری و روش های آن مورد پژوهش قرار داده است. در این جهت، با تاکید بر ناکافی بودن اصلاحات مقطعی در محتوی و روش ها، سیر تحولی مفهوم یادگیری و روش های آن تا یادگیری ترکیبی در عصر اقتصاد دانایی را با مقوله ای به نام نسبیت یادگیری تبیین کرده است. این تبیین را مقدمه انتخاب رویکرد کل نگر به مطالعات برنامه درسی آموزش عالی برای یادگیری چگونه یادگرفتن (فراشناخت در یادگیری) قرار داده و یکی از چشم اندازهای تحقق آن را برنامه درسی راهبردی آموزش عالی معرفی می کند. اعتقاد مطالعه بر آن است که پیش بینی گونه های تعامل بعد روش های یاددهی- یادگیری این برنامه، شامل تنوعی از روش های یادگیری چهره به چهره، آموزش از دور سنتی و نوین با دو بعد دیگر آن یعنی محتوی و شایستگی های قابل کسب و تعمیق در دانشگاه، زمینه های فراشناخت در یادگیری را به عنوان ضرورتی برای مدیریت دانایی در رویارویی با پدیده تغییر در همه سطوح برنامه درسی فراهم خواهد ساخت. در جهت اعتبارسنجی این چشم انداز، الگوی برنامه درسی راهبردی آموزش عالی مورد اعتبارسنجی از دیدگاه 908 دانشجو و استاد از دوازده دانشگاه قرار گرفته است. در این اعتبارسنجی، شاخص اصلی برنامه یعنی اهمیت کل نگری و نمود آن در رتبه بندی بعد روش های یاددهی- یادگیری و تعامل آن با سایر ابعاد، گروه های روشی آن (سه گروه)، تنوع روش های این گروه ها (14 روش)، در دو وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسی آموزش عالی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
۴.

تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی روستا – شهرهای کوچک در ایران با استفاده از GIS مطالعه موردی؛ خوشرودپی بابل

کلید واژه ها: کاربری اراضی شهری خوشرود پی تخصیص بهینه فضا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
تعداد بازدید : ۴۴۷۳ تعداد دانلود : ۲۷۹۴
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری نقشی مهم در ساماندهی فضایی- مکانی شهرها ایفا می کند و ارزیابی چگونگی برنامه ریزی کاربری اراضی شهری مهم تر از آن می باشد. خوشرودپی در سال 1381 تبدیل به شهر شده و با جمعیتی معادل 5700 نفر در جنوب شهرستان بابل قراردارد. ضعف مدِیریت و عدم اجرای قوانین و مقررات شهر سازی از یک سو و اطلاق آن بعنوان شهر محروم در شهرستان بابل از سویی دیگر، موجب گردیده که به لحاظ ارائه خدمات و امکانات و ساماندهی مکانی- فضایی کاربری اراضی شهر نابسامان باشد. در پژوهش حاضر کاربری های شهر از دو جنبه کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. دربررسی کمی، به سطوح و سرانه های مورد نیاز در وضع موجود و افق ده ساله آتی شهر (1395) پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که در شرایط موجود، مساحت کاربری های دایرشهر خوشرودپی با توجه به سرانه ها و استانداردها حدود 108265مترمربع کمبود فضا دارد. در تحلیل کیفی کاربری اراضی شهر با استفاده از نرم افزاز Arc GIS و با توجه به شاخص های ارزیابی (مطلوبیت، ظرفیت، سازگاری)، نتایج حاصل بیانگر آن است که مکان گزینی اکثر کاربری های این شهر از نظر مطلوبیت در شرایط نسبتاً نامطلوب قرار داشته، در عین حال به لحاظ سازگاری، گرچه چگونگی استقرار کاربری ها نسبتاً سازگار بوده ولی در تحلیل ظرفیت، غیر از کاربری های تجاری، اداری و تا حدودی آموزشی، سایر کاربری ها ازجمله در بهره مندی ازکاربری ورزشی حدود 75 درصد، تجاری 67 درصد و درمانی80 درصد جمعیت خارج از شعاع مفید دسترسی قرار داشته و امکان استفاده بهینه از خدمات مورد نیاز در این زمینه ها را ندارند. اینک یافته های این تحقیق بیانگر آن است که با توجه به اینکه خوشرودپی با توپوگرافی هموار و دشتی، زمینه توسعه و گسترش فیزیکی آن در آینده بسیار محتمل بوده و به مرور قابلیت جذب بازارهای تجاری و اقتصادی شهر بابل را خواهد داشت، لذا توجه به ایجاد تسهیلات و استقرار منطقی کاربری ها با تاکید بر شاخص ها و استانداردها، تخصیص فضاهای مورد نیاز و توزیع فضایی – مکانی مناسب آن، جهت رفع کمبودهای آتی شهر با استفاده از نیروهای متخصص شهری باید در اولویت برنامه ریزی ها قرار گیرد.
۵.

تحلیل عوامل موثر بر گسترش گردشگری در ناحیه ساحلی چابهار با استفاده از مدل راهبردی SWOT

کلید واژه ها: گردشگری و توسعه ناحیه ساحلی چابهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۲۷۷
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در هر منطقه است. شهرستان چابهار در منتهی الیه جنوب شرقی ایران و در یک محیط بکر و دور از هیاهوی شهرهای پرجمعیت و شلوغ کشور قرار دارد و با توجه به ویژگی های محیطی، جاذبه های فرهنگی و انسانی آن(شهرستان چابهار با 228 جاذبه گردشگری شامل: 74 مورد جاذبه طبیعی، 44 مورد جاذبه فرهنگی- تاریخی و 110 مورد جاذبه انسان ساخت است) و نزدیکی به کشورهای حوزه خلیح فارس، هند، افغانستان و پاکستان و همین طور برخوداری از منطقه آزاد تجاری- صنعتی، می تواند با مدیریت و برنامه ریزی علمی به قطب توریستی مهمی در سطح منطقه تبدیل گردد و یکی از محورهای مهم گردشگری کشور باشد. تحلیل های حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که این شهر علی رغم برخورداری از ظرفیت تبدیل شدن به یک منطقه نمونه گردشگری، تعدد تصمیم گیران و مسایل مدیریتی، کمبود زیر ساخت ها و ضعف تبلیغات را به عنوان موانع اساسی در راه رسیدن به این هدف در مقابل خود دارد. با این حال، وجود زمینه اشتغال زایی، درآمد ارزی و سرمایه گذاری زیر بنایی، به ترتیب با امتیاز های وزنی 40/0، 28/0 و 18/0 مهمترین فرصت ها و وجود آثار تاریخی، جاذبه های ورزشی- تفریحی و برخورداری از سواحل شنی و جذابیت های طبیعی به عنوان نقاط قوت و جاذب در کنار امکان توسعه و اصلاح نهادهای مدیریتی، تقویت تبلیغات، تعامل و هم فکری بین مسؤولان منطقه آزاد و سازمان های مرتبط با گردشگری و مردم و توسعه اکوتوریسم، از مهم ترین رهیافت ها به منظور توسعه گردشگری این ناحیه تلقی می گردند.
۶.

تاثیر عوامل زمین شناسی در تغییر مسیر رودخانه هیرمند و نقش تاریخی آن در جابجایی سکونتگاه ها در سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۸۳
"حیات سیستان بزرگ بستگی کامل به نحوه تداوم جریان هیرمند دارد. به گفته هرودوت اگر مصر هدیه روخانه نیل است، باید اذعان کنیم که تمدن های دشت سیستان نیز مدیون رودخانه هیرمند است. این رودخانه همان طوری که در تصاویر ماهواره ای شواهد آن کاملا مشخص می باشد، بارها تغییر مسیر داده است. در منابع تاریخی هم به تغییر مسیرهای متعدد هیرمند که به نابودی شهرها و روستاها و به طور کلی تمدن های گذشته منجر گردیده، اشاره شده است. بنابراین رودخانه همان قدر که در شکل گیری، رشد و گسترش تمدن های این ناحیه موثر بوده در نابودی تمدن ها نیز سهمی داشته است. در این مقاله به علل مختلف زمین شناسی شامل سهولت فرسایش پذیری و رسوبگذاری که به بافت و نوع خاک منطقه بستگی داشته و عوامل تکتونیکی که منجر به تغییر مسیرهای متعدد هیرمند در طول تاریخ گردیده و همچنین آثار فضایی آن پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که عوامل فرسایش پذیری در منطقه نقش محسوس تری را نسبت به سایر عوامل در این فرایند ایفا نموده است، زیرا وجود لایه ها و عدسی های ماسه ای ریزدانه بادی و فاقد چسبندگی و فرسایش پذیر در بین تناوب لایه های ریزدانه رسی و سیلتی سطحی، فرسایش پذیری بستر رودخانه هیرمند را تسهیل نموده است. در عین حال پدیده واگرایی خاک در کنار رشد چین خوردگی در پی سنگ از دیگر عوامل موثر در تسهیل فرسایش و جابجایی رودخانه هیرمند بوده است. در کنار این عوامل نقش بادهای شدید منطقه و عوامل انسانی نیز در این فرایند کاملا محرز می باشد."
۷.

مدل تحلیلی برنامه ریزی تولید سفر و حمل و نقل هوایی در کشور

کلید واژه ها: حمل و نقل هوایی مدل های تحلیلی تولید سفر هوایی تاثیر عامل فاصله فرودگاه اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱۵ تعداد دانلود : ۱۶۹۴
امروزه با توجه به گسترش و رشد فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در ایران و جهانو به تبع آن لزوم جابجایی سریع مردم، کالا و خدمات در نتیجه افزایش روز افزون تقاضا، بخش حمل و نقل هوایی را یک ضرورت اجتناب ناپذیر ساخته است. از طرفی، ایجاد و گسترش فرودگاه ها نیز نیازمند فضای قابل توجهی در مجاورت شهر ها بوده که این امر مستلزم برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب می باشد. در عین حال تولید سفرهای هوایی از طریق فرودگاه های مختلف متاثر از عوامل گوناگون خواهد بود. این مقاله با استناد به داده های آماری در خصوص تعداد مسافر ورودی و خروجی جابجا شده توسط هواپیمایی جمهوری اسلامی طی سال های 1384- 1380 به طور ماهیانه از فرودگاه اصفهان، توریست های وارد شده به مهمانخانه های اصفهان طی سال های فوق، رتبه بندی استان های کشور بر اساس فعالیت های اقتصادی و صنعتی و جایگاه اصفهان دراین رتبه بندی، وجود نقاط حادثه خیز جاده­ای که به استان اصفهان ختم می شوند و مسافت بین اصفهان و سایر شهر هایی که از این مبدا به آنها پرواز صورت می گیرد و غیره، به تجزیه و تحلیل آماری یافته ها با استفاده از روش های آماری رگرسیون خطی، تحلیل واریانس، سریهای زمانی و مدل جاذبه پرداخته است. هدف اصلی در این مقاله پاسخ به این سوال مهم بوده که چه عواملی در تولید سفرهای هوایی به فرودگاه اصفهان تاثیرگذار و موثر بوده است؟ برای یافتن پاسخ، مدل های تحلیلی برنامه ریزی تولید سفر و حمل و نقل هوایی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته ها با مدل جاذبه برای فرودگاه اصفهان، بیانگر آن است که تاثیر عامل فاصله در تولید سفرهای هوایی نسبت به سایر عناصر تاثیرگذار حدود است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مدل واریانس، در خصوص تولید سفرهای هوایی فرودگاه اصفهان و در پیش بینی کلی مدل رگرسیون خطی بر اساس سال های گذشته، مشخص گردید که عوامل اقتصادی، فعالیت صنعتی و جذب توریست مقصد، بیشترین تاثیر را در تولید سفر هوایی به این شهر داشته اند. نهایتاً در پیش بینی حجم مسافر فرودگاه اصفهان تا افق زمانی1390 مشخص گردید که حمل و نقل هوایی از طریق فرودگاه اصفهان در مسیر های اصلی سیر صعودی و در سایر موارد سیر نزولی خواهد داشت.
۸.

برنامه ریزی و ساماندهی فضایی ـ مکانی خدمات بهداشتی و درمانی با استفاده از GIS مورد: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیمارستان زنجان سامانه اطلاعات جغرافیایی مدل تحلیل شبکه مکان یابی بهینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴۷ تعداد دانلود : ۱۷۵۷
در اغلب شهرها عدم تخصیص متناسب فضا و جایابی بهینه عناصر خدماتی و کالبدی شهر، به ویژه مراکز درمانی (بیمارستان) و تعداد عوامل موثر در مکان یابی این مراکز، افزایش روزافزون مشکلات شهری و شهروندان را به دنبال داشته است و دارد. لذا این امر لزوم استفاده از روش های موثر و سیستم های رایانه ای در مکان یابی بهینه این مراکز را بیش از پیش آشکار ساخته است. هدف عمده این پژوهش، ارزیابی نحوه توزیع مراکز درمانی (بیمارستان) و مشخص کردن نواحی محروم از این خدمات در شهر زنجان با توجه به استانداردها و ضوابط مکان یابی بیمارستان بوده است. سپس با بهره گیری از امکانات سامانه های اطلاعات جغرافیایی و با تحلیل شبکه در تعیین شعاع عملکردی و توزیع فضایی بیمارستان ها و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص همپوشانی برای مکان یابی بهینه فضاهای شهری به منظور احداث بیمارستان در این شهر اقدام شد، که خود می تواند راهنمای عمل برنامه ریزان و مسئولان بهداشت و درمان و نهادهای متولی امر ساخت وساز بیمارستان باشد. در این تحقیق داده های مکانی از روی نقشه های رقومی و خطی تهیه و داده های توصیفی نیز با استفاده از آمار و پژوهش های میدانی، جمع آوری گردید و به پایگاه اطلاعاتی متصل شد. آن گاه برای هر یک از عوامل تاثیر گذار در مکان یابی مراکز درمانی (بیمارستان)، لایه های مرتبط همچون سازگاری اراضی، نزدیکی به مرکز مناطق، یکی به مراکز آتش نشانی، دسترسی به شبکه های ارتباطی درجه یک، فاصله از کارگاه های صنعتی موجود، نزدیکی به پارک های منطقه ای، شیب منطقه و فاصله از مرکز محله ها تهیه شد و در هر لایه حریم کاربری ها مشخص گردید؛ و با روی هم گذاری لایه های مذکور بر اساس الگوها و ضوابط مشخص، به تحلیل و بررسی آن پرداخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش مشخص ساخت که مکان فعلی اکثر مراکز درمانی (بیمارستان ها) در شهر زنجان با معیارهای علمی و ضرورت های این کاربری مطابقت ندارد. در عین حال یافته های حاصل از این تحلیل نشان می دهد که نیاز کنونی شهر زنجان به مراکز درمانی با توجه به سرانه های شهری، حداقل 7 بیمارستان است که مسئولان شهر می توانند از 11 نقطه استخراج شده از GIS، برای رفع این کمبود استفاده کنند.
۹.

مبانی نظری، فلسفی، روان¬شناختی و اجتماعی آموزش باز و از دور (دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مبانی نظری مبانی اجتماعی مبانی فلسفی آموزش باز و از دور مبانی روان شناختی دانشگاه باز و از دور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۶۷
چکیده: هدف تحقیق حاضر بررسی مبانی نظری، فلسفی، روان¬شناختی و اجتماعی آموزش باز و از دور است. تحقیق از نوع توصیفی و به روش بررسی اسنادی، کتابخانه¬ای و دیجیتالی در حوزه و مبانی آموزش از دور انجام و نمونه آماری آن به روش هدفمند از بین منابع موجود و در دسترس انتخاب شده است. برای جمع¬آوری اطلاعات از فیش استفاده گردیده و داده¬ها با استفاده از روش تفسیری تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته-اند. یافته¬های تحقیق نشان داد که مبانی آموزش از دور شامل: مبانی علمی با ابعاد (تعاریف، دیدگاه¬ها و ویژگی-های عناصر چهارگانه آموزش از دور)، مبانی فلسفی با توجه به فلسفه تربیتی ساخت¬گرایی با ابعاد (هستی-شناسی، معرفت¬شناسی و ارزش¬شناسی)، مبانی اجتماعی با ابعاد (جامعه¬پذیری، هنجار، نقش، تعامل، ارتباط، گفتگو و تشکیل گروه) و مبانی روان¬شناختی با ابعاد (انگیزه، توجه و هشیاری، تمرکز و ادراک، پردازش اطلاعات، تفکر انتقادی و حل مسئله) کارکردهای مشخصی در عناصر چهارگانه یادگیرنده از دور، سازمان یاددهنده از دور، محتوی آموزش از دور و در نهایت محیط یادگیری و آموزش از دور دارند.
۱۰.

تحقق پذیری برنامه ریزی محله محور در بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی محله سنگلج تهران

کلید واژه ها: مشارکت سرمایه های اجتماعی برنامه ریزی محله محور محله سنگلج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۵۶
محله ها از عناصر مهم و موثر تشکیل دهنده حیات اجتماعی شهری هستند. در گذشته، نقش و کارکردِ محلات ، موجب می شد که افراد ساکن، پیوندهای اجتماعی بیشتری نسبت به امروز داشته باشند. در نظریه ها و رویکردهای مختلف مرتبط با توسعه محله ای نوین، اهمیت مشارکت اهالی محله، در قالب الگو های برنامه ریزی فرآیندگرا و تعامل محور، مورد تاکید قرار گرفته است. برنامه ریزی اجتماعات محلی با تاکید بر دیدگاه پایین به بالا بر توانمندسازی، افزایش سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محلات تاکید دارد. در این راستا برنامه ریزی محله محور نیز برگردهم آوردن گروههای مختلف موثر ویا ذی نفع در چرخه نوسازی شهری و توجه به نیازها و خواسته های همگانی در تهیه طرح ها و برنامه ها تاکید دارد. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد برنامه ریزی محله محور با حفظ و احیای ارزش های محله ای و پیوند های اجتماعی، ارتقاء عملکردی و افزایش کارایی محله سنگلج را دنبال نموده است. برای سنجش ارتباط و همبستگی بین سرمایه اجتماعی و مشارکت، بعنوان مولفه های اصلی رویکرد برنامه ریزی محله محور در محله سنگلج از طریق پیمایش میدانی و روش های تحلیل آماری، با شاخص سازی و تدوین گویه هایی، به بررسی میزان ارتباط بین دو متغیر سرمایه اجتماعی و مشارکت محلی پرداخته شده است. نتایج تکنیک آماری همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیر تمایل به مشارکت و شاخص های سرمایه اجتماعی (شامل هنجار، امنیت، انسجام و اعتماد) با میزان همبستگی 0.396 رابطه معنادار مثبتی وجود دارد به عبارت مشخص با افزایش سرمایه اجتماعی در محله، میزان مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی محله نیز افزایش خواهد یافت. آزمون رگرسیون نشان داد که حدود 16 درصد از واریانس متغیر وابسته تمایل به مشارکت شهروندان، توسط چهار شاخص مستقل اعتماد، هنجار، امنیت و انسجام قابل پیش بینی است.تحلیل های ترکیبی نیز نشان می دهد با تقویت شبکه های اجتماعی (در قالب گروهها و اجتماعات محلی) و ایجاد زمینه ها و بسترهای لازم برای برقراری ارتباط میان ساکنین محله در روند تهیه طرح های توسعه محله ای و در جریان هرگونه مداخله در بافت، می توان به بهبود و ارتقای سطح عملکرد محله ای، تعاملات و روابط مناسب اجتماعی میان ساکنین محله سنگلج نائل آمد.
۱۱.

کاربرد تحلیل عاملی در تبیین الگوی فضایی توسعه و توسعه نیافتگی شهری - منطقه ‌ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل عاملی شاخص های توسعه شهرستان های ایران سازمان یابی فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹۳ تعداد دانلود : ۱۷۱۱
در این مقاله که از نوع کاربردیست با روش تحلیلی - تطبیقی به بررسی چگونگی سطوح توسعه یافتگی کلیه شهرستان های ایران بر اساس تقسیمات اداری - سیاسی سال 1385 پرداخته شده است. شهرستان های کشور در چهار گروه توسعه یافته، نیمه توسعه یافته رو به بالا، کمتر توسعه یافته رو به پایین و محروم قرار گرفتند، که به علت پرهیز از زیاد شدن حجم مقاله، رتبه بندی فقط در عامل های تلفیقی ارایه شده است. یافته ها بیانگر آن است که وضعیت استان های تهران، اصفهان و یزد در اکثر عامل های توسعه، مطلوب و استان های سیستان و بلوچستان، کردستان، خراسان جنوبی، کرمانشاه و خوزستان به ترتیب نامطلوب ترین می باشند. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی در مجموع تعداد 32 شهرستان توسعه یافته، 76 شهرستان نیمه توسعه یافته رو به بالا، 126 شهرستان کمتر توسعه یافته رو به پایین و بالاخره 106 شهرستان در کشور محروم می باشند. اینک با توجه به بررسی تطبیقی سطوح توسعه یافتگی سال های 1375 و 1385، یافته ها نشانگر آن است که گروه شهرستان های نیمه توسعه یافته رو به بالا و گروه شهرستان های محروم تفاوت معنی داری هم به لحاظ درصدی و هم از نظر تعداد، نسبت به دوره قبل در سال 1385 داشته اند. این نکته حاکی از آن است که اختلاف و نابرابری در دهه اخیر بین شهرستان های کشور در حال افزایش بوده، که ناشی از اعمال سیاست کلی توسعه بر پایه تئوری های قطب رشد و مرکز - پیرامون در کشور می باشد. گرچه می توان اذعان نمود که سیاست مرکز - پیرامون در برخی استان های توسعه یافته، به مرحله سوم خود (تراوش به حومه) در کشور ما رسیده است، لیکن به منظور رسیدن به تعادل و توسعه منطقه ای به نظر می رسد که در سیاست ها و برنامه ها بایستی بازنگری جدی صورت گیرد
۱۲.

تحلیل فضایی نابرابریهای منطقه ای میان مناطق مرزی و مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران مناطق مرزی نابرابرهای منطقه ای مناطق مرکزی مرکز - پیرامون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۲۶
نابرابریهای منطقه ای میان مناطق مرزی و مرکزی در اکثر کشورهای جهان سوم امری اجتناب ناپذیر میباشد، که در اثر ساختارهای متمرکز نظام برنامه ریزی در فرآیند تاریخی به وجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت الگوی توسعه ی فضایی منطقه ای حاکم بر ایران به بررسی نابرابری های میان مناطق مرزی و مرکزی، با روش توصیفی- تحلیلی به صورت تطبیقی با استفاده از نرم افزار رایانه ای SPSS و روش وزن دهی آنتروپی شانون، مدل تاپسیس، آزمون T-test و تحلیل خوشه ای K میانگین انجام گرفته است. نتایج، بیانگر آن است که درجه توسعهیافتگی در مناطق مرزی 057/0 و مناطق مرکزی 169/0 میباشد و نابرابریهای منطقه ای میان مناطق مرزی و مرکزی بسیار بالا بوده و این نسبت معادل 6/1 میباشد. در واقع میتوان گفت مناطق مرکزی در ایران حدود 3 برابر بیشتر از مناطق مرزی توسعهیافته تر است. همچنین میزان نابرابریهای درون منطقه ای مناطق مرزی 08/1 و مناطق مرکزی 43/1 می باشد؛ که این ارقام بیانگر نابرابری و عدم تجانس و واگرایی بین استان های کشور است. البته با حذف تهران (با احتساب استان البرز) نابرابریهای درون منطقه ای مناطق مرکزی حدود 5/2 برابر کاهش مییابد و به عدد 63/0 میرسد و تجانس و همگرایی نسبی بر مناطق مرکزی حاکم میشود. همچنین تفاوت میان مناطق مرزی و مرکزی ایران با استفاده از آزمون T نشان میدهد که مقدار T به دست آمده برابر با 793/1 با سطح معناداری 084/ است که با سطح اطمینان 90 درصد، تفاوت آشکار نسبت توسعهیافتگی مناطق مرزی و مرکزی ایران را تأیید مینماید. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که نه تنها میان توسعه مناطق مرزی و مرکزی تفاوت و نابرابری وجود دارد، بلکه میان درون مناطق چه در مناطق مرزی و چه در مناطق مرکزی نیز تفاوت های فاحش و چشمگیری وجود دارد. در واقع توسعهیافتگی مناطق مرکزی و توسعه نیافتگی مناطق مرزی بیانگر الگوی توسعه منطقه ای مرکز - پیرامون در ساختار فضایی کشوراست.
۱۳.

تحلیلی بر نقش شهر جدید پردیس در تمرکززدایی از مادرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرکززدایی شهر جدید پردیس گسترش شهری سرریزپذیری جمعیت مادرشهرتهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۹۶۱
"اصولا شهرجدید با نگاهی که در این تحقیق بدان نگریسته شده، شهری است که به عنوان یکی از راهبردها و الگوهای توسعه شهری در جهت جذب سرریزهای جمعیتی شهرهای بزرگ و اسکان جمعیت مازاد مادرشهر طراحی، برنامه ریزی و احداث شده و یا می شود. نظر به اینکه شهر تهران از نظر مساحت و جمعیت اولین شهر کشور است و مهمترین کانون جذب جمعیت در ایران می باشد؛ لذا محدودیت هایی از نظر امکانات و گسترش شهر و همچنین عدم توان جذب جمعیت بیشتر را پیش رو داشته و دارد. شهرهای جدیدی دراطراف تهران از جمله شهر جدید پردیس به منظور تعدیل این نارسایی ها و سرریزپذیری جمعیت مازاد آن طراحی و احداث شده است. شهر جدید پردیس که شهری است از پیش طراحی شده، در اراضی بکر و بایر در 35 کیلومتری شمال شرق تهران با مساحتی حدود 2600 هکتار، با هدف سرریزپذیری بخشی از جمعیت مازاد شهر تهران، طراحی شده است و تا سال 1395 پیش بینی شده که 200000 نفر را می بایست در خود جای دهد. لیکن هم اکنون (1385) تنها 52000 نفر جمعیت در مساحتی حدود 358.9 هکتار در این شهر اسکان یافته اند. هدف از انجام این تحقق بررسی میزان اثرگذاری شهر جدید پردیس در تمرکززدایی از مادرشهر تهران، با جمعیت پذیری بخشی از مازاد جمعیت این مادر شهر بوده است. روش کار این پژوهش تحلیلی- تطبیقی بوده با حجم نمونه ای به میزان 10 درصد خانوارهای ساکن در شهر و از طریق پرسشنامه به اخذ اطلاعات میدانی مبادرت گردیده است. یافته های این تحقیق بیانگر آن است که شهرجدید پردیس در ایفای نقش خود که همانا جمعیت پذیری بخشی از مازاد جمعیت و تمرکززدایی از مادرشهر تهران بوده، چندان موفق نبوده است. بخش زیادی از این عدم توفیق ناشی از عدم احداث متناسب زیرساخت ها و نبود زمینه های اشتغال و فعالیت در این شهر بوده که آن هم متاثر از ناکارآمدی مدیریت و برنامه ریزی متناسب با نیازهای توسعه شهری بوده است. در این مقاله به منظور رفع این مشکل پس از تحلیل و تلفیق یافته ها، راهبردهایی پی جویی گردیده که در متن مقاله ارایه شده است"
۱۴.

ارزیابی کاربری اراضی شهری اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۵۵۱
عموما ارزیابی چگونگی کاربری اراضی شهری منعکس کننده تصویری گویا از منظر و سیمای شهری و همچنین چگونگی تخصیص فضای شهری به کاربرهای مختلف مورد نیاز شهر در طی زمان و در جهت رسیدن به اهداف توسعه شهری می باشد. در این تحقیق ضمن بررسی دیدگاههای نظری و روند عملی چگونگی ارزیابی کاربری اراضی شهری در ایران و جهان، مشخصا به تحلیل و ارزیابی این مهم در شهر اردکان فارس به روش تحلیلی – تطبیقی پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن است که گسترش کالبدی این شهر در دو دهه اخیر و افزایش جمعیت آن، باعث عدم تعادل در کاربری اراضی آن گردیده است، لذا تعادل بخشی به آن و ایجاد تمهیدات و تعیین راهکارهای مناسب به منظور جلوگیری از گسترش بی رویه شهر و حفظ اراضی کشاورزی و منابع طبیعی پیرامون شهر را ضروری می سازد. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن با توجه به ماتریس های سازگاری، ظرفیت، مطلوبیت و وابستگی و تحلیل علمی آن در این پژوهش، نشان دهنده آنست که بسیاری از کاربری های موجود به لحاظ کمی و کیفی با استانداردها و ضوابط علمی منطبق نبوده و نامتعادل است. چگونگی تعادل بخشی، ساماندهی و بهینه گزینی کاربری های اراضی شهر در متن اصلی مقاله به تفصیل بیان شده است.
۱۵.

مدل پخش فضایی هاگراستراند و پخشایش فضایی زعفران در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۲۰
"پخش فضایی اصولا چگونگی گسترش یک پدیده از کانون یا کانون های اصلی آن را در بین مردمی که آماده پذیرش آن پدیده می باشند توضیح می دهد؛ البته فرآیند پخش ممکن است بلافاصله بعد از ظهور پدیده صورت گیرد و یا در جریان قرن ها عملی گردد. در مقیاس جهانی؛ پخش تمدن ها، تغییر کیفیت سکونتگاههای انسانی، پخش تکنولوژی، کیفیت تغذیه، جریان شهرنشینی و غیر ه از مواردی است که در طول قرن ها و هزاره ها صورت گرفته است. اما در مقیاس ناحیه ای؛ شیوع امراض، گسترش گتوهای فقر، گتوهای قومی و غیر ه نمونه دیگری از پخش فضایی پدیده ها می باشند. علیرغم محک نخوردن تئوری پخش در ایران و بخصوص در بخش کشاورزی، اینک در مورد زعفران و چگونگی گسترش و پخش فضایی آن در خراسان، نتایج حاصله، حاکی از آن است که تطابق نسبی با بسیاری از کارکردهای مورد نظر در تئوری انتشار فضایی، را داشته و دارد؛ گو اینکه برخی از شاخص ها و فرضیه های مورد انتظار تئوری پخش در این مورد (پخش فضایی زعفران) عملا ظهور و بروز مشخصی نداشته و مورد تایید قرار نگرفت. چنانکه از نظر نوع انتشار، وجه «پخش سازش پذیر»، در خصوص پدیده زعفران در خراسان صادق بوده است. بطوری که پخش پدیده و تراوش آن به سبب مجاورت شهرهای جنوبی خراسان مستقیما صورت گرفته و علیرغم اینکه در سال 1362 تنها قاین و 5 شهر مجاور آن تحت کشت زعفران قرار داشته اند؛ در سال 1372، سطح زیرکشت زعفران به 9 شهر دیگر هم در مجاورت شهرهای قبلی رسیده و نهایتا در دهه سوم پس از آن، یعنی در سال 1382، سایر شهرهای خراسان نیز به زیر کشت این محصول رفته اند. از نظر «انتشار فرآیند موج در نیمرخ های انتشار»، مراحل اول تا سوم (مقدماتی با تناقض شدید نواحی، کاهش تناقض ناحیه ای و انتشار پدیده، گسترش و تراکم پدیده در تمامی نواحی صرف نظر از فاصله آنها) در تئوری پخش، در خصوص پدیده زعفران نیز قابل تطبیق است. اما مرحله چهارم که ناظر بر اشباع و توقف پدیده انتشار در مواجهه با قلمروهای ناپذیرا یا موانع پذیرش موج نوآوری می باشد، عملا در مورد پدیده زعفران اتفاق نیافته و کماکان امواج انتشار آن در منطقه پیشتاز و جذاب می باشد"
۱۷.

عوامل موثر بر نظام مدیریتی دانشگاه های باز و از راه دور در مقایسه با دانشگاه های مرسوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت آموزشی آموزش سنتی ساختار سازمانی نظام آموزشی آموزش باز و از راه دور فرآیند یاددهی یادگیری کارکردهای مدیریتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷۶ تعداد دانلود : ۱۲۸۳
تغییرات شتابان و تحولات سریع جوامع با بهره جستن از تکنولوژی نوین مبتنی بر اطلاعات در هزاره سوم و نقش حساس، کلیدی و محوری سازمانه ای آموزشی در انتقال اطلاعات و تلاش برای دستیابی به توسعه و پیشرفت علمی تامل و تفکر در خصوص نظام های مدیریتی حاکم بر سازمانه ای آموزشی به خصوص دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی را می طلبد. به همین منظور و با هدف شناخت تاثیر نظام های آموزشی بر ساختار سازمانی و مدیریت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی موجود در کشور و در نهایت تاثیر فرآیند یاددهی یادگیری بر مدیریت و ساختار آموزشی سازمانه ای آموزشی، تحقیقی تحت عنوان بررسی نظام مدیریتی دانشگاه پیام نور (با نظام آموزش باز و از راه دور) و تفاوت آن با دانشگاه های سنتی (مرسوم) انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، متشکل از دانشگاه پیام نور (تنها دانشگاه آموزش از راه دور ایران) و کلیه دانشگاه های به عنوان دانشگاه های مرسوم در نظر گرفته شد.نمونه آماری مورد مطالعه، متشکل از کلیه واحدها و دانشکده های دانشگاه تهران، 5 منطقه و 20 مرکز از بین مناطق و مراکز دانشگاه پیام نور 1 و 5 منطقه و 20 واحد از دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر کشور بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون کروسکال و الیس و مجذور کای (x2) استخراج و تجزیه و تحلیل شد. برخی از نتایج به دست آمده نشان داد که: نظام مدیریتی دانشگاه پیام نور تحت تاثیر نظام آموزشی آن می باشد و فرآیند یاددهی یادگیری در ساختار سازمانی دانشگاه ها تاثیر می گذارد.ساختار سازمانی دانشگاه های مرسوم بیشتر به سمت ساختار مکانیکی و ساختار دانشگاه پیام نور به سمت ارگانیکی بودن تمایل دارد و ساختاری انعطاف پذیرتر از دانشگاه های مرسوم دارد. فرآیند یاددهی یادگیری در دانشگاه پیام نور به وسیله سازمان طراحی و اجرا می شود؛ ولی در دانشگاه های مرسوم به عهده استاد می باشد و ...
۱۸.

تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی روستا– شهر گلوگاه بابل با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روستا کاربری اراضی ارزیابی کیفی ارزیابی کمی شهر گلوگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۹۷
ارزیابی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری، نقشی مهم در ساماندهی فضایی– مکانی شهرها ایفا می کند. روستا– شهر گلوگاه در سال 1381 تبدیل به نقطه شهری شده و با جمعیتی معادل 5114 نفر در جنوب شهرستان بابل قرار دارد، که به لحاظ ساماندهی مکانی– فضایی کاربری اراضی شهر، نابسامان می باشد. علل این نابسامانی را بایستی عمدتا در توپوگرافی شهر، ضعف مدیریت، عدم اجرای قوانین و مقررات شهرسازی جستجو کرد. نتایج بررسی های کمی سطوح و سرانه های شهری موجود و افق ده ساله آتی شهر (1395)، نشان می دهد که مساحت کاربری های دایر روستا– شهر گلوگاه با توجه به سرانه ها و استانداردها حدود 123873 متر مربع کمبود فضا دارد. در تحلیل کیفی کاربری اراضی شهر با استفاده از نرم افزار Are GIS و با توجه به شاخص های ارزیابی (مطلوبیت، ظرفیت، سازگاری)، نتایج حاصل بیانگر آن است که مکان گزینی اکثر کاربری های این شهر در ماتریس مطلوبیت، شرایط آن نسبتا نامطلوب بوده، گرچه از لحاظ سازگاری، در حد نسبتا سازگار بوده، در عین حال از حیث ماتریس ظرفیت، غیر از کاربری تجاری و اداری، سایر کاربری ها نتوانسته اند جمعیت سطح شهر و حوزه نفوذ آن را تحت پوشش مناسب قرار دهند. یافته های حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که بایستی به توسعه درون بافتی شهر اندیشید و با در نظر داشتن شاخص های مکان گزینی کاربری ها به تفکیک قطعات و باز توزیع فضایی– مکانی اراضی شهر پرداخت.
۱۹.

تحلیلی بر عوامل گسترش فیزیکی و رشد اسپرال شهر طبس پس از زلزله با استفاده از مدل آنتروپی هلدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲۰ تعداد دانلود : ۱۶۳۷
در چند دهه اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، از جمله این تحولات افزایش سریع جمعیت و گسترش اسپرال شهری در اغلب شهرهای کشور ناشی از بی برنامگی در بهره برداری مناسب و با مبنای علمی از زمین شهری بوده است. شهر طبس نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده و جمعیت آن در سی سال اخیر نزدیک به سه برابر رشد داشته که این رشد فزاینده جمعیت، گسترش بی رویه شهر را نیز در پی داشته، بطوریکه این شهر با گسترش فیزیکی بیش از 6 برابری طی این دوره، مشکلاتی از قبیل افزایش قیمت زمین و مسکن، کمبود امکانات زیربنایی و تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهر از ره آوردهای نامطلوب آن بوده است. اینک به منظور تعدیل این نارسایی های شهری، این مقاله فرآیند گسترش فیزیکی شهر طبس بعد از زلزله و عوامل موثر بر آن را تحلیل و راهکارهای احتمالی در رفع و تعدیل این فرآیند را پی جویی نموده است. روش به کار گرفته شده در این تحقیق، روش تحلیلی - توصیفی بوده، که به منظور تحلیل داده ها از مدل های هلدرن، ضریب مکانی و مدل فزآینده اشتغال و جمعیت استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که 55 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سال های 1385-1355 مربوط به رشد جمعیت بوده و 45 درصد نیز مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر می باشد، این در حالی است که طبق محاسبات نگارندگان تا 19 سال آینده، محدوده فعلی شهر با گسترش درون بافتی جوابگوی نیازهای جمعیت شهر خواهد بود. در تحلیل عوامل موثر بر گسترش فیزیکی شهر، نتایج یافته های تحقیق مؤید آن است که عوامل طبیعی همچون توپوگرافی هموار، شیب مناسب اراضی در شمال شهر، عوامل اجتماعی رشد جمعیت و بخصوص مهاجرت های روستا - شهری، و عوامل اقتصادی بخصوص وجود معادن عظیم زغال سنگ، ادغام روستای بزرگ دیهشک به شهر طبس از مهمترین عوامل محسوب می شوند. از ره یافته هایی که به جلوگیری از گسترش فیزیکی بی رویه شهر کمک می نماید، می توان به گسترش درون بافتی شهر، گسترش فرهنگ عمودی سازی شهر و بالاخره فراهم کردن امکانات رفاهی در روستاها برای جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر اشاره کرد
۲۰.

تحلیلی بر توزیع فضایی - مکانی کاربری فضای سبز در منطقه سه شهری زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۹۹
امروزه تحولات فناوری تکنولوژیک و صنعتی شدن شهرها، تغییرات مهم و اساسی در اکولوژی محیط زیست بر جای گذاشته است. در واقع آلودگی های ناشی از سوخت مراکز صنعتی و پسماندهای آن و استفاده های بی رویه از مواد معدنی و شیمیایی در صنعت و کشاورزی، باعث تخریب شدید محیط زیست شهری و روستایی گردیده و اثرات ناگواری نیز برزندگی جوامع و انسان ها پدید آورده است. به منظور تعدیل اثرات مخرب این آسیب های زیست محیطی، مهمترین و در عین حال ساده ترین راه توسعه فضای سبز می باشد. گسترش و توسعه فضای سبز در کشورهای مختلف همبستگی زیادی با محیط طبیعی و پیشرفت های هر کشور دارد. اصولا وجود فضای سبز مناسب در شهرها افزون بر سلامت جسمانی، موجب آرامش روان، بازده کاری بیشتر و کیفیت زندگی برتر می گردد. در شهر زاهدان و منطقه 3 شهری آن که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است، کمبود شدید فضای سبز شهری محسوس می باشد. به طوری که بر اساس یافته های این تحقیق، با توجه به جمعیت 169443 نفری منطقه 3 شهر زاهدان در سال 1384 با بعد خانوار 5 نفر، در مجموع سرانه فضای سبز 7/2 متر مربع می باشد؛ که با استاندارد فضای سبز شهری که حدود 15 متر سرانه را مطلوب قلمداد می نماید، به شدت فاصله دارد، در عین حال توزیع فضایی آن نیز بسیار نامتعادل و نامتناسب می باشد. چنانکه در مجموع این فضاهای سبز تنها در 6 پارک، 11 میدان و 13 بلوار موجود در این منطقه قرار گرفته و سایر فضاهای شهری منطقه ی3 بخصوص در جنوب و غرب آن فاقد هر گونه سبزینه ای می باشند. فضاهای سبزی که در طرح تفصیلی شهر برای این منطقه پیش بینی شده نیز با گذشت حدود 15 سال از اجرای طرح تفصیلی شهر زاهدان، عملا متحقق نشده است. این در حالی است که جانمایی فضای سبز پیشنهادی در طرح تفصیلی نیز به لحاظ توزیع فضایی - مکانی متناسب نبوده است. رهیافت های حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که علاوه بر کمبودها و نیازهای موجود، با توجه به اینکه در ده سال آتی منطقه 3 زاهدان بنا به پیش بینی به حدود 223664 نفر جمعیت خواهد رسید، با توجه به شرایط محیطی منطقه و با حداقل 8 مترمربع سرانه شهری در آن افق نیاز به 1789312مترمربع فضای سبز در این منطقه خواهد بود، به عبارت دیگر در سال 1394 (نسبت به وضع موجود که کل فضای سبز منطقه حدود 461495 مترمربع می باشد) عملا به حدود 1327816 متر مربع فضای سبز جدید نیز در این منطقه نیاز خواهد بود تا بتوان حداقل سرانه استاندارد فضای سبز شهری را تامین نمود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان